کد مطلب: 4308 | تاریخ مطلب: 20/01/1400
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

هنر از منظر امام خمینی

هنر از منظر امام خمینی

بیست فروردین، روز شهادت هنرمند آگاه و خوش فکر سید مرتضی آوینی است که به حق می توان او را یکی از هنرمندان متخصص، متخلق و متعهد دوران انقلاب اسلامی نامید. به همین مناسبت چنین روزی «روز هنر انقلاب اسلامی» نام گذاری شده است. با درود بر روح آن شهید والامقام، هنر از دیدگاه امام خمینی را گذرا بررسی می کنیم.

هنر از منظر امام خمینی

 

محمد رجائی نژاد

1. بیست فروردین، روز شهادت هنرمند آگاه و خوش‌فکر سید مرتضی آوینی است که به حق می‌توان او را یکی از هنرمندان متخصص، متخلق و متعهد دوران انقلاب اسلامی نامید. به همین مناسبت چنین روزی «روز هنر انقلاب اسلامی» نام‌گذاری شده است. با درود بر روح آن شهید والامقام، هنر از دیدگاه امام خمینی را گذرا بررسی می‌کنیم.

2. هنر چیست؟ آفریدگار یکتا انسان را زیبا آفریده و او نیز ذاتاً در پی زیبایی‌هاست. نغمۀ دلنشین، بوی خوش، منظرۀ دلفریب، لطافت و سرسبزی، صورت و سیرت زیبا و... همه برای او لذت‌آور و فرحبخش است. حال اگر این جمال‌پرستی او با کمال‌گرایی درهم آمیزد، انسان خود آفریدگار خواهد شد و پدیده‌های جهان را گزینش کرده با احساس و خیال درونی خویش آنها را بازآفرینی می‌کند. به این آفرینش جدید، هنر و آفرینندۀ آن را هنرمند می‌نامند.

هنر جلوه‌های گوناگونی دارد. گستـرۀ هنر بسیار است. از نـویسنـدگـی، شعر و شاعری، قصه و طنز، نقاشـی و طراحی، مجسمه‌سازی، مـوسیقـی و آواز، خطـابه و سخنـوری گـرفته، تـا وادی فیلـم، سینمـا و تـإتـر، برنامه‌های هنری رادیو و تلـویزیون و کاریکاتـور، نمایشنامه‌ها و فیلم‌های عروسکی و کارتـون کودکان، طراحی و گرافیک، خـوشنویسی و... را دربرمی‌گیرد. امروزه همۀ اینها از مؤثرترین و بهترین ابزار در جهت ارائه حقایق و معارف دینی و وصف ارزش‌ها، ابراز احساسات درونی و... برای همگان است.

3. امام خمینی نیز با آن نگاه جهانشمولی توجه ویژه‌ای به هنر داشت. چنانچه در تعریف و توصیف هنر می‌گویند:

«هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفان اسلامی‏ ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 145)

برداشت و تعریف امام خمینی از هنر نشان می‌دهد که ایشان هنر را ابزاری می‌دانند برای رسیدن به هدف والا و بالا که همان کمال انسانیت است.

4. حضرت امام جلوه‌های گوناگون هنر را نه هدف و مقصد، بلکه بهترین ابزار می‌دانست برای رسیدن به یک هدف برتر و والاتر! برای رفع ظلم و بی‌عدالتی و رسیدن به انسانیت به همین دلیل می‌فرمود:

«تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدی- علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‏آور محرومیت‌ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبندۀ سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‏آشام و نابودکنندۀ اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‏درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایی» باشد.» (همان)

او هنری که وابستگی و سلطه‌پذیری شرق و غرب را در پی داشته باشد را نفی کرده و قبول نداشت و معتقد بود «تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان امریکا و شوروی، را بیاموزد.» (همان، ص 146)

حضرت امام هنر و هنرمندانی که با هنرشان موجب فراموشی فرهنگ دینی و ملی شوند، ترد می‌کرد. (همان، ج 7، ص 480)

5. امام خمینی خود هنرمندی بی‌همتا بود. می‌تـوان جلـوه‌های گوناگون هنری را که در فکـر و بیان و قلـم و شعر و ادبیات و ذوقیات ایشان بود، به روشنی دید. یکی از عوامل موفقیت ایشان در رهبری و به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی؛ اول، وجود همین ویژگی‌ها در او بود؛ دوم، نفی نگاه بسته و متحجرانه به مقولۀ هنر و پذیرش و تأیید جلوه‌های گوناگون هنری و باور به نقش و تأثیر عنصر زمان و مکان و مقتضیات و مصالح روز در خلق آثار هنری بود.

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.

ماه محرم و صفر

محرّم و صفر، که ماه‏‎ ‎‏برکات اسلامی است و ماه زنده ماندن اسلام است، باید ما محرّم و صفر را زنده نگه‏‎ ‎‏داریم به ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ که با ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏زنده مانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضع سنتی، با همان وضع مرثیه سرایی و‏‎ ‎‏روضه خوانی.(صحیفه امام، ج 15، ص 331)