کد مطلب: 4951 | تاریخ مطلب: 17/05/1402
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

امام و اخبار

امام و اخبار

امام تعبیر زیبایی کرد و گفت: من لنین نیستم که استالین یک روزنامه مخصوص او چاپ می کرد و می گذاشت جلویش و در سراسر شوروی روزنامه دیگری را منتشر می ساخت. یک جایی من می بایست بایستم تا بدانند من بازی نمی خورم. البته امام با سعه صدری که داشتند وقتی بالاخره ما موفق شدیم نزد ایشان توضیح بدهیم، اجازه دادند که روزنامه از توقیف دربیاید.

بمناسبت روز خبرنگار؛

جمع میان روشن بینی و سعه صدر/ چگونه امام خمینی دستور رفع توقیف روزنامه اطلاعات را صادر کرد؟

مهدی حاضری

هفدهم مرداد روز خبرنگار است؛ به این مناسبت مروری داریم به سیره حضرت امام در مورد کسب اطلاعات و اخبار. باید دانست حضرت امام برعکس سنت رایج در حوزه ها که بسیاری از بزرگان و علماء همواره طلاب و روحانیون را از روزنامه خوانی منع کرده و آن را برای یک روحانی عیب می دانستند، از کودکی و نوجوانی با روزنامه خوانی آشنا بوده و اخبار و حوادث سیاسی کشور را از این طریق دنبال می کرده است، حتی طبق گفته سیدعلی قادری نویسنده کتاب "خمینی روح الله" که به شرح حال بیست سال ابتدایی حیات ایشان پرداخته است، دوره کامل روزنامه وقایع اتفاقیه که نیم قرن قبل از تولد حضرت امام توسط مرحوم امیرکبیر در اوایل دوران پادشاهی ناصر الدین شاه به صورت محدود در تهران راه اندازی و منتشر می گردید، علی رغم دوری منطقه و خرابی راههای ارتباطی و نبود وسائل نقلیه مناسب در آن دوران، در منزل پدری امام در خمین یافت شده و فقط سه شماره اول آن را ندارد.

این موضوع نشان می دهد خانواده حضرت امام، اکثرا افراد سیاسی، مطلع از احوال و اوضاع روز جامعه بوده و با خبر، خبرنگاری و روزنامه خوانی کاملا آشنا و دمخور بوده اند .امام خمینی نیز در دوران جوانی، علی رغم اشتغال جدی و دائم به تحصیل و تدریس و تالیف در حوزه علمیه قم، همواره سعی داشتند از اخبار و جریانات روز جامعه باخبر باشند.

آشنایی و ملاقات های ایشان با مرحوم آیت الله سید حسن مدرس و وکلای مجلس شورای ملی در دوره های ابتدایی مشروطه و حضور ایشان در مجلس شورای ملی آن دوره از همین باب است، بدین واسطه و بر اساس همین سابقه، بعدا در زمانی که امام به عنوان یک مدرس عالی مقام در حوزه علمیه قم، برترین و عالیترین کرسی تدریس را داشتند، آیت الله العظمی بروجردی ایشان را به عنوان مشاور سیاسی خود برگزیده و پاسخگویی به خبرنگار مجله ترقی در خصوص واقعه ضرب و شتم طلاب توسط ماموران شهربانی در دوره دولت دکتر محمد مصدق را به ایشان واگذار کردند و اولین مصاحبه امام در شماره ۳۲ این مجله، سال ۱۳۳۱ منتشر شده است.

در دوره ابتدای نهضت در سال۱۳۴۱ نیز حضرت امام با توجه به مشغله زیاد، به برخی از شاگردان خود ماموریت داده بودند تا با مطالعه روزنامه ها، ایشان را در جریان اخبار مهم روز قرار دهند. مرحوم حجه الاسلام و المسلمین سید هادی خسروشاهی در خاطرات خود به این موضوع پرداخته است و آیت الله العظمی محمدعلی گرامی نیز در مصاحبه ای که نگارنده با ایشان داشتم به این موضوع اشاره می کردند. بنابراین حضرت امام همواره خود را موظف می دانستند مطالبی که بیان می کنند، مستند باشد و طبق اخبار صحیح اقدام کنند.

مرحوم فرجی دانا والد آقای دکتر رضا فرجی دانا وزیر اسبق وزارت علوم و تحقیقات که در خیابان ارم قم، مجاور حرم حضرت معصومه (س) مغازه قصابی داشت( این مغازه بعدا در طرح توسعه حرم قرار گرفته و تخریب شد) در مصاحبه با نگارنده می گفت: روز سوم بهمن سال ۱۳۴۱ که محمد رضا شاه پهلوی برای توجیه رفراندوم ادعایی انقلاب سفید به قم آمد و حضرت امام به مردم و روحانیون دستور داده بودند از منازل خود خارج نشوند، ایشان به من گفتند: صدای شاه را در مغازه ضبط کرده و به ایشان بدهم، شاه که از عدم حضور روحانیون و مردم در مراسم استقبال از خودش به شدت ناراحت شده بود، در سخنرانی خود خطاب به علما و حوزه های علمیه، از کلمات بسیار ناشایستی استفاده کرد که بعدا سانسور شده و حاضرنشدند منتشر کنند.

و آنچه حضرت امام در سخنرانی عصر عاشورا مطابق با سیزدهم خرداد ۱۳۴۲خود در مدرسه فیضیه به شاه نسبت داده و فرمودند:خدا کند‏‎ ‎‏که مرادت از اینکه «مرتجعین سیاه مثل حیوان نجس هستند و ملت باید از آنها احتراز‏کند»، مرادت علما نباشند و الاّ تکلیف ما مشکل می شود و تکلیف تو مشکل می شود.‏‎

‎‏نمی توانی زندگی کنی؛ ملت نمی گذارد زندگی کنی. ( صحیفه امام، ج۱، ۲۴۶) اشاره به همین جملات شاه بود که توسط من ضبط شده بود . به گفته مرحومه خانم مرضیه دباغ که در ایام هجرت امام به فرانسه به صورت دائمی در منزل حضرت امام حضور داشت، در آنجا نیز ایشان علی رغم مشغله زیاد و مراجعات متعدد افراد و گروه های مختلف در طول شبانه روز، سحرها را برای مطالعه ترجمه مطالب روزنامه های خارجی در مورد اخبار و حوادث ایران اختصاص داده بودند.

پس از پیروزی انقلاب نیز همین رویه امام برقرار بود لذا با توجه به اینکه روزنامه ها برخی صبح و برخی عصر منتشر می شدند، اعضای دفتر ایشان موظف بودند هر روز در دو نوبت صبح و عصر، راس ساعت تعیین شده، همه روزنامه های منتشر شده را خدمت ایشان بیاورند و حضرت امام در موارد متعددی،، تذکراتی را از طریق کسب اطلاع از مطالب مندرج در روزنامه ها را به مسئولین امر داده و تا حصول نتیجه پیگیری می کردند.

در کنار کسب اطلاعات از طریق مطالعه روزنامه ها، ایشان وقت مستوفایی را نیز برای گوش دادن به رادیوهای خارجی و اخبار منتشره از خبرگزاری های معتبر جهانی و کشورهایی که به زبان فارسی برنامه پخش می کردند اختصاص می دادند. امام نه تنها خیلی دقیق مطالب همه روزنامه ها را مطالعه کرده و زیر نظر داشتند بلکه اگر متوجه می شدند کسی مطلبی را از ایشان پنهان داشته و یا روزنامه ای را سانسور شده نزد ایشان آورده اند به شدت با مسئول مربوطه برخورد کرده و او را توبیخ می کردند.

مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی در خاطرات خود از برخورد شدید حضرت امام با خودش در دوران مسدولیت روزنامه اطلاعات می گوید: یک روز صبح در سال ۶۲ من در دفتر کارم نشسته بودم و مشغول تنظیم تیترهای روزنامه اطلاعات بودم و آن را آماده می‌کردم که آقای[محمد علی] انصاری از جماران زنگ زد و گفت که امام فرمودند تا اطلاع ثانوی اطلاعات چاپ نشود. برای من خیلی تکان‌دهنده بود.

روزنامه اطلاعات توقیف بشود آن هم با امر قاطع امام خمینی. طبیعتاً می‌بایست سوءتفاهمی پیش‌آمده باشد که تبعاً مسأله‌ای قابل حل است.موفق به تماس گرفتن با امام نشدم. آزردگی و ناراحتی ایشان در حدی بود که مجال نمی‌دادند برای توضیح خدمت ایشان برسم. نزد آقای خامنه‌ای که آن موقع رئیس‌جمهور و سپس نزد آقای هاشمی که رئیس مجلس بودند رسیدم و ماجرا را تعریف کردم. آن‌ها هم از اتفاقی که افتاده بود ابراز تأسف کردند و به دلیل اصرار من و لطف و علاقه‌ای که به من داشتند سعی کردند که تماس بگیرند.

افسردگی و آزردگی امام در حدی بود که برای تنبیه کردن من و نشان دادن قاطعیت جدی حتی به آن‌ها هم اجازه ندادند که تماس بگیرند. ما ریشه‌یابی کردیم و بالاخره معلوم شد که تصادفاً آن روز صفحات لایی روزنامه در منطقه تجریش و جماران توزیع نشده بود.

ماجرا از این قرار بود که روزنامه دو بخش داشت: صفحات رویی و صفحات لایی. صفحات لایی از قبل تدارک دیده می‌شد یعنی شب چاپ می‌شد و صبح آماده بود. اما صفحات رویی که هشت صفحه بود و اخبار مهم روز و لحظه‌ای را داشت، در روز تنظیم می‌شد و در آخرین لحظات یعنی حدود یک یا دوی بعد از ظهر از چاپ بیرون می‌آمد.صبح آن روز وقتی ما آمدیم دیدیم در صفحات لایی که روز قبل چاپ شده است عبارتی چاپ شده که غلط چاپی زشتی در آن وجود دارد.

طبیعتاً انتشار آن به مصلحت نبود. ما لایی را جمع کردیم. تعداد زیادی لایی جمع شد. طبیعتاً این‌ها می‌بایست خمیر بشود و لایی دیگر چاپ گردد. معمولاً برای تسریع در امر توزیع روزنامه، روزنامه‌فروش‌ها صبح می‌آمدند لایی را می‌بردند و ظهر هم رویی را، و بعد از ظهر هم لایی و رویی را با هم تلفیق و توزیع می‌کردند.دوستان همت کرده بودند و لایی‌ها را از روزنامه‌فروشی‌ها پس گرفته بودند تا اصلاح شده‌ای آن توزیع شود، اما با وجود اینکه لایی‌های اصلاح شده حاضر بود، به دلیل حساسیت منطقه تجریش و جماران شاید اصلاح شده‌ها را به آنجا نفرستاده بودند تا نکند یک وقت در لایی اصلاح شده هم نسخه‌ای از‌‌ همان قبلی‌ها باشد.

یا شاید به دلیل شلوغی و آشفتگی آن روز و نیز خلاف روال بودن این کار، راننده‌ها لایی‌های جدید را به جای لایی‌های قبلی به این منطقه نبرده بودند. این احتمال قوی‌تر بود و قبلاً‌ هم در مواردی این امر برای مناطق دیگری اتفاق افتاده بود. البته احتمال هم داده می‌شد که دستی برای خرابکاری بود تا نگذارد آن روز در آن منطقه، روزنامه اطلاعات به درستی توزیع شود.

ما معمولاً برای دفتر امام روزنامه هر روز را با پیک می‌فرستادیم. به خاطر همین جریانات، آن روز، روزنامه دیر از چاپ بیرون آمد. امام هنگام مطالعه دیدند که روزنامه‌ها نیامده است. توصیه کردند که کسی برود روزنامه را بگیرد و بیاورد. وقتی از بیرون روزنامه را آوردند دیدند که روزنامه‌فروش فقط صفحه‌های رویی روزنامه را داده است.

وقتی ما هم روزنامه را فرستادیم امام حساس شدند و این سؤال برایشان پیش آمد که چرا روزنامه‌ای که لایی ندارد چاپ شده است. یکی از مسئولین دفتر را به دنبال روزنامه فرستادند. آن فرد مسئول به تجریش آمده بود و دیده بود روزنامه‌ها لایی ندارند. از آن طرف به اقدسیه رفته بود و دیده بود در آنجا هم لایی ندارند. اما وقتی به پایین‌های شهر رسیده بود متوجه شد که روزنامه‌های اطلاعات با لایی توزیع شده است. امام ناراحت شدند و گفتند: چرا این روزنامه‌ با این شکل به دست من می‌رسد و با روزنامه‌هایی که در سطح شهر پخش می‌شود فرق دارد.

تصادفاً‌‌ همان روز در قسمت لایی روزنامه، مطلبی از کتاب مباحث اقتصادی استاد مطهری نقل شده بود و امام قبلاً دستور داده بودند که در این کتاب تجدیدنظر شود. چون گفته شده بود که همه مطالبش از خود استاد نیست. این مطلب، توسط همکاران روزنامه در سرویس اطلاعات به مناسبت سالگرد شهادت مرحوم مطهری چاپ شده بود. تلقی امام این بود که ما کتابی را که به منظور بررسی تا اطلاع ثانوی ممنوع شده و نمی‌بایست چاپ شود چاپ کرده‌ایم و تازه برای اینکه امام خمینی از این امر مطلع نشود لایی روزنامه را هم به دست ایشان نرسانده‌ایم، حتی در منطقه وسیع شمیران و تجریش و اقدسیه پخش نکرده‌ایم ولی در سطح کشور و بین مردم پخش کرده‌ایم.

امام تعبیر زیبایی کرد و گفت: من لنین نیستم که استالین یک روزنامه مخصوص او چاپ می‌کرد و می‌گذاشت جلویش و در سراسر شوروی روزنامه دیگری را منتشر می‌ساخت. یک جایی من می‌بایست بایستم تا بدانند من بازی نمی‌خورم. البته امام با سعه‌صدری که داشتند وقتی بالاخره ما موفق شدیم نزد ایشان توضیح بدهیم، اجازه دادند که روزنامه از توقیف دربیاید.

این واقعه تلخ‌ترین واقعه دوران خدمت من در روزنامه اطلاعات بود .....این حادثه که در آخر هفته و متصل به جمعه صورت گرفت حدود سی و چند ساعت طول کشید و مدت توقیف روزنامه طولانی نشد اما عملکرد امام نشان داد که با کسی شوخی و رودربایستی ندارد. علی‌رغم وفا و صمیمیت و لطفی که به دوستان و همراهانش داشت مع‌ذلک اگر تشخیص می‌داد که خطایی صورت گرفته به تکلیف عمل می‌کرد و دیگران می‌بایست حواسشان جمع باشد و خطایی نکنند.

البته امام وقتی توضیحات ما را شنیدند و دیدند که من تضعیف شده‌ام و به عنوان کسی که بد عمل کرده مطرح شده‌ام، با بزرگواری اجازه دادند یک جلسه با همکاران روزنامه خدمتشان برسیم. من هم در آن جلسه صحبت‌هایی کردم و مورد مرحمت ایشان قرار گرفتم.نکته جالب و درس آموز برای همه ما، خصوصا متصدیان و مسئولان سیاسی و حکومتی حال حاضر در این قضیه آنست که حضرت امام اجازه نمی دهند در مورد این واقعه کوچکترین دروغی به مردم گفته شود.

یکی از اعضای هیئت تحریریه روزنامه اطلاعات می گوید: پس از دریافت مجوز انتشار مجدد روزنامه در فکر بودیم بابت توقیف دیروز به خوانندگان چه توضیحی بدهیم؟به احمدآقا تلفن زدیم. بنویسیم که روزنامه به علت بروز اشکال فنی در دستگاه چاپ نشده؟ لحظاتی بعد پاسخ داد: امام می‌گویند دروغ جایز نیست. پرسیدیم: اصل واقعه را عینا بنویسیم؟ لحظاتی بعد پاسخ داد: در وضع فعلی مصلحت نیست. اما سکوت محض هم ممکن نبود.

سرانجام راه حلی غیرمستقیم پیدا شد.. این بود خلاصه ای از سیره و منش حضرت امام در کسب اخبار صحیح و مواظبت از انتشار مطالب دروغ در رسانه ها و مطبوعات، امید که مسئولان کشور و متولیان امور در حال حاضر نیز این روش را در پیش بگیرند تا جلوی بسیاری از اخبار ناصحیح و بعضا دروغی که متآسفانه هر روز از تریبون های رسمی و غیر رسمی کشور منتشر شده و باعث بی اعتمادی مردم به حاکمیت نظام اسلامی می گردد، گرفته شود.

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.