امروز با امام: 23 فروردین
ـ تلگراف تشکر از همدردی آقای محسن طباطبایی حکیم؛ حمله به مدرسه فیضیه (1342)
«نجف، حضرت آیت اللَّه حکیم- دامت برکاته و عَلت کلمتُه
تلگراف محترم در تسلیت فاجعه عظمی موجب تشکر گردید. امید است با وحدت کلمه علمای اعلام اسلام و مراجع وقت- کثّر اللَّه أمثالهم- حفظ استقلال مملکت و قطع دست اجانب را نموده، از حریم اسلام و قرآن کریم دفاع کرده، نگذاریم دست خیانت به احکام مسلّمه اسلام دراز شود. ما میدانیم با هجرت مراجع و علمای اعلام- أعلَی اللَّه کلمتَهم[1]- مرکز بزرگ تشیع در پرتگاه هلاکت افتاده و به دامن کفر و زندقه کشیده خواهد شد، و برادران ایمانی عزیز ما در شکنجه و عذاب الیم واقع خواهند شد. ما میدانیم با این هجرت، تغییرات و تحولات عظیمی روی خواهد داد که ما از آن بیمناکیم. ما عجالتاً در این آتش سوزان به سر برده و با خطرهای جانی صبر نموده، از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلام دفاع میکنیم؛ و تا سر حد امکان مراکز روحانیت را حفظ نموده، امر به آرامش و سکوت مینماییم؛ مگر آنکه دستگاه جبار راهی را بخواهد طی کند که ما را ناگزیر به مطالبی کند که به خدای تبارک و تعالی از آن پناه میبریم. این جانب دست اخلاص خود را به سوی جمیع مسلمین، خصوصاً علمای اعلام و مراجع عظام- أطال اللَّه بقاءَهم[2]- دراز کرده، و از عموم طبقات برای صیانت احکام اسلام و استقلال ممالک اسلامی استمداد میکنم. و اطمینان دارم با وحدت کلمه مسلمین، سیَّما علمای اعلام، صفوف اجانب و مخالفین درهم شکسته، و هیچ گاه به فکر تجاوز به ممالک اسلامی نخواهند افتاد. ما تکلیف الهی خود را ان شاء اللَّه ادا خواهیم کرد؛ و به إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ[3] نایل خواهیم شد: یا قطع دست خائنین از حریم اسلام و قرآن کریم؛ و یا جوار رحمت حق جلّ و علا
: إنی لا أری الموت إلا سعادة و لا الحیاة مع الظالمین إلا برما[4].
اینک دستگاه جبار برای اطفای نور حق به هر وسیله در کوشش است. وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ[5] روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج1، ص: 182 ـ 183)
ـ تلگراف به آقای آخوند و تکذیب خبر موافقت روحانیون با اعمال خلاف شرع رژیم شاه (1343)
«حضرت آیتاللَّه آقای آخوند- دامت برکاته- همدان
پس از اهدای تهنیت مقرر فرمایند مندرجات سرمقاله اطلاعات سهشنبه 18 فروردین منتشر در تهران را جداً تکذیب نمایند. مستدعی [است] مراتب تشکر حقیر را از علمای اسلام و فضلای مدارس و خطبای محترم و عموم بازرگانان و اصناف محترم امر به ابلاغ فرمایند. خمینی» (صحیفه امام، ج21، ص: 518)
ـ تلگراف آقای حسین خادمی؛ تکذیب سرمقاله روزنامه اطلاعات (1343)
«حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای خادمی- دامت برکاته- اصفهان
از مساعی جمیله جنابعالی متشکر. توفیق علمای اسلام را در احقاق حق و ابطال باطل خواستار است. مستدعی است مراتب تشکر این جانب را به حضرات حجج اسلام- دامت برکاتهم- ابلاغ، لازم است مندرجات روزنامه اطلاعات سه شنبه 18 فروردین را جداً امر به تکذیب فرمایید. خمینی» (صحیفه امام، ج1، ص: 280)
ـ تلگراف آقای حسین نوری همدانی؛ تکذیب سرمقاله روزنامه اطلاعات (1343)
«مخاطب: انواری همدانی، حسین
حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقا شیخ حسین همدانی[6]- دامت برکاته- نجف از عواطف حضرات علمای اعلام و حجج اسلام- اعلی اللَّه کلمتهم- متشکر. مراتب اخلاص حقیر را به عموم آقایان ابلاغ فرمایید. توفیق حضرات علمای اسلام را در احقاق حق و ابطال باطل خواستار است. مستدعی است مندرجات اطلاعات 18 فروردین را جداً تکذیب فرمایند. و السلام علیکم. خمینی» (صحیفه امام، ج1، ص: 281)
ـ تلگراف آقای احمد اهری؛ تکذیب سرمقاله روزنامه اطلاعات (1343)
«حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ احمد اهری- دامت برکاته- تبریز
از عواطف کریمه حضرات حجج اسلام- دامت برکاتهم- متشکر. مستدعی است مراتب اخلاص حقیر را به جامعه علمیه ابلاغ فرمایید. توفیق علمای اسلام را در احقاق حق و ابطال باطل خواستار است. لازم است مندرجات اطلاعات سه شنبه 18 فروردین منتشر در تهران جداً تکذیب شود. خمینی» (صحیفه امام، ج1، ص: 282)
ـ تلگراف تشکر از سید علی نقی طبسی حائری؛ تبریک بازگشت امام به قم (1343)
«قم- مشهد شماره 389 18 23/ 1
جناب حجت الاسلام آقای حاج آقای حاج سید علی نقی طبسی- دامت افاضاته مشهد- گوهرشاد
از تفقد جنابعالی متشکر. خمینی» (صحیفه امام، ج1، ص: 283)
ـ تلگراف آقای حسین نوری همدانی؛ تکذیب سرمقاله روزنامه اطلاعات (1343)
«حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقا شیخ حسین همدانی[7]- دامت برکاته- نجف از عواطف حضرات علمای اعلام و حجج اسلام- اعلی اللَّه کلمتهم- متشکر. مراتب اخلاص حقیر را به عموم آقایان ابلاغ فرمایید. توفیق حضرات علمای اسلام را در احقاق حق و ابطال باطل خواستار است. مستدعی است مندرجات اطلاعات 18 فروردین را جداً تکذیب فرمایند. و السلام علیکم. خمینی» (صحیفه امام، ج1، ص: 281)
ـ تلگراف آقای احمد اهری؛ تکذیب سرمقاله روزنامه اطلاعات (1343)
«حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ احمد اهری- دامت برکاته- تبریز
از عواطف کریمه حضرات حجج اسلام- دامت برکاتهم- متشکر. مستدعی است مراتب اخلاص حقیر را به جامعه علمیه ابلاغ فرمایید. توفیق علمای اسلام را در احقاق حق و ابطال باطل خواستار است. لازم است مندرجات اطلاعات سه شنبه 18 فروردین منتشر در تهران جداً تکذیب شود. خمینی» (صحیفه امام، ج1، ص: 282)
ـ تلگراف تشکر از سید علی نقی طبسی حائری؛ تبریک بازگشت امام به قم (1343)
«قم- مشهد شماره 389 18 23/ 1
جناب حجت الاسلام آقای حاج آقای حاج سید علی نقی طبسی- دامت افاضاته مشهد- گوهرشاد
از تفقد جنابعالی متشکر. خمینی» (صحیفه امام، ج1، ص: 283)
ـ نامه به آقای سید مهدی طباطبایی؛ ابلاغ سلام به خاندان شهید محمدرضا سعیدی (1352)
«بسمه تعالی
8 شهر ع 1 93
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای طباطبایی- دامت افاضاته
مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. از اینکه آقازادههای مرحوم فقید شهید[8]- رحمه اللَّه- مشغول تحصیل علوم دینیه هستند مسرور؛ امید است خداوند تعالی به همه توفیق عنایت فرماید. سلام این جانب را به خانوادههای محترم و آقازادهها ابلاغ فرمایید. از جنابعالی امید دعای خیر برای حُسن عاقبت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج2، ص: 496)
ـ سخنرانی در جمع گروهی از پاسداران؛ نیاز کشور به نیروی جوان (1358)
«من از ملاقات شما جوانهای برومند و چهرههای تابناک خوشحال هستم و مایلم به ملاقات شماها. مایلم که با شما مصافحه[9] کنم و لیکن وضع مزاجی من و کارهای زیاد من این فرصت را به من نمیدهد. من از همه شما تشکر میکنم که پاسداران اسلام هستید و برای اسلام و برای کشور خدمت میکنید و در این مواقع سخت شما زحمت میکشید. من اجر شما را از خدای تبارک و تعالی میطلبم، و برای شما سعادت و سلامت میخواهم.
ما از این به بعد هم احتیاج به شما داریم؛ ما همیشه محتاج به شما جوانها هستیم. ما بعدها هم برای کشورمان احتیاج به فعالیت شما جوانهای برومند داریم و من امیدوارم که در همه مراحل، شما با مردانگی با ما همراهی کنید و این نهضت را به پیش ببرید. امروز کشور مال خود شماست، و شما باید مال خودتان را حفظ کنید. مثل زمان طاغوت نیست که شما زحمت بکشید و دیگران بهره ببرند. من امیدوارم که با به کار رفتن احکام اسلام، مملکتْ مال خود شما باشد و شما در مملکت خودتان زحمت بکشید و در مملکت خودتان بهره را برای خودتان بردارید. از خداوند تعالی سلامت و سعادت همه شما را خواستارم.» (صحیفه امام، ج6، ص: 533)
ـ سخنرانی در جمع کارکنان بانک صادرات؛ لزوم تحول در جامعه (1358)
«من از همه آقایان که تشریف آوردید و از نزدیک با هم مواجه شدیم تشکر میکنم. ما باید سابقاً هم روابط با هم داشته باشیم. ملت باید اقشارش با هم مربوط باشند. این جدایی که در این طول زمان بین اقشار ملت بود، این یک امری بود که استعمارگران این امر را درست کردهاند؛ یعنی عمال آنها در اینجا و خود آنها با تبلیغات، بین اقشار ملت جدایی انداختند. باید ما همه با هم، همان طوری که تا اینجا با هم پیروز شدیم و همه یک مطلب میخواستیم و آن اسلام و جمهوری اسلامی، از این به بعد هم باید همه با هم؛ تا آخر نقطهای که جریان احکام اسلام در کشور باشد همه با هم باشیم، جدایی نداشته باشیم.
باید این مملکت، که طاغوت در آن سالهای طولانی زندگی کرده است و مردم را متحول کرده بود به یک مردم غیر صحیح، باید- با زحمت- همه متحول بشوند به یک انسانهای اسلامی- الهی؛ که در اسلام، انسان اسلامی خیانت نخواهد کرد، به شرق و غرب توجه نخواهد کرد. باید این بانکهایی که در ایران هست متحول بشوند از صورت طاغوتی، که رباگیری و رباخواری است به صورت اسلامی ان شاء اللَّه.
من از اینکه شما بنای بر این مطلب گذاشتید که متحول کنید صورت طاغوتی را به صورت اسلامی و بانک اسلامی در سراسر کشور تأسیس کنید متشکرم؛ لکن منتظرم که ببینم عمل چیست. آیا در عمل هم همین طور است؟ باز اموری که سابق انجام میگرفت انجام میگیرد یا خیر؟ تحول در محتوا هست؛ ما با اسم خیلی کار نداریم، با محتوا کار داریم. محتوا باید اسلامی بشود. شما دیدید که در این مدت در تبلیغات این بود که عدالت اجتماعی، اسلام، قرآن، این حرفها بود لکن محتوا نداشت، واقعیت نداشت.[10] حالا هم همین طور است؛ اگر محتوا اسلامی باشد [و] واقعیت پیدا بکند- این مطلبی که آقایان آمدهاند و میفرمایند- آن وقت مطلب صحیح است و تحول اسلامی پیدا شده است؛ اما اگر فقط لفظ باشد- که سابقاً [هم] این لفظها بود- آن وقت وضع دیگر پیش خواهد آمد.
من از شما آقایان متشکرم و امیدوارم که همه با هم به سعادت برسید، و همه با هم ایران را اصلاح کنید، متحول کنید. و هر کس در هر مقامی که هست از دولت پشتیبانی کند و با ملت همراه باشد؛ تا اینکه ان شاء اللَّه تمام مقاصد اسلامی، که به سعادت همه شماها و به سعادت بشر است، ان شاء اللَّه پیاده بشود.» (صحیفه امام، ج6، ص: 534 ـ 535)
ـ سخنرانی در جمع پاسداران شرق تهران؛ نقش پاسداران در انقلاب (1358)
«شما پاسداران انقلاب اسلامی به اسلام حق پیدا کردید. شما مثل سربازان صدر اسلام، که با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت کردند، به اسلام خدمت کردید و میکنید. من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی همان اجری را که به پاسداران در صدر اسلام عنایت فرموده است به شما برادران عزیز عنایت فرماید. شما در این انقلاب اسلامی و در این نهضت اسلامی سهم بسزایی دارید. شما حفظ امنیت منطقه را کردید و این خدمت بزرگی است که به برادران و خواهران خودتان کردید. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به شماها سعادت و عزت عنایت فرماید. من از همه شما متشکر هستم. و ما منتظریم که ان شاءاللَّه احکام اسلام جریان پیدا کند و همه ما خدمتگزار اسلام و احکام اسلام باشیم، و ملت ما مستقل و آزاد باشد و دست خیانتکاران تا ابد از این مملکت قطع بشود. من از خدای تبارک و تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم.» (صحیفه امام، ج6، ص: 536)
ـ سخنرانی در جمع کارمندان بانکهای قم و کاشان؛ تغییر سیستم بانکی (1358)
من از شما تشکر میکنم که از نزدیک آمدید که با هم صحبت بکنیم و مشکلاتی که کشور ما به آن مبتلاست با هم راه حل پیدا کنیم. ما تا کنون از شماها دور بودیم و شما از ما؛ برای اینکه نمیخواستند اقشار ملت به هم نزدیک باشند و با هم تفاهم کنند. حالا بحمداللَّه توفیق حاصل شد که ما با شما دوستان، برادران، از نزدیک تفاهم کنیم و مشکلات خودمان را در میان بگذاریم. تنها قضیه بانک نیست که در ایران به یک شکل طاغوتی درآمده است؛ تمام چیزهایی که، بنیادهایی که در کشور است همه این طور است. فرهنگ، دادگستری و سایر مؤسسات دولتی در زمان طاغوت به طوری بود که هیچ شباهتی نه به اسلام داشت و نه هیچ فایدهای برای کشور. باید تحول حاصل بشود. اگر همه بنیادها تحول پیدا نکند، از شکل طاغوتی به شکل توحیدی و اسلامی بیرون نیاید، ما باز به همان مسائل و به همان مشکلات مبتلا خواهیم بود؛ و شاید خدای نخواسته بدتر هم بشود. باید همه قشرهای مملکت درصدد اصلاح باشند، تحول باشند.
سیستم بانکداری به این وضعی که الآن در ایران هست، این وضعْ وضع طاغوتی است. ربا در اسلام حرام است؛ در قرآن اعلام به حرمت شده است: کسی که ربا بخورد، ربا بگیرد- در اسلام، در قرآن گفته شده است که جنگ با خدا میکند! این سیستم باید متحول بشود. سیستم بانکی باید عوض بشود. و ما امیدواریم که با همت همه کارمندان و کارگران این طور مسائل حل بشود. اگر این مسائل حل نشود، فرهنگ ما همان فرهنگ باشد، وزارتخانههای ما همان وزارتخانهها باشد، افراد وزارتخانهها باز همان باشد، ادارات ما باز همان ادارات باشد، و مردم ما باز همان افکار را داشته باشند که در زمان طاغوت داشتند، من خوف این را دارم که شکستی به ما وارد بشود که دیگر جبران نتوانیم بکنیم. باید همه با هم، همه مکلفیم- تکلیفْ تکلیف خدایی است- همه مکلفیم که اسلام و کشور را نجات بدهیم.
در سالهای طولانی کوشش کردند برای اینکه اسلام را مخفی نگه دارند؛ نگذارند اسلام آن طور که هست در خارج عرضه بشود. اگر اسلام به آن طوری که هست عرضه بشود، مکتبهای دیگر عقب مینشینند، مکتبهای دیگر شکست میخورند. لکن آنهایی که میخواستند مملکت ما را هر چه دارد ببرند و همه چیزهای ما را غارت کنند، مخازن ما را ببرند، آنها در سالهای طولانی نقشه کشیدند و اسلام را به آن طوری که بود مخفی کردند حتی از خود مسلمین. حتی جوانهای ما بیاطلاعند از اسلام، و جز صورتی اطلاع ندارند. اگر ان شاء اللَّه ما توفیق پیدا بکنیم و جمهوری اسلامی را با همه احکامی که دارد، با همه احکام نورانی که از طرف خداوند تعالی برای سعادت بشر آمده است، ما بتوانیم پیاده بکنیم و با همت همه اقشار ملت و شما جوانهای برومند بتوانیم پیاده بکنیم، سعادتمند خواهیم شد.
کشور ما همه چیز دارد؛ کشور ما یک کشور غنیای است که مخازن زیرزمینی بسیار دارد؛ بیشتر از آن مقداری که احتیاج است،[11] دارد. یک کشور غنیای است لکن دستهایی که میخواستند این ثروت ما را ببرند، اینها نمیگذارند که ایران به آن طوری که باید و شاید اداره بشود؛ و در هر چندی یک مأموری میگمارند برای اینکه مردم را یا غافل کنند یا به عقب برانند. چنانچه در این پنجاه و چند سال ما خودمان شاهد بودیم که رضا خان آمد و همه مآثر[12] ما را از بین برد، تمام قشرهایی که میتوانستند خدمت بکنند به این مملکت سرکوب کرد؛ و بعد از او هم این خَلفش[13]- که بخوبی خلف اوست، یعنی همان طور که او خائن و جنایتکار بود این هم خائن و جنایتکار بود- بر ما مسلط کردند و سالهای طولانی همه چیز ما را عقب زدند و همه ثروت ما را بردند. و این تتمه را باید نگه دارید.
الآن ایران به یک صورت خرابه درآمده است. اینها خراب کردند، همه چیز ما را بردند؛ و ما باید این تتمه را حفظ کنیم، و این تتمه را برای اعقاب[14] خودمان محفوظ نگه داریم. این مسائل با همت همه اقشار این ملت است؛ با همت شما جوانهاست. هر کس در هر مقامی که هست باید کمر همت به خدمت به این مملکت، به خدمت به اسلام ببندد تا مشکلات رفع بشود. شمایی که در بانک هستید و کارمند بانک یا رؤسای بانک هستید باید بانک را اصلاح بکنید؛ کسانی که در فرهنگ هستند باید فرهنگ را اصلاح بکنند؛ کسانی که در وزارتخانهها هستند باید وزارتخانهها را تصفیه کنند. و همین طور باید همه ما دست به هم بدهیم تا این کشوری که خرابه کردند و رفتند و بردند هر چه ما داشتیم، ان شاء اللَّه دوباره به حال اول و بلکه بهتر برگردد. خداوند همه شما را تایید کند. موفق باشید، سعادتمند باشید.» (صحیفه امام، ج7، ص: 1 ـ 3)
ـ حکم جلوگیری از منکرات به آقای علی قدوسی، دادستان کل انقلاب (1360)
«جناب حجت الاسلام آقای قدوسی، دادستان کل انقلاب
از قرار اطلاع منکراتی در سطح شهر تهران انجام میگیرد و جدیداً مراکز فحشا و مخالف عفت عمومی تجدید شده است.[15] دادستان محترم موظف هستند در جلوگیری امثال این امور اقدام جدی فوری نمایند. لازم است دستور دهید که در سطح کشور از این نحو اعمال و منکرات جلوگیری نمایند و متخلفین را تعقیب نمایند. بدیهی است که شورای عالی قضایی نیز اقدامات لازم را مینمایند.» (صحیفه امام، ج14، ص: 286)
[1] - خداوند، کلام آنان را بلندمرتبه گرداند.
[2] - خداوند، عمر آنان را زیاد کند.
[3] - اشاره به آیه 52 سوره توبه: یکی از دو پیروزی[ یا پیروزی ظاهری یا شهادت، که آن نیز فوزی عظیم است].
[4] - بحار الأنوار، ج 75، ص 117. از فرمایشات امام حسین( ع):« مرگ را جز سعادت؛ و زندگی با ظالمان را جز ننگ نمیبینم».
[5] - سوره صف، آیه 8:« خداوند نور خود را تمام و کامل نگاه میدارد، هر چند کافران خوش ندارند».
[6] - ایشان در زمان مخابره تلگراف، مقیم نجف بوده است.
[7] - ایشان در زمان مخابره تلگراف، مقیم نجف بوده است.
[8] - آقای سید محمد رضا سعیدی.
[9] - دست یکدیگر را گرفتن و فشردن.
[10] - اشاره به تظاهر شاه و رژیم او به اسلام، چاپ قرآن و.
[12] - جمع مأثره: آثار پسندیده که از گذشتگان مانده باشد.
[14] - جمع عقب: دنبالهها( نسلهای آینده).
[15] - قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم شاه با دایر نمودن علنی مراکز فحشا در شهر تهران و برخی شهرهای دیگر، رسماً فرهنگ بیبند و باری اخلاقی را ترویج مینمود که این مراکز با پیروزی انقلاب برچیده شد. تلاش مجدد برای دایر نمودن مخفیانه این گونه مراکز از سوی برخی عناصر فاسد و مخالف فرهنگ اسلام- و بعضاً وابسته به محافل بیگانه- هر از چندی رخ مینمود که با اعتراض مردم مؤمن ایران و برخورد قاطع رهبری انقلاب و مسئولین امر مواجه میگردید
.
انتهای پیام /*