مسجد سلماسی
مسجد سلماسی
این مسجد در حدود سال 1325ش، برابر با 1366 ق، به همت فرد خیری به نام حاج یحیی سلماسی ساخته شده است. از ویژگیهای آن، سادگی و بیپیرایگی آن است و تا سال 1380 ش، هیچگونه تعمیر و مرمت اساسی بر روی آن صورت نگرفته بود. ولی بعدها تعمیراتی انجام گرفته و هماکنون آثار میراث فرهنگی به ثبت رسیده است. این مسجد از موقوفات آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) میباشد. مسجد در کوچۀ آقازاده، خیابان آیتالله مرعشی نجفی واقع شده است و تا چند سال پیش مرحوم آیتالله سید حسن مرتضوی لنگرودی از شاگردان حضرت امام در آن نماز جماعت برگزار میکرد.. پس از رحلت ایشان نیز همچنان فعال بوده و پذیرای مؤمنین و نمازگزاران میباشد.
شهرت مسجد سلماسی از هنگامی رو به تزاید گذاشت و دهان به دهان گشت که حضرت امام در دهه 30 ش، دروس خود را به این مسجد انتقال دادند. هر چند بعدها به جهت ازدیاد شاگردان و عدم گنجایش این مسجد، امام ناچار شدند دروس خود را به مسجد اعظم انتقال دهند. گفته میشود حدود 800 نفر در درسهای امام در مسجد سلماسی شرکت میکردند که به دلیل کوچک بودن مسجد، بسیاری از طلاب مجبور بودند در پلهها و حتی بیرون از مسجد بنشینند.
مسجد سلماسی پس از تبعید حضرت امام، از اماکنی بود که اعلامیههای ایشان در آنجا بین انقلابیون پخش میشد تا مردم و طلاب در جریان تحولات و رویدادها و پیامها و بیانات امام قرار بگیرند. لذا این مسجد از جمله مساجدی که با نام امام عجین شده و کمتر کسی است که نام این مسجد را بشنود و یادی از دوران تدریس امام در این مسجد نکند.
مسجد مذکور به واسطه فاصله نسبتاً دوری که در قدیم نسبت به حرم حضرت معصومه داشته است، کمتر فردی از مراجع در آن به تدریس اشتغال داشتهاند. اصولاً کسی که درس خارج فقه و اصول تدریس میکند و درس او یکی از شلوغترین درسهاست، نباید چنین مکانی را برای تدریس انتخاب کند، ولی حضرت امام که به شدت از مطرح شدن برای مرجعیت و قبول ریاست دنیوی احتراز داشتند و به هیچوجه در صدد مطرح کردن خود و قبول مسئولیت و پیامدهای آن نبودند، وقتی تعداد شاگردان زیاد میشود و دیگر مکان قبلی(مسجد محمدیه) گنجایش شاگردان ایشان را نداشته به این محل نقل مکان میکنند.
این مسجد که بسیار ساده و به دور از تزئینات و معماریهای معمول بوده سالهای سال محل تدریس دروس خارج فقه و اصول امام بوده و حضرت امام در طول دهه 30 ش در این مسجد تدریس میکردند. یاران امام خاطرات بسیاری از آن دوران نقل کردهاند که به اختصار به بعضی از آنها اشاره میشود:
آیتالله سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی میفرماید:
حضرت استاد، ابتدا در مسجد کوچکی که نزدیک سه راه موزه بود، تدریس میکردند. چون مکان کوچک بود و شاگردان زیاد، پیشنهاد شد که جای دیگری را برای تدریس انتخاب فرمایند. ایشان مسجد سلماسی را انتخاب کردند. این، نشان دهنده تقوای ایشان بود. زیرا کسی که نزدیک حرم تدریس میکند، قاعدتاً باید به مسجد اعظم و یا حداقل مسجد امام برود. نه جایی مانند مسجد سلماسی که دور از حرم و داخل کوچه است!
در مسجد سلماسی، ابتدا ایشان روی زمین مینشستند. به هنگام درس، به ستون قسمت شمال شرقی تکیه میدادند و تا آخر درس دو زانو مینشستند. یک روز یکی از هم مباحثهایهای ما، برای ایشان پتویی پهن کرده بود. ولی امام آن روز روی پتو نشستند و بعد از درس به دوستمان فرمودند: «فردا پتو نیاورید.»
جمعیت درس که زیاد شد، از ایشان درخواست شد که روی منبر قرار بگیرند تا صدا به همگان برسد. ایشان آن روز منبر رفتن را بهانهای برای موعظه طلبهها قرار دادند. این موعظه همه را تحت تأثیر قرار داد. حضرت امام در بخشی از بیانات خود فرمودند:
مرحوم شیخالشریعه اصفهانی، دار فانی را وداع میگوید. مرجعیت، تقریباً به مرحوم میرزای نائینی منتقل میشود. جمعیت شاگردان زیاد میشود. از این روی، از میرزا میخواهند که برای تدریس، به منبر تشریف ببرند. میرزا روی منبر قرار میگیرد و شروع میکند به گریه کردن و میفرماید: چه روزگاری شده که ما باید به منبر برویم. منبری که مشایخ بزرگ بر آن مینشستند.
برخی از شاگردان، چون به درسهای متعددی میرفتند، گاه دیر در درس حاضر میشدند. ایشان از این وضع، ناراحت بودند. روزی فرمودند:
من نمیگویم به درس من بیایید، ولی هر درسی که میروید، سعی کنید از اول درس، حاضر باشید. مجلس روضه که نیست که به هر جای آن رسیدید، ثواب آن را ببرید!
حجتالاسلام و المسلمین عبدالعلی قرهی در این خصوص میگویند:
«امام در مسجد سلماسی که درس میفرمودند پای درس ایشان شاگردان زیادی میآمدند و جا نبود. هرچه به آقا عرضمیکردیم که این جا تنگ است، یک جای دیگر تشریف ببرید، قبول نمیکردند. نظر آقایان دیگر هم این بود، نه ای که ما میخواستیم ترویج و تبلیغ ایشان را بکنیم. امام میفرمودند: «بیایید جلو، کمکم جا میشود.» جمعیت حتی روی سکوهای مسجد مینشستند و امام هم منبر میرفتند و با آن کثرت جمعیت درس میگفتند، تا این که ایشان را با التماس جهت تدریس به مسجد اعظم بردند. امام حاضر نبودند در جاهایی که مثلاً نمایش قدرت ایشان باشد حاضر شوند.
.
انتهای پیام /*