کد مطلب: 3956 | تاریخ مطلب: 15/06/1400
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

امروز با امام: پانزدهم شهریور

امروز با امام: پانزدهم شهریور

ـ پیام به ملت ایران درباره ضرورت تداوم نهضت (1357)
ـ نامه به آقای جعفر صبوری قمی؛ اعلام وصول وجوه شرعیه (1358)
ـ بیانات در جمع خانواده شهید فرّخ نیا؛ تجلیل از مقام شهید (1358)
ـ بیانات در جمع پاسداران؛ اختلاف بر خلاف رضای خدا و اسلام (1358)
ـ سخنرانی در جمع روحانیون پاوه؛ ممانعت اشرار از انجام آبادانی در مناطق محروم (1358)
سخنرانی در جمع پرسنل مخابرات ارتش؛ بقای نتیجه اعمال (1358)
ـ پیام به ملت ایران در اوّلین سالگرد ارتحال آقای طالقانی؛ تجلیل از مقام ایشان (1359)
ـ پیام به مسلمین جهان و زائرین بیت اللَّه الحرام؛ تبیین فلسفه و اسرار حج (1360)
ـ پیام به ملت ایران در تجلیل از مقام شهیدان؛ علی قدوسی و وحید دستجردی (1360)
ـ پیام تشکر به نخست وزیر سوریه؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور الجزایر؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)
ـ پیام تشکر به نخست وزیر الجزایر؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)
ـ پیام تشکر به امیر قطر؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور اندونزی؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)
ـ پیام تشکر به رئیس کمیته ملی چین؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور لهستان؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور ویتنام؛ تسلیت شهادت آق

امروز با امام: پانزدهم شهریور

 

ـ پیام به ملت ایران درباره ضرورت تداوم نهضت (1357)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

عید سعید بزرگ اسلامی را به ملت مسلمان و شجاع ایران تبریک می‏گویم. تبریک با آن همه خونریزیهای جبارانه برای به دست آوردن راه نجات و کوششهای جوانمردانه در راه هدف اسلامی. ماهی که گذشت ماه فداکاری در راه حق بود؛ ماه تضاد آشکار حق و باطل بود و إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً[1] فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهای ملت ایران بود؛ روزی که رشد فکری و عملی ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگی تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود.

مردم مسلمان ایران به دنبال برگزاری نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگری زدند که آن فریادهای کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر برای بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است، و فدایی دادن در راه آن سیره انبیای عظام، خصوصاً نبی اکرم و وصی بزرگ او، امیر مؤمنان است. این جانب از فداکاریهای ملت ایران تشکر کرده و قدرت و عظمت او را در پناه قرآن و احکام اسلام از خداوند متعال با تضرع خواهانم.

اکنون وظیفه همه مسلمین، خصوصاً جناح روحانی و سیاسی و بزرگان قوم، خطیر است. ملت ما بر سر دو راهی است: پیروزی و توفیق دست یافتن به بیرون کردن شاه، و یا تا آخر در زیر چکمه دژخیمان خُرد شدن؛ با عزت و سرافرازی در مقابل خالق و خلق، و یا خدای نخواسته ذلت و زبونی همیشگی. و هر گز ملت مسلمان ایران تن به ذلت نخواهد داد.

ملت عظیم الشأن ایران! نهضت خود را ادامه داده و هر گز سستی به خود راه ندهید، که نمی‏دهید. مطمئن باشید- به امید خدا- پیروزی و سرافرازی نزدیک است. پس از ماه رمضان گمان نشود که تکلیف الهی فرقی کرده است؛ تظاهرات کوبنده برای رسیدن به هدف اسلامی، عبادتی است که روزها و یا ماهها را در آن اثری نیست؛ چرا که هدف نجات ملت است، اجرای عدالت اسلامی و برقراری حکومت الهی بر پایه محکم عدل است. باید در هر فرصت و برای هر حادثه، اجتماعات خود را هر چه بیشتر در مساجد و محافل و فضاهای باز عمومی بر پا نمایید و از قرآن کریم و عدالت اسلامی دفاع کنید. و هر نغمه‏ای که مخالف آن است- از هر حلقومی بیرون آید- شیطانی و به نفع ستمکاران حاکم و به ضرر اسلام و میهن است. و به حرفهای فریبنده شاه و دولت و طرفداران اندک آنان گوش ندهید؛ که جز برای به دست آوردن فرصت شیطانی چیزی نیست.

اینان که برای فریب ملت از آزادی دم می‏زنند، زندانهایشان از روحانی و دانشگاهی و بازاری و سیاسی و کارگر و دهقان لبریز است، و بزرگان روحانی و سیاسی به جرم حقگویی و آزادیخواهی در تبعیدگاهها به سر می‏برند. این چه آزادی است که سانسور مطبوعات هنوز به حال خود باقی است و از نشر مسائل اساسی و حیاتی ملت شدیداً جلوگیری به عمل می‏آید، و حکومت شبه نظامی در سراسر ایران برپاست؟! مردم ایران هر گز زیر بار شهربانی شاه نمی‏روند و به اعتراضات قانونی خود ادامه خواهند داد. ملت ایران دیگر از این شعبده بازیها گول نخواهند خورد.

سینمای آبادان- بر حسب قراین و به تصدیق مردم داغدیده آبادان- به دست شاه جنایتکار و دولت به آتش کشیده شد و نزدیک به چهار صد نفر را سوزاند تا «وحشت بزرگِ» موعودْ وسیله تبلیغی بر ضد نهضت مقدس ما شود؛ و دیدید که نشد. و در آینده‏ای دور یا نزدیک فرد یا افرادی را آورده تا اقرار کنند که در این رابطه دست داشته‏اند! این افراد یا مأمورند و یا از بهترین و متدین ترین افرادی هستند که برای کشتن آنان هیچ وسیله‏ای را بهتر از این نمی‏دانند.

شاه و دولت او که قیام مسلحانه بر ضد ملت حق طلب و بر ضد قانون اساسی و بالاتر بر ضد احکام آزادیبخش اسلام نموده‏اند قهراً خائنند و اطاعت از آنان اطاعت از طاغوت است؛ به آنان مجال ندهید و با اعتصاب و اعتراض دنیا را از اعمال وحشیانه آنان آگاه کنید.

برادران مبارز لازم است با خبرنگاران هر چه بیشتر مصاحبه کنند، و با صراحت نقش شاه و دولت او را در ادامه اختناق و نقض قانون اساسی گوشزد کنند، و به دنیا بفهمانند که شاه سابق سلطنت خود را به زور در قانون اساسی گنجانده است، و این مواد مورد قبول هیچ ایرانی نیست؛ و از تبلیغات باطلی که در خارج بر ضد نهضت انسانی ملت مسلمان می‏کنند، پرده بردارند و نگذارند نهضت را نزد اشخاص بیخبر از آن، معکوس کنند. مبارزان خارج از کشور دست به تبلیغات وسیع خود زنند و در رابطه با اوضاع ایران هر چه بیشتر فعالیت خود را گسترش دهند.

من از ارتش محترم ایران سپاسگزارم که در راهپیمایی عظیم تهران و سایر شهرستانها به روی مردم وطنخواه خویش، که از ستمکاری پنجاه ساله دودمان پهلوی به جان آمده‏اند، آتش نگشودند و دست خود را به جنایت بزرگی که کار همیشگی فرمانروایان است آلوده نکردند. من، در این موقع حساس که کشور و وطنمان در لب پرتگاه و بر سر دو راهی سقوط یا استقلال واقع شده است، دست خود را به سوی نیروهای زمینی، هوایی و دریایی وفادار به اسلام و وطن دراز می‏کنم و برای حفظ استقلال و بیرون آمدن از یوغ اسارت و ذلت، از آنان استمداد می‏کنم.

ای سربازان غیور که برای وطن و کشور خود فداکاری می‏کنید! بپاخیزید! ذلت و اسارت بس است! پیوند خود را با ملت عزیز استوارتر کنید و فرزندان و برادران برومند خود را برای هوای نفس یک خاندان چپاولگر به خاک و خون نکشید.

بر گویندگان و نویسندگان است که در روشن شدن افکار برادران نظامی خود هر چه بیشتر کوشا باشند. و ملت ایران باید به آنان احترام گذارد؛ آنان برادران ما هستند.

آیا صلاح دولت نیست که بر کنار شود و خود را بیش از این در مجامع عمومی رسوا نکند؟ آیا وقت آن نرسیده است که شاه کنار رود و ملت را به حال خود گذارد تا ملت سرنوشت خویش را به دست گیرد و خائن را از خادم تشخیص دهد و به سزای اعمالش برساند؟ آیا صلاح است که صدها هزار نفر از فرزندان این ملت مظلوم در خاک و خون بغلتند تا شاه چند روزی به ستمکاری خود ادامه دهد؟ آیا با بودن خائنین به اسلام و ملت، که در رأس آن شاه است، قدمی می‏شود برای نجات ایران برداشت. امید است در آینده نزدیکی دست خائنین به اسلام کوتاه گردد، تا در آن وقت اصحاب حلّ و عقدْ تکلیف نهایی را تعیین نمایند.

و مطلبی را که شدیداً باید بدان توجه داشت اینکه: ما پس از رفتن پایگاه ظلم، به برکت احکام مترقی اسلام، برنامه اساسی خود را اعلام می‏نماییم، و در آن وقت خواهند دید که آنچه خائنین به اسلام نسبت داده‏اند- چه در موضوع حقوق اجتماعی زنان و چه حقوق اقلیتهای مذهبی و چه سایر مسائل- جز تهمتی ناجوانمردانه چیزی نبوده است، و بلندگوهای شاه در خارج و داخل برای انحراف افکار و توقف یا شکست نهضت دست به این تبلیغات مسموم زده‏اند. امید است در آینده نزدیکی، پس از برچیده شدن بساط ظلم و ظالم، مسائل ما در جمیع ابعادش روشن شود.

از خداوند متعال، شکوفا شدن هر چه بیشتر نهضت و بالا گرفتن هر چه بیشتر تظاهرات رهایی‏بخش ملت، تا سرنگونی پایگاههای ظلم و ستم را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 454 ـ 457)

ـ نامه به آقای جعفر صبوری قمی؛ اعلام وصول وجوه شرعیه (1358)

«بسمه تعالی‏

جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج شیخ جعفر صبوری- دامت افاضاته‏

مرقوم محترم به ضمیمه یک قطعه چک به مبلغ هشتاد و پنج هزار تومان بابت سهمین مبارکین واصل گردید. از خدای تعالی ادامه توفیقات آن جناب را در راه ترویج شریعت مقدسه خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. به تاریخ 14 شوال 99

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏9، ص: 435)

ـ بیانات در جمع خانواده شهید فرّخ نیا؛ تجلیل از مقام شهید (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

ما هر روز مواجه می‏شویم با این جنایاتی که از طرف بازمانده‏های همان رژیم [انجام می‏شود] هر روز باید متأثر باشیم از این مصیبتهایی که بر ما و بر خواهران و برادران ما وارد می‏شود. لکن آن چه ما و شما را تسلیت می‏دهد این است که این کارها برای خدا بوده است؛ و چیزی که برای خداست محفوظ می‏ماند. اسلام از این شهدا زیاد داشته است؛ و صدر اسلام، پیغمبر اکرم شاهد شهدای بسیار بزرگ بوده است. و بعد ایشان هم حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- هم شهید شد، و هم شاهد شهدای بزرگ بود. بعد از او هم حضرت سیّد الشهداء- سلام اللَّه علیه- هم شهید شد و هم شاهد شهدای بزرگ بود. اسلام همیشه از این فداییها داشته است. و قرآن کریم، که به همه ما و به همه بشر حق دارد، سزاوار است که ما در راه او فداکاری کنیم.

من از خدای تبارک و تعالی، رحمت برای آن شهید طلب می‏کنم و صبر و اجر برای مادر و عیال و سایر بازماندگان او. خداوند به شماها صبر عنایت کند؛ و این شهید را در نتیجه اعمال شما جزء شهدایی که فداکار در راه اسلام بوده‏اند ثبت فرماید. من به شما تسلیت عرض می‏کنم و شریک شما هستم در این غمها و در این گرفتاریها. و این باری است که روی دوش ما سنگینی می‏کند لکن مهم این است که برای اسلام است. امیدوارم که اسلام برای همه محفوظ بماند؛ و فداییان ما فداییان اسلام و در ردیف شهدای درجه اول در صدر اسلام باشند. خداوند همه‏تان را حفظ کند. موفق باشید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏9، ص: 436)

ـ بیانات در جمع پاسداران؛ اختلاف بر خلاف رضای خدا و اسلام (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

ان شاءاللَّه خداوند همه‏تان را حفظ کند و موفق باشید. مملکت مال خودتان است، خانه خودتان هست؛ و علاوه بر این، خانه اسلام است، منزل امید همه است، مملکت اسلامی است؛ و حفاظت این مملکت اسلامی- که خانه خود شماست- با خود شماست. اگر شماها، شما جوانها حفاظت نکنید، ما به کی امیدوار باشیم؟ باید به شماها امیدوار باشیم. و من امیدم به این است که شما در صف جنگنده‏های اسلام- که در صدر اسلام در رکاب پیغمبر اکرم بودند- شما اسمتان آنجا ثبت باشد. شما ان شاء اللَّه پیروز هستید و کسی که برای خدا کار بکند در هر حال پیروز است. همان منطقی که در صدر اسلام لشکر اسلام داشتند، که ما اگر بکشیم بهشت می‏رویم و اگر کشته شویم هم همین طور، این منطق شما هم باید باشد، ان شاء اللَّه موفق و مؤید باشید.

خداوند همه‏تان را حفظ کند، و این نهضت را ادامه بدهید. وحدت کلمه داشته باشید. همه قوای انتظامیه هماهنگ باشند. اگر در این روز خدای نخواسته بین پاسدارها و نظامی‏ها، آنها با ژاندارمری‏ها، یک وقت اختلاف بشود، بر خلاف رضای خداست، بر خلاف مسیر اسلام است. همه با هم هماهنگ باشید، و با هم به پیش بروید.

و من امیدوارم که پیروزی آخر، که آن عبارت از این است که در ایران، اسلام به همه معنا تحقق پیدا بکند، و ان شاء اللَّه سرایت بکند به سایر مملکتها و مستضعفین همه بر مستکبرین پیروز بشوند. و خداوند همه شما را حفظ کند. همه موفق و مؤید باشید.» (صحیفه امام، ج‏9، ص: 437)

ـ سخنرانی در جمع روحانیون پاوه؛ ممانعت اشرار از انجام آبادانی در مناطق محروم (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

هر چه کوتاهی شده است درباره این مناطق شما و امثال شما و خصوصاً منطقه کردستان، این برای همین اشرار و مفسدین [است‏] که مجال ندادند تا حالا دولت به بازسازی و رسیدگی برسد. برای اینکه این مسائلی که شما گفتید و حق هم هست، برای اینکه اینها تحقق پیدا کند، باید یک منطقه آرام باشد. در یک منطقه‏ای که اشرار دائماً آتش روشن می‏کنند و حتی خود مردم را سرکوب می‏کنند و قوای انتظامی اگر بیاید با آنها جنگ می‏کنند، در حال جنگ نمی‏شود که شما توقع داشته باشید که مسائلی که مربوط به منطقه است و باید با آرامش تحقق پیدا بکند. شما گمان نکنید که دولت در فکر نیست؛ برای همه مناطق ایران، و خصوصاً مناطقی که در زمان رژیم سابق عقب افتاده بوده است، این طور گمان نکنید که دولت نخواهد آنجاها عمل بکند. اشرار فرصت نمی‏دهند به کسی. به اسم اینکه ما منافع خلق را می‏خواهیم؛ فرصت نمی‏دهند که کسی منافع خلق را تحقق بدهد. اینها می‏خواهند که منطقه را به هم بزنند که دولت نتواند کاری بکند؛ و باز همان مسائل سابق و همان عقب افتادگیهایی که شماها و همه داشته‏اند آنها تکرار بشود. ان شاء اللَّه اگر چنانچه شرّ این اشرار کَنده شد بکلی و ان شاء اللَّه می‏شود، به این مسائل رسیدگی می‏شود.

من راجع به مطلق علمای اهل سُنّت در هر جا باشند و خصوص علمای کردستان، با دولت صحبت کردم. آنها هم وعده کردند که همه قشرها و علمای آنجا بالخصوص مورد عنایت واقع بشوند و رسیدگی بشود. و همین طور البته مدرسه‏ای که مدرسه قرآن است محترم است، و باید رسیدگی به آن بشود. طلّاب هم چنانچه آنجا مجتمع شدند و مدرسه‏ای تأسیس شد، ان شاء اللَّه رسیدگی می‏شود. لکن شرط این است که بگذارند [، شرط] این است که محیط آرام باشد. اینها نمی‏گذارند که محیط آرام باشد. اینها با اسم اینکه ما «فدایی خلق» هستیم و با اسم اینکه ما «دمکرات» هستیم و می‏خواهیم که مثلًا آزادی در دنیا پیدا بشود، نمی‏گذارند مردم آزاد بشوند؛ نمی‏گذارند، مهلت نمی‏دهند که دولت یک فکری بکند برای اینجاها. ان شاء اللَّه اینها که از بین رفتند، آن وقت قضایای دیگر پیش می‏آید.

شما گمان نکنید که جاهای دیگر عمل شده است و برای شما عمل نشده است. در برنامه‏ریزی هستند برای همه جا مشغول هستند. لکن این قدر رژیم سابق خرابکاری کرده است که به این زودی نمی‏شود اصلاحش کرد. ان شاء اللَّه بالخصوص راجع به مناطق شما که الآن هم یک بودجه خوبی برایش قرار داده شده، و بعداً هم چنانچه کسر آمد باز هم قرار داده می‏شود و هیئتهایی می‏آیند رسیدگی می‏کنند، همه جهات ان شاء اللَّه ترمیم می‏شود. مهم این است که شما خودتان و همین طور علمای کردستان و همین طور جوانهای شما، آنها هم کمک کنند و ایستادگی کنند در مقابل این اشرار و این اشرار را خارج کنند، این اشرار را بیرون کنند، تا یک مجالی داده بشود که ان شاء اللَّه کارها اصلاح بشود. سلام مرا به همه رفقای خودتان و به همه علمای آنجا و به همه طبقات آنجا برسانید. و اطمینان بدهید که ما در فکر همه هستیم و اسلام برای همه است؛ و ما همه در تحت لوای اسلام ان شاء اللَّه امیدوارم با رفاه و امنیّت زندگی کنیم.» (صحیفه امام، ج‏9، ص: 438 ـ 439)

سخنرانی در جمع پرسنل مخابرات ارتش؛ بقای نتیجه اعمال (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

این یک واقعیتی است که در آیه هست: الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ‏[2]. این آیه محک است برای اینکه ما خودمان را بشناسیم. هر کسی می‏داند که خودش چه می‏کند؛ می‏داند که چه مقصدی دارد؛ و کارهایی که انجام می‏دهد روی چه مقصدی انجام می‏دهد. اگر چنانچه مقصد، مقصد طاغوتی است، عمل، عمل طاغوتی می‏شود. و اگر مقصد، مقصد الهی است، عمل، عمل الهی می‏شود، و راه فهم هم خود آدم است. خود ما هم می‏دانیم، می‏فهمیم که کارهایی که انجام می‏دهیم- چه قتال باشد و چه کارهای دیگر- آیا کارهای ما روی مقاصد طاغوتی انجام می‏گیرد؛ بر ضد مصالح مملکت، بر ضد مصالح اسلام؛ یا بر مسیر اسلام، بر مسیر ملت، است. اگر بر مسیر اسلام، بر مسیر ملت اسلامی شد، این کسی که عمل می‏کند عملش الهی است و فی سبیل اللَّه است. و اگر خدای نخواسته بر خلاف مسیر ملت و ملت اسلامی و بر خلاف مسیر اسلام شد، باید بفهمد که این مسیر، مسیر طاغوت است و عمل، عمل طاغوتی، حالا چه قتال باشد و چه کارهای دیگر فرقی نمی‏کند.

شماها که در مخابرات هستید و به منزله اعصاب یک ارتش هستید، خودتان باید بفهمید در یک همچو کار مهمی که وارد هستید، آیا مقصد، مقصد خدای نخواسته طاغوتی است؛ یا مقصد، مقصد الهی است و آیا در این مخابرات هیچ خدای نخواسته خیانتی، کارشکنی می‏شود؛ یا نه، همه‏اش بر وفق مصالح کشورتان، [به‏] مصالح اسلام عمل می‏کنید. در همین مخابرات هم می‏تواند انسان خودش را تشخیص بدهد که از اولیای شیطان است یا از اولیای خداست ما خودمان می‏توانیم اعمال خودمان را تشخیص بدهیم. قبل از اینکه این نامه اعمال ما برای پیشگاه خدا و قبل از آن برای پیشگاه امام زمان- سلام اللَّه علیه- برسد، خودمان باید نظر کنیم به این نامه اعمالمان، یعنی صفحه قلبمان، که همه چیز درش نقش می‏شود همان صورتِ نامه اعمال است. خودمان بفهمیم چه کاره هستیم. آیا ما در این کاری که به ما محوّل است، با صداقت، صمیمیت، برای صلاح ملت و برای صلاح اسلام کار می‏کنیم؟ چه من که یک طلبه هستم و کارهای طلبگی می‏کنم و شما که در مخابرات هستید و کارهای مخابراتی می‏کنید، یا آنهایی که در میدان جنگ هستند، همه باید خودمان تشخیص بدهیم چه می‏کنیم.

برادرهای ما! این چند روز عمر را برای خدا صرف کنید. عزیزان من! این چند روزی که ما هستیم برای خدا صرف کنید. این را، این حیات از دست ما می‏رود؛ این دنیا برای هیچ کس باقی نمی‏ماند. آن چیزی که برای همه باقی می‏ماند نتیجه آن اعمالی است که از ما صادر می‏شود. هر عملی که از ما صادر می‏شود یک صورتی در آن عالم دارد و ما آن را می‏بینیم: فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ‏[3] خودِ او را می‏بینیم. هر ذرّه خیراتی که از شما صادر می‏شود، هر عمل انسانی که از شما صادر می‏شود، هر عمل اسلامی که از شما صادر می‏شود، یک صورتی در آن عالم دارد؛ و شما آن را می‏بینید. و چنانچه خدای نخواسته یک امر غیر انسانی، یک امری بر خلاف مسیر اسلام، بر خلاف مصالح کشور اسلامی از ما صادر بشود، صورتش در آن عالم با مناسبت هست و ما می‏بینیم. کاری بکنید که وقتی از اینجا بار را بستید، در حضور خدای تبارک و تعالی با روسفیدی باشید. کاری نکنید که خدای نخواسته در آنجا غیر از این صورتی که اینجا دارید داشته باشید.

کار شما مهم است، این کار مهم را خوب انجام بدهید. همه کارهایمان مهم است، همه باید کارهایمان را خوب انجام بدهیم.

خداوند ان شاء اللَّه شما را تأیید کند؛ موفق کند به اینکه اعمال صالح انجام بدهید. این کاری که محوّل [به‏] شماست اگر خوب انجام دادید، این عمل صالح است. اگر خدای نخواسته بد انجام بگیرد، عمل ناصالح و نتیجه‏اش عاید خودتان می‏شود. ان شاء اللَّه موفق باشید و مؤید.» (صحیفه امام، ج‏9، ص: 440 ـ 442)

ـ پیام به ملت ایران در اوّلین سالگرد ارتحال آقای طالقانی؛ تجلیل از مقام ایشان (1359)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

15 شهریور 59/ 26 شوال 1400

یک سال از رحلت شخصیتی ارجمند و عزیزی ارزشمند گذشت. یک سال از فقدان مردی گذشت که می‏توانست به انقلاب اسلامی و پیشرفت اهداف مقدس اسلام خدمتهای ارزنده‏ای کند. او می‏توانست با رفتار و گفتارش به اعصاب ناآرام که موجب نگرانیها و تفرقها می‏شوند آرامش بخشد. مجاهد بزرگوار و عالم هوشیاری که از عُنْفوان‏[4] جوانی تا آخرین لحظات زندگانی در خدمت به اسلام و کشورهای اسلامی متحمل رنجها و حبسها و فشارها بود و هیچ گاه از این زحمت ارجمند و خدمت سودمند کناره‏گیری نکرد و به کوشش خود در راه هدف و انقلاب ادامه داد. مرحوم مجاهد متعهد و مبارز عظیم الشأن طالقانی عزیز به جوار اجداد عالی قدرش شتافت و ما نیز ان شاء اللَّه تعالی همان راه را خواهیم رفت. ملت عزیز باید در این وقتی که قدرتهای جهانی در پیکار با اسلام و کشور ما بسیج شده‏اند و مفتیان درباری به کمک صهیونیسم جهانی و قدرتهای شیطانی در تفرقه افکنی بین مسلمانان بپاخاسته‏اند، با اتکال به قدرت بی‏پایان حق تعالی و هوشیاری، وحدت خود را حفظ کنند و با شور انقلابی به پیش روند.

و ملتهای مستضعف و پیروان مکتب اسلام از این شیاطین به صورت انسان، گول نخورند و خود و اسلام عزیز را با وحدت کلمه و قدرت اللَّه اکبر، از دست قدرتهای شیطانی نجات دهند، و از این جنود ابلیسی نهراسند که خداوند تعالی با ماست مادامی که ما برای رضای او نهضت را به پیش بریم. از خداوند تعالی رحمت برای مجاهد محترم و صبر برای خاندان محترم ایشان خواستار است. و امید است ملت عظیم ایران قدردانی از خدمتگزاران به اسلام و ملت، و سالروز معظمٌ له را احترام نمایند. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 184 ـ 185)

ـ پیام به مسلمین جهان و زائرین بیت اللَّه الحرام؛ تبیین فلسفه و اسرار حج (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ‏[5]- قرآن کریم.

درود بر حجاج بیت اللَّه الحرام. سلام بر عموم مسلمانان جهان و سلام بر مسلمانان متعهدی که از جهان اسلام به سوی حق شتافته و در جوار خانه خدا وفود[6] نموده‏اند.

فریضه حج در بین فرایض الهی از ویژگیهای خاصی برخوردار است و شاید جنبه‏های سیاسی و اجتماعی آن بر جنبه‏های دیگرش غلبه داشته باشد، با آنکه جنبه عبادی‏اش نیز ویژگی خاصی دارد.

مسلمانان متعهد که در این مجمع عمومی و سازمان الهی با لغو امتیازات متحد الشکل و بدون توجه به رنگ و زبان و کشور و منطقه، هر سال یک بار در مواقف شریفه مجتمع می‏شوند و با ساده ترین و بی‏آلایش ترین جهات مادی با توجه به معنویت و وفود علی اللَّه گرد هم می‏آیند و به وظایف و آداب اسلامی عمل می‏کنند، باید از جهات سیاسی و اجتماعی آن غافل نباشند. علمای اعلام و خطبای معظم، مسلمانان را به جهات سیاسی و وظایف بسیار خطیرشان آگاه سازند. وظایف خطیری که اگر مسلمانان جهان به گوشه‏ای از آن توجه کرده و عمل کنند، عزتی که خداوند برای مؤمنین قرار داده است بازیابند و به مفاخر اسلامی- الهی که حق مسلمین است برسند و در پناه اسلام عزیز و زیر بیرق توحید و پرچم لا اله الا اللَّه از استقلال و آزادی حقیقی برخوردار شوند و دست مستکبران و عمال آنان را از کشورهای اسلامی قطع کنند و مجد و عظمت اسلامی را بازگردانند.

خداوند تعالی در آیه شریفه‏ای که در صدر ذکر شد، سرّ و انگیزه حج و غایت قرارداد کعبه و بیت الحرام را، نهضت و قیام مسلمانان برای مصالح ناس و توده‏های مستضعف جهان ذکر می‏فرماید. باید در این اجتماع عظیم الهی که هیچ قدرتی جز قدرت لا یزال خداوند نمی‏تواند آن را فراهم کند، مسلمانان به بررسی مشکلات عمومی مسلمین پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگانی کوشش کنند. یکی از بزرگترین و اساسی‏ترین مشکلات، عدم اتحاد بین مسلمین است که بعضی از به اصطلاح سران کشورهای اسلامی منشأ آن می‏باشند که مع الأسف برای رفع آن تا کنون اقدام چشمگیری نشده است، بلکه جنایتکاران سودجو که از اختلاف ملتها و دولتها به سود خودشان بهره‏برداری می‏کنند، با دست عمال از خدا بیخبر خود به اختلافات دامن‏می‏زنند، و هرگاه که شالوده وحدت بین مسلمانان ریخته می‏شود، با تمام نیرو به مخالفت برمی‏خیزند و بذر خلاف می‏افشانند.

امروز تمام دولتها و بسیاری از ملتهای مسلمان می‏دانند که ملت ایران پس از صدها سال گرفتاری به دست شاهان ستم پیشه و ستمکاران حرفه‏ای که اسلام عزیز را وسیله غارتگری و چپاول برای خود و قدرتهای بزرگ و اخیراً امریکای جنایتکار قرار داده بودند و قرآن کریم و اسلام بزرگ را در معرض خطر می‏دیدند، بپاخاستند و با انقلاب کبیر خود، دولت اسلام را جایگزین رژیم غیر اسلامی و غیر قانونی شاهنشاهی نمودند و دست ابرقدرتها و خصوصاً امریکای جهانخوار را از سلطه بر اموال و انفس خود قطع نمودند، و امید آن است که دیگر برادران مسلمان گرفتار در چنگال خونخواران و ستمکاران، از این انقلاب اسلامی بهره‏برداری کنند و دولتهای اسلامی با پشتیبانی ملتهای خود به انقلاب بزرگ ایران بپیوندند.

امروز دست جنایتکار امریکا و دیگر قدرتهای چپاولگر از آستین بعضی عمال سر سپرده و از خدا بیخبرشان بیرون آمده و از داخل و خارج با اسلحه و قلمهای بدتر و جنایت‏بارتر از سلاحهای گرم به این ملت مظلوم حمله‏ور شده و در صدد شکست انقلاب اسلامی و شکست اسلام عزیز بر آمده‏اند و از هیچ تهمت و افترا به ملتی که جز به احکام اسلام و قرآن کریم فکر نمی‏کنند، خودداری نمی‏کنند، و با بهانه‏های بسیار موهوم، به سرکوبی این انقلاب اسلامی بپاخاسته‏اند. آنان که از اسلحه گرم برخوردارند همچون صدام، با اسلحه و آنان که سلاح گرم ندارند، با قلمهای زهرآگین- که از سلاح گرم جنایت‏بارتر است- ملت مظلوم ما را زیر ضربات خود قرار داده‏اند.

طرح اختلاف بین مذاهب اسلامی از جنایاتی است که به دست قدرتمندان که از اختلاف بین مسلمانان سود می‏برند و عمال از خدا بیخبر آنان از آن جمله وعاظ السلاطین‏[7] که از سلاطین جور، سیاهروی‏ترند، ریخته شده و هر روز بر آن دامن‏می‏زنند و گریبان چاک می‏کنند و در هر مقطع به امید آنکه اساس وحدت بین مسلمین را از پایه ویران نمایند، طرحی برای ایجاد اختلاف عرضه می‏دارند. و اخیراً در بوقهای تبلیغاتی تهمت مفتضحانه رابطه ایران با اسرائیل و خریداری اسلحه را پیش کشیده‏اند به امید آنکه اعراب را از ایران جدا کنند و بین مسلمانان دشمنی ایجاد نموده راه را برای ابرقدرتها باز و سلطه آنان را هر چه بیشتر افزایش دهند، لیکن چه شخص مطلعی است که نداند ایران دشمن سرسخت اسرائیل بوده و هست، و نداند که یکی از موارد اختلاف ما با شاه مخلوع، روابط دوستانه او با اسرائیل بود. و چه کسی است که نداند ما بیشتر از بیست سال است که در خطابه‏ها و اعلامیه‏ها اسرائیل را همردیف امریکا در ستمگری و دنباله او در تجاوز و غارتگری محکوم کردیم. و کیست که نداند در طول انقلاب اسلامی و در شور تظاهرات میلیونی، ملت مسلمان ایران، اسرائیل را در ردیف امریکا دشمن خود خواند و نفت را بر روی آنان بست و خشم و نفرت خود را نثار هر دو کرد.

تعجب که این نغمه مشئوم‏[8] از گلوی امریکا مادر نامشروع اسرائیل و صدام برادر کوچک بگین سرداده شد و بوقهای تبلیغاتی آنان، خصوصاً امریکا به طور وسیعی در پخش آن کوشیدند، چه! که آن ضربه که این دو از اسلام واقعی خورده‏اند، دیگران نخورده‏اند، و آن نگرانی که آنان از وحدت برادران مسلمان عرب با ایران دارند، دیگران ندارند. امریکا نگران منافع خود در منطقه است و صدام نگران سقوط و ننگ ابدی برای خویش است. باید مسلمانان و خصوصاً برادران عرب ما بدانند که مسأله، اسرائیل و ایران نیست، مسئله اصلی برای جهانخواران شرق و غرب، اسلام است که می‏تواند مسلمانان جهان را تحت پرچم پر افتخار توحید مجتمع و دست جنایتکاران را از کشورهای اسلامی و از سلطه بر مستضعفان جهان کوتاه و مکتب ارزشمند و مترقی الهی را بر جهان عرضه نماید. جهان عرب باید بداند امروز ضربه‏ای که صدام و سادات به آنها زده‏اند چنان وحشتناک است که تنها با اتحادشان می‏توانند جبران نمایند. امروز سادات با دستگیری وسیع برادران مسلمانمان در مصر خدمت خود را به اسرائیل به اتمام رسانده است. اتحاد او با امریکا و اسرائیل آبروی ملت عرب را ریخته است. اتحاد با اسرائیلی که این روزها علاوه بر جنایاتش در منطقه، دست به جنایت بزرگ دیگری زده است و آن حفاری در مسجد اقصی‏ قبله اول مسلمین است که با سست شدن پایه‏های این مسجد خدای ناکرده قبله اول مسلمین خراب خواهد شد و اسرائیل به آرزوی پست خود خواهد رسید.

هان ای مسلمانان جهان، و مستضعفان تحت سلطه ستمگران، بپاخیزید و دست اتحاد به هم دهید و از اسلام و مقدرات خود دفاع کنید و از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است.

جهان باید بداند که ایران راه خود را پیدا کرده است و تا قطع منافع امریکای جهانخوار، این دشمن کینه‏توز مستضعفین جهان، با آن مبارزه‏ای آشتی ناپذیر دارد، و حوادث ایران نه تنها ما را برای لحظه‏ای عقب نخواهد نشاند، که ملت ما را در نابودی منافع آن مصمم‏تر خواهد کرد. ما مبارزه سخت و بی‏امان خود را علیه امریکا شروع کرده‏ایم و امیدواریم فرزندانمان با آزادی از زیر یوغ ستمکاران، پرچم توحید را در جهان بیفرازند ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه‏مان که مبارزه با امریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید.

آیا برای مسلمانان جهان ننگ نیست که با این همه سرمایه‏های انسانی و مادی و معنوی، با داشتن چنین مکتب مترقی و پشتوانه الهی تن به سلطه قدرتمندان مستکبر و دزدان دریایی و زمینی قرن بدهند؟ آیا وقت آن نرسیده است که هواهای نفسانیه را کنار گذاشته و با یکدیگر دست مودت و اخوت داده و دشمنان بشریت را از صحنه خارج و به حیات ننگین ستمبارشان خاتمه دهند؟ آیا وقت آن نرسیده است که ملت مبارز و غیور فلسطین، بازیهای سیاسی مدعیان مبارزه با اسرائیل را شدیداً محکوم نموده و با سلاح گرم، سینه اسرائیل دشمن سرسخت اسلام و مسلمین را بشکافند؟ آیا مسلمانان چه جوابی در مقابل خداوند عظیم که آنان را دعوت به اعتصام بحبل اللَّه‏[9] نموده و از تفرقه و نزاع نهی فرموده است دارند؟ آیا تکلیف خود نمی‏دانند که از ملت و دولت ایران که با جهاد مقدس پرچم کفر را سرنگون و پرچم پر عظمت اسلام را برافراشته است پشتیبانی کنند؟ آیا وعاظ السلاطین سرکوبی انقلاب اسلامی ایران را از مخالفت با امریکا و اسرائیل لازمتر می‏شمارند؟ ما از برادران اسلامی خود در مشارق و مغارب ارض می‏خواهیم که با جمهوری اسلامی ایران هم صدا و هم جهت شده و با یاری خداوند متعال شرّ جنایتکاران را دفع و بساط چپاولگری را از کشورهای اسلامی و بلاد مستضعفین برچینند و به ندای خداوند متعال در این امر حیاتی پاسخ مثبت دهند. و از حجاج بیت اللَّه الحرام تقاضا داریم که برای پیروزی اسلام در مواقف شریفه دعا کنند و پیام ملت ایران و ندای یا للمسلمین این ملت مظلوم را به کشورهای خود برسانند. و از خداوند متعال عاجزانه می‏خواهیم که توفیق وحدت کلمه و آشنایی به وظایف اسلامی را به همگان عنایت فرماید. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 168 ـ 172)

ـ پیام به ملت ایران در تجلیل از مقام شهیدان؛ علی قدوسی و وحید دستجردی (1360)

«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏

با کمال تأسف و تأثر حجت الاسلام شهید قدوسی به دوستان شهید خود پیوست.[10] شهیدی عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود؛ و اخیراً مجاهدات او در راه انقلاب بر همگان روشن است. این جانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم، و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف می‏شناختم.

شهادت بر او مبارک و وفود الی اللَّه و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد.

راهی است که باید پیمود و سفری است که باید رفت. چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازی به لقاء اللَّه رسیدن. و این همان است که اولیای معظم حق تعالی آرزوی آن را می‏کردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب می‏کردند.

گوارا باد شربت شهادت بر شهدای انقلاب اسلامی، و خصوص شهدای اخیر ما، که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق شتافتند، و افتخار برای اسلام و ننگ و نفرت برای دشمنان دژخیم ملت شریف آفریدند.

این جانب شهادت دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستجردی،[11] که در رأس شهربانی و قوای انتظامی در حال انجام وظیفه بودند و بدین تحفه الهی نایل شدند، را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و به قوای مسلح تبریک و تسلیت عرض می‏کنم؛ و از خدای تعالی رحمت برای آنان و صبر و شکیبایی برای خانواده محترمشان خواستارم.

ننگ و خسران بر کسانی که گمان می‏کنند با این شرارتها ملت شریف ایران را که برای اقامه عدل اسلامی قیام نموده‏اند از صحنه مبارزه با کفر خارج می‏نمایند و تن به عار و ذلت ابرقدرتهای جنایتکار می‏دهند. این کوردلان شکست خورده نمی‏بینند که مادران و پدران و فرزندان و همسران این شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اینان افتخار می‏نمایند و چون کوهی در مقابل حوادث ایستاده‏اند. گویی اینان از شدت یأس به جنون کشیده شده‏اند؛ و چون خود را مطرود ملت مسلمان می‏بینند، از ملت ایران انتقام می‏کشند.

از خداوند تعالی هدایت برای جوانان گول خورده، و خذلان برای سران از خدا بیخبر آنها خواستارم.

سلام و درود بر شهیدان راه حق. رحمت بر شهدای اخیر اسلام. و السلام علی من اتبع الهدی.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 173 ـ 174)

ـ پیام تشکر به نخست وزیر سوریه؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب آقای عبدالرءوف القاسم، نخست وزیر جمهوری عربی سوریه‏

پیام تسلیت شما را در فاجعه شهادت رئیس جمهور محبوب و نخست وزیر کشورمان دریافت نمودم. از اظهار همدردی و محبت شما متشکرم. این حوادث ناگوار با همه تأثری که برای ما به همراه دارد، چهره کریه و جنایتکار استعمارگران و بخصوص امریکای جهانخوار را که از هیچ گونه توطئه و جنایتی علیه ملل اسلامی دریغ ندارند، برای ما آشکار می‏سازد و ما را از دفاع از تهمتهای ناروایی که به ما می‏زنند، تا جایی که بیشرمانه نسبت خرید اسلحه و ایجاد رابطه با اسرائیل غاصب را به ما می‏دهند، بی‏نیاز می‏سازد. از خدای تعالی پیروزی اسلام و مسلمین و نابودی و خذلان دشمنان را مسألت دارم. و السلام علیکم.

7 ذی قعده 1401 // روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 175)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور الجزایر؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای شاذلی بن جدید، رئیس جمهوری دمکراتیک خلق الجزایر

پیام تسلیت شما را در مورد شهادت جانگداز رئیس جمهور و نخست وزیر محبوب کشورمان دریافت داشتم؛ و از اظهار همدردی و محبت شما تشکر می‏کنم. شما که سالهای متمادی با استعمارگران خون‏آشام مبارزه کرده و صدها هزار شهید در راه پیروزی و کسب استقلال و آزادی داده‏اید وضع ما را در مبارزه با امریکای جنایتکار به خوبی درک می‏کنید، و به خوبی می‏دانید که اینان برای حفظ سلطه خود بر ملل مستضعف و غارت معادن و اموال آنها از هیچ نوع توطئه و اتهامی دریغ ندارند و از هر راه و حیله‏ای برای سرکوبی آنان استفاده می‏کنند. و حتماً اطلاع دارید که اخیراً شیطان بزرگ، در کنار توطئه‏های دیگر خود، نسبت خرید اسلحه و ایجاد رابطه با اسرائیل غاصب را به ما داده، و با این توطئه ننگین قصد منزوی کردن ما را در میان برادران عرب زبان و مسلمانان جهان دارند. و السلام علیکم.

7 ذی قعده 1401 // روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 176)

ـ پیام تشکر به نخست وزیر الجزایرغ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب آقای محمد بن احمد عبد العزیز، نخست وزیر دولت الجزایر

پیام تسلیت آن جناب در مورد فاجعه دلخراش شهادت رئیس جمهور محبوب و رئیس الوزرای عزیز جمهوری اسلامی ایران واصل گردید. از ابراز همدردی شما متشکرم. این حوادث ناگوار که به دست عمال امریکای جنایتکار در کشور ما و دیگر کشورهای اسلامی انجام می‏شود، دشمنی آشکار و توطئه‏های ننگین این شیطان بزرگ را علیه اسلام و ملل اسلامی آشکار نموده، و ما را از دفاع در برابر اتهامات و نسبتهای ناروایی که به ما می‏دهند، تا جایی که بیشرمانه نسبت خرید اسلحه و ایجاد رابطه با رژیم خونخوار و اشغالگر قدس را به ما داده‏اند، بی‏نیاز می‏سازد؛ و پرده از روی ماهیت کثیف این جنایتکاران برمی‏دارد. از خدای تعالی موفقیت و پیروزی مسلمانان، و خذلان و نابودی توطئه گران را مسألت دارم. و السلام علیکم.

15 شهریور 1360 // روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 177)

ـ پیام تشکر به امیر قطر؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای خلیفه بن حَمَد آل ثانی، امیر دولت قطر

پیام تسلیت شما را در مورد شهادت جانگداز رئیس جمهور محبوب و نخست وزیر عزیز کشور جمهوری اسلامی ایران دریافت داشتم. از اظهار همدردی و محبت شما متشکرم. و امیدوارم مشاهده این توطئه‏های ننگین و اعمال شرم‏آوری که به دست مزدوران امریکای جنایتکار صورت می‏گیرد ما را از بیان ظلمهایی که در طول چندین سال بر ملت ما واقع شده بی‏نیاز سازد، و پاسخ دندان‏شکنی به تهمتهای ناروایی که هر روزه به ما نسبت می‏دهند، تا جایی که بیشرمانه تهمت خرید اسلحه و ایجاد رابطه با رژیم خونخوار و اشغالگر اسرائیل به ما می‏زنند، بوده باشد. از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین، و نابودی دشمنان آنها را مسألت می‏نمایم. و السلام علیکم.

15 شهریور 1360 // روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 178)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور اندونزی؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

15 شهریور 1360

حضرت آقای ژنرال سوهارتو، رئیس جمهور کشور اندونزی‏

پیام تسلیت جنابعالی را در مورد شهادت جانگداز رئیس جمهور محبوب و نخست وزیر عزیز کشورمان دریافت نمودم. از اظهار محبت و همدردی آن جناب متشکرم. و امید است این توطئه‏های ننگین که به دست عمال امریکای جنایتکار در کشور ما و دیگر کشورهای اسلامی هر روز اتفاق می‏افتد، چهره کثیف این شیطان بزرگ را برای همگان آشکار سازد و زبان گویایی برای مظلومیت ما در این گوشه از جهان باشد، و پاسخ دندان‏شکنی به اتهامات ناروایی که به ما می‏زنند، تا جایی که بیشرمانه نسبت خرید اسلحه و ایجاد رابطه با رژیم اشغالگر قدس را به ما می‏دهند، بوده باشد. از خدای تعالی پیروزی اسلام و مسلمین و نابودی کفار و منافقین را مسألت دارم. و السلام علیکم. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 179)

ـ پیام تشکر به رئیس کمیته ملی چین؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای یه چین ارینگ، رئیس کمیته ملی مردم چین‏

پیام تسلیت شما در مورد حادثه دلخراشی که منجر به شهادت دو مسئول متعهد و عزیزمان رئیس جمهور و نخست وزیر کشورمان گردید واصل شد. از اظهار همدردی و محبت شما متشکرم. امید است این توطئه‏های ننگین و اعمال شرم‏آور ماهیت واقعی این دشمنان انسانیت را که در رأس آنها امریکای جهانخوار می‏باشد، برای جهانیان آشکار ساخته، فریاد مظلومیت ما و ملت ستمدیده ما را به گوش دیگران برساند و پاسخ اتهامات ناروایی را که به ما می‏دهند، تا جایی که ما را خریدار اسلحه از رژیم اشغالگر فلسطین قلمداد نموده‏اند، بدهد.

15 شهریور ماه 1360 // روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 180)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور لهستان؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

15 شهریور ماه 60

حضرت آقای پروفسور دکتر هنریک یابلوفسکی، رئیس شورای دولتی، و جناب ژنرال وجسک یاروزنسکی، نخست وزیر کشور لهستان‏

پیام تسلیت شما را در مورد شهادت رئیس جمهور محبوب و نخست وزیر عزیز کشورمان دریافت داشتم. از اظهار همدردی و محبت شما متشکرم و امیدوارم با مشاهده این اعمال وحشیانه که به دست عمال امریکای جهانخوار صورت می‏گیرد، مظلومیت ملت ما را که سالهاست زیر یوغ ظلم این ابرقدرت جنایتکار به سر برده و اکنون برای کسب استقلال و آزادی باید بهترین فرزندان خود را در توطئه‏های ننگین آنان از دست بدهد، به خوبی درک کنید. این بیشرمان در کنار این دسیسه‏های شرم‏آور، هر گونه تهمتی حتی تهمت خرید اسلحه و ایجاد رابطه با رژیم خونخوار اسرائیل را نیز به ما نسبت داده و در سطح وسیعی علیه ما به تبلیغ برخاسته‏اند، و از این راه قصد به انزوا کشیدن ما را در میان ملل آزاد و انقلابی جهان دارند.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 181)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور ویتنام؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای ترونگ شین، رئیس کمیته جمهوری سوسیالیستی ویتنام، و جناب آقای مام و ان دونگ، رئیس وزرای جمهوری سوسیالیستی ویتنام‏

پیام تسلیت شما را در فاجعه شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر کشورمان دریافت نمودم. از اظهار محبت و همدردی شما متشکرم. شما که سالها زیر چکمه ظلم و ستم امریکای جنایتکار بودید و تحمل بمبهای آتشزا و جنگهای خانمانسوز این استعمارگر خونخوار را نمودید و به خوبی از عهده این مبارزه پیروزمندانه بیرون آمدید، به خوبی وضع ما را درک نموده و می‏دانید که ملت شریف و قهرمان ما چه روزهای سختی را پشت سر گذارده و چه مشکلاتی را در این راه تحمل می‏کند و هدف چه اتهامات ناروا و توطئه‏های ننگینی واقع شده، تا جایی که دستگاههای تبلیغاتی غرب ما را به خرید اسلحه و ایجاد رابطه با اسرائیل خون‏آشام متهم نموده و نقشه انزوای ما را در میان ملتهای آزاد و انقلابی در سر می‏پرورانند. 15 شهریور ماه 60

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 182)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مالت؛ تسلیت شهادت آقایان رجایی و باهنر (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای آنتون برتیگیگ، رئیس جمهور مالت‏

پیام تسلیت شما را در مورد شهادت رئیس جمهور محبوب و نخست وزیر عزیز کشورمان دریافت داشتم. از اظهار محبت و همدردی شما در این فاجعه جانگداز متشکرم. و امیدوارم با مشاهده این اعمال ننگین که به دست مزدوران امریکای جنایتکار صورت می‏گیرد، و هر روزه در گوشه و کنار کشور ما و دیگر کشورهای مستضعف جهان نظایر آن را مشاهده می‏کنیم، ماهیت واقعی این دیو خون‏آشام برای جهانیان آشکار شده و فریب تبلیغات دروغ و مغرضانه آنها که از هیچ تهمتی نسبت به ما دریغ نداشته، و حتی اخیراً تهمت خرید اسلحه و ایجاد رابطه با رژیم ستمگر و خونخواری همچون اسرائیل غاصب را به ما نسبت داده‏اند، نخورند و مظلومیت ملت ما را به خوبی احساس نموده و درک کنند. 15 شهریور ماه 1360

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 183)

ـ بیانات در جمع اعضای ستاد بزرگداشت هفته جنگ؛ شرکت همه گروهها در مراسم (1360)

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏]

از تمام دسته‏جات و نهادهای رزمی مانند ارتش، سپاه پاسداران، بسیج مردمی، ستاد جنگهای نامنظم، ژاندارمری و شهربانی، که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شرکت دارند، در این مجمع‏[12] شرکت کنند؛ زیرا همه با هم در بیرون راندن دشمن از سرزمینهای اسلامیمان شریک بوده‏اند.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 184)

ـ سخنرانی در جمع اعضای ستاد انقلاب فرهنگی؛ تربیت طلاب برای قضاوت (1362)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

تبلیغات در جدائی حوزه‏ها از امور اجتماعی و سیاسی‏

من باید تشکر و قدردانی کنم از آقایان فضلایی که در قم و تهران اشتغال دارند به تعلیم و تعلّم. و امیدوارم که برای آتیه اسلام همه مفید و به طور شایسته آنچه که باید، وظیفه آنهاست عمل بفرمایند.

مع الأسف ما هم دانشگاهمان و هم مدارس علوم دینیه‏مان هر کدام از یک جهتی نواقص زیاد داشت و نمی‏شد. و نمی‏توانستند نواقص را رفع کنند. دانشگاه از جهت اینکه اصلًا اساسش اگر هم بر این نبود که ایران را به دامن قدرتهای بزرگ بیندازد، کم کم به آن قضیه کشیده شد، و جوان‏های عزیز ما را آن اشخاصی که مأمور بودند، به نحوی که آنها می‏خواستند تبلیغ و تربیت می‏کردند و بعد هم می‏فرستادند به خارج، و آنها رویشان کار می‏کردند و بعد هم که می‏آمدند، بسیاریشان اصلًا با دیانت بکلی مخالف بودند، و بسیاریشان هم بودند که اگر هم مخالف نبودند نمی‏توانستند کاری انجام بدهند. در هر صورت دانشگاه وضعش این بود. مدارس علمی که ما حالا از آن روی هم رفته تعبیر می‏کنیم به فیضیه، آن از جهات دیگر ناقص بود، آنجا را مستقیماً نیامدند مثل دانشگاه تصرف کنند و نتوانستند بکنند. آنها با همه سختی‏ها در دوران رضا خان که سختی‏ها زیاد بود، تحمل کردند و راه خودشان را ادامه دادند و زمان بعد هم همین طور. لکن ما محصور شده بودیم در یک کتاب‏ها و در یک عقاید خاصی. کتابها از حیث تعلیم و تعلّم غالباً از طهارت و تجارت و صلات- غالباً- تجاوز نمی‏کرد. علوم قضایی و حدود و دیات و اینها از علوم غریبه بود، البته مشایخ نوشته‏اند، همه را مستقصی‏[13] نوشته‏اند، لکن در حوزه‏ها از باب اینکه، این امور خارج بود از حیطه عمل آنها، قضاوت دست آنها نبود، حدود و دیات و قصاص و اینها عملی نبود، از این جهت آنها مورد بحث واقع نمی‏شد و ما محصور شده بودیم در کتاب‏ها، در باب تعلیم و تعلّم به همان مقدار. و از آن طرف در عین حالی که خارجی هاو عمال آنها تصرف مستقیم نداشتند در حوزه‏ها، لکن یک تبلیغات خاصی انجام گرفته بود در سالهای طولانی که باید حوزه‏ها از امور اجتماعی و سیاسی بکلی مبرا باشد، و اسم «سیاست» را نمی‏توانستیم در حوزه‏های علمیه ببریم، و امور مسلمین و چیزهایی که مربوط به جامعه مسلمین است در حوزه‏ها بحثی از آن نبود.

بحمد اللَّه امروز که ما از آن قید و بندها رهایی پیدا کرده‏ایم باید توجه به این معنا داشته باشیم که امروز حوزه‏ها با دیروز حوزه‏ها فرق دارد. امروز حوزه‏ها برای دنیا، الآن دنیا یک تحولی پیدا کرده است که کأنّه عائله واحده شده است. این صحبتی که من الآن برای شما می‏کنم ممکن است که بعد از دو ساعت دیگر در امریکا هم منعکس بشود و همین طور هر مطلبی که در ایران واقع می‏شود در همه دنیا پخش می‏شود. یعنی یک کسی اگر صدا بکند به صدای عادی، صدای او قبل از اینکه به آخر این مجلس برسد به امریکا رسیده است. وضع این طور شده، دنیا کأنّه همه مجتمع شده است در یک محصوره کوچکی از حیث جهات.

ما امروز نمی‏توانیم مثل سابق فکر کنیم، ما سابق تبلیغاتمان محصور به ایران بود.

گاهی اتفاق می‏افتاد که در یک جای دیگر هم می‏رفتند اما گاهی بود، خیلی کم. و تبلیغات آن قدری که برای خارج لازم است برای داخل کمتر از او لازم است. شما می‏بینید که امروز همه تبلیغات دنیا بر ضد اسلام است؛ با اسم ضدیت با جمهوری اسلامی اصل اسلام را محکوم می‏کنند. صورت اسلام را به یک صورت دیگری در آورده‏اند که غیر واقعیت اوست. پیشتر احتیاج به زبان، زبانهای خارجی نبود، امروز احتیاج است به این، یعنی جزو برنامه تبلیغات مدارس باید زبان باشد، زبانهای زنده دنیا، آنهایی که در همه دنیا شایع‏تر است. این باید یکی از چیزهایی باشد که در مدارس دینی ما که می‏خواهند تبلیغ بکنند، این امروز محل احتیاج است، مثل دیروز نیست که ما صدامان از ایران بیرون نمی‏رفت. امروز ما می‏توانیم در ایران باشیم و به زبان دیگری همه جای دنیا را تبلیغ کنیم، در همه جا مبلغ باشیم، و علاوه بر آن امروز رفتن به همه جای دنیا یک امر آسان و عادی است که مبلغین ان شاء اللَّه باید تربیت بشوند، و فیضیه و دانشگاه ما باید یک دانشگاه و یک فیضیه باشد برای همه دنیا، تبلیغ برای همه دنیا، برای همه کشورهای عالم.

و بحمد اللَّه امروز آن بندهایی که به عقاید ما بسته شده بود رها شد. امروز تمام قشرهای ملت مشغول تربیت و تعلیم هستند. بانوان مشغول هستند. الآن بانوان جزو طلاب علوم دینیه در قم و در جای دیگر هستند، و خودشان در هر جا هستند مشغول تربیت و تعلیم هستند، و این یک امری است که در این انقلاب تحقق پیدا کرد. آن وقت همچو محصور کرده بودند که برای بانوان هیچ حق قائل نبودند که حتی در یک مجمع ده نفری وارد بشوند و مسأله علمی بگویند یا مسأله عقیدتی بگویند. امروز اینها می‏توانند با همه حفظ جهات اسلام در همه جای کشور تبلیغات بکنند، بلکه در خارج از کشور هم.

ما بسیار عقب افتاده بودیم در این امور، و امروز باید تلافی کنیم، باید نقیصه‏ها را رفع بکنیم.

ما نه امروز مبلّغ داریم و نه قاضی داریم. یک عده مختصری، آن قدری که ایران احتیاج به مبلغ دارد، ندارد، حوزه‏ها ندارند. آن قدری که قاضی لازم دارند، حوزه‏ها ندارند، حوزه‏ها تربیت قضات را نکرده‏اند، یک عده پیرمردها هستند لکن آنها نمی‏روند سراغ این کارها. ما الآن نسل جوان را باید برای قضاوت، برای تبلیغ تربیت کنیم. برای قضاوت که واجب است، واجب کفائی است برای همه، باید تربیت کنیم که این واجب کفائی تحقق پیدا بکند، و برای تبلیغ هم لازم است ما تبلیغ بکنیم. آن هم جزو واجبات است که ما از اسلام تبلیغ بکنیم. آن چیزی که وارد شده است در قرآن باید تبلیغ کرد به همه جا، و تبلیغ لازمه‏اش این است که زبان بدانند.

شما نمی‏توانید بروید در انگلستان برای انگلیسی‏ها با زبان فارسی تبلیغ کنید یا در امریکا این طور یا در شوروی. شما باید با زبان اهلی آنها تبلیغ کنید، و این از امور لازمه‏ای است که پیشتر نمی‏شد اسمش را برد، و حالا می‏بینیم جزو لازم‏هاست و واجبات است که باید عمل بشود.

بنا بر این در عین حالی که من تشکر می‏کنم از همه آقایانی که در این امور دخیل هستند و مشغول خدمت و فداکاری هستند، درعین حال از آنها تقاضا دارم، و از همه حوزه‏های علمیه در هر جا که هست این تقاضا را دارم که دامن به کمر بزنند و نقیصه‏های سابق را که عقب افتادگی‏های سابق را جبران کنند. مبلغ درست کنند، قاضی درست کنند. چیزهایی که احتیاج دارد اسلام به آنها. و تبلیغ اسلام به غیر از اینها، یا عمل کردن به احکام اسلام بدون آنها نمی‏شود. بنا بر این، با این همه تبلیغات علیه ما. ما هم باید تبلیغات داشته باشیم. ما باید اعزام مبلغ در خارج بکنیم به آن قدری که میسور است برای ما. و امیدوارم که موفق بشوید، آقایان موفق بشوند هم در دانشگاه و هم در فیضیه، موفق بشوند به اینکه تربیت کنند عده زیادی را از زن و مرد برای تبلیغ.

و شما می‏بینید که دنیا الآن بر ضد ما قیام کرده‏اند. شما ملاحظه کنید برای سرنگونی یک طیاره کره جنوبی چه بساطی درست کرده‏اند. البته به قتل رساندن و ساقط کردن یک طیاره‏ای که انسان‏ها در آن هست و اشخاص عادی در آن هست یک جرم نابخشودنی است، لکن امریکا طرفدار این است، باید دید چی هست این، امریکا این قدر تبلیغ می‏کند و نطق می‏کند رئیس جمهور امریکا و فاجعه می‏گوید در دنیا واقع شده است و دنیا باید این را نبخشند. این همان امریکایی است که این فاجعه را در جاهای دیگر خودش بجا می‏آورد، و این همان امریکایی است که عراق را وادار می‏کند که بدتر از این فاجعه‏ها را در ایران بیاورد، یک کلمه هم حرف نمی‏زند. عراق نسبت به ایران و خود عراق، حکومت عراق نسبت به ایران و خود عراق تا کنون چه کرده است؟ چقدر جمعیت از این دو کشور اسلامی را کشته است و چقدر بمباران کرده است این مناطقی که اصلًا مربوط به جنگ نبوده است و دنبالش گفته است که ایران هم فلان جا را زده است، یک دروغی گفته است. رادیوها وقتی نقل می‏کنند حرف او را، اول نقل می‏کنند که او گفته است که کجا را زدیم، کجا را زدیم، ما هم موارد، جاهایی که جمعیت نظامی هست زدیم. در صورتی که همه رادیوها می‏دانند که اینها شهرهایی که هیچ ربطی به نظامی ندارد دارند می‏زنند. پشت هر شکستی صدام حمله کرده است و یک عده بیگناه، زن و مرد، بچه و صغیر و کبیر را به خاک و خون کشیده و امریکا یک کلمه راجع به این حرف نزده است برای اینکه انساندوست است ایشان! اما انسان امریکایی پسند! انسانی که به درد او می‏خورد می‏پسندد! همین عمل اگر امریکا کرده بود، همان عراق که الجزایر را، که طیاره الجزایر را، ساقط کرد و عده‏ای هم از مردم عادی در آن بودند و یکی از وزرای آنجا هم در آن بودند، امریکا هیچ واکنشی نشان نداد. اما حالا عزا گرفته برای اینکه یک طیاره‏ای از کره جنوبی ساقط شده است؛ و این عزا برای این است که می‏خواهد شوروی را محکوم بکند، نه اینکه آن انسان‏هایی که آنجا هستند دوست دارد. انسان‏ها پیش این دو ابرقدرت اصلًا ارزش ندارند. اینها برای انسان الّا آنی که گاو شیرده برای آنها باشد هیچ ارزشی برایش قائل نیستند.

شما ببینید امروز لبنان چه خبر است. الآن که من و شما اینجا نشسته‏ایم [در] لبنان چه حمام خونی دارند [راه می‏اندازند]. این حکومت غاصب و جائر لبنان، این امین‏[14] خائن چه بساطی در سر این جمعیت مردم لبنان در آورده است. اسرائیل چه بساطی در آنجا درآورده بود. حالا به جای او اینها دارند در می‏آورند. لکن امریکا ندیدیم که یک کلمه بگوید. خودش فرستاده آنجا و تفنگدارهایش را فرستاده آنجا کمکش برای این جنایات، یک اسمی رویش می‏گذارند. شاید هم خودشان درست می‏کنند صحنه را. دوتا فرض کنید ترقه می‏اندازند به یک جایی و یکی دوتا را زخمی می‏کنند، یا فرض کنید آنها کرده باشند، آن وقت اینها می‏ریزند خانه به خانه می‏گردند جوان‏ها را می‏گیرند، جوان‏ها را حبس می‏کنند، جوان‏ها را می‏کشند. این فجایع در دنیا دارد واقع می‏شود و امریکا نشسته دامن به آن می‏زند.

و اسفناکتر این است که مسلمین نشسته‏اند و تماشا می‏کنند. این مهره دومی که حالا آمده است، و «اسحاق شامیری»[15] که الآن آمده است و می‏خواهد نخست وزیر بشود، از اول برنامه خودش را گفته است. از اول گفته است که: «اسرائیل بزرگ باید تحقق پیدا کند، باید فلسطین بکلی از بین برود، تمام جاهایی که دست اسرائیل است اینها لا ینفک از اسرائیل است». اسرائیل بزرگ، یعنی از نیل تا فرات، یعنی تمام منطقه‏ای که عرب‏نشین است، حجاز هم جزء این باید باشد، مصر هم جزء این است، و اینها نشسته‏اند آنجا دارند تماشا می‏کنند، و عده کثیرشان هم همراهی می‏کنند، و اسرائیل را می‏خواهند بشناسند و امثال ذلک.

اینها یک مصیبت‏هایی است که در قرن ما واقع شده است، و مع الأسف مسلمین یعنی حکومتهای اسلامی بی‏تفاوت هستند؛ و آنها نمی‏گذارند که کشورهای خودشان، مردم عادیشان راجع به اینها صحبت بکنند. واقعاً در یک محیط خفقان این دنیا دارد بسر می‏برد، خفقان از این دو ابرقدرت. این افغانستان دست شوروی، هر روز فاجعه درست می‏کند. البته ملت افغانستان هم همچو در مقابلش ایستاده‏اند که شاید او را پشیمان کرده باشند. آن هم فلسطین و لبنان و نمی‏دانم همه جا در دست امریکا و همه مشغول به جنایت کردن. آن وقت در این بین از یک طیاره که صد و شصت نفر، دویست و شصت نفر یک همچو چیزی کشته شده است- همه متأسف باید باشیم- لکن امریکا به این طوری که شما متأسف‏اید نیست. شما برای اینکه، آنها را اصلًا نمی‏شناسید لکن یک انسان‏اند، یک انسان‏اند بیگناه، طعمه شوروی شدند. اما امریکا نه از باب اینکه انسان می‏خواهد، امریکا در این یک چیزی پیدا کرده برای اینکه، شوروی را از میدان در کند، مردم را یعنی دنیا را بر ضد شوروی چی بکند. شوروی هم فردا یک بهانه‏ای پیدا می‏کند آن هم امریکا را می‏خواهد چه بکند اللّهُمَّ اْشغَلِ الظَّالِمینَ بالظَّالِمینَ‏[16].

توطئه اجانب در تحقق نیافتن اسلام در ایران و بالاخره ما باید در این بین، خودمان توجه به مسائل دنیا داشته باشیم.

امروز نباید ما فکر بکنیم ایران چه جور است. ما امروز فکر بکنیم دنیا چه خبر است، تکلیف ما در مقابل دنیا چه خبر است. همین جنگ تحمیلی را درست کردند، نقشه‏ای که صهیونیست‏ها دارند عملی بشود. از یک طرف نگذارند اسلام- در این- تحقق پیدا کند، اگر اسلام در ایران تحقق پیدا کند و قهراً در ممالک دیگری هم خواهد رفت و رفته است هم، آن وقت آن بساط آنها، بساط صهیونیست‏ها برچیده می‏شود، امریکا و شوروی دستش از ممالک اسلامی قطع می‏شود. اینها برای اینکه، نگذارند اسلام از چارچوب ایران بیرون برود، و اگر بتوانند در خود ایران هم منحرف کنند اذهان را، الآن دارند کوشش می‏کنند و می‏خواهند که، مقصد اولشان است که ایران ساقط بشود و یک «جمهوری اسلامی امریکایی» پیش بیاید. البته دیگر سلطنت طلبی توی کار نیست، جمهوری اسلامی هم اسمش را می‏گذارند اما جمهوری اسلامی از قسم امریکایی‏اش، آنی که بعضی‏ها هوسش را دارند، این را که ان شاء اللَّه موفق نمی‏شوند. ایرانی‏ها مصمم‏اند همه. مرد و زن پیر و برنا، بچه و بزرگ مصمم‏اند به اینکه امریکا و شوروی را در ایران دیگر راه ندهند. و اما مقصد دومشان این است که اسلام را در همین ایران محبوس کنند.

تبلیغات دامنه‏داری که ایران الآن چه شده است، بچه‏های کوچک را چه می‏کنند، بچه‏های دون پانزده سال و چهارده سال را به زور می‏فرستند به جبهه‏ها، که تازه همین مسأله بوده است، و نمی‏دانم طرفدار حقوق بشر اعتراض کرده، آنها هم نشسته‏اند آنجا و گوش‏شان به این است که رادیو امریکا چه بگوید، رادیوی بی بی سی چه بگوید، رادیوی کذا چه بگوید. خودشان مسائل را می‏دانند، نه اینکه ندانند اینها، لکن برای اینکه ایران را محکوم کنند این مسائل را می‏گویند. نه این است که این رادیوهای خارجی ندانند مسائلی که در ایران واقع می‏شود، و ندانند تجاوزاتی که عراق به ایران کرده، و ندانند آن همه ظلمی که به کشورهای ایران و عراق کرده است. اینها می‏دانند اینها را، لکن انسان برای آنها مطرح نیست. آنها مقاصد خودشان را می‏خواهند اجرا بکنند. مقاصدشان این است که اسلام را در ایران بدنام بکنند، جمهوری اسلامی و مردم ایران را بدنام بکنند که نبادا دیگران به فکر این بیفتند که همین معنا را در آنجا هم اشاعه بدهند، تحقق بدهند. و من امیدوارم که در این معنا هم ان شاء اللَّه موفق نشوند.

و ما موظفیم که اسلام را در همه جای دنیا معرفی کنیم. اسلام مظلوم است الآن در دنیا، غریب است در دنیا. ما یک دسته کوچکی هستیم، تبلیغاتمان ناقص، مبلغ کم داریم و آنها همه رسانه‏های گروهی دست‏شان است و هر چه می‏خواهند پول‏های زیادی هم دارند و خرج این کارها را می‏کنند. ما مع ذلک نباید مأیوس بشویم. ما با همین عده قلیل همان طوری که آن قدرت بزرگ شیطانی محمد رضا را که دنبالش همه قدرت‏ها بود به همت همین جوان‏های ایران شکستیم و کنارش زدیم و اسلام را ان شاء اللَّه به آن طوری که خواست خداست در اینجا پیاده خواهیم کرد، و مشغول پیشرفت در این امر هستیم. ما نمی‏گذاریم دیگر کسی اینجا بیاید. و من امیدوارم که همان طور که اینها شد، با همت والای دانشگاه و فیضیه تبلیغات دامنه‏دار پیدا بشود، و در یک مدت کوتاهی ان شاء اللَّه تبلیغات به جایی برسد که همه دنیا را ما پر از مظاهر اسلامی بکنیم.

از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه آقایان را خواستارم. و امیدوارم که در این مشروعی که همه اشتغال به آن دارند و آقایان ریاستش را دارند و مشغول کار هستند توفیق پیدا بکنند و دست جنایتکار قدرت‏های بزرگ از ایران قطع بشود و اسلام آن طوری که هست در دنیا جلوه کند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 102 ـ 110)

ـ سخنرانی در جمع مردم و مسئولان در روز عید قربان؛ اعمال در منظر اهل دنیا و معرفت (1363)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من هم متقابلًا به همه آقایان، به همه امت مسلمان دنیا و مستضعفین، این عید سعید را تبریک عرض می‏کنم.

و امیدوارم خدای تبارک و تعالی به برکت این عید و سایر اعیاد شریفه، ما را و همه ملتهای مسلمان را هدایت کند که به راه مستقیم اسلام سیر کنیم. و به مقاصد اسلامی فکر کنیم و بتوانیم بین مسلمین یک آشتی، یک وحدتی ایجاد کنیم.

حضرت ابراهیم که این عید منتسب به او هست و بنیانگذار ایثار است، صورت عمل، یک معناست و معنا و محتوای عمل، یک باب دیگر. اینجا صورت عمل هم یک مشکلی است برای حلّش و یک امری است که فوق طاقت نوع بشر است. اما آن چیزی که ابراهیم را ابراهیم می‏کند، مسئله این صورت نیست، مسأله آن سیری است که فرموده است و منتهی به این مسائل شده است.

ابراهیم که به حسب روایات شریفه ما، در آن وقتی که طرف آتش داشت می‏رفت، ملائکه آسمان به او گفتند که حاجت دارید؟ گفت به شماها نه. آن یک باب دیگری از معارف را داشته است. و ما صورت عمل را می‏بینیم و از آن هم اعجاب می‏کنیم و اعجاب‏آور هم هست. لکن آنهایی که اهل معارف الهی هستند، باطن این صورت را ملاحظه می‏کنند. اصل اعمال انبیا مطلقاً به حسب صورت، با اعمال ما به حسب نوع موافق است. آنها نماز می‏خوانند ما هم نماز می‏خوانیم، آنها روزه می‏گیرند ما هم روزه می‏گیریم، آنها حج می‏روند ما هم حج می‏رویم، آنها قربانی می‏کنند ما هم قربانی می‏کنیم، وقوف می‏کنند ما هم وقوف می‏کنیم، این صورت را همه با هم مشترکیم. لکن- تفاوت- آن چیزی که اعمال ما را با آنها متفاوت می‏کند و اعمال انبیا را بعضیها با بعضی دیگر متفاوت می‏کند، آن مغز عمل است. آن چیزی است که آنها از آن مبدأ الهام می‏گیرند و این اعمال را با الهام از آنجا عمل می‏کنند.

مسئله وحی و گرفتن وحی که در انبیا هست- و آنها هم متفاوت هست- یکی از امور مهمی است که انسان تصورش را نمی‏تواند بکند که مسأله چی هست و از چی بوده است.

واسطه، جبرئیل است، جبرئیل چه جور واسطه بوده است؟ آیا پیغمبر نازل کرده است جبرئیل را و به ولایت او نازل شده است؟ با جبرئیل نازل شده است و آن وحی را رسانده است؟ مسائلی که در آن صحبت است.

مسئله قربانی فرزند یک باب است که به حسب البته دید نوع بشر، مسئله مهمی است، لکن آن چیزی که مبدأ این عمل می‏شود، آن چیزی که مقابله ما بین پدر و پسر را در آن جا متحقق می‏کند، این یک مسائل قلبی و روحی و معنوی است، فوق این مسائلی که ماها می‏فهمیم. ما همین می‏گوییم که ایثار کرد، قربانی کرد و واقعاً این طور بوده است، مهم هم هست. لکن آیا در نظر ابراهیم هم ایثار بوده است؟ ابراهیم هم در نظرش این بوده است که حالا یک چیزی، تحفه‏ای می‏برد پیش خدا؟ اسماعیل هم- سلام اللَّه علیه- در نظرش بوده که یک جانفشانی دارد می‏کند برای خدا؟ یا مسأله این نیست. این مسئله‏ای است که تا نفسانیت انسان هست، خودیت انسان هست، ایثار اسمش هست. من ایثار می‏کنم در راه خدا فرزندم را، من ایثار می‏کنم در راه خدا جان خودم را. این، برای ما مهم است و زیاد مهم است، برای ابراهیم نیست مسأله این، ایثار نیست. ابراهیم خودی نمی‏بیند تا ایثاری کرده باشد، اسماعیل خودی نمی‏بیند تا ایثار کرده باشد. ایثار این است که من هستم و تو هستی و عمل من و برای تو و ایثار. این، در نظر بزرگان اهل معرفت و اولیای خدا شرک است، در عین حالی که در نظر ما کمال بزرگی است، ایثار بزرگی است.

عید برای ما یک معنا دارد، برای ابراهیم و برای پیغمبرها یک معنای دیگری دارد، ما هم عید می‏کنیم، آنها هم عید می‏گیرند، لکن آنهایی که عید می‏گیرند عید لقاست، آنها عود می‏کنند به آن جایی که از آنجا ظاهر شدند و عید می‏گیرند برای این امر، البته بعد از ارجاع به- باز از آن معنای سیر الهی- بعد از ارجاع اسمش عید می‏شود. و بعدهای معنوی‏اش بسیار زیاد است و دست ما از آن کوتاه است و بعدهای سیاسی و اجتماعیش هم زیاد است و زیاد بوده است و امیدواریم که زیاد بشود.

امیدواریم که مسلمانها به خود بیایند و از همین عباداتی که خدای تبارک و تعالی برای آنها مقرّر فرموده است، از همینها، هم سیر معنوی بکنند و هم برداشتهای سیاسی و هم عمل.

این طور نباشد که نماز را ما همان جهت تقرب الی اللَّه آن را ملاحظه کنیم. البته آن بالاترین چیز است، لکن بعد از اینکه انسان نمازگزار شد ایثارگر خواهد شد، بعد از آن که ایثارگر شد، برای اسلام خدمت خواهد کرد. و حج که در او جهات اجتماعی و سیاسی بیشتر ظاهر است، این بحمد اللَّه امسال تا کنونش خوب برگزار شده است و امیدواریم که از این به بعدش هم خوب برگزار بشود و بعدها هم افزوده بشود مسلمین را بیدار بکنند این حجاجی که در بیت اللَّه الحرام هستند. گرچه مع الأسف بعضی از آخوندهای بسیار نافهم یا بسیار موذی در همین مقطع از زمان شروع کردند به چیزهایی نوشتن و رساله‏هایی پخش کردند و نسبت به شیعه و نسبت به ائمه شیعه و نسبت به طریقه شیعه جسارت کردند و این در یک همچو مقطعی که عقلای طرفین، عقلای مذاهب با هم جمع شدند و علمای مذاهب با هم جمع شدند و می‏خواهند فکر بکنند برای مصالح اسلام، در یک همچو مقطع یک همچو رساله‏هایی منتشر می‏شود، کأنّه خطر برای امریکا دیدند و واویلا بلند کردند.

آن آخوند احمقی که در یک همچو مقطع از زمان به بعض مقدسات شیعه جسارت می‏کند، درصدد این است که در مقابل او هم یک کسی پیدا بشود، آن هم یک چیزی بگوید و موجب بشود که بین مسلمین در یک همچو مقطع از زمانی که دارد وحدت ایجاد می‏کند، اختلاف ایجاد بشود. واقعاً اسلام چه کند با این طرز فکرها، با این طرز عملها؟ اسلام چه کند با این آخوندهایی که خودشان را به صورت یک روحانی درآوردند و در بین مردم پخش هستند؟ این گرفتاری است که در یک همچو موقعی که مسلمین دارند فکر می‏کنند، او به عنوان اینکه من دیدم که بعض از جوانها متمایل به این اجتماع شدند، متمایل به این ایران شدند، تکلیف دیدم به اینکه بگویم اینها مشترک‏اند، اینها مجوس‏اند اینها چطورند و به بعض مقدسات جسارت کردند. این، جز اینکه خدمت به استعمار است، خدمت به قدرتهای بزرگ است و کارشکنی برای اسلام و مسلمین است؟ ما باید فکر کنیم برای این مسائل. مسلمانها باید فکر کنند برای این مسائل و این اشخاصی که این طور در صدد شکستن وحدت مسلمین‏اند.

و بالجمله من امیدوارم که ایران با این راهی که به پیش گرفته است فقط ملاحظه آن جهات صوری را نکند و ملاحظه جهات معنوی را هم بکند. تمام مسائل برای معنویّات است. پیغمبرها هم که آمدند و احکام را منتشر کردند برای این است که تزکیه، بکنند:

مردم را یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ‏[17]. همه برای این آمدند که مردم را با مبدأ وحی آشنا کنند، سیر إلی اللَّه بدهند، صراط مستقیم، هدایت را به صراط مستقیم بکنند. و ما ایرانیها و مسلمانها علاوه بر اینکه جهاد در راه اسلام می‏کنیم، باید از جهاد اکبر هم غافل نباشیم، از جهاد به نفس هم غافل نباشیم که مبدأ همه امور است. و باید این اعیاد را همان طوری که عید می‏دانیم برای مسلمین، و ذخر و شرف می‏دانیم برای پیغمبر اکرم باید ما خودمان مهیا بشویم که برای پیغمبر اکرم، ذخر[18] و شرف باشیم.

طوری عمل بکنیم در مکه، در مدینه، در همه جا و با همه مسلمین در هر جا، طوری رفتار بکنیم که این اسباب شرافت اسلام بشود. اسباب این بشود که مردم بفهمند که اسلام چه جور تربیت می‏خواهد بکند، از تربیت اسلامی مردم ملتفت بشوند که اسلام آمده است برای چی. قرآن شریف آمده است برای چی.

تمام مسائلی که هست ما می‏خواهیم دست ظالمها را کوتاه کنیم ان شاء اللَّه و می‏خواهیم که قدرتها را سرکوب کنیم و پایشان را از این بلاد مسلمین کوتاه کنیم ان شاء اللَّه. همه اینها مقدّمه این است که یک آرامشی در این بلاد پیدا بشود و دنبال این آرامش یک سیر روحی پیدا بشود، یک هدایت به سوی خدا پیدا بشود. آن چیزی که اساس است سیر الی اللَّه است، توجه به خداست، همه عبادات برای اوست. همه زحمات انبیا از آدم تا خاتم برای این معنا هست که سیر الی اللَّه باشد. شکستن بت نفس که بالاترین بتهاست دنبال او شکستن بتهای دیگر.

بحمداللَّه امسال در مکه با این تظاهرات عظیم و با این شعارهای کوبنده یک مقداری از صولت بتها شکسته شد و ان شاء اللَّه بعدها هم خواهد شد.

و امیدواریم که هر سال بر این مسائل اضافه بشود و مسلمانها متصل بشوند به هم و همراه هم فریاد بکشند در جایی که جای فریاد است. و از خدای تبارک و تعالی می‏خواهم که همه ما را بیدار کند و همه مسلمین را بیدار کند، و توجه آنها را به مصالح اسلام و به مصالح مسلمین بیشتر بکند. و امیدوارم که دولتهای منطقه هم به خود بیایند و از تبلیغات سوئی که این آخوندها می‏کنند، خودشان را کنار بکشند، و از تبلیغات سوئی که امریکا و عمال او می‏کنند خودشان را کنار بکشند و با یک وحدت کلمه بروند تا اینکه اسلام را از دست این خونخوارها نجات بدهند، و بلاد مسلمین را از دست این اشخاصی که می‏خواهند ببلعند همه بلاد مسلمین را، نجات بدهند.

خدای تبارک و تعالی به همه ما و به همه شما توفیق عنایت کند که این اعیاد را با آشنایی به اسلام و احکام اسلام عید بگیریم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 47 ـ 52)

ـ حکم ابقای آقای میر حسین موسوی در مقام نخست وزیری و مخالفت با استعفای ایشان (1367)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب آقای موسوی، نخست وزیر محترم.

نامه استعفای شما باعث تعجب شد.

حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لا اقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می‏گذاشتید.

در زمانی که مردم حزب اللَّه برای یاری اسلام فرزندان خود را به قربانگاه می‏برند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخست‏وزیری، در چهارچوب اسلام و قانون اساسی، به خدمت خود ادامه دهید.[19] در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمی‏رسید، چون گذشته عمل می‏شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود رأی دهد.

تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است، که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد در اختیار دولت قرار خواهد داد.

همه باید به خدا پناه بریم؛ و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند.

مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیده‏اند، این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت.

از آنجا که من به شما علاقه‏مندم، ان شاء اللَّه عند الملاقاة مسائلی است که گوشزد می‏نمایم. و السلام. 15/ 6/ 67

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 123 ـ 124)



[1] - سوره بنی اسرائیل، آیه 81:« همانا باطل نابود شدنی است».

[2] - سوره نساء، آیه 76:« اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد می‏کنند.»

[3] - زلزال، آیه 7:« هر کس به قدر ذره‏ای که کار نیک کرده، آن را خواهد دید».

[4] - اول جوانی.

[5] - بخشی از آیه 97 سوره مائده:« خداوند خانه کعبه را خانه احرام قرار داد( و حرمت آن را واجب کرد) برای نگهبانی و ایستادگی مردم»

[6] - جمع وافد: هیأت نمایندگی و اعزامی.

[7] - واعظان و آخوندهای درباری

[8] - نامبارک و شوم.

[9] - اشاره است به آیه 103 سوره آل عمران:« وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید

[10] - ساعت 20: 20 دقیقه روز 14/ 6/ 1360 بر اثر انفجار بمب آتشزای قوی که به وسیله تروریستهای عضو گروهک منافقین در محل دادستانی کل انقلاب اسلامی( تهران) نصب شده بود، آقای علی قدوسی،( دادستان کل انقلاب) به شهادت رسید.

[11] - آقای وحید دستجردی، رئیس کل شهربانی جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ 8/ 6/ 1360 در جریان بمبگذاری منافقین که منجر به شهادت رئیس جمهور( محمد علی رجایی) و نخست وزیر( محمد جواد باهنر) گردیده بود، بشدت دچار سوختگی و جراحت شد و سرانجام بر اثر شدت جراحات وارده در تاریخ 14/ 6/ 1360 به درجه رفیع شهادت و لقاء اللَّه واصل گردید. پیکر پاک شهید قدوسی و شهید دستجردی در تاریخ 15 شهریور 1360 در مراسمی با شکوه و با حضور انبوه جمعیت عزادار از مدرسه عالی شهید مطهری تهران تشییع شد.

[12] - ستاد بزرگداشت« هفته جنگ» تحمیلی عراق علیه ایران

[13] - تفصیلی، جامع الأطراف.

[14] -« امین جُمَیِّل» رئیس جمهور پیشین لبنان، وی پسر« پیِر جُمَیِّل» رهبر فالانژهای لبنان است

[15] - اسحاق شامیر، نخست وزیر پیشین رژیم اشغالگر قدس.

[16] - خداوندا ستمکاران را با ستمکاران مشغول کن.

[17] - سوره جمعه، آیه 2

[18] - ذخیره؛ اندوخته.

[19] - آقای میر حسین موسوی که یکی از کارگزاران امین و مورد علاقه و حمایت امام خمینی در طول دوران تصدی پست نخست‏وزیری در حساسترین و دشوارترین مراحل تاریخ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، پس از دریافت نظر امام خمینی طی نامه‏ای استعفای خویش را پس گرفت. متن نامه ایشان بدین قرار است:« بسم اللَّه الرحمن الرحیم. محضر مبارک مقام رهبری، حضرت امام خمینی- مد ظله العالی- ضمن تقدیم سلام و تحیات، پیام پدرانه و هشدار دهنده حضرت عالی را به گوش جان شنیدم. این جانب عزت و مصلحت را در تبعیت از مقام معظم رهبری می‏دانم و استعفای خود را که با انگیزه دلسوزی برای اسلام و انقلاب و مصلحت کشور تقدیم نموده بودم، پس می‏گیرم. مسائل و مواردی که چاره‏جویی آنها را به مصلحت کشور می‏دانم، حضوراً عرض می‏کنم و در هر حال مطیع امر رهبری به عنوان یک مرید و مقلد بوده و هستم. میر حسین موسوی، نخست وزیر».

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.