اربعین حسینی
حسن پویا
اربعین به معنای چهلم است و از اختصاصات سیدالشهداء (ع) می باشد که از بیستم صفر سال 61 هجری آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
بر اساس نقل های تاریخی، جابر بن عبدالله انصاری، صحابی بزرگ پیامبر خدا (ص) به همراه عطیه در اولین چهلم شهادت امام حسین (ع) وارد کربلا شد و نخستین زائر آن حضرت نام گرفت. بنابر برخی نقل های تاریخی دیگر، بازماندگان حادثه کربلا در قالب اسیران آن حادثه، در این روز به کربلا بازگشته و قبور امام حسین (ع) و سایر شهداء را زیارت کردند.
سید بن طاووس در کتاب ارزشمند لهوف این واقعه را اینچنین نقل می کند:
اسیران کربلا در راه بازگشت از شام، به عراق رسیدند و به راهنمایان خود گفتند: ما را از راه کربلا ببرید. آنگاه که به قتلگاه رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی هاشم را دیدند که برای زیارت مزار حسین (ع) آمده بودند. سپس با اندوه و گریه مجلس عزایی برپا کردند و پس از چند روز به مدینه منوره بازگشتند. (اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 225) ایشان در کتاب اقبال آورده است که ورود اسیران در روز اربعین بوده است. (اقبال الاعمال، ص 100)
مسأله دیگری که برخی از مورخان یادآور شده اند، این است که سر مبارک سیدالشهداء نیز در روز اربعین، به بدن ملحق و دفن شده است. بنابراین استحباب زیارت اربعین را به این سبب و به جهت حضور اسیران و زیارت آنان دانسته اند.
ابن شهر آشوب، پس از نقل سخن سید مرتضی (ره) درباره دفن سر مبارک امام حسین (ع) در کربلا، از قول شیخ طوسی آورده است که سر امام (ع) در اربعین به بدن ملحق شد و بدین سان زیارت اربعین توصیه شده است. (مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 77). از این رو نزد شیعیان روز اربعین به روز «مردّ الرأس» باز گردندان سر، نیز خوانده شده است.
پیاده روی اربعین؛
سید محمدعلی قاضی طباطبائی در کتاب ارزشمند «تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء (ع)» می نویسد:
حرکت به سوی کربلا در روز اربعین از زمان امامان معصوم (ع)، در بین شیعیان مرسوم بوده است. حتی در زمان بنی امیه و بنی عباس به این حرکت مقید بوده اند. (ص 1-2) سفارش بر خواندن زیارت اربعین و آن را علامات مؤمن دانستن، (تهذیب الاحکام، ج6، ص52) باعث این حرکت نیز شده است.
اکنون راهپیمائی به طرف کربلا در ایام اربعین حسینی صورت می گیرد و چنان فراگیر شده است که به عنوان یکی از نماد های بزرگ و فاخر شیعه محسوب می شود، گرچه معتقدان سایر مذاهب نیز بعضا آن را ارج می نهند و در آن شرکت می کنند. مردم عراق از هر قشر و جایگاه اجتماعی _ سیاسی اهتمام به پذیرایی مناسب از زائران را دارند. این حرکت عظیم و مردمی برخواسته از عشق به حسین بن علی (ع) و یاران با وفای آن حضرت است و چنان در قلب علاقه مندان نفوذ کرده که هرگز گسستنی نیست.
یکی از ضروریات این حرکت عظیم و ماندگار، پاکسازی آن از پیرایه های نادرست و برخی سوءاستفاده های حکومت ها، احزاب و گروه های مختلف سیاسی _ اجتماعی است، زیرا این نماد دینی اسلامی باید چنان پاک و زلال باشد، تا همگان خالصانه در آن شرکت کنند و دیگران را نیز به آن دعوت نمایند.
بهره برداری های غیر دینی و با انگیزه های سیاسی از طرف هر کس و هر ارگانی ناپسند و ناشایست است، زیرا آلوده کردن یک حرکت دینی به انگیزه های غیر دینی خود خیانت به دین و دینداران محسوب می شود. مردمی که در طول سال با تنگدستی و گرفتاری های فراوان، خالصانه، اندوخته ای را برای پیاده روندگان مهیا می سازند، بسیار با ارزشتر و خالصانه تر است، از حرکت آنان که با هیاهو و تبلیغات گاه خسته کننده و سرشار از ریا، می خواهند به مردم بباورانند که ما نیز در این راه همراه هستیم، چنان که باید و شاید ارزش معنوی نخواهد داشت. امید که این حرکت خالصانه همچنان با خلوص نیت باقی بماند و همگان بتوانند از آن بهره مند گردند.
امام خمینی (ره) در 25 دی ماه 1357 در آستانه اربعین حسینی، با بهره گیری از اربعین حسینی که یادآور حضور اسیران کربلا بر مزار شهیدان بوده است، پیامی به ملت ایران می دهد، در بخشی از این پیام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم؛ اربعین سید مظلومان و سرور شهیدان ـ صلواة الله و سلامه علیه ـ رسید. بر ملت رشید و آگاه ما «اربعین»های سودمندی گذشت. ما در این سالها به دنبال بیش از پنجاه سال سلطنت غاصبانۀ سلسلۀ پهلوی با چه مصیبتهایی و بی فرهنگیهای خانمانسوزی مواجه بوده ایم. سالهایی بس تلخ و رنج آور در این پنجاه سال و تلختر و رنج آورتر در این یکی دو سال اخیر که ملت شجاع ما را علیه استبداد و استعمار به حرکت درآورد.
امسال اربعین امام امت در خلال اربعینهای پیروان و شیعیان آن بزرگمرد اسلام واقع شده، و گویی خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلاست، و اربعین اخیر برادران ما بازتاب اربعین آن دلاوران می باشد؛ خون طاهر آنان به حکومت طاغوتی یزید خاتمه داد، و خون پاک اینان سلطنت طاغوتی را به هم پیچید. (صحیفه امام، ج 5، ص 478)
اشاره ای درباره عدد چهل؛
درباره عدد چهل، اهل معنا اسراری را بیان داشته و برخی ختومات قرآنی و اذکار الهی بر مبنای عدد چهل بیان شده است. چنان که در حدیث مشهوری که برای اهل مراقبه، بسیار مورد توجه بوده و برخورداری از اخلاص را در چهل روز، زمینه جاری شدن حکمت دانسته، چنین آمده است:
قال النبی (ص): من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه. (بحارالانوار، ج 67، ص 242)؛ کسی که چهل صباح _ به مقدار تخمیر طینت آدم که چهل صباح بوده و رابطه این دو با هم پیش اهل معرفت و اصحاب قلوب معلوم است _ خود را برای خدا خاص کند و عمل های قلبی و قالبیش را خالص برای حق کند، قلبش الهی شود؛ و قلب الهی جز چشمه های حکمت نزاید، پس زبانش نیز، که بزرگتر ترجمان قلب است، ناطق به حکمت شود. (آداب الصلاه، ص 222)
امام خمینی و برخی از بزرگان و عالمان دینی که چهل حدیث نگاشته و شرح کرده اند نیز بر اساس حدیث مشهور دیگری است که در مقدمه شرح چهل حدیث، حضرت امام به آن اشاره می کند:
و بعد، این بنده بی بضاعت ضعیف مدتی بود با خود حدیث می کردم که چهل حدیث از احادیث اهل بیت عصمت و طهارت، علیهم السلام، که در کتب معتبره اصحاب و علماء، رضوان الله علیهم، ثبت است، جمع آوری کرده، و هر یک را به مناسبت شرحی کند که با حال عامه مناسبتی داشته باشد، و از این جهت آن را به زبان فارسی نگاشته که فارسی زبانان نیز از آن بهره برگیرند، شاید، إن شاء الله، مشمول حدیث شریف ختمی مرتبت، صلّی الله علیه و آله، شوم که فرموده است:
من حفظ علی أمّتی أربعین حدیثا ینتفعون بها بعثه الله یوم القیمة فقیها عالما.
تا بحمد الله و حسن توفیقه موفق به شروع آن شدم و از خدای تعالی توفیق اتمام می طلبم. إنّه ولیّ التّوفیق. (شرح چهل حدیث، ص 1)
در کتاب شریف شرح چهل حدیث، در شرح حدیث بیست و چهارم، آنگاه که به بیان مقصد اصلی از تحصیل علم و اصطلاحات علمی می پردازد، در سخنی بلند مرتبه خطاب به فضلا و علما می فرماید:
ای عزیز، علاج، کل العلاج، در این است که انسان که می خواهد علمش الهی باشد، وارد هر علمی که شد مجاهده کند و با هر ریاضت و جدیتی شده قصد خود را تخلیص کند. سرمایه نجات و سرچشمه فیوضات تخلیص نیّت و نیّت خالص است: من أخلص لله أربعین صباحا جرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه. اخلاص چهل روزه این است آثار و فوایدش، پس شما که چهل سال یا بیشتر در جمع اصطلاحات و مفاهیم در هر علمی کوشیدند و خود را علامه در علوم می دانید و از جند الله محسوب می کنید، و در قلب خود اثری از حکمت و در لسان خود قطره ای از آن نمی بینید، بدانید تحصیل و زحمتتان با قدم اخلاص نبوده، بلکه برای شیطان و هوای نفس کوشش کردید. پس، اکنون که دیدید از این علوم کیفیت و حالی حاصل نشد، چندی برای تجربه هم باشد به اخلاص نیّت و تصفیه قلب از کدورات و رذایل بپردازید، (همان، ص 394)
آنچه در این کلام نورانی اصل قرار گرفته و بر آن تأکید شده، اخلاص در علم و عمل و خشیت از خداوند متعال و تحصیل علم برای رسیدن به حکمت های الهی است، که لازمه حضور انسان در حوزه های علمیه و مراکز علمی و ثمربخشی به زحمات، همین است و بس: چهل روز و چهل ماه و چهل سال با اخلاص زیستن.
.
انتهای پیام /*