امروز با امام: بیستوهفتم اردیبهشت
ـ پیام به علما و روحانیون اردکان (1342)
«خدمت ذیشرافت علمای اعلام و حجج اسلام اردکان- دامت برکاتهم
محترماً معروض میدارد، مرقوم محترم که به عنوان تسلیت و مبنی بر پشتیبانی از حقیر بود موجب تشکر گردید. توفیق و سعادت و عظمت آقایان را از خداوند تعالی مسئلت مینماید.
لازم است تذکر دهم قضایایی که تاکنون واقع شده است در مقابل مصیبتهایی که پیشبینی میشود برای اسلام، ناچیز است. دستگاه جبار تساوی حقوق زن و مرد را در جمیع جهات اعلام نمود و این مستلزم هدم احکامی چند از کتاب اللَّه است. در طرح اخیر وزیر دادگستری قید اسلام و رجولیت از قضات ملغی شده است.
اخیراً دستگاه فاسد گذرنامهای برای بیش از 2000 نفر از فرقه ضاله صادر کرد و به هر یک 500 دلار ارز داد و به هر یک 1200 تومان تخفیف هواپیما داد تا در مجلسی که در لندن برخلاف اسلام تشکیل میشود شرکت کنند.
این دولت فاسد از وقتی که سر کار آمده است تمام اعمالش برخلاف اسلام و مصالح مملکت است. لازم است آقایان خودشان مستقیماً مردم را از مفاسد آگاه فرمایند و به اهل منبر و وعاظ توصیه فرمایند تا مردم را آگاه کنند تا به خواست خدای تعالی در موقع مقتضی جلوگیری از مفاسد بشود. والسلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته. روحاللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج21، ص: 502)
ـ نامه به آقای سید مهدی طباطبایی؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1352)
«خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای طباطبایی- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل، توفیق و سلامت جنابعالی را خواستار است. جواب نامه سابق و مسائلی که مرقوم شده بود داده شد، ان شاء اللَّه تعالی رسیده است. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج2، ص: 502)
ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ مجاهدت زنان ایران (1358)
«روز بزرگ و اجتماع عظیم و محل مبارک، روز ولادت زهرای مرضیه که روز زن است، روز پیروزی زن است و روز نمونه زن در عالَم است. زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دِه زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج میرود. دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویت انسانی در او جلوهگر است. پس روز، روز بزرگی است؛ روز شما زنان است.
زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده همدوش مردان بلکه مقدّم بر آنانند. زنان ایران، هم مجاهدات انسانی عظیم کردهاند و هم مجاهدات مالی. این طبقه محترم زنها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند، همین خانمهای محجبه، همینها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هم پیشقدم. ایثار کردند جواهرات و طلاهایی که دارند، برای مستضعفین، عمده در این امور آن قصد پاک است. خداوند چند آیه برای چند قرص نان که حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- و عائلهاش صدقه دادند، ... چند آیه نازل فرمود. این آیات برای قرص نان نیست، این آیات برای اخلاص، برای آنکه برای خدا بود. ارزش اعمال به معنویات اعمال است. خواهرهای ما که در عصر نهضت شرکت داشتند ارزش اعمال آنها بیشتر بود از ارزش اعمال مردها، آنها با پردههای عفاف بیرون آمدند و با پرده عفاف با مردان هم صدا شدند و پیروزی را تحصیل کردند و حالا هم با قصد خالص آنچه که در ایام عمر تهیه کردند برای مستمندان دادند. این ارزش دارد، متمکنین اگر میلیونها بدهند، به قدر ارزش این نیست. پس روز زن، روز با اهمیتی است و امروز روز زن است و امروز روز مخدرات است و اجتماع عظیم؛ اجتماع از اقشار مختلفه آنهایی که نمیتوانستند با هم مجتمع باشند؛ آنهایی که اختناق نمیگذاشت با هم مجتمع شوند، همه با هم مجتمع شدند؛ همه با هم، برادر و خواهر، برادر و خواهروار مجتمع شدند. مجتمع شدند در مکان مقدس، مکان مقدس فیضیه، محلی که علم از آنجا به همه اقطار سرازیر میشود. محلی که احکام الهی در آن بیان میشود. مکانی که از آن علم به همه جا رفت و از علم [نیز] جهاد به همه جا. زن و مرد قم نمونهاند در علم و در عمل. زن و مرد ایران نمونهاند در علم و در عمل؛ در جوار حضرت فاطمه معصومه- سلام اللَّه علیها- و روز ولادت صدیقه- علیها سلام- و اجتماع امت اسلامی در محلی که از اسلام است.
دوستان من! این اجتماع را، این وحدت را حفظ کنید. شیاطین در صدد اختلاف انداختن هستند. این وحدت کلمه را حفظ کنید. این قیامِ للَّه را حفظ کنید. تا قیام شما برای خداست پیروز هستید. آنان که به عناوین مختلف درصدد تفرقه هستند خیانت به ملت میکنند؛ خیانت به کشور میکنند؛ خیانت به اسلام میکنند؛ با هوشیاری فعالیت و توطئههای آنها را خنثی کنید. اینها که بین اقشار ملت در اطراف مملکت آشوب میکنند و در صدد اختلاف انداختن هستند، عمال خارجی هستند؛ عمال امریکا هستند؛ جیره خوار آنها هستند؛ از آن طرف مرزها پول میآید پیش اینها و اینها بین کارگرها تقسیم میکنند که کار نکنید؛ کار نکنید که کارخانهها راه نیفتد. کشاورزها را مانع میشوند از اینکه به شغل خودشان ادامه دهند. ای کارگران محترم! ای کشاورزان عزیز! به کار خود ادامه دهید. از اختلاف کلمه دست بردارید. امروز روزی است که همه باید برای اسلام و برای کشور خودتان کار کنید. همه مکلف هستید. اینها که جلوگیری از کار شما میکنند، میخواهند برای اربابهای خودشان راه باز کنند؛ میخواهند ما را باز به آن ذلت [و] زحمت بکشند. خداوند شما را از شرّ آنان حفظ کند. خداوند اسلام و مسلمین را پیروز فرماید. خداوند به ما قدرت تفکر بدهد. خداوند به شما سعادت و سلامت عنایت فرماید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته» (صحیفه امام، ج7، ص: 341 ـ 343)
ـ حکم انتصاب آقای سید صالح طاهری به سمت امامت جمعه اهواز (1359)
«جناب حجت الاسلام آقای حاج سید صالح طاهری- دامت افاضاته
چون جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ احمد جنتی- دامت افاضاته- امام جمعه محترم شهر اهواز به عضویت شورای نگهبان انتخاب شدهاند، جنابعالی به سمت امام جمعه در آن شهرستان منصوب میشوید که ضمن انجام این فریضه بزرگ، اهالی محترم را به وظایف اسلامی و انقلابی که دارند آشنا سازید و به اتحاد و یگانگی دعوت نموده و از اختلاف و تفرقه بر حذر دارید.
امید است اهالی محترم- ایّدهم اللَّه تعالی- نیز حساس بودن زمان و موقعیت محل را درک نموده، در انجام وظایف محوله کمال همکاری را با جنابعالی داشته باشند. از خدای تعالی توفیق همگان را مسألت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج12، ص: 300)
ـ تلگراف به آقای سید ابراهیم حقشناس؛ ابراز تأسف از کسالت ایشان (1360)
«جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حقشناس- دامت افاضاته
کسالت جنابعالی موجب تأثر است. از خداوند متعال سلامت جنابعالی را خواستارم که با عنایت خاصه به جنابعالی توفیق مرحمت فرماید که به خدمتهای ارزنده خود ادامه داده و مردم محترم محل[1] از وجود محترم جنابعالی استفاده نمایند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج14، ص: 346)
ـ پیام به شرکت کنندگان در کنگره هزاره نهج البلاغه؛ ابعاد شخصیت حضرت علی(ع) (1360)[2]
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
در کنگره هزاره نهج البلاغه از چه صحبت خواهد شد و از کی معرفی؟ دانشمندان بزرگ جهانی میخواهند مولا امیر المؤمنین را معرفی کنند و به دیگران بشناسانند یا کتاب نهج البلاغه را؟ ما با کدام مئونه و با چه سرمایهای میخواهیم در این وادی وارد شویم؟
درباره شخصیت علی بن ابی طالب، از حقیقت ناشناخته او صحبت کنیم، یا با شناخت محجوب و مهجور خود؟ اصلًا علی- علیه السلام- یک بشر ملکی و دنیایی است که ملکیان از او سخن گویند یا یک موجود ملکوتی است که ملکوتیان او را اندازهگیری کنند؟ اهل عرفان درباره او جز با سطح عرفانی خود و فلاسفه و الهیون جز با علوم محدوده خود با چه ابزاری میخواهند به معرفی او بنشینند؟ تا چه حد او را شناختهاند تا ما مهجوران را آگاه کنند؟ دانشمندان و اهل فضیلت و عارفان و اهل فلسفه با همه فضایل و با همه دانش ارجمندشان آنچه از آن جلوه تام حق دریافت کردهاند، در حجاب وجود خود و در آینه محدود نفسانیت خویش است و مولا غیر از آن است. پس اولی آن است که از این وادی بگذریم و بگوییم علی بن ابی طالب فقط بنده خدا بود، و این بزرگترین شاخصه اوست که میتوان از آن یاد کرد، و پرورش یافته و تربیتشده پیامبر عظیم الشأن است، و این از بزرگترین افتخارات اوست، کدام شخصیت میتواند ادعا کند که عبد اللَّه است و از همه عبودیتها بریده است، جز انبیای عظام و اولیای معظم که علی- علیه السلام- آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به معدن عظمت رسیده است، در صف مقدم است. و کدام شخصیت است که میتواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده است جز علی بن ابی طالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه دوانده. پس او بحق عبد اللَّه است و پرورشیافته عبد اللَّه اعظم است.[3] و اما کتاب نهج البلاغه که نازله روح اوست برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیّت و در حجاب خود و خودخواهی خود، معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعهای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعهها به وجود آید و دولتها و ملتها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند. هان، فیلسوفان و حکمتاندوزان، بیایند و در جملات خطبه اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلندپایه خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند بحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند؛ به شرط آنکه بیاناتی که در این میدان تاخت و تاز شده است آنان را فریب ندهد و وجدان خود را بدون فهم درست بازی ندهند و نگویند و بگذرند، تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله: مع کل شیء لا بمقارنة و غیر کل شیء لا بمزایلة.[4] و این جمله و نظیر آن که در کلمات اهل بیت وحی آمده است، بیان و تفسیر کلام اللَّه است که در سوره «حدید» است و برای متفکران آخر زمان آمده است: وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ.[5] اینک امید آن است که شما دانشمندان و متفکران متعهد که در کنگره ارجمند هزاره نهج البلاغه گرد هم آمدید، ابعاد عرفانی و فلسفی و اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و نظامی و فرهنگی و دیگر بعدها را به مقدار میسور بیان فرمایید و این کتاب بزرگ را به جوامع بشری معرفی نموده و عرضه دارید که این متاعی است که مشتری آن انسانها و مغزهای نورانی است. صلوات و سلام بیپایان به رسول اعظم که چنین موجودی الهی را در پناه خود تربیت فرمود و به کمال لایق انسانیت رسانید. و سلام و درود بر مولای ما که نمونه انسان و قرآن ناطق است و تا ابد نام بزرگ او باقی است و خود الگوی انسانیت و مظهر اسم اعظم است. و سلام و درود بر شما دانشمندان که با زحمت پر ارج و سودمند خود راه رسیدن به اهداف عالی این کتاب مقدس را باز مینمایید. و السلام علی عباد الصالحین.» (صحیفه امام، ج14، ص: 347 ـ 349)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام اسلامی در روز عید سعید فطر؛ حفظ وحدت (1367)
«قبلًا من باید از ملت ایران، بعد از اینکه تبریک عید را عرض میکنم، تشکر کنم که در صحنهها خصوصاً، در صحنه انتخابات خوب حاضر شدند و در عین حالی که همه دستها در این بود که این انتخابات به طور شایسته و آرام عمل نشود، بحمد اللَّه عمل شد و خداوند عید مبارک را بر همه مبارک کند.
چیزی که من میخواهم عرض کنم، راجع به یک فقره از این خطبهای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرمودهاند. یک جمله از او این است که خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضیافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید؛ مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است. البته این ضیافت نسبت به اولیاء کُمّل الهی به آن نحوی نیست که ما تخیل کنیم، یا دست ما به او برسد. ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت. در عین حالی که همه عالم تحت رحمت الهی است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئله دیگری است.
این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا میکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه، استفاده کردیم از این ضیافت الهی یا نه. البته حساب امثال من با کرام الکاتبین است. اما من به شما آقایان و به هر کس که این کلمات میرسد و خصوصاً، طبقه جوان عرض میکنم که آیا در این مهمانخانه رفتید؟ استفاده کردید؟ از شهوات خصوصاً شهوات معنوی چشم پوشیدید؟ یا اینکه مثل من هستید؟
جوانها متوجه باشند که در جوانی میشود اصلاح کند انسان خودش را. هر مقداری انسان سنش زیادتر میشود، اقبالش به دنیا بیشتر میشود. جوانها نزدیکترند به ملکوت. پیرها هر چه میگذرد، هر چه بر عمرشان میگذرد، هی اضافه میشود یک چیزهایی که آنها را از خدا دور میکند. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طوری که شهوات ظاهری را باید ترک بکند، از شهوات باطنی که بالاترین سد راه است برای انسان، باید از اینها جلوگیری کند. تمام این مفاسدی که در عالم حاصل میشود، برای این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانی به ترک است. اگر ذرهای هوای نفس در انسان باشد، این به مهمانی وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایی که در دنیا میبینید برای این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانی وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند.
کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید، راه به شما بدهند در اینجا و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است. اینکه مسائل ما حل نمیشود، برای اینکه در ضیافت خدا وارد نشدهایم. در ماه رمضان اصلًا، وارد نشدهایم؛ یک ترک اکل و شربی[6] کردیم، لکن آن که باید بشود نشده است. اگر هواهای نفسانی بگذارد، انسان به حسب فطرت الهی است، فطرت، فطرت اللَّه است، همه هم توجه دارند به او، لکن این توجه به دنیا که توجه ثانوی است و اعوجاجی است، این جلوگیری میکند از آن مسائلی که باید باشد.
اگر میبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خدای نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان: اقْبَلَ عَلیکُمْ شَهْرُ اللَّه[7] اما شما او را ردش کردید، پس زدید.
در انتخابات در عین حالی که باید گفت انتخابات خوبی گذشت، لکن شیاطینی میخواستند که یک تخم نفاق بکارند. در جاهای دیگر وقتی انتخابات میشود، حزبها و دستهای خارجی مردم را میکشند طرف خودشان و مردم را بازی میدهند، صحبتهایی میکنند که همهاش برای اغفال مردم است. در انتخابات در عین حالی که بسیار خوب انجام گرفت، لکن دستهایی میخواست ایجاد اختلاف کند، دو دستگی ایجاد کند و حال آنکه موفق نشدند بحمد اللَّه. باید شما متوجه باشید به این که دشمنها همیشه دنبال این هستند که ما را از داخل بپوسانند و اگر در این ضیافت وارد شده باشید دشمنها دستشان کوتاه خواهد شد. وقتی حقیقت این ضیافت را انسان میبیند، میبیند که اگر انسان وارد این ضیافت بشود تمام اختلافات در دنیا حل میشود. شیاطین دنبال این هستند که ایجاد اختلاف کنند، دو دستگی بگویند هست، لکن بحمد اللَّه ملت ما و خصوصاً، روحانیت ما اشخاصی هستند که چهرهشان نورانی است و در این ماه مبارک هم در این ضیافت ان شاء اللَّه وارد شدهاند و آثارش هم بعد ظاهر میشود که همه با هم هستند؛ دو جبهه نیست لزوم دوستی با وجود اختلاف سلیقه البته دو تفکر هست، باید هم باشد. دو رأی هست، باید هم باشد. سلیقههای مختلف باید باشد، لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد. من عرض کردم مثل طلبهها که با هم مباحثه میکنند، آن وقتی که مباحثه میکردند جار و جنجال جوری بود که انسان خیال میکرد دشمن هم هستند، وقتی مباحثه تمام میشد مینشستند به دوستی کردن و انس. اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم. اگر در این ماه مبارک، در این ضیافت وارد شدیم، باید بعد از ماه مبارک تا مدتها آثارش باقی باشد.
ماه مبارک به منزله یک ساعتی است که کوکش بکنند و خودکار تا مدتی که این کوک است باشد. این ماه مبارک باید این جور باشد که مردم را تا ماه مبارک دیگر حفظ کند، بعد ماه مبارک دیگر بیاید از سر گرفته بشود و این برای این است که باید ما در این ضیافت وارد شده باشیم و من امیدوارم که وارد شده باشیم و همه آقایان با سلامت، صحت و خوشی این سال را بگذرانند.
و من عقیدهام است بهترین دعا از برای امثال رئیس جمهوری امریکا و نوکرهای او مثل صدام، بهترین دعاها این است که خدا مرگشان بدهد، این دعا برای آنهاست. اگر میخواهید نفرین کنید بگویید خدا حفظشان کند؛ برای اینکه هر روزی که بر امثال اینها میگذرد، جهنمشان بدتر میشود. جهنم مراتبش مثل خود مراتب انسان لایتناهاست. هر روزی که بر اهل معصیت بگذرد، جهنمشان بدتر و داغتر میشود. پس دعای برای اینها اگر بخواهید بکنید این است که خداوند اینها را مرگ بدهد تا اینکه این جهنم به آن سختی نباشد بر ایشان. و خداوند ان شاء اللَّه، ما را هم بیدار کند، متوجه کند، متوجه کند که ما چند روزی بیشتر نیستیم، منتها من زودتر و شما هم دنبالش دیگر، بعد از صد سال دیگر از این بساط خبری نیست. اینها همه گذراست و از بین میرود، آن چیزی که باقی میماند حرکات خود انسان است. آن چیزی که به انسان جهنم را میرساند یا بهشت را میرساند خود انسان است، از خارج نیست. انسان که مُرد شروع میشود به یک عالم دیگری که خود انسان تهیه کرده، از خارج چیزی نمیآید، هر چه هست از خود انسان است. کوشش کنید که ان شاء اللَّه، اصلاح بکنید در این روز، در این وقت، در این سالها خودتان را و خداوند ان شاء اللَّه، به شما و همه اهالی این کشور سلامت عنایت کند و همه شما ان شاء اللَّه، در جوار خدای تبارک و تعالی و با دعای حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه و ارواحنا فداه- همه شما ان شاء اللَّه، موفق و مؤید و به آرزوهای صحیحی که دارید که آرزوی همه رسیدن به خداست و خودش هم نمیداند، همه توجهشان به اوست و خدا پردهها را بردارد تا همه ببینیم او را.» (صحیفه امام، ج21، ص: 44 ـ 48)
[2] - پیام امام خمینی، در سالروز ولادت حضرت علی( ع)- سیزده رجب- در مدرسه عالی شهید مطهری، محل برگزاری کنگره هزاره نهج البلاغه، با حضور جمعی از اندیشمندان داخلی و خارجی توسط آقای سید احمد خمینی قرائت شد.
[4] - فرازی از خطبة اول نهج البلاغه و در بیان اوصاف ذات باری تعالی:« ... خداوند باهر چیزی هست اما نه به مقارنت( و یکسانی) و غیر هر چیز است نه به کناره گیری( و انفکاک)».
[5] - بخشی از آیه 4 سوره حدید:« و او( خداوند) با شماست، هر کجا که باشید»
[7] - ماه رمضان ماه خدا به شما روی کرده
.
انتهای پیام /*