رفیق یزدی امام خمینی
مهدی حاضری
رفیق یزدی عنوانی است که مرحوم آقا نجفی قوچانی در کتاب جذاب و خواندنی خود بنام "سیاحت شرق" به مرحوم آیه الله حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی داده است. مرحوم حاج شیخ غلامرضا یکی از علمای بزرگ و بسیارمحبوب نزد مردم یزد بوده است که علی رغم گذشت قریب شصت سال از فوت ایشان هنوز سخنان و کلمات حکیمانه وی ورد زبان مردم این شهر بوده و معروف است در سال 1338 هنگامی که خبر درگذشت ایشان در روستای ییلاقی طزرجان در دامنه قله شیرکوه منتشر شد مردم یزد جنازه آن مرحوم را شصت کیلومتر در جاده سنگلاخی و کوهستانی بر روی دست به یزد منتقل کرده و در حرم امامزاده سید محمد جعفر یزد به خاک سپردند.
حضرت امام در طول دوران حیات خود اساتید، دوستان، آشنایان و شاگردان متعددی از منطقه یزد داشته اند که در گوشه و کنار خاطرات یاران و بیانات و مکتوبات باقیمانده از امام می توان با آن ها آشنا شد ولی هیچکدام از این افراد نمی توانند جایگاه مرحوم شهید آیه الله حاج شیخ محمد صدوقی را در نزد امام کسب کنند و همچون وی به آن ها عنوان دوست و رفیق یزدی امام را هدیه داد.
شهید صدوقی که دوران 21 ساله حضورش در قم تا سال 1330 را با آشنایی و رفاقت نزدیک با حضرت امام سپری کرده بود از ابتدای شروع نهضت در سال 1341در صف اول همراهان و مبارزان قرار گرفت و در مسیر به ثمر نشستن اهداف حضرت امام لحظه ای سر از پا نمی شناخت و با اوج گرفتن مبارزات مردم علیه رژیم ستمشاهی در سال های 56 و57 نقشی تعیین کننده و بی بدیل در هدایت مبارزه و کمک به مبارزین وخانواده های آن ها ومحرومین و شهدای انقلاب داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با کمک ائمه جمعه شهرهای بزرگ کشور که اکثرا توسط منافقین به شهادت رسیدند مدیریت بحران های ناشی از انقلاب را برعهده داشت. وی همچنین در انتخابات تعیین خبرگان قانون اساسی با بالاترین آراء در سطح کشور به نمایندگی از مردم استان یزد دراین مجلس برگزیده شد.
در ابتدا نگاهی کوتاه بر روابط حضرت امام با تعدادی از یزدی های مورد عنایت و احترام ایشان داریم تا بتوانیم مقایسه ای داشته باشیم بین دوستی امام و آنها و مرحوم شهید صدوقی.
1- مرحوم آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم:
حضرت امام عمده تحصیل و باروری علمی خود در علوم فقه و اصول را مدیون خدمات و تلاش های این مرحوم دانسته و همواره از ایشان با عنوان شیخنا الاستاذ نام می بردند. در کتاب دیوان امام قصیده بلند بالایی در مدح این استاد عظیم الشان از حضرت امام وجود دارد که بخشی از ابیات آن بدین شرح است:
راستی! این آیت اَلله گر در این سامان نبودی
کشتی اسلام را، از مِهر پُشتیبان نبودی
دشمنان را گر که تیغ حِشمتش بر جان نبودی
اسمی از اسلامیان و رسمی از ایمان نبودی
حَبّذا از یزد، کز وی، طالعْ این خورشید جان شد
2- مرحوم آیه الله حاج میرزا علی اکبر حکمی یزدی: وی استاد حضرت امام در علم هیئت و ریاضیات بوده و ایشان در کلام خود با اشاره به مظلومیت وغربت این استاد خود می فرمودند:
ما که آمدیم قم، مرحوم آقا میرزا علی اکبر حکیم- خدا رحمتش کند- در قم بود؛ وقتی که حوزه علمیه قم تاسیس شد، یکی از مقدسین- آن هم خدا رحمتش کند-... گفته بود که ببین اسلام به کجا رسیده است که درِ خانه میرزا علی اکبر باز شد! و حال آنکه خیلی مرد صالحی بود؛ و بعد از اینکه ایشان فوت شده بود، گوینده شان در منبر گفته بود که من خودم دیدم قرآن می خواند!
3- مرحوم آیه الله حاج شیخ محمد تقی بافقی: وی همان شخصی است که در نوروز سال 1307 به واسطه اعتراض به کشف حجاب دختران وهمسر رضا شاه در مراسم سال تحویل درحرم حضرت معصومه (س) مورد خشم وغضب رضا خان قلدر قرار گرفت و پس از ضرب و شتم شدید و اهانت، از قم به شهر ری تبعید کرد. آن مرحوم تا پایان دوران حکومت آن ملعون در آن جا می زیست. حضرت امام در آن ایام بعضی اوقات به دیدار آن مرحوم رفته و در درس اخلاق خود به شاگردان توصیه می کردند به دیدار آن بزرگوار بروند و مشهور است این شعر را در وصف دیدار با آن مرحوم سروده اند:
چه خوش بود که برآید به یک کرشمه ، دو کار
زیـــارت شـــه عبــــدالعظیــــم و دیـــدن یـــــــــار
3- سید ضیاء الدین طباطبایی: فردی که در کودتای سوم اسفند 1299 توسط رضاخان میر پنج نقش اساسی داشت و به مدت سه ماه نخست وزیر دولت کودتا بود ولی بعدا توسط رضا خان از کار برکنار شد و تا پایان دوران حکومت رضا شاه در فلسطین به صورت تبعیدی زندگی می کرد. مرحوم حاج شیخ میرزا محمدعلی معزالدینی (داماد مرحوم آیه الله محمد صدوقی)، در خاطرات خود می گوید:یکی از سال های1324 یا 1325 بود که در قم منزل آقای صدوقی جلسه ای تشکیل گردید و به آقا سید ضیاءالدین طباطبایی تلگرامی مخابره شد و او را به ایران دعوت کردند. امضا کنندگان این تلگراف آقای حاج رضا صدر (برادر امام موسی صدر)، حاج آقا روح الله خمینی، آقای عبادی وآقای صدوقی واینجانب وچند نفر دیگربودند. سید ضیاء از طرف یزدی ها نماینده مجلس شورای ملی شد وبه ایران آمد.(خاطرات زندگی/ ص 211 )
4- مرحوم حجه الاسلام والمسلمین حاج سید علی محمد وزیری: وی که بانی بازسازی و نوسازی مسجد جامع کبیر یزد، کتابخانه بزرگ وزیری و مدیر مدارس جامعه تعلیمات اسلامی یزد بوده است همواره دفترچه یادداشتی همراه خود داشته که در طی پنجاه سال قریب به دوهزار نفر از علمای بزرگ ایران و جهان در آن مطلب نوشته اند. حضرت امام در سال 1323 یادداشتی در دفتر وی نگاشته اند که هم اکنون از آن به عنوان اولین سند مبارزاتی امام یاد می شود. حضرت امام دربخشی از این یادداشت، خطاب به وی می نویسند:
ای آقای محترم که این صفحات را جمع آوری نمودید و به نظر علمای بلاد و گویندگان رساندید! خوب است یک کتابی هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده از همه امضا میگرفتید که اگر در یک گوشه مملکت به دین جسارتی میشد، همه یکدل و جهت از تمام کشور قیام میکردند.( صحیفه امام /ج 1/ص23 )
5- مرحوم آیه الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی. وی پسر ارشد مرحوم آیه الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی بوده که شاگردی قدیمی و از دوستان صمیمی و مورد اعتماد حضرت امام خمینی محسوب می شود، خانم معصومه حائری عروس بزرگ امام دختر آن مرحوم است. به پیشنهاد حضرت امام اولین گردهمایی علما و مراجع تقلید قم در سال 1341 در منزل ایشان برگزار شده و آن مرحوم علی رغم اختلاف مشرب فقهی همواره از دوستان و همراهان امام خمینی محسوب می شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مجلس خبرگان قانون اساسی به نمایندگی از سوی مردم استان مرکزی حضور داشت. امام خمینی در پیامی که به مناسبت رحلت آن فقیه صادر کرده می فرمایند: اینجانب از اوایل تأسیس حوزۀ علمیۀ پربرکت قم، که به دست مبارک پدر بزرگوارشان تأسیس شد و موجب آن همه برکات شد، آشنایی با ایشان داشته؛ و پس از مدتی از نزدیک معاشر و دوست صمیمی بودیم؛ و در تمام مدت طولانی معاشرت جز خیر و سعی در انجام وظایف علمیه و دینیه از ایشان مشاهده ننمودم. این بزرگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت، از صفای باطن به طور شایسته برخوردار بودند؛ و از اوایل نهضت اسلامی ایران، از اشخاص پیش قدم در این نهضت مقدس بودند. (صحیفه امام /ج20/ص10)
6- مرحوم آیه الله حاج شیخ مهدی حائری یزدی. وی نیز فرزند مرحوم مرحوم آیه الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی بوده که سال های متمادی دروس شرح منظومه و حکمت متعالیه را نزد امام خمینی تلمّذ کرده وهمواره مورد اعتماد و توجه ایشان بود. حضرت امام در سال 1330 جهت حمایت روحانیون یزد از کاندیداتوری وی برای نمایندگی مجلس شورای ملی از حوزه یزد، نامه ای خطاب به مرحوم حاج سید علی محمد وزیری یزدی نوشته و چنین می فرمایند: ایشان زمینه های مساعدی دارند لکن تایید وتبلیغ حضرات آقایان خیلی موثر است. اگر چند نفر از قبیل ایشان در مجلس بروند ممکن است بتوانند قدم های بزرگی بردارند ویا لااقل از فسادها بکاهند. ( مورخ 1330/10/12) وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی سرپرست سفارت ایران در ایالات متحده آمریکا شد.
7- مرحوم آیه الله حاج سید روح اللله خاتمی: وی از علمای روشنفکر و همراه امام خمینی محسوب شده که قرابت فکری آن ها را می توان از یادداشتی که وی نیز در هشتاد سال قبل در دفترچه یادداشت مرحوم وزیری یزدی نوشته است مشاهده کرد. وی پس از شهادت آیه الله محمد صدوقی توسط حضرت امام به سمت امامت جمعه و نمایندگی امام در استان یزد منصوب شده و حضرت امام در پیامی که در سال 1367 به مناسبت رحلت ایشان صادر کردند می فرمایند: اسلام و ایران یکی از پرفروغترین چهره های تقوا و خلوص و ایمان خود را از دست داد. برادر عزیزم، خاتمی زنده دل، چهرۀ تابناک مبارزات خستگی ناپذیر روحانیت روشن ضمیر در دهه های اخیر این مرز و بوم بود. او روشنفکری متدین و مجتهدی بزرگوار، و از خوبان امینی بود که اگر نتوان گفت بی نظیر، مسلماً کم نظیر بود. او با گوشت و پوست خود مبارزه را می فهمید؛ و سختیهای آن را چون شربتی گوارا می نوشید. او یار و پناه محرومان بود.او یک عمر با تحجر و واپسگرایی جنگید ؛ و یکی از طرفداران بی بدیل اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در عصر فریب و خودپرستی بود. او پاک زیست و پاک مرد، و پاک در جوار رحمت ربّش آرمید.(صحیفه امام /ج21/170)
8- مرحوم آیه الله حاج سید عباس خاتم یزدی: وی از شاگردان و یاران نزدیک و مورد اعتماد حضرت امام در دوران تبعید به شمار می رود که عضو دفتر استفتای امام در عراق و سپس در ایران بوده و در سال 1356 پس از درگذشت مرحوم آیه الله حاج سید مصطفی خمینی به عنوان وصی و یکی از اعضای هیئت رسیدگی به اموال و وجوهات شرعی نزد امام، توسط ایشان معرفی گردید.( صحیفه امام /3/ص280)
9- مرحوم حجه الاسلام والمسلمین حاج سید جعفر حسینی یزدی: وی یکی از افراد خیّر و وکیل مورد وثوق و اطمینان امام خمینی محسوب می شود که حضرت امام در سال 1352 طی نامه ای خطاب به فرزندشان مرحوم حاج سید احمد خمینی و برادرشان مرحوم آیه الله سید مرتضی پسندیده دستور می دهند وجوهات شرعی موجود را در اختیار افرادی نظیر آقای حاج سید جعفر حسینی یزدی قرار دهید تا برای طلاب نیازمند منزل بسازند.( صحیفه امام/ج3/ص24)
10- آیه الله حاج شیخ محمد یزدی: ایشان متولد اصفهان بوده ولی اصالت یزدی دارند. وی از شاگردان و یاران حضرت امام خمینی است که قبل از پیروزی انقلاب، به واسطه شرکت در مبارزات ضد رژیم سال ها درمناطق بد آب وهوا تبعید بوده و حضرت امام خمینی پس از بازگشت به قم در دهم اسفند1357 به واسطه نامناسب بودن کوچه ها و فضای اطراف منزل خودشان برای دیدارهای عمومی، در منزل ایشان ساکن شدند. وی درسال 1366 از سوی امام خمینی به عضویت در شورای نگهبان منصوب شد که این مسئولیت را اکنون نیز برعهده دارد.
11- آیه الله حاج شیخ محمد تقی مصباح یزدی(گیوه چی): از شاگردان حضرت امام که درسال های ابتدایی نهضت امام خمینی نقش فعال و تاثیر گذاری داشت ولی کم کم از مبارزه فاصله گرفت و بیشتر به فعالیت علمی پرداخت و به تدریس وتحقیق در مدرسه حقانی و موسسه در راه حق مشغول شد. بنابرآنچه از ایشان منقول است، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور حضرت امام خمینی فعالیت علمی وآموزشی خود را گسترش داد و موسسه علمی آموزشی امام خمینی را در زمین موقوفه حضرت معصومه که به دستور حضرت امام به این موسسه واگذار شد و با سرمایه اولیه پرداخت شده از سوی ایشان تاسیس و گسترش داد.
12- حجه الاسلام والمسلمین حاج سید محمود دعایی: وی از یاران و شاگردان مورد وثوق و اطمینان حضرت امام در سال های تبعید در نجف اشرف به شمار می رود که سال ها مسئولیت صدای روحانیت مبارز در خارج از کشور را برعهده داشت وهنگام بازگشت پیروزمندانه حضرت امام از پاریس به تهران به دستور ایشان از نجف به پاریس رفت تا در این سفر از همراهان ایشان باشد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور امام به عنوان اولین سفیر ایران در عراق منصوب شد و از سال 1359 تاکنون با حکم امام، سرپرستی موسسه اطلاعات را برعهده دارد.
13- آیه الله حاج شیخ محمد رضا ناصری یزدی:. وی نوه دختری مرحوم آیه الله حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی است که از یاران و شاگردان حضرت امام در دوران تبعید بوده و قبل از پیروزی انقلاب مدت دوسال به جرم توزیع اعلامیه های امام خمینی در مکه تحت شرایط سخت زندان در عربستان سعودی زندانی بود. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی به سمت امام جمعه شهر کرد ونماینده ایشان در استان چهار محال بختیاری منصوب شد وهم اکنون مسئولیت امامت جمعه ونماینده ولی فقیه در استان یزد را برعهده دارد.
14- مرحوم دکتر ابراهیم یزدی: وی اهل قزوین بوده ولی به واسطه اینکه پدر بزرگش یزدی بوده و برای تجارت به این شهر مهاجرت کرده است نام خانوادگی یزدی دارد. وی از معدود وکلای غیر روحانی امام خمینی است که از امام اجازه دریافت ومصرف وجوهات شرعی دریافت کرد و در هنگام مهاجرت امام خمینی به کویت و پاریس مصاحب و همراه ایشان بود و در ایام اقامت ایشان در پاریس به عنوان مترجم در اکثر مصاحبه های امام با مطبوعات و خبرگزاری های خارجی وملاقات با فرستادگان دولت ها حضور داشت. وی پس از پیروزی انقلاب مدت کوتاهی از سوی امام خمینی سرپرستی موسسه کیهان را برعهده داشت.
15- مرحوم حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی صدوقی. وی فرزند شهید صدوقی و از یاران وهمراهان حضرت امام در ایام اقامت در پاریس بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمایندگی امام در انتخاب قضات عضو شورای عای قضایی را بر عهده داشت. وی در سال 1367 از سوی حضرت امام به سمت امام جمعه یزد و نماینده امام در این استان منصوب شد.
16- حجه الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی: وی فرزند آیه الله سید روح الله خاتمی است و بنا بر گفته خودش در هنگامی که مسئولیت مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان را برعهده داشت از سوی حضرت امام اجازه مطلق دریافت وجوهات شرعی را به صورت شفاهی دریافت کرد. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام به عنوان نماینده امام و سرپرست موسسه کیهان منصوب شد. حضرت امام در سال1367 در حالی که وی سال ها مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برعهده داشت، او را فرزند فاضل و با تقوای خود نامیدند.(صحیفه امام/ج21/ص170)
این بود فهرست مختصری از دوستان و یاران یزدی حضرت امام خمینی ولی کسی را که می توان رفیق یزدی امام نامید مرحوم آیه الله شهید محمد صدوقی است و همچانکه متذکر شدیم هیچ کدام از افراد یاد شده در رفاقت نمی توانند جای وی را بگیرند. آن مرحوم جدا از رفاقت دیرینه با امام خمینی درسال های ابتدایی پس از پیروزی نیز خدمات زیادی به اسلام و انقلاب کرد وهمواره یاری امین برای امام ومدیری مدبر و فهیم برای استان یزد به شمار می رفت وآخر الامر در روز دهم ماه مبارک رمضان سال 1402ق مصادف با 1361/4/11پس از اقامه نماز جمعه در مسجد ملااسماعیل یزد در حالی که نگارنده نیز توفیق حضور در آن مکان را داشتم به شهادت رسید. حضرت امام در پیامی به مناسبت شهادت ایشان می فرمایند:
چه کسی اولی به شهادت است در زمانی که کفر بنی امیه اسلام را تهدید میکرد، از فرزند معصوم پیامبر اسلام و فرزندان و اصحاب او؟ و چه کسی اولی به شهادت است در عصری که استکبار جهانی و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید میکنند، از امثال شهید بزرگوار ما و فقیه متعهد و فداکار اسلام شهید صدوقی عزیز- رضوان اللَّه علیه- شهید بزرگی که در تمام صحنههای انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود، و وقت عزیزش صرف در راه پیروزی اسلام و رفع مشکلات انقلاب میشد، و برای خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمیشناخت. هر جا زلزله میشد شهید صدوقی برای ترمیم خرابیها آنقدر که توان داشت حاضر؛ هر جا که سیل میآمد او بود که در صف مقدم برای دستگیری خلق خدا حاضر بود. در جبههها او و دوستان او و امثال او بودند که هر چند یک دفعه سرکشی کرده و آرامش قلب خلق اللَّه بودند. این مدعیان خدمت به خلق و قیام برای خلق که در بیغولهها خزیده و در حال انقلاب به چپاول اسلحه و مهمات بیت المال خلق فعالیت شبانه روزی نمودند، اینک که خداوند تعالی چهره کریهِشان را آشکار کرد و دستشان را از مال و جان خلق اللَّه کوتاه نمود، چنین خدمتگزارانی را از این خلق میگیرند، و چون دزدان از سوراخ درآمده و غافلگیرانه اینگونه مردان فداکار برای ملت و تودههای محروم را از محرومین میستانند و آن را به حساب قدرت خویش میآورند و فتحی بزرگ برای خود و اربابان خود میدانند، و با تمام رسوایی باز خود را برای حکومت این ملت اسلامی مهیا میکنند. غافل از آنکه هر شهادتی ملت را به هدف بزرگ نزدیکتر میکند، و آنان را در پیشگاه حق و خلق رسواتر و بیآبروتر. ما در عین حال که از شهادت و فقدان این بزرگان خدمتگزار به اسلام و محرومین در سوگیم، از نزدیک شدن به هدف اعلا که قطرات خون این شهیدان آن را نوید میدهند، دلگرم و خرسندیم. آنچه پیش ما مطرح است هدف بزرگ و شخصیتهای این بزرگمردان شهید است که بحمداللَّه هدف نزدیک و شخصیتهای اینان بارزتر و بزرگتر میشود. اینجانب دوستی عزیز که بیش از سی سال با او آشنا و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم از دست دادم، و اسلام خدمتگزاری متعهد را، و ایران فقیهی فداکار، و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد؛ و در ازای آن به هدف نهایی که آمال این شهیدان است نزدیک شد.
من به پیشگاه مقدس بقیة اللَّه الاعظم- روحی فداه- و ملت عزیز و اسلام عزیزتر تبریک و تسلیت عرض میکنم و از خداوند تعالی برای آن شهید عظیم رحمت و مغفرت، و برای ملت بزرگ بویژه یزد متعهد صبر و اجر، و برای خاندان محترم این بزرگوار خصوصاً فرزند برومند عزیزش صبر جمیل و اجر جزیل، خواهانم. از خداوند متعال پیروزی اسلام و سرنگونی کفر را خواستارم.(صحیفه امام/ج16/369)
لازم به ذکر است بین دوستی و رفاقت امام با شهید صدوقی با آنچه این روزها از دوستی و رفاقت می شنویم فاصله ای بسیار زیاد است. امروزه فردی که متهم به دست درازی به بیت المال و حیف و میل اموال مردم هست در دادگاه با کمال افتخار می گوید من دوستان و برادرانی را دارم که حاضر هستند همه لواسان را بنام من بزنند و... در حالی که حضرت امام زمانی که پای بیت المال و وجوهات شرعی پیش می آید همه دوستی ها وسوابق گذشته را به هیچ می شمارند. به عنوان نمونه در سال 1350 که حضرت امام قصد فروش منزلی را که از محل وجوهات شرعی در اختیار ایشان گذاشته بودند به آقای صدوقی یا آقا مرضی حائری داشتند و آنان نیز قصد داشتند در آن مکان مدرسه علمیه بسازند ابتدا به فرزندشان مرحوم حاج سید احمد خمینی می نویسند: منزل را باید به قیمت عادله تقویم کنند وقباله بدهند... اگر آقای صدوقی به وعده کم تقاضا کردند یا چک دادند مانع ندارد (صحیفه امام/ج2/ص376) ولی مدتی بعد به دامادشان مرحوم آقای حسین اعرابی می نویسند: معلوم می شود آقایان، چه آقای صدوقی و چه آقای حائری به نحوی که دیگران خریداری می کنند، حاضر نیستند. لهذا جنابعالی بدون معطلی منزل را به همان نحوکه قولنامه داده اید بفروشید. برای اینجانب بیش از این معطل کردن روا نیست. در هرصورت معامله را تمام کنید.(صحیفه امام /ج2/401) .آری در مکتب و مرام حضرت امام هیچ چیز نمی تواند باعث شود کوچکترین اهمال و سهل انگاری نسبت به بیت المال و اموال مردم شود.
خداوند روح آن مرد خدا و دوستان و رفقای مخلص و خادمش نظیر مرحوم آیه الله شهید صدوقی را شاد گرداند و آنان را در جنت لقای خودش و در کنار انبیاء و اولیاء الهی مسکن و مأوی دهد.
.
انتهای پیام /*