کد مطلب: 4274 | تاریخ مطلب: 25/12/1399
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

سرّالصلوه معراج السالکین و صلوه العارفین

سرّالصلوه  معراج السالکین و صلوه العارفین

کتاب سرّالصلوه که عنوان توضیحی آن، «معراج السالکین و صلوه العارفین» است، ششمین کتابی است که امام خمینی(س) به قلم خود نوشته است. حضرت امام کتاب سرّالصلوه را در یک مقدمه، دو مقاله و یک خاتمه نگاشته که مقدمه در شش فصل، مقاله اول ـ در مقدمات نماز ـ در ده فصل، مقاله دوم ـ در مقارنات نماز و مناسبات آن ـ در دوازده فصل تنظیم گردیده و خاتمه کتاب دربردارنده «سرّ تکبیرات ثلاثه اختتامیه» و دعای پایانی کتاب میباشد.

معرفی کتاب(6)

سرّالصلوه

معراج السالکین و صلوه العارفین

محمدکاظم تقوی

کتاب «سرالصلوه» ششمین کتابی است که امام خمینی(س) به قلم خود نوشته است. حضرت امام کتاب سرّالصلوه را در یک مقدمه، دو مقاله و یک خاتمه نگاشته که مقدمه در شش فصل، مقاله اول ـ در مقدمات نماز ـ در ده فصل، مقاله دوم ـ در مقارنات نماز و مناسبات آن ـ در دوازده فصل تنظیم گردیده و خاتمه کتاب دربردارنده «سرّ تکبیرات ثلاثه اختتامیه» و دعای پایانی کتاب میباشد.

نگارش کتاب سرّالصلوه که عنوان توضیحی آن، «معراج السالکین و صلوه العارفین» است، در تاریخ 21 ربیع الثانی، 1358 ق مطابق 19 خرداد / 1318 ش به پایان رسیده است.

این کتاب برای نخستین بار با اجازه و اهدای حضرت امام در یادنامه آیت الله شهید مرتضی مطهری(قدس سره) توسط انتشارات آموزش انقلاب اسلامی انتشار یافت و در مرداد ماه همان سال با عنوان «سرالصلوه یا صلوه العارفین و معراج السالکین» با مقدمه و ترجمه آیات و روایات و افزودن پاورقیهای توضیحی و تصحیح مرحوم آیت الله سیداحمد قهری(ره) به همت انتشارات پیام آزادی و سپس توسط انتشارات زنان مسلمان، ا نتشار یافت. همچنان که انتشارات فقیه تهران، در سال 1361 با عنوان «سرالصلوه» و از روی کاری که انتشارات آزادی قم کتاب را با عنوان «اسرا نماز یا معراج السالکین و صلوه العارفین» با اغلاط فاحش منتشر کرده بود، اقدام به انتشار این کتاب کرده است. سرانجام پس از تشکیل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، این مؤسسه در سال 1369ش اقدام به چاپ و نشر این کتاب ارزشمند به همراه دستخط حضرت امام، با نام «سرّالصلوه، معراج السالکین و صلاه  العارفین» کرده است. در سالهای بعد، ترجمه آن به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه نیز انجام پذیرفت. چنانکه کتاب «معراج عارفان»  شرحی مختصر بر مضامین این کتاب است که به قلم محقق ارجمند آقای علی زمانی قمشه ای نگاشته شده و توسط جاپ و نشر عروج انتشار یافته است.

ذکر این نکته پر بی راه نیست که حضرت امام مخاطب این کتاب‌های عرفانی و اخلاقی را در درجه اول خود و اقربا و عزیزان خود می‌دانست تا پیشاپیش با عمل خود و پیاده کردن محتوای آنها در جان خود، دعوت کننده دیگران به خودسازی و تهذیب نفس باشد، به همین خاطر این کتاب عرفانی و سلوکی را در 15 ربیع المولود 1407 ق به فرزند عزیزش عالم متواضع و سالک بی ادعا حجت الاسلام والملسمین سیداحمد خمینی(رحمت الله علیه) اهدا نمود.

حضرت امام در این هدیه نامه مرقوم داشتند:

« ‏‏وصیتی است از پدری پیر ..... به فرزندی جوان که در کشاکش با‏‎ ‎‏مشکلات دهر، و مختار در انتخاب صراط مستقیم الهی که خداوند به لطف بیکران‏‎ ‎‏خود هدایتش فرماید ....... خداوند به رحمت‏‎ ‎‏خود از لغزشها محفوظش فرماید.‏ فرزندم، کتابی را که به تو هدیه می کنم شمّه ایست از صلاة عارفین و سلوک‏‎ ‎‏معنوی اهل سلوک....... پسرم، آنچه در این معراج است غایه القصوای آمال اهل معرفت است که دست‏‎ ‎‏ما از آن کوتاه است ..... لکن از عنایات خداوند‏ ‎‏رحمان نباید مأیوس شویم ....‏

‏‏     عزیزم، کلام در سفر از خلق به حق، و از کثرت به وحدت، و از ناسوت به‏‎ ‎‏مافوق جبروت است، تا حدّ فناء مطلق که در سجدۀ اول حاصل شود، و فناء از فناء‏‎ ‎‏که پس از صحو، در سجدۀ دوم حاصل گردد. و این تمام قوس وجود است مِن الله و‏‎ ‎‏الی الله ....

‏‏    ‏‏پسرم، آنچه در درجۀ اوّل به تو وصیت می کنم آن است که انکار مقامات اهل‏‎ ‎‏معرفت نکنی، که این شیوۀ جُهّال است؛ و از معاشرت با منکرین مقامات اولیا‏‎ ‎‏بپرهیزی، که اینان قُطّاع طریق حق هستند» (سر الصلوه)

نکته گفتنی دیگر اینکه پس از رحلت امام خمینی در سال 1368 و با آغاز به کار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، کتاب‌های عرفانی ایشان بعضی برای اولین بار انتشار یافته و بعضی دیگر با دقت و بر اساس دست خط‌های حضرت امام و به همراه مقدمات و توضیحات و پاورقی ها انتشار یافته است. در این بین مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی از بعضی از بزرگان رشته های مختلف علوم اسلامی، اعم از معقول و منقول که ا فتخار شاگردی حضرت امام را نیز داشته اند، درخواست می‌کرده تا بر بعضی از کتابهای ایشان مقدمه های مفصل بنگارند. مقدمه بیست و چهار صفحه ای حکیم متأله و مفسر بزرگ قرآن حضرت آیت الله جوادی آملی(حفظه الله) بر کتاب سرّالصلوه نکات بس ارزشمند و مفیدی را برای عارفان و سالکان در خود دارد. ایشان نماز را چنین توصیف می‌کند:

«تمثل ملکوتی نماز در برزخ نزولی در معراج نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم» و در برزخ صعودی در قبر مؤمن، نشانه وجود حقیقی داشتن آن قبل از اعتبار دنیایی و نیز بعد از آن خواهد بود.»

ایشان بر این باور است که:

«سرّ نماز همه مجاری ادراکی و تحریکی نمازگزار را مظهر درک و فعل حق میکند. سرّ نماز در خرق همه حجابهای ظلمانی و نوری است، و معنای خَرق ندیدن است، نه نبودن، و خرق نهایی عبارت از خود را ندیدن است، نه نابود شدن، چون نابودی کمال نیست بلکه ندیدن هنر است.»

آیت الله جوادی آملی در این مقدمه امام خمینی را «یکی از چهره های درخشان جمع بین «غیب» و «شهود» می‌داند و به شاگردی در محضرش از مهر ماه 1334 تا 1341  ش افتخار میکند و آن را «از دوران به یاد ماندنی مراحل تحصیلی» خود میداند و درباره ابعاد پنهان و پیدای شخصیت استاد خود بر این باور است که «اگر دهه پربرکت 1357 تا 1368 ش را درخشش نشأه «شهادت» ایشان بدانیم، چنانکه هست، دهه مبارک 1347 تا 1358 ق حتماً فروغ نشأه «غیب» آن حضرت(ره) خواهد بود، زیرا در این دهه بسیاری از نفایس غیبی از انفاس قدسی ایشان به نفوس سالکان مسلک صفا رسیده است.»

حضرت امام در مقدمه کتاب سرّالصلوه هدف خود در نوشتن این کتاب را چنین بیان کرده است:

«ارادت خالص کردم که برخی از مقامات روحیة اولیاء عظام را در این سلوک روحانی و معراج ایمانی عرفانی به رشته تحریر در آوردم.» و در مباحث مقدماتی درباره باطن و حقیقت نماز می‌گوید:

«از برای نماز مقامات و مراتبی است که در هر مرتبه ای که‏‎ ‎‏مصلّی است نمازش با مرتبۀ دیگر بسیار فرق دارد؛ چنانچه مقامش با مقامات‏‎ ‎‏دیگر خیلی فرق دارد. پس مادامی که انسان صورت انسان و انسان صوری‏‎ ‎‏است، نماز او نیز نماز صوری و صورت نماز است. و فائدۀ آن نماز فقط‏‎ ‎‏صحّت و اِجزاء صوری فقهی است ....... و اگر از مرتبۀ ظاهر به‏‎ ‎‏باطن و از صورت به معنی پی برد، تا هر مرتبه که متحقّق شد نماز او نیز‏‎ ‎‏حقیقت پیدا می کند. »

حضرت امام نماز را «مَرکب سلوک و بُراق سیر إلی الله» میداند و سرّ اجمالی نماز را «عبارت از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی» میداند که «روح عبادت و تمام و کمال آن به حضور قلب و اقبال آن است، که هیچ عبادتی بدون آن مقبول درگاه احدیت و مورد نظر لطف و رحمت نشود و از درجه اعتبار ساقط است.»

حضرت امام این حقیقت را متذکر میشوند که:

«هر چه مرتبۀ اخلاص و حضور قلب، که دو رکن رکین عبادات است،‏‎ ‎‏کاملتر باشد، روح منفوخ در آن طاهرتر و کمال سعادت آن بیشتر و صورت‏‎ ‎‏غیبیّۀ ملکوتیّۀ آن منوّرتر و کاملتر خواهد بود. و کمال عمل اولیاء علیهم السلام‏‎ ‎‏به واسطۀ جهات باطنیّۀ آن بوده» است.

نکته مهمی که امام خمینی درباره حضور قلب بیان کرده این‌که:

«منشأ حضور قلب در عملی از اعمال، و علت و سبب‏‎ ‎‏اقبال و توجه نفس به آن، آن است که قلب آن عمل را با عظمت تلقی کند و از‏‎ ‎‏ ‏‎‏مهمات شمارد؛ ....... اگر ما مناجات حقّ تعالی و‏‎ ‎‏ولی نعم خود را به قدر مکالمه با یک مخلوق عادی ضعیف اهمیت دهیم،‏‎ ‎‏هرگز اینقدر غفلت و سهو و نسیان نمی کنیم».

حضرت امام در مبحث مربوط به طهارت علاوه بر طهارت ظاهری، به طهارت باطنی توجه میدهد و مینویسد:

«تطهیر قلوب از قذارات معنویه و کثافات خلقیه، از مهمات‏‎ ‎‏است؛ که انسان باید با هر عِده و عُده ای شده، و به هر ریاضت و مجاهده ای‏‎ ‎‏است، به آن قیام کند .... که اگر در محضر‏‎ ‎‏ربوبیت بدون آن طهور معنوی بایستد، جز صورت و قشر نماز و تعب و‏‎ ‎‏زحمت آن، چیز دیگر عایدش نشود؛ قال الله تعالی: ‏‏اِنَّما یَتَقَبَّلُ الله مِنَ الْمُتَّقین.‏‎ ‏‏تقوا از شرایط قبول نماز است مطلقاً؛ و تقوای باطن، که تطهیر آن از‏‎ ‎‏ذمایم اخلاق است از قبیل کبر و حسد و غفلت و کسل و امثال آن، از شرایط‏‎ ‎‏قبول است در نظر اهل معرفت، و از شرایط صحت صلوة اهل باطن است؛ و‏‎ ‎‏همین طور حسب مراتب تقوا تا آخرین درجات آن».

حضرت امام «سرّ وضوء» را «اضمحلال کثرات در عین جمع و تیمم رؤیت وحدت در کسوت کثرت» میداند و میگوید:« سرّاین سرّ وضوء رؤیت دست و روشستن از ما سواست.»

ایشان درباره مراتب و درجات ستر عورت مینویسد که آن:

« نزد عامه، ستر مقابح بدن است از ناظر محترم و در حال صلوه و در نزد خاصه، ستر مقابح اعمال است به لباس تقوا که خیر البسه‏‎ ‎‏است، مطلقاً، و در وقت حضور در محضر مقدس، بالخصوص و در نزد اخصّ خواص، ستر مقابح نفوس است به لباس عفاف و در نزد اهل ایمان، ستر مقابح قلوب است به لباس طمأنینه و در نزد اهل معرفت و کشف، ستر مقابح سرّ است به لباس شهود.‏ و در نزد اهل ولایت، ستر مقابح سرِّ سرّ است به لباس تمکین؛ .....  و حقّ تعالی ـ جلت رحمته و وسعت ستاریته ـ ستار جمیع عورات و‏‎ ‎‏مقابح خلق است».

امام خمینی این سفر معنوی و معراج قرب حقیقی را دارای دو رکن میداند که: «یک رکن آن در باب طهارت حاصل شود، که سرّ آن تخلیه، و سرّ سرّ آن تجدید، و سرّ مستسترّ آن توحید و سرّ مقنع به سرّ آن تنزیه از توحید و تفیید ا ست.»

امام خمینی بر این باور است که:

«اگر روزگار به عارفی ربانی مهلت دهد، میتواند تمام منازل  سائرین و معارج عارفین را، از منزلگاه یقظه تا اقصای منزل توحید، از این معجون  الهی و حبل متصل بین خالق و مخلوق  خارج کند.»

ایشان در مبحث بیان اسرار وقت به این نکته مهم توجه می‌دهند که:

«از اموری که انسان را اعانت کامل کند بر تحصیل حضور قلب،‏‎ ‎‏مراقبۀ از وقت است که عهد معهود و میعاد موعود حقّ است؛ و شخص سالک‏‎ ‎‏الی الله و مجاهد فی سبیل الله اگر نتوانست تمام اوقات خود را به حقّ دهد،‏‎ ‎‏لااقل این پنج وقت را که حقّ تعالی به او وقت داده و دعوت برای ملاقات‏‎ ‎‏فرموده، باید مراقبت کند و از حقّ تعالی به جان و دل تشکر کند که او را اجازۀ‏‎ ‎‏ورود در مناجات داده،»

حضرت امام در مقام بین سرّ قیام تأکید میکندکه:

«استقامت و عدم خروج از وسطیت در همه مقامات از اشدّ امور است بر سالک.»

چنانکه درباره نیت میگوید:

«بباید دانست که نیت از اهم وظایف قلبیه است که صورت کمالیه عبادات به آن است، و نسبت آن به صورت اعمال، نسبت باطن به ظاهر و روح  به بدن و قلب به قالب است.»

حضرت امام در مبحث قرائت به «تفسیر حمد به لسان اهل معرفت» و نیز «اشاره اجمالیه به تفسیر سوره شریفه توحید» پرداخته اند. ایشان پس از بیان سرّ رکوع به بیان سرّ سجود پرداخته و گفته: « و آن نزد اهل سرّ، سرّ تمام صلاه و تمام سرّ صلاه است و آخرین منزل قرب و منتهی النهایه وصول است، بلکه آن را از مقامات و منازل نباید شمرد. و از برای اصحاب آن، حال و وقتی است که جمیع اشارات از آن  منقطع است و همه السُن از آن گنگ است و تمام بیانات از مقام آن کوتاه است.»

در بخش پایانی کتاب سرّالصلوه  که مبحث سرّ سلام نماز است، میخوانیم: «چون سالک در حال سجده غیبت مطلقه از همه موجودات برای او دست داد و از همه موجودات غایب شد و در آخر سجده صحوی برای او رخ داد و در تشهد نیز این حالت قوت گرفت، ناگاه ازحال غیبت از خلق به حضور منتقل شد و ادب حضور را به جای آورد، و در آخر تشهد توجه به مقام نبوت پیدا کرد و در محضر ولایت آن سرور، ادب حضور را که سلام شفاهی است به جا آورد. و پس از آن به تعیّنات نور ولایت، که قوای ظاهره و باطنه خود و «عبادالله الصالحین» است، توجه نموده و ادب حضور را ملحوظ داشت. و پس از آن، به مطلق کثرات غیب و شهادت توجه پیدا نموده ادب حضور را ملحوظ داشته.....»

کتاب سرّالصلوه امام خمینی در نسخه چاپی موسوعه (مجموعه پنجاه جلدی آثار امام خمینی) 160 صفحه و در نسخه دست خط حضرت امام 96 صفحه میباشد اما این کتاب کم حجم از چنان سطح عالی و تخصصی برخوردار است‌که ایشان پس از تألیف آن اقدام به نگارش و تألیف کتاب ارزشمند «آداب الصلوه» نموده تا افراد بیشتری با حقایق و معارف مربوط به نماز، این معراج روحانی آشنا شده و بهره مند گردند.

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.

ماه محرم و صفر

محرّم و صفر، که ماه‏‎ ‎‏برکات اسلامی است و ماه زنده ماندن اسلام است، باید ما محرّم و صفر را زنده نگه‏‎ ‎‏داریم به ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ که با ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏زنده مانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضع سنتی، با همان وضع مرثیه سرایی و‏‎ ‎‏روضه خوانی.(صحیفه امام، ج 15، ص 331)