امروز با امام: سوم دی
ـ آغاز اولین تدریس درس خارج فقه امام خمینی (1323 ش)
پس از درگذشت آیتالله حائری در سال 1315 ش، تا سال 1324 که آیتالله بروجردی به قم آمد، امام خمینی ضمن مباحثه علمی، به تدریس معقول و عرفان و سطوح عالی اصول و فقه اشتغال داشت. پس از مهاجرت آیتالله بروجردی به قم، ایشان برای ترویج و تثبیت مرجعیت آقای بروجردی در درس خارج ایشان شرکت و درس اصول آقای بروجردی را تقریر هم میکرد. تااینکه دی ماه 1323ش. به تقاضای چند تن از فضلای جوان، ازجمله آیتالله منتظری و آیتالله مطهری، تدریس خارج فقه را آغاز کرد.
ـ نامه به آقای ابو جهاد؛ از رهبران جنبش فلسطینی «الفتح» (1357)
امام خمینی زمانی که پاریس بودند؛ سازمان «الفتح» مبارزان فلسطینی به ایشان نامهای نوشته و اعلام پشتیبانی و درخواست هماهنگی و همکاری بیشتر کرده بود. امام خمینی نیز پاسخ داده و نمایندهای تعیین کرده و نوشتند:
«پس از اهدای تحیت، عطف به مرقوم محترم تاریخ 10/ 12/ 1978 [م] جناب آقای جلال الدین فارسی- ایده اللَّه تعالی- را برای آن امر معین نمودم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج5، ص: 273)
ـ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره ضرورت حفظ وحدت (1357)
امام خمینی در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج بر ضرورت حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه تأکید کرده و فرمود:
«البته مملکت متمدن باید حزب داشته باشد، احزاب داشته باشد؛ خوب پس ما هم باید احزاب داشته باشیم! اما احزابی که ما درست میکنیم این طوری است که این حزب با آن حزب تمام عمرش را صرف میکند در اینکه این او را بکوبد و او این را بکوبد.
از اول این طوری زاییده شد احزاب در ایران- به حَسَب نظر من. حالا هم که به صورتهای دیگری درآمده است؛ حالا هم انسان میبیند که اینها باز با هم همین طور دشمنی میکنند و مخالفت میکنند... این از او بدگویی میکند، او از او بدگویی میکند. و این موجب تأسف است... شما میدانید که دارید به نفع دیگران فعالیت میکنید [و] خودتان متوجه نیستید؟... با هم مجتمع بشوید؟ یک قدر کنار بگذارید این هواهای نفسانیه را.» (صحیفه امام، ج5، ص: 274 ـ 282)
ـ بیانات در جمع دانشجویان هنر شیراز؛ ویژگیهای رئیس جمهور آینده (1358)
«چیزی که لازم است عرض کنم این است که در این موقع که یک مرحله دیگری از مراحلی که در کشور ما میخواهد تحقق پیدا بکند در دست اجراست، و آن تعیین رئیس جمهور است. باید توجه داشته باشند آقایان که آن صفتی که در قانون اساسی برای رئیس جمهور تعیین کردهاند مراعات کنند. قانون اساسی را ملاحظه کنند و صفات رئیس جمهور را در آنجا ملاحظه کنند، و کسی که دارای آن صفات بود و او را به آن صفات میشناسید به او رأی بدهید، و اگر فاقد آن صفات باشد، احتراز کنید از رأی دادن به او.» (صحیفه امام، ج11، ص: 393)
ـ سخنرانی در جمع فرهنگیان محلات؛ خیانتهای پهلوی- تلاش برای خودکفایی (1358)
«اگر روحانی، در یک محل یک روحانی متعهد باشد، آن محل را تصفیه میکند، و اگر در هر یک از بلاد چند نفر روحانی باشند که آنها آن طور که باید، آن طور که دستور اسلام است باشند، از باب اینکه مردم تبعیت از آنها میکنند، مردم هم اصلاح میشوند و با اصلاح مردم یک جامعه صحیح پیش میآید...
خدا خواست که به داد این مملکت رسید که مردم را بیدار کرد. خدا بیدار کرد مردم را...
توجه داشته باشید به اینکه امروز روزی نیست که ما و شما و ملت ما و همه توجه به گرفتاری خودشان؛ گرفتاری شخصی، داشته باشند. یک روزی که یک گرفتاری برای اسلام دارد پیش میآید، یک گرفتاری برای کشور دارد پیش میآید، در معرض این است که مفسدها افساد بکنند و بخورند این کشور را. برگردانند به حال دیگر، که همه چیزمان از بین برود، روز این نیست که ما بنشینیم بگویم که حقوقم کم است. خانهام چه جوری است. الآن روز این نیست. باید الآن ما این کشتی که از همه اطراف موجهای بسیار خطرناک به آن متوجه است، ما باید ننشینیم حالا که، همان نظیر خود کشتی، حالا اگر چه یک عدهای در کشتی بودند و کشتی افتاد به خطر غرق، آن وقت اینها بنشینند بگویند که خانهمان چه جوری است! هیچ کس نمینشیند. همه در صدد این هستند کشتی را نجات بدهند. یک وقت که یک کشوری مبتلا شده است به یک همچو مسائل، مثل الآن که کشور ما مبتلاست به مواجههای با یک قدرتی که تمام تبلیغات دنیا را دستش هست...
فرهنگیها یک مسئله بسیار بزرگی در گردنشان هست و آن تربیت است؛ تربیت جوانهاست، تربیت بچههاست. این تربیت بچهها اگر تحقق درست پیدا بکند که این بچههای کوچکی که تحت تربیت معلمین هستند خوب تربیت بشوند، مملکت ما بعدها نجات پیدا میکند. ما از اینکه فاقدیم یک مغزهای متفکر صحیح و سالم، مغز متفکر زیاد است. اما متفکری که سالم نیست مغزش، ما باید کوشش کنیم که این مغزهای کوچولوی بچهها را از حالا سالم بار بیاوریم تا بتوانند اینها بعدها دفاع کنند از کشورتان.» (صحیفه امام، ج11، ص: 394 ـ 403)
ـ سخنرانی در جمع خانوادههای شهدا؛ تلاش برای اقامه حکومت عدل (1358)
«همه ما از اسلام هستیم. همه از خدا هستیم. به سوی خدا میرویم و در راه او فداکاری یک وظیفه است. و من امیدوارم که خداوند رحمت کند شهدا را و با شهدای صدر اسلام محشورشان کند. و به شماها صبر بدهد. اجر بدهد. و امیدوارم که این نهضت به نتیجه برسد، و بر این آمالی که شهدای ما داشتند به فعلیت برسد...» (صحیفه امام، ج11، ص: 404)
ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم مشهد؛ لزوم حفظ آرامش و وحدت (1359)
«قدرتهای بزرگ توجه دارند به اینکه این ملت در سایه وحدت و اتفاق و توجه به خدای تبارک و تعالی، پیروز شدند و منافع آنها را به خطر انداختند. و آنها از پای نخواهند نشست، و هر روز یک راهی درست میکنند برای اختلاف و برای اینکه وحدت ملت ما را به هم بزنند. و ما باید چشم و گوش خودمان را باز کنیم و هوشیار باشیم که اختلافات را دامننزنیم. ملت ما هر قشری که توجه دارند به اینکه این کشور را اختلاف خواهد آسیبپذیر کرد، و هر گروهی که علاقه دارند به اسلام، علاقه دارند به کشور اسلامی، علاقه دارند به ملت اسلامی ایران، به ملت ایران، باید کوشش کنند که خللی در این وحدت و اتفاق رخ ندهد. اگر خدای نخواسته، دشمنهای ما موفق بشوند به اینکه در هر گوشهای بین ملت ما اختلاف بیندازند، آنها به آرزوی خودشان میرسند...
ما همه اختلافات خودمان را باید عُقَلا حل بکنند و نگذارند به سر و صدا و به اختلافاندازی منتهی بشود. فرضاً اگر یک کسی بخواهد یک عملی بکند که به واسطه او تحریک عواطف را بکند، تکلیف ما این است که باید در مقابل آنها، امروز آرامش را حفظ کنیم و سکوت کنیم.» (صحیفه امام، ج13، ص: 426 ـ 428)
ـ سخنرانی در جمع ائمه جمعه سراسر کشور؛ وظایف روحانیون در مقطع کنونی (1359)
«شیاطین بزرگ و کوچک و آنهایی که میخواستند و میخواهند تمام قدرتها را در هر جا قبضه کنند و تمام منافع ملتها را چپاول کنند، از سالهای طولانی نقشههای عجیب و غریبی داشتهاند، و مع الأسف قشرهای زیادی غافل بودند؛ از جمله این مطلب که روحانیون در امور سیاسی نباید دخالت کنند. آنها باید مردم را در این نماز و روزه و امثال اینها هدایت کنند، و جای آنها و شغل آنها مسجد است و منزل، مسجد بیایند و نماز بخوانند، منزل بروند و استراحت کنند، و به طوری این تبلیغ شده بود که همه باورشان آمده بود تقریباً، و دخالت در سیاست یک فحشی بود برای اهل علم. اگر میگفتند فلان آخوند سیاسی است، این به منزله یک فحش تلقّی میشد. و خود مردم و بلکه خود روحانیون هم بسیاریشان این مسأله را باورشان آمده بود. اگر راجع به یک امر اجتماعی، یک امری که راجع به ملت است گفته میشد، بعضیها میگفتند که ما در امور سیاسی دخالت نمیکنیم. و اگر یک ملّایی در امر سیاست ملت و مصالح کشور صحبت میکرد، میگفتند که این سیاسی است و بر خلاف موازین است...
سیاست برای روحانیون و برای انبیا و برای اولیای خدا حقّی است، لکن سیاستی که آنها دارند، دامنهاش با سیاستی که اینها دارند فرق دارد. ما اگر فرض کنیم که یک فردی هم پیدا بشود که سیاست صحیح را اجرا کند، نه به آن معنای شیطانی فاسدش، یک حکومتی، یک رئیس جمهوری، یک دولتی سیاست صحیح را هم اجرا کند. و به خیر و صلاح ملت باشد، این سیاست یک بُعد از سیاستی است که برای انبیا بوده است و برای اولیا و حالا برای علمای اسلام. انسان یک بُعد ندارد، جامعه هم یک بُعد ندارد، انسان فقط یک حیوانی نیست که خوردن و خوراک همه شئون او باشد...
سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد، و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و این مختص به انبیاست. دیگران این سیاست را نمیتوانند اداره کنند. این مختص به انبیا و اولیاست و به تبع آنها به علمای بیدار اسلام. و هر ملتی علمای بیدارش در زمانی که آن ملت نبیشان بوده است. اینکه میگویند شما دخالت در سیاست نکنید و بگذارید برای ما، شماها سیاستتان، سیاست صحیحتان هم یک سیاست حیوانی است. آنهایی که فاسدند، سیاستشان سیاست شیطانی است. آنهایی که صحیح راه میبرند باز سیاستی است که راجع به مرتبه حیوانیت انسان، راجع به رفاه این عالم، راجع به حیثیاتی که در این عالم هست راه میبرند. لکن انبیا، هم این عالم را و هم آن عالم را- و اینجا راه است برای آنجا- اینها هدایت میکنند. مردم را به این راه و آنچه که صلاح ملت است، صلاح جامعه است...
روحانیون در هر جا که هستند، چه ائمه جمعه و چه ائمه جماعات و چه کسان دیگری که مشغول شغل روحانی هستند، اسلام امروز به ملت ما و به شما که شاخص هستید و اولی هستید سپرده شده است. ما امروز همه پاسدار اسلام هستیم. تمام ملت از دولتها گرفته و قوای نظمی و انتظامی گرفته و نظامی و انتظامی گرفته و تا همه قوای مسلّحه، همه بازارها، همه ادارهجات، تمام ملت، بیاستثنا مسئول هستیم در مقابل خدای تبارک و تعالی برای این امانت. این اسلام که امانت است و دست ماست، اگر ما به این امانت خدای نخواسته خیانت بکنیم، این یک گناهی است که معلوم نیست که آمرزیده بشود...» (صحیفه امام، ج13، ص: 429 ـ 439)
ـ پاسخ استفتاء آقای خامنهای؛ تماشای فیلمهای سیمای جمهوری اسلامی (1366)
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم. محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی- مد ظله العالی
فتوای حضرت عالی در پاسخ به نظرخواهی مسئولان صدا و سیما در مورد فیلمها و آهنگها پاسخ قاطعی به ابهامها بود و خیال مردم و مسئولین را از جهت فتوای حضرت عالی آسوده کرد. باقی میماند این نکته که حضرت عالی جواز تماشای فیلمها را موقوف فرمودهاید به اینکه شهوتانگیز نباشد. واقعیت اینست که تماشای پیکر عریان ورزشکاران برای بسیاری از زنان و تماشای چهره و حرکات بسیاری از زنان در فیلمها برای اغلب جوانان شهوتانگیز است. سؤال این است که آیا مسئولان صدا و سیما وظیفه دارند که آنچه برای بسیاری از مردم شهوتانگیز است پخش نکنند؟ و آیا ما به عنوان مسئولین کشور وظیفه داریم آنها را از تهیه و تولید و پخش آن منع کنیم؟ یا اینکه چنین وظیفهای بر عهده ما نیست و کافی است به مردم بگوییم هر که با تماشای این فیلمها دچار شهوت میشود به تلویزیون ما نگاه نکند؟
مستدعی است حقیر را در این مورد راهنمایی فرمایند. ادام اللَّه عزّکم و ظلّکم.
2/ 10/ 66- سید علی خامنهای].
بسمه تعالی
هر کس با تماشای این فیلمها دچار شهوت شود باید اجتناب کند و هر کس با شهوت به این فیلمها نگاه کند مرتکب گناه شده است.» (صحیفه امام، ج20، ص: 448)
.
انتهای پیام /*