یا محمد بعثتی دیگر
حسن پویا
بعثت، برگزیدن منتخبان الهی است و عید مبعث در تقویم فرهنگی مسلمانان روز برگزیده شدن نبی مکرّم اسلام حضرت محمّدبن عبدالله(ص) به رسالتی بزرگ و تاریخ ساز است. محمدبن عبدالله در ماه ربیع الاول در محله شعب ابی طالب در مکه مکرمه به دنیا آمد. پدر بزرگوارش عبدالله و مادرش آمنه بن وهب بود که از مشهورترین خاندان حجاز (قریش) بودند.
پیامبر خدا تا 40 سالگی در حال عبادت و بندگی خداوند و به دین حنیف بود و به محمدامین شهرت داشت، آنگاه که به شبانی و یا تجارت می پرداخت همگان به او این لقب را داده بودند و بدان شهرت یافته بود. تا اینکه به تقدیر الهی محمدمصطفی (برگزیده) شد و هنگامی که در غار حرا مشغول عبادت بود فرشته امین وحی جبرائیل بر وی نازل شد و ندا در داد:
اقرا باسم ربّک الذّی خلق* خلق الانسان من علق*اقرا و ربّک الأکرام* الذّی علّم بالقلم* علّم الأنسان ما لم یعلم(سوره علق، آیات 5 ـ 1)
بخوان به نام پروردگارت که آفرید. انسان را از خون بسته آفرید. بخوان و پروردگارت کریمترین است. همان که به وسیله قلم آنچه را که انسان نمیدانست. بدینسان رسالتی عظیم بر دوش «رحمه للعالمین» قرار گرفت و او ندای توحید سر داد و به جهان فرمود: قولوا لا إله الّا الله تفلحوا، برای رسیدن به رستگاری و سعادتمندی تنها راه نجات بشریت سرفرود آوردن در برابر خالق جهان و جهانیان و دوری از هرگونه شرک و بت پرستی، در هر شکل آنست.
این چنین است که امام خمینی در سال 1359 در روز مبعث پیامبر میفرماید:
باید عرض کنم که روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ اِلَی الاَبَد»، روزی شریفتر از آن نیست؛ برای اینکه حادثه ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده. حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده است؛ بعثت انبیای بزرگ، انبیای اولوالعزم و بسیاری از حوادث بسیار بزرگ، لکن حادثه ای بزرگتر از بعثت رسول اکرم نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که، بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالی و حادثه ای بزرگتر از بعثت او هم نیست؛ بعثتی که بعثت «رسول ختمی» است و بزرگترین شخصیتهای عالم امکان و بزرگترین قوانین الهی.(صحیفه امام، ج 12، ص 419)
و این روز، روز بعثت انسان کامل است برای به کمال رساندن بشریت و نجات او از سلطه مستکبران و خودخواهان. کمال انسان به جدایی از غیر خداست و پیوستن به ذات مقدس اوست. تعظیم در برابر خداوند، برای سر فرود نیاوردن در برابر هرچه غیر خداست. همه انسانها محترمند و آزاد و خداوند این نعمت بزرگ را به انسان بخشیده است، تا همگان بنده غیر او نباشند و سربندگی در پیشگاه او فرود آورند.
امام خمینی(س) در این باره میفرماید:
روز بعثت روزی است که خدای تبارک و تعالی، موجود کاملی که از او کاملتر نیست و نمی شود باشد مأمور کرد که تکمیل کند موجودات را، انسانها را که ابتدائاً یک موجود ضعیف ناقص هست، لکن قابل این است که ترقی کند، انسان را مترقی کند. ابعاد انسان، ابعاد همۀ عالم است و اسلام برای تربیت انسان در همۀ ابعاد است.(همان، ص 421)
با نگاهی به اهداف بعثت و اهداف ظهور منجی بشریت و یکسانی آنها میتوان دریافت که همه انبیا و اولیای الهی با یک هدف و برای یک منظور مبعوث شده اند و در این راه استقامت ورزیدند و تا پای جان به پیش رفتند و برای آزادی بشر از قید و بندهای دنیایی تلاش کردند.
حضرت امام که خود نیز برخواسته از این مکتب و تربیت یافته آن است و هدف بلند پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) را پیموده است، میفرماید:
غایت بعثت همان است که خدای تبارک و تعالی در سورۀ «جمعه» فرموده است: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ و یُزَکِّیهِم وَ یُعلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ. غایت بعثت اینهایی است که در این آیۀ شریفه ذکر می فرماید؛ می فرماید که خدای تبارک و تعالی آن خدایی است که مبعوث کرده است در بین شما از خود شما یک رسولی، یک فرستاده ای و این فرستاده این چند امر را از طرف خدا باید انجام بدهد: یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ آیات خدا را بر مردم قرائت کند.(همان، ج 14، ص 386)
وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة، این شاید غایت این تلاوت باشد؛ تلاوت می کند برای «تزکیه» و برای «تعلیم» و برای تعلیم همگانی؛ تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از همین کتاب است. پس انگیزۀ بعثت نزول وحی است و نزول قرآن است و انگیزۀ تلاوتِ قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه بعد از اینکه مصفا شدند، ارواح و اذهان آنها، قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند. (همان، ص 388)
یکی دیگر از اسرار بعثت رسیدن به معرفت الله و شناخت ذات باری تعالی و دست یافتن به علوم معنوی است.
امام خمینی درکتاب شریف آداب الصلوه در این زمینه میفرماید:
سالک باید حقیقت «لامؤثر فی الوجود الّا الله» را اول با برهان حِکَمی مستحکم کند، و از معارف الهیّه که غایت بعثت انبیاء است، فرار نکند.(آداب الصلوه، ص 131)
و از این جهت امام تأسف میخورد که چرا برخی از افراد این باب از معرفت الهی را بسته اند:
خیلی مایۀ تأسّف است برای اهل اللّه که یک باب از معرفت [مانند لقاءالله و معرفه الله]را که می توان گفت غایت بعثت انبیاء و منتهای مطلوب اولیاء است، به طوری به روی مردم مسدود کرده اند که دم زدن از آن کفر محض و زندقۀ صرف است.(همان، ص 197)
و این چنین است که دردمندانه و سوگمندانه میفرماید:
مقصود آن است که برادران ایمانی من، خصوصا اهل علم، قدری به معارف اهل بیت، علیهم السلام، و قرآن توجه کنند آن را نسیان نکنند، که عمده بعثت رسل و انزال کتب برای مقصد شریف معرفه الله بوده، که تمام سعادات دنیاویه و اخراویه در سایه آن حاصل آید. ولی افسوس که انسان تا در این عالم است در حجابهای گوناگونی واقع است که نمی تواند طریق سعادت خود را تشخیص دهد، و اولیا و انبیا و علما نیز هر چه نصیحت می کنند و دعوت می نمایند، انسان از خواب بیدار نمی شود و پنبه غفلت را از گوش بیرون نمی کند. و آن گاه از نومه غفلت متنبه شود که سرمایه تحصیل سعادت از دستش رفته و جز حسرت و ندامت باقی نمانده است. (شرح چهل حدیث، ص 660)
بار الها، اینک این بشریت گرفتار در ظلمتهای تو در تو و گرفتار در لایه های جهل مدرن و شرک آشکار و پنهان نیازمند فرهنگ و تربیت محمدی و بعثتی دوباره است، تا شاید از خواب غفلت و جهل و تباهی بیدار گردد و قرآن سراسر رحمت و پیامبر مهربانی را بازشناسد و بشریت را از این همه فلاکت رهایی بخشد. آمین یا رب العالمین.
.
انتهای پیام /*