امروز با امام: بیستوهفتم شهریور
ـ پیام به ملت ایران درباره اغفال مردم توسط دولت (1357)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
این جانب از واقعه اسفناکی که موجب مرگ عده کثیری از برادران و خواهران ما شد، در سوگ هستم. زلزله طبس هر انسانی را متأثر و متألم میکند. مسلمین غیرتمند لازم است مستقیماً به برادران خود کمک کنند و چیزی به دست عمال دولت ندهند که باز راه برای چپاولگران باز شود. لکن در این موقع حساس آنچه لازم است به ملت شریف ایران تذکر دهم آن است که دولت و بوقهای تبلیغاتی شاه از فرصت استفاده کرده و به اغفال مردم دست زدهاند. آنهایی که هزاران نفر از بهترین فرزندان ما را دیروز بیرحمانه قتل عام کرده و ملتی را به عزا نشاندهاند، امروز برای انحراف اذهان به تعزیه سرایی پرداخته و اشک تمساح برای زلزلهزدگان میریزند و عزای ملی اعلام میکنند. آنهایی که مسلمانان عزیز و پیرو قرآن کریم را با رگبار مسلسل درو کردند، و از قرار معروف از سربازان اسرائیلی برای کشتار مردم شجاع و بیپناه تهران- که تعداد کشتگان را بیش از چهار هزار نفر نقل میکنند- کمک گرفته و پس از قتل عام، آنان را کمونیست و مارکسیست خواندهاند، امروز دلسوز ملت شدهاند.
دیروز گفتند مشتی خرابکار از خارج با گذرنامه جعلی آمدهاند و خرابکاری کردهاند و ملت را خارجی معرفی کردند. امروز تظاهرکنندگان شعار ضد دیکتاتوری سراسر کشور را که دادهاند و از شاه جنایتکار اظهار تنفر کردهاند، مشتی مارکسیست و کمونیست خواندهاند. ملت ایران از روحانی تا سیاسی، از تجار و کسبه تا کارگر و دهقان چون شعارشان «مرگ بر شاه» است، کمونیستند!! و فقط شاه و مفتخواران اطراف او که با ملت مسلمان آن کردند و میکنند که چنگیز نکرد، مسلمانند و ایرانی!!
ملت مسلمان ایران! بیدار باشید و زلزله و سیل و سایر عوامل، شما را از مسیر خود منحرف نکند؛ و به تبلیغات اغفالکننده دستگاه شاه گوش ندهید و نهضت اسلامی را ادامه دهید، و تا برچیده شدن دستگاه قلدری و استبداد، از قیام خود دست نکشید. روحانیون معظم در این موقع حساس که شاه زلزله را بهانه قرار داده و دست به بهرهبرداری زده است، وظیفه الهی و سنگین خود را عمل فرمایند و به مردم هشدار دهند. سیاسیون و روشنفکران و دانشگاهیان وظیفه اسلامی و ملی خود را به جا آورند و نگذارند نهضت را به وسیله تبلیغات پر سر و صدا منحرف کنند. دولت به پشتیبانی شاه، با اینکه صریحاً اعلام میکند که عهده دار کشتار بیرحمانه سراسر ایران است، امروز دست به تبلیغات مضری زده است، ولی ملت ایران گول این تبلیغات را نخورده و از او انتقام خواهد کشید. ملت بزرگ مسلمان ایران باید از اعلام پشتیبانی غارتگران تاریخ، ترس و سستی به خود راه ندهند، که نمیدهند و با اتکا به خدای بزرگ و حقانیت خود مطمئن باشند که پیروزند.
اکنون که برادران ما در کشتار سراسر ایران و مناطق زلزله زده بیخانمان و بیسرپرست شدهاند، اکنون که شهر از گِل ساختهشده طبس بر سر برادران ما خراب شده است، اکنون که مجروحین تظاهرات سراسری ایران از بیدارویی و بیغذایی در رنجند، بر برادران ایمانی لازم است هر چه بیشتر به سرپرستی بازماندگان و تهیه وسایل آسایش برای آنان بشتابند، و به جار و جنجال دولت اکتفا نکنند و به صندوق اعانه آنان کمک نکنند که جز زراندوزی برای مجریان امور هیچ حاصلی نمیتواند داشته باشد. و پیام تأثربار این جانب را در تسلیت مصیبت بزرگ، به بازماندگان آنان برسانند. از خداوند تعالی آزادی و استقلال کشور و صلاح حال مسلمین را خواستار است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج3، ص: 474 ـ 475)
ـ سخنرانی در جمع روحانیون و خانواده شهدا؛ مقابله با اشرار- انجام اصلاحات (1358)
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
مسأله، مسئله اسلامی است، وقتی مسئله اسلامی باشد، نباید کُرد خیال بکند که اسلام بر خلاف مصالح اوست، یا این نهضت که اسلامی است بر خلاف مصالح اوست. و نباید تُرک همچو خیالی بکند؛ و نباید دیگران این خیال را بکنند. از اول بنا بر این است که یک مملکتی همه چیزش اسلامی باشد. ان شاء اللَّه با کمک همه قشرها، با کمک همه افراد مملکت این تحقق پیدا بکند که ما هرجا پا بگذاریم اسلام را آنجا ببینیم. اگر در ادارات برویم، ببینیم اسلام است. اگر در کوهستانها برویم، ببینیم اسلام آنجا هست. ما یک همچو چیزی در نظر داریم و میل داریم. بنا بر این، هیچ نگرانی از اسلام کسی نباید داشته باشد. وقتی نگرانی از اسلام نباید داشته باشد، نگرانی از نهضت اسلامی هم نباید داشته باشد. و چنانچه خلافی واقع بشود یک اختلافاتی واقع بشود، خوب، البته باید رسیدگی بشود.
این قصهای که در کردستان اخیراً واقع شده است- دیروز آقایان سران قوم اینجا بودند، رئیس ژاندارمری اینجا بود و رئیس ارتش اینجا بود، با آنها من صحبت کردم که باید به این رسیدگی بشود، چون بعضی از افراد را آنها اسم برده بودند که اینها این کارها را کردهاند- اینها رسیدگی بشود، چنانچه واقعاً یک فردی بوده است که مردم را فرض کنید که قتل عام کرده است، خوب، به سزای خودش برسد. و اگر این دروغ بوده است، دیگر مسئلهای در کار نیست. علی أیّ حال، یک مسئلهای نیست که غرضی در کار باشد؛ یا بخواهند فرض کنید که شلوغی در کار بیاورند. این همین بوده است که هر چه کردند، آنها بودند. الآن هم در کوهها و در جنگلها فرار کردند و آنجا اجتماع کردند. و فردا، شاید هم امروز، رئیس ژاندارمری میرود آن طرفها، برای اینکه جلوی این طور مسائل را هم بگیرد و پاکسازی کند آنجاها را. و عمده این است که خود شما و خود اهالی باید در این امور همراهی بکنید با دولت. خانه خودتان است کردستان، یا فرض کنید که آذربایجان. باید [در میان] خود آقایان کُردها، خودِ تُرکها، دو تا طایفهای که هر دو مسلمانند، هر دو اعتقاد به پیغمبر اسلام دارند، هر دو قرآن همراهشان است، و نهضت هم نهضت خودشان است، خود آقایان با هم تفاهم داشته باشند. اختلاف نباید بین دوتا برادر مسْلم باشد، دو طایفهاند، باید با هم تفاهم کنند. [با] اشخاصی که شلوغکارند هم تفاهم کنند که آن آدم را موعظه کنند. اگر موعظه نشد، کنار بگذارند.
و این چیزهایی که الآن در کردستان هست اینها هم اصلاح میشود. همان طور که در آذربایجان هم اگر یک چیزی واقع بشود، خود شما باید همراهی کنید تا تمام بشود و مملکت آرام بشود. وقتی آرام شد، آن وقت میشود این را مثلًا تعمیر کرد، این را اصلاح کرد؛ آب درست کرد؛ اسفالت درست کرد؛ مدرسه درست کرد. همه چیزها تابع این است که یک آرامشی باشد. ان شاء اللَّه امیدوارم که آرامش پیدا بشود و با کمک همه آقایان، همه آقایان کمک کنند همه ملت کمک کنند، ملت آذربایجان کمک کنند، ملت کردستان کمک کنند، همه کمک بکنند، تا اینکه ان شاء اللَّه این مسائل حل بشود. وقتی که حل شد، آرام شد، آن وقت ما میتوانیم که مسائل اسلامی را در همه جا ببریم و همه جا تحت لوای اسلام ان شاء اللَّه زندگی بکنند، و زندگی راحت بکنند؛ دنیا و آخرتشان ان شاء اللَّه تعمیر بشود.
و من از خدای تبارک و تعالی توفیق همه شما را خواستار هستم. و آنکه تقاضا دارم از همه این است که همهتان هم اختلاف را یک قدری کنار بگذارید؛ کم بکنید لا اقل؛ و هم کمک کنید به قوای دولتی و دولت در همه این اموری که آنها در نظر دارند[1].
در رابطه با این حزب[2] ان شاءاللَّه دیگر تمام میشود. خودشان که رفتند و گُم شدند، دیگر تمام میشود این حزب. بعد خود مردم میمانند و خود مسلمین و خود اشخاصی که متوجه به اسلام و به نهضت اسلامی [هستند]. وقتی خودشان ماندند، دیگر برادرند. ان شاء اللَّه مفسده جوها هم از بین میروند. و بنا بر این است که به همین زودی پاکسازی بشود. همه آنها هم که در کوهها و در جنگلها هستند ان شاء اللَّه تمام بشود کارشان. خود شماها باشید و زندگی اسلامی- انسانیِ با شرافت ان شاء اللَّه.» (صحیفه امام، ج10، ص: 26 ـ 28)
ـ حکم به آقای سید محمد سجادی اصفهانی جهت رسیدگی به وضع مردم لبنان (1358)
«بسمه تعالی
جناب مستطاب ثقة الاسلام سید الاعلام آقا سید محمد سجادی اصفهانی- دامت افاضاته
با توجه به سابقهای که جنابعالی از وضع اهالی جنگزده کشور لبنان دارید و به وضع آن منطقه آشنا هستید، مقتضی است مسافرتی به آنجا نموده و از نزدیک، اوضاع مردم مستضعف منطقه را بررسی کرده و آشنا شوید و برای رسیدگی و کمک به ایشان گزارشی تهیه نمایید تا ان شاء اللَّه تعالی از طریق دولت اقدامی در این مورد بشود. از خدای تعالی قطع ایادی دشمنان را از کشورهای اسلامی و موفقیت همگان را در راه پیروزی اسلام خواستارم.
به تاریخ 26 شوال 99 // روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج10، ص: 29)
ـ نامه به حضرت آیت اللَّه آقای مرعشی نجفی جهت تسلیت (1359)
29/ 6/ 1359
تجریش- قم 101 42 29
به نام خدا
حضرت آیتاللَّه آقای مرعشی نجفی- دامت برکاته- قم
مصیبت وارده را به جنابعالی تسلیت گفته، صبر و اجر و سلامت آن جناب را از خدای متعال مسئلت دارم.
والسلام علیکم و رحمةاللَّه 8 ذیقعده 1400
روحاللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج21، ص: 663)
ـ پیام به ملت ایران در هفته دفاع مقدس؛ بررسی علل و ابعاد جنگ تحمیلی (1360)[3]
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
یک سال از جنگ صدام تکریتی امریکایی با اسلام عزیز میگذرد. یک سال از هجوم بعث کافر عراق به سرزمین اسلام و جمهوری اسلامی ایران گذشت. اکنون در آستانه «هفته جنگ» و بررسی ابعاد مختلف آن، از انگیزهها و پیامدها و دستهای جنایتکاری که از آستین حزب بعث کافر عراق و صدام عفلقی پیداست، تا ثمرات تلخ و شیرینی که در مقابله حق و باطل و اسلام و کفر به بار آورده است، سخن میباشد، و در این هفته نویسندگان و گویندگان و رزمندگان و افشاگران و هنرمندان به بررسی کامل جنگ میپردازند و ابعاد این واقعه تاریخی را روشن مینمایند. آنچه تا کنون از انگیزه صدام بعثی و حزب بعث عراق بر روشنبینان نباید مخفی باشد آن است که ابرقدرتان جنایتکار و خصوصاً امریکا در این انقلاب به این نتیجه رسیدهاند که انقلاب اسلامی ملت ایران با سایر انقلابهای غیر الهی تاریخ فرق اساسی دارد و رمز پیروزی شگفتانگیز آن را پس از تجزیه و تحلیل، در اسلام راستین یافتند. چنانچه رمز وحدت کلمه و نهضت همه اقشار ملت را نیز در اسلام بزرگ احساس کردند، و خطر عظیم صدور انقلاب و پرتو حق در جهان اسلام بلکه در جهان مستضعفان آنان را در وحشت انداخت؛ وحشتی که در آن کوتاه شدن دست جنایتکارشان از کشورهای اسلامی بلکه از کشورهای مظلوم تحت سلطه را در پهناور گیتی به عیان میدیدند و شیاطین کارشناس آنان زنگ خطر سقوط امپراتوری جهانیشان را به صدا درآوردند. لذا از انقلاب هر چه گذشت بر توطئههایشان برای سقوط اسلام، این رمز الهی برچیده شدن دستگاههای ستمگران و چپاولچیان افزایش پیدا کرد، و در بین حکومتهای منطقه، حکومتی را که صد در صد با اسلام مخالف و در سرکوبی آن مصمم است جز بعث عراق و شخص صدام نیافتند و او را با وعده فتح و پیروزی و امید چیره شدن بر اسلام با بهانهای ابلهانه به این دام انداختند، و بحمد اللَّه بر خلاف میلشان ماهیت زشت او که برای مسلمانان عراق واضح و الحاد و کفر او به فتوای فقیه وقت ثابت شده بود، برای سایر مسلمانان نیز واضح گردید. صدام اکنون پس از یک سال شرارت و جنایت و خسارات فراوان و به هدر دادن نیروهای فراوان انسانی و مادی از ملت مظلوم ایران و عراق و آن همه تشبث به قدرتها و حکام منطقه، دیوانه وار به کشتار ملت و ارتشیان عراق کمر بسته است، و از آنان که به الحاد او تن در نمیدهند انتقام میگیرد و زندگی نکبتبارش را مأیوسانه میگذراند.
انگیزه او و دوستانش سرکوبی اسلام به نفع ابرقدرتها و انگیزه ملت و قوای مسلح اسلامی ایران دفاع از اسلام و قرآن کریم به نفع ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان است.
حزب بعث خبیث عراق با انگیزه شیطانی خود در سراشیبی سقوط به سوی عذاب الیم الهی میغلتد، ولی ملت و ارتش و پاسداران و بسیج و سایر قوای مسلح نظامی و انتظامی و مردم ایران، با احدی الحسنیین: پیروزی یا شهادت و وصول به لقاء اللَّه، قله سعادت را میپیمایند. چه غم امتی را که یا به سوی خداوند تعالی میرود و یا به سوی تحقق اهداف اسلامی و انعکاس آن در جهان. و چه غم این ملت انقلابی را که هفتههای جنگ داشته باشد و به پیامبر اسلام- صلی اللَّه علیه و آله- و خاندان او اقتدا نموده و در راه اهداف اسلام عمری با شرافت و سربلندی به جهاد مقدس ادامه دهند و پس از صدام دشمن اسلام، به اسرائیل خبیث- دشمن بشریت- بپردازد. تأسف ما در این جنگ تحمیلی آن است که قدرتهایی که باید صرف برانداختن اسرائیل و نجات بیت المقدس بزرگ شود با تبانی بین شیاطین بزرگ و صهیونیسم جهانی و بین حزب بعث عراق، صرف هجوم بر ضد مخالف سرسخت اسرائیل و امریکا شد و میشود.
ما اکنون نیز تکرار میکنیم که تا ملتهای اسلام و مستضعفان جهان بر ضد مستکبران جهانی و بچههای آنان خصوصاً اسرائیل غاصب قیام نکنند، دست جنایتکار آنان از کشورهای اسلامی کوتاه نخواهد شد و این غده سرطانی از بیت المقدس و لبنان اخراج نخواهد گردید، و امثال صدام و سادات به جنایات خود ادامه خواهند داد و مصر و عراق را به تباهی خواهند کشید. چاره برای دفع این ستمکاران، پناه به اسلام و گرایش متعهدانه به قرآن کریم و در زیر پرچم توحید با وحدت و انسجام بپاخاستن است.
هان ای مسلمانان جهان، وای مستضعفان گیتی، آن نظام که برای شما، برای رشد و تکامل شما، برای سعادت دنیا و آخرت شما، برای رفع ظلم و خونخواری و چپاولگری از مظلومان جهان و برای تربیت و تعلیم انسانی و برای آزادی و استقلال کشورهای شما از جانب خداوند متعال بپا شده نظامهای الهی است که بالاترین آنها نظام اسلامی است.
امروز امثال سازمانهای حقوق بشر برای کشیدن جهان به نفع ابرقدرتهای ستم پیشه است، و نظامهای الهی و در رأس آنها اسلامی به استضعاف است که به نفع مستضعفان علیه مستکبران در طول تاریخ در ستیز بودهاند و به استعمار و استثمار «نه» گفتهاند. از این جهت مستکبران، چپاولگران، قدرت طلبان با آنان به جنگ پرداختند. و شما میبینید که جمهوری اسلامی ایران که از ابتدا با آوای «نه شرقی و نه غربی» برای استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی برپاخاست و انقلاب کرد و پیروز شد، تمام منحرفین و قدرتهای کافر در مقابلش جبهه گرفتند و علیه آن از خارج و داخل به وسیله تفالهها و انگلها و گروهکهای منافق ملحد به کارشکنی و شرارت پرداختند، و تمامی بوقهای تبلیغاتی علیه انقلاب اسلامی ایران به صدا درآمدند و دستگاههای نفاق افکن بین مسلمانان به تکاپو برخاستند و سیل تهمت و افترا به وسیله موجهای استعماری به سوی جمهوری اسلامی ایران جاری گردید و کمکهای بیدریغ تبلیغاتی و تسلیحاتی از هر طرف به سوی رژیم عراق برای سرکوبی اسلام سرازیر شد.
اکنون بر ملت شریف و مبارز ایران است که در مقابل تمام توطئهها و شرارتها بایستند و همان طور که با قیام و انقلاب خود دست قدرتهای بزرگ و تفالههای آنان را از ایران قطع کردند، برای ادامه انقلاب اسلامی خود و برای اقامه عدل الهی از هیچ قدرتی و شرارتی هراس به خود راه ندهند. و بر قوای مسلح اسلامی، از ارتش، سپاه، بسیج و سایر قوای نظامی و انتظامی تا نیروهای مردمی در جبهه و پشت جبهه است که چون سیلی خروشان مزدوران جبهه را از کشور اسلامیشان برانند و ایران عزیز را از این خس و خاشاکها پاک نمایند، و بدانند که نیروی ایمان پیروز است. و بر ملت قهرمان است که با پشتیبانی بیدریغ خود از قوای انتظامی و سپاه پاسداران، این گروهکهای ورشکسته را که در خیابانها به شرارت میپردازند دستگیر کرده و به محاکم صالحه تحویل دهند. و بر محاکم انقلاب است که بر طبق فرمان الهی با آنان رفتار نمایند و بیکم و کاست حکم قرآن کریم را اجرا نمایند و به خواست خداوند فتنه را بخوابانند و از تجاوز و افراط خودداری کنند.
از ملت عزیز و خصوص دستاندرکاران و قوای مسلح میخواهم که هیچ امری آنان را از جنگ تحمیلی اغفال نکند و جنگ را سرلوحه همه امور قرار دهند که دستهای خیانتکار برای انصراف آنان از جنگ در کار است. و به آوارگان مظلوم جنگی تأکید میکنم که صبر و شکیبایی را از دست ندهند و مطمئن باشند که خسارات جنگی با خواست خداوند به دست ملت و دولت جبران خواهد شد. و از ملت و دولت تقاضا دارم که نسبت به حوائج آوارگان جنگی از هیچ کوششی دریغ ننمایند. اینان برادران و خواهران و فرزندان شمایند که به دست عمال امریکا از خاندان خود آواره شدهاند. و از خداوند تبارک و تعالی عاجزانه تقاضا دارم که ملت ایران را با مددهای غیبی حمایت فرماید و دست مخالفان اسلام را از کشور اسلامی ما قطع فرماید و پیروزی نهایی را بر تمام جبههها نصیب کشور اسلامی فرماید. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج15، ص: 238 ـ 240)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان وزارت پست و تلگراف و تلفن؛ تلاش برای خودکفایی (1361)
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
من متقابلًا شهادت حضرت امام محمد تقی- علیه السلام- را به شما تسلیت عرض میکنم.
در خلال صحبتهای شما،[4] مطلبی بود مبنی بر اینکه کارهایی که سابقاً خارجیها انجام میدادند، الآن توسط خود آقایانی که در مخابرات هستند، انجام میگیرد. ما واقعاً باید متأسف باشیم از اینکه در طول سلطنت این دو جنایتکار،[5] چقدر صدمه دیدیم. اگر گذاشته بودند که خود مردم و دانشمندان، متکفل امور باشند و مردم را تشویق کرده بودند، حال کشور ما این طور نبود. ما الآن باید فرصت را غنیمت شمرده و برای اسلام و کشور اسلامی کار بکنیم و زندگی خودمان را هدر ندهیم.
امروز مردم از وضع دولت مطلعند و شما مردم را برای پشتیبانی از خود لازم دارید.
دولت بدون پشتیبانی مردم نمیتواند کار بکند و هر یک از ادارات و وزارتخانهها باید این مسأله را مد نظر داشته باشند که برای خدا، مردم را راضی نگه دارند. و اگر شما تاریخ پنجاه سال سلطنت را ملاحظه کنید، آن وقت تکلیف خودتان را میدانید که با ملت بودن چیست و بدون ملت بودن چیست. همه ما باید برای خدمت به تودههایی که در طول تاریخ همیشه محروم بودهاند، کوشش کنیم. و دولت باید آنها را مقدم بدارد و مغزهایی را که مشغول به کارند تشویق بکند. و دولت باید این فرصت را، که در این کشور افرادی پیدا میشوند که خودشان میتوانند کارها را انجام بدهند، غنیمت بشمارد و به تدریج، ان شاء اللَّه، به آن جایی برسند که ما دیگر به خارج احتیاجی نداشته باشیم. و مسلماً اینها تشویق میخواهند و شما باید به این فکر باشید که برای خدا کار کنید تا نتیجه کارتان تا ابد باقی بماند. و بدانید هر کاری که شما انجام دهید و ملت از آن استفاده اسلامی و فرهنگی بکند، برای شما فایده دارد، اگر شما هم نباشید. شما باید کسانی را که برای کارها، خصوصاً برای مخابرات، انتخاب میکنید شناسایی کنید تا اینکه متعهد به اسلام باشند، نه با ادعا؛ زیرا الآن همه ادعای این را دارند که ما متعبد به اسلام هستیم. و بدانید که در عین حال که همه دنبال شناسایی اقشار مخالف، منافق و چپگرا هستند، مع ذلک، ممکن است کسانی باشند که با نفوذ خود بخواهند اوضاع را به هم بزنند و برای ملت و دولت غائله به بار بیاورند، و یا اسرار مملکت را بیرون برده و در مخابرات استراق سمع نمایند.
امیدوارم خداوند شما را در خدمت [به] این مردم محروم تأیید فرماید و این دولت و این مجلس و سایر مردم را برای شما و ما نگه دارد.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج16، ص: 493 ـ 494)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان و اقشار مختلف مردم؛ فیوضات معنوی عید قربان (1362)[6]
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
متقابلًا این عید مبارک را به همه آقایان و همه ملت مسلمان ایران و به همه محرومان جهان تبریک عرض میکنم. در اسلام دو عید است که به عنوان عید اسلامی به رسمیت شناخته شده است: عید شریف فطر عید است برای ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است برای لقاء اللَّه. و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است برای لقاء اللَّه، و اینکه امر شده است به حضرت ابراهیم که فریاد بزن تا بیایند پیش تو، برای اینکه راه راهی است که از طریق ولی اللَّه باید طی بشود، از طریق اولیاء اللَّه باید طی بشود، و حضرت ابراهیم- سلام اللَّه علیه- ولیّ وقت بود و ولیّ است برای همه نسلها، و رسول اکرم ولیّ اعظم است و ولیّ است برای همه عالم، و از راه اینها باید رسید به آنجایی که باید رسید.
ابراهیم- علیه السلام- بعد از اینکه مراحلی را طی فرمود، آخرش فرمود، عرض کرد:
وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ[7] او وَجَّهْتُ وَجْهِیَ میگوید و برای رسول اکرم ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی[8] است و بین این دوتا فرق است، با اینکه هر دو در غایت کمال است.
و از برکاتی که ما داریم، برای ما هست، برکات ادعیهای است که از ائمه اطهار وارد شده است. ادعیه ائمه اطهار- همان طوری که خود قرآن شریف هم آن طور است- که یک سفرهای است که پهن شده است برای اینکه همه قشرها از آن استفاده کنند. قرآن را چنانچه ملاحظه میفرمایید، در آن اکثراً آیات شریفهای است که اکثر مردم از آن استفاده میکنند. و در قرآن شریف آیاتی است که فقهای عظام از آن استفاده میکنند. آیاتی است که فلاسفه از آن استفاده میکنند. آیاتی است که عرفا از آن استفاده میکنند. آیاتی است که خاصه اولیا از آن استفاده میکنند. و آیاتی است که رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- به او رسیده است، و به وسیله او به کسانی که لایق هستند رسیده است. قرآن، آیاتی که در این زمینه است که اهل معرفت از آن استفاده میکنند زیاد است، مثل اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ،[9] هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ،[10] هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ[11] و امثال اینها که در لفظ و در بیان ممکن است که انسان برای آنها بیاناتی بکند، ولی به حسب واقع و حظّ واقعی مشکل است که کسی غیر از آنکه خوطب به،[12] به این طور مسائل برسد. هُوَ الظَّاهِرُ، هُوَ الْباطِنُ خوب، وقتی دست ماها دادند گفتیم به اینکه هُوَ الْمُظْهِرُ[13] لکن مسأله این نیست. اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وقتی دست بشر عادی رسیده «منور السماوات و الارض» معنا کرده، لکن مسأله این نیست. در روایات هم همین طور است. ادعیهای که از ائمه اطهار وارد شده است این هم یک سفرهای است، پهن شده است برای اینکه همه از آن استفاده کنند، هر کس به مقدار فهمش. و اکثراً چیزهایی است که عامه مردم از آن استفاده میکنند و فقراتی در ادعیه هست که فلاسفه از آن استفاده میکنند. فقراتی هست که عرفا از آن استفاده میکنند. فقراتی هست که خاصه اولیا باید از آن استفاده کنند. همین در دعای عرفهای که حضرت سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- در روز عید خوانده، در روز عرفه خواندهاند، این دعا اکثراً چیزهایی است که اکثر بینندگان از آن استفاده میکنند، لکن در بین آن یک چیزهای دیگری هست که استفاده از او مشکل است، حتی برای عرفای بزرگ أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ الظُّهُورْ حتی اینکه ما لَیسَ لَکَ این تعبیر غیر از این است که هُوَ الْمُظْهِرُ، أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ الظُّهور ما لَیْسَ لَکَ[14] یعنی ظهور همه از توست، ظهور توست مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجُ الی دَلیل[15] چه وقت غائب بودی؟ هیچ وقت غائب نبودی، از تو باید استدلال به دیگران بشود، نه از دیگران استدلال به تو، و هکذا. این از نعمتهای بزرگی است که برای بندگان خدا آمده است، و هر کس به اندازه خودش از او استفاده میکند. و بسیاری هم هستند که گمان میکنند استفاده کردند، لکن واقع مطلب بسیار مشکل است. یعنی بعضی امور است که تصدیقش آسان است لکن تصورش مشکل. بعضی از مسائل هست که تصور، انسان نمیتواند بکند، لکن تصدیقش میکند، و مسائل که مال اهل معرفت است از این جور مسائل هستند، تصدیق میشود کرد به اینکه هو الظاهر، لکن تصور هو الظاهر یک تصوری است که بسیار مشکل است، مگر برای آنهایی که خاصه اولیا هستند و عید شریف قربان و اینکه همه را خواستند، فی الناس، فریاد بزن بین ناس که بیایند و بیایند به سوی تو ای ابراهیم، و به سوی رسول خدا در وقتی که رسول خدا هست، و به سوی ولیّ در وقتی که ولیّ هست، به سوی او بیایند و به سوی او آمدن، به سوی خدا رفتن است، نه اینکه به سوی او بیایند در مقابل به سوی خدا رفتن، به سوی او رفتن عین به سوی خدا رفتن است. از این جهت دعوت به این است که به سوی خدا بروند، لکن راه این است، طریق این است. و ابراهیم- سلام اللَّه علیه-، عید برای او برای ذبیح اللَّه است، که ثمره وجود خودش[16] را حاضر شد که فدا کند، و برای رسول اللَّه هم، برای ذبیح اللَّه در این امت است، که ذبیح اللَّه هم، «فِدیه»[17] هم تفسیر شده است در بعض روایات به حضرت سید الشهدا. ابراهیم تا آن حدی که حد فداکاری هست رفت، منتها خدای تبارک و تعالی برای او فِدیه فرستاد، و پیغمبر اکرم هم تا آن حدی که هست و و اصل هم به آن حدّ شد، برای اینکه ذبح واقع شد. و نمونههایی از این مسائل در بین بشر هست، لکن با تفاوتهای بسیار زیاد که آن تفاوتها مربوط به مراتب معرفت است.
الآن شما در این عصر که ملاحظه میکنید جوانهایی هستند که واقعاً فداکاری میکنند، واقعاً رو به شهادت میروند. کسانی هستند که واقعاً جوانهایشان را به شهادت میفرستند و خوشحال هم هستند. این همان سنخ هست، لکن تفاوت این است که آنجا معرفت یک معرفت عالی مقامی است و اینجا به آن مرتبه نرسیده است، اینجا نمونهای از اوست. فداکاریهای جوانهای عزیز ما و پدرهای آنها و مادرهای آنها همان نحو است که آنها کردند. اینها ذبح میشوند به همان طوری که اسماعیل ذبح شد و به همان طوری که فدیه اسماعیل به حسب روایات ذبح شد. و ما باید بگوییم که عاجزیم از اینکه همین فداکاری که اینها دارند هم، ما عاجزیم که تصور کنیم. و بحمد اللَّه این فداکارها برای اسلام آن چنان سرافرازی ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند، آن طور برای کشور خودشان سرافرازی ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند. و ما آرزو داریم که این سرافرازی برای همه ملتها حاصل بشود و انقلاب به همین معنا برای همه ملتها حاصل بشود، برای همه مستضعفین حاصل بشود. از آن طرف هم در مقابل این طور فداکاری و این طور تفدیه برای اسلام، آن طور جنایات در دنیا واقع میشود. جنایات عظیمی که از دولتهای بزرگ بر همه بشر واقع میشود و امروز دنیا گرفتار این دو قطب است و بشر گرفتار این دو قطب است که خدای تبارک و تعالی ان شاء اللَّه نجات بدهد بشر را از این دو قطب فاسد.[18] هر جا بتوانند خودشان دخالت میکنند و هرجا هم به حسب ظاهر عذری باشد دیگران را وادار میکنند به دخالت، به فساد. صدام را ملاحظه میکنید که در طول این مدت با این ملت چه کرده است و با اسلام چه کرده است و با ملت عراق چه کرده است و از آن طرف مشاهده میکنید که او صلح دوست خودش را حساب میکند، و رسانههای گروهی هم هرجا هستند او را به همین عنوان معرفی میکنند. من گاهی یاد آن شاعر میافتم که قصهای دارد. قصه صدام، به یاد آن شاعر انسان را میاندازد. نقل شده است که کسی به یک شاعری گفت که اشعر شعرای عرب کی است؟ گفت بیا برویم من نشانت بدهم. رفت همراهش در یک خانهای، دید که یک پیرمرد بسیار کثیفی نشسته و پستان یک بزی را به دهنش گرفته است و میمکد. آن شخص شاعر گفت که این شخص که میبینی پدر من است. و اینکه پستان را در دهن گرفته است برای اینکه این قدر بخیل است که نمیخواهد یک قطره شیر به کاسه مالیده بشود. اشعر شعرای عرب آن است که در سالهای طولانی افتخار به عرب کرده برای این پدر!
من عقیدهام این است که، یعنی عقیده نه ... یا خوب است این طور باشد که به صدام بگویند که اخطب خطبای عرب کی است در عصر او بگوید که بیایید من نشان بدهم، بیاورد در خرمشهر و هویزه و سوسنگرد و اینجاها ببیند که، نشان بدهد که ببینید اینها همه آثار شکستی است که ما خوردهایم از ایران. اخطب خطبای عرب آن است که با این همه شکستها، در هر شکستی مدال شجاعت بدهد به ارتش خودش و داد شجاعت ارتشش را بزند. صدام بیش از این هم میتواند بگوید، بگوید، اخطب خطبای عرب آن است که این خرابیها را که میبینید به دست ما واقع شده است و هر روز هم دارد به سر مردم موشک ریخته میشود، و هر روز هم من دارم از همه دولتها کمک برای این خرابیها میگیرم، اخطب خطبای عرب آن است که آن خودش را معرفی کرده است به اینکه صلح طلب است.
وضع این طوری شده است که کسی که دارد هر روز از این ور و آن ور سلاح تهیه میکند برای اینکه بریزد به جاهایی که ربطی به ارتش ندارد.- او دستش به آنها که نمیرسد- وقتی آنجا شکست میخورد، میگیرد از این سلاحهای دور زن و میزند به شهرهای عربنشین و کردنشین و فقرا، و آن وقت این را دنیا معرفی میکنند به اینکه این صلح طلب است، و خودش هم داد صلح طلبی میزند! اخیراً هم که از طرف یکی از رئیس جمهورها-، رئیس جمهور گینه[19]- یک تقاضای صلح شده بود، ایشان یک کاغذ مفصلی به او نوشته بود که ما همه جور برای صلح حاضریم. ایشان از اول هم همین طور میگفت ما برای صلح حاضریم، ولی صلح چی؟ صلح بین کی و کی؟ در عین حالی که میکوبد، صلح طلب است. در عین حالی که فرار میکند، شجاع است. اصلًا الفاظ در عصر ماهویت خودشان را از دست دادهاند، کأنّه برگشته است، یک تحولی پیدا شده است در الفاظ و معانی الفاظ و اینها. فرانسه هم خودش را یک کشور متمدن و آزادیخواه و نمیدانم این چیزها معرفی میکند- مردم شاید باشند- لکن او هم اسلحه میفرستد، طیارههای زننده میفرستد، کوبنده میفرستد، برای اینکه نگذارد ایران غلبه پیدا کند. من عقیدهام این است که اگر در فرانسه پیش این بزرگان فرانسه- که دارند به اصطلاح اینها را میفرستند- اگر عقل پیدا بشود، این را بفرستند برای صدام، برای اینکه او با بیعقلیاش خودش را به اینجا رسانده، چنانچه آن عقل داشت که از اول گول امریکا را نمیخورد، که بگوید تو برو چند روز دیگر تمام میشود قضیه، خوب این آمد دید که نشد و تا حالا هم نشده است، و همین دوسه روز هم که دیدید که ریختند و جوانهای ما در خود عراق جلو رفتند و حالا هم دارند جلو میروند. خوب، با این همه تجربه، مگر آن مقدار از میراژهایی که فرستاد- شصت تا مثل اینکه میگویند فرستاد- کاری از او آمد؟ این سلاحها باید دست کسی باشد که آدم داشته باشد. کسی که ندارد کسی را که بتواند این سلاحها را به کار ببندد، کسی که چند تا از این پاسدارهای عزیز وقتی که به یک فوجی از آنها حمله میکند فرار میکنند، آنها نمیتوانند این کارها را انجام بدهند. بله، اینها در شهر خودشان نشستهاند و در مرز خودشان نشستهاند و با آن توپهای دور برد میزنند به آبادان هر روز یا میزنند به جاهای دیگر. این وضع دنیاست که ما در آن گرفتار هستیم، که همه با این کمک میکنند در عین حالی که میبینند که از این کاری بر نمیآید.
مگر آن چیزهایی که روسیه به صدام داده کمتر از اینهایی است که فرانسه داده؟ خوب، آنها هم دستش بود و نتوانست کاری بکند، البته خرابکاری کرد، اما پیشروی نکرد، شکست خورد در همه جا. و این شکست برای این است که آن چیزی که پیش پاسدارهای ما هست پیش آنها نیست. ایشان بنا دارد که تقلید کند در این امور، تا گفته میشود که مردم ایران هدیه میآورند، آن هم درست میکند یک طایفهای را که بیایید هدیه بیاورید. در خود آنجا هم آنهایی که هست حتی در رادیوهای خارجی این را در نوشتههایی که آوردهاند، میگویند که مأمورین او خانه به خانه میروند و میگویند قبض و رسید بده، اگر کسی قبض و رسید نداشته باشد، رسید طلا، رسید جواهر، اگر نداشته باشد او را میبرند و به عنوان مجرم. آن شنیده که اینجا طلا میدهند آن هم میخواهد صورتش را درست کند، شبیهاش را درست کند، یک صفی از خودشان درست میکنند که بیایید بدهید، لکن مأمورین میروند از مردم به زور میگیرند. این شنیده است که بچهها و خردسالهای ما دعوا میکنند که ما میخواهیم برویم به جنگ، ما میخواهیم چه، آن هم در یک وقتی گفت یک بچهای به من گفت که من میخواهم به جنگ بروم، فرق است ما بین اینها. در هر صورت ما گرفتار هستیم امروز به یک همچو وضعی در دنیا و اسفبار وضع دنیاست.
اینهایی که پیش میبرند برای اینکه اینها دنبال حضرت ابراهیم- سلام اللَّه علیه- هستند، اینها لبیک گفتند به حضرت ابراهیم- سلام اللَّه علیه- آنها که میخواهند پیش ببرند چی میگویند؟ آنها به عفلق گفتند، خوب، نمیشود یک کسی که به عفلق لبیک میگوید، یا به کسی که به ابراهیم خلیل اللَّه لبیک میگوید، اینها یک جور باشند. این است که آنها فراری هستند و اینها چنانچه یک وقت اقتضا بکند تا هر جایی که صلاح باشد خواهند رفت.
خوب امروز شما ملاحظه میکنید که لبنان آن گرفتاری را دارد، آن قدر در آن الآن دارد جنایات واقع میشود. دیروز توسط صهیونیستها مستقیماً و حالا توسط جُمَیِّل، «امین جُمَیِّل»،[20] یعنی امریکاست که این کارها را دارد انجام میدهد. امریکا نمیخواهد که منطقه آرام باشد و بخواهند فکر بکنند که باید چه بکنند، امریکا هرجا بتواند خودش دخالت میکند، هر جا نتواند ایادیش را میفرستد که لا اقل نفاق بیندازند بین مردم. این منافقینی که میخواستند در ایران آن طور وقایع را ایجاد کنند و جنایات را ایجاد کنند و کردند و فرار کردند و حالا هم باز تتمهشان هست، اینها همان راه را دارند میروند، اگر قبل از رفتن به فرانسه اشکال میشد که شاید نه، خودشان چی باشند، خوب، حالا معلوم شد که نه، این طورند. اینهایی که خلقی هستند با صدام دست دوستی میدهند، در صورتی که هر روز دارد این خلق اسلامی را میکوبد. اینها دیگر برایشان آبرویی باقی نمانده است، لکن خارج نشستهاند و فحش میدهند. خوب، این یکی برایشان مانده که فحاشی کنند. در هر صورت ما باید خودمان لبیک به حضرت ابراهیم بگوییم و لبیک به رسول اللَّه بگوییم و با این لبیک فداکاری بکنیم و حفظ کنیم عزت خودمان را، عزت اسلام را.
باید جوانهای ما، پیرهای ما، زنهای ما، مردهای ما، بچههای ما، همه در راه اسلام، برای عزت اسلام و برای عزت میهن خودشان و برای عزت قرآن کریم فداکاری کنند.
یکی از فداکاریها این است که با هم اختلاف نکنند، اگر یک اختلاف جزئی هست خودشان اصلاح کنند. و بحمد اللَّه الآن در بین ارتش ما و سپاهیان و همه اینها وحدت هست و با این وحدت دارند جلو میروند و تا این وحدت هست ان شاء اللَّه پیروزیها دنبال هم است. و ما باید همیشه توجه به این داشته باشیم که آنچه هست از خداست أَ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَیْسَ لَکَ هر چی هست از اوست. اگر ما توانستیم این مطلب را به قلب خودمان وارد کنیم که هر چه هست از اوست، دیگر نه از شکست میترسیم، نه از چیز دیگر. همه از اوست، و اگر این معنا در قلب ما حاصل باشد شکست هم نیست تو کار. برای خدا قیام کنید إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ،[21] از تمام موعظهها خدای تبارک و تعالی انتخاب کرده این یک موعظه را: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ یعنی همین یکی را من موعظه میکنم، چون همه چیز تو اینجاست إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ همه چیز در قیام للَّه است. قیام للَّه معرفت اللَّه میآورد. قیام للَّه فدایی برای اللَّه میآورد. قیام للَّه فداکاری برای اسلام میآورد. همه چیز در این قیام للَّه است، و لهذا تنها موعظهای که انتخاب کرده خدای تبارک و تعالی از بین موعظهها همین موعظه است که أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی وَ فُرادی[22] اجتماعی و انفرادی قیام للَّه بکنید. انفرادی برای وصول به معرفت اللَّه، اجتماعی برای وصول به مقاصد اللَّه. و من امیدوارم خدای تبارک و تعالی به ما و شما و به همه ملتها توفیق عنایت کند که این راه را برویم و برای خدا کارها را انجام بدهیم.
و خدای تبارک و تعالی این ملتها را توجه بدهد به این مسائل، و این دولتهایی که در کشورهای اسلامی هستند از خواب بیدار کند. اینها گمان میکنند که اسرائیل پشت و پناه آنها هست که کمک به او میکنند. اسرائیلی که بنایش بر این است که کشورهای عربی را بگیرد، این را خیال میکنند که این پشت و پناه او هست، یا امریکا پشت و پناه است، امریکا از شما نفت میخواهد و امریکا از شما نفع میخواهد و میخواهد شما بازار باشید برای او. و همین طور شوروی، اینها فرق نمیکند، اینها میخواهند که از شما استفاده بکنند، از مخازن که خدا به شما داده آنها استفادهاش را بکنند، شما حمال باشید برای آنها، و الّا در آنجایی که شما گرفتار بشوید هیچ یک از اینها به داد شما نخواهند رسید؛ آنها آن وقت میگویند ما اینها را نمیشناسیم. بنای این اشخاصی که توجهشان به خودشان و به دنیای خودشان است این است که مادامی که به نفع آنها چیزی باشد با آنها همراهند و با آنها هم کاسه هستند، آن روزی که ببینند این به نفع نیست و لو دوستشان باشد کنارش میگذارند. این قصه چرچیل[23] را شنیدید شاید، خوب، چرچیل در جنگ عمومی رئیس انگلستان بود، شوروی هم همراه اینها بودند، در جنگ با آلمان، شوروی هم همراه اینها بود- امریکا هم همراه اینها بود- به مجرد اینکه هیتلر[24] را شکست دادند، چرچیل گفت که الآن وقتی است که ما به شوروی بزنیم؛ شوروی که با آنها دوستی داشت و با آنها میخواست که وارد بشود یعنی جنگ آلمان را او برد، گفت الآن وقتش است! منتها مجلس انگلستان اجازه نداد این را، آن وقت معلوم شد این معنا، مجلس انگلستان اجازه نداد این مطلب را. وضع اینها این طور است، همان دوستی را که دارند، آن روزی که ببینند یک دوست دیگری بهتر از این است و این برایشان دیگر خوب نیست، این را پرتش میکنند دور، یا این را میزنندش به زمین، وضع اینها این طوری است. کسی که به خدا اعتقاد ندارد، کسی که به معاد اعتقاد ندارد، کسی که نمیشناسد آن ارزشهای انسانی را، اینها را نمیشود بهش اعتماد کرد، که ما با امریکا باشیم، به اینکه امریکا به ما در وقت خودش چه بکند. امریکا از شما نفت میخواهد. امریکا از حکومت حجاز، نفت حجاز را میخواهد او نفعی به شما نمیرساند. او از شما میگیرد و میدوشد شما را. برای چه برای او خودتان را به زحمت میاندازید و ما را هم به زحمت میاندازید؟
ان شاء اللَّه خداوند همه را بیدار کند و هشیار کند و این عید سعید را مبارک کند. و مبارک آن روزی است که دست قدرتها، دست خیانتکارها، دست جنایتکارها از سر مظلومین جهان قطع بشود و ان شاء اللَّه امیدوارم نزدیک باشد یک همچو وقتی.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج18، ص: 118 ـ 128)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مالدیو؛ تبریک سال جدید قمری (1364)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
حضرت آقای مأمون عبد القیوم، رئیس جمهور کشور مالدیو
تلگراف تبریک آن جناب به مناسبت حلول سال جدید هجری واصل و موجب تشکر گردید. متقابلًا حلول سال جدید را تبریک گفته، امید است عموم مسلمانان جهان در این سال، در سایه اتحاد و الهام از تعالیم حیاتبخش اسلام، بتوانند دست اجانب را از کشورهای ثروتخیز خود کوتاه نموده و عظمت خویش را بازیابند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه. 2 محرّم الحرام 1406
روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج19، ص: 388)
ـ نامه به فرزند یکی از شهدا؛ تجلیل از مقام شهیدان (1364)
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم. خدمت پدر بزرگوارم سلام علیکم
این جانب بنده حقیر به عنوان فرزند شهید که چندین سال آرزوی دیدار شما را داشتم، اما لایق دیدار شما نشدهام، افسوس میخورم. اما از فرصت استفاده کرده و چند کلمهای که فکر میکردم میتوانم مستقیم با شما صحبت کنم، اما حالا در یک ورقه برای شما مینویسم. از شما تقاضا دارم که در یک ورقه با دستخط خودتان (امام) به بنده حقیر جواب دهید.
(این نوجوان، سپس خوابی را که دیده به صورتی ساده و صمیمانه تعریف کرده است). متن پاسخ حضرت امام به او چنین است:].
بسمه تعالی
خداوند تعالی همه شهدای اسلام خصوصاً شهید شما را با شهدای کربلا محشور فرماید، و به همه بازماندگان آنها بویژه شما اجر و صبر عنایت فرماید. ان شاء اللَّه موفق باشید.
روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج19، ص: 389)
ـ پیام به رزمندگان اسلام؛ تجلیل از رزمندگان و جانبازان (1365)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
جاوید باد یاد شما جوانان سلحشور که در میدانهای نبرد با جنایتکاران تاریخ برای اسلام و ملت شریف ایران افتخار و سرافرازی آفریدید. نام شما فرزندان اسلام و میهن، که سپاه سیه روی متجاوز را در تمام جبهههای کارزار شکست مفتضحانه دادید و نام ایران را در طول تاریخ در دل اسلامیان و مستضعفان جهان زنده و پایدار نگه داشتید، در صحیفه وجود و ملکوت اعلی محفوظ، و رحمت واسعه پروردگار جهان برای شما مسطور است. درود بر شما رزمندگان در راه اسلام و میهن که با شب زنده داری و ذکر خداوند و سلاح صلاح بر دشمنان اسلام پیروز، و آثار توپ و تانک و موشکها را خنثی نمودید. و رحمت و درود بر معلولان عزیز که در راه هدف بزرگ سر از پا نشناخته و سلامت خود را فدای اسلام عزیز کردند، و سعادت و عظمت ملت بزرگ و فرزندان اسلام را با رنج خود بیمه نمودند. از خداوند تعالی سلامت برای معلولان و پیروزی نهایی برای رزمندگان خواهانم. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج19، ص: 390)
ـ پاسخ استفتاء آقای رمضانی در مورد اخذ اجاره بهای منازل مصادره شده (1366)
[1142/ 66/ 11- مورخ 21/ 6/ 1366- محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی- رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران
سلام علیکم، تعدادی از منازل طاغوتیان و فراریان به خارج از کشور از بدو انقلاب در اختیار نهادهای انقلاب (سپاه- بنیاد مستضعفان- کمیته انقلاب اسلامی- بنیاد جنگزدگان)، اشخاص و نیازمندان قرار گرفته و در منازل مذکور سکنا نمودهاند. و از بدو امر با آنها قرارداد اجاره منعقد نگردیده و اجاره بهایی اخذ نشده است. استدعا دارد نظر مبارک خود را اعلام فرمایید که آیا:
اولًا، اجاره بهای منازل مذکور از تاریخ عقد قرارداد اجاره باید دریافت گردد یا از تاریخ سکونت ساکنین در منازل.
ثانیاً، چنانچه از تاریخ انعقاد قرارداد، این قبیل مستأجرین قادر به پرداخت اجاره بها نباشند، آیا میتوان آنها را از پرداخت اجاره بها معاف نمود؟
سرپرست دادسرای انقلاب اسلامی تهران- امور اقتصادی- رمضانی].
بسمه تعالی
چون غالباً اموال آنان از غصب و حرام تهیه شده است و ظاهراً اکثر قریب به اتفاق آنان مالیاتهای شرعی را نپرداختهاند، دولت مجاز است اجاره بها را از حال قرارداد اخذ کند.
و از اشخاصی که ضعیف هستند اجاره بها نگیرد.
و چنانچه پس از تحقیق معلوم شد بعضی از فراریان اموالشان از راه حلال بوده و مالیاتهای شرعی را به طور کامل پرداختهاند، دولت از موارد خیرات عمومی جبران نماید.[25]- 26 شهریور 66 // روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج20، ص: 387 ـ 388)
[1] - در اینجا یکی از علمای کردستان به صحبت میپردازد.
[2] - حزب دمکرات کردستان.
[3] - متن پیام امام خمینی توسط آقای سید احمد خمینی در اجتماع پر شکوه نماز جمعه در دانشگاه تهران، قرائت شد.
[4] - آقای مرتضی نبوی، وزیر پست و تلگراف و تلفن
[5] - رضا خان و پسرش، محمد رضا پهلوی.
[6] - خامنهای، سید علی( رئیس جمهور)- موسوی اردبیلی، سید عبد الکریم( رئیس دیوان عالی کشور)- موسوی، میر حسین( نخست وزیر)- فلسفی، محمد تقی- اعضای هیأت دولت و معاونان- اعضای شورای عالی قضایی- مسئولان دادستانی انقلاب اسلامی، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان عدالت اداری- جامعه مدرسین حوزه علمیه قم- دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه- جامعه روحانیت مبارز تهران- رئیس ستاد مشترک ارتش- فرماندهان نیروهای سهگانه- شورای عالی سپاه پاسداران- پرسنل دفاع و صنایع دفاعی- مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی- وعاظ تهران- کارکنان دفتر تبلیغات قم- ستاد انقلاب فرهنگی و جهاد دانشگاهی- کمیته انقلاب اسلامی- پرسنل شهربانی و ژاندارمری- مسئولان و مدیران سازمان صدا و سیما- ستاد تبلیغات جنگ- خبرگزاری جمهوری اسلامی- اعضای کمیته مرکزی برگزاری سومین سالگرد جنگ تحمیلی- دفتر مرکزی جهاد سازندگی- بنیاد شهید- بنیاد 15 خرداد و مستضعفان- شهرداری تهران- دفتر اطلاعات نخستوزیری- عقیدتی، سیاسی نیروهای نظامی و انتظامی- بانک مرکزی- دفتر مشاورت امام- کمیته امداد امام- ستاد برگزاری نماز جمعه- کارکنان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی- مسئولان جراید- خبرنگاران خارجی- شورای هماهنگی نهادهای انقلاب اسلامی- نهضت سوادآموزی- کمیته امور صنفی- بنیاد امور مهاجران جنگ تحمیلی- سازمان اوقاف و مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
[7] - سوره انعام، آیه 79:« من با ایمان خالص رو به سوی خدایی آورم که آفریننده آسمانها و زمین است.»
[8] - سوره نجم، آیه 8 و 9:« آن گاه نزدیک آمد و بر او نازل گردید،( بدان نزدیکی که) با او به قدر دو کمان یا نزدیکتر از آن شد.»
[9] - سوره نور، آیه 35:« خدا، نور آسمانها و زمین است.»
[10] - سوره حدید، آیه 3:« او اول و آخر و پیدا و نهان است.»
[11] - سوره حدید، آیه 4:« هر کجا باشید او با شماست.»
[12] - کسی که به او خطاب شده است.
[14] - آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای تو نباشد؟
[15] - کی غائب بودهای تا نیاز به راهنمایی به سوی خودت داشته باشی؟
[18] - ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی.
[19] - آقای احمد سِکُوتُورِه، رئیس جمهوری کشور آفریقایی« گینه»، یکی از اعضای هیأت صلح بین ایران و عراق.
[20] - رئیس جمهور پیشین لبنان که« فالانژ» بود.
[21] - سوره سبأ، آیه 46:« من به یک سخن شما را پند میدهم و آن سخن این است که شما برای خدا قیام کنید.»
[22] - سوره سبأ، آیه 46:« برای خدا قیام کنید دو نفر دو نفر و تنها.»
[23] - وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلستان در زمان جنگ جهانی دوم
[24] - آدُلف هیتلر، صدر اعظم آلمان و رایش سوم که شعله جنگ جهانی دوم را از سال 1940 م. تا 1944 برافروخت.
[25] - بسیاری از طاغوتیان فراری نه تنها مالیاتهای شرعی را نپرداختهاند، بلکه میلیونها دلار ارز از کشور خارج کردهاند. عدهای از آنها نیز با گرو گذاشتن املاک و مستغلات خود نزد بانکها حتی بیش از ارزش آنها از بانکها وام گرفتهاند. اسامی خارج کنندگان ارز، پس از پیروزی انقلاب توسط بانک مرکزی و مراجع دیگر مشخص شد و در مطبوعات انعکاس یافت
.
انتهای پیام /*