کد مطلب: 4682 | تاریخ مطلب: 09/01/1401
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

اصول اندیشه امام خمینی؛ تکیه بر وحدت ملی

اصول اندیشه امام خمینی؛  تکیه بر وحدت ملی

وحدت و انسجام از مسائل مهم و مؤکد دین اسلام است که در قرآن و روایات ائمه معصومین(ع) به آن سفارش شده، و به همان سان از تفرقه و اختلاف نهی شده است. بر همین اساس امام خمینی نیز به این مسئله توجه ویژه داشت. بر وحدت ملی در داخل کشور بسیار سفارش می کرد؛ تاآنجاکه به راحتی می توان وحدت ملی را از اصول اندیشه ایشان دانست.

اصول اندیشه امام خمینی؛

تکیه بر وحدت ملی

محمد رجائی نژاد

اشاره

وحدت و انسجام از مسائل مهم و مؤکد دین اسلام است که در قرآن و روایات ائمه معصومین(ع) به آن سفارش شده، و به همان‌سان از تفرقه و اختلاف نهی شده است. بر همین اساس امام خمینی نیز به این مسئله توجه ویژه داشت. بر وحدت ملی در داخل کشور بسیار سفارش می‌کرد؛ تاآنجاکه به‌راحتی می‌توان وحدت ملی را از اصول اندیشه ایشان دانست.

مقدمه

همبستگی برای رسیدن به اهداف مشترک و عمومی برخاسته از سرشت و عقلانیت انسان است که همه ادیان و مذاهب نیز بر آن تأکید داشته‌اند. بیشتر از همه دین اسلام بر وحدت امت اسلامی سفارش کرده است. در قرآن و روایات ائمه معصومین(ع) همان‌سان که به یکرنگی و وحدت سفارش شده، از تفرقه و اختلاف بین امت اسلامی نیز نهی شده است. بر همین اساس وحدت و همگرایی از ارکان اندیشه امام خمینی است. از نظر ایشان وحدت نه به‌عنوان یک نیاز مردم مسلمان ایران که به منزله نیاز همیشگی مسلمانان جهان به شمار می‌آید، از دیدگاه ایشان، وحدت و همدلی مردم و نیروهای انقلابی همان‌گونه که در روند انقلاب اسلامی ایران از اهمیت بسزایی برخوردار بوده، در حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران نیز دارای اهمیت فراوانی است. در اندیشه امام خمینی، وحدت ملی دارای دو سویه درونی و بیرونی است. سویۀ درونی آن، به جهت نقش آن در پیروزی انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای انقلاب که امام خمینی همواره بر آنها سفارش می‌کرد و می‌فرمود: رمز پیروزی و بقای انقلاب در دو چیز است: نخست، کلمه توحید؛ یعنی انگیزه الهی داشتن و مقصد عالی را حکومت اسلامی دانستن؛ دوم، وحدت کلمه؛ یعنی یکپارچگی و اجتماع پرشور مردم و حضور در صحنه‌های گوناگون.

اهمیت برونی وحدت ملی از آن جهت که امام خمینی حفظ وحدت ملی و حضور آحاد و اقشار مردم در صحنه را موجب رفع فشارهای خارجی می‌دانست. از دیدگاه امام، نباید به تبلیغات دشمنان و مخالفان انقلاب گوش کرد که انقلاب اسلامی ایران را فقط یک انقلاب مذهبی و شیعی می‌دانند؛ بلکه انقلاب برای همه ملت ایران است، چه شیعه و چه سنی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان.

وحدت ملی در مفهوم

وحدت به معنای یکی بودن، یگانه بودن، یک دست شدن، همبستگی و پیوستگی آمده است (؟) وحدت و اتحاد، امری انسانی و برخاسته از ذات و سرشت انسان است که برای رسیدن به اهداف مشترک و عمومی، در برابر مفاهیمی نظیر کثرت، پراکندگی، اختلاف، تفرقه، گروه‌گرایی و واگرایی به‌کار می‌رود. (؟) وحدت مسلمانان به معنای متشکل‌شدن مسلمانان در صفی واحد، در برابر دشمنان اسلام و اهتمام برای رسیدن به نوعی یگانگی در منافع و اهداف و تقریب در باورهای دینی، از سوی کسانی است که با همه اجتهادات مختلف، مشترکات بسیاری دارند. (؟)

در ضمن «وحدت امت اسلامی» به معنی برداشتن مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه به معنی وحدت عمل و درک متقابل در خصوص موضوعات مشترک، حول مصالح اسلامی است.

در سطح ملی نیز وحدت به این معناست که همه شهروندان یک کشور، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، از هر دین، مسلک، زبان و نژاد، در همه امور اساسی به‌ویژه سیاست خارجی در برابر بیگانه متحد باشند و وطن خود را حفظ کنند و در اختلافاتی که دارند بیگانگان را دخالت ندهند و حل و فصل آن را به خردمندان خود واگذار کنند. (؟)

وقتی در محیط داخلی سخنی از وحدت به‏میان می‌آید، نه‏تنها به معنی وحدت تفکّر یا سلیقه است، بلکه به معنی وحدت عمل در زمینه منافع ملی، اسلامی و قانون اساسی است؛ چیزی که امروزه از آن به «وفاق اجتماعی» و یا انسجام داخلی و یا وحدت ملی یاد می‌شود.

واژه «ملی» و «ملت» نیز در اندیشه امام خمینی بسیار شاخص است و بر آن تأکید شده است. درست است که ایشان بارها واژه امت (صحیفه امام، ج 20، ص 316، 347 و...)، امت پیامبر اسلام (همان، ص 312، 318 و...)، یا امت واحده را به‌کار برده‌اند؛ اما به‌مراتب بر واژه و مفاهیم ملت (همان، ج 3، ص 297؛ ج 5، ص 199؛ ج 14، ص 61؛ و...)، ملت خدایی (همان، ج 13، ص 107؛ ج 15، ص 403؛ و...)، ملت صدر اسلام (همان، ج 6، ص 504؛ و...)، ملت واحده (همان، ج 11، ص 452؛ ج 18، ص 140) و... نیز تأکید کرده است.

واژه ملی نزدیک به 800 بار در «صحیفه امام»، 10 بار در «ولایت فقیه»؛ همچنین واژه ملیت 115 بار در «صحیفه امام»، و واژه ملت در مجموعه آثار امام خمینی بیش از 14693 بار به‌کار رفته است. کسی که در درجه اول یک شخصیت دینی و عالم و مرجع مذهبی است؛ اما این واژگان در دایره واژگانی ایشان فراوان دیده می‌شود. آن هم با صفت‌های ارزشی و اعتقادی؛ چنانچه می‌فرمایند: ملت واحده و ملت نمونه (همان، ج 20، ص 241)، ملت مؤمن (همان، ج 14، ص 482)، ملت اسلامی (همان، ج 1، ص 200؛ ج 2، ص 322؛ و...)، ملت مسلمان (همان، ج 1، ص 145)، ملت متحد (همان، ج 14، ص 87) و... حتی پیروان پیامبر در صدر اسلام را، ملت صدر اسلام می‌نامد. (همان، ج 6، ص 504؛ و...)

این کاربردها و نمونه‌های مشابه دیگر، در زبان و بیان امام خمینی حاکی از این است که ایشان علاوه بر اعتقاد به وحدت، بر مبنای مقضیات زمانه، الزامات سیاسی و نیازهای امروز انسان‌ها نیز سخن می‌گوید. از این‌رو می‌توان گفت ایشان در عرصه سیاست‌ورزی عقلانیت‌گرا و مبتنی بر عقلانیت سیاسی است.

عقلانیت سیاسی به ما می‌گوید برای رسیدن به اهداف مشترک در این عرصه، نیاز به وحدت و همبستگی با دیگران است. پس کنش سیاسی در راستای تحقق وحدت و بقای جامعه، کنشی عاقلانه است که امام خمینی نیز بر این تأکید کرده است:

«عقل‏ سیاسی‏ اقتضا می‏کند که ما امروز با آن اشخاصی که در رویّه هم حتی با ما مخالفت دارند، لکن در اصل مقصد با ما موافق‏اند، با ملت موافق‏اند، مسیرشان مسیر ملت است؛ عقل‏ سیاسی‏ اقتضا می‏کند که ما امروز دست از تمام این اختلافات برداریم، تا این مملکت را آرام کنیم و این مقصد اصلی که ما داریم، و آن اینکه اسلام در این مملکت پیاده بشود و جمهوری اسلامی با محتوای حقیقی خودش در اینجا پیاده بشود، موفق بشویم ان شاءاللَّه. من به همه، به همه آنها عرض می‏کنم که شما دست از اختلافات بردارید. این‌طور نباشد که هر کدام در یک اجتماعی که پیدا کردید بر ضد دیگران صحبت کنید. این‌طور نباشد که هر کدام قلم به دست گرفتید بر ضد دیگران قلم‌فرسایی کنید.» (همان، ج 14، ص 192)

اهتمام امام خمینی به مسئله وحدت در جریان مبارزه علیه رژیم پهلوی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شد، و تشکیل و حفظ نظام نوپای جمهوری اسلامی، به‌روشنی گویای نقش تأثیرگذار وحدت اسلامی و وحدت ملی در امر مبارزه و تشکیل نظام و ادامه حیات آن است.

امام خمینی از منظر شرعی، وحدت را نه یک امر مستحب، بلکه واجب شرعی خوانده و با واژه‌های «تکلیف»، «واجب» و «باید»، وظیفه پیروان اسلام را روشن کرده است. (صحیفه، ج 6، ص 82ـ83؛ ج 15، ص 481؛ ج 20، ص 79) این نشان می‌دهد از دیدگاه ایشان وحدت راهبرد (استراتژیک) است، نه راهکار و ترفند (تاکتیک). وحدت ملی تنها یک ابزار مصلحتی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی انقلاب اسلامی نبوده است؛ بلکه جوهرۀ آن برگرفته از اصول و تعالیم قرآنی و دینی بوده است. از دیدگاه امام خمینی وحدت ملی برای حفظ کشور، به غارت نرفتن منافع ملی، انسجام و اتحاد اسلامی، برای حفظ عزت مسلمین و ضربه نخوردن اسلام و قرآن، و اتحاد جهانی بین مستضعفین برای مبارزه با استکبار بوده است.

دلایل تلاش برای وحدت ملی

1. اقتضای عقل فطری

عقل یک نیروی فطری و طبیعی در وجود انسان است که با آن درست را از نادرست، حق را از ناحق، راه را از بی‌راه و... شناخته و بر اساس مختار بودن، اراده می‌کند و تصمیم می‌گیرد. این بُعد نظری عقل است؛ اما عقل بعد عملی نیز دارد. بدین معنا که پس از تشخیص راه، به انتخاب آنچه عقل‌پسند و مورد رضایت عقل است، دست می‌زند.

حال به اقتضای عقل فطری با بدیهی؛ وحدت و اتحاد یک ضرورت حیاتی و انسانی و مفید رای ادامه حیات است. یعنی بقا و پیشرفت سالم بشر، جز با وحدت و همدلی و همکاری برای تحقق اهداف جمعی میسر نیست. امام خمینی از این امر به‌عنوان اقتضای عقل و خرد انسانی یاد کرده و به روشنی می‌گوید:

«عقل اقتضا می‏کند که وقتی عده‏ای مخالف داریم، خودمان مخالفت‌مان را کنار بگذاریم تا با وحدت‏ کلمه این مملکت برسد به آنجا که همه دلمان‏ می‏خواهد.» (صحیفه امام، ج 18، ص 204؛ ج 19، ص 408)

از دیدگاه امام خمینی مفهوم عقل در اینجا همان عقل فطری انسانی است که در همگان کم‌وبیش وجود دارد. یعنی قدرت تشخیص سره از ناسره، حق و از باطل و... پس انسان عاقل می‌فهمد که تحقق و انجام امور جمعی و مشترک ـ به‌ویژه با وجود دشمن مشترک ـ جز با اتحاد و وحدت ملی میسر نیست و پیشرفت و پیشبرد کارها تنها با همبستگی است.

2. اقتضای عقل سیاسی

در تدبیر امور جمعی و اداره سرنوشت عمومی، نتیجه‌ای که به سود همگان باشد، جز با کنش سیاسی خردمندانه میسر نیست. برای همین امام خمینی تلاش برای وحدت ملی را اقتضای خرد سیاسی می‌داند:

«عقل‏ سیاسی‏ اقتضا می‏کند که ما امروز با آن اشخاصی که در رویّه هم حتی با ما مخالفت دارند، لکن در اصل مقصد با ما موافق‏اند، با ملت موافق‏اند، مسیرشان مسیر ملت است؛ عقل سیاسی اقتضا می‏کند که ما امروز دست از تمام این اختلافات برداریم، تا این مملکت را آرام‏ کنیم و این مقصد اصلی که ما داریم، و آن اینکه اسلام در این مملکت پیاده بشود و جمهوری اسلامی با محتوای حقیقی خودش در اینجا پیاده بشود، موفق بشویم.» (همان، ج 14، ص 192)

3. وجود دشمن مشترک

زمانی که دشمن مشترک وجود دارد، هر خرد و خردمندی می‌پذیرد که باید دست‌به‌دست هم داد و در برابر دشمن ایستاد. در غیر این‌صورت دشمن بر تک‌تک آنها غلبه کرده و از بین خواهد برد. امام خمینی بر این مسئله توجه ویژه داشت و بارها بر آن تأکید کرده است:

«یک مسئله عقلایی‏ است که شما وقتی که همه‏تان مسلمان هستید، همه‏تان بنا دارید که این نهضت ان شاءاللَّه اسلامی پیش برود، اکثریت با شماست، یعنی یک اکثریت قاطع با شماست، لکن اختلافات اسباب این نشود که حتی اختلاف با هم داشته باشید در مقابل آنها، اگر متحد در مقابل آن تیپی که دشمن‏ اصل انقلاب و دشمن اصل اسلام است، در مقابل آنها مجتمع باشید، آنها هیچ کاری از آنها دیگر بر نمی‏آید.» (همان، ج 9، ص 545؛ ج 11، ص 118ـ119؛ ج 16، ص 288؛ ج 19، ص 256؛ و...)

4. اصل حفظ و تداوم ارزش‌های پذیرفته شده

حفظ و ادامه هر حرکت و ارزش‌هایی نیازمند همبستگی و خواست همگانی است. شماری از افراد یا چند گروه اجتماعی و سیاسی به تنهایی توانایی نگهداری  و ادامه آنها را نخواهد داشت و امام خمینی به خوبی این را درک کرده و بر آن تأکید داشت. چنانچه می‌فرمود:

«تمام‏ جناح‌ها با هم بشوند. سازمانِ واحد باشد. یک حزبِ الهی در مقابل «حزب رستاخیز»- حزبِ خدا، حزبِ اللَّه. همه با هم باشید، همه با هم صحبت کنید، همه با هم قیام کنید، همه با هم قعود کنید. هر دسته‏ای عَلی حده و آن برای خودش و آن برای خودش، غلط است امروز.» (همان، ج 3، ص 395؛ ج 5، ص 53ـ54 و 210؛ ج 7، ص 251؛ و...)

 5. اصل توسعه و رشد

رشد، توسعه و پیشرفت همه‌جانبه هر جامعه و کشوری نیازمند آرامش و امنیت است تا در آن همه با خیال راحت کار کرده و سرمایه‌گذاری نمایند. هر امنیتی هم نیازمند وحدت و همبستگی است. سازندگی  و شکوفایی به تنهای امکان‌ناپذیر است. در وحدت و هم‌دلی و همکاری صمیمانه جمعی است که سازگی و پیشرفت به‌وجود می‌آید. همانگونه کهامام خمینی هم بر آن توجه داشت و سفارش می‌کرد:

«توقع‏ این نیست که یک همچو خرابه‏ای که در طول پنجاه سال... بوده است، بشود با یک روز و ده روز و یک سال و دو سال درستش کرد. و بتواند یک قشر این کار را بکند... این امکان ندارد. یا شما بتوانید؛ این هم امکان ندارد. یا قشر دیگر بتواند. نه، همه باید بکنند. همان طوری که برای برانداختن این نسل [دودمان پهلوی‏] از این زمین همه شرکت کردید و اگر همه نبودید نمی‏شد، برای ساختن ایران، که الآن کار بسیار مشکلی است، همه باید کمک بکنید. همه باید با هم دست به هم بدهید و با هم کار بکنید... همه با هم باشیم تا بتوانیم کار را به انجام برسانیم‏.» (همان، ج 6، ص 240 و 394؛ ج 7، ص 251 و 523؛ و...)

6. راهبرد رسیدن به پیروزی

انسان در هر کاری در پی پیروزی است و رسیدن به هدف، و این خوبخود و به تنهایی ممکن نیست. هر پیروزی در ارتباط با دیگران است. به ویژه اگر یک حرکت و کار اجتماعی باشد. اگر همکاری و همبستگی دیگران نباشد وتلاش خوب هم‌نوعان نباشد، کاری به سرانجام نخواهد رسید. پیروزی و استقلال در گرو وحدت و یکپارچگی است. برای همین امام خمینی از دو عامل مهم به‌عنوان رمز پیروزی یاد می‌کند: الف ـ ایمان و باور به هدف و راه؛ ب ـ وحدت کلمه و اتفاق‌نظر در هدف و مقصد: «رمز پیروزی شما اول ایمان شماست، و بعد وحدت کلمه. این دو مطلب را حفظ کنید.» (همان، ج 6، ص 310ـ311؛ ج 14، ص 217؛ و...)

آسیب‌ها و موانع وحدت ملی

وحدت و همبستگی ملی نیز مانند همه اهداف عالی انسانی، آفت‌ها و موانعی دارد و رسیدن به آن بدون از میان‌بردن موانع آن، دشوار است. امام خمینی در درجه نخست غفلت و دوری مسلمانان از اسلام اصیل را مهم‌ترین آسیب وحدت می‌دانست. به عقیده ایشان، نبود درک درست از اسلام و گمان به انحصار آن در احکام عبادی و دعاها و غرق‌شدن در عقاید باطل و خرافات (همان، ج 2، ص 255؛ ج 3، ص 227؛ ج 18، ص 88ـ89) و برجسته‌کردن موارد اختلاف‌انگیز میان فرقه‌های مذهبی، از سوی دشمنان، زمینه‌ساز نابودی اسلام بوده است. (همان، ج 1، ص 376؛ ج 9، ص 312) در این نگرش، زمام‌داران فاسد و جاه‌طلب نیز یکی از موانع عمده وحدت محسوب می‌شوند. از نظر امام خمینی بیشتر زمام‌داران کشورهای اسلامی، یا از حقایق دین بی‌خبرند و یا دست‌نشانده استعمارند؛ در نتیجه به‌آسانی در خدمت استعمارگران قرار می‌گیرند (همان، ج 1، ص 373؛ ج 2، ص 253؛ ج 9، ص 546) و به جای تأکید بر منافع مسلمانان، متمرکز بر خواسته‌ها و امیال شخصی خود بوده و همچون عامل تفرقه، عمل می‌کنند. همان، ج7، ص 393؛ ج 21، ص 448) از سوی دیگر، استعمار و قدرت‌های استکباری از مهم‌ترین عوامل خارجی تفرقه در جهان اسلام محسوب می‌شوند. از نگاه امام خمینی، دولت‌های استعماری با همکاری عمال خائن و سران سازش‌کار کشورهای اسلامی به جنگ‌های فرقه‌ای و قومی منطقه دامن می‌زنند و انسجام اجتماعی و فکری مسلمانان را ضعیف و میان اقشار مختلف همچون روشنفکر، تحصیل‌کردگان، روحانیان و دیگر طبقات، اختلاف و چنددستگی ایجاد می‌کنند. (همان، ج 1، ص 224 و 336)

به اعتقاد ایشان یکی از ابزارهای غرب برای ایجاد این چنددستگی، ترویج قوم‌گرایی و ملی‌گرایی بر مبنای وابستگی‌های نژادی است. (همان، ج 1، ص 377ـ378؛ ج 12، ص334؛ ج 13، ص 87؛ ج 15، ص 240 و 444) دولت‌های استعماری به دلیل ترس از وحدت مسلمانان، با برنامه‌ریزی و توطئه، به ایجاد تفرقه میان مسلمانان اقدام می‌کنند و این خواسته را با استفاده از تبلیغات گسترده در میان توده‌ها پیگیری می‌کنند. (همان، ج 13، ص 132) ایشان مرز و قومیت و گروه را در چارچوب جامعه اسلامی بی‌معنا می‌دانست و معتقد بود ایجاد اختلافات مذهبی در جامعه اسلامی، ازجمله جنایت‌هایی است که بدخواهان اسلام، مرتکب شده‌اند. (همان، ج 9، ص 351)

نتیجه

مراجعه به آثار امام خمینی نشان می‌دهد وحدت ملی و انسجام اسلامی از مسائل مهم و مورد تأکید امام خمینی بوده است که پیاپی در سخنان خود به آنها سفارش کرده‌اند. هم به مسئله وحدت ملی بین عموم اقشار ملت، اقلیت‌های قومی و مذهبی، و هم به مسئله انسجام اسلامی بین ملت‌های مسلمان سفارش کرده‌اند. به باور ایشان مهم این است که در عین کثرث، وحدت باشد. یعنی هر چند اختلاف‌نظر است؛ ولی این مسئله نباید باعث دشمنی گردد. در جایی‌که منافع کشور مطرح است، باید متحد شد.

امام خمینی همه مردم ایران را از هر نژاد و زبان و مذهب به حفظ وحدت ملی فراخوانده؛ همانگونه مسلمانان را نیز به انسجام اسلامی دعوت کرده است. در اندیشه و نگرش امام خمینی که نشأت گرفته از دین اسلام است، مسلمانان، هم امتی واحده هستند؛ و هم بر مبنای اقتضائات روزگار با توجه به سرنوشت مشترک خویش در چارچوب مرزهای اعتباری جغرافیایی (ملی) به سر می‌برند. با بررسی تحلیلی اندیشه‌های امام خمینی درمی‌یابیم که مسئله وحدت و انسجام ملی نیز چونان سایر گونه‌های وحدت و همبستگی، بر مبنای الزامات سیاسی و اقتضائات محیطی، ضرورتی است که هم مبتنی بر شواهد و براهین عقلی است و هم مبتنی بر براهین شرعی است.

با این همه توجه و دقت و سفارش به وحدت ملی، می‌توان آن را از اصول اندیشه‌های امام خمینی دانست.

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.