کد مطلب: 4170 | تاریخ مطلب: 03/10/1399
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

صادق اصفهانی

صادق اصفهانی

یکی از افرادی که نقش بسیار زیادی در رسانه ای کردن افکار، اندیشه ها و مبارزات امام از زمان حضور ایشان در نجف، در مطبوعات جهان غرب داشت و در ایام حضور حضرت امام در پاریس نیز در این عرصه فعالیت زیادی می کرد، صادق قطب زاده بود. وی در پرواز انقلاب، همراه امام به ایران آمد و پس از پیروزی انقلاب نیز مسئولیت های خطیری را بر عهده گرفت ولی سرانجامِ خوشی نیافت.

صادق اصفهانی

مهدی حاضری

این ایام یادآور روزهای پرهیجان دوران انقلاب و اوج تبلیغات رسانه‌­ای حضرت امام از زیر درخت سیب کلبه­ای در روستای نوفل لوشاتو پاریس است، یکی از افرادی که نقش بسیار زیادی در رسانه‌ای کردن افکار، اندیشه‌ها و مبارزات امام از زمان حضور ایشان در نجف، در مطبوعات جهان غرب داشت و در ایام حضور حضرت امام در پاریس نیز در این عرصه فعالیت زیادی می کرد، صادق قطب زاده بود. وی در پرواز انقلاب، همراه امام به ایران آمد و پس از پیروزی انقلاب نیز مسئولیت های خطیری را بر عهده گرفت ولی سرانجامِ خوشی نیافت و خیلی زود از چرخه مدیران انقلاب کنار رفت و در حالی که هیچ قدرت و مسئولیتی در کشور نداشت، به جرم تلاش برای کودتا دستگیر و پس از محاکمه در دادگاه نظامی به اعدام محکوم و در 24 شهریور 1361 این حکم اجرا شد. شاید برای بسیاری از افراد، خصوصا جوانان و فرزندان ما، سوابق و خدمات و اتهامات و جرایم وی، مجهول و مبهم باشد لذا مناسب دیدم خیلی گذرا به زندگانی، تلاش ها، اقدامات و سرانجامِ وی بپردازم.

  صادق قطب زاده چهارم اسفند 1314در یک خانواده شلوغ و نسبتا متمول در تهران به دنیا آمد. پدرش حاج حسین قطبی اصفهانی تاجر الوار و از هواداران مصدق و از طرفداران جبهه ملی بود. صادق تحصیلات دوره متوسطه را در دارالفنون گذراند. او خیلی زود از دوران نوجوانی وارد عرصه فعالیت های سیاسی شد و به عنوان نماینده دانش آموزان بعد از کودتای 28 مرداد به نهضت مقاومت ملی پیوست. وی به واسطه شرکت در فعالیت ها و تظاهرات، دو مرتبه به مدت کوتاهی بازداشت شد.

 قطب زاده در سال 1335 دیپلم گرفت و پس از کسب صلاحیت زبان در سال 1338 راهی آمریکا شد و در انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا، منشی و مسئول دفتر ‌شد. او در مدرسه عالی خدمت خارجه دانشگاه غیر دولتی جرج تاون شهر واشنگتن ثبت نام کرد و تا سال 1342 در این مرکز مشغول به تحصیل بود ولی نتوانست درس خود را به پایان برساند؛ دانشگاهی که سیاست­مداران مشهوری همچون بیل کلینتون ، مادلین آلبرایت و الکساندر هیگ و...  از فارغ التحصیل های آن هستند.

 در مرداد سال 1339، به همراه 18نفر از دانشجویان عضو جبهه ملی، در تظاهرات مقابل سازمان ملل علیه شاه که ظاهرا اولین مرتبه برگزاری تظاهراتی در این سطح بوده و شعار مرگ بر شاه نیز سر داده شده، شرکت کرد. در این تظاهرات، قطب زاده با اردشیر زاهدی داماد شاه و سفیر ایران در آمریکا که سرپرستی دانشجویان ایرانی در آمریکا را نیز برعهده داشت، درگیر می­شود و حتی یک سیلی به صورت وی می­زند. این امر  و برخی فعالیتهای دیگر اعتراضی او، باعث ابطال گذرنامه اش شده و مجبور می شود به طریقی از آمریکا به اروپا و کانادا  برود،

 اولین توافق نامه تاسیس نهضت آزادی خارج از کشور در دی ماه 1342  توسط صادق قطب زاده ، مصطفی چمران، علی شریعتی، پرویز امین و ابراهیم یزدی به امضا رسید و قطب زاده به عنوان مسئول روابط بین الملل و شاخه اروپا انتخاب شد و تا زمان پیروزی انقلاب این مسئولیت را بر عهده داشت.  وی روابط نزدیکی با رفعت اسد برادر حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه داشت و از طریق او یک گذرنامه سیاسی این کشور با نام مستعار صادق اصفهانی دریافت کرده بود و با این گذرنامه می­توانست به همه کشورها سفر کند.

 وی در خرداد 1349 به عنوان نماینده نهضت آزادی در اروپا به نجف رفته، دو جلسه به حضور امام می رسد و راجع به موضوعات مختلفی از جمله کتاب ولایت فقیه، موضوع یهود و صهیونیزم و مسئله حجاب زنان در ایران با ایشان به بحث وگفتگو می پردازد. او در این سفر، ملاقات­هایی هم با آقا مصطفی خمینی داشته که نتوانسته نظر ایشان را به خود جلب کند و نظر آن مرحوم نسبت  به وی منفی بوده، به گونه­ای که ظاهرا آقا مصطفی حاضر به ملاقات مجدد با وی نمی شود. او در این سفر  همچنین دیدارهایی با آیه الله سید محمد باقر صدر و آیه الله سید حسن بجنوردی و مسئولان رادیو بغداد و نمایندگان دولت عراق داشته است. 

قطب زاده در یادداشت های بعد از سفر خود، حضرت امام را این­گونه توصیف می کند:

مردی است در نهایت متانت و وقار، ساده و بی آلایش، در کمال هیبت متواضع، متعهد به نفس، قدرتمند و با شخصیت و با ابهت، صریح و کم گوی و گزیده گوی، از اهمیت و عظمت خود آگاه است و به آنچه دارد مطمئن است.... یک صفت بارز ایشان، سیاست­مداری ایشان است.

 او همچنین از آشنایان امام موسی صدر و جلال‌الدین فارسی به‌شمار می‌رفت و معرفی دکتر مصطفی چمران به امام موسی صدر را می توان از خدمات وی برشمرد. دکتر چمران در این رابطه می گوید: قطب زاده با ایشان آشنایی داشت و ما از این طریق با امام موسی صدر ارتباط برقرار کردیم و من از سال 1970 آمریکا را ترک کرده و با خانواده به لبنان رفتم. ظاهرا بر اساس همین سوابق است که وی بعد از واقعه ناپدید شدن امام موسی صدر، یک مرتبه از طرف امام خمینی(ره) مأمور می‌شود تا برای پیگیری این ماجرا به لیبی برود. (صحیفه امام، جلد7،ص 199 1358/02/17)،

 یکی از فعالیت های  قطب زاده در اروپا،  معرفی مبارزین و زندانیان سیاسی به نهادهای بین المللی بود و از نمایندگان آنها می خواست که به همین منظور به ایران سفر کنند؛ نهادهایی نظیر عفو بین الملل، سازمان بین المللی حقوق دانان دموکرات، انجمن بین المللی حقوق دانان کاتولیک، فدارسیون بین المللی حقوق بشر و... . ساواک در سال 1353 برادر وی اسماعیل را دستگیر می کند تا صادق خودش را تسلیم کند ولی بعد از شش ماه مجبور به آزادی او می شود و بنا به گفته خودش در سال 1355  ساواک طرحی را برای ترور او در فرانسه برنامه ریزی می کند که ناموفق می ماند.

 بنا بر آنچه از گفته های دوستان و آشنایان قطب زاده استنباط می شود، او چندان پای بند به تقیدات شرعی در مراوده و ارتباط با زنان بی حجاب نداشته و بر همین اساس با خبرنگاران و هنرپیشه­ها و ارباب جراید غربی روابط بسیار خوبی برقرار کرده و از این طریق کارهای خود را به پیش می برد. در اردیبهشت و شهریور سال1357صادق قطب زاده با استفاده از این ارتباطات و روابطی که با خبرنگاران روزنامه­های لوموند و رادیو-تلویزیون فرانسه دارد، مقدمات انجام  مصاحبه امام با خبرنگار مشهوری همچون لوسین ژرژ از لوموند و همچنین مصاحبه با رادیو تلویزیون فرانسه را در نجف  فراهم می کند.

 در مهرماه 1357 که حضرت امام تصمیم به مهاجرت از عراق گرفتند، صادق قطب زاده تصمیم می­گیرد به دمشق سفر کرده تا با مقامات سوریه برای گرفتن اجازه اقامت امام مذاکره کند. همچنین در نظر داشت به الجزیره سفر کند تا با مقامات الجزایری نیز در این خصوص مذاکره کند که با سفر امام به پاریس این موضوع منتفی شد. با اطلاع یافتن از قصد امام برای سفر به پاریس به توصیه دکتر ابراهیم یزدی، با دکتر حسن حبیبی و دکتر سید ابوالحسن بنی صدر و تعدادی از دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه در فرودگاه اورلی پاریس حضور پیدا می کند. همچنین او یکی از حقوق دان های پاریس به نام "کریستین بورگه" را با خود به آنجا می برد تا اگر نیروهای امنیتی مانع از پیاده شدن امام و همراهان شدند، بتوانند برای پیشگیری از دزدیدن امام و پرواز هواپیما بعد از پیاده کردن سایر مسافرین، دست به هیاهو و جار و جنجال زده و متوسل به اقدامات حقوقی شوند.

پس از استقرار امام در نوفل لوشاتو با توجه به اینکه مصاحبه رادیو تلویزیون فرانسه با امام در نجف به علت ممانعت دولت عراق منتشر نشده و دولت فرانسه نیز ایشان را از هرگونه مصاحبه در این کشور منع کرده بود، صادق قطب زاده از طریق رفاقت و آشنایی با یکی از مدیران روزنامه فیگارو، تلاش کرد تا روزنامه فیگارو، این مصاحبه منتشر نشده امام را از رادیو تلویزیون فرانسه خریداری کرده و چاپ کند. با انتشار این مصاحبه توسط روزنامه نزدیک به دولت فرانسه، ممنوعیت فعالیت رسانه ای امام در این کشور برداشته شده و خبرنگاران بین المللی به سوی نوفل لوشاتو سرازیر شدند؛ به گونه ای که ظرف مدت کوتاهی، بیش از یک صد مصاحبه مفصل حضرت امام با شخصیت های مهم رسانه ای توسط شبکه های خبری گوناگون در سراسر دنیا منتشرگردید.

 در ایام اقامت حضرت امام در نوفل لوشاتو، صادق قطب زاده در نقش مترجم ایشان در کنار دکتر ابراهیم یزدی فعالیت می کند. او به دلیل آشنایی با زبان های انگلیسی و فرانسه و داشتن روابط نزدیک با خبرنگاران فرانسوی در اکثر مصاحبه های امام با خبرنگاران حضور دارد. در نتیجه­ی این وضعیت، به غلط، او سخنگوی امام معرفی می شود؛ ولی حضرت امام رسما اعلام می کنند من سخنگو ندارم. وی همچنین یک هفته قبل از برگزاری اجلاس گوادالوپ که بین سران چهار کشور بزرگ غربی و به دعوت رئیس جمهور فرانسه تشکیل شد، طبق درخواست وزارت خارجه فرانسه، گزارشی از دیدگاه ها و برنامه های امام برای آینده کشور به دولت فرانسه ارائه می کند که ظاهرا مورد توجه والری ژیسکاردستن رئیس جمهور وقت فرانسه قرار گرفته و بر تصمیم گیری و مواضع سران شرکت کننده در این اجلاس تأثیرگذار بوده است. 

 قطب زاده یکی از همراهان حضرت امام در پرواز انقلاب هست که پس از بیست سال دوری از ایران در اوج محبوبیت و اشتهار به وطن باز می گردد. در فیلمی که از داخل هواپیما منتشر شده، او در  صندلی کنار امام نشسته و سؤال معروف خبرنگار ژاپنی که در لحظات آخر پرواز از امام می پرسد چه احساسی دارید و پاسخ ایشان را  ترجمه می­کند. او پاسخ امام را که فرمودند: هیچی، نمی تواند بپذیرد و لذا به گونه ای  ترجمه آزاد کرده و می گوید آیه الله نظری ندارند.

 

صادق قطب زاده یک روز پس از پیروزی انقلاب ظاهرا به پیشنهاد آیه الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی و پذیرش حضرت امام و با حکم مهندس مهدی بازرگان، نخست وزیر دولت موقت، به سرپرستی سازمان رادیو–تلویزیون برگزیده شد و تا 15آذر1358 این مسئولیت را برعهده داشت. پس از استعفای مهندس بازرگان از نخست وزیری و واگذار شدن اداره کشور به شورای انقلاب، قطب زاده در هشتم آذر 58 به پیشنهاد شورای انقلاب و با حکم امام، مسئولیت وزارت امور خارجه را بر عهده گرفت و جایگزین دکتر سید ابوالحسن بنی صدر، سرپرست این وزارت­خانه شد. تلاش برای حل و فصل موضوع گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا در ایران در قبال بازگرداندن محمد رضا شاه پهلوی به ایران و مدیریت روابط بسیار سرد ایران با اتحاد جماهیر شوروی که تازه افغانستان را اشغال کرده بود و همچنین حفظ روابط سیاسی و اقتصادی در آن مقطع بحرانی با آمریکا و متحدان اروپائیش از مهمترین چالش های دوره وزارت او محسوب می شود. او در طی این مدت با سفر به چند کشور حاشیه خلیج فارس و شرکت فعال در اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در اسلام آباد پاکستان توانست محکومیت دخالت های آمریکا در ایران و تجاوز شوروی به افغانستان را  در اعلامیه پایانی کنفرانس به تأیید اعضا برساند.

 در این رابطه، فرستادگان قطب زاده با عمر توریخوس رئیس جمهور وقت کشور پاناما که محمدرضاشاه و خانواده اش را پس از اخراج از آمریکا، پناه داده بود، برای ربودن و بازگرداندن شاه مذاکره کرده و قول و قرار هایی را گذاشته بودند که در آخرین مراحل ناکام ماند و او نتوانست طبق وعده ای که داده بود،  اقدامی برای بازگرداندن شاه و آزادی گروگان های آمریکایی انجام دهد. قطب زاده در زمان مسئولیت وزارت خارجه، در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری که در پنجم بهمن 1358 برگزار شد خود را نامزد این انتخابات کرد که در بین هشت کاندیدا نفر هفتم شد.

با رسمیت یافتن مجلس شورای اسلامی و نخست وزیر شدن محمد علی رجایی در تابستان1359 ، قطب زاده در 19شهریور استعفا داد و از مسئولیت وزارت خارجه کنار رفت.

 بعد از استعفا از وزارت امور خارجه،  وی  از فعالیت اجتماعی و مسئولیت سیاسی کنار گذاشته شد و چهره منتقد نظام  به خود گرفت. او به دنبالِ گرفتن مجوز انتشار روزنامه ای بنام والعصر می رود که ظاهرا پس از انتشار اولین شماره به واسطه تخلف مطبوعاتی توقیف می شود. در پانزدهم آذر 1359 قطب زاده به همراه محمد مبلغی اسلامی مدیر شبکه دوم تلویزیون  از هواداران رئیس جمهور دکتر سید ابوالحسن بنی صدر، در یک مناظره که از شبکه دوم  تلویزیون پخش می شد شرکت کرد و سخنانی را علیه سیاست ها و مسئولین نظام بیان داشت که منجر به صدور دستور بازداشت وی از سوی اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب شد. طبق گفته دکتر صادق طباطبایی، حضرت امام از بازداشت او ناراضی بوده  و برخی از شخصیت های سیاسی و مذهبی کشور و 36 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز از وی حمایت کرده و نسبت به این عمل اعتراض کردند. در نهایت پس از دو روز، به قید کفالت از زندان آزاد گردید.

 قطب زاده که حسابی از اوضاع کشور و اتفاقات جاری در دعواهای سیاسی سال 1360سرخورده شده بود بنا بر آنچه در محاکماتش درج شده، به کمک دوستانش در خارج برای جلب حمایت مالی و سیاسی از دولت های خارجی، اقدام می­کند و در داخل کشور نیز اقدامات و ارتباطاتی با آیه الله سید کاظم شریعتمداری و برخی روحانیون ناراضی و امیران ارتش برای تغییر در وضع موجود برقرار می کند و بنا به گفته دوستان نزدیکش و اعتراف خودش، حتی حاضر به انجام کودتا به قیمت کشتن سران و مسئولین عالی نظام هم می شود.

 پس از ماه ها بی خبری جامعه از فعالیت های صادق قطب زاده، ناگهان در17 فرودین سال 1361 وی به جرم تلاش برای انفجار منزل حضرت امام و انجام کودتا دستگیر می شود.  بعد هم فیلم حاوی اعترافات او از صدا و سیمای جمهوری اسلامی، پخش گردید که او به گناه خود اعتراف کرد بود. بنا به گفته دکتر صادق طباطبایی که برای شفاعت او نزد حضرت امام می رود، ایشان از گناه او گذشت کرده و می فرمایند هم در دنیا و هم در آخرت او را بخشیدم. در ماه های مرداد و شهریور آن سال جلسات محاکمه وی در دادگاه انقلاب ارتش به ریاست حجه الاسلام و المسلمین محمد محمدی ری شهری برگزار گردید. او در نهایت به جرم مفسد فی الارض به اعدام محکوم و حکم صادره در سحرگاه 1361/6/24در زندان اوین اجرا شد و بدین ترتیب با چنین سرانجام ناخوشایندی، پرونده عمر کوتاه وی مختومه گشت.

 درطول قریب به چهل سال گذشته، حرف و حدیث های زیادی راجع به این موضوع و اتهامات صادق قطب زاده در جامعه مطرح بوده است. اخیرا نیز توضیحاتی در مورد یکی از موارد اتهامی وی یعنی اقدام جهت انفجار منزل مجاور بیت امام، توسط حجه الاسلام و المسلمین سید سراج الدین موسوی فرمانده حفاظت جماران در سال های سکونت امام در این محله، در رسانه ها منتشر شد که حاکی از یافت نشدن شواهدی مبنی بر انتقال مواد منفجره برای انفجار در منزل مجاور منزل حضرت امام بود. متأسفانه از سوی مقامات مسئول کمتر به این ابهامات پاسخ داده شده است. هرچند با توجه به شواهد و اعترافات خودش، جرم متوجه قطب زاده است؛ ولی نمی شود تأسف و تأثر خود را از پیش آمدن چنین سرنوشتی برای این فرد کتمان کرد و می­توان گفت اگر او در دام هوس های شیطانی نیفتاده بود و مسئولین کشور نیز در آن دوران از روحیه و مشکلات روحی فردی که با شهرت و عزت به کشور باز گشته و دوسال در عالی ترین سطوح مدیریتی حضور داشت و ناگهان از همه مناصب خلع شد، آگاهی و توجه می داشتند، به طور قطع به گونه ای دیگر عمل می کردند و به احتمال بسیار زیاد به چنین سرنوشتی مبتلا نمی شد.

 امید است همه ما نسبت به داشته ها و استعدادهای موجود در کشور توجه کافی و وافی داشته باشیم و همواره باید این دعا را تکرار کنیم و از خداوند متعال عاجزانه بخواهیم "اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا" 

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.

ماه محرم و صفر

محرّم و صفر، که ماه‏‎ ‎‏برکات اسلامی است و ماه زنده ماندن اسلام است، باید ما محرّم و صفر را زنده نگه‏‎ ‎‏داریم به ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ که با ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏زنده مانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضع سنتی، با همان وضع مرثیه سرایی و‏‎ ‎‏روضه خوانی.(صحیفه امام، ج 15، ص 331)