امروز با امام: سوم فروردین
ـ نامه سرگشاده به آقای بروجردی؛ استفسار درباره تشکیل مجلس مؤسسان (1328)
«محضر مقدس حضرت مستطاب آیت اللَّه العظمی آقای حاجی آقا حسین طباطبایی
بروجردی- متع اللَّه المسلمین بطول بقائه
چون منتشر است که راجع به تشکیل مجلس مؤسسان بین حضرت مستطاب عالی و بعض اولیای امور مذاکراتی شده و بالنتیجه با تشکیل مجلس مؤسسان موافقت فرمودهاید، نظر به اینکه تشکیل مجلس مؤسسان مؤثر در مقدرات آینده کشور و مصالح دینی و ملی و اجتماعی است، به علاوه حدود اختیارات نمایندگان و نتایجی که ممکن است این اقدام داشته باشد معلوم نیست، مستدعی است حقیقت این انتشار را برای روشن شدن تکلیف شرعی اعلام فرمایید.[1]
روح اللَّه خرمآبادی[2]- مرتضی حائری- سید محمد یزدی[3]- روح اللَّه الموسوی[4]- محمد رضا موسوی گلپایگانی- 22 جمادی الاولی 1368» (صحیفه امام، ج1، ص: 26)
ـ بیانات در جمع روحانیون و طلّاب قم؛ حمله به مدرسه فیضیه (1342)
«مردم لازم است از مدرسه فیضیه دیدن نمایند و جنایات غیر انسانی دستگاه حاکمه را از نزدیک ببینند و نیز به بیمارستانها سرکشی کنند و از روحانیان مجروح و مصدوم عیادت به عمل آورند تا دریابند که دستگاه حاکمه با روحانیت چه کرده است!» 0صحیفه امام، ج1، ص: 167)
ـ نامه تشکر به آقای سید محمدتقی شهرستانی (1345)
«به عرض عالی میرساند، مرقوم محترم که حاکی از سلامت مزاج شریف و حاوی تفقد از این جانب بوده موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. این جانب بحمد اللَّه تعالی سلامت هستم و رجای آن دارم که موفق شوم در تحت قباب مطهره ائمه اسلام- سلام اللَّه علیهم اجمعین- به دعای برای عظمت اسلام و مسلمین و علمای اعلام و حوزههای مقدسه علمیه، از جنابعالی در مظانّ استجابت دعوات، امید دعای خیر برای حُسن عاقبت دارم. مصطفی را بعض آقایان مهمان کردند برای حج، چند روزی است مشرّف شده است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینی
راجع به وجهی که پیش آقای آقا سید ابراهیم طالبی است مربوط به خود سرکار است و این جانب آنچه عمل فرمودید اجازه دادم و مورد قبول است. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج2، ص: 73)
ـ نامه به آقای سید احمد خمینی؛ تأکید بر توجه بیشتر به آقای پسندیده (1351)
«بسمه تعالی
احمد عزیزم، ان شاء اللَّه تعالی سلامت باشید. ماها بحمد اللَّه تعالی سلامت هستیم. از اینکه حضرت آقای اخوی[5] با تنهایی میگذرانند نگران هستم؛ نگذارید به ایشان بد بگذرد. نمیدانم قضیه منزل[6] برای محرّم و صفر است یا امری حادث شده است. در نوشتههای خود احتیاط کنید و امضا نکنید و شما مشغول تحصیل و تهذیب نفْس باشید و دخالت در امری نکنید.[7] خدمت حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای اخوی سلام برسانید. به دخترها و مخدره اهل بیت سلام برسانید. و السلام علیکم.
خانم مهمان دارند و نمیرسند چیزی بنویسند. بحمد اللَّه تعالی سالم هستند و همین طور سایرین. پاکت جوف[8] را به وسیله مطمئنی زود برسانید. 7 صفر 92- پدرت» (صحیفه امام، ج2، ص: 426)
ـ نامه به آقای سید احمد خمینی؛ تکذیب ارسال حواله (1352)
«بسمه تعالی
ان شاءاللَّه تعالی موفق و مؤید باشید. چند روز پیش نوشتم به آقای آقا رضا[9] بگویید من حواله به شما ندادهام؛ اگر کسی حواله آورده مرقوم دارید کیست و چقدر است. خود شما هم مواظب باشید شبیه زمان سابق که جعل مهر و امضای مرجع وقت شد، تکرار نشود[10]. امر مهم است و شما به من جواب بدهید؛ پشت گوش- مثل همه امور- نیندازید. از سلامت خود و خانواده و حسن[11] مرقوم دارید. به دخترها[12] و خانم خودتان[13] سلام برسانید. والسلام علیکم.» (صحیفه امام، ج2، ص: 490)
ـ نامه به آقای سید طاهر مرتضوی و ابراز همدردی در مصیبت وارده (1353)
«خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام آقای مرتضوی- دامت توفیقاته
مرقوم شریف واصل، از پیشامد ناگوار برای جنابعالی و عائله محترمه متأثر شدم. امید است خداوند تعالی مرضای شما خصوصاً آن طفل را شفای عاجل عنایت فرماید. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج3، ص: 27)
صحیفه امام، ج6، ص: 407
ـ پیام به سربازان و پاسداران؛ حفظ اتحاد و برادری (1358)
«فرزندان عزیز اسلام، سربازان و پاسداران فداکار اسلام- ایّدکم اللَّه تعالی
در این سال نو از شما جوانان دلیر و غیوری که کابوس استعمار را به زانو در آوردید تقدیر میکنم. از شما رزمندگان عزیزی که نهال آزادی را در این مرز و بوم بارور کردید تشکر میکنم. موفقیت بیش از پیش شما را در راه رسیدن به پیروزی نهایی از خدای تعالی خواستارم.
در این موقع حساس- که باقیمانده دشمنان شکستخورده ما در کمین هستند- اتحاد و برادری خود را حفظ کنید و از راه تفرقه و اختلاف، مجال فعالیت مجدد را به دست دشمن ندهید. من از دعای خیر به شما عزیزان غافل نیستم. روح اللَّه الموسوی الخمینی»
[1] - آقای بروجردی در پاسخ چنین مرقوم فرمودند:« بسم اللَّه الرحمن الرحیم- اولًا، از علمای اعلام انتظار میرود مواقعی که این قسم انتشارات مخالف واقع میشوند خودشان دفاع کنند. البته علاقهمندی حقیر به حفظ دیانت و مصالح مملکت بر همه مشهود است و نهایت مقتضی نیست که هر اقدامی گوشزد عامه شود. ثانیاً، موقعی که فرمان همایونی صادر شد، برای اینکه مبادا تغییراتی در مواد مربوط به امور دینیه داده شود به وسیله اشخاصی به اعلیحضرت همایونی تذکراتی مکرراً دادم با آنکه اخیراً جناب آقای وزیر کشور و آقای رفیع از طرف اعلیحضرت ابلاغ نمودند که نه تنها در مواد مربوطه به دیانت تصرفی نخواهد شد بلکه در تحکیم و تشیید آن اهتمام خواهد شد، مع ذلک در تمام مجالسی که در اطراف این قضیه مذاکره میشده که در بعض آن مجالس، عدهای از علمای اعلام حضور داشتند، کلمهای که دلالت یا اشعار به موافقت در این موضوع داشته باشد از حقیر صادر نشده، چگونه ممکن است در چنین امر مهمی اظهار نظر نمایم، با آنکه اطراف آن روشن نیست. حسین الطباطبایی».
[2] - آقای سید روح اللَّه کمالوند خرمآبادی.
[3] - معروف به محقق داماد.
[5] - آقای سید مرتضی پسندیده
آقای سید احمد خمینی درباره پاورقیهای این نامه چنین مرقوم داشتهاند:
[6] - ساواک بارها منزل حضرت امام را در قم محاصره میکرد و ماهها و هفتهها از تردد افراد جلوگیری میکردند، ایشان سؤال کردهاند که آیا بعد از ماه محرّم و صفر تردد آزاد میشود یا خیر؟ زیرا تنها این جانب و دو نفر کارگر به نامهای مشهدی رضا و میرزا ناد علی میتوانستیم تردد کنیم.
[7] - امام برای اینکه اگر محتوای نامه لو رفت مسئلهای برای من به وجود نیاید، این موضوع را برای رد گم کردن مینوشتند و این مطلب بین من و ایشان دائماً تکرار میشد؛ من هم مرتباً برای ایشان مینوشتم که در کاری دخالت ندارم. مثلًا در همین نامه ایشان نوشتهاند:« احتیاط کرده و نامه را امضا نکنید» که این با« دخالت نکن» در نامههای قبل و بعدی به هیچ وجه نمیسازد.
[8] - اکثر قریب به اتفاق این نامهها مسائل مربوط به مبارزه بوده است. بنده و سایرین اجازه نسخهبرداری و فتوکپی از این نامهها را نداشتیم؛ چون حرام بود که در پاکتها را باز کنیم؛ و متأسفانه گیرندههای این نامهها اکثراً آنها را محو میکردند و یکی از با ارزش ترین اسناد مبارزه درباره دوره پانزده ساله تبعید حضرت امام و کار مخفی ایشان بر روی علمای مبارز و مردم انقلابی ضد رژیم شاه از بین رفته است.
[9] - پدر آقا رضا لواسانی.( ظاهرا امام بخاطر مسائل امنیتی نام آقای لواسانی را نبردهاند).
[10] - آقای سید احمد خمینی در حاشیه مرقومه امام خمینی نوشتهاند:« امام احتمال دادهاند که حوالهای از سوی ایشانبرای آیتاللَّه لواسانی به صورت جعل امضا و مهر بردهاند و مقداری پول گرفتهاند؛ ایشان فوری متذکر شدهاند که مواظب جعل امضا و مهر باشید».
[11] - نوه امام، آقای سید حسن خمینی فرزند آقای سید احمد خمینی.
[12] - دختران امام خمینی.
[13] - خانم فاطمه طباطبایی، همسر آقای سید احمد خمینی.
.
انتهای پیام /*