وکیل امین امام
محمدکاظم تقوی
آیت الله سید مرتضی پسندیده (رحمت الله علیه) تنها بر امام خمینی(س) حق پدری و استادی ندارد، بلکه در آغاز نهضت امام خمینی با فطانت و خردمندی همراه و یاور امام بوده و در ادامه با هموار کردن رنج و مشقت تبعید ها سختگیریهای رژیم استبدادی پهلوی، با هجرت به قم و استقرار در بیت امام، شمع جمع یاران حضرت امام بود و در این سال ها امام خمینی برادر بزرگوار خود را وکیل مطلق خود در موضوع وجوهات شرعیه کردند.
امام خمینی(س) در ایفای نقش سیاسی ـ الهی خود، علاوه بر اینکه در مرتبه نخست به خودسازی کامل خود موفق گردید و صلاحیت های بینشی و صلابت لازم نفسانی را در خود به وجود آورد؛ از همراهی و حمایت افراد مختلف در حلقه های متعدد برخوردار بود. پیش از یاران و شاگردان، اعضای خانواده ایشان نقش پیدا و پنهان زیادی داشتند؛ همسر گرامی امام؛ آیت الله شهید سیدمصطفی خمینی و حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد خمینی و نیز آیت الله سیدمرتضی پسندیده برادر بزرگ و بزرگوار حضرت امام نقش و جایگاه و همراهی ممتاز و مؤثری داشتند، اما در این یادداشت به مناسبت سالگرد رحلت آیت الله پسندیده درباره شخصیت و نقش ایشان در نهضت امام خمینی اندکی سخن خواهد رفت.
آیت الله پسندیده که در خانواده جهاد و اجتهاد متولد شد و رشد کرد، در کنار تحصیل علم و نیز تدریس از دوران نوجوانی در مقام دفاع از نوامیس مردم در مقابل اشرار وابسته به حکومت جائر و ستمگر، اسلحه بر دوش گرفت و پس از آن دوره، در جریان جنگ جهانی اول، برای ایستادگی در برابر قوای متجاوز انگلیسی در همراهی با علمای اصفهان، آموزش نظامی دید و در اردوی نظامی روحانیون منطقه شرکت نمود.(فصلنامه حضور، ش 17، ص 341)
مقاومت و ایستادگی او در برابر عمال حکومت و نیروهای متفقین، موجب پرونده سازی و اعمال فشار بر او گردید.(همان، ص 340) و به طور کلی در مبارزات آزادی خواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران به رهبری عالمان دینی، و حضرت امام از آن مرحوم نیز ردپایی دیده میشود. «آن مرد خدا خطرات حمایت از قیام 15 خرداد را به جان خرید و در حالی که رهبر قیام به تبعیدگاه اعزام شده بود و یاران انقلابی امام به زندانها و شکنجه گاهها گسیل شدند، او روشنی بخش بیت حضرت امام در قم گردید و در شرایطی که رژیم شاه در صدد محو نام امام و یاد قیام او و قطع ارتباط مردم با مرجع و رهبرشان بود، حضرت آیت الله پسندیده با فداکاریهای بی مانند خویش، علیرغم فشارهای مستمر رژیم شاه، به عنوان وکیل تام الاختیار امام حلقه مطمئن ارتباط مقلدین و مبارزین با حضرت امام در تبعیدگاه شد.»(همان، ص 239، بخشی از پیام آیت الله سیدحسن خمینی)
همین شخصیت منزه و با صلابت و با اخلاص آیت الله پسندیده بود که تکریم و احترام ویژه حضرت امام را نسبت به ایشان متوجه می ساخت و در مکاتباتی که از حضرت امام در دست است برخی از آن احترامات قابل مشاهده است.
عموماً عنوان نامه های امام به ایشان چنین بوده است: «حضور مبارک حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای پسندیده ـ دامت برکاته»(صحیفه امام، ج 3، ص 150)
و یا در نامه ها به فرزند عزیزش سیداحمد، معمولاً می نویسد: «حضور حضرت آقا سلام برسانید.»(همان، ص 166)
و در تعبیر و توصیفی دیگر نوشتهاند: «آقای پسندیده نسبت به من هم سمت پدری دارند و هم سمت استادی.»(فصلنامه حضور، ش 17، ص 337)
همراهی از سر فطانت آیت الله پسندیده با نهضت امام خمینی را در خاطره ای که ایشان از ملاقات خود با حضرت امام در زندان عشرت آباد نقل کرده، میشود دید:
«درخواست ملاقات کردم، نصیری ـ رئیس شهربانی وقت ـ هم موافقت کرد، و به اتفاق یکی از دوستان برای ملاقات امام به عشرت آباد رفتیم. وقتی به درب پادگان رسیدیم گفتند ماشین حق ندارد داخل محوطه پادگان بیاید. از ماشین پیاده شدیم و به داخل باغ رفتیم. اول باغ سمت چپ خیابانی بود که مأمورین شهربانی در آنجا سکونت داشتند... با رئیس پادگان برای ملاقات امام رفتیم. به من گفت: شما فقط احوالپرسی کنید و در امور سیاسی با آقا صحبت نکنید. گفتم بسیار خوب، من خودم می دانم. وقتی وارد شدیم، گفتند آقا مشغول نماز است... طولی نکشید که آمدند و گفتند آقا از نماز فارغ شده اند. سپس ما به اطاق امام رفتیم... امام از تخت پایین آمدند و روی صندلی نزد من نشستند... من با امام صحبت کردم.... گفتم که آقای شریعتمداری تقاضای ملاقات داشتند، موافقید یا خیر؟ گفتند: مانعی ندارد. گفتم آقای نجفی هم سلام رساندند. گفتند: مگر ایشان به تهران آمدند؟ گفتم: آری! تازه آمده اند و منزل آیت الله خوانساری وارد شده اند. ایشان گفتند: چرا آمده اند؟ گفتم: کار داشتند! آنگاه گفتم: آقای ضیابری و آقای بحرالعلوم هم از رشت آمده بودند، آیت الله آملی (که در تهران بودند) سلام رساندند، آقای میلانی هم آمده بودند و سلام رساندند. و یک یک اسامی علما را گفتم که ایشان متوجه شوند همه در تهران جمع شده اند. آنگاه پرسیدم: اجازه می دهید شهریه طلاب قم را منظم [ و هر ماه نه هر از چندگاهی] بپردازیم؟ گفتند: بله. گفتم: آقای آملی ظاهراً تقاضا داشتند اجازه بدهید بازارهای تهران و بازارهای شهرستانها که تعطیل است، باز شود. امام گفتند: مگر تعطیل است؟ گفتم: آری! اجازه می دهید درس شروع شود؟ گفتند: آری!
غرض من از این سؤال و جوابها این بود که ایشان را به مهمترین اوضاع کشور و پیامدهای دستگیری معظم له آگاه کنم و ایشان هم کاملاً از اوضاع مطلع شدند و سپس خداحافظی کردیم و به منزل برگشتیم تا در جلسات شرکت کنیم.»(خاطرات آیت الله پسندیده، ص 229)
دقت در این خاطره خود به تنهایی همراهی توأم با هوشمندی آیت الله پسندیده را نشان می دهد.
همراهی برادر بزرگوار امام با ایشان در هجرت او از خمین به قم جلوه دیگری کرد و جایگاه او و استقرارش در بیت امام موجب استمرار و بقاء آن پایگاه مرجعیت و مبارزه بود. او در این مقطع به عنوان وکیل تام الاختیار امام خمینی به ایفاء نقش قیام کرد و حضرت امام در مکتوبی چنین مرقوم داشتند: «چون در این اوقات، وصول قبوض وجوه به اینجانب و ایصال به صاحبان وجوه بسیار مشکل است، لهذا به جمیع اهالی محترم ایران و افغانستان و پاکستان و سایر بلاد اعلام می نماید که مهر و امضای حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سیدمرتضی پسندیده ـ دامت برکاته ـ اخوی معظم اینجانب و وکیل من در این امور، به منزلة مهر و امضای اینجانب است و مؤمنین هرچه وجوه از هر بابت به معظم له برسانند مورد قبول اینجانب است و بریء الذمه می شوند و محتاج به مهر و امضای اینجانب نیستند.»(صحیفه امام، ج 3، ص 95)
کفایت و درایت این عالم آگاه، چنان عرصه را بر عوامل حکومت سرکوبگر شاه تنگ کرد که چارة خود را در تبعید برادر و وکیل حضرت امام و به تعطیلی کشاندن بیت ایشان در قم دیدند. علما و فضلای زیادی که در مبارزات ضد استبدادی سهیم و همراه حضرت امام بودند به مناطق دوردست و بد آب و هوا تبعید شده و آیت الله سیدمرتضی پسندیده هم به اتفاق چند نفر دیگر به «انارک» یزد تبعید شدند. او در خاطراتش چنین گفته:
«سال 1357 در قم و در غیاب من کمیسیون مرکب از فرماندار و سایرین، سه سال تبعید را مورد رأی قرار داده و آمدند مرا به اداره بردند. در اداره سه نفر دیگر نیز بودند، آقای خسروشاهی و آقایان کلانتری و ضیغمی. در آنجا به ما گفتند باید به انارک بروید و ما چهار نفر را با چند مأمور به انارک اعزام کردند.(خاطرات آیت الله پسندیده، ص 245)
البته این تبعید که آخرین تبعیدشان بوده، تبعید سوم به حساب می آمد. و قبلاً نیز ایشان به دو تبعید فرستاده شده بود، مرتبه دوم در سال 1346 بود که با احضارشان به ساواک تهران، از قم به خمین تبعید شدند و البته چون تبعید به صورت شفاهی به ایشان ابلاغ شد، بدان وقعی نگذاشتند و از خمین به قم برگشتند و البته نوشت:
«هوای خمین به من سازگار نیست و مراجعت کردم... چون دستور تبعید از قم به خمین شفاهی بود و مراسم قانونی انجام نشده و تبعید قانونی نبود[به آن اعتنا نکردم].»(همان، ص 247)
در تبعید سه ساله به انارک یزد نه تنها حکومت دیکتاتوری چندان مجال نداشت که مدت تبعید به پایان برسد، که اقامت اجباری آیت الله پسندیده در انارک هم چندان طولانی نشد و ایشان را به داران و فریدن و بعد به خمین تبعید کردند.(همان)
وکیل امین و همراه با استقامت امام خمینی پس از عمری یکصدساله به سرای ابدی سفر کرد و کارنامه ای پربار از ایمان و عقلانیت و فداکاری و مجاهدت و همراهی ایثارگرانه و امانت دارانه با حضرت امام از خود برجای گذاشت.
.
انتهای پیام /*