امروز با امام: بیست وهفتم اردیبهشت

ـ پیام به علما و روحانیون اردکان (1342)

ـ نامه به آقای سید مهدی طباطبایی؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1352)

ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ مجاهدت زنان ایران (1358)

ـ حکم انتصاب آقای سید صالح طاهری به سمت امامت جمعه اهواز (1359)

ـ تلگراف به آقای سید ابراهیم حقشناس؛ ابراز تأسف از کسالت ایشان (1360)

ـ پیام به شرکت کنندگان در کنگره هزاره نهج البلاغه؛ ابعاد شخصیت حضرت علی(ع) (1360)‏

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام اسلامی در روز عید سعید فطر؛ حفظ وحدت (1367)

کد : 3682 | تاریخ : 27 اردیبهشت 1400

امروز با امام: بیست‌وهفتم اردیبهشت

 

ـ پیام به علما و روحانیون اردکان (1342)

«خدمت ذی‏شرافت علمای اعلام و حجج اسلام اردکان- دامت برکاتهم‏

محترماً معروض می‏دارد، مرقوم محترم که به عنوان تسلیت و مبنی بر پشتیبانی از حقیر بود موجب تشکر گردید. توفیق و سعادت و عظمت آقایان را از خداوند تعالی مسئلت می‏نماید.

لازم است تذکر دهم قضایایی که تاکنون واقع شده است در مقابل مصیبتهایی که پیش‏بینی می‏شود برای اسلام، ناچیز است. دستگاه جبار تساوی حقوق زن و مرد را در جمیع جهات اعلام نمود و این مستلزم هدم احکامی چند از کتاب اللَّه است. در طرح اخیر وزیر دادگستری قید اسلام و رجولیت از قضات ملغی شده است.

اخیراً دستگاه فاسد گذرنامه‏ای برای بیش از 2000 نفر از فرقه ضاله صادر کرد و به هر یک 500 دلار ارز داد و به هر یک 1200 تومان تخفیف هواپیما داد تا در مجلسی که در لندن برخلاف اسلام تشکیل می‏شود شرکت کنند.

این دولت فاسد از وقتی که سر کار آمده است تمام اعمالش برخلاف اسلام و مصالح مملکت است. لازم است آقایان خودشان مستقیماً مردم را از مفاسد آگاه فرمایند و به اهل منبر و وعاظ توصیه فرمایند تا مردم را آگاه کنند تا به خواست خدای تعالی در موقع مقتضی جلوگیری از مفاسد بشود. والسلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته. روح‏اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 502)

ـ نامه به آقای سید مهدی طباطبایی؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1352)

«خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای طباطبایی- دامت افاضاته‏

مرقوم شریف واصل، توفیق و سلامت جنابعالی را خواستار است. جواب نامه سابق و مسائلی که مرقوم شده بود داده شد، ان شاء اللَّه تعالی رسیده است. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 502)

ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ مجاهدت زنان ایران (1358)

«روز بزرگ و اجتماع عظیم و محل مبارک، روز ولادت زهرای مرضیه که روز زن است، روز پیروزی زن است و روز نمونه زن در عالَم است. زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دِه زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج می‏رود. دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویت انسانی در او جلوه‏گر است. پس روز، روز بزرگی است؛ روز شما زنان است.

زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده همدوش مردان بلکه مقدّم بر آنانند. زنان ایران، هم مجاهدات انسانی عظیم کرده‏اند و هم مجاهدات مالی. این طبقه محترم زنها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند، همین خانمهای محجبه، همینها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیشقدم بودند و در ایثار مال هم پیشقدم. ایثار کردند جواهرات و طلاهایی که دارند، برای مستضعفین، عمده در این امور آن قصد پاک است. خداوند چند آیه برای چند قرص نان که حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- و عائله‏اش صدقه دادند، ... چند آیه نازل فرمود. این آیات برای قرص نان نیست، این آیات برای اخلاص، برای آنکه برای خدا بود. ارزش اعمال به معنویات اعمال است. خواهرهای ما که در عصر نهضت شرکت داشتند ارزش اعمال آنها بیشتر بود از ارزش اعمال مردها، آنها با پرده‏های عفاف بیرون آمدند و با پرده عفاف با مردان هم صدا شدند و پیروزی را تحصیل کردند و حالا هم با قصد خالص آنچه که در ایام عمر تهیه کردند برای مستمندان دادند. این ارزش دارد، متمکنین اگر میلیونها بدهند، به قدر ارزش این نیست. پس روز زن، روز با اهمیتی است و امروز روز زن است و امروز روز مخدرات است و اجتماع عظیم؛ اجتماع از اقشار مختلفه آنهایی که نمی‏توانستند با هم مجتمع باشند؛ آنهایی که اختناق نمی‏گذاشت با هم مجتمع شوند، همه با هم مجتمع شدند؛ همه با هم، برادر و خواهر، برادر و خواهروار مجتمع شدند. مجتمع شدند در مکان مقدس، مکان مقدس فیضیه، محلی که علم از آنجا به همه اقطار سرازیر می‏شود. محلی که احکام الهی در آن بیان می‏شود. مکانی که از آن علم به همه جا رفت و از علم [نیز] جهاد به همه جا. زن و مرد قم نمونه‏اند در علم و در عمل. زن و مرد ایران نمونه‏اند در علم و در عمل؛ در جوار حضرت فاطمه معصومه- سلام اللَّه علیها- و روز ولادت صدیقه- علیها سلام- و اجتماع امت اسلامی در محلی که از اسلام است.

دوستان من! این اجتماع را، این وحدت را حفظ کنید. شیاطین در صدد اختلاف انداختن هستند. این وحدت کلمه را حفظ کنید. این قیامِ للَّه را حفظ کنید. تا قیام شما برای خداست پیروز هستید. آنان که به عناوین مختلف درصدد تفرقه هستند خیانت به ملت می‏کنند؛ خیانت به کشور می‏کنند؛ خیانت به اسلام می‏کنند؛ با هوشیاری فعالیت و توطئه‏های آنها را خنثی کنید. اینها که بین اقشار ملت در اطراف مملکت آشوب می‏کنند و در صدد اختلاف انداختن هستند، عمال خارجی هستند؛ عمال امریکا هستند؛ جیره خوار آنها هستند؛ از آن طرف مرزها پول می‏آید پیش اینها و اینها بین کارگرها تقسیم می‏کنند که کار نکنید؛ کار نکنید که کارخانه‏ها راه نیفتد. کشاورزها را مانع می‏شوند از اینکه به شغل خودشان ادامه دهند. ای کارگران محترم! ای کشاورزان عزیز! به کار خود ادامه دهید. از اختلاف کلمه دست بردارید. امروز روزی است که همه باید برای اسلام و برای کشور خودتان کار کنید. همه مکلف هستید. اینها که جلوگیری از کار شما می‏کنند، می‏خواهند برای اربابهای خودشان راه باز کنند؛ می‏خواهند ما را باز به آن ذلت [و] زحمت بکشند. خداوند شما را از شرّ آنان حفظ کند. خداوند اسلام و مسلمین را پیروز فرماید. خداوند به ما قدرت تفکر بدهد. خداوند به شما سعادت و سلامت عنایت فرماید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته» (صحیفه امام، ج‏7، ص: 341 ـ 343)

ـ حکم انتصاب آقای سید صالح طاهری به سمت امامت جمعه اهواز (1359)

«جناب حجت الاسلام آقای حاج سید صالح طاهری- دامت افاضاته‏

چون جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ احمد جنتی- دامت افاضاته- امام جمعه محترم شهر اهواز به عضویت شورای نگهبان انتخاب شده‏اند، جنابعالی به سمت امام جمعه در آن شهرستان منصوب می‏شوید که ضمن انجام این فریضه بزرگ، اهالی محترم را به وظایف اسلامی و انقلابی که دارند آشنا سازید و به اتحاد و یگانگی دعوت نموده و از اختلاف و تفرقه بر حذر دارید.

امید است اهالی محترم- ایّدهم اللَّه تعالی- نیز حساس بودن زمان و موقعیت محل را درک نموده، در انجام وظایف محوله کمال همکاری را با جنابعالی داشته باشند. از خدای تعالی توفیق همگان را مسألت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 300)

ـ تلگراف به آقای سید ابراهیم حقشناس؛ ابراز تأسف از کسالت ایشان (1360)

«جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حقشناس- دامت افاضاته‏

کسالت جنابعالی موجب تأثر است. از خداوند متعال سلامت جنابعالی را خواستارم که با عنایت خاصه به جنابعالی توفیق مرحمت فرماید که به خدمتهای ارزنده خود ادامه داده و مردم محترم محل‏[1] از وجود محترم جنابعالی استفاده نمایند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 346)

ـ پیام به شرکت کنندگان در کنگره هزاره نهج البلاغه؛ ابعاد شخصیت حضرت علی(ع) (1360)‏[2]

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

در کنگره هزاره نهج البلاغه از چه صحبت خواهد شد و از کی معرفی؟ دانشمندان بزرگ جهانی می‏خواهند مولا امیر المؤمنین را معرفی کنند و به دیگران بشناسانند یا کتاب نهج البلاغه را؟ ما با کدام مئونه و با چه سرمایه‏ای می‏خواهیم در این وادی وارد شویم؟

درباره شخصیت علی بن ابی طالب، از حقیقت ناشناخته او صحبت کنیم، یا با شناخت محجوب و مهجور خود؟ اصلًا علی- علیه السلام- یک بشر ملکی و دنیایی است که ملکیان از او سخن گویند یا یک موجود ملکوتی است که ملکوتیان او را اندازه‏گیری کنند؟ اهل عرفان درباره او جز با سطح عرفانی خود و فلاسفه و الهیون جز با علوم محدوده خود با چه ابزاری می‏خواهند به معرفی او بنشینند؟ تا چه حد او را شناخته‏اند تا ما مهجوران را آگاه کنند؟ دانشمندان و اهل فضیلت و عارفان و اهل فلسفه با همه فضایل و با همه دانش ارجمندشان آنچه از آن جلوه تام حق دریافت کرده‏اند، در حجاب وجود خود و در آینه محدود نفسانیت خویش است و مولا غیر از آن است. پس اولی‏ آن است که از این وادی بگذریم و بگوییم علی بن ابی طالب فقط بنده خدا بود، و این بزرگترین شاخصه اوست که می‏توان از آن یاد کرد، و پرورش یافته و تربیت‏شده پیامبر عظیم الشأن است، و این از بزرگترین افتخارات اوست، کدام شخصیت می‏تواند ادعا کند که عبد اللَّه است و از همه عبودیتها بریده است، جز انبیای عظام و اولیای معظم که علی- علیه السلام- آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به معدن عظمت رسیده است، در صف مقدم است. و کدام شخصیت است که می‏تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده است جز علی بن ابی طالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه دوانده. پس او بحق عبد اللَّه است و پرورش‏یافته عبد اللَّه اعظم است.[3] و اما کتاب نهج البلاغه که نازله روح اوست برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیّت و در حجاب خود و خودخواهی خود، معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعه‏ای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعه‏ها به وجود آید و دولتها و ملتها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند. هان، فیلسوفان و حکمت‏اندوزان، بیایند و در جملات خطبه اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلندپایه خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند بحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند؛ به شرط آنکه بیاناتی که در این میدان تاخت و تاز شده است آنان را فریب ندهد و وجدان خود را بدون فهم درست بازی ندهند و نگویند و بگذرند، تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله: مع کل شی‏ء لا بمقارنة و غیر کل شی‏ء لا بمزایلة.[4] و این جمله و نظیر آن که در کلمات اهل بیت وحی آمده است، بیان و تفسیر کلام اللَّه است که در سوره «حدید» است و برای متفکران آخر زمان آمده است: وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ.[5] اینک امید آن است که شما دانشمندان و متفکران متعهد که در کنگره ارجمند هزاره نهج البلاغه گرد هم آمدید، ابعاد عرفانی و فلسفی و اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و نظامی و فرهنگی و دیگر بعدها را به مقدار میسور بیان فرمایید و این کتاب بزرگ را به جوامع بشری معرفی نموده و عرضه دارید که این متاعی است که مشتری آن انسانها و مغزهای نورانی است. صلوات و سلام بی‏پایان به رسول اعظم که چنین موجودی الهی را در پناه خود تربیت فرمود و به کمال لایق انسانیت رسانید. و سلام و درود بر مولای ما که نمونه انسان و قرآن ناطق است و تا ابد نام بزرگ او باقی است و خود الگوی انسانیت و مظهر اسم اعظم است. و سلام و درود بر شما دانشمندان که با زحمت پر ارج و سودمند خود راه رسیدن به اهداف عالی این کتاب مقدس را باز می‏نمایید. و السلام علی عباد الصالحین.» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 347 ـ 349)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام اسلامی در روز عید سعید فطر؛ حفظ وحدت (1367)

«قبلًا من باید از ملت ایران، بعد از اینکه تبریک عید را عرض می‏کنم، تشکر کنم که در صحنه‏ها خصوصاً، در صحنه انتخابات خوب حاضر شدند و در عین حالی که همه دستها در این بود که این انتخابات به طور شایسته و آرام عمل نشود، بحمد اللَّه عمل شد و خداوند عید مبارک را بر همه مبارک کند.

چیزی که من می‏خواهم عرض کنم، راجع به یک فقره از این خطبه‏ای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرموده‏اند. یک جمله از او این است که خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضیافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید؛ مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است. البته این ضیافت نسبت به اولیاء کُمّل الهی به آن نحوی نیست که ما تخیل کنیم، یا دست ما به او برسد. ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت. در عین حالی که همه عالم تحت رحمت الهی است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئله دیگری است.

این ضیافت، همه‏اش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می‏کند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه، استفاده کردیم از این ضیافت الهی یا نه. البته حساب امثال من با کرام الکاتبین است. اما من به شما آقایان و به هر کس که این کلمات می‏رسد و خصوصاً، طبقه جوان عرض می‏کنم که آیا در این مهمانخانه رفتید؟ استفاده کردید؟ از شهوات خصوصاً شهوات معنوی چشم پوشیدید؟ یا اینکه مثل من هستید؟

جوانها متوجه باشند که در جوانی می‏شود اصلاح کند انسان خودش را. هر مقداری انسان سنش زیادتر می‏شود، اقبالش به دنیا بیشتر می‏شود. جوانها نزدیکترند به ملکوت. پیرها هر چه می‏گذرد، هر چه بر عمرشان می‏گذرد، هی اضافه می‏شود یک چیزهایی که آنها را از خدا دور می‏کند. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طوری که شهوات ظاهری را باید ترک بکند، از شهوات باطنی که بالاترین سد راه است برای انسان، باید از اینها جلوگیری کند. تمام این مفاسدی که در عالم حاصل می‏شود، برای این است که در این ضیافت وارد نشده‏اند یا اگر وارد شده‏اند استفاده نکرده‏اند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانی به ترک است. اگر ذره‏ای هوای نفس در انسان باشد، این به مهمانی وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایی که در دنیا می‏بینید برای این است که استفاده از این ضیافت نکرده‏اند، در این مهمانی وارد نشده‏اند، دعوت خدا را قبول نکرده‏اند.

کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید، راه به شما بدهند در اینجا و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است. اینکه مسائل ما حل نمی‏شود، برای اینکه در ضیافت خدا وارد نشده‏ایم. در ماه رمضان اصلًا، وارد نشده‏ایم؛ یک ترک اکل و شربی‏[6] کردیم، لکن آن که باید بشود نشده است. اگر هواهای نفسانی بگذارد، انسان به حسب فطرت الهی است، فطرت، فطرت اللَّه است، همه هم توجه دارند به او، لکن این توجه به دنیا که توجه ثانوی است و اعوجاجی است، این جلوگیری می‏کند از آن مسائلی که باید باشد.

اگر می‏بینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خدای نخواسته- نمونه‏اش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان: اقْبَلَ عَلیکُمْ شَهْرُ اللَّه‏[7] اما شما او را ردش کردید، پس زدید.

در انتخابات در عین حالی که باید گفت انتخابات خوبی گذشت، لکن شیاطینی می‏خواستند که یک تخم نفاق بکارند. در جاهای دیگر وقتی انتخابات می‏شود، حزبها و دستهای خارجی مردم را می‏کشند طرف خودشان و مردم را بازی می‏دهند، صحبتهایی می‏کنند که همه‏اش برای اغفال مردم است. در انتخابات در عین حالی که بسیار خوب انجام گرفت، لکن دستهایی می‏خواست ایجاد اختلاف کند، دو دستگی ایجاد کند و حال آنکه موفق نشدند بحمد اللَّه. باید شما متوجه باشید به این که دشمنها همیشه دنبال این هستند که ما را از داخل بپوسانند و اگر در این ضیافت وارد شده باشید دشمنها دستشان کوتاه خواهد شد. وقتی حقیقت این ضیافت را انسان می‏بیند، می‏بیند که اگر انسان وارد این ضیافت بشود تمام اختلافات در دنیا حل می‏شود. شیاطین دنبال این هستند که ایجاد اختلاف کنند، دو دستگی بگویند هست، لکن بحمد اللَّه ملت ما و خصوصاً، روحانیت ما اشخاصی هستند که چهره‏شان نورانی است و در این ماه مبارک هم در این ضیافت ان شاء اللَّه وارد شده‏اند و آثارش هم بعد ظاهر می‏شود که همه با هم هستند؛ دو جبهه نیست لزوم دوستی با وجود اختلاف سلیقه البته دو تفکر هست، باید هم باشد. دو رأی هست، باید هم باشد. سلیقه‏های مختلف باید باشد، لکن سلیقه‏های مختلف اسباب این نمی‏شود که انسان با هم خوب نباشد. من عرض کردم مثل طلبه‏ها که با هم مباحثه می‏کنند، آن وقتی که مباحثه می‏کردند جار و جنجال جوری بود که انسان خیال می‏کرد دشمن هم هستند، وقتی مباحثه تمام می‏شد می‏نشستند به دوستی کردن و انس. اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم. اگر در این ماه مبارک، در این ضیافت وارد شدیم، باید بعد از ماه مبارک تا مدتها آثارش باقی باشد.

ماه مبارک به منزله یک ساعتی است که کوکش بکنند و خودکار تا مدتی که این کوک است باشد. این ماه مبارک باید این جور باشد که مردم را تا ماه مبارک دیگر حفظ کند، بعد ماه مبارک دیگر بیاید از سر گرفته بشود و این برای این است که باید ما در این ضیافت وارد شده باشیم و من امیدوارم که وارد شده باشیم و همه آقایان با سلامت، صحت و خوشی این سال را بگذرانند.

و من عقیده‏ام است بهترین دعا از برای امثال رئیس جمهوری امریکا و نوکرهای او مثل صدام، بهترین دعاها این است که خدا مرگشان بدهد، این دعا برای آنهاست. اگر می‏خواهید نفرین کنید بگویید خدا حفظشان کند؛ برای اینکه هر روزی که بر امثال اینها می‏گذرد، جهنمشان بدتر می‏شود. جهنم مراتبش مثل خود مراتب انسان لایتناهاست. هر روزی که بر اهل معصیت بگذرد، جهنمشان بدتر و داغتر می‏شود. پس دعای برای اینها اگر بخواهید بکنید این است که خداوند اینها را مرگ بدهد تا اینکه این جهنم به آن سختی نباشد بر ایشان. و خداوند ان شاء اللَّه، ما را هم بیدار کند، متوجه کند، متوجه کند که ما چند روزی بیشتر نیستیم، منتها من زودتر و شما هم دنبالش دیگر، بعد از صد سال دیگر از این بساط خبری نیست. اینها همه گذراست و از بین می‏رود، آن چیزی که باقی می‏ماند حرکات خود انسان است. آن چیزی که به انسان جهنم را می‏رساند یا بهشت را می‏رساند خود انسان است، از خارج نیست. انسان که مُرد شروع می‏شود به یک عالم دیگری که خود انسان تهیه کرده، از خارج چیزی نمی‏آید، هر چه هست از خود انسان است. کوشش کنید که ان شاء اللَّه، اصلاح بکنید در این روز، در این وقت، در این سالها خودتان را و خداوند ان شاء اللَّه، به شما و همه اهالی این کشور سلامت عنایت کند و همه شما ان شاء اللَّه، در جوار خدای تبارک و تعالی و با دعای حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه و ارواحنا فداه- همه شما ان شاء اللَّه، موفق و مؤید و به آرزوهای صحیحی که دارید که آرزوی همه رسیدن به خداست و خودش هم نمی‏داند، همه توجهشان به اوست و خدا پرده‏ها را بردارد تا همه ببینیم او را.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 44 ـ 48)



[1] - جهرم

[2] - پیام امام خمینی، در سالروز ولادت حضرت علی( ع)- سیزده رجب- در مدرسه عالی شهید مطهری، محل برگزاری کنگره هزاره نهج البلاغه، با حضور جمعی از اندیشمندان داخلی و خارجی توسط آقای سید احمد خمینی قرائت شد.

[3] - حضرت رسول اکرم( ص)

[4] - فرازی از خطبة اول نهج البلاغه و در بیان اوصاف ذات باری تعالی:« ... خداوند باهر چیزی هست اما نه به مقارنت( و یکسانی) و غیر هر چیز است نه به کناره گیری( و انفکاک)».

[5] - بخشی از آیه 4 سوره حدید:« و او( خداوند) با شماست، هر کجا که باشید»

[6] - خوردن و آشامیدن

[7] - ماه رمضان ماه خدا به شما روی کرده

انتهای پیام /*