کد مطلب: 3456 | تاریخ مطلب: 14/10/1399
  • تلگرام
  • Google+
  • Cloob
  • نسخه چاپی

امروز با امام: چهاردهم دی

امروز با امام: چهاردهم دی

ـ نامه به آقای سید عبدالرحیم هاشمی زاده؛ اعلام عدم وصول نامه پیشین (1351)

ـ نامه تشکر به آقای ابو القاسم وکیلی (1345)

ـ نامه تشکر به آقای عباس علی سبیل اردستانی (1357)

ـ مصاحبه با تلویزیون «سی. بی. اس» درباره ضدیت با امریکا (1357)

ـ مصاحبه با گروهی از خبرنگاران درباره انتخابات (1357)

ـ نامه تسلیت به خانواده شهید عاشوری (1357)

ـ پیام به ملت ایران؛ اولین انتخابات ریاست جمهوری (1358)

ـ سخنرانی در جمع اساتید دانشگاه تهران؛ ویژگیهای انقلاب اسلامی (1358)

ـ بیانات در جمع خانواده جهان پهلوان تختی؛ ارزش پهلوانی (1358)

ـ سخنرانی در جمع گروهی از مردم خلخال؛ خدمت به اسلام (1358)

ـ پیام به سفیر پاکستان؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1358)

ـ سخنرانی در جمع سفیران و کارداران ایران؛ صدور انقلاب با رشد اخلاق و اسلام (1359)

ـ یادنامه در تجلیل از شهید محراب آقای سید عبدالحسین دستغیب (1360)

ـ سخنرانی در جمع مسلمانان هندوستان؛ پرهیز از اختلاف بین شیعه و سنی (1360)

ـ حکم به مسئولان نظامی؛ اجازه اجرای مقررات انضباطی در مورد متخلفین (1361)

ـ پاسخ استفتاء کانون اسلامی جوانان بروجن در مورد ولایت اداری (1361)

امروز با امام: چهاردهم دی


ـ نامه به آقای سید عبدالرحیم هاشمی زاده؛ اعلام عدم وصول نامه پیشین (1351)

«جناب آقای آقا سیدعبدالرحیم هاشمی‏زاده- ایّده‏اللَّه تعالی‏

نامه جنابعالی وسیله پست واصل، ولی نامه وسیله آقای بهبهانی و وجه نرسیده است.

و قبلًا هم در نظر ندارم که از شما نامه‏ای رسیده باشد و الّا جواب داده می‏شد. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. نصف از سهم سادات را مجازید در محل بدهید. والسلام علیکم.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 472)

ـ نامه تشکر به آقای ابو القاسم وکیلی (1345)

امام خمینی به نامه‌های دوستانۀ دوستان خود، چه روحانی و چه شخصی پاسخ می‌داد. ازجمله این نامه در آن توصیه می‌کند:

«دنیا به هر نحو باشد، زودگذر است و خوشی‌ها و ناخوشی‌ها با سرعت تمام خواهد شد؛ مهم جلب نظر اولیای امر- علیهم السلام- و رضای خالق متعال است. امید است همه ما توفیق و سعادت آن را پیدا کنیم. این جانب برای خصوص والد محترم جناب آقای حاج وکیلی- ایّده اللَّه تعالی- که حقیقتاً صدمه خوردند بسیار نگران و پریشان بودم. بحمداللَّه تعالی با خیر و سلامت، خداوند شما را به ایشان برگرداند. امید است خداوند تعالی به ایشان سلامت و سعادت و خیر دارینْ مرحمت فرماید. سلام این جانب را به ایشان ابلاغ فرمایید. امید است ان شاء اللَّه تعالی از سایر دوستان و خدمتکاران شرع مطهر بزودی رفع گرفتاری بشود.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 109)

 ـ نامه تشکر به آقای عباس‌علی سبیل اردستانی (13579

امام خمینی در پاسخ به یکی دیگر از نامه‌های دوستانه می‌نویسند:

«مرقوم شریف واصل، من از مثل شما مردان عزیزی که با فداکاری خود و فرزندانشان به اسلام و ملت اسلامی خدمت کرده‏اند متشکرم.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 336)

 ـ مصاحبه با تلویزیون «سی. بی. اس» درباره ضدیت با امریکا (1357)

امام خمینی در مصاحبه با خبرنگار تلویزیون سی. بی. اس امریکا به پرسش‌های او دربارۀ ضدیت با امریکا، ضرورت سقوط سلسله پهلوی و... غیره پاسخ داد.

[حضرت آیت‌اللَّه، آیا هیچ نوعی از حکومت که شاه هم در آن حضور داشته باشد مورد قبول شما می‏تواند باشد؟]

- خیر.

[گفته می‏شود که شاه برنامه دارد که برای تعطیلات کوتاهی از مملکت خارج بشود. آیا این امر حضرت عالی را قانع می‏کند و موجباتی برای پایان دادن به اعتصابات و تظاهرات خواهد بود؟]

- خیر، رفتن شاه کفایت نمی‏کند. باید رژیم به هم بخورد و تمام چیزهایی که مربوط به سلطنت است باید از بین برود تا ما راضی شویم- یعنی ملت راضی شود.

[بنا بر این مشروطه سلطنتی یا چیزی شبیه به آن قابل مسامحه و قبول شما نیست؟]

- خیر، مشروطه سلطنتی منظور ما نیست.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 337)

 ـ مصاحبه با گروهی از خبرنگاران درباره انتخابات (1357)

امام خمینی در مصاحبه با خبرنگاران آسوشیتدپرس، فیگارو، میامی هرالد و روزنامه یونانی «ای. تی. ا» دربارۀ انتخابات در جمهوری اسلامی- رابطه با امریکا- خستگی‌ناپذیری ملت به پرسش‌ها پاسخ داد. از آن میان:

سؤال: [حضرت آیت اللَّه! چه موقعی تصور می‏فرمایید یک انتخابات آزاد، بعد از رفتن شاه و اعلام حکومت جدید در ایران، برگزار شود و آیا تحت حکومت اسلامی هیچ محدودیتی برای احزاب سیاسی چپ و کمونیستها وجود دارد یا نه؟]

جواب: انتخابات بایستی بعد از اینکه تکلیف حکومت معلوم شد برگزار شود. ولی انتخابات برای مجلس مؤسسان بدون مهلت انجام خواهد گرفت. کسانی که خرابکار نباشند حق رأی دارند.

[نظر شما در مورد امریکا چیست؟ شما فرموده‏اید که کشورهایی که از شاه حمایت کنند از این زمان به بعد با آنها روابطتان خوب نخواهد بود و تا زمانی که دولتهای حامی سرِ کار باشند با آنها قطع رابطه خواهید کرد. آیا این بدین معناست که تا کارتر در امریکا سرِ کار است شما با امریکا دشمن خواهید بود؟]

- ما تا ایشان با ملت ایران مخالفت می‏کند، از شاه حمایت می‏کند، با او مخالف هستیم، اما با ملت امریکا هیچ مخالفتی نداریم.

[تا به حال دولت امریکا با تمام نیرو پشتیبان شاه بوده، آیا با رفتن شاه روابط شما با امریکا خوب خواهد شد؟]

- بعد از رفتن شاه و تشکیل دولت، این مسائل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

[در خیابان صدای «اللَّه اکبر» و «درود بر خمینی» شنیده می‏شود ولی اینها هنوز هیچ کدام برنامه سیاسی نیست. شما مرتب از «جمهوری اسلامی» صحبت کرده‏اید که مطلبی خیلی کلی است. آیا ممکن است رئوس کلی این نظام و سرنوشت سومین کشور صادرکننده بزرگ نفت را ترسیم کنید؟]

- قانون ما اسلام است و مدون است؛ چیزی نیست که ما بخواهیم برایشان تعیین کنیم.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 339)

ـ نامه تسلیت به خانواده شهید عاشوری (1357)

«خدمت عائله محترمه مرحوم ثقة الاسلام آقای عاشوری‏[1]- رحمة اللَّه علیه‏

من از واقعه تأسف آور و مصیبت وارده بر شماها که خودم هم شریک هستم، متأثر هستم و به شما تسلیت می‏دهم. امید است خداوند تعالی ایشان را رحمت و به شماها صبر و اجر عنایت فرماید و در پناه خود، شماها را حفظ فرماید. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 342)

ـ پیام به ملت ایران؛ اولین انتخابات ریاست جمهوری (1358)

«در این موقع که به خواست خداوند متعال یکی دیگر از مراحل استقرار نظام جمهوری اسلامی در دست تحقق است؛ و ملت مبارز بیدارِ ایران در صدد تعیین و انتخاب رئیس جمهور می‏باشد، لازم است تذکراتی داده شود:

1- با اینکه در این دوره به حسب قانون اساسی مصوب از ناحیه ملت، تصدیق صلاحیت رئیس جمهور و واجد بودن شرایط او به عهده این جانب است، به واسطه بعضی مصالح و جهات لازم المراعاة، از آن جمله وضع استثنایی که کشور دارد، لازم است در این امر مهم حیاتی تأخیر نشود. از طرفی شناسایی بیش از 120 نفر محتاج به زمانی طولانی است؛ و تأخیر در این حالِ استثنایی به صلاح ملت و کشور نیست، به این جهت و جهات دیگر این جانب امر صلاحیت و انتخاب را به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خود را تعیین کنند.

2- در دوره‏های آینده که ان شاء اللَّه استقرار کامل حاصل شد، به حسب قانون اساسی باید این امر به وسیله شورای نگهبان عمل؛ و آنان هستند که باید تشخیص صلاحیت رئیس جمهور را به حسب موازین قانونی بدهند.

3- این جانب از ملت شریف ایران تقاضا می‏کنم که در این امر مهم حیاتی، سستی و بی‏تفاوتی از خود نشان ندهند. و انتظار دارم همان طوری که با شور و شعف به پای صندوقهای رأی برای تصویب جمهوری اسلامی رفتند، در این امر نیز با جدیت و علاقه به اسلام، شرکت کنند؛ که خداوند متعال با آنان است و پیروزی نصیب ملت شریف مسلمان است.

4- ملت شریف با کمال هوشیاری و توجه به توطئه‏ها و بند و بستها که در دست اجراست، و می‏خواهند نگذارند ملت در این مرحله مهم پیروز شود، و در صدد ایجاد انحراف هستند، مراعات شرایطی را که در قانون اساسی ذکر شده است با کمال دقت بنمایند.

5- از آقایان کاندیداها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامی- انسانی را در تبلیغ برای کاندیدای خود مراعات؛ و از هر گونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک حرمت باشد خودداری نمایند، که برای پیشبرد مقصود، و لو اسلامی باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ، مطرود و از انگیزه‏های غیر اسلامی است.

6- این جانب بنا ندارم از کسی تأیید نمایم، چنانکه بنا ندارم کسی را رد کنم. و از تمام احزاب و گروهها و افراد می‏خواهم از نسبت دادن کاندیدای خود به من که از آن استفاده تأیید و یا تعیین و یا رد شود، خودداری کنند.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 11 ـ 12)

ـ سخنرانی در جمع اساتید دانشگاه تهران؛ ویژگیهای انقلاب اسلامی (1358)

«اگر شما خیال کنید که با سرنیزه بتوانید یک ملتی را خاضع کنید و استقرار هم پیدا بشود این اشتباه است. سرنیزه می‏تواند یک مردمی را سرکوب کند، بکشد، چه بکند، لکن نمی‏تواند مستقر باشد. ملت اگر یک چیزی خواستند، نمی‏شود به خلاف میل ملت همیشه یک کاری را انجام داد، و اگر حکومت رژیمش دو رژیم باشد، ملت مسْلم باشد، حکومت کمونیست باشد، این نخواهد درست شد و شما همچو امیدی نداشته باشید. با بودن یک ملتی به حال نظام اسلامی، و آمدن یک حکومتی برای این ملت به نظام دیگری مثل کمونیست این می‏شود، اول شماها بریزید و بکشید- و چنانچه دارند همین کار را می‏کنند- و مردم را سرکوب کنید، لکن این استقرار نمی‏تواند پیدا کند...

حکومت یک ملت- خصوصاً در آنجاهایی که دعوی دموکراسی و امثال ذلک می‏کنند- برای خدمت مردم است نه برای سرکوبی مردم. لکن ما می‏بینیم حکومتها این طور نیستند. این حکومتهایی که ما با ایشان مواجه بودیم و دیدیم، که همه می‏دانید وضعشان چه بوده، و این حکومتهای همجوار ما هم می‏دانید که همه این طور هستند که یک دسته اقلیتی با قدرت و سرنیزه و پشتیبان داشتن از خارج می‏آیند و یک ملتی را سرکوب می‏کنند...

خاصیتی که در این انقلاب هست که اسلامی است و ملی، این خاصیت اسباب این شده است، که همه شما آقایان را وادار به کار کرده، هر چه کار ازتان بیاید می‏کنید. برای اینکه می‏بینید کار برای خودتان است، نه برای غیر منزل خودتان است. شما الآن ایران را منزل خودتان می‏دانید. قبل از این می‏گفتید برای چه من کار کنم...

اگر شما آقایان و همه ملت ما بخواهند استقلال خودشان را،- و می‏خواهند- بخواهند آزادی خودشان را،- و می‏خواهند- باید اول افکارشان را آزاد کنند. افکار ما الآن در قید و بند است. حالا هم هست. ان شاء اللَّه بشود الآن یک نهضت، یک نهضت فکری هم شده الآن، لکن باید این [نهضت‏] را تتمیمش کرد...

ما با تمدن مخالف نیستیم، با تمدن صادراتی مخالفیم. تمدن صادراتی ما را به این روز نشانده است. آزادی صادراتی! آزادی است که بچه‏های ما را به فحشا کشاند و مراکز فساد هر چه خواست زیاد شد به اسم آزادی. به اسم آزادی همه مطبوعات ما در خدمت آنها بودند.

برای اینکه، این بچه‏های ما را، جوانهای ما را از دانشگاه منصرف کنند و به فحشا بکشند...» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 13 ـ 28)

ـ بیانات در جمع خانواده جهان پهلوان تختی؛ ارزش پهلوانی (1358)

[روز جمعه بابک و خانم شهلا توکلی، همسر مرحوم تختی، به حضور امام شرفیاب شدند. هنگام ظهر بود و موقع ناهار. آنها ناهار را که نان و سیب زمینی بود به اتفاق امام صرف نمودند. بعد از ناهار بابک به امام می‏گوید: من تا به حال سه افتخار بزرگ دارم: 1- به حضور امام امت رسیده‏ام. 2- فرزند جهان پهلوانی چون تختی هستم. 3- این انقلاب به رهبری امام به پیروزی رسیده است. امام بعد از اینکه حرفهای بابک تمام می‏شود، دستی به سر بابک می‏کشند و او را می‏بوسند و فقط دو سه کلمه‏ای که دریایی از معانی را در برمی‏گیرد به بابک گفتند. و این خود می‏تواند سرمشقی برای تمام ورزشکاران شود. امام فرمودند:].

«پسرم، سعی کن همیشه پهلوان باشی نه قهرمان».[2] (صحیفه امام، ج‏12، ص: 29)

ـ سخنرانی در جمع گروهی از مردم خلخال؛ خدمت به اسلام (1358)

«توجه داشته باشید که در این وقت حساس، در این وقتی که مشکلات در پیش است، برای اسلام خدمت کنید. ان شاء اللَّه خدا شما را حفظ کند؛ موفق باشید. من از شما از اینکه در یک منزل تنگی هستید و فشار به شما وارد می‏آید معذرت می‏خواهم، و چون وقتم کم است نمی‏توانم بیشتر از این تصدیع بدهم. خداوند همه شما را موفق و مؤید کند.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 30)

ـ پیام به سفیر پاکستان؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1358)

«جناب آقای ژنرال محمد رضا، سفیر کبیر پاکستان‏

پس از اهدای سلام مخصوص، مرقوم محترم واصل، و از مندرجات و محتویات آن استحضار حاصل گردید. امید است خداوند تبارک و تعالی توفیق کامیابی در منظور مشروع جنابعالی و دولت متبوعتان مرحمت فرماید؛ و جمیع ممالک اسلام را در ظل حمایت خود تأیید و استقلال و عظمت آنها را تضمین فرماید. توفیق و سلامت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 31)

ـ سخنرانی در جمع سفیران و کارداران ایران؛ صدور انقلاب با رشد اخلاق و اسلام (1359)

«چنانچه شما شخصاً یا سفارتخانه‏هایتان وضعش یک وضعی باشد که با اسلام درست جور نیاید، در آنجا خواهند گفت که اسلام همین است. اگر بنا باشد که سفارتخانه‏های ما در خارج از کشور به همان وضع طاغوتی یا نزدیک به وضع طاغوتی باشند، معنایش این است که باز اسلام در سفارتخانه‏ها نرفته است. مع الأسف تا آنجا که به من در طول این مدت اطلاع دادند- که اخیراً را درست نمی‏دانم- سفارتخانه‏های ما، سفارتخانه‏های اسلامی که باید باشد نیست- چه در مکانها و چه در کیفیت مستخدمینی که آنجا هستند. خصوصاً مستخدمین زن و چه در سایر جهاتی که هست- باز [این‏] احساس درست نشده است که جمهوری اسلامی یعنی چه. بعض از سفرایی که پیغمبر اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- به دربار سلاطین بزرگ آن وقت فرستاده بودند، اینها وقتی وارد شدند با شمشیر خودشان آن پارچه‏ای که حریر بود زدند کنار. این شکستن آن دماغ فرعونی سلاطین آن زمان بود...

شما در خارج که هستید برخورد دارید با سفرای آنجا، با وزرای خارجه آنجا، با همه اینها برخورد دارید. اگر بنا باشد که شما وقتی که می‏خواهید در وزارت خارجه بروید خودتان را گم کنید، خیال کنید که حالا در یک محضر کذا، وزیر خارجه امریکا، وزیر خارجه شوروی، لکن باید شما توجه داشته باشید که شما سفیر مملکت اسلامی هستید که از همه این قدرتها، قدرتش بالاتر است. و از همه این «شریف‏ها»- اگر آنها شرافتی داشته باشند- شرافتش بالاتر است.

و شما باید حیثیت خودتان را از اول حفظ کنید. و از مسائل مهمی که شماها مثل ماها موظف بر آن هستید این است که با عمل خودتان در آنجا، با وضعیت سلوکتان با کارمندان، با وضعیت اصل سفارتخانه و وضع سفارتخانه طوری باشد و طوری بکنید که با همین عمل بتدریج انقلاب شما صادر بشود به آن کشوری که در آن هستید. مسائل اخلاقی، یک مسائلی است که وقتی که یک کسی مقیّد به آن بود و دنبالش بود، این سرایت می‏کند. و مردم به حسب طبیعتشان، به حسب فطرتشان- فطرتها سالم است منتها تربیتها ضایع می‏کند فطرتها را- [آن را قبول می‏کنند]...

عظمت انسان به لباس و کلاه و اتومبیل و- نمی‏دانم- پارک و امثال ذلک نیست. انسان یک حقیقتی است که آن حقیقت اگر بروز کند شرافتمند است، عظمت دارد. شما می‏بینید که بزرگترین افراد بشر انبیا بودند و ساده ترین از همه هم آنها بودند. در عین حالی که بزرگتر از همه بودند و همه آنها را به بزرگی می‏شناختند، در عین حال ساده ترین افراد بودند در وضع زندگی‏شان. تمام انبیا این طور بودند و تاریخ، همه آنها را نشان می‏دهد که با وضع بسیار ساده‏ای عمل می‏کردند. در صدر اسلام آن امر بسیار روشن است که چه جور وضع داشتند، حکومتها چه وضعی داشتند و امرای ارتش چه وضعی داشتند، و خود اشخاصی که در رأس بودند با مردم چه وضعی داشتند. در عین حالی که وضعشان آن طور بود که وقتی یک کسی از خارج می‏آمد در مسجد رسول اللَّه، و این افراد نشسته بودند، نمی‏شناخت که کدام یکی اینها رسول اللَّه هستند. سؤال می‏کرد که کدام یکی هستید؟ برای اینکه نه بالایی بود، نه پایینی بود، دور می‏نشستند. اگر حصیری هم بود یا بوریایی بود من نمی‏دانم، لکن این فرشهایی که شما خیال کنید، حتی این فرشی که شما زیرتان انداختید نبوده است. آن وقت دور هم می‏نشستند و لیکن عظمتشان، عظمتی بود که دنیا را تحت تأثیر قرار داد. عظمت انسان به روحیت روح انسان است.

عظمت انسان به اخلاق و رفتار و کردار انسان است، نه به اینکه اتومبیلش سیستم کذا باشد، نه به اینکه گارد داشته باشد نه به اینکه خَدَمه داشته باشد. اینها عظمت انسان نیست، اینها انسان را منحط می‏کند از آن مقامی که دارد.

صدور انقلاب با عمل و اخلاق‏

شما آقایان که در سفارتخانه‏ها هستید موظفید عقلًا و شرعاً به اینکه هر چه ساده‏تر، سفارتخانه هاتان هر چه ساده‏تر باشد. و کیفیت معاشرتتان با آن اشخاصی که کارمند هستند در آنجا و به اصطلاح شما زیردست گفته می‏شوند، برادرانه باشد. و در عین حالی که آنها از شما بپذیرند مطالبی که می‏گویید، لکن برادرانه باید باشد. و همین طور وضع مهمانیهایتان، وضع گذران خودتان، وضع کسانی که در آنجا کار می‏کنند، آنها باید متحول بشود به یک وضع اسلامی که هر کس می‏آید در آنجا اسلام را در آنجا عملًا ببیند. ما هر چه فریاد بزنیم که ما اسلامی هستیم و جمهوری اسلامی هستیم، لکن وقتی ببینند ما را که در عمل، غیر او هستیم، از ما دیگر باور نمی‏کنند. وقتی می‏توانند باور کنند از ما که مایی که می‏گوییم جمهوری اسلامی هستیم، عملمان هم آن طور باشد. عمل طاغوتی نباشد. و قول، قول اسلامی، عمل اسلامی باشد و خود رفتار، اسلامی باشد.

گفتار اسلامی باشد تا صادر بشود این جمهوری اسلامی در سایر کشورها. صدور با سر نیزه، صدور نیست. صدور با زور، صدور نیست. صدور آن وقتی است که اسلام، حقایق اسلام، اخلاق اسلامی، اخلاق انسانی در اینجاها رشد پیدا بکند. و شما موظف به این معنا هستید، و باید این کار را انجام بدهید که هم در عمل و هم در نوشته‏هایی که در آنجا منتشر می‏کنید، باید بکنید و مجله داشته باشید و آن مجله یک مجله‏ای باشد که هم در عکسهایی که در آن هست، و هم در مسائلی که در آنجا طرح می‏شود همه‏اش موافق باشد با جمهوری اسلامی تا به واسطه تبلیغات، اسلام نفوذ کند در آنجا، و این را بدانید که اگر شما تبلیغات بکنید و همین طور دانشجوهای عزیز ما در آنجا کوشش کنند در اینکه در هر جا که هستند با هر طایفه‏ای که برخورد می‏کنند مسائل ایران را، مسائل اسلامی ایران را در آنجا طرح بکنند، و آن چیزهایی که در مجلات خارج، در روزنامه‏های خارج در هر جا نوشته می‏شود، آنها را یکی یکی برای آنها تحلیل کنند و دروغ آن چیزها را بر آنها ثابت بکنند.

عمده مسأله این است که ما فهمیده باشیم در قلبمان که ما می‏خواهیم جمهوریمان اسلامی باشد. باید همان طوری که با زبان می‏گوییم، قلب ما معتقد شده باشد به اینکه ما می‏خواهیم اسلام باشد. «ما می‏خواهیم اسلام باشد» دیگر با تمام اعوجاجات باید مبارزه بکند انسان. اول از خودش شروع کند، ببیند خودش چه اعوجاجاتی دارد. هر انسانی لا محاله‏[3] در خودش نقصهایی می‏بیند. کم است کسی که نقص نبیند در خودش. و اگر کسی نقص در خودش نمی‏بیند، این خودش یک نقصی است که دارد. انسان باید تربیت بشود، باید به تزکیه تربیت بشود. و انسان از خودش باید شروع بکند، از خانواده خودش باید شروع کند. و شما از خودتان، خانواده‏هایتان، خودتان همه شروع کنید تا به خارج برسد. دانشجویان ما باید خودشان اول توجه بکنند که رفتار خودشان، کردار خودشان، گفتار خودشان همه اینها منطبق با موازین اسلامی و اخلاقی باشد تا اینکه اگر مردم را دعوت کردید به اسلام، و باید هم دعوت بکنید، حرف شما مخالف با عمل شما نباشد...» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 483 ـ 490)

ـ یادنامه در تجلیل از شهید محراب آقای سید عبدالحسین دستغیب (1360)

«پیشنهاد شد که در رابطه با یادواره شهید معظم حجت الاسلام و المسلمین مرحوم آقای حاج سید عبد الحسین دستغیب‏[4]- قدس سره- کلمه‏ای بنویسم.

یاد این شهید در دل عاشقان فضیلت و ملت وفادار ایران زنده است. مسجد و محراب و منبر شیراز نغمه ملکوتی این شهید راه اسلام را از یاد نمی‏برند. درسهای انسان‏ساز ایشان که در قلب انسانهای متعهد غوغا برپا می‏کرد جاویدان است. دستغیب به دستِ غیب‏نشینان ملکوت سپرده شد و در آغوش رفیق اعلی آرمید. او نمرده؛ که زندگانی جاوید در جرگه پرده‏نشینان قدس و عاشقان لقاء اللَّه یافت. از خدا بیخبرانی که همت بر قتل این رهبران فضیلت و رهروان به سوی محبوب گماشته‏اند با فضیلت و حق طلبی مخالفند. اینان گمان می‏کنند با این حرکات غیر انسانی مذبوحانه در صف عاشقان شهادت و سوختگان در راه پیوستن به لقاء اللَّه شکافی پیدا می‏شود. اینان طعم ایمان به غیب و عشق به محبوب را نچشیده و شب‏پرگانی‏[5] هستند که از وصل آفتاب گریزانند؛ و مردگانی هستند به صورت زندگان که با اعمال وحشیانه خود می‏خواهند سد راه حقیقت کنند و اسلام عزیز را به خیال فاسد خود به تباهی کشند. خداوند قادر، اسلام بزرگ را فرو فرستاده و حفظ و نگهبانی آن را تضمین فرموده است. از خداوند تعالی رحمت برای شهیدان، خصوصاً این شهید معلم اخلاق و مُهذِّب نفوس خواستار، و برای بازماندگانشان صبر و اجر مسألت می‏نمایم. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 463)

ـ سخنرانی در جمع مسلمانان هندوستان؛ پرهیز از اختلاف بین شیعه و سنی (1360)

«گرفتاری مسلمانها همه در پرتو اختلاف بین قشرهای مسلمین است. امروز که روز بیداری همه ملتهاست مسلمین باید بیدار باشند.

از قرار مذکور در هندوستان خصوصاً، دهلی نو اختلافات ایجاد می‏کنند بین برادرهای مسلم؛ بین برادرهای شیعه و سنی و من به هر دو قشر از برادرها پیام می‏فرستم که خدای تبارک و تعالی همه مسلمین را دعوت فرموده است که اعتصام «بحبل اللَّه» پیدا کنند و متفرق نباشند.[6] باید حالا احساس کرده باشند این معنا را که گرفتاریها همه از جهت اختلافی است که بین مسلمانها هست.

اگر مسلمانهای جهان با هم مجتمع بشوند و اختلاف نداشته باشند، هیچ یک از این گرفتاریها برای آنها پیش نمی‏آید و اگر مسلمانهای هندوستان، چه شیعه و چه سنی، با هم اتفاق پیدا بکنند و در مسائل اسلامی روی مبانی اسلامی عمل بکنند، آنها از این گرفتاریهایی که همیشه داشتند و در طول تاریخ همه مسلمانها گرفتاری داشتند از این گرفتاریها خارج خواهند شد.

امروز باید ما همه‏مان توجه به عمق مسائل پیدا کنیم و بدانیم که قدرتهای بزرگ برای اینکه استفاده بکنند و استفاده‏های مادی بکنند از مردم، آنها را به اختلاف وامی‏دارند.

امروز روزی نیست که مسلمانها با هم اختلاف داشته باشند.

شیعه و سنی هر دو با هم باید مجتمع باشند و اختلافات را کنار بگذارند و با هم در امور اجتماعی و سیاسی فعالیت بکنند که ان شاء اللَّه، با رفع اختلافات رفع گرفتاریها بشود. خداوند ان شاء اللَّه همه مسلمانها را در هر جا که هستند بیدار کند و همه را به تکالیف الهی خودشان آشنا کند و همه را در زیر پرچم توحید مجتمع کند تا اینکه گرفتاریهای همه ان شاء اللَّه، رفع بشود.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 464)

ـ حکم به مسئولان نظامی؛ اجازه اجرای مقررات انضباطی در مورد متخلفین (1361)

«ریاست ستاد مشترک و فرماندهان نیروهای سه‏گانه و ژاندارمری و ریاست شهربانی کل کشور برای حفظ نظام و عدم هرج و مرج و بی‏بند و باری در قوای نظامی و انتظامی مجازند با رعایت احتیاط کامل مقررات انضباطی متخلفین نظامی و انتظامی را اجرا نمایند، و در این رابطه به فرماندهانی که مطمئن هستند از این اجازه سوء استفاده نمی‏کنند در موارد ضروری اجازه دهند.» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 217)

ـ پاسخ استفتاء کانون اسلامی جوانان بروجن در مورد ولایت اداری (1361)

[بسمه تعالی. محضر مبارک رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی- دامت برکاته پس از تقدیم عرض سلام و آرزوی توفیق پیروزی آن رهبر عظیم الشأن، بر مبنای مسائلی که در جامعه‏مان می‏گذرد لازم دانستیم از محضر مبارک آن رهبر بزرگ طلب فتوای مورد ذیل را بنماییم: در جامعه از طرف مسئولین ادارات هرگاه حرکتی خلاف حق و قسط اسلامی و قانون و دستورات آن رهبر عظیم الشأن انجام می‏گیرد و مورد سؤال افراد متعهد و کارمندان دلسوز وابسته به آن اداره قرار می‏گیرند که چرا در این مورد بر خلاف حق و قسط و قانون عمل نموده‏اید از طرف مسئولان و یا افراد نزدیک به آنها این مسأله عنوان می‏گردد که این گونه برخوردها با مسئولین بر خلاف ولایت اداری است و چون ولایت اداری به ولایت فقیه و ولایت امام و پیغمبر و خدا ختم می‏شود پس فرد معترض که از طریق قانون و پیروی دستورات آن رهبر اعتراض خود را به مسئولین اعلام داشته است کافر و ملحد است. خواهشمند است نظریه شریف را در این مورد اعلام فرمایید. و السلام.

4/ 10/ 1361- از طرف برادران کانون اسلامی جوانان شهرستان بروجن‏].

بسمه تعالی‏

ولایت اداری در اسلام نیست و کارمندان و مسئولین در ادارات فقط مسئولیت دارند که بر طبق مقررات اداره و دولت اسلامی عمل کنند و ولایتی بر کسی و چیزی ندارند. و اگر بر خلاف موازین شرعی یا قانونی عمل نمایند، دیگران می‏توانند بدون ایجاد هرج و مرج و فساد به آنان تذکر دهند. روح اللَّه الموسوی‏[7]» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 218)



[1] - شهادت آقای عاشوری در جریان تظاهرات مردم بوشهر.

[2] - به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ 17/ 10/ 1358 ص 7.

[3] - به ناچار.

[4] - شهید محراب، سید عبد الحسین دستغیب از یاران با وفا و انقلابی امام خمینی، نماینده امام و امام جمعه شیراز پس از یک عمر جهاد علمی، اخلاقی و سیاسی، در تاریخ 20 آذر 1360 هنگام عزیمت برای اقامه نماز جمعه بر اثر انفجار بمب به وسیله یک تروریست منافق به شهادت رسید

[5] - شب‏پره: خفاش

[6] - اشاره به آیه 103 سوره آل عمران.

[7] - استفتاء فوق توسط هیأت پاسخ به استفتائات شرعی، منصوب امام خمینی، مرقوم گردیده است و پاسخ منطبق با مبانی و فتاوای امام خمینی است

. انتهای پیام /*
 

زمزم احکام، ربا و اقسام آن

حرمت ربا با آیات قرآن و سنت رسول خدا (ص) و احادیث اهل بیت علیهم السلام و اجماع فقها ثابت گشته و از گناهان بزرگ محسوب می شود ،
ربا یا ربای معاملی است و یا ربای قرضی و ربا در معامله عبارت است از مبادله دو کالای مثل هم با دریافت اضافی.

ماه محرم و صفر

محرّم و صفر، که ماه‏‎ ‎‏برکات اسلامی است و ماه زنده ماندن اسلام است، باید ما محرّم و صفر را زنده نگه‏‎ ‎‏داریم به ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ که با ذکر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏زنده مانده است این مذهب تا حالا؛ با همان وضع سنتی، با همان وضع مرثیه سرایی و‏‎ ‎‏روضه خوانی.(صحیفه امام، ج 15، ص 331)