کد مطلب: 3494 | تاریخ مطلب: 06/11/1399
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

ششم بهمن

ششم بهمن

ـ نامه به آقای میرزا محمد ثقفی؛ خانوادگی (1346)

ـ گفتگو با سه تن از شخصیتهای امریکایی؛ رمزی کلارک، دادستان کل اسبق امریکا)؛ ریچارد فالک، استاد دانشگاه پرینستون امریکا؛ دان لویی، نماینده سازمانهای مذهبی امریکا (1357)

ـ حکم سرپرستی حوزه علمیه باختران به آقایان: مجتبی حاج آخوند و حسین زرندی (1361)

ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1364)

ـ نامه به آقای میرزا محمد ثقفی؛ خانوادگی (1346)

«به عرض عالی می‏رساند، پیوسته سلامت و سعادت وجود محترم را خواستارم. امید است ان شاء اللَّه تعالی رفع نقاهت جزئی بکلی شده باشد. این جانب بحمد اللَّه تعالی مزاجاً سلامت هستم. از خداوند تعالی اصلاح امور مسلمین را خواستارم. گرفتاریهای زیاد گوناگون و مشکل بودن ایصال مکاتیب و احتمال نرساندن وسایل ایصال، مانع است که بیشتر تصدیع دهم. و الّا متذکر حضرت عالی هستم و در موقع تشرف به سلام و دعا اشتغال دارم. و السلام علیکم. خدمت آقای حاج آقا حسن‏[1]- ایّده اللَّه تعالی- و سایر آقازادگان و عموم دوستان سلام می‏رساند.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 166)

ـ گفتگو با سه تن از شخصیتهای امریکایی؛ رمزی کلارک، دادستان کل اسبق امریکا)؛ ریچارد فالک، استاد دانشگاه پرینستون امریکا؛ دان لویی، نماینده سازمانهای مذهبی امریکا (1357)

[رمزی کلارک، دادستان کل اسبق امریکا و ریچارد فالک، استاد دانشگاه پرینستون در ایالت نیوجرسی و رئیس بخش مطالعات خارجی آن، همچنین دان لوئی نماینده سازمانهای مذهبی امریکا در اوایل ژانویه 1979 برای بررسی وضع ایران از نزدیک، به تهران سفر کردند. هر سه نفر، از رهبران جنبش مخالف با جنگ ویتنام و شرکت فعال امریکا در جنگ بودند. اینان پس از بازدید از تهران، در راه بازگشت در پاریس توقف کردند و روز 26 ژانویه 1979 با امام خمینی دیدار و مذاکره نمودند. گفتنی است که دیدار این سه تن امریکایی با امام، مصادف بود با زمانی که سید جلال الدین تهرانی، رئیس شورای نیابت سلطنت، به پاریس آمده و استعفای خود را تسلیم امام کرده بود. متن زیر مشروح مذاکرات کلارک و فالک با امام خمینی می‏باشد که به وسیله دکتر ابراهیم یزدی ترجمه شده است‏]

سؤال: [فالک: انقلاب ایران قابل پیش‏بینی نبوده است. طی قرنها سیاست و مبارزات سیاسی و مذهب، به طور زیبایی، با هم مخلوط شده‏اند. آیا به نظر آیت اللَّه این امر چگونه در سیاست خارجی ایران با سایر کشورهای جهان منعکس می‏شود؟ نقش مقاوم شیعه در برابر ظلم، امید بزرگی را در دلها زنده کرده است؛ اما می‏خواهیم بدانیم وقتی شیعه به قدرت برسد چگونه عمل خواهد کرد؟]

جواب: تشیع همان طور که مظهر مقاومت بوده است در تمام اعصار، از صدر اسلام، تشیع مظهر مقاومت و دفاع از حق بوده است اما هرگز اهل ظلم و ستم نبوده است. حکومتهایی که بر اساس مذهب تشیع پیش آمده و ثبت شده در تاریخ، همان طور که ظلم را تحمل نمی‏کرده‏اند، تحمیل ظلم را هم نمی‏کنند. اگر حکومتی با قانون اسلام پیش بیاید و مذهب تشیع آن را پیش ببرد، بنابر آن است که همین رویه را پیش ببرد. هیچ انسانی را بر اساس مسلک مذهبی تحت فشار و سلب آزادی قرار ندهد. تمامی انسانها در مذهب تشیع آزادند، مستقل هستند. و بر حسْب تشیع، با تمامی ملتها و دولتهایی که با حکومت تشیع خوش رفتاری و احترام متقابل کنند، اگر مذهب تشیع بر جایی غلبه کند، آن گونه عمل می‏کند که حکومتهای آنها هر گز چنین رفتاری ندارند. از آن عدالت غافلند. تاریخ نشان می‏دهد که وقتی اسلام جایی را فتح کرده است مردم آن چنان به اسلام رو کرده‏اند و به دولتهای قبلی خود پشت کرده‏اند؛ نظیر ایران که با آغوش باز به اسلام و تشیع روی آوردند. احکام اسلام روی عدالت است. زندگی حکام با پایین ترین افراد، یک طور بوده است. رئیس مذهب ما[2] که حکومتش وسیع بود- چندین مقابل ایران، حجاز و مصر و ایران و همه آنها تحت سیطره او بود- زندگی‏اش از همه افراد ملت پایینتر بود. عدالت را بالاتر از هر کس که تصور شود اجرا می‏کرد. در محکمه اگر ادعایی علیه او بود حاضر می‏شد، در محکمه می‏نشست. حکم خلاف [قاضی‏] را قبول می‏کرد. تشیع در عین مقاومت، عادل است؛ و عدالت یعنی «نه ظلم بکن و نه زیر بار ظلم برو». برنامه تشیع را امام ما در این دو کلمه خلاصه کرد: نه تحمل ظلم بکن و نه ظالم باش. برنامه کلی تشیع و اسلام همین است ... همین است. تشیع از قرآن است.

[در مشاهدات ما درباره جنبش حاضر در ایران، امری که نگران آن هستیم، درجه تحمل در برابر غیر مذهبیهای چپی در ایران تحت دولت اسلامی است. ما متوجه شدیم که در ایران در بین دانشجویان و سایرین، که زندگی آنها در اسلام و جمهوری اسلامی مشکل است، ترس و نگرانی وجود دارد. چه اطمینانهایی نسبت به این نگرانیها وجود دارد؟]

- اصل گرایش اینها به مکتبهای انحرافی به علت عدم اطلاع از اسلام است. خیال می‏کنند اسلام طرفدار ... هیأت حاکمه، سرمایه داران، کارخانه داران است! اگر اینها مطلع باشند که اسلام یک وضع تعدیلی دارد و همه چیز را بر اساس عدالت حل می‏کند، از نظر آزادی عقاید بنا بر آن است [که‏] اشخاص منحرف همیشه حرفهای خود را می‏زده‏اند، اگر آنها از اصل اسلام خبردار شده باشند این حرفها را نمی‏زنند. اینها اگر به همه مسائل آشنا شوند اختلافات از بین می‏رود. در عین حال، ما از اظهار عقیده جلوگیری نکرده و نمی‏کنیم. لکن از کارهایی که منحرفین گاهی می‏کنند، می‏خواهند شلوغ کاری کنند. الآن نهضتی در ایران برپاست که برای قطع ظلم است تا رژیم فاسد را از بین ببرند. در این بین عده معدودی به خرابکاری مشغولند، تبلیغ سوء می‏کنند و نظر دارند که این رژیم را حفظ کنند یا رژیم اسلامی پیش نیاید یا انحراف دارند و توجه به مسائل ندارند و یا، با توجه به مسائل، اغراض فاسد دارند. ما آزادی به همه مسالک و عقاید می‏دهیم لکن اگر بخواهند شورش کنند و مسیر ملت را تغییر دهند، دست ظالم را نگه دارند، مجاز نخواهند بود. هر ملتی حق دارد منافع ملی و مذهب خود را حفظ کند از تعدیات آنها. اگر تعدی نکنند ما تعدی نمی‏کنیم.

[سؤالی درباره امپریالیسم فرهنگی؛ اسلام توجه و تکیه زیادی روی ارزشهای فرهنگی و اساسی داده است. در این پنجاه- شصت سال حکومت پهلوی امپریالیسم فرهنگی شدید بوده است که منجر به، به هم خوردن ارزشهای اسلامی- ایرانی شده است و جای آن را ارزشهای غربی گرفته است. آیا آیت اللَّه چه قدمهایی برای ترمیم این خرابیهای اجتماعی و فرهنگی برخواهند داشت؟]

- همین مسائل موجب مخالفت ما با شاه شد. شما یک جنبه را در نظر می‏گیرید اما جنبه‏های زیادی دارد. در این پنجاه سال تنها فرهنگ ما را به عقب نبرده، سالهای طولانی مردم را به عقب بردند؛ اقتصاد ما را به عقب بردند. ایران یک کشور فقیری شده است. ایران مخازن زیادی دارد اما این مخازن غارت شده است. نفت رفته است و پایگاه برای امریکا درست شده است. نیروهای انسانی ما را به عقب راندند. به طوری که اگر بخواهیم اصلاح کنیم برنامه طولانی لازم دارد. ارتش ما را فاسد تربیت کردند، یعنی رؤسای ارتش در طبقات بالا. آنها به تبع افکار فاسد پدر و پسر، افکار فاسد دارند. ارتش ما را انگل تربیت کرده‏اند. [اصلاحات‏] محتاج به یک برنامه‏های طولانی است لکن ما از باب اینکه تمامی ملت ما بپاخاسته است و یک مطلب را می‏خواهد: «آزادی، استقلال، حکومت اسلامی». امید آن را داریم که با کمک همه اقشار که اظهار همکاری می‏کنند این فرهنگ را از حالت انگلی و استعماری درآوریم و به یک فرهنگ استقلالی بدل سازیم، و به کمک همه اقشار اصلاح کنیم. و مخازنمان را نگذاریم هدر برود و عاقلانه بفروشیم و عاقلانه صرف ملت، چه فرهنگ چه سایر جاهای مورد نیاز بکنیم. در این پنجاه سال چه بلاهایی بر سر ما آوردند! ما مواجه با یک مملکت آشفته هستیم که از همه جهات درهم ریخته است. با کمک افراد ملت که اتفاقاً تمامی اقشار هم با ما موافقند، قیام کنیم و ما سالهای طولانی البته این آشفتگیها را ترمیم کنیم. یک فرهنگ مستقل اسلامی، یک ارتش مستقل، یک اقتصاد سالم، یک زراعت که بکلی از بین رفته است، نیاز به سالها کار دارد تا برگردد به اول. مصیبتهای زیادی داریم، و بیشتر آنها از این ابرقدرتها، از دست آنهاست. ان شاء اللَّه خودمان را از قید آنها آزاد خواهیم کرد تا به استقلال در تمام اقشار برسیم.

[خیلی متشکرم. سه امید و آرزو داریم:

اول) انتقال قدرت به دولت جدید؛ سریع و با آرامش و بدون شلوغی انجام گیرد.

دوم) وعده‏های عدالت برای همه مردم تحقق یابد.

سوم) مردم ایران و مردم امریکا به هم عشق بورزند، تفاهم کنند، احترام بگذارند. و ما می‏خواهیم به هر شکلی که ممکن است به شما کمک کنیم که این سه امید و آرزو تحقق یابند]

- ما هم امیدواریم. آرزوی اول که کلیدش در دست اجانب است به واسطه فهم آنها، که دست از فشار و تهدید گذشته، دست از تحریکات و تهدیدات بردارند و اگر به ما مهلت بدهند خواهید دید که ملت ایران تحت اسلام و با آرامش و بدون تشنج قدرت را به دست خواهند گرفت؛ و قدرتی که به دست می‏آید صرف در تحقق عدالت خواهد شد. اگر این قدرتمندهایی که در رأس ملتها واقع می‏شوند کنار بروند یا اصلاح بشوند تفاهم با ملتها آسان خواهد بود. اما تا زمانی که آنها هستند تفاهم معلوم نیست بشود.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 532 ـ 535)

ـ حکم سرپرستی حوزه علمیه باختران به آقایان: مجتبی حاج آخوند و حسین زرندی (1361)

«جناب حجت الاسلام آقای حاج آقا مجتبی حاج آخوند، و جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسین آقا زرندی- دامت افاضاتهما

لازم است شما آقایان محترم، حوزه علمیه باختران را سرپرستی نموده و طلاب محترم و مدارس علوم دینی آنجا را تحت نظر قرار دهید. و برای رفع نیازمندیها در این باره مجازید از وجوه شرعیه محل، به هر نحو صلاح می‏دانید به مصرف برسانید. و ضمناً در رفع مشکلات و انجام کارها با امام جمعه محترم باختران جناب حجت الاسلام آقای موحدی کرمانی‏[3]- دامت توفیقاته- مشورت نمایید. از خدای تعالی ادامه توفیقات همگان را مسألت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 258)

ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1364)

[بسمه تعالی. محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی- رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران‏

احتراماً به پیوست آمار 798 نفر از محکومین دادگاههای انقلاب اسلامی دوازده شهر در اجرای بخشنامه 15595/ 1- 29/ 3/ 62 شورای عالی قضایی و 21 نفر از محکومین دادگاههای عمومی و انقلاب که از طریق اداره عفو و بخشودگی و سِجل کیفری واصل و استحقاق عفو و تخفیف مجازات دارند تقدیم می‏گردد.

عبد الکریم موسوی اردبیلی- رئیس دیوان عالی کشور].

بسمه تعالی‏

موافقت می‏شود. روح اللَّه الموسوی الخمینی‏» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 466)



[1] - آقای حسن ثقفی.

[2] - امام علی( ع)، ر. ک. کنز العمال، ج 4، ص 6.

[3] - آقای محمد علی موحدی کرمانی که در تاریخ 27/ 8/ 1361 در پی به شهادت رسیدن آقای عطاء اللَّه اشرفی اصفهانی( امام جمعه وقت کرمانشاه) به دست تروریستهای منافق، به عنوان امام جمعه این شهر منصوب گردید

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.

ماه محرم و صفر

محرّم و صفر، که ماه‏‎ ‎‏برکات اسلامی است و ماه زنده ماندن اسلام است، باید ما محرّم و صفر را زنده نگه‏‎ ‎‏داریم به ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ که با ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏زنده مانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضع سنتی، با همان وضع مرثیه سرایی و‏‎ ‎‏روضه خوانی.(صحیفه امام، ج 15، ص 331)