کد مطلب: 3905 | تاریخ مطلب: 26/05/1400
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

امروز با امام: بیست وششم مرداد

امروز با امام: بیست وششم مرداد

ـ نامه به آقای سید مرتضی پسندیده درباره شهریه و هزینه ساختمان مدرسه کویته (1355)

ـ نامه به خانم فریده مصطفوی؛ خانوادگی (1355)

ـ نامه به خانم فرشته اعرابی؛ خانوادگی (1355)‏

ـ سخنرانی در جمع مردم؛ تأسیس حزب مستضعفین و هشدار به گروهکها (1358)

ـ حکم انتصاب آقای امام جمارانی به سمت نماینده ولی فقیه در اوقاف (1359)

ـ حکم انتصاب آقای نظام زاده به سمت نماینده ولی فقیه در اوقاف (1359)

ـ سخنرانی در جمع اهالی اردبیل و دشت مغان؛ تلاش دشمن برای دلسرد کردن مردم (1359)

ـ نامه به وزیر مسکن؛ تأیید لزوم هماهنگی بنیاد مسکن با این وزارتخانه (1359)

ـ سخنرانی در جمع بانوان اردبیل؛ تأثیر حضور بانوان در صف مقدم نهضت (1359)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان مؤسسه اطلاعات؛ رسالت مطبوعات (1362)

امروز با امام: بیست‌وششم مرداد

 

ـ نامه به آقای سید مرتضی پسندیده درباره شهریه و هزینه ساختمان مدرسه کویته (1355)

«بسمه تعالی

به عرض حضور مبارک می‏رساند سلامت و سعادت و صبر حضرت عالی را از خداوند تعالی خواستار است. مرقومات محترمه جواب داده شده است. اینک مکتوبی از آقای شریعت‏[1] رسید که لازم شد مطالب ایشان را به عرض برسانم:

1- مرقوم داشته‏اند شهریه مدرسه کویته‏[2] را تا کنون داده‏ام و تا دو- سه ماه دیگر هم می‏توانم بدهم لکن محتاج به کمک از قم است و تا کنون کمک نشده؛ حضرت عالی با ایشان مکاتبه فرمایید به هر نحو ممکن است، و در شهریه کمک فرمایید.

2- در ساختمان مدرسه، ایشان تأکید کرده‏اند که لازم است؛ و ترکش موجب بعض مفاسد است. حضرت عالی بتدریج آن مقدار را به ایشان پس از مکاتبه برسانید. از حضرت عالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 162)

ـ نامه به خانم فریده مصطفوی؛ خانوادگی (1355)

«بسمه تعالی‏

دختر عزیزم‏

نامه محبت‏آمیز در تسلیت فوت برادر عزیزم‏[3] واصل، تحمل این مصایب بر من مشکل، خصوصاً که حاضر نیستم و در غربت می‏گذرانم. خداوند شما فرزندان عزیزم را حفظ کند. سلامت همه را از خداوند تعالی خواستارم.

از خانم‏[4] نامه‏ای جز آن دو نامه اول نرسیده است؛ گر چه به وسیله شما از سلامتشان مطلعم. خداوند ایشان را برای شما و شماها را برای او حفظ کند. من با تأثرات فوق العاده روزشماری می‏کنم. اگر جناب آقای اعرابی آمده‏اند سلام برسانید. به خانم و آبجی‏[5] و دیگران سلام برسانید. از سلامت خودتان مطلعم کنید. و السلام علیک.

پدرت‏

کاغذ جوف را به آقای عمو[6] برسانید. در پاکت بگذارید.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 163)

ـ نامه به خانم فرشته اعرابی؛ خانوادگی (1355)[7]

«بسمه تعالی‏

فرشته عزیزم‏

دختر مهربانم، نامه تسلیت‏آمیز[8] واصل شد. من نیز به شما و سایر فامیل تسلیت عرض می‏کنم. خداوند شما عزیزان را نگه دارد. ما بحمد اللَّه سلامت هستیم، گرچه حوادث ناگوار راحت نمی‏گذارد. از خداوند تعالی صبر و تحمل خواستارم. و السلام علیک. پدرت.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 164)

ـ سخنرانی در جمع مردم؛ تأسیس حزب مستضعفین و هشدار به گروهکها (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من از ملتها و دولتهایی که در این ندای اسلامی با ما موافقت کردند و لبیک به ندای اسلام دادند تشکر می‏کنم؛ و سلامت و تأیید همه را از خداوند تعالی خواستارم.

روز قدس یک روز اسلامی است، و یک بسیج عمومی اسلامی بود. و من امیدوارم که این امر مقدمه باشد از برای یک «حزب مستضعفین» در تمام دنیا. و من امیدوارم که یک حزب به اسم «حزب مستضعفین» در تمام دنیا به وجود بیاید، و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند، و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند، و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالَم ظلم کنند، و ندای اسلام را و وعده اسلام را- که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و «وراثت ارض» برای مستضعفین است- متحقق کنند. تا کنون مستضعفین متفرق بودند، و با تفرقه، کاری انجام نمی‏گیرد. اکنون که نمونه‏ای از پیوند مستضعفین در بلاد مسلمین تحقق پیدا کرد، این نمونه باید به یک سطح وسیعتری، در تمام قشرهای انسانهای تاریخ، تحقق پیدا کند به اسم «حزب مستضعفین»، که همان «حزب اللَّه» است و موافق اراده خدای تبارک و تعالی است که مستضعفین، وارث ارض باید بشوند. ما از جمیع مستضعفین عالَم دعوت می‏کنیم که با هم در «حزب مستضعفین» وارد بشوند، و مشکلات خودشان را با دست جمع و اراده مصمم عمومی رفع کنند؛ و هر مسئله‏ای که در هر جا و در هر ملتی پیش می‏آید به وسیله «حزب مستضعفین» رفع بشود.

من باید با کمال تأسف عرض کنم که یک اشتباه دولتها و ملتهای اسلام، و خصوصاً دولتها و ملتهای عرب کردند؛ و یک اشتباه هم در ایران ما کردیم. اشتباهی که همه مسلمین، خصوصاً ملتها و دولتهای عرب کردند این بود که مهلت دادند که اسرائیل و اغراض شخصیه دولتها مانع شد از اینکه صدای اسرائیل را در همان اول خفه کنند و نگذارند قدرت پیدا بکند. و مع الأسف به نصیحتهای ما که در طول بیست سال یا قدری کمتر فریاد زدیم و آنها را دعوت کردیم به اتحاد بر ضد اسرائیل، اغراض مانع شد از اینکه اجابت کنند. مهلت دادند تا اینکه مطلب به اینجا رسید که الآن دست تعدی او دراز شده است، و جنوب لبنان را به آتش می‏کشد و فلسطین را می‏خواهد عقب بزند، و ما گفته‏ایم مکرر که اسرائیل- این جرثومه فساد- اکتفا به قدس، اکتفا به بیت المقدس، نخواهد کرد. و اگر مهلت داده شود، تمام دوَل اسلامی در معرض خطر است. اشتباه سابق باید جبران بشود به اتحاد مسلمین و تشکیل «حزب مستضعفین» بر ضد مستکبرین- که در رأس آنها امریکای جانی است، و نوکر بسیار فاسد او که اسرائیل است. این اشتباه دوَل اسلامی و اعراب خصوصاً بود و باید جبران کنند این اشتباه را، و در پیشگاه خدای تبارک و تعالی توبه کنند.

اگر انقلابی عملی شده بود، فتنه‏انگیزان به جای خود می‏نشستند

و اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد، و دولت انقلابی و ارتش انقلابی و پاسداران انقلابی، هیچ یک از اینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‏های دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمی‏آمد. من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر می‏خواهم، خطای خودمان را عذر می‏خواهم. ما مردم انقلابی نبودیم، دولت ما انقلابی نیست، ارتش ما انقلابی نیست، ژاندارمری ما انقلابی نیست، شهربانی ما انقلابی نیست، پاسداران ما هم انقلابی نیستند؛ من هم انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی‏دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می‏کردیم. تمام جبهه‏ها را ممنوع اعلام می‏کردیم. یک حزب، و آن «حزب اللَّه»، حزب مستضعفین.

و من توبه می‏کنم از این اشتباهی که کردم، و من اعلام می‏کنم به این قشرهای فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جای خودشان ننشینند، ما به طور انقلابی با آنها عمل می‏کنیم. مولای ما، امیر المؤمنین- سلام اللَّه علیه- آن مرد نمونه عالَم، آن انسان به تمام معنا انسان، آنکه در عبادت آن طور بود و در زهد و تقوا آن طور و در رَحم و مروت آن طور و با مستضعفین آن طور بود، با مستکبرین و با کسانی که توطئه می‏کنند شمشیر را [می‏کشید و] می‏کشت. هفتصد نفر را در یک روز- چنانچه نقل می‏کنند- از یهود بنی قُرَیْظَه- که نظیر اسرائیل بود و اینها از نسل آنها شاید باشند- از دم شمشیر گذراند! خدای تبارک و تعالی در موضع عفو و رحمتْ رحیم است. و در موضع انتقام، انتقامجو. امام مسلمین هم این طور بود، در موقع رحمت، رحمت؛ و در موقع انتقام، انتقام. ما نمی‏ترسیم از اینکه در روزنامه‏های سابق، در روزنامه‏های خارج از ایران، برای ما چیزی بنویسند. ما نمی‏خواهیم وجاهت در ایران، در ...، در خارج کشور پیدا بکنیم. ما می‏خواهیم به امر خدا عمل کنیم، و خواهیم کرد.

أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ.[9] این توطئه گرها در صف کفار واقع هستند. این توطئه گرها در کردستان و غیر آن در صف کفار هستند، با آنها باید با شدت رفتار کرد. دولت با شدت رفتار کند، ژاندارمری با شدت رفتار کند؛ ارتش با شدت رفتار کند. اگر با شدت رفتار نکنند، ما با آنها با شدت رفتار می‏کنیم. ما با خود همینها، با خود همینها که مسامحه بکنند، اگر مسامحه بکنند، با شدت رفتار می‏کنیم. مسامحه حدودی دارد، جلب وجاهت حدودی دارد. مصالح مسلمین را نمی‏گذارند به این امور از بین برود. دادستان انقلاب موظف است مجلاتی که بر ضد مسیر ملت است و توطئه‏گر است تمام را توقیف کند، و نویسندگان آنها را دعوت کند به دادگاه و محاکمه کند. موظف است کسانی که توطئه می‏کنند و اسم «حزب» روی خودشان می‏گذارند، رؤسای آنها را بخواهد و آنها را محاکمه کند. ما باز تا چندی مهلت می‏دهیم به این قشرهای فاسد؛ و این اعلام آخر است و اگر چنانچه در کار خودشان تعدیل نکنند و به ملت برنگردند و دست از توطئه‏ها برندارند، خدا می‏داند انقلابی عمل می‏کنم. می‏آیم تهران و رؤسایی که مسامحه می‏کنند با آنها انقلابی عمل می‏کنم. قشرهایی از ارتش که اطاعت از بالاترها نمی‏کنند و امر آنها را اطاعت نمی‏کنند باید بدانند که من با آنها اگر آمدم، انقلابی عمل می‏کنم. عذرها را کنار بگذارید! بروید فاسدها را سرکوب کنید، بروید توطئه گرها را سرکوبی کنید؛ مسامحه نکنید! دولت مسامحه نکند، ارتش مسامحه نکند، ژاندارمری مسامحه نکند؛ پاسداران مسامحه نکنند.

من باز از همه قشرهای ملت، از همه روشنفکران، از همه احزاب، از همه دستجات و گروهها- گروهها که مع الأسف تا کنون شاید دویست گروه پیدا شده باشد!- تقاضا می‏کنم که مسیرتان، مسیر ملت و مسیر اسلام باشد، به ملت بپیوندید؛ صلاح شما در این است که به ملت بپیوندید. اگر خدای نخواسته این نهضت عقب بزند، شماها هم فدای غلطکاریهای خودتان خواهید شد. لکن نهضت ما عقب نخواهد زد و نهضت ما به پیش می‏رود، و باید سایر ملتها از نهضت ما عبرت بگیرند؛ و حکومتها از حکومت سابق ما و از وضعی که برای او پیش آمد، عبرت بگیرند.

ملت افغانستان از ایران عبرت بگیرد، و این فاسدها را- که مردم را به خون و خاک می‏کِشند- به سر جای خودشان بنشانند. ارتش افغانستان به ملت بپیوندد. حکم اسلام است. ادارات دولتی افغانستان همان طوری که ادارات ما به ملت پیوستند به ملت بپیوندند؛ ژاندارمری آنجا به ملت بپیوندد و این فاسد[10] را بیرون کند. ما امیدواریم که با وحدت کلمه مسلمین مسائل اسلام، مسائل فلسطین، مسائل افغانستان، حل بشود.

من از خدای تبارک و تعالی سلامت و توفیق مسلمین را خواستارم. و از خدای تبارک و تعالی خواهانم که مستضعفین را بر مستکبرین غلبه بدهد و زمین را به آنها به ارث عنایت فرماید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏9، ص: 280 ـ 284)

ـ حکم انتصاب آقای امام جمارانی به سمت نماینده ولی فقیه در اوقاف (1359)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب حجت الاسلام آقای حاج سید مهدی امام جمارانی- دامت افاضاته‏

از آنجا که بنا به تصویب شورای انقلاب مقرر گردیده تا در شورای مرکزی اوقاف دو نفر روحانی شرکت داشته باشند که با سایر اعضای این شورا امور اوقاف را زیر نظر بگیرند، لذا جنابعالی را به سمت نماینده خود و به عنوان یکی از این دو روحانی در شورای مزبور انتخاب می‏نمایم و امید است در این امر مهم از هیچ گونه کوششی فروگذار ننمایید و با همکاری و همگامی با سایر برادران عضو شورای مرکزی و کارمندان اوقاف، به بهترین وجه از موقوفات نگهداری نمایید. از خدای تعالی توفیق و تأیید جنابعالی را در هر چه اسلامی‏تر کردن اداره اوقاف مسألت دارم. ضمناً لازم است در هر ماه اعضای مزبور و سایر کارمندان محترم گزارشی از وضع سازمان اوقاف به جنابعالی تسلیم و به اطلاع این جانب برسانید. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 122)

ـ حکم انتصاب آقای نظام زاده به سمت نماینده ولی فقیه در اوقاف (1359)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب حجت الاسلام آقای شیخ محمد علی نظام زاده- دامت افاضاته‏

از آنجا که بنا به تصویب شورای انقلاب مقرر گردیده تا در شورای مرکزی اوقاف دو نفر روحانی شرکت داشته باشند که با سایر اعضای این شورا امور اوقاف را زیر نظر بگیرند، لذا جنابعالی را به سمت نماینده خود و به عنوان یکی از دو روحانی در شورای مزبور انتخاب می‏نمایم. و امید است در این امر مهم از هیچ گونه کوششی فروگذار ننمایید و با همکاری و همگامی با سایر برادران عضو شورای مرکزی و کارمندان اوقاف به بهترین وجه از موقوفات نگهداری نمایید. از خدای تعالی توفیق و تأیید جنابعالی را در هر چه اسلامی‏تر کردن اداره اوقاف مسألت دارم. ضمناً لازم است در هر ماه اعضای مزبور و سایر کارمندان محترم گزارشی از وضع سازمان اوقاف به جنابعالی تسلیم و به اطلاع این جانب برسانید. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 123)

ـ سخنرانی در جمع اهالی اردبیل و دشت مغان؛ تلاش دشمن برای دلسرد کردن مردم (1359)

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏]

از خداوند تعالی عظمت اسلام و سلامت مسلمین و خصوص برادران آذربایجانی و شما عزیزان شهرستان اردبیل و اطراف اردبیل را خواستارم. بعضی از کسانی که می‏خواهند این نهضت اسلامی و این انقلاب الهی به ثمر نرسد، گاهی می‏گویند که شور مردم کم شده است، مردم در اول انقلاب شور زیاد داشتند ولی حالا آن طور نیست و این سمپاشی است در بین ملت. مگر اول انقلاب برای خدا بود و حالا برای خدا نیست که در اول انقلاب، شور زیاد باشد و حالا چون برای خدای نیست، کم باشد؟ از اول انقلاب تا حالا هر چه بوده است برای خدای تبارک و تعالی بوده است. یک مملکتی که می‏رفت به طرف جاهلیت، می‏رفت که احکام قرآن و اسلام فراموش بشود و می‏رفت به اینکه مصالح این مملکت پایمال بشود، خزاین مملکت به جیب اجانب برود، ملت ما قیام کرد برای خدا و برای احیای احکام الهی و با شور و شعف به میدان رفت و با دادن فداییان بسیار و شهدای بیشمار غلبه کرد بر کفر و نفاق و دست ابرقدرتها را از این کشور کوتاه کرد. و این برای اسلام بود و برای خدا. یک کشوری که برای خدا قیام کرده است، برای خدا هم پایدار می‏ماند و برای خدا هم ادامه می‏دهد. و لهذا، این اشخاصی که پیش خودشان می‏نشینند حساب می‏کنند، یا بیحساب می‏خواهند این کشور را به خیال خودشان نگذارند به پیش برود و این انقلاب را نگذارند که گرم بماند و پر شور، اینها یک مطالبی را عنوان می‏کنند و منتشر می‏کنند. آن چه شده است که شما جوانان عزیز را از راه دور به این منزل حقیر کشانده است؟

این چه احساسی است که بانوان محترم و جوانهای عزیز را از آن طرف کشور آورده است و در یک همچو جایی تا مواجه بشوم با آنها و آنها هم مواجه با ما بشوند و درد دلهایی که آنها دارند و ما داریم در میان بگذاریم؟ غیر از شور اسلامی است؟ غیر اسلام اصلًا مطرح است پیش شما؟ شما برای یک تخت و تاجی اینجا آمده‏اید؟ برای یک استفاده مادی اینجا آمدید؟ می‏دانید که این حرفها در اینجا نیست. شما برای خدا و برای رضای خدا و پیشرفت اسلام می‏خواهید به بدخواهان ارائه بدهید که همان شوری که در اول انقلاب بود و ما را به میدانها کشاند، و دشمنان اسلام را از ایران بیرون راند، حالا هم هست؛ برای اینکه اسلام همان اسلام است، انقلاب اسلامی هم همان انقلاب اسلامی است. و بحمد اللَّه تا کنون هم با بهترین وجه این مطالب اسلامی یعنی، اساس حکومت اسلامی با بهترین وجه تحقق پیدا کرده است و ملت خودش است که سرنوشت خودش را به دست دارد. این طور نیست که ملت ما از همه چیز بیخبر باشد و سرنوشتش را در کاخ سفید برایش طرح بکنند یا در کرملین. خود ملت است که با رأی خودش رئیس جمهور تعیین می‏کند. جمهوری اسلامی را رأی به آن می‏دهد و با رأی خودش که متمرکز است در مجلس، دولت را تعیین خواهد کرد و همه امور دست خود ملت است. امروز مثل زمان رژیم طاغوتی نیست که ملت هیچکاره باشد و همه امور دست یک نفر یا یک عده باشد. ملت همه کاره است و همه هم با رأی خود ملت است و همه چیزها هم به نفع ملت است ان شاء اللَّه.

اینها که تفاله آن رژیم سابق یا طرفداران امریکا یا شوروی هستند و یک ریشه‏های گندیده‏ای از آنها باقی مانده است، کوشش می‏کنند که مسائل را یکجوری طرح بکنند که ملت ما را از این انقلاب دلسرد کنند. مگر این انقلاب برای این بوده است که یک خانه‏ای به مردم بدهد؟ یک کسب و کاری برای مردم ایجاد کند؟ این انقلاب برای خدا بوده است و برای اسلام.

ملت ما دید که اسلام دارد به دست طوایف مختلفی که طمع دارند بر این کشور و طمع دارند بر ذخایر این کشور، دارد اسلام از بین می‏رود؛ آنها با اهدای خون جوانان خودشان و با زیانهای زیادی که دیدند، قیام کردند برای اسلام. اگر قیام کرده بودند برای اینکه به نوایی برسند و حالا مثلًا نرسیده‏اند البته دلسرد می‏شوند. اما کسی که برای خدا قیام کرده است، خدا همیشه هست و احکام اسلام همیشه هست و شما جوانها و شما عزیزانی که در اطراف مملکت هستید، همیشه برای اسلام هستید. و آذربایجان همیشه سنگر این کشور بوده است و حالا هم این سنگر هست، این سنگر تا آخر هم هست.

من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که شما عزیزان را که از راه دور آمدید حفظ کند و شما را برای ما نگه دارد. و شما هم توجه داشته باشید به اینکه کشور از خود شماست و هر چه زحمت بکشید در این کشور، برای برادران خودتان و برای خودتان زحمت کشیدید. این طور نیست که شما زحمت بکشید و دیگران چیزهایی را که شما زحمت کشیده‏اید به جیب خودشان بکشند. امروز بحمد اللَّه اسلام در اینجا قوه پیدا کرده است و ان شاء اللَّه احکام اسلام هم پیاده خواهد شد و دولت اسلامی هم قدرت خودش را با پشتیبانی شما دارد و از هیچ یک از این قدرتهایی که در عالم هستند و ارعاب می‏کنند ملت ما را، ما نمی‏ترسیم؛ برای اینکه ما برای خدا قیام کردیم. ملت ما برای خدا قیام کرده است و ملتی که برای خدا قیام کند از هیچ چیز نمی‏ترسد و آسیب نمی‏بیند. و خدا با شماست و نگهدار شما.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 124 ـ 126)

ـ نامه به وزیر مسکن؛ تأیید لزوم هماهنگی بنیاد مسکن با این وزارتخانه (1359)

 [بسمه تعالی. خدمت رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی- دام ظله العالی‏

با توجه به نیاز مبرم مستضعفین و محرومان به مسکن و سیاستهای مختلف و متعددی که از آغاز برای حل آن در پیش گرفته شده و بعضاً موجب تشدید بحران و هجوم مردم به تهران برای گرفتن خانه شده است، ضرورت دارد که یک سیاست هماهنگ و روشن از سوی دولت جهت حل آن اتخاذ گردد.

علی هذا اقتضا دارد بنیاد مسکن که یک مؤسسه اسلامی- خدماتی است و همچنین دفتر معاملات مسکن که زیر نظر هیأت امنای بنیاد مسکن فعالیت می‏نماید در چهارچوب سیاستهای هماهنگ با وزارت مسکن و به صورت یک بازوی قوی برای کارهای اجرایی در خدمت مستضعفان و محرومان از نظر مالی و اجرایی و به شیوه جهاد سازندگی زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی عمل نماید. لذا استدعا دارد در این مورد ارشاد و راهنمایی و دستورات لازم امر به صدور فرمایند].

بسمه تعالی‏

موافقت شد. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 127)

ـ سخنرانی در جمع بانوان اردبیل؛ تأثیر حضور بانوان در صف مقدم نهضت (1359)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

شما بانوان محترم که از راه دور آمدید، خوش آمدید و خداوند ان شاء اللَّه، شما را سعادتمند فرماید. ملتی که بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی هست آسیب نخواهد دید. ملتی که [بانوانش‏] در میدانهای جنگ با ابرقدرتها و با مواجه شدن با قوای شیطانی قبل از مردها در این میدانها حاضر شده‏اند پیروز خواهد شد. ملتی که شهید در راه اسلام، هم از بانوان دارد و هم از مردها و شهادت را هم بانوان طلب می‏کنند و هم مردها، آسیب نخواهد دید.

ما امیدواریم به این سیل خروشان ملت که در جلوی آنها بانوان محترم که ارزشمندترین قشرهای ملت هستند و برای پیشبرد آمال اسلامی مجاهدت می‏کنند؛ به ملت ایران تبریک عرض می‏کنم. و باک از هیچ قدرتی نداریم؛ برای اینکه یک ملتی که زن و مردش برای جانفشانی حاضرند و طلب شهادت می‏کنند، هیچ قدرتی با آن نمی‏تواند مقابله کند.

قدرت شما قدرت الهی است. شما بانوان محترم برای خدا قیام کردید و برای خدا در این قیام پایدار هستید و آسیب نخواهید دید.

هر چه می‏توانید این صفهای خودتان را فشرده‏تر کنید و انقلاب را حفظ کنید و به پیش بروید. گوش به حرفهای مفسدینی که می‏خواهند بین شماها تفرقه بیندازند یا شما را از انقلاب دلسرد کنند، ندهید که اینها بلندگوهای شیطان هستند و خدای تبارک و تعالی آنها را ان شاء اللَّه سرکوب خواهد کرد.

من از شما بانوان محترم قدردانی می‏کنم و تشکر می‏کنم که از راههای دور به اینجا تشریف آوردید. خداوند ان شاء اللَّه شما را عزیز و عظیم و مرفه قرار دهد و شما را برای مسلمین و اسلام حفظ کند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 128)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان مؤسسه اطلاعات؛ رسالت مطبوعات (1362)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

من با آقای «دعایی»[11] سابقه طولانی دارم، خدمت‏هایی که ایشان در عراق و ایران کرده‏اند نباید فراموش کرد. امیدوارم خداوند تعالی به همه شما توفیق دهد تا در آنجا به خدمتتان ادامه دهید. من نباید از شما تشکر کنم، امیدوارم خداوند تبارک و تعالی از همه شما تقدیر کند.

وضع کشور را در گذشته دیدید که چگونه بود، تمام چیزها در جهت اسلام‏زدایی بود، خصوصاً مطبوعات که وضعی داشتند که اگر مهلت پیدا می‏کردند طولی نمی‏کشید که همه چیز را از بین می‏بردند. امیدوارم با همت آقایان همه آن انحرافات از بین برود.

مطبوعات باید یک مدرسه سیار باشند تا مردم را از همه مسائل بخصوص مسائل روز آگاه نمایند، و به صورتی شایسته از انحرافات جلوگیری کنند، و اگر کسی انحرافی دید با آرامش در رفع آن بکوشد. بطور کلی مطبوعات باید یک بنگاه هدایت باشند، یعنی به صورتی که اگر دست مردم بیفتد مردم هدایت شوند، بخصوص روزنامه‏هایی مثل اطلاعات و کیهان و جمهوری اسلامی و آزادگان، باز تکرار می‏کنم دنبال این نباشید که من از شما تشکر کنم، تقدیر و تشکر من فانی است و از بین می‏رود. آنچه که باید همگی در نظر بگیریم رضای حق تعالی است، و آنچه وظیفه من است دعاست. امیدوارم موفق و مؤید باشید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 61)



[1] - نماینده امام خمینی در پاکستان.

[2] - مرکز ایالت بلوچستان پاکستان.

[3] - آقای هندی، برادر امام خمینی.

[4] - همسر امام خمینی.

[5] - خانم صدیقه مصطفوی، دختر بزرگ امام خمینی.

[6] - آقای سید مرتضی پسندیده.

[7] - نوه دختری امام خمینی.

[8] - به مناسبت درگذشت آقای هندی، برادر امام خمینی.

[9] - بخشی از آیه 29 سوره فتح:« سخت‏دلند بر کافران و مهربانانند در میان خویش».

[10] - نورمحمد تره کی، رئیس جمهور دست نشانده روسها در افغانستان.

[11] - آقای سید محمود دعایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و نماینده امام و سرپرست روزنامه اطلاعات

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.