امروز با امام؛ بیستویکم آذر
ـ تولد اولین فرزند امام خمینی؛ سید مصطفی خمینی (1309)
سید مصطفی خمینی، اولین فرزند حضرت امام در 21 آذر 1309 ش. در محلۀ الوندیۀ قم در منزل اجارهای دیده به جهان گشود. پس از فراگیری آموزشهای دورۀ ابتدایی در مدارس دولتی، به حوزۀ علمیۀ قم وارد شد. 27 سالگی به درجۀ اجتهاد رسید. مصطفی در هفده فروردین 1333ش با دختر آیتالله مرتضی حائری ازدواج کرد. او با تأثیر از حضرت امام به فعالیتهای سیاسی روی آورد و همراه پدر در مقاطع مختلف نهضت و دوران تبعید در کنار ایشان بود تا اینکه در عراق، اول آبان 1356ش به صورت مشکوکی درگذشت.
ـ پیام به ملت ایران درباره راهپیمایی مردم در تاسوعا و عاشورا (1357)
«به عموم ملت شجاع و فداکار ایران صمیمانه درود میفرستم. شما مردم عظیم الشأن با اراده آهنین خود و شعارهای زنده و تعیینکننده به جهانیان ثابت کردید که شاه را نمیخواهید و باید از قدرت غاصبانه خلع شده؛ و با این رفراندم بزرگ، بیپایگاهی او را در بین ملت برای چندمین بار اعلام کردید...
این جانب با چشمی پر امید و دلی فشرده از محبت از هواداری شما ملت عزیز از هدفهای بزرگ که سرنگونی رژیم شاه و برچیده شدن نظام شاهنشاهی و استقرار حکومت جمهوری اسلامی است، احساس غرور میکنم. شما در راهپیماییهای بزرگ سراسری ایران در روزهای تاسوعا و عاشورای سید مظلومان و امام فداکاران- علیه الصلاة و السلام- با آن بزرگوار تجدید عهد نمودید...
این دو روز برای هیچ کس ابهامی باقی نگذاشت که ملت شاه را نمیخواهد و عدم رسمیت او را با اکثریت قاطع قریب به اتفاق اعلام کرد؛ و به همین جهت اخطار نمودم که از این پس هر کس از سران دولتها از شاه پشتیبانی کند، از نفت ایران محروم، و قراردادهای ایران با آنان غیر رسمی اعلام میشود؛ و مادامی که سران این دولتهای پشتیبان شاه بر سر کارند، قطع نفت و بطلان قراردادها ادامه دارد. و بر ملتهاست که از دولت خود مؤاخذه کنند، و...» (صحیفه امام، ج5، ص: 221 ـ 222)
ـ مصاحبه با روزنامه «صدای لوکزامبورگ» درباره نفی همکاری با مارکسیستها (1357)
سؤال: [حضرت آیت اللَّه خمینی، به کرّات گفتهاید که جنبش اسلامی با مارکسیستها رابطهای ندارد. شما روابط خودتان را با کمونیستها پس از پیروزی جنبش چگونه میبینید؟ آیا کمونیستها در حکومت آینده با شما همکاری خواهند داشت، یا شما با آنها کاری خواهید داشت یا نه؟]
جواب: به هیچ صورت با آنها همکاری نخواهیم کرد.
[برخی از دانشمندان علوم سیاسی، این جور تحلیل میکنند که بین مسلمانها و مارکسیستها وجوه مشترکی وجود دارد. و همین طور معتقد هستند که در جنبش اسلامی، جناحهای مختلف محافظه کار و مترقی وجود دارد. آیا شما در درون جنبش خودتان با آن جناحهای محافظه کار، مشکلاتی دارید یا نه؟]
- در اسلام، جناحهای مختلف وجود ندارد. وقتی حکومت اسلامی تشکیل شود، همه تابع قانون اسلامند و اسلام یک جناح یکپارچه و واحد است.
[حضرت آیت اللَّه، در صورت پیروزی جنبشتان، شما چه نوع حکومتی برقرار خواهید کرد؟ در حکومت اسلامی، شرکت گروههای سیاسی مختلف چگونه خواهد بود؟]
- حکومت ما جمهوری اسلامی است که متکی بر آیات قرآنی است و قانونش، قانون اسلام است و جناحهای سیاسی در آنجا در اظهار عقاید خود آزادند.
[شاه، همان طور که مطلع هستید، دولت نظامی[1] را برقرار ساخته است. آیا به نظر حضرت عالی، مبارزه با نظامیها مشکلتر نیست؟ و چگونه شما میخواهید، دولت نظامی را از بین ببرید؟]
- البته مشکل است، لکن وقتی ملت یک امری را بخواهند، نظامی هم نمیتواند مقابلش بایستد. کشت و کشتارهایی که الآن راه انداختهاند، راه حل نیست و ناچار دولت نظامی هم باید ساقط شود.
[آقای شاپور بختیار یکی از سخنگویان جبهه ملی به یکی از خبرگزاریهای آلمان به نام د. پ. آ. گفته است که با مشروطه سلطنتی مخالفتی ندارد. اگر چنانچه جبهه ملی روی کار آید، آیا شما به ایران بازمیگردید؟]
- آن تابع این است که من مصالح را ملاحظه کنم. اگر مصلحت شد، ممکن است.
[در صورت پیروزی جنبشتان و تأسیس دولت اسلامی، توسعه و پیشرفت اجتماعی مخصوصاً پیشرفت زنان را چگونه میبینید؟ و آیا تعدد زوجات را مجاز خواهید دانست و اجازه خواهید داد یا نه؟]
- زنها آزادند، همان طوری که مردها آزادند. ما طبق قانون اسلام عمل میکنیم.
[در صورت استقرار حکومت جمهوری اسلامی، آیا به کردها خودمختاری داخلی و آزادیهای محلی داده خواهد شد؟]
- همه در ایران ملت واحد هستند و ما، هم خود و هم آنها را، ملت واحد میدانیم.
[اهداف و برنامههای آینده فعالیتهای شما چیست؟]
- نقایصی که در حکومت شاه بوده است، تا آنجا که مقدور است، ترمیم خواهیم کرد. استقلال و آزادی را به وطن باز خواهیم گرداند. روابط ناسالمی را که به ضرر ملت است اصلاح خواهیم کرد. ادارات را هم، آن طور که مصلحت ملت و مملکت است، تصفیه مینماییم. دست دیگران را از ایران کوتاه خواهیم نمود.» (صحیفه امام، ج5، ص: 223 ـ 224)
ـ مصاحبه با تلویزیون سوئد و روزنامه «لومتن»؛ نتایج تظاهرات تاسوعا و عاشورا (1357)
سؤال: [حضرت آیت اللَّه! پس از این دو روز تظاهرات عظیم، نتایجی که بر آن مترتب است به نظر شما چیست؟]
جواب: تظاهراتی که در ایران واقع شد و سرتاسر ایران را فرا گرفت، رفراندمی بود زنده برای سقوط شاه. نتیجه این است که شاه الآن بر حسب همه نظرها، نباید قانونیت داشته باشد و از این به بعد هم باید با او معامله غیر قانونی کرد.
[شما اخیراً گفتهاید که از این به بعد، به کشورهایی که به حمایت شاه برخیزند، نفت نخواهید فروخت. این تهدیدی است برای کشورهای غربی و امریکا. به نظر شما، این مسأله چگونه خواهد شد؟]
- مسأله این است که الآن که شاه غیر قانونی بودنش اعلام شد، اگر کسی از این به بعد از شاه پشتیبانی کند، ما دام که دولت وی سرِ کار هست، به مملکت او نفت داده نمیشود.
[آیا شخص شما و یا دوستانتان با امریکاییها تماس داشتهاید و یا یکی از دوستان شما تا به حال توانسته است به امریکاییها بگوید که مسأله چیست؟]
- هیچ روابطی نیست؛ نه بین من و امریکاییها، و نه بین دوستان من و امریکاییها.» (صحیفه امام، ج5، ص: 225)
ـ مصاحبه با روزنامه «جنبش ادامه دارد» و رادیو «پاپیولار»؛ تظاهرات تاسوعا و عاشورا (1357)
مصاحبهکننده: خبرنگار ایتالیایی روزنامه «جنبش ادامه دارد»، چاپ رُم- رادیو «پاپیولار» میلان ایتالیا
سؤال: [تظاهرات روزهای یکشنبه و دوشنبه مجاز اعلام شده بود. آیا این بدین مفهوم است که شاه توانسته کنترل اوضاع را به دست بگیرد؟]
جواب: ابداً شاه نتوانسته جریانات را در دست گیرد! علت اجازه دادن به تظاهرات، ترس از انقلاب بوده است.
[شما گفتهاید که انقلاب باید بدون قهر انجام گیرد. اگر ارتش دوباره مردم را به گلوله بندد، شما به مردم چه دستوری خواهید داد؟]
- در موقع مقتضی تجدید نظر خواهیم کرد.
[فکر میکنید چگونه بتوانید وحدت نیروهای گوناگون را که امروز در جنبش شرکت دارند، حفظ کنید؟]
- آنها در حال حاضر همه وحدت دارند، و در رفتن شاه همه موافقند.» (صحیفه امام، ج5، ص: 223)
ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ توطئه امریکا و گروهکها (1358)
«[طرفداران رژیم شاه] به مجردی که شکست خوردند صورتهای خودشان را عوض کردند. در حال شکست، شدند یک اشخاص ملی. یک اشخاص دینی و اسمها را تغییر دادند. یک وقتی شاهنشاه و آن بساط را میخواستند. بعد حرفها تغییر کرد، و اسم شد طاغوت. بعضی از همینهایی که حالا به رژیم سابق، میگویند طاغوت، طرفدار همین رژیم بودند. و الآن هم طرفدار رژیم و طرفدار امریکا بعضیشان هستند...
اینها غافلاند از این معنا. ملتهای شریف و تودههای ملت شریف ما و این قشرهای مختلف، همه با جمهوری اسلامی موافقند و با امریکا مخالف. لکن با صورتهای دیگری، با ماسکهای دیگری، اشخاص در بین آنها نفوذ میکنند و آنها را اغفال میکنند. و در یک موقعی که باید ما همه با آرامش خاطر روبروی این دیو بزرگ بایستیم، و...
باید همه قشرهای ملت بیدار بشوند. متوجه باشند که گول این اشخاصی که فریاد میزنند که ما طرفدار خلق هستیم، و ما «فدایی خلق» هستیم، و...» (صحیفه امام، ج11، ص: 210)
ـ سخنرانی در جمع پیشهوران اصفهان؛ تلاش برای خودکفایی و استقلال (1358)
«اسلامی که آمده است برای اینکه در خارج یک وجود عینی پیدا بکند و مردم را در خارج تربیت بکند. تربیت همه جانبه در قطبهای مختلف، در بعدهای مختلف، یعنی آن طوری که انسان هست. انسان؛ این هیکل موجود، این جثه موجود، و این حواس موجودی که ما احساسش میکنیم. این انسان نیست. به این معنا حیوانات و انسان مثل هم هستند. همه مادی هستند. همه این نحو ادراکاتی [دارند] منتها یک قدری کم و زیاد.
یک بعد انسان عبارت از این موجود فعلی که دارای این حواس و دارای خواص هست، بعدهای دیگرش اصلًا به آن توجه نشده است و یا کم شده است. مع الأسف ما در دو زمان مبتلای به دو طایفه بودیم. در یک زمان ما مبتلا بودیم به یک جمعیتی که قرآن را وقتی که نگاه میکردند و تفسیر میکردند و تأویل میکردند، اصلًا راجع به آن جهت بعد مادیش، بعد دنیاییش توجه نداشتند. تمام را بر میگرداندند به یک معنویاتی...
بعدها مبتلا شدیم یک عکس العملی در مقابل آن که فعلًا الآن هست. و از مدتی پیش این معنا تحقق پیدا کرده که در مقابل آن طایفهای که قرآن را و احادیث را تأویل میکردند به «ماورای طبیعت» و به این زندگی دنیا اصلًا توجه نداشتند. به حکومت اسلامی توجه نداشتند. و به جهاتی که مربوط به زندگی است توجه نداشتند. این طایفه دوم عکس کردند. معنویات را فدای مادیات کردند. آنها مادیات را فدای معنویات کرده بودند و اینها معنویات را فدای مادیات کردند. هر آیهای که دستشان میرسد و بتوانند، تأویل میکنند به یک امر دنیایی...
در این نهضتی که همه قشرها شریک بودند. شما از مرکز که تهران است بگیرید بروید از آن طرف تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. از آن طرف هم تا آخر. یک وقت تمام مردم راجع به یک مطلب قیام کردند. همه با هم همصدا شدند. صدا چه بود؟ صدا این بود که ما «جمهوری اسلامی» میخواهیم. ما این رژیم را نمیخواهیم و ما اسلام را میخواهیم...
ما تا خودمان را پیدا نکنیم، لغت خودمان را استعمال نکنیم- نگویید که لغت عربی هم از ما نیست؛ لغت عربی از ماست؛ لغت عربی لغت اسلام است؛ اسلام از همه است؛ آن که از ما نیست این ایسمهایی است که ما را به گرفتاری انداخته- تا نویسندگان ما از این دام بیرون نروند، گویندگان ما از این دام بیرون نروند، کتابهای ما تطهیر نشود، خیابانهای ما اسمائش تغییر نکند، اجناس ما را اسم کذایی روی آن نگذارند،- دواها را خودشان درست میکنند، و اسم فرنگی روی آن میگذارند- تا ما خودمان را پیدا نکنیم، و مغزهایمان عوض نشود، نمیتوانیم مستقل بشویم. در هیچ چیز نمیتوانیم مستقل بشویم.» (صحیفه امام، ج11، ص: 215 ـ 228)
ـ پیام به فرماندهان نظامی؛ تبریک پیروزیهای رزمندگان در جبهه غرب (1360)
«سرکار سرهنگ صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی؛ جناب آقای محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران
تلگراف شما مبنی بر پیروزی بزرگ در محور گیلانغرب و سرپل ذهاب واصل شد.
بحمد اللَّه تعالی نیروهای رزمنده ایران که با اعتماد به خدای بزرگ و انگیزه محافظت اسلام عزیز و دفاع از کیان کشور اسلامی ایران در تمام جبهههای نبرد با نیروهای شیطانی به پیروزمندی غرورآفرینی دست یافتند موجب سرافرازی امت اسلامی و قشرهای ملت عظیم الشأن ایران، سرزمین شهدای فضیلت و پایگاه دلیران، پیروزمند در دو جبهه معنوی و ظاهری گردید.
این بار جلوه عظمت الهی در جبهه گیلانغرب و سرپل ذهاب درخشیدن گرفت و کشور را در آن محور از لوث وجود بستگان امریکا تطهیر فرمود. وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمی[2] اسلام بزرگ و اسلامیان و تاریخ کشور، این فداکاریها و جوانمردیهای دلیران نظامی و انتظامی و مردمی را فراموش نمیکند، و افتخار بزرگ فرماندهان و سربازان و پاسداران و نگهبانان کشور حضرت مهدی- ارواحنا لمقدمه الفداء- در تارک ایران ثبت است؛ چنانچه ننگ و عار و ذلت و رذالت برای امریکاییان داخل و خارج- که برای خدمتگزاری به ابرجنایتکار جهان به روی اسلام و مسلمانان آتش میگشایند- ثبت خواهد شد.
بگذار تا تبهکاران بین المللی و بوقهای مزدور جناحهای جنایتکار، این پیروزیهای عظیم را به حساب نیاورند و با تبلیغات انحرافی بر ننگ صدامیان امریکایی پردهپوشی کنند.
این جانب به پیروی از ملت عظیم الشأن ایران این پیروزی بزرگ را به رزمندگان و فرماندهان محور غرب و سرپل ذهاب تبریک عرض نموده و از خداوند متعال پیروزی نهایی اسلام را بر کفر جهانی خواستارم.
سلام و درود بر همه رزمندگان در تمام جبههها و آفرین بر رزمندگان محور غرب و سرپل ذهاب. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.» (صحیفه امام، ج15، ص: 420 ـ 421)
ـ سخنرانی در جمع اعضای تیم ملی کشتی آزاد؛ توصیه و رهنمود به پهلوانان (1360)
«اسلام را نمیشود منزوی کرد و این جوانهای اسلام که بحمد اللَّه در صحنه حاضرند و برای اسلام کوشش میکنند، برای پیروزی اسلام فداکاری میکنند، اینها را نمیشود منزوی کرد. و شما جای خودتان را در دنیا ان شاء اللَّه باز میکنید و نام ایران و نام اسلام را همه جا مشهور میکنید و بیرق اسلام را سرافراز میکنید و ملت مسلمان را مفتخر میکنید. و آنی هم که قسمت من هست این است که دعا کنم به شما و من دعا میکنم و سلامت و سعادت و توفیق همه شما را از خدای تبارک و تعالی خواستارم و پیروزی شما را خواستارم. خداوند این پهلوانهای اسلامی را بر همه نقاط دنیا پیروز کند. خداوند تأییدتان کند ان شاء اللَّه.» (صحیفه امام، ج15، ص: 422)
ـ سخنرانی در جمع ائمه جمعه استان سمنان؛ مخالفت قدرتها با روحانیت (1360)
«شما میدانید که آنکه بیشتر از همه مورد توجه قدرتهای بزرگ است روحانیت است و آنچه بیشتر هدف است برای آنها و تفالههای آنها که در داخل هستند روحانیت است و لهذا، میبینید که چه اشخاصی را بدون اینکه یک جرمی، یک خطیئهای داشته باشند، فقط برای اینکه یک مسلمی هستند که هدایت میکنند مردم را، آن طور شهید میکنند. و لا بد میدانید که دیروز مرحوم حجة الاسلام آقای دستغیب[3] را به آن وضع ناگوار اینها شهید کردند. و دنبال هر پیروزیای که برای کشور اسلامی ما، جمهوری اسلامی ما تحقق پیدا میکند این طرفدارهای امریکا که خودشان را طرفدار خلق میدانند، اینها یا افراد کوچک و حتی طفلهای شیرخوار را هدف قرار میدهند یا اشخاصی که بخواهند برایشان جرمی ثابت کنند، جز اینکه مردم را ارشاد میکنند، جرمی ندارند. آقای دستغیب را شاید شما آقایان کمتر بشناسید، لکن من میشناسم ایشان را. ایشان یک مرد وارسته به تمام معنا و معلم اخلاق، مرشد مردم و هر چه در صحبتهایش هست معنویات و دعوت به خدا و دعوت به اسلام است. مع ذلک، اینها بنایشان بر این است که آنهایی که بیشتر دعوت به اسلام میکنند آنها را بیشتر هدف قرار بدهند. از قراری که گفتند در اعلامیهای که این مجاهدین فاسد، منافقین دادهاند به افراد خودشان، این است که معمم را بکشید، هر معممی دیدید دیگر سؤال نکنید که این چه کرده، این عمامه خودش جرم است. و این عمامه جرمی است که در سابق هم بود این جرم و لهذا، هدف نوکرهای انگلیس هم در سابق همین بود که این عمامه را از بین بردارند و هر چه صالحتر، بیشتر باید از بین برود. و نکتهاش هم این است که آن چیزی که آنها از آن میترسند از اسلام است و آن چیزی که باز تشخیص دادند این است که اینها داعی اسلام هستند و اینها به مردم اسلام را یاد میدهند و دعوت میکنند مردم را به اسلام؛ از این جهت، بیشتر از سایر طوایف مورد نظرشان هست و هدفشان...» (صحیفه امام، ج15، ص: 424 ـ 428)
ـ بیانات خطاب به آقای احمد آذری قمی که پیام مکتوب رزمندگان جبههها به امام داده بود؛ تقدیر و تشکر از رزمندگان اسلام (1361)
«سلام مرا به ایشان[4] برسانید. من به شما دعا میکنم. و در مقابل فداکاریها و خدماتی که میکنید، شرمنده هستیم و نتوانستیم کاری انجام دهیم. و شما ما را با فداکاریها و خدماتتان خجل کردهاید. شما حجت را بر ما تمام کردهاید. شما با کارهای خودتان سبب مباهات و افتخار پیامبر اکرم «ص» شدهاید. شما امام زمان- عجل اللَّه تعالی فرجه- را روسفید کردید. شما در پیشگاه خداوند متعال، مقامی دارید که ما باید به شما غبطه ببریم.
شما موجب عزت اسلام و مسلمین و مردم ایران در دنیا گشتهاید. شما تاریخ را با عظمت و معنویت خود زرین و افتخارآمیز کردهاید. شما را ملائکة اللَّه فراموش نخواهد کرد.
ارواح طیبه شهدای شما در خط مقدم جبهه، شبهای حمله حاضر و ناظر هستند. شما یاوران خدا، پیامبر- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- امام حسین- سلام اللَّه علیه- امام حسن- سلام اللَّه علیه- فاطمه زهرا- سلام اللَّه علیها- زینب کبرا- سلام اللَّه علیها- و امام زمان- عجل اللَّه تعالی فرجه- هستید. خدا دشمنان شما را ذلیل و خوار خواهد کرد.» (صحیفه امام، ج17، ص: 136)
[1] - دولت غلام رضا ازهاری.
[2] - بخشی از آیه 17 سوره انفال:« تو تیر نینداختی آن گاه که تیراندازی کردی بلکه خدا انداخت» 0
[3] - شهید سید عبد الحسین دستغیب، نماینده امام و امام جمعه شیراز که به دست یک دختر منافق به شهادت رسید.
.
انتهای پیام /*