چرا پاریس؟ (4)
مهدی حاضری
وقتی امام و همراهان از گمرک مرزی کویت به مرز عراق بازگشتند، مامورین امنیتی عراق که آنان را از نجف تا مرز کویت همراهی کرده، حاضر بوده و به فرموده حضرت امام : منتظر آنان بودند. آنان همه را به سالن گمرک هدایت کرده و بعد از ساعاتی معطلی از امام می پرسند برنامه شما چیست؟ ایشان می فرمایند: فعلا نمی دانم. ایشان بعد از اقامه نماز مغرب و عشا با توجه به مشکلات پیش آمده و بد اخلاقی و اذیت و آزار نیروهای امنیتی عراق، همراهان را دلداری داده و می گویند: ناراحت نباشید، سپس عبای خود را به سر کشیده و روی نیمکت چوبی به استراحت می پردازند.
ساعت یازده شب به امام و همراهان اعلام می کنند، آماده حرکت شوید. آن ها آقای ابراهیم یزدی را به واسطه پایان یافتن اعتبار گذرنامه آمریکائی اش بازداشت کرده تا به فرودگاه بغداد فرستاده و اخراج کنند و از امام و همراهان می خواهند سوار ماشینهای عراقی شوند تا به هتلی در بصره منتقل شوند ایشان امتناع کرده و می فرمایند : من به شما و ماشین های شما اعتماد ندارم و سوار نخواهم شد. پس از مدتی عراقی ها با درخواست امام موافقت می کنند، لذا همگی سوار ماشین های قبلی شده و به هتل شط العرب در بصره می روند. در آنجا آقای مهری و دوستش را وادار می کنند با ماشین هایشان به کویت بازگردند. همچنین با آقای دعایی در نجف تماس گرفته و می گویند: آقای خمینی در صورت بازگشت به نجف حق خروج از منزل را ندارد و اجازه هیچگونه فعالیت سیاسی نخواهد داشت.
در هتل شط العرب بصره حضرت امام به رئیس امن عام این شهر که برای دلجویی آمده شدیدا نسبت به وقایع پیش آمده اعتراض کرده همچنین از اینکه یکی از همراهان ایشان را بازداشت کرده اند شکایت می کنند که او قول پیگیری و رفع این مشکل را می دهد. سپس به امام و حاج احمدآقا در یک اتاق و به آقایان املایی و فردوسی پور هم یک اتاق برای استراحت اختصاص داده و چند مامور نیز بین دو اتاق تا صبح کشیک می دهند.
صبح روز بعد حاج احمدآقا نزد همراهان آمده و می گوید امام پاریس را مقصد بعدی انتخاب کرده اند. بعد از خوردن صبحانه و تسویه حساب با هتل و پرداخت پول به ماموران برای تهیه بلیط هواپیما برای سفر به بغداد، آنان آقای ابراهیم یزدی را هم آزاد می کنند تا به جمع همراهان امام بپیوندد.
ساعت یک و نیم بعد از ظهر ماموران عراقی همه را سوار بر اتومبیل کرده و به فرودگاهی نظامی در حومه بصره برده و از آنجا با یک هواپیمای نظامی که چند مسافر به ظاهر شخصی ولی مامور پلیس عراق بودند به بغداد می فرستند.
تعدادی از دوستان و شاگردان امام که توسط آقای مهری از جمع جدا شده و به کویت رفته بودند از اتفاقات پیش آمده و بازگشت ایشان با خبر شده در پاویون فرودگاه بغداد به استقبال امام و همراهان ایشان می روند. به دستور حضرت امام در همان ابتدای ورود به فرودگاه آقای یزدی به دنبال تهیه بلیط می رود.
فرودگاه بغداد برای روز بعد یعنی جمعه سیزدهم مهرماه به مقصد پاریس دو پرواز داشت یکی با هواپیمای فرانسوی که مستقیما به پاریس می رفت و دیگری با هواپیمای عراقی که در ژنو توقف کوتاهی داشته و سپس عازم پاریس می شد. علی رغم اصرار آقای یزدی برای خرید بلیط پرواز با هواپیمای ایر فرانس، عراقی ها بلیط هواپیمای عراقی را صادر کرده سپس امام و همراهان را به هتل دارالسلام بغداد منتقل می کنند.
هنگام غروب امام به ماموران عراقی اعلام می کنند قصد دارند به زیارت حرم کاظمین بروند که با مخالفت آنان مواجه شده و می گویند ما نمی توانیم امنیت شما را تضمین کنیم امام مسئولیت امنیت خود و همراهانشان را بر عهده گرفته و آن ها می پذیرند. از این رو شب را به زیارت حرم کاظمین رفته و مورد استقبال شدید زائرین ایرانی و عراقی قرار می گیرند ولی مامورین عراقی دور امام حلقه زده و پس از نماز سریعا ایشان را به بیرون از حرم منتقل می کنند.
با توجه به اینکه این دو تن روحانی همراه امام به واسطه آشنایی و مراودات قبلی با کویت و سوریه برای کمک همراه ایشان شده بودند و دیگر سفر به این کشورها منتفی شده بود، حضرت امام در هتل دارالسلام بغداد ضمن تشکر از آقایان فردوسی پور و املایی بابت همراهی تا اینجا به آنها اجازه می دهند از جمع جدا شده و برگردند تا برای همسر و فرزندانشان در عراق مشکلی پیش نیاید ولی آن ها قبول نکرده و اجازه می خواهند همراه ایشان باقی بمانند که امام می پذیرند.
شب آقای یزدی از هتل دارالسلام با آقای دکتر حسن حبیبی در فرانسه تماس گرفته و از ایشان می خواهد فردا همراه چند نفر از دانشجویان ایرانی در فرودگاه اورلی پاریس حضور یافته و یک وکیل خوب را هم برای پیگیری امور در فرودگاه همراه بیاورند تا در صورت بروز مشکل برای امام و همراهان و یا اجازه ندادن برای پیاده شدن در خاک فرانسه بتواند اقدام قانونی کنند. همچنین به وی می گوید با توجه به اینکه امام فرموده اند به منزل هیچکس وارد نمی شوند، هرچه سریعتر یک منزل برای ایشان اجاره کنند و با صادق قطب زاده نیز تماس گرفته و او را از سفر به الجزایر برای کسب مجوز اقامت امام در الجزیره منصرف کند.
.
انتهای پیام /*