امروز با امام: بیستوچهارم اسفند
ـ پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان مقیم خارج؛ دسیسههای رژیم شاه (1351)
«خدمت عموم دانشجویان مسلمان مقیم اروپا، امریکا و کانادا- ایّدهماللَّه تعالی
رنجنامه شما که بحق بازگو کننده برخی رنجها و مصیبتهای کنونی ملت اسلام و جامعه روحانیت بود واصل شد. حس مسئولیت نسل جوان و کوششهای بیشائبه آنان در راه دفاع از اسلام و نوامیس قرآن مجید در خور تقدیر و امیدواری است.
اینجانب در این تبعیدگاه ثانوی چشم امیدم به جوانان روحانی و دانشگاهی مسلمان بوده و انتظار دارم که با تهذیب نفس و اخلاص، مطالعات و تحقیقات وسیع و دامنهداری را در زمینه شناخت احکام اسلام و مبانی نورانی قرآن آغاز نمایند؛ اسلام واقعی را بشناسند و بشناسانند. ملت اسلام را بیدار و آگاه ساخته، تباین اسلامِ پیغمبر خدا و اولیای او را از اسلام ساختگیِ امثال معاویه و حکومتهای غاصب و جائر دولتهای دستنشانده استعمار- که از تلویزیونها، رادیوها و وزارتخانهها به خورد مردم میدهند- به آنان برسانند؛ و به دنیا بفهمانند این اسلامی که دولتهای دستنشانده از آن دم میزنند، و کنفرانس به اصطلاح وحدت اسلامی تشکیل میدهند، اسلامِ ساخته و پرداخته سلاطین اموی و عباسی میباشد که در برابر قرآن و آیین مقدس پیامبر بزرگ اسلام درست شده است؛ و لذا میبینیم که استعمارگران و همانها که قرآن را بالای دست بلند میکردند و اظهار میداشتند که تا این قرآن در میان مسلمین حکمفرماست ما نمیتوانیم بر آنان دست یابیم، اکنون از چنین اسلام و اتحاد اسلامی پشتیبانی میکنند تا ملت اسلام را منحرف سازند؛ تا قرآن کریم را مهجور نمایند، تا دین خدا را از بین ببرند. تا راه را برای پیشبرد اغراض شوم و مقاصد استعماری خود هموار سازند.
چنانکه کراراً اعلام خطر کردهام، اگر ملت اسلام بیدار نشوند و به وظایف خود آگاه نگردند، اگر علمای اسلام احساس مسئولیت نکنند و بپانخیزند، اگر اسلام واقعی که عامل وحدت و تحرک کلیه فِرَق مسلمین در مقابل بیگانگان است، و ضامن سیادت و استقلال ملل مسلمان و کشورهای اسلامی میباشد، به دست عوامل و ایادی اجانب همین طور در زیر پرده سیاه استعماری پوشیده بماند و آتش اختلاف و تشتت در میان مسلمین افروخته گردد، روزهای سیاهتر و نکبتبارتری برای جامعه اسلامی در پیش است، و خطر ویران کنندهای متوجه اساس اسلام و احکام قرآن میباشد.
حملات علنی و مخفیانه دشمنان اسلام و تجاوزکاران بینالمللی علیه قرآن مجید و احکام رهاییبخش اسلام از هر سو بشدت ادامه دارد؛ و بسیاری از دولتهای کشورهای اسلامی بر اثر خودباختگی یا مأموریت، مجری نقشههای شوم و خائنانه آنان میباشند؛ چه آنهایی که دم از اسلام زده، کنفرانس به اصطلاح اسلامی تشکیل میدهند، و چه آنانی که در کشور اسلامی الغاء مذهب کرده اسلام را از رسمیت میاندازند، همه دانسته یا ندانسته در یک مسیر حرکت میکنند و آن اجرای مقاصد شوم و استعماری دشمنان اسلام است که میخواهند این اوضاع نکبتبار جامعه اسلامی ادامه یابد، اسرائیل بر جان و مال و سرزمینهای ملت اسلام مسلط باشد، سیادت و سلطه استعمار در دنیای اسلام برای همیشه محفوظ بماند، برنامه توسعهطلبانه و ویران کننده صهیونیسم در کشورهای اسلامی به مرحله اجرا درآید، و ملت اسلام و دولتهای کشورهای اسلامی همیشه خوار و ذلیل و اسیر دست تجاوزکاران بینالمللی بوده دست تکدی و چشم کمک به استعمارگران جنایتپیشه داشته باشند و روی استقلال، آزادی، آسایش و امنیت نبینند.
و در این میان از همه اسفبارتر وضع ایران است که رژیم آن مأموریت دارد با چاپ قرآن، تظاهر به اسلام، به اسم سپاه دین، سازمان اوقاف و به عناوین فریبنده دیگر، یکباره اسلام را ریشه کن سازد؛ ملت اسلام را بیش از پیش به ذلت و اسارت بکشد؛ مسجد و محراب پیامبر اسلام را به صورت بنگاه تبلیغاتی دربار ضد اسلامی خود درآورد، و برای اجرای این نقشههای شوم، به کمک و مساعدت روحانی نماهای خودفروخته و سرسپرده نیاز کامل دارد، و با همکاری آنان میخواهد مساجد و دیگر محافل اسلامی را قبضه کند، مراسم مذهبی را تحت نظارت و مراقبت خود درآورد و به حوزههای علمیه دست یابد. اکنون بر نسل تحصیلکرده مسلمان و مردان روشن ضمیرِ آگاه است که با کوششهای همه جانبه و از هر راه ممکن، اسلام و پیشوایان اسلامی و مسئولیتهای خطیر و سنگین علمای اسلام را به ملتهای مسلمان برسانند تا مردم آگاه شوند و آن دسته از روحانینماهای منحرف را که مستقیم و غیر مستقیم در خدمت رژیم جبار قرار گرفتهاند طرد نمایند. اگر ملت اسلام به مبانی نورانی قرآن واقف گردد و به وظایف سنگین علما و پیشوایان اسلام آگاه شود، روحانی نماها و آخوندهای درباری در میان اجتماع ساقط خواهند شد. و اگر معممین ساختگی و روحانی نماهای بیحیثیت در جامعه ساقط شده نتوانند مردم را بفریبند، دستگاه جبار هیچگاه موفق به اجرای نقشههای شوم استعمارگران نخواهد شد. ما پیش از هر کار لازم است تکلیف خود را با روحانی نماها- که امروز از خطرناکترین دشمن [ها] برای اسلام و مسلمین محسوب میشوند و به دست آنها نقشههای شوم دشمنان دیرینه اسلام و دستنشاندگان استعمار پیاده و اجرا میگردد- روشن سازیم و دست آنان را از حوزههای علمیه، مساجد و محافل اسلامی کوتاه کنیم تا بتوانیم دست تجاوزکار استعمار و مخالفین اسلام را از حریم اسلام و قرآن کریم قطع کرده از استقلال و صیانت کشورهای اسلامی و ملت اسلام دفاع نماییم.
امید است که علمای اعلام و مراجع بزرگ اسلام از خیانت و نفوذ اجانب و عمال استعمار به حوزههای علمیه و جامعه روحانیت جلوگیری به عمل آورند، و ایادی مخالفین را که در سلک روحانیت قرار دارند و اسلام و روحانیت را به سقوط و انحطاط تهدید میکنند طرد و رسوا سازند؛ و اجازه ندهند که مشتی فریبخورده و دنیاطلب، استقلال هزار ساله شیعه را دستخوش امیال و اغراض مخالفین اسلام و مزدوران استعمار قرار دهند. از خداوند متعال توفیقات روزافزون عموم دانشجویان مسلمان را در خدمت به اسلام و مسلمین خواهانم. والسلام علیکم و رحمةاللَّه.» (صحیفه امام، ج2، ص: 486 ـ 488)
ـ نامه به آقای محمد صدوقی یزدی و تشکر از طومار اهالی پشتکوه (1357)
«حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای صدوقی- دامت برکاته
طوماری به امضای بسیاری از اهالی محترم پشتکوه یزد به عنوان پشتیبانی از دولت جناب آقای مهندس بازرگان و جمهوری اسلامی واصل گردید. جنابعالی تشکر این جانب را به آقایان محترم ابلاغ فرمایید و گوشزد نمایید که ان شاءاللَّه این همبستگی خود را تا پیروزی کامل حفظ نموده از اختلاف و تفرقه دوری کنند. از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین و توفیقات همگان را خواستارم.» (صحیفه امام، ج6، ص: 375)
ـ سخنرانی در جمع پیشاهنگان در مورد ادامه نهضت تا تحقق حکومت اسلامی (1357)
«شور خودتان را حفظ کنید؛ نهضت خودتان را حفظ کنید. ملت ایران باید رمزی را که دیده است برای جلوگیری از مقاصد شوم استعمار و قطع ایادی آنها، که- آن رمز، وحدت کلمه و اتکال به خدای متعال بود- حفظ کند؛ با حفظ این رمز میتوانید بر مشکلات غلبه کنید...
کسانی که در بین مردم افتادهاند و تفرقه ایجاد میکنند و کارشکنی میکنند در کار دولت؛ تفرقه ایجاد میکنند؛ اینها بدانند که این خدمت به استعمار است؛ دانسته یا ندانسته. اگر خدای نخواسته دانسته باشد، خیانت است و اگر ندانسته باشد، بدانند و این جهالت را رفع کنند از خودشان. هر روز یک صدایی در نیاورند؛ مردم را متفرق نکنند؛ جناحها را از هم جدا نکنند. باید همه ما با هم باشیم؛ همه ما هم صدا باشیم؛ همه ما یک مقصد داشته باشیم.
من امید دارم که اگر جمهوری اسلامی در ایران مستقر شود، مقاصد اسلام انجام بگیرد، بتوانیم همه مقاصد اسلام را انجام بدهیم؛ البته محتاج بتدریج است؛ محتاج به گذراندن وقت است. الآن هم دولت مشغول است لیکن کارْ زیاد است. باید ما مهلت بدهیم به دولت تا مشکلات را رفع کند؛ تا آنکه بتوانند اینها بر این مشکلات زیاد، تسلط پیدا بکنند. من از خدای تبارک و تعالی سعادت ملتهای اسلام، خصوصاً ملت ایران را میخواهم، و سعادت شما جوانان برومند را از خدای تبارک و تعالی میخواهم.» (صحیفه امام، ج6، ص: 376 ـ 378)
ـ سخنرانی در جمع کارکنان وزارت امور خارجه و پرسنل هوانیروز؛ جهل دشمن (1360)
«این اشتباهات برای همین است که ادعا میکنند ما اسلام را میشناسیم و نشناختند، ادعا میکنند که ما جامعهها را میشناسیم و نشناختند و نکتهاش هم همین بود که عرض کردم که یک جامعه مثل جامعه امروز ایران سابقه نداشته یا سابقهای که آنها مطلع بر آن شده باشند نداشته. و لهذا، هر یک از اینها که با آن جهالتی که دارند و عدم دید سیاسی و شناخت از اسلام و جامعه ما دارند، در یک گوشهای با هم جمع میشوند و میخواهند توطئه کنند. به خیال خودشان میخواهند که یا ایران را برگردانند به حال سلطنتی، که یک طایفه زیادشان این خیال را دارند یا ایران را از جمهوری اسلامیاش برگردانند به جمهوری دمکراتیک، که آنها هم یک دسته هستند و روی هم رفته اینها اسلام را نمیخواهند، حتی آنهایی که ادعای اسلام میکنند هم حکومت اسلامی را به این وضعی که در ایران هست نمیخواهند. آنها نمیخواهند که دولتشان یک دولتی باشد که با مردم آمیخته است و ارتششان یک ارتشی باشد که در دامن ملت است و ملت در دامن او. آنها میخواهند که یک رژیمی باشد که یکی در آن بالا باشد و حکومت کند با یک اقلیت و همه مردم هم خاضع باشند، آن هم خاضعی که با سرنیزه خاضع باشند. شما اگر خیال کنید که در سرتاسر دنیا حکومتی باشد که سرنیزه را بردارد و بتواند به جای خودش بنشیند، نداریم همچو حکومتی؛ یعنی، خود ملتها و خود مردم، تودههای میلیونی با حکومتها موافق نیستند و یا تا کنون ندیدند یک حکومتی که وقتی که جنگ بشود همه مردم جنگجو هستند. وقتی که محاصره اقتصادی بشود افکار همه مردم توجه به این پیدا میکند که ما باید خودکفا باشیم و متخصصین ما مشغول میشوند و افکار خودشان را به راه میاندازند و قدرت خودشان را به راه میاندازند و ایران را مستغنی میکنند از خارج. و من به شما اطمینان میدهم که اگر تا یک مدتی ما در این فشارها باشیم، ایران بیشتر ثبات پیدا میکند و مغزهای متفکر مکتبی ایران بیشتر به کار میافتد و ایران را خودکفا میکند. آنها حتی کارمندان دولت را، کارکنان در کشور، آنهایی که در کارخانهها کار میکنند و کارگرانی که در مزارع مشغول زراعت هستند، در یک رژیم اسلامی نشناختند. آنها مقایسه کردند اینجا را یا به بعض کشورهای غربی یا به بعض کشورهای شرقی، و روی آن دید است که تا اینجا وارد میشوند. آن حربهای که در دست ایران است، پیش آنها نیست و آنها نمیشناسند آن حربه را؛ آن حربه ایمان است حربه توحید است، حربه اسلام است، حربه قرآن مجید است که در تحت بیرق یک همچو اسلام و قرآن و توحید همه مجتمع هستند و آنها تأییدات غیبی الهی را منکر هستند، نمیتوانند بفهمند، اینها نمیتوانند چشمشان را باز کنند و ببینند که در هر گوشه از ایران یک امور خارق العاده واقع میشود که با دست عادی بشر نمیتواند واقع بشود...
هر روز یک شایعه درست میکنند؛ هر روز میگویند بحرین را بنا بود ایران، میخواست بحرین را چه بکند. یک طیاره از یک جا عبور میکند، یک جایی دیگر ساقط میشود، شایعه درست میکنند که اسرائیل داشت همراهی میکرد و اسنادش موجود است. این کدام اسناد؟! یک کشوری که بیست و چند سال است با اسرائیل مخالفت کرده، دست اسرائیل را از نفتش کوتاه کرده، روابط بکلی قطع است و او را غاصب میداند و مسلمین را دعوت به اتحاد میکند که این را باید بیرون بکنید و او به ریش مسلمین دارد میخندد و امریکای فاسد هم همین طور، باز این مسلمین از اسرائیل دست برداشتند و میخواهند با او مصالحه کنند بعضی از آنها به تبع امر امریکا، و همه تبلیغات خودشان را متمرکز کردند به ضد ایران. یک دفعه از خودشان نمیپرسند که آخر قضیه چیست؛ این قدر سرسپردگی به امریکا، این قدر سرسپردگی و ترس. ذخایر خودتان را تقدیم امریکا میکنید و با او هم روابط دارید و از او هم عذر میخواهید و خوش خدمتی و خوش رقصی هم میکنید. ما با اینکه یک ملت ضعیف هستیم و به حسب افراد، افراد ما حدود سی و پنج میلیون یا چهل میلیون است و ابزار جنگی ما یک ابزار محدودی است، بسیاریش هم غارتگرها در وقتی که انقلاب بود، غارت کردند و قایم کردند، حالا به روی خود همین ملت میکشند، ما با همه این گرفتاریها که داریم، در مقابل همه کشورهایی که میخواهند تعدی بکنند ایستادهایم. در مقابل همه قدرتهایی که با ما میخواهند مخالفت کنند و با اسلام میخواهند مخالفت کنند، ما ایستادهایم. و مع الأسف، این دولتهای اسلامی بسیاریشان به جای اینکه با اسرائیل جنگ کنند، به جای اینکه دست اتحاد به ایران بدهند که اسرائیل را دفن کنند، اسرائیلی که به همه چیز مسلمین طمع دوخته است، اسرائیلی که برنامهاش این است که از نیل تا فرات مال اوست، این اسرائیلی که مکه و مدینه مکرمه را از خودش میداند و میخواهد دست درازی کند، مع الأسف، این حکومتها به او کار ندارند، بلکه میخواهند [به رسمیت] بشناسند او را و همه تبلیغات خودشان را و همه همّ و غم خودشان را به اسلام و به حکومت اسلامی ایران متمرکز کردهاند. تا گفته میشود که ما از این حدودی که داریم و چیزی که از اول گفتهایم هیچ قدمی کنار نمیگذاریم، فوراً میبینید که یک جا میگوید که دیگر صلح امکان ندارد، برای اینکه ایران سر صلح ندارد. مگر آن حدودی که ما گفتیم چیست؟ جز این است که باید بیرون برود تا ما بنشینیم با او صلح کنیم؟ ما قرآن میگوییم، ما حکم قرآن را میگوییم که همه مسلمین باید با این جنگ کنند تا این بیرون برود. اگر بعد از جنگ سر فرود آورد به احکام اسلام، آن وقت بنشینند صلح کنند، آن هم صلح به قسط و عدل. مسلمین بیایند ببینند؛ بابا بیخود صرف وقت در تبلیغات نکنند و حُسن قضیه این است که تبلیغات این قدر اختلاف دارد و این قدر اعوجاج دارد و این قدر خلاف ضروری است که دیگر هر که بشنود هم، اگر راست هم اینها بگویند، میگویند دروغ است. این بوقهای تبلیغاتی که هر روز یک چیز میگویند و هر روز یک مطلب واضح الفساد را میگویند، طوری اینها حیثیت خودشان را از دست دادهاند که هر که بشنود که رادیوی کذایی چه گفت، میگوید رادیو دروغ میگوید. رادیویی که میگوید که زن و مرد ایران دیگر برگشتهاند از حکومت اسلام، از این حکومت پشت کردهاند یا نقل میکند از بعض اشخاص فاسدی که به واسطه فسادش نتوانسته است در ایران بماند و فرار کرده، نقل میکنند که اینها جوانها و زنهای آبستن، بچهها و اینها را در خیابانها هر روز میکشند، در عین حالی که خود این تروریستها دارند این کارها را میکنند، این کارها را انجام میدهند و بعد میگویند ایرانیها این کار را میکنند. بله ایرانی است، اما کدام ایرانی؟ آن ایرانی که به اسم «مجاهد خلق» بر ضد خلق، با اسم «فدایی خلق» بر ضد خلق قیام کرده است، آن هم ایرانی است لکن انسان نیست...
برادرها، خواهرها، عرض کردم که ما باید خودمان، خودمان را نگه داریم. باید طمع را از همه جا برید، به خدا متوجه شد. تا کنون هم هر چه شما پیروزی داشتید برای این است که اتکال به قدرت الهی و قدرت خودتان که از قدرت الهی است این اتکال را دارید. و یکی از نصیحتهایی که چون نزدیک سال نو است میخواهم به همه ملت این نصیحت را بکنم این است که ما در حالی که جنگزده هستیم، در حالی که این همه آواره داریم، این همه بیمار داریم، این همه معلول در بیمارستانها داریم و شما هر یکیتان بعض همسایه هاتان شهید دادند، شما باید یک قدری راجع به مراسم عید کوتاه بیایید...» (صحیفه امام، ج16، ص: 103 ـ 112)
ـ حکم به نخست وزیر؛ کمک به احداث ساختمان کتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی (1367)
«جناب آقای موسوی، نخست وزیر محترم- ایّده اللَّه تعالی
کتابخانه حضرت آیت اللَّه آقای نجفی مرعشی- دامت برکاته- از کتابخانههای کم نظیر و شاید بتوان گفت بینظیر ایران است. کتب نفیس اعاظم شیعه و کتابهای منحصر به فرد و خطی آن از ذخایر فرهنگ غنی اسلام و ایران میباشد.
از قرار اطلاع مرکز حفاظت آنها به گونهای نیست که کتابها مصون از خطر باشد و محیط مطالعه برای مشتاقان کتاب بسیار کوچک است.
جنابعالی موظف میباشید آنچه را که آن کتابخانه احتیاج دارد به بهترین وجه فراهم آورید. جناب حجت الاسلام آقای حاج سید محمود مرعشی نجفی که خود از خبرگان و شایستگان در امر کتابشناسی و کتاب و شناخت محیطی مناسب برای حفظ کتاب است بهترین فردی است که میتواند شما را در این امر یاری دهد. ان شاء اللَّه هر چه زودتر با ساخته شدن بنایی در خور اسلام و انقلاب و حوزه علمیه قم، قدمی مفید در راه رشد تعالیم اسلام برداشته شود. روشن است آنچه در این زمینه ساخته میشود اختیارش با حضرت آیت اللَّه آقای نجفی مرعشی و یا فردی است که ایشان تعیین نمایند. توفیق جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج21، ص: 320)
.
انتهای پیام /*