سوم فروردین
ـ نامه سرگشاده به آیتالله بروجردی؛ استفسار درباره تشکیل مجلس مؤسسان (1328)
در پی شایعه موافقت آیتالله العظمی بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان، امام خمینی همراه با چند تن از علمای دیگر نامهای خطاب به ایشان نوشته و نظر خواستند:
«محضر مقدس حضرت مستطاب آیتاللَّه العظمی آقای حاجی آقا حسین طباطبایی
بروجردی- متع اللَّه المسلمین بطول بقائه
چون منتشر است که راجع به تشکیل مجلس مؤسسان بین حضرت مستطابعالی و بعض اولیای امور مذاکراتی شده و بالنتیجه با تشکیل مجلس مؤسسان موافقت فرمودهاید، نظر به اینکه تشکیل مجلس مؤسسان مؤثر در مقدرات آینده کشور و مصالح دینی و ملی و اجتماعی است، به علاوه حدود اختیارات نمایندگان و نتایجی که ممکن است این اقدام داشته باشد معلوم نیست، مستدعی است حقیقت این انتشار را برای روشن شدن تکلیف شرعی اعلام فرمایید.
روح اللَّه خرمآبادی [کمالوند]، مرتضی حائری، سید محمد یزدی [محقق داماد]، روحاللَّه الموسوی [خمینی]، محمدرضا موسوی گلپایگانی. 22 جمادی الاولی 1368»
ـ آقای بروجردی در پاسخ چنین مرقوم فرمودند: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم- اولًا، از علمای اعلام انتظار میرود مواقعی که این قسم انتشارات مخالف واقع میشوند خودشان دفاع کنند. البته علاقهمندی حقیر به حفظ دیانت و مصالح مملکت بر همه مشهود است و نهایت مقتضی نیست که هر اقدامی گوشزد عامه شود. ثانیاً، موقعی که فرمان همایونی صادر شد، برای اینکه مبادا تغییراتی در مواد مربوط به امور دینیه داده شود به وسیله اشخاصی به اعلیحضرت همایونی تذکراتی مکرراً دادم با آنکه اخیراً جناب آقای وزیر کشور و آقای رفیع از طرف اعلیحضرت ابلاغ نمودند که نه تنها در مواد مربوطه به دیانت تصرفی نخواهد شد بلکه در تحکیم و تشیید آن اهتمام خواهد شد، مع ذلک در تمام مجالسی که در اطراف این قضیه مذاکره میشده که در بعض آن مجالس، عدهای از علمای اعلام حضور داشتند، کلمهای که دلالت یا اشعار به موافقت در این موضوع داشته باشد از حقیر صادر نشده، چگونه ممکن است در چنین امر مهمی اظهار نظر نمایم، با آنکه اطراف آن روشن نیست. حسین الطباطبایی». (صحیفه امام، ج1، ص: 26)
ـ بیانات در جمع روحانیون و طلّاب قم؛ حمله به مدرسه فیضیه (1342)
در روز دوم فروردین 42 که مأموران رژیم شاه به مدرسه فیضیه حمله کردند، امام خمینی در جمع شماری از روحانیون، طلاب و اهالی قم فرمود:
«مردم لازم است از مدرسه فیضیه دیدن نمایند و جنایات غیر انسانی دستگاه حاکمه را از نزدیک ببینند و نیز به بیمارستانها سرکشی کنند و از روحانیان مجروح و مصدوم عیادت به عمل آورند تا دریابند که دستگاه حاکمه با روحانیت چه کرده است!» (صحیفه امام، ج1، ص: 167)
ـ نامه به آقای سید احمد خمینی؛ تأکید بر احتیاط در کارها، درس و تهذیب و توجه بیشتر به آقای پسندیده (1351)
«احمد عزیزم، ان شاء اللَّه تعالی سلامت باشید. ماها بحمد اللَّه تعالی سلامت هستیم. از اینکه حضرت آقای اخوی [پسندیده] با تنهایی میگذرانند نگران هستم؛ نگذارید به ایشان بد بگذرد. نمیدانم قضیه منزل[1] برای محرّم و صفر است یا امری حادث شده است. در نوشتههای خود احتیاط کنید و امضا نکنید و شما مشغول تحصیل و تهذیب نفْس باشید و دخالت در امری نکنید.[2] خدمت حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای اخوی سلام برسانید. به دخترها و مخدره اهل بیت سلام برسانید. و السلام علیکم.
خانم مهمان دارند و نمیرسند چیزی بنویسند. بحمد اللَّه تعالی سالم هستند و همین طور سایرین. پاکت جوف[3] را به وسیله مطمئنی زود برسانید.» (صحیفه امام، ج2، ص: 426)
[1] - ساواک بارها منزل حضرت امام را در قم محاصره میکرد و ماهها و هفتهها از تردد افراد جلوگیری میکردند، ایشان سؤال کردهاند که آیا بعد از ماه محرّم و صفر تردد آزاد میشود یا خیر؟ زیرا تنها این جانب و دو نفر کارگر به نامهای مشهدی رضا و میرزا ناد علی میتوانستیم تردد کنیم.
[2] - امام برای اینکه اگر محتوای نامه لو رفت مسئلهای برای من به وجود نیاید، این موضوع را برای رد گم کردن مینوشتند و این مطلب بین من و ایشان دائماً تکرار میشد؛ من هم مرتباً برای ایشان مینوشتم که در کاری دخالت ندارم. مثلًا در همین نامه ایشان نوشتهاند:« احتیاط کرده و نامه را امضا نکنید» که این با« دخالت نکن» در نامههای قبل و بعدی به هیچ وجه نمیسازد.
[3] - اکثر قریب به اتفاق این نامهها مسائل مربوط به مبارزه بوده است. بنده و سایرین اجازه نسخهبرداری و فتوکپی از این نامهها را نداشتیم؛ چون حرام بود که در پاکتها را باز کنیم؛ و متأسفانه گیرندههای این نامهها اکثراً آنها را محو میکردند و یکی از با ارزش ترین اسناد مبارزه درباره دوره پانزده ساله تبعید حضرت امام و کار مخفی ایشان بر روی علمای مبارز و مردم انقلابی ضد رژیم شاه از بین رفته است.
.
انتهای پیام /*