کد مطلب: 4097 | تاریخ مطلب: 13/08/1399
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

سیزده آبان، روز رویدادهای تلخ، اما سرنوشت ساز در تاریخ معاصر­ ایران

سیزده آبان، روز رویدادهای تلخ، اما سرنوشت ساز در تاریخ معاصر­ ایران

روز سیزدهم آبان در تاریخ معاصر ایران، پر از حوادث و وقایع مهم و سرنوشت ساز بوده است. رویدادهایی که هر کدام در گذشته و حال و آیندۀ کشور تأثیرگذار بوده و پیامدهای آنها هنوز هم باقی و جاریست. به ویژه: 13 آبان سال 1343؛ 13 آبان سال 1357؛ 13 آبان سال 1358؛ 13 آبان 1365 که در این یادداشت به هر کدام اشاره ای خواهد شد.

سیزده آبان، روز رویدادهای تلخ، اما سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر­ ایران

محمد رجائی نژاد

روز سیزدهم آبان در تاریخ معاصر ایران، پر از حوادث و وقایع مهم و سرنوشت‌ساز بوده است. رویدادهایی که هر کدام در گذشته و حال و آیندۀ کشور تأثیرگذار بوده و پیامدهای آنها هنوز هم باقی و جاریست. به‌ویژه: 13 آبان سال 1343؛ 13 آبان سال 1357؛ 13 آبان سال 1358؛ 13 آبان 1365 که در این یادداشت به هر کدام اشاره‌ای خواهد شد.

 پردۀ اول: سیزده آبان 1343، دست‌گیری و تبعید امام خمینی

1. تبعید: سحرگاه 13 آبان 1343 نیروهای امنیتی رژیم شاه به منزل امام خمینی هجوم آورده و ایشان را دست‌گیر و به تهران برده و بی‌درنگ به ترکیه تبعید کردند. بدیعی، رئیس وقت ساواک قم عملیات را این‌گونه به مرکز مخابره می‌کند: «کار تمام شد. ساعت 5:15 به تهران اعزام گردید. صحن، مساجد، خیابان‌ها پاس گمارده شده، فعالیت اساسی در مورد انجام کار با مأمورین ساواک بوده، وضع آرام است.» (امام در آیینۀ اسناد ساواک، ج 4، ص 117) سرهنگ افضلی، مأمور همراهی‌کنندۀ امام خمینی تا ترکیه، در گزارش خود از نخستین واکنش حضرت امام  می‌گوید، او گفت: «من برای وطنم تبعید شدم» (همان، ص 78)

سرهنگ پرتو، رئیس وقت شهربانی قم، در گزارش ساعت 7 صبح همان روز به اداره اطلاعات شهربانی می‌گوید: «ساعت 5:15 آقای خمینی به‌وسیله مأمورین این شهربانی با کمک مأمورین اعزامی سازمان امنیت دست‌گیر و به‌وسیله سرهنگ طاهری اعزام گردیده، فعلاً آرامش برقرار است.» (امام در آیینه اسناد شهربانی، ج2، ص140)

2. چرائی تبعید: دولت رژیم پهلوی 14/7/1341 لایحۀ انجمن‌های ایالتی و ولایتی را تصویب کرد که مهم‌ترین عناصر آن:

ـ قید اسلام از انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان حذف شد؛

ـ در مراسم سوگندهای رسمی «کتاب آسمانی» جایگزین قرآن شد؛

ـ با حذف قید ذکوریت از شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان، با اهداف خاصی به زنان نیز اجازه شرکت در انتخابات داده شد.

مراجع و علمای وقت، به‌ویژه امام خمینی که آن را خلاف قانون اساسی و ارزش‌های جامعۀ مسلمانان می‌دانستند، به آن اعتراض کرده و در تاریخ 16مهر1341 گرد هم آمدند تا چاره‌ای بیندیشند. این نشست با محوریت امام خمینی در منزل آیت‌الله شیخ مرتضی حائری تشکیل گردید. اعتراض و مخالفت صریح و سریع اعلام شد. با ایستادگی روحانیت و مردم و بروز نشانه‌های قیام عمومی، رژیم شاه مجبور به عقب‌نشینی شد؛ اما کینۀ مراجع معترض، به‌ویژه امام خمینی را به دل گرفت و برای جبران شکست، جریان انقلاب سفید را پیش کشید.

پس از پیشنهاد و تصویب لوایح شش‌گانه (همان انقلاب سفید در شش بند: اصلاحات ارضی، ملی کردن جنگل­ها، فروش سهام کارخانجات دولتی، اصلاح قانون انتخابات، سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه­های تولیدی و صنعتی، و ایجاد سپاه دانش) روز 6 بهمن 1341 را برای انتخابات عموی تعیین کرد تا به ظاهر به رأی و نظر مردم هم مراجعه نماید. امام خمینی شرکت در این همه‌پرسی را تحریم و خلاف قانون اساسی اعلام کرد. (صحیفه امام، ج1، ص 135)

محمدرضا شاه که احساس تحقیر و شکست می‌کرد، اعلام کرد چهارم بهمن از شهر قم بازدید خواهد کرد. امام خمینی از روحانیون و مردم خواست از منزل خارج نشوند. شاه که با عدم استقبال و حضور مراجع، علما، روحانیت و توده مردم، مواجه شد، از شدت خشم حتی وارد حرم هم نشد و در سخنانی روحانیت را ارتجاع سیاه خواند و آنان را خائن­تر از حزب توده و کمونیست­ها شمرد. (هفت هزار روز، ج اول، ص121)

امام خمینی و برخی مراجع و علما، سکوت نکردند و عید نوروز 42 را تحریم و نشست عیدانه خود را تعطیل و بر سر در منازل پرچم سیاه نصب کردند. (هفت هزار روز، ج 1، ص 133) این اقدام برای رژیم بسیار گران آمد و تصمیم به مقابله گرفت. صبح روز دوم فروردین 1342 که مصادف با شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) بود، مأمورین ساواک با لباس مبدل خواستند مجلس عزای منزل حضرت امام را به هم بزنند که با هوشیاری ایشان و سخنران، توطئه خنثی شد. (هفت هزار روز، ج 1، ص 135) اما عمّال رژیم دست‌بردار نبودند، لذا عصر آن روز به مجلس عزاداری از طرف آیت‌الله العظمی گلپایگانی در مدرسه فیضیه حمله کرده و ضمن ضرب و شتم طلاب و کشتن یک نفر، خرابی‌های بسیاری به‌وجود آوردند. (کوثر، ج اول، ص 644)

این حرکت رژیم، موج دوم حرکت روحانیت به رهبری امام خمینی را رقم زد و روزبه‌روز بیشتر و گسترده‌تر کرد. تا این‌که با سخنرانی امام خمینی در 13 خرداد 1342، دست‌گیری و حبس و حصر ایشان پیش آمد و در پی آن قیام 15 خرداد. حبس و حصر در تهران بیش از 11 ماه طول کشید. حضرت امام در فروردین 1343 آزاد و به قم برگشت.

رژیم به خیال این‌که زهرچشمی از حضرت امام و دیگر مخالفین گرفته و دیگر مسئله‌ای پیش نخواهد آمد، قضیۀ تصویب کاپیتولاسیون (مصونیت قضایی اتباع آمریکایی) از طرف دولت را پیش کشید. امام خمینی گرچه در این صحنه که به نوعی موج سوم انقلاب بود، تنها ماند؛ اما اعتراض تند خود را متوجه آمریکا کرد و این‌بار نیز مأموران شاه به خانۀ ایشان حمله و دستگیرشان کرده و با انتقال به تهران مستقیم به ترکیه تبعید کردند. (هفت هزار روز، ج دوم، ص 198؛ نهضت روحانیون ایران، ج 5 و 6، ص 33 و 34)

پردۀ دوم: سیزده آبان 1357، کشتار دانش‌آموزان «روز دانش­ آموز»

درست است که رژیم پهلوی توانست سال 42 امام خمینی را دست‌گیر و حبس و حصر نماید و اعتراض مردمی 15 خرداد را سرکوب و دوباره 13 آبان 43 حضرت امام را تبعید کند؛ اما استقامت امام خمینی و همراهی مبارزان و مردم، 14 سال بعد نتیجه داد و با آغاز حرکت فراگیر ملت و اوج‌گیری موج جدید انقلاب، در 13 آبان 1357 صدها دانش­آموز و دانشجو در چهاردهمین سالگرد تبعید امام خمینی در دانشگاه تهران گرد هم آمدند تا بار دیگر پیوندشان را با رهبر و پیشوای خویش اعلام نمایند. رژیم شاه که فکر نمی‌کرد در جایی چون دانشگاه تهران که مادر تمام مراکز علمی وقت بود، این تجمع و اعتراض انجام گیرد، آغاز به تیراندازی و سرکوب کرد و در این فاجعه، ده‌ها تن شهید و صدها نفر مجروح شدند. بعدها این روز به عنوان روز دانش‌آموز نام‌گذاری و گرامی داشته شد. امام خمینی در واکنش به این واقعه فرمود: «عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است.» (صحیفه امام، ج 4، ص 310)

 پردۀ سوم: سیزده آبان 1358، تسخیر سفارت آمریکا «روز مبارزه با استکبار جهانی»

وعدۀ پیروزی امام خمینی محقق شد و بهمن 1357 انقلاب مردم ایران به رهبری ایشان به پیروزی رسید. اما به فرمودۀ امام خمینی هنوز اول را ه بود و دشمنان داخلی و خارجی، به‌ویژه آمریکا دست‌بردار نبودند و از هر طرف به انقلاب نوپا ضربه می‌زدند. تاآنجاکه آمریکا با دخالت­های آشکار و پنهان خود تلاش می‌کرد با ایجاد جریان­های انحرافی در انقلاب اسلامی، آن را به بی‌راهه ببرد. از طرفی فضای احساسی و تند انقلابی که طبیعی هم بود، موج می‌زد و دیگر رقبا و مخالفان و دشمنان هم برفضای تند و هیجانی جامعه می‌افزودند و در پی اهداف خویش بودند. در چنین شرایطی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، با ذهنیت و کارنامه‌ای که از سلطه‌گری و مداخلات آمریکا در ساقط کردن دولت مردمی مصدق داشتند و سرمشق قرار دادن فرمایشات امام خمینی مبنی بر این‌که همه گرفتاری‌های ما از آمریکاست، (صحیفه امام، ج 10، ص 392) برای لبیک به امام و وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، سفارت آمریکا در تهران را به قصد چند روز و موقتی در اختیار گرفتند. حضرت امام حرکت دانشجویان را تأیید کرد و در سخنرانی 14 آبان 58 – روز بعداز اشغال سفارت-  آن را انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول نامید. (صحیفه امام، ج 10، ص 489) برای همین بعدها به آن جریان اصطلاحِ «انقلاب دوم» داده شد.

امام خمینی یک سال بعد دربارۀ نتایج این واقعه فرمود:

«اول قدم هر مبارزه‌ای ارزیابی این است که در این مبارزه می‌شود یا نمی‌شود، و شما ثابت کردید که نه «می‌شود». می‌شود با امریکا هم طرف شد. می‌شود که لانه جاسوسی امریکا را هم تصرف کرد. می‌شود جاسوس‌های امریکایی را هم گرفت و نگه‌داشت، و حفظ کرد. شما این را ثابت کردید به دنیا. آن عظمتی که از آنها به واسطه تبلیغات زیادی که داشتند، در دنیا سایه افکنده بود که ابرقدرت است، و کسی حق حرف زدن ندارد آن شکست.» (صحیفه امام، ج 11، ص 337)

بااین‌حال امام خمینی براین نشان دادن چهرۀ رحمانی اسلام و انقلابیون، دستور داد تمامی زنان و سیاه‌پوستان آمریکایی دست‌گیر شده آزاد شوند. سرانجام نیز تعیین تکلیف جاسوسان آمریکایی را برعهدۀ مجلس گذاشت.

 پردۀ چهارم: سیزده آبان 1365، افشای سفر مک فارلین به ایران «ایران گیت»

توطئه‌ها و شکست‌های پیاپی آمریکا در برابر جریان مردمی انقلاب اسلامی تا سال 1365 ادامه داشت. در این سال آمریکا ترفند دیگری به‌کار بست و خواست از راه دیگری وارد شود. مقام­های آمریکایی پنهانی از در صلح درآمده و برای برقراری رابطه سیاسی با جمهوری اسلامی ایران قدم برداشتند. به این ترتیب که رابرت مک فارلین، مشاور امنیتی رئیس‌جمهور وقت آمریکا، ریگان، با سه نفر دیگر از مقامات آمریکا پنهانی و با گذرنامه­های کشوری دیگر با هواپیمایی پر از اسلحه وارد تهران شدند. به دستور حضرت امام هیچ‌گونه مذاکره­ای با آنها انجام نگرفت و پس از پنج روز بازداشت، از ایران اخراج شدند. هر چند نخست این رویداد از جانب مقامات آمریکا تکذیب شد؛ اما بعدها، این کار خود را توجیه کرده و آن را فتح بابی برای مذاکره و رابطه با ایران عنوان کردند. این رسوایی سیاسی، برای دولت ریگان جنجال بزرگی بوجود آورد.

این قضیه صرف‌نظر از موفقیت یا شکست، از دو طرف سرّی قلمداد می‌شد. تا این‌که هفته‌نامۀ لبنانی «الشراع» در 12 آبان 1365 آن را افشا کرد و در پی آن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با موافقت امام خمینی، در مراسم 13 آبان سال 1365 به تشریح سفر «مک فارلین» و همراهان او به ایران پرداخت و به این ترتیب ابتکار عمل این جریان به دست ایران افتاد و بحران بزرگ‌تری برای دولت آمریکا ایجاد کرد. (ماجرای مک فارلین، ص40 تا 48)

امام خمینی دربارۀ آن فرمود: «این انفجار عظیمی است که در کاخ سیاه واشنگتن رخ داد و این رسوایی بسیار مهمی که برای سران کشور امریکا پیدا شد. شما ملاحظه بکنید و ببینید که در تمام دنیا، در سراسر جهان، مطبوعاتشان و رسانه‌هایشان و خطابه‌هایشان تمام متوجه این معناست که سرپوشی بگذارند بر این رسوایی که برای رئیس‌جمهور امریکا پیش آمد.» (صحیفه امام، ج 20، ص 159)

این ماجرا در تاریخ انقلاب به «ایران گیت» «ریگان گیت» و «نورث گیت» نیز نامیده می­شود.

 نکتۀ پایانی

این‌که هر کدام از این وقایع نهضت اسلامی نیاز به پژوهش عمیق و دقیق دارند تا زمینه‌ها، علل و پیام و پیامدهای آنها بررسی و تحلیل و ابهامات آنها روشن شود. ما فقط به توصیف وقایع این روز بسنده کردیم؛ به امید این‌که در فرصتی مناسب به بررسی و تبیین و تحلیل هر کدام اقدام گردد.

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.