کد مطلب: 3105 | تاریخ مطلب: 23/02/1398
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

منزل استیجاری حاج آقا مصطفی خمینی

منزل استیجاری حاج آقا مصطفی خمینی

حضرت امام، بعداز ازدواج فرزند ارشدشان، حاج آقا مصطفی در 17 فروردین سال 1333 ش، منزل روبروی بیت خودشان را برای ایشان اجاره می‌کنند. (بعدها آیت‌الله محمدعلی فیض گیلانی آنجا را خریدند که الآن هم در آن زندگی می‌کند) در ایام ماه محرم که در حیاط منزل خودشان برای عزاداری چادر می‌زدند، ایشان شب‌ها را در همین منزل اجاره‌ای حاج آقا مصطفی (منزل فعلی آیت‌الله فض گیلانی که در سال 43 آن را خریدند) استراحت می‌کردند. در 15 خرداد سال 42 نیز نیروهای امنیتی شاه که برای دستگیری می‌آیند، امام در منزل فرزندشان در حال استراحت بودند. شب که تازه برای نماز شب از خواب برخاسته بود، سرو صدای ناهنجار و غیر عادی، او را متوجه یورش دژخیمان شاه کرده و فوراً از جا برخاسته و حاج آقا مصطفی را که در حیاط و در کنارش خوابیده بود بیدار می‌کند.

سال 43 در جریان کاپیتولاسیون، سخنرانی امام راجع به مصونیت مستشاران آمریکایی که در روز چهارم آبان انجام گرفت. چند روز بعد، 13 آبان مجدداً رژیم اقدام به دستگیری و تبعید امام نمود. این زمان نیز نیروهای امنیتی با توجه به سابقه دستگیری قبلی که امام را از این منزل دستگیر کرده بودند، به همین منزل که دیگر در اجاره امام نبود، ( سال قبل حاج آقا مصطفی در آن منزل ساکن بود و بعداز تحویل ایشان توسط آیت‌الله فیض خریداری شده بود) هجوم می‌برند، ولی می‌بینند که ایشان آنجا نیستند. این جریان را از زبان آقای فیض، ساکن و صاحب جدید این منزل می‌خوانیم:

چند شب بعد از سخنرانی امام در 4 آبان، نزدیکی‌های صبح در منزل خود که روبروی منزل امام است در اطاقی که به درب منزل نزدیک بود خوابیده بودیم. متوجه شدم یک نفر با دسته کلیدی که دارد می‌خواهد درب خانه را باز کند. یک کلید می‌اندازد درب باز نمی‌شود، کلید دیگر می‌اندازد درب باز نمی‌شود و کلید دیگر... خانواده ما گفت: دزد آمده! گفتم شما باش من بروم. رفتم دم درب گفتم: کیه؟ گفت: در را باز کن! به فکرم نرسید که دزد باشد، زیرا دزد تقاضا نمی‌کند در را باز کن! کلید پشت درب را کشیدم به محض اینکه درب باز شد یک لگد محکمی به درب خورد و راستای درب به پیشانی من اصابت کرد و پیشانی مراد شکست و به زمین افتادم. ناگهان دیدم عده‌ای حدود ده، بیست نفر یکی یکی وارد خانه شدند، اسلحه به دوش و سرنیزه به دست! اول فکر کردم برای دستگیری من آمدند، تا اینکه پرسید خمینی کجاست؟ تازه فهمیدم که دنبال امام خمینی هستند. گفتم خمینی در منزل خودش است. اینجا منزل ما است. گفتند: خمینی در منزل خودش هم نیست. [این یکی را راست گفت، چون که امام به طور طبیعی در منزل اندرونی که همان منزل اجاره‌ای چسبیده منزل خودشان باشه بودند]لذا قبول نکردند و اطاق‌ها را یکی پس از دیگری جستجو کردند و همه از منزل خارج شدیم. وقتی کارشان تمام شد و از منزل بیرون آمدند، به من گفتند برو تو! فورا رفتم منزل و درب را بستم، ولی نردبانی آوردم کنار درب گذاشتم و از پشت شیشه نگاه می‌کردم. بعداز ربع ساعت یکی آمد و این دفعه زنگ زد و من درب را باز کردم. گفت: خمینی توی خانه‌اش هم نیست! گفتم: من چه کنم اینجا هم که نگاه کردید نبود. در این وقت دیدم امام از درب خانه استیجاری بغل منزلش بیرون آمد و باقی ماجرا.

آیت‌الله سید حسن طاهری خرم‌آبادی نیز درباره این منزل اجاره‌ای می‌گویند:

مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی پس از ازدواج، ابتدا در همان منزل امام ساکن بودند، ولی پس از آنکه رفت و آمد به منزل امام زیاد شد، منزلی روبروی منزل امام، اجاره کردند و در آن ساکن شدند. این منزل در ایام مبارزات سال‌های 41 تا 42 که منزل امام شلوغ بود و فرصت استراحت از ایشان سلب می‌شد، به محلی برای استراحت ایشان تبدیل شده بود. حتی زمانی که در سال 1342 برای دستگیری به منزل امام هجوم آوردند، پس از شکستن در منزل متوجه شدند که امام حضور ندارند و خیلی عصبانی شدند. در این هنگام حضرت امام خودشان از منزل آقا مصطفی خارج می‌شوند و می‌فرمایند: «من اینجا هستم.»

. انتهای پیام /*

کلید واژه

 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.

ماه محرم و صفر

محرّم و صفر، که ماه‏‎ ‎‏برکات اسلامی است و ماه زنده ماندن اسلام است، باید ما محرّم و صفر را زنده نگه‏‎ ‎‏داریم به ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ که با ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏زنده مانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضع سنتی، با همان وضع مرثیه سرایی و‏‎ ‎‏روضه خوانی.(صحیفه امام، ج 15، ص 331)