کد مطلب: 4020 | تاریخ مطلب: 07/07/1400
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

امروز با امام: هفتم مهر

امروز با امام: هفتم مهر

ـ مصوّبه تعیین هیأتهای رسیدگی به امور طلّاب و امتحانات حوزه (1328)
ـ نامه به آیت اللَّه مرعشی نجفی در پاسخ به نامه ایشان (1345)
ـ وکالت‏نامه پیرامون سپردن وکالت مطلق به آقای علی خلخالی (1354)
ـ پیام به مسلمانان ایران و جهان؛ شناخت محتوای حج و وظایف مسلمانان (1358)
ـ سخنرانی در جمع کارکنان ارتوپدی اصفهان؛ رسیدگی به معلولین انقلاب (1358)
ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ انتخابات ریاست جمهوری (1360)
ـ بیانات در جمع مسئولان خبرگزاری جمهوری اسلامی؛ نقش خبرگزاری در اطلاع رسانی (1361)
ـ نامه به آقای حسنعلی ابراهیمی در مورد وضعیت طلاب غیر ایرانی (1362)
ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1363)
ـ حکم انتصاب آقای مهدی کروبی به سمت سرپرست حجاج ایرانی (1364)
ـ اجازه نامه به آقای رفسنجانی؛ استفاده از وجوهات جهت کمک به مردم بشاگرد (1364)
ـ سخنرانی در جمع ائمه جمعه سراسر کشور؛ رسیدن به مقام قرب خداوندی (1366)

امروز با امام: هفتم مهر

 

ـ مصوّبه تعیین هیأتهای رسیدگی به امور طلّاب و امتحانات حوزه (1328)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

در لیله پنجشنبه ششم شهر ذی الحجة الحرام 68، آقایان علمای حوزه علمیه قم، حسب امر حضرت آیت اللَّه العظمی‏[1]- مد ظله- و تصویب سایر حجج اعلام مجتمع شده و مقرر داشتند که در هفته، سه هیأت تشکیل شود که هر هیأتی وظیفه خاصه‏ای انجام دهند، چنانچه در ذیل بیان خواهد شد:

1- هیأتی برای رسیدگی به امر طلاب و مدارس، که اسامی آنها از قرار ذیل است:

آقای آقا سید زین العابدین- آقای حاج سید احمد خوانساری- آقای حاج سید محمد رضای گلپایگانی- آقای آقا سید ابو طالب مدرسی- آقای حاج میرزا محمود قمی- آقای حاج میرزا مصطفی- آقای حاج سید احمد زنجانی- آقای حاج شیخ ابو القاسم اصفهانی- آقای آقا مرتضی حائری- آقای حاج میر سید حسن- آقای آقا ریحان اللَّه- آقای حاج فقیهی- آقای آقا مرتضی قمی‏

توضیح آنکه آقایان فوق در مواقع عادی مجتمع می‏شوند، و در مواقع غیر عادی اطلاع می‏دهند که تمام سه حوزه مجتمع شوند برای حل قضیه غیر عادیه.

2- هیأتی برای امتحان خارج تازه واردین به قرار ذیل:

آقای آقا مرتضی حائری- آقای آقا سید محمد یزدی- آقای حاج آقا روح اللَّه خمینی.

3- هیأتی برای امتحان تازه واردین غیر خارجی از این قرار:

آقای آقا سید زین العابدین- آقای فاضل- آقای قاضی- آقای حاج فقیهی- آقای حاج میر سید حسن- آقای آقا شیخ ابو القاسم نحوی- آقای حائری- آقای صاحب الداری- آقای آقا مرتضی قمی‏

مطالب فوق را حضرات آقایان به اکثریت قریب اتفاق تصویب نمودند:

الاحقر محمود الحسینی- زین العابدین الحسینی الکاشانی- احمد الحسینی الزنجانی- العبد مصطفی القمی- سید محمد یزدی- روح اللَّه الموسوی- فاضل موحدی لنکرانی- حائری- الاحقر صاحب الداری- الاحقر ابو القاسم اصفهانی- عبد الحسین فقیهی- حسین القاضی الطباطبایی- مرتضی مبرقعی- الاحقر ریحان اللَّه گلپایگانی- مرتضی حائری.» (صحیفه امام، ج‏1، ص: 27 ـ 28)

ـ نامه به آیت اللَّه مرعشی نجفی در پاسخ به نامه ایشان (1345)

«حضرت آیت‏اللَّه آقای آقا نجفی- دامت برکاته‏

4 ج 2 86

بسمه تعالی‏

به عرض عالی می‏رساند، مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج محترم بود موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. اینجانب بحمداللَّه سلامت هستم. امید است موفق به دعای خیر برای آقایان- دامت برکاتهم- باشم. از جنابعالی ملتمس دعای خیر هستم.

والسلام علیکم و رحمةاللَّه‏. روح‏اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 575)

ـ وکالت‏نامه پیرامون سپردن وکالت مطلق به آقای علی خلخالی (1354)

«وکالت عمومی‏

اینجانب امضاکننده زیر، روح‏اللَّه [فرزند] سید مصطفی خمینی، اقرار می‏کنم که آقای علی [فرزند] نصراللَّه خلخالی را وکیل خود قرار دادم و وکالت عام مطلق خود را به ایشان سپردم و به او اختیار انجام تمام فعالیتهای حقوقی مجاز از نظر شرعی، قانونی و عرفی از جانب خود را واگذار کردم، همچنین اختیار واریز کردن، برداشت مبالغ از بانکها با امضای وی، گشایش اعتبارات و امضای قراردادهای گشایش اعتبارات اسنادی و غیراسنادی و اصلاح و ابطال آنها و تسویه حساب سندهای رسیده به نام اینجانب و پرداخت وجوه و اخذ اسناد را به ایشان سپردم. در ضمن اینجانب حق امضای اوراق بازرگانی (سندهای تجاری) با اشکال مختلف آن، تسویه حساب آنها نزد بانکها با امضای مشارٌالیه و برداشت مبالغ آن و نیز اجازه دریافت تمام حواله‏جات با سند و بدون سند و پرداخت هزینه‏های آن و همچنین حق برداشت براساس اعتبار داده شده به اینجانب از سوی بانکها را به وی واگذار کردم. از طرفی اجازه رهن اموال منقول و غیرمنقول خود جهت ضمانت تسهیلات اعطایی به اینجانب از سوی بانکها را نیز به ایشان سپردم.

بنده اجازه عقد وثیقه‏های بانکی و ضمانت‏نامه‏ها و اجازه امضای قراردادهای آن و نیز تمام قراردادها و تسهیلات دیگر بانکی؛ همچنین اجازه اقدام به کفالت دیگران و امضای قراردادهای بانکی را به ایشان واگذار کردم. در ضمن اجازه گشودن حساب جاری نزد بانکها و واریز کردن و برداشت از آن حساب و اجازه حضور برای باز کردن صندوق امانات و دریافت محتویات آنها و نیز سپردن امانت یا دریافت امانتهای نقدی دائمی و موقت- که نزد بانکها به ودیعه گذاشته شده- همراه با سود آنها را به وی سپردم.

در ضمن اجازه رهن کالاها و امانت گذاشتن آنها نزد انبارها و آزاد کردن آنها از رهن (فک رهن) و دریافت آنها و مراجعه به تمام دوایر رسمی و غیررسمی و تمام مؤسسات تجاری اعم از بانکها، شرکتها و غیر آن و نیز مراجعه به ادارات دریافت کالاهای وارد شده از خارج و تمامی آنچه که به اینجانب مربوط می‏شود و مراجعه به سؤالات مالیاتهای درآمد و زمین و دیگر اداره‏ها و دوایر مختلف مالیاتی در تمام سطوح با تمام آنچه که به بنده مرتبط است و همچنین مراجعه به دادگاهها در تمام سطوح و مراحل آن و اقامه دعاوی نزد آنها و شکایت به صورت عمومی و نیز تمام اقدامهای فوری را به وی واگذار کردم.

همچنین به ایشان اجازه اقرار و یا تأیید و گذشتن از حقوق و مصالحه و عقد پیمان و سوگند یاد کردن و رد یا قبول آن و نیز رد کردن قضات و اعتراض به آنها و به جریان انداختن اخطاریه‏ها به وسیله سردفتردارهای اسناد رسمی و صادر کردن ابلاغیه آنها و صدور دادخواست در مورد حقوق شخصی و یا انصراف از آن و مراجعه به اداره اجراییات حکم و همچنین اجازه صدور ابلاغیه و یا اخذ آن و خرید و فروش و اجاره کردن و اجاره دادن را دادم؛ چنانکه به ایشان حق توکیل به غیر به آنچه در بالا به آن اشاره شد و یا بخشی از آن را واگذار کردم.

در هر صورت ایشان در مورد آنچه که به آن اشاره شد و یا اشاره نشده است از طرف اینجانب وکیل تام‏الاختیار هستند. با اعتراف و قبول‏

موکل: روح‏اللَّه [فرزند] سید مصطفی خمینی‏

اینجانب سردفتردار اسناد رسمی نجف امضای موکل روح‏اللَّه [فرزند] سید مصطفی خمینی- که نزد من شناخته شده است- پس از قرائت وکالت‏نامه عمومی برایشان به وسیله وی تأیید و امضا شده است را گواهی می‏کنم.

ثبت و گواهی در تاریخ 29 سپتامبر 1975 م شد.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 620 ـ 621)

ـ پیام به مسلمانان ایران و جهان؛ شناخت محتوای حج و وظایف مسلمانان (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا[2]

تحیت فراوان و درود بی‏پایان به جمیع مسلمین جهان در مشارق ارض و مغارب آن. سلام گرم بر حجاج بیت اللَّه الحرام- وفَّقهم اللَّه تعالی. قابل انکار و محتاج به تذکر نیست که اسلام بزرگ، دین توحید و شکننده شرک و کفر و بت‏پرستیها و خودپرستیهاست.

دین فطرت و رهایی‏بخش از قید و بندهای طبیعت و وسواس شیاطین جنّ و انس در نهان و ظاهر است و دینِ سیاستِ مُدُن‏[3] و راهنمای صراط مستقیمِ لا شرقیه و لا غَربیه است. دینی است که عباداتش توأم با سیاست، و سیاستش عبادت است. اکنون که مسلمین کشورهای مختلف جهان به سوی کعبه آمال و حج بیت اللَّه رو آورده و این فریضه عظیم الهی و کنگره بزرگ اسلامی در ایامی متبرکه و در مکانی متبرکه برپا گردیده است، مسلمانان مبعوث از قِبَل خداوند تعالی باید علاوه بر محتوای عبادی، از محتوای سیاسی و اجتماعی آن بهره‏مند شوند، و به صِرْف صورت قناعت نکنند. همه کس می‏داند که برپا نمودن چنین کنگره عظیمی برای هیچ مقامی و هیچ دولتی امکانپذیر نیست. و این امر خداوند متعال است که این گردهمایی بزرگ را فراهم آورده، مع الأسف مسلمین در طول تاریخ نتوانستند از این نیروی آسمانی و کنگره اسلامی استفاده شایانی به نفع اسلام و مسلمین بنمایند. جهات سیاسی زیادی در اجتماعات، جماعات و جُمَعات، و خصوصاً اجتماع گرانبهای حج می‏باشد؛ که از آن جمله اطلاع بر گرفتاریهای اساسی و سیاسی اسلام و مسلمین است، که با گردهمایی روحانیون و روشنفکران و متعهدان زائر بیت اللَّه الحرام ممکن است طرح، و با مشورت از راه حلها مطلع، و در بازگشت به کشورهای اسلامی در مجتمعهای عمومی گزارش داده، و در رفع آنها کوشا شوند. و از جمله وظایف در این اجتماع عظیم، دعوت مردم و جوامع اسلامی به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین است؛ که خطبا و گویندگان و نویسندگان در این امر حیاتی اقدام نمایند؛ و کوشش کنند در به وجود آوردن جبهه مستضعفین؛ که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار «لا اله الا اللَّه» از تحت اسارت قدرتهای شیطانی اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند، و با اخوت اسلامی بر مشکلات غلبه پیدا کنند.

خواهران و برادران عزیز! در هر کشوری که هستید از حیثیت اسلامی و ملی خود دفاع کنید؛ و بی‏پروا در مقابل دشمنان خود، یعنی امریکا و صهیونیزم بین المللی و ابرقدرتهای شرق و غرب، بدون هیچ ملاحظه‏ای، از ملتها و کشورهای اسلامی دفاع کنید؛ و مظالم دشمنان اسلام را برملا کنید.

برادران و خواهران مسلمان من! آگاهید که تمام منافع مادی و معنوی همگی ما را ابرقدرتهای شرق و غرب می‏برند؛ و ما را در فقر و وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی قرار داده‏اند. به خود آیید و شخصیت اسلامی خود را بیابید. زیر بار ظلم نروید. و هوشیارانه نقشه‏های شوم جهانخواران بین المللی را- که در رأس آن امریکاست- افشا کنید.

امروز قبله اول مسلمین‏[4] به دست اسرائیل، این غده سرطانی خاورمیانه افتاده است. امروز برادران فلسطینی و لبنانی عزیز ما را با تمام قدرت می‏کوبد و به خاک و خون می‏کشد. امروز اسرائیل با تمام وسائل شیطانی تفرقه افکنی می‏کند. بر هر مسلمانی لازم است که خود را علیه اسرائیل مجهز کند. امروز کشورهای آفریقایی مسلمان ما زیر یوغ امریکا و سایر اجانب و سرسپردگان آنان دست و پا می‏زنند. امروز آفریقای مسلمان صدای فریاد مظلومانه خود را هر چه بیشتر بلند می‏کند. فلسفه حج باید جوابگوی این فریادهای مظلومانه باشد. گردش به دور خانه خدا نشان دهنده این است که به غیر از خدا گِرد دیگری نگردید. و رَجْم‏[5] عَقَبات، رجم شیاطین انس و جن است. شما با رجم با خدای خود عهد کنید تا شیاطین انس و ابرقدرتها را از کشورهای اسلامی عزیز برانید. امروز جهان اسلام به دست امریکا گرفتار است. شما برای مسلمانان قاره‏های مختلف جهان پیامی از خداوند ببرید؛ پیامی که به غیر از خدا، بردگی و بندگی هیچ کس را نداشته باشید.

ای مسلمانان جهان وای پیروان مکتب توحید! رمز تمام گرفتاریهای کشورهای اسلامی، اختلاف کلمه و عدم هماهنگی است و رمز پیروزی، وحدت کلمه و ایجاد هماهنگی است. که خداوند تعالی در یک جمله بیان فرموده: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا. «اعتصام به حبل اللَّه» بیان هماهنگی جمیع مسلمین است. همه برای اسلام و به سوی اسلام و برای مصالح مسلمین، و گریز از تفرقه و جدایی و گروه گرایی- که اساس همه بدبختیها و عقب افتادگیهاست. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و وحدت کلمه مسلمانان جهان را خواستارم. و السلام علی ائمة المسلمین و عباد اللَّه الصالحین.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏10، ص: 158 ـ 160)

ـ سخنرانی در جمع کارکنان ارتوپدی اصفهان؛ رسیدگی به معلولین انقلاب (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من هر روز تأسفم بیشتر می‏شود؛ دیروز جمعی از معلولین اینجا بودند. گاهی از آن جهت مواجه شدم، مورد تأثر و تأسف. و امروز شما می‏گویید که چهار میلیون در ایران معلول هست! و من نمی‏دانم که این چهار میلیون معلولین انقلاب هستند، یا اعم از این انقلاب و غیر از انقلاب. در هر صورت، لا بد در بیْنِشان معلولین انقلاب زیاد است و این مورد تأسف بسیار من است که ما یک همچو جوانانی در این انقلاب معلول داشتیم. و عدّه کثیری هم اشخاصی بودند که از دست رفته‏اند. منتها در مقابل یک همچو ضایعه، ما آن چیزی که بدست آوردیم به نظر می‏آید که بیشتر باشد. برای اینکه حیثیت اسلام و حیثیت ملت ایران داشت پایمال می‏شد؛ کوشش داشتند به اینکه حیثیت اسلام را ساقط کنند، ملت ما را هم همین طور؛ و خداوند تعالی خواست که آمال آنها بوجود نیاید، و ملت ما را بیدار کرد، به طوری که همه قشرها کوشش کردند و با همت همه قشرها- چه دانشگاهی، چه روحانی، چه کارمند، چه بازاری، چه اداری- همه اینها با هم کوشش کردند و بحمد اللَّه این توطئه شیطانی و این سد طاغوتی را شکستند.

من امیدوارم که خداوند به ما و همه شما توفیق بدهد که این خللهایی که در ایران پیدا شده است بتوانیم پُر کنیم جایش را. و این معلولین ان شاء اللَّه شفا پیدا بکنند؛ یا معالجاتی که لازم است برای آنها بشود. و البته امثال شما، که در این امر وارد هستید و مواجه هم هستید دائماً با این قشر معلولین- و معلوم است که روحیّه‏تان متأثر می‏شود از اینها- کارتان اگر برای خدا باشد ارزنده است. امیدوارم خداوند به شماها سلامت و صحت بدهد که در راه خیر کوشا باشید. و همه نظرتان به این باشد که یک اشخاصی که برادرهای ما هستند، برادرهای شما هستند، و اینها در این راه معلول شده‏اند، یا اینکه معلول بوده‏اند، نجات پیدا بکنند. به آن اندازه که می‏توانید به آنها خدمت بکنید.

اما راجع به این تقاضایی که دارید،[6] ممکن است این کاغذ پیش من باشد تا من مطالعه کنم. و مراجعه کنند که ان شاء اللَّه بلکه انجام بگیرد تقاضای شما. و من از شماها متشکرم. خداوند به همه شما صحت و عافیت عنایت کند.

[پس از سخنان یکی از همسران شهدای اصفهان، حضرت امام فرمودند:].

من هم به شما و سایر بازماندگان شهدا تسلیت عرض می‏کنم؛ و شریک شما هستم در این مصیبتها، و شریک ملت ایران در مصیبتهایی که به آن وارد شده است و می‏شود. لکن آن چیزی که مصیبتها را آسان می‏کند این است که برای خداست. چون امر برای خداست و پشتیبانی از احکام خدا و از اسلام است، آسان می‏شود همه امور. اولیای ما هم همه چیزشان را برای اسلام فدا می‏کردند و فدا کردند. خداوند ان شاء اللَّه به شما صبر عنایت کند، و آنها را رحمت کند ان شاء اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏10، ص: 161 ـ 162)

ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ انتخابات ریاست جمهوری (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏

در روز شهادت امام جواد- سلام اللَّه علیه- یکی از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسید؛ شهید هاشمی نژاد[7] که من از نزدیک با او آشنا بودم و خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت آن بر اشخاصی که او را می‏شناسند پوشیده نیست.

امروز در روز شهادت سلف صالح، این خلف صالح و متعهد از دست ما گرفته شد. و من نمی‏دانم که انگیزه این شرارتها، که مشغولند این گروهکهای ضعیف نادان و عمال قدرتهای بزرگ خصوصاً امریکا؛ چه می‏خواهند و چه انگیزه دارند؟ اینها انگیزه این را دارند که 36 میلیون جمعیت ایران و میلیونها جمعیتهای مسلم و مستضعف جهان، که همه پشتیبان این جمهوری هستند، می‏خواهند با ترور بعض شخصیتها، اینها را از این راهی که راه اسلام است، منحرف کنند. اینها نمی‏فهمند که این توده‏های عظیم، که چون سیل خروشان در تمام کشور در مقابل قدرتهای بزرگ ایستاده‏اند، با ترور اشخاص و لو هر چه بزرگ و ارجمند باشند، اینها به خودشان سستی و فتور راه نمی‏دهند، بلکه منسجم‏تر می‏شوند. اینها می‏خواهند با کشتن اولاد پیغمبر و با به عزا نشستن امام عصر- سلام اللَّه علیه- و مؤمنین، ضربه به اسلام بزنند. اسلام از این شهدا و بالاترین شهدا را در راه هدف تقدیم کرده است. اسلام مثل خود رسول اکرم را و مثل امیر المؤمنین- سلام اللَّه علیه- و ائمه معصومین و علمای بزرگ در طول تاریخ را فدای این راه و هدف نموده. چه باک از اینکه این فرزندان اسلام، که شهادت برای آنها افتخار و برای ملت ما افتخارآفرین است، از دست بروند؟ اگر میزان هدف است و اگر میزان اسلام است و پیاده کردن احکام قرآن است، این هدف به جای خودش هست و هر یک از اینها که شهید بشوند، با آنکه بر ما ناگوار است، لکن برای هدف مفید است.

این هدف که از عهد آدم تا کنون مورد نظر خدای تبارک و تعالی و مورد نظر انبیای عظام و مورد نظر اولیای خدا بوده است و همه در راه این هدف فداکاری کرده‏اند و خود یا فرزندان خود را در راه این هدف نثار کرده‏اند خون آنها را، این هدف به پیش می‏رود و با این شرارتها، که این گروههای فاسد به راه انداخته‏اند، هدف از دست نخواهد رفت. و ملت رزمنده و شریف ایران خود را حاضر کرده است برای خدا، همه چیز خودش را فدا کند. پس اینها اگر هدفشان هدم اسلام است، اسلام با این خونها زنده می‏شود. و اگر هدفشان این است که جمهوری اسلامی از بین برود، جمهوری اسلامی با این خونها آبیاری می‏شود. و اگر هدفشان خدمت به امریکا و شوروی و امثال اینهاست، جزا را از آنها مطالبه کنند و خدای تبارک و تعالی برای آنها لعنت و ملت ما نفرین ابدی را خواستار است.

ما در عین حال که از شهادت یک همچو مرد جوانمرد فاضل عالم مجاهد متأثر هستیم، لکن از آنجا که هر یک از این شخصیتها از دست ما برود به اسلام کمک است، به مخالفین اسلام لعن است و نفرت و دلیل ضعف آنهاست. خدمت می‏خواهند بکنند به قدرتهای بزرگ، آن هم در وقتی که آنها شکست خورده‏اند و صدام انگل هم شکست خورده است و بزودی به شکست نهایی منتهی خواهد شد. اینها می‏خواهند با کشتن یکی از اولاد رسول اللَّه، نگذارند صدام شکست بخورد. این خیال باطلی است. صدام شکست خورده است و شرف و حیثیت نداشته است و اگر داشته است از دست داده است. اینها می‏خواهند که مردم را در رأی ریاست جمهوری سست کنند. با کشتن یک فرد و لو اینکه هر چه بزرگ باشد و متعهد، مردم ما از رأی دادن به ریاست جمهوری و از حاضر شدن پای صندوقها برای کمک به اسلام و جمهوری اسلامی، خیال کردند سست می‏شوند! این هم یک خیال باطل است و ملت ما این مسأله را یک مسئله الهی شرعی و یک تکلیف خدایی می‏داند که به پای صندوقها در روز جمعه ان شاء اللَّه، برود و با صفهای طولانی مرصوص، به شخصی متعهد رأی بدهد. اینها می‏خواهند مردم ما را تضعیف کنند؛ روحیه‏شان را برای شهادت یک نفر، ده نفر، صد نفر، هزار نفر. این خیال، خیال خام باطلی است. اینها می‏خواهند انتقام بکشند از رسول اللَّه که اولاد او را به شهادت می‏رسانند؛ انتقام بکشند که رسول اللَّه یک همچو دینی را آورده است که بر خلاف خواسته آنهاست و آنها نمی‏خواهند که این دین به آن طوری که خدا می‏خواهد و رسول خدا می‏خواهد، در این مملکت پیاده شود و حالا انتقام می‏کشند از کسی که مصدع این دین است و اولاد او را به شهادت می‏رسانند. این انتقام هم برای آنها روسیاهی [است‏] و برای ملت ما، به هیچ وجه سستی ایجاد نخواهد کرد.

من در ضمن اینکه به همه ملت ایران و علما و مراجع اسلام و خصوصاً اهالی محترم خراسان و علمای بزرگ خراسان تسلیت می‏گویم، تبریک هم به آنها می‏گویم که یک همچو افراد متعهد، عالِم، گوینده و مجاهد تسلیم می‏کنند و تقدیم می‏کنند برای اسلام و برای پیشرفت احکام اسلام.

و یک مطلب مهم راجع به این شوراهایی که در همه کشور هست و از قراری که گفته‏اند، شوراهای کشاورزان هم هستند، عرض می‏کنم که کشاورزی در اسلام از امور بسیار مهم و از اموری است که درباره او گفته شده است که کشاورزان بهترین مخلوقات هستند و کشاورزان اقرب ناس [به‏] خدای تبارک و تعالی هستند و کشاورزان در آن عالم، شاید در صف اول از مردم نیکوکار واقع بشوند. و شغل کشاورزی شغلی بوده است که انبیا هم به او اشتغال داشته‏اند، و انبیا هم رزق خودشان را از راه کشاورزی به دست می‏آوردند. و از نظر سیاسی، در امروز ما چنانچه کشاورزی‏مان یک کشاورزی سالم و یک کشاورزی متعهدانه و کوشش برای این [باشد] که در ارزاقمان محتاج به خارج نشویم، این یک جهاد است؛ همان طور که مجاهدین ارجمند ما در جبهه‏ها مشغول خدمت هستند و بحمد اللَّه، آنها آفرین برشان که سرفرازی برای ملت ما ایجاد کردند و ایجاد می‏کنند! کشاورزان ما هم که در پشت جبهه هستند، آنها هم مجاهد هستند و آنها هم برای اینکه کشور ما محتاج به قدرتهای دیگری نباشد، مجاهدت می‏کنند.

و از قرار مذکور، امسال از سالهای قبل، کشاورزی بهتر و سطح برداشت بالاتر بوده است. و من امیدوارم که کشاورزان قدر خودشان را بدانند. و احتیاج هر کشوری به کشاورزی، که ارزاق کشور را تأمین می‏کند، بیشتر از سایر چیزهاست. و شما کشاورزان سرتاسر کشور ارجمندتر از سایر قشرها هستید؛ چون که ارزاق ملت را، که مورد احتیاج ملت است و بالاترین احتیاج است، شما تأمین می‏کنید. و ان شاء اللَّه، خودتان را به حد خودکفایی برسانید، به طوری که ما احتیاج به هیچ یک از کشورها نداشته باشیم، بلکه ان شاء اللَّه، این فرآورده کشاورزان به جاهای دیگر و کشورهای دیگر هم ان شاء اللَّه، صادر بشود.

و مسئله دیگر قضیه انتخابات است که من در عین حال که قبلًا هم تذکر دادم، حالا هم تذکر می‏دهم به همه ملت که همه این شرارتها که در سطح کشور الآن می‏شود ممکن است برای این باشد که شما را از رفتن به پای صندوق بترسانند و شما را از خدمت به اسلام و خدمت به مسلمین سست کنند. و باید همه ما در این امر توجه داشته باشیم که این یک امر حیاتی است برای جمهوری اسلام. شما می‏بینید که در عین حال که در آرای قبل از این، برای شهید رجایی چهارده میلیون جمعیت شرکت کرد و سیزده میلیون رأی آورد شهید رجایی، مع ذلک، آن فاسدها، آن مصاحبه‏هایی که اشخاص فاسد شکست خورده در خارج کردند، گفتند بیش از دو میلیون اینها رأی نداشتند. شما چنانچه سطح رأیتان از زمان سابق- خدای نخواسته- کمتر بشود، بوقهای تبلیغاتی خارج و شکست‏خورده‏های فراری به خارج خواهند گفت که ایران از اسلام رو برگردانده و از جمهوری اسلامی رو برگردانده است. و این تبلیغ در همه جا خواهد شد و این ممکن است در دنیا پایه‏های این جمهوری را سست کند. و این یک تکلیفی است که ما نگذاریم این نهضت و این انقلاب سست بشود تا آنکه به آن پیروزی نهایی برسد و اسلام و احکام قرآن به همه معنا، در این کشور پیاده بشود.

بنا بر این، از این ترورها و از این شرارتهایی که دو روز قبل در تهران شد و مع الاسف، بچه‏ها و جوانها را کشیدند به توی خیابانها و به شرارت هدایت کردند باید بسیار انسان متأسف باشد که جوانها و کودکهای ما این طور بازی خوردند از اینها که می‏آیند در خیابانها و آتش می‏زنند چیزهایی [را] که مال مردم است، مال عموم است؛ مثل شرکت واحد و اتومبیلهای شرکت واحد که مال مستضعفین است یا محلی که اصلًا برای مستضعفین است، به آتش می‏کشند. اینها فکر نمی‏کنند که این مدعی‏های مجاهدت برای خلق و برای مستضعفین، آن چیزی را که وجهه قرار دادند و هدف قرار دادند، ضرر زدن به همین چیزهایی [است‏] که مال مستضعفین است؛ چیزهایی که برای مستضعفین جمع شده است، برای معلولین جمع شده، برای جنگزده‏ها جمع شده است؛ اینها هدفشان این است که آنها را آتش بزنند.

شما از این شکست‏خورده‏ها هیچ هراس نداشته باشید که اینها نفسهای آخر را می‏کشند. و ملت ایران و ملت شریف ایران با کمال قدرت، ایستاده است در مقابل آنها، و همین طور قوای نظامی و انتظامی و پاسداران و بسیج و سایر قوای مسلّح، که از خود مردم هستند، هم در جنگ با کفار ایستاده‏اند و هم در مقابله با این اشخاصی که همان طور هستند و برای آنها خدمت می‏کنند. و قوای پاسدار ما و همین طور قوای انتظامی در این امر جدیت خواهند کرد و همه اینها را به دست خواهند آورد و به جزای اعمال خودشان در دادگاهها خواهند رسید.

و ان شاء اللَّه، بزودی شما شاهد این خواهید شد که نه از این تفاله‏ها چیزی باقی مانده است و نه از آن قدرتهای بزرگ در ایران اثری خواهد بود. و ما مهیا هستیم و شما و ما مهیا هستیم که تمام این توطئه‏ها را خنثی کنیم و ان شاء اللَّه، اسلام را به آن طور که هست، در این مملکت پیاده کنیم و مسلمین جهان نیز اسلام را در ممالک خودشان پیاده کنند و دنیا، دنیای اسلام باشد، و زور و ظلم و جور از دنیا برطرف بشود و [این‏] مقدمه باشد برای ظهور ولی عصر- ارواحنا فداه.

من از خدای تبارک و تعالی توفیق و تأیید همه ملت را طلب می‏کنم و توفیق قوای مسلح را طلب می‏کنم و امیدوارم که آنها با تمام قدرت و تمام توان، این انگلها را و این بازی‏خورده‏ها را از کشور خودشان برانند و اسلام را تقویت کنند. و همین طور از تمام ملت ایران، که با قدرت ایستاده‏اند و در پشت جبهه‏ها به فداکاری مشغول هستند، تشکر و تقدیر می‏کنم و امیدوارم که خداوند به همه آنها سعادت و سلامت و عزت و مقاومت عنایت فرماید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 257 ـ 262)

ـ بیانات در جمع مسئولان خبرگزاری جمهوری اسلامی؛ نقش خبرگزاری در اطلاع رسانی (1361)[8]

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

آنچه در خبرگزاری‏ها مهم است کیفیت آن است؛ زیرا هر کدام که به راستی و راستگویی نزدیکتر باشند، شوق انسان را به گوش دادن بیشتر می‏کنند. در جمهوری اسلامی، باید صادقانه تمامی اخبار و خصوصاً مسائل مربوط به جنگ و نحوه برخورد دولتهای بزرگ با ملت ایران، برای مردم بازگو شود. امروز کارهای ایران مورد توجه دنیا و خبرگزاری‏ها و مطبوعات و رادیوها و تلویزیون‏هاست و همه آنها مراقب هستند که چیزی پیدا نموده و با اضافات و دروغپردازی‏ها به جمهوری اسلامی صدمه وارد سازند و با مصاحبه‏های صد در صد دروغ با افراد مغرض یا اظهار نظرهای بی‏مورد درباره افراد، می‏خواهند اذهان مردم را منحرف سازند. و یکی از چیزهایی که زیاد روی آن تبلیغ می‏کنند مسئله انقلاب و اسلام است چرا که مسلّم است اگر اسلام رشد پیدا کند جلوی خائنین را می‏گیرد. و اگر ما می‏گوییم که انقلاب باید صادر بشود، یعنی اسلام باید در همه جا رشد پیدا کند و ما بنا نداریم در جایی دخالت نظامی کنیم. من امیدوارم خبرگزاری جمهوری اسلامی به واسطه خصوصیتی که در آن هست، رشد نموده و همه ما و شما در کارها خداوند را ناظر خود ببینیم و به اندازه مسئولیت تبلیغ نموده و تلاشهای دشمنان را خنثی سازیم. خداوند همه ما و شما را در خدمت به این مردمی که همیشه در ظلم و ستم بوده‏اند موفق بدارد. خداوند مجروحان شما را شفا، و شهدا را رحمت فرماید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 13)

ـ نامه به آقای حسنعلی ابراهیمی در مورد وضعیت طلاب غیر ایرانی (1362)

«بسمه تعالی‏

توفیق و تأیید آقایان را در این امر مهم اسلامی از خداوند تعالی خواستار است. امید است با تأییدات خداوند متعال و تحت عنایات خاصه ولی اللَّه اعظم- روحی فداه- هر چه بیشتر برای بارور شدن تبلیغات اسلامی و صدور معنوی انقلاب اسلامی در جهان موفق و مؤید باشید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته‏[9]- 21 ذی الحجه 1403

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 164)

ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1363)

[احتراماً، به شرف عرض مبارک عالی می‏رساند، پیرو فرمان مبارک مورخ 19/ 3/ 62 در مورد رسیدگی به وضع زندانیان دادگاههای انقلاب اسلامی با اعزام هیأتهایی به استانها و شهرهای مختلف و رسیدگی به وضع آنان تصمیمات ذیل نسبت به آزادی و تقلیل مدت محکومیت آنان اتخاذ و از محضر انور عالی استدعای تنفیذ را داریم.

محمد محمدی گیلانی- سید جعفر کریمی- سید محمد ابطحی- مهدی قاضی‏

(در ادامه این نامه لیست اسامی 14 شهر همراه با تعداد موارد درخواست عفو و یا تقلیل مدت محکومیت زندانیان به تفکیک شهرهای مختلف، جمعاً 1212 مورد ذکر شده است).].

بسمه تعالی‏

موافقت می‏شود.[10] روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 80)

ـ حکم انتصاب آقای مهدی کروبی به سمت سرپرست حجاج ایرانی (1364)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب حجت الاسلام حاج شیخ مهدی کروبی- دامت افاضاته‏

با تشکر از حجاج عزیزی که در تمامی صحنه‏ها حاضر بودند و با تشکر از عملکرد خوب و زحمات شما و سایر برادران دست‏اندرکار امر حج در داخل و خارج، جنابعالی را به عنوان نماینده خویش و سرپرست حجاج در سالهای آینده منصوب می‏نمایم، تا به تمام برنامه‏هایی که در احکام سالهای گذشته ذکر گردیده بود عمل نمایید. بدیهی است که تمام مسئولین با شما همکاریهای لازم را خواهند داشت. ان شاء اللَّه موفق و مؤید باشید. و السلام. 7/ 7/ 64

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 394)

ـ اجازه نامه به آقای رفسنجانی؛ استفاده از وجوهات جهت کمک به مردم بشاگرد (1364)

[ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، جناب آقای هاشمی رفسنجانی‏

پس از سلام، همان طوری که حضوراً عرض شد مردم محروم بشاگرد[11] و حومه در محرومیت بخصوص از جهت راه و جاده در مضیقه‏اند. در این مسافرت اخیر که با بعضی از برادران کویتی به آنجا رفتیم وضع را خیلی أسف‏انگیز دیدیم که به جهاد سازندگی تذکر دادیم. گفتند اگر بولدوزر و گِریدر داشتیم تمام مشکلات در اسرع وقت حل می‏گردید. و یکی از همراهان این جانب به نام حاج عباس بن نخی اظهار داشتند اگر امام اجازه فرمایند آماده هستیم از سهم امام یک دستگاه بولدوزر و گریدر بخریم. خواهشمند است اجازه را شما از امام بگیرید تا این دو دستگاه ماشین را بخریم. توضیح اینکه جهاد هیچ گونه امکانی برای خرید ماشینهای مذکور ندارد.

2/ 7/ 64- نماینده میناب- ذوالقدر

حضرت حاج احمد آقا، با توجه به فقر و محرومیت منطقه اگر امام موافقت بفرمایند خیلی خوب است. 7/ 7/ 64- اکبر هاشمی رفسنجانی‏]

بسمه تعالی‏

در صورتی که از طریق دیگر میسر نباشد مجازند. ان شاء اللَّه موفق باشند.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 395)

ـ سخنرانی در جمع ائمه جمعه سراسر کشور؛ رسیدن به مقام قرب خداوندی (1366)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من قبلًا از آقای مشکینی گله کنم: ما آن قدری که گرفتار به نفس خودمان هستیم کافی است، دیگر مسائلی نفرمایید که انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند. شما دعا کنید که آدم بشویم، دعا کنید که حتی به همین ظواهر اسلام عمل بکنیم. ما که دستمان به آن بواطن نمی‏رسد، لا اقل به این ظواهر عمل بکنیم.

من زاید می‏دانم که در خدمت آقایان که هستم، مطلبی بگویم. من دعا می‏کنم و بنایم هم بر این است که به دعا کفایت کنم. من دعا می‏کنم که خداوند تبارک و تعالی ما را از قید و بند نفس اماره نجات بدهد. من عرض می‏کنم که خداوندا، ما گرفتار هستیم؛ گرفتار در دست خودمان هستیم؛ گرفتار به نفوس خودمان هستیم و گرفتار به نفوس خبیثه‏ای که بر ضد اسلام و مسلمین عمل می‏کند، ما را و همه را از این گرفتاری نجات بده. خداوندا، تو فرمودی که ما دعا کنیم و تو استجابت کنی؛ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً.[12] و من باید عرض کنم که احتمالًا حسنه این نیست که ما حسنه دنیا؛ مال و اموال تهیه کنیم، ما مقام تهیه کنیم. در این آیه شریفه، خیلی نکات هست، ولی من حال گفتنش را ندارم. ولی اجمالًا این که «حسنه» عبارت از این است. حتی حسنه دنیا رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً، حسنه در دنیا این است که انسان در هر قدمی که بر می‏دارد، در هر مقامی که پیدا می‏کند، در هر نعمتی از خدای تبارک و تعالی که به او عطا می‏شود، آنها را برگرداند به صاحبش. اگر مقام و دنیا، هر چه پیش ما به ما اقبال کند، اگر ما به او اقبال کردیم، این حسنه نیست.

روایات مختلفی که در این باب هست و تألیف شده است، مصادیقی را ذکر کرده‏اند- اختلاف ندارند این روایات- آنها مصادیق را ذکر می‏کنند و لهذا، مصادیق مختلفه در روایات ذکر شده است و در لسان مفسرین هم جهات مختلف گفته شده است. لکن آن چیزی که من احتمال می‏دهم حسنه، آن هم به طوری که کانّه یک حسنه در کار است، یک حسنه است که این حسنه در دنیا هست و حسنه واحد است بر آخرت و همه عبارت از این است که ما به مقام قرب خدا برسیم. ما بفهمیم که چه بکنیم! اگر مقامی ما را توجه به دنیا داد، به عالم ماده داد، این حسنه نیست. اگر نماز بخوانیم برای رسیدن به یک مآربی‏[13]- و لو در آخرت- این هم حسنه نیست. حسنه عبارت از این است که ما را برساند به آنجایی که عقل ما نمی‏رسد.

شما آقایان توجه دارید و من نباید عرض کنم که ما امروز گرفتار هستیم به چه گرفتاریهایی؛ تمام تبلیغات بر ضد ماست، تمام دنیا به ضد اسلام قیام کرده‏اند. ما باید برای خاطر خدا، برای به دست آوردن حسنه خودمان با هم باشیم، تمام قشرهای ملت با هم باشند، تمام علمای اعلام و تمام ائمه جمعه با هم باشند؛ پشتیبان هم باشند، پشتیبان دولت باشند، پشتیبان مجلس باشند، پشتیبان قوه قضایی باشند، پشتیبان قوه اجرایی باشند.

آنها خدمتگزار باشند به مردم و ما هم خدمتگزار. اینها بندگان خدا هستند. خدمت به بندگان خدا خدمت به خداست. و خدمت به بندگان خدا امروز این است که همه مجتمعاً در صدد این باشند که با کلمه واحده از اسلام و مسلمین و خصوصاً از مستضعفان جهان و ملت شریف ایران، پشتیبانی کنند. شما آقایان نفوذ کلمه دارید در بین مردم؛ حرف شما در بین مردم گوش شنوا دارد. باید مردم را دعوت کنید به اینکه وحدت با هم داشته باشند، دعوت کنید به اینکه پشتیبان هم باشند، پشتیبان دولت باشند، پشتیبان مجلس باشند. و این طور نباشد که هر کدام با دیگری مخالفت کنند و ان شاء اللَّه، نمی‏کنند هم. لکن شماها و همه ما باید، موظف هستیم که مردم را به همه این مسائل دعوت کنیم.

این دنیا از دست ما می‏رود؛ نزدیک و دور دارد، من زودتر و شما بتدریج. آن چیزی که باقی می‏ماند حسنه است. این دنیا نیست این، حسنه است؛ آنی که انبیا هم دنبالش هستند. و آن حسنه مطلقه عبارت از رسیدن به مقامی است که ما نمی‏توانیم بفهمیم. او باقی می‏ماند و هر چی که از ما باقی بماند، حسنات است که باقی می‏ماند. البته ما از رحمت خدا مأیوس نیستیم. ما ناقصیم، لکن خدای تبارک و تعالی جبران می‏کند.

خداوند وعده فرموده است به ما رحمت را. رحمتش سعه دارد بر همه موجودات. لکن توجه به این معنا لازم است که انسان خودبین نباشد؛ توجه به خودش نداشته باشد. تمام گرفتاریهایی که در عالم هست از همین نقطه است؛ از نقطه خود آدم است. این خود آدم است که گرفتار است و گرفتار می‏کند. این نفسیت انسان است که دنیا را به فساد کشانده، دنیا را به هلاکت کشانده. و امیدواریم خداوند رحمتش را بر ما نازل کند. و ما را از جمله رحمت‏شدگان حساب کند و ما را هدایت کند به صراط مستقیم، آن طوری که فرموده است و ما را از ضالین‏[14] و مغضوبین قرار ندهد، ان شاء اللَّه.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 394 ـ 395)



[1] - آقای سید حسین طباطبایی بروجردی( از مراجع بزرگ تقلید).

[2] - سوره آل عمران، آیه 103:« و همگی دست در ریسمان خدا زنید و پراکنده نشوید».

[3] - جمع مدینه، شهرها.

[4] - مسجد الاقصی.

[5] - سنگباران

[6] - تقاضای حضار، انتقال مرکز ارتوپدی اصفهان به وزارت بهداری بوده است.

[7] - آقای سید عبد الکریم هاشمی نژاد، از روحانیون پیشگام در انقلاب و دبیر حزب جمهوری اسلامی در خراسان که به دست یکی از منافقین به شهادت رسید.

[8] - در صحیفه نور ذیل تاریخ 4/ 7/ 61 درج شده است اما در روزنامه‏های مورخ 8/ 7/ 61، تاریخ دیدار 7/ 7/ 61 گزارش شده است.

[9] - متن فوق پاسخ امام خمینی به نامه دبیر شورای سرپرستی طلاب غیر ایرانی، آقای حسنعلی ابراهیمی است. ایشان گزارشی از نحوه استقبال و درخواستهای روزافزون طلاب کشورهای تایلند، فیلیپین، اندونزی، سریلانکا، بنگلادش، مغرب، مصر، تونس و دیگر کشورها برای تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه قم را- به تفصیل- خدمت امام خمینی تقدیم داشت و اقدامات انجام شده از سوی اعضای شورای سرپرستی و طرحها و برنامه‏های آینده شورا را به اطلاع امام رسانید

[10] - به استناد وظایف و اختیارات رهبری، مندرج در اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

[11] - بشاگرد، یکی از محرومترین مناطق کشور واقع در استان هرمزگان( از توابع شهرستان میناب). مردم این منطقه تا پیش از پیروزی انقلاب از داشتن امکانات اولیه زندگی همچون حمام، آب سالم، برق، پزشک و دارو و ... محروم بودند. اما پس از پیروزی انقلاب، پرسنل فداکار جهاد سازندگی به کمک مردم محروم در این منطقه شتافتند

[12] - سوره بقره، آیه 201:« ای پروردگار ما! ما را، هم در دنیا خیری بخش و هم در آخرت».

[13] - احتیاجات، نیازها.

[14] - گمگشتگان.

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.