صادق آل محمد(ع)
حسن پویا
امام جعفربن محمدصادق(ع) در مدینه منوره به دنیا آمد. پدر بزرگوارش امام محمدباقر(ع) و مادرش أم فروه از زنان پرهیزگار و نیکوکار به شمار میرفت.
دوران امامت امام صادق(ع) 34 سال بود که بخشی در دوران خلافت بنی امیه و بخشی در دوران خلافت بنی عباس بود.
امام صادق که به صادق آل محمد(ع) شهرت یافته است، و نزد بزرگان سایر مذاهب اسلامی به علم و فضیلت و پارسایی بی همتا بود. چنانکه از مالک بن انس نقل شده است:
افضل از جعفربن محمد در علم، عبادت و پارسایی، نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب شخصی خطور کرده است.(الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج 8، ص 371)
منصور از خلفای عباسی نیز ایشان را وارث پیامبر(ص) میدانست و در مقابل مردم به ایشان احترام میگذاشت.
امام خمینی در سال 1366 در سالروز میلاد امام صادق(ع) در دیدار با مسئولان بلند پایه کشور درباره امام صادق(ع) میفرماید:
معرف حضرت صادق ـ سلام الله علیه ـ بعد از اینکه خود پیغمبر معرف است، خود وجودش معرف است. این فقهی است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است که برای احتیاج بشر از اول تا آخر، هر مسئله ای پیش بیاید، مسائل مستحدثه، مسائلی که بعدها خواهد پیش آمد، که حالا ما نمی دانیم، این فقه از عهدۀ جوابش بر می آید و هیچ احتیاج ندارد به این که یک تأویل و تفسیر باطلی بکنیم.(صحیفه امام، ج 20، ص 409)
حضرت امام در بحث ولایت فقیه نیز به جایگاه پیامبر اکرم(ص) و امیرمؤمنان میپردازد و در ادامه و در تبیین حدیث معروف عمربن حنظله در شأن و جایگاه امام صادق(ع) میفرماید:
حضرت امام صادق همچون «ولی امر» مطلق میباشد و بر همه علما، فقها و مردم دنیا حکومت دارد، میتواند برای زمان حیات و مماتش حاکم و قاضی تعیین فرماید. همین کار را هم کرده و این منصب را برای فقها قرار داده است.(موسوعه الامام الخمینی، ج 21، ص 100)
امام صادق(ع) درتمام صفات اخلاقی سرآمد روزگار خود بود، چنانکه مرحوم مجلسی در کتاب روضه المتقین در شرح کتاب من لایحضر الفقیه میفرماید:
امام صادق(ع) در علم و تقوا، اخلاص در عمل، درستکاری و راستی، خرد و عقل، خدمت به مردم و نیازمندان و رفع حوائج آنان و اطاعت از اوامر و نواهی الهی، نمونه و سرآمد همگان بود.(ص 450 تا 498)
درباره حالات عبادی امام صادق(ع) سیدبن طاووس در کتاب فلاح السائل نقل میکند:
روایت شده که سرورمان، جعفربن محمدصادق(ع) در نماز قرآن تلاوت میکرد، پس به حالت غش بیفتاد چون به هوش آمد از حضرت سبب آن را پرسیدند؟ پس به این مضمون فرمود: پیوسته آیات قرآن را تکرار کردم تا به حالتی رسیدم که گویا آیات را از سوی نازل کننده آنها به مکاشفه و عیان میشنیدم، پس توان بشری، مکاشفه جلال الهی را تاب نیاورد.(شرح چهل حدیث، ص 36، به نقل از فلاح السائل، ص 108-107)
در تاریخ زندگی امام صادق(ع) علاوه بر علم و فضیلت، اوصاف بسیاری نقل شده است از جمله: کمک بدون منت به بینوایان ، اصلاح و آشتی میان مردم، صله رحم و توجه به خویشاوندان، میانه روی در زندگانی، کار و کوشش و تلاش و مانند آن.
دوران امامت امام صادق(ع) در اوج درگیریهای بنی امیه و بنی عباس بود که فرصتی را برای هدایت و تبیین حقایق اسلامی برای حضرت پیش آورد و لذا مجالس ایشان از رونق خاصی برخوردار گردید و پیروان اهل بیت، رهبران و پیروان دیگر مذاهب اسلامی از شاگردان ایشان به شمار میرفتند و همواره در جلسات حاضر میشدند. در همین راستا راویان از آنحضرت را تا چهار هزار تن ذکر کرده اند. امام صادق(ع) با استفاده از این فضای مناسب به طرح مباحث مختلف فقهی، عقلی و فلسفی میپرداخت و به دانشهایی همچون طب، نجوم و مانند آن نظر داشت.
جالب توجه است که در این دوران که ظهور فرقه های مختلفی رخ نمود و آنها شبهات بسیاری را در میان مردم می افکندند یکی از فعالیت های مهم حضرت پاسخ به این شبهات و انحرافات بود. در این زمینه افراد بسیاری و نیز فرقه هایی با هدایت و ارشاد امام صادق(ع) به طریق مستقیم راه یافتند. امام خمینی(س) در این باره میفرماید:
حضرت صادق ـ سلام الله علیه ـ که مذهب را ترویج و اسلام را ارائه داد به مردم. تحول از شرکها، الحادها، آتش پرستیها و همۀ انحرافها، به استقامت و توحید و توحید پرستی در مرکزی که به جای توحید و به جای حکومت الله بتها نشسته بودند.(صحیفه امام، ج 14، ص 1)
در جای دیگر نیز میفرماید:
خود فقهی که اکثرش را حضرت صادق ـ سلام الله علیه ـ بیان فرموده است، این فقه همۀ احتیاجات صوری و معنوی و فلسفی و عرفانی همۀ بشر را در طول مدت الی یوم القیامه [تأمین کرده،] این محتوایش این طور است. (همان، ج 20، ص 409)
امام صادق(ع) حکومتهای جبار بنی امیه و بنی عباس را مشروع نمیدانست، گرچه رفتار حضرت بر اساس تقیه استوار بود، زیرا در آن دوران شرایط برای مبارزه علنی فراهم نبود، از این رو حضرت با حرکتهای ضد استبدادی بعضی از علویان همراهی نکرد، در حالی که به خانواده های آنانی که همراه شده بودند و گرفتار گردیدند کمک و ابراز همدردی میکرد.
این همراهی ها باعث شده بود که منصور دوانیقی حضرت را تحمل نکند زیرا حضرت محل رجوع مردم بود و از این رو باعث آزار و اذیت بسیار حضرت شد و یکبار نیز عوامل حکومت اموی خانه حضرت را آتش زدند و بارها حضرت را احضار کرد.
امام خمینی در سال 1341 در سخنرانی خود در مسجد اعظم قم برای دفاع از مکتب امام صادق(ع) میفرماید:
اگر بناست ـ خدای ناخواسته ـ اسلام نباشد، احکام قرآن نباشد، مذهب جعفری در کشور از رسمیت بیفتد، روحانیت اصلاً نمیخواهیم باشد. حوزه های علمیه نمیخواهیم وجود داشته باشد.(همان، ج 1، ص 159)
در ادامه همین سخنرانی در ارتباط با فعالیتهای ضد اسلام رژیم پهلوی میفرماید:
اینها به نام امام صادق ـ سلام الله علیه ـ می خواهند با مکتب آن حضرت مقابله کنند. به نام امام صادق می خواهند احکام مقدس قرآن را از بین ببرند و تعالیم درخشان آن را ریشه کن کنند. آنها در کنار شعار احترام به مقام حضرت صادق، از تساوی حقوق زن و مرد دم می زنند. تساوی حقوق زن و مرد یعنی قرآن را زیر پا گذاردن؛ یعنی مذهب جعفری را کنار زدن؛ یعنی قرآن را مهجور کردن و به جای آن کتابهای ضاله قرار دادن، یعنی دخترها را به سربازخانه ها کشانیدن و سایر کارهایی که نوامیس اسلام و مسلمین را به خطر تهدید می کند. (همان، ص 161)
ایشان در سال 1365 نیز آنچه را برای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوجود آمده بوده از برکات اسلام و پیامبر و امام صادق(ع) میداند و میفرماید:
این ایمان جوانهای ماست، این برکات رسول اکرم است، این برکات امام صادق است. این برکاتی است که چشم دنیا را خیره کرده است و همه را مضطرب کرده. آنهایی که گمان می کردند که با یک تشر ایران را می توانند چه بکنند، گمان کردند که حالا هم زمان قاجار است.(همان، ج 20، ص 161)
امام خمینی(س) بر اساس روایتی از امام صادق(ع) توصیه میکند که شیعیان ما باید در دینداری و تقوا سرآمد همگان باشند:
در روایت دیگر است که حضرت صادق، علیه السلام، فرماید: «نیست از شیعیان ما کسی [که ] در شهری که دارای صد هزار جمعیت است از او با ورعتر باشد».(چهل حدیث، ص 475)
ایشان در توصیه به حجاج نیز به عنوان حاجیانی که از کشور امام صادق(ع) و از پیروان مکتب آن حضرت هستند، میفرماید:
اخلاق کریمۀ انسانی ـ اسلامی را با همۀ زوّار از هر طبقه و هر طایفه و هر رنگ و هر زبان و هر کشور باشند، با دقت مراعات نمایید و در برخوردها و رفت وآمدها در جمیع اوقات و احوال و پیشامدها صبور و بردبار باشید و کریمانه با همه رفتار نمایید و در مقابل درشتیها، نرمی و سلم و در مقابل بدرفتاریها، خوبی و محبت کنید و برای رضای خداوند تعالی تحمل هر پیشامد بدی از هر کس باشد، با روی گشاده و سعۀ صدر نمایید که آن مواقف کریمه و بقاع شریفه محل نزاع و جدال نیست. و آنچنان کنید که معلوم شود شما از کشور امام صادق ـ سلام الله علیه ـ آمده اید و این خودیک خدمت شایان به اسلام و جمهوری اسلامی و هم میهنان عزیز است.(همان، ج 20، ص96)
بنابر مشهور، امام صادق(ع) به دست منصور دوانیقی مسموم گردید و در شوال سال 148 قمری در سن 65 سالگی به شهادت رسید. حضرت را در بقیع در کنار پدر و جدش به خاک سپردند.
در پایان جملاتی را که حضرت امام(س) با توجه به روایتی از امام صادق(ع) به فرزند عزیزش حاج سیداحمدآقا نوشته است و دربردارنده توصیههای اخلاقی و بسیار سازنده است، برای یادآوری به همگان بازگو میکنیم، باشد که موجب تنبه و سازندگی گردد:
پسرم! فرصت را از دست مده و در جوانی خود را اصلاح کن. پیران نیز باید بدانند که تا در این عالم هستند می توانند جبران تبهکاری ها و معصیت ها را بکنند و اگر از این جا منتقل شدند کار از دست آنان خارج است. دل بستن به شفاعت اولیاء ـ علیهم السلام ـ و تجرّی در معاصی از خدعه های بزرگ شیطانی است. شما به حالات آنان که دل به شفاعتشان بسته و از خدا بی خبر شده و به معاصی جرأت می کنید بنگرید، ناله ها و گریه ها و دعاها و سوز و گدازهای آنان را ببینید و عبرت بگیرید. در حدیث است که حضرت صادق ـ علیه سلام الله ـ در اواخر عمر، بستگان و فرزندان خود را احضار نمود و قریب به این مضمون به آنان فرمود که: «فردا با عمل باید در محضر خداوند بروید و گمان نکنید بستگی شما به من فایده دارد».(همان، ج 16، ص 222)
.
انتهای پیام /*