فقط جمهوری اسلامی
محمدکاظم تقوی
مبارزات و مجاهدات مزین به اخلاص و استقامت امام خمینی ( س) و همراهی از سر آگاهی و ایمان ملت ایران با ایشان،پائیز و زمستان تاریک و سرد و یأس آلود ستمشاهی را به بهمن ۱۳۵۷ و بهار آزادی رسانید.
درحالی که حکومت استبدادی- استعماری شاه د ر بده- بستان و توطئه با حکومت بعثی عراق، شدیدترین تضییقات را برای حضرت امام در پی داشت، و ایشان تصمیم به هجرت گرفت و متأسفانه کشورهای اسلامی آمادگی و اختیار پذیرش ایشان را نداشتند و ایشان به کشور فرانسه هجرت کرد و در مدت چهار ماهه اقامت در آنجا، با بهره گیری هوشمندانه از عنصر «رسانه» پیام اسلام خواهی و آزادی طلبی و استقلال خواهی خود و ملت ایران را به جهانیان ابلاغ کرد. در نهایت ملت ایران به همراه رهبر خود با حضور گسترده در تظاهرات های عمومی، با حفظ آرامش و رعایت عقلانیت، به اهداف خود نایل شدند.
رهبری با صلابت و خردمندانه امام خمینی وقتی با رستاخیز همگانی ملت ایران ترکیب گردید، حکومت استبدادی-استعماری متکی به ارتش قوی و جنگ افزارهای انبوه و وابسته به قدرت سلطه گر آمریکا به زانو درآمد و مجبور به عقب نشینی شد و زمینه فراهم گردید تا بر ویرانه های رژیم شاهنشاهی اهداف سه گانه انقلاب اسلامی یعنی استقلال آزادی جمهوری اسلامی استقرار یابد، خواسته ای که پس از صبح پیروزی ، در کوتاه ترین زمان ممکن در دوازدهم فروردین ۵۸ با رأی اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران رسمیت یافت و نظام جمهوری اسلامی ایران جایگزین رژیم شاهنشاهی دیرپا در این سرزمین گردید.
در سالگرد این رخداد فرخنده قرار داریم بدین مناسبت شایسته بلکه لازم است مروری بر بیانات و اظهارات مکرر و صریح رهبر انقلاب و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران در این رابطه داشته باشیم.
حضرت امام با ایمان به وعده نصرت الهی و با توجه به همراهی گسترده و مستمر ملت ایران وعده پیروزی داد: «من با تأیید خداوند متعال و تمسک به مکتب پر افتخار قرآن به شما فرزندان عزیز اسلام مژده پیروزی نهایی می دهم.»( صحیفه امام، ج۳ ،ص۴۸۳). و از همان تبعیدگاه با عزمی آهنین و روشن بینی ویژه، زبان گویای ملت ایران شد و اهداف مبارزات آنها را بیان میکرد و هدایت و رهبری های حکیمانه و به هنگام را اعمال می نمود: « خواست های ابتدایی و مقدماتی ما که رسیدن به سعادت و آزادی و استقلال و حکومت عدل اسلامی بدون آن ممکن نیست ، و به سدهایی که باید از سر راه برداشته شود توجه کنید: ۱- برچیده شدن نظام شاهنشاهی ... (همان ،ص ۴۸۷).
ایشان فلسفه هدف یادشده را چنین بیان نمود: « ما حرفمان از اول تا حالا این بوده است که ما یک مملکتی داریم برای خودمان میخواهیم . ما نمیخواهیم آمریکا سرپرست ما باشد... ما سرپرست لازم نداریم؛ بد اداره کنیم خودمان کردیم خوب اداره کنیم خودمان کردیم. » (همان ، ص ۴۹۵)
حضرت امام در همان حالی که بر برچیده شدن رژیم شاهنشاهی تاکید میکرد، بر حکومت منتخب ملت نیز تاکید داشت: « باید این رژیم برچیده شود و پس از آن با یک رفراندوم عمومی شخصی روی کار بیاید ...رژیم اسلامی و جمهوری اسلامی ، یک رژیمی است متکی بر آرای عمومی و رفراندوم عمومی و قانون اساسی اش قانون اسلام و باید منطبق بر قانون اسلام باشد.» (همان، ص ۵۱۴-۵۱۵).و در بیانی دیگر با تاکید گفته:« حکومت( جمهوری اسلامی) در همه مراتب خود متکی به آرای مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.» صحیفه امام ، ج۴ ، ص ۱۶۰).
در دهم آبان سال ۵۷ وقتی خبرنگاری از ایشان پرسید که: چه نوع جمهوری در نظر دارید؟ پاسخ دادند :«ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی به آرای عمومی؛ شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعه ما توسط خود مردم تعیین خواهد شد .» همان ،ص ۲۴۸).
در یازدهم و چهاردهم آبان ماه، برقراری نظام جمهوری اسلامی به عنوان هدف مبارزات ملت ایران از زبان امام خمینی بیان گردید ؛ نظامی که حافظ استقلال و دموکراسی است و بر اساس موازین و قوانین اسلامی خواهد بود. ایشان در کنار ذکر هدف مبارزات افزودند :«ما این پیشنهاد را در آتیه نزدیک به آرای عمومی رسماً مراجعه میکنیم .»ایشان این مقصد و مقصود ملت ایران را نه یک بار و دو بار که به دفعات و با وضوح و شفافیت کامل و در اوج صراحت و صداقت، در سخنرانیها و پاسخ به پرسش های خبرنگاران رسانهها بیان نمود: « پیشنهاد ما جمهوری اسلامی است... ما از طریق رفراندوم با ملت یک جمهوری اسلامی تشکیل می دهیم و اما شخص؛ این تابع آرای مردم است و الان شخص معینی در نظر نیست» ( همان ، ص۳۳۲). حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما از رویه پیامبر اکرم( ص) و امام علی- علیه السلام -الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت خواهد بود و شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین خواهد گردید.»( همان ،ص ۳۳۴).
امام در شانزدهم آبان ۵۷ در پیام به ملت ایران یادآور شد:« هدف همان است که در سخنرانی ها و اعلامیههای خود ذکر نمودهام:
الف) سرنگونی سلطنت پهلوی و رژیم منحوس شاهنشاهی.
ب) به پا داشتن حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ضوابط اسلامی متکی به آرای ملت. »(همان ، ص۳۴۹)
و در بیانی دیگر اظهار داشت:« با رفتن سلسله پهلوی یک نظام جمهوری اسلامی مترقی پیش می آید که در این نظام به اتکای ملت ، سرنوشت ایران معلوم و دولت تعیین میشود.» (همان ،ص ۳۷۹). ایشان در مصاحبه های دیگر ، وقتی خبرنگار پرسید ماهیت حکومت جمهوری ای که مورد نظر حضرتعالی است چیست و مشخصات آن چگونه است؟ پاسخ داد:« ماهیت جمهوری اسلامی این است که با شرایطی که اسلام برای حکومت قرار داده است با اتکا به آرای عمومی ملت حکومت تشکیل شده و مجری احکام اسلام باشد .(همان ،ص ۴۴۴). و وقتی خبرنگار فرانسوی از حضرت امام پرسید: حضرتعالی میفرمایید که بایستی در ایران جمهوری اسلامی استقرار پیدا کند واین برای ما فرانسویها چندان مفهوم نیست زیرا که جمهوری می تواند بدونپایه مذهبی باشد نظر شما چیست آیا جمهوری شما بر پایه سوسیالیسم است ؟مشروطیت است؟ بر انتخابات استوار است؟ دموکراتیک است؟ چگونه است ؟پاسخ دادند:« اما جمهوری به همان معنایی است که همه جا جمهوری است ، لکن این جمهوری بر یک قانون اساسی ای متکی است که قانون اسلام است .اینکه ما جمهوری اسلامی می گوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری میشود اینها بر اسلام متکی است لکن انتخاب با ملت است و طرز جمهوری هم همان جمهوری است که همه جاهست.»( همان ،ص۴۷۹).
یکی از ویژگیهای سخنرانی ها مصاحبه ها و پیام های امام خمینی در چهارماهه اقامت در فرانسه و در اوج مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، صراحت و سلاست، در کنار برهانی و استدلالی بودن آن است .ایشان بسیار منطقی و با استدلال های محکم و متقن خواستههای ملت و اهداف مبارزات را بیان می کردند .از جمله درباره فلسفه نظام جمهوری اسلامی و علت بطلان رژیم سلطنتی چنین گفتند:« ما سه اصل پیشنهاد کردیم ...یک اصل این بود که ملت ایران این سلطنت سلسله پهلوی را نمیخواهند ... اصل دوم این است که اصل رژیم سلطنتی بی ربط است. رژیم سلطنتی رژیم کهنه ارتجاعی است. در وقت خودش هم بی ربط بوده است باید اختیار دست مردم باشد این یک مسئله عقلی (است) هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هر کسی باید دست خودش باشد... رئیس جمهور معنایش این است که مقدرات دست خود مردم است... اصل سوم ما این است که ما حکومت اسلامی میخواهیم یک جمهوری اسلامی که به آرای مردم رجوع کنیم.»( همان، ص ۴۹۶-۴۸۳).
وقتی خبرنگاری پرسید: پس از سرنگونی رژیم شاه چه نوع حکومتی را پیشنهاد می کنید ؟ آیا شما در صدد حفظ نظام سلطنتی در چارچوب قانون اساسی و همچنین حفظ سلطنت پهلوی هستید؟ شما چه نوع حکومتی را ترجیح می دهید؟ پاسخ دادند:« ملت ایران خواستار حکومت اسلامی است، و من جمهوری اسلامی متکی به آرای مردم را پیشنهاد کردهام.»( همان ،ص۵۰۵). سیزدهم آذر ماه ۵۷ خبرنگاری از ایشان پرسید درصورتی که حضرت آیت الله در سرنگونی شاه موفق شوند چه نوع حکومتی را جانشین خواهند کرد؟ آیا حکومت نظامی خواهد بود؟ حضرت امام در پاسخ گفتند :«یک حکومت جمهوری اسلامی اما جمهوری است برای اینکه به آرای اکثریت مردم متکی است. و اما اسلامی برای اینکه قانون اساسی اش عبارت است از قانون اسلام.» صحیفه امام جلد ۵ ، ص۱۷.) در شانزدهم آذر ۵۷ وقتی از ایشان درباره شکل دولت اسلامی پرسش شد، در پاسخ گفتند:« اما شکل حکومت ما جمهوری اسلامی است جمهوری به معنای این که متکی بر آرای اکثریت است و اسلامی برای این که متکی به قانون اسلام است .»(همان ، ص ۱۸۱).
ایشان فلسفه مخالفت ملت ایران با رژیم سلطنتی را نیز چنین بیان می کند:« ملت ایران با رژیم سلطنتی مخالف است زیرا رژیمی است تحمیلی که هرگز متکی به آرای ملت نبوده و از این جهت به شکل بنیادی مخالف اراده و خواست مردم است و خود را موظف به تامین هدف ها و خواسته های مردم نمی داند و حکومت چنین رژیمی حکومت طاغوتی است و اسلام اطاعت از این حکومت را بر مردم حرام کرده و مبارزه با حکومت طاغوتی را واجب شمرده است.»( همان ، ص۲۳۵).
آخرین روز آذرماه بود که کلود شاد- نماینده مخصوص کاخ الیزه - و ژاک روبر - مدیرکل سیاسی وزارت خارجه فرانسه- به دیدار حضرت امام در دهکده نوفل لوشاتو رفته بودند و از ایشان پرسیدند : ممکن است بحثی درباره جمهوری اسلامی بکنید ؟ جواب ایشان این بود که:« اصل جمهوری همین است که در مملکت شما هم هست ؛ که آرای عمومی مردم آن را تعیین میکند اسلامی میگوییم چرا که قانون اساسی ما بر اساس آن است ...جمهوری یعنی دموکراتیک؛ و اسلا می است؛ یعنی قانون آن اسلامی است.»( همان ،ص ۳۱۱).
در اندیشه حضرت امام نه تنها ملت حق انتخاب دارد که اداره انتخابات هم باید به دست خودشان باشد:« برنامه ما این است که رجوع کنیم به آرای عمومی ، به آرای مردم. و قوای انتظامی را کنار بگذاریم، خود مردم را محول کنیم، تنظیم انتخابات را به دست خود جوانهای مردم... آن کسی که دخالت می خواهد بکند برای حفظ صندوق آرا و امثال ذالک خود ملت باشد...مردم یکی را تعیین کنند برای اینکه رئیس جمهور باشد ...قهراً مردم وقتی آزاد هستند یک نفرصالح را انتخاب میکنند و آرای عمومی نمیشود خطا بکند. یک وقت یکی میخواهد یک کاری بکند اشتباه میکند، یک وقت یک مملکت سی میلیونی، نمی شود اشتباه بکند... ما میگوییم که باید رئیس یک مملکت را خود ما، خود جمعیت، خود ملت تعیین کند، قهرا وقتی که یک ملتی میخواهد یک کسی را برای سرنوشت مملکت خودش تعیین کند این یک آدم صحیحی را تعیین میکند.»( همان ،ص ۳۲۳-۳۲۲).
هر چه به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک میشد، تصریح و تأکید رهبر بیدار انقلاب بر جایگزینی جمهوری اسلامی به جای رژیم سلطنتی افزون تر می شد. پانزدهم ، هجدهم - در این روز در سه اظهارنظر- بیست و دوم ، بیست و چهارم ، بیست و ششم دی و یکم، هشتم ،بیست و هفتم و سی بهمن ماه و همچنین در اظهارات اسفند ماه و فروردین ماه ۱۳۵۸ ایشان بر این خواسته عموم ملت ایران تاکید داشتند . مثلاً در اول بهمن گفتند:« ما چه حقی داریم که سرنوشت دیگران را تعیین کنیم»( همان ،ص۵۰۸). و هشتم بهمن ماه و در آستانه بازگشت به آغوش ملت ایران گفتند:« من در اول فرصتی که پیدا کنم به خواست خدا می روم ایران و اول قدمی که برمی دارم، تاسیس می کنم یک دولت اسلامی مبتنی بر احکام اسلام مبتنی بر رای مردم . پیشنهاد میکنیم به مردم و رأی از آنها میگیریم و یک حکومت اسلامی تأسیس می کنیم ...خیال نکنند که جمهوری اسلامی یک چیزی است که ما نمیفهمیم ...جمهوری اش را همه می دانید یعنی رأی عمومی باید بگیرید. اسلامی اش هم یعنی قواعد اسلام .»(همان ،ص۵۴۸).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وقتی مقدمات اجرای رفراندوم تعیین نوع نظام جدید فراهم شده بود، حضرت امام به دفعات، خطاب به ملت ایران گفتند :«من رأی به جمهوری اسلامی می دهم و از شما تقاضا دارم که رای به جمهوری اسلامی بدهید ، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد... ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است... ملت در طول این یک سال و چند ماه اخیر در خیابان ها ریخت و فریاد زد آزادی استقلال جمهوری اسلامی، ما باید تابع ملت باشیم .»(صحیفه امام جلد ۶ ،ص ۳۵۳-۳۵۴). ایشان به دفعات رأی خود به «جمهوری اسلامی» را اعلام کرد و از ملت تقاضا کرد که به جمهوری اسلامی رأی بدهند. ولی در همان حال می گفت هر کسی در رأی دادن آزاد است :«من خودم رأیم جمهوری اسلامی است و از همه آقایان تقاضا دارم که همین رأی را بدهند . البته همه مختارند هر رأیی میخواهند بدهند لکن تقاضای من از ملت این است که همین رأی را بدهند .»(همان ، ص۳۸۸). در پیامی به ملت ایران به آنان گفت:« شما همه آزادانه به هر چه میخواهید رأی بدهید. من خودم به جمهوری اسلامی رأی میدهم و تقاضای برادرانه از شما دارم که به من در این امر اسلامی کمک کنید.»( همان ،ص۴۰۸). و آنگاه که رأی قاطع و تاریخی ملت ایران به نظام جمهوری اسلامی اعلام شد در پیامی خطاب به آنان گفت :«من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می کنم .»(همان ، ص۴۵۲).
خواننده گرامی حق دارد بپرسد که چرا در این مقاله و یادداشت، سخنان امام در یک موضوع و مسئله به صورت مکرر آورده شده است ؟ مگر ابهامی و یا انکاری در این مسئله وجود دارد؛ اگر یکی دو کلام از ایشان در این مورد نقل شود کفایت میکند. اما متاسفانه و دردمندانه باید اذعان کرد که به رغم وضوح دیدگاه امام خمینی و مسیر محکم و روند روشن انقلاب اسلامی و چگونگی شکل گیری نظام جمهوری اسلامی، با گذشت چند دهه از آن ایام؛ افکار و اندیشه های مخالف تفکرات ایشان نه تنها میدان وسیع تر و آماده تری برای ابراز پیدا کردهاند- که البته ابراز نظر کاملاً باید آزاد باشد- بلکه دست هایی عملاً در پی جایگزینی دیدگاه ضد جمهوریت به جای اندیشه روشن و محکم حضرت امام هستند! بعضی از صاحب نظران و صاحب منصبان چنین نظری دارند و میگویند انتخاب مردم و حق تعیین سرنوشت ملت را به کناری نهید و به جای ملت، مصلحت آنها را تشخیص دهید!
اگر تکرار این دیدگاه و اندیشه کلیدی حضرت امام یادداشت را طولانی کرده، بدین هدف بوده تا خوانندگان گرامی بدانند نظر ایشان غیر از آن دیدگاهی است که می گوید :
«جان کلام آنکه ، حکومت اسلامی حکومتی الهی است نه مردمی( به معنای مردمسالار و دموکراتیک) و اموری از قبیل شورا و بیعت نه به قانون قانونیت میبخشد و به حکومت مشروعیت .»( حقوق و سیاست در قرآن ،ص۳۰۲-۳۰۳) ونیز با این دیدگاه تفاوت اساسی دارد که میگوید:
« حق این است که برای حصول ولایت ولی امر احتیاجی به انتخابات ملت وجود ندارد و انتخابات دخالتی در آن ندارد، فقیه واجد شرایط حق بلکه وظیفه دارد امور امت اسلامی را اداره کند و با اداره امور امت ولایت او فعلیت مییابد و ثبوت آن بدون دخالت مردم و یا بیعت آنان می باشد .»(الولایة الالهیة او الحکومة الاسلامیة،ج۳ ،ص۵۱۵-۵۱۶).
اگر این یادداشت توانسته باشد این تفاوت و تباین را به خوانندگان گرامی منتقل کرده باشد به هدف خود رسیده است چرا که اگر این اصول و محکمات اندیشه رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی؛ یعنی اهمیت جمهوریت و اسلامیت در اندیشه سیاسی ایشان، و حق بنیادین ملت در تعیین سرنوشت خودشان مورد غفلت و یا تغییر و تبدیل قرار گیرد، نباید تردید کرد که از« جمهوری اسلامی امام خمینی» جز اسمی بی مسما و ظاهری بدون حقیقت و باطن ، نخواهد ماند!
هنر معجزه گونه آن الهی مرد بزرگ این بوده که در قم نجف و پاریس به وظیفه خود عمل میکرد و دستگاه فکر و فقه او دو عنصر جمهوریت و اسلامیت را ناسازگار با هم ندانست بلکه او از ترکیب و تالیف آن دو، معجونی برای درمان دردهای تاریخی ملت ایران و نسخه درمان و نقشه راهی برای آینده این ملت و آیندگان او پیشنهاد داد تا مسیر ترقی و تکامل را با آگاهی و آزادی کامل، خود بپیمایند. پس همچنان باید گفت:
« فقط جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد».
.
انتهای پیام /*