درباره اندیشه فقهی امام خمینی(س)
امامخمینی به فقه توجه و اهتمام ویژهای داشت و افزون بر تدریس سطح عالی اصول و فقه از حدود سال ۱۳۱۲، تدریس در مقطع خارج را پس از آمدن آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی به قم در سال ۱۳۲۳به بعد داشته است و در دوره تبعید در نجف نیز آن را ادامه داده است.
از ایشان آثار فقهی متعددی در دو بخش فقه فتوایی و استدلالی بر جای مانده است.
امامخمینی در نگاه کلی به فقه، در مباحث اصولی و غیر آن، در مجموع محورهای چندی را مورد توجه قرار داده است:
جایگاه فقه: از نگاه امامخمینی فقه پل ارتباطی محکمی میان مردم و دین است و فقها بیشتر از دیگر عالمان، با زندگی روزمره مردم در ارتباطند و به عنوان جانشینان امام معصوم(ع) وظیفه دارند در روزگار غیبت، قوانین اسلامی را در جامعه اجرا کنند. ایشان علم فقه را مایه تکامل و نزدیکشدن به خداوند شمرده است؛ چنانکه آن را شعبه سیاست مُدُن و تدبیر منزل و آبادانی سرزمین و ساماندهی مردم و مقدمه تحصیل توحید و معارف دانسته و حفظ اسلام و آینده آن را در گرو فقه شمرده است.
قلمرو فقه: امامخمینی قلمرو فقه را شامل همه مسائل فردی و نظامهای اجتماعی شمرده و اسلام و حکومت اسلامی را در صورت اجراشدن، سبب سعادت دو جهان دانسته است. در نگاه ایشان، حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است و حکومت نشاندهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است و فقهْ تئوری واقعی و اداره انسان از گهواره تا گور است. ایشان آیات و روایات درباره سیاست را بیش از آیات و روایات درباره عبادات دانسته و خاطرنشان کرده است از پنجاه و چند بخش فقه، تنها هفت یا هشت بخش آن مربوط به عبادات و دیگر بخشها مربوط به سیاست و امور اجتماعی و روابط انسانها با یکدیگر است.
منابع فقه: در فقه شیعه افزون بر قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم(ص)، سخنان و سیره اهل بیت پیامبر(ع) نیز در دایره سنت قرار دارد و برخی از قواعد عقلی و عقلایی و اجماع نیز از منابع فقه به شمار میآیند. از نظر امامخمینی مبانی عمده فقه شیعه، اخبار و احادیث ائمهاند(ع) که خود، متصل به پیامبر(ص) و از وحی الهی سرچشمه میگیرند. فقه شیعه با تکیه بر اجتهاد و استنباط احکام بدون نیاز به قیاس و استحسان از روزگار ائمه(ع) وجود داشته و این روش فقاهت به استنباط درست احکام دینی انجامیده است.
آیات الاحکام: آیات الاحکام آن دسته از آیاتی است که فقیه میتواند از آنها حکم شرعی، وضعی یا تکلیفی به دست آورد. امامخمینی کتاب مستقلی در این باره تالیف نکرده است؛ اما به فراوانی به این آیات توجه کرده و ضمن پژوهشهای اصولی و فقهی خود به صورت مفصل از آنها در زمینههای مختلف مانند استنباط احکام فرعی تکلیفی و احکام وضعی، استنباط مباحث اصولی و قواعد فقهی مانند نفی حرج، نفی ضرر و حرمت کمک به گناه استفاده کرده است؛ چنانکه مباحث مرتبط با آیات الاحکام از کتابهای استدلالی و فتوایی و همچنین از تقریرات دروس ایشان، جمعآوری و به صورت کتابی مستقل با عنوان آیات الاحکام فی تراث الامامالخمینی تدوین و منتشر شده است.
استدلال به آیات قرآن، وابسته به مبانی و اصول چندی است که امامخمینی نیز بر آنها تاکید دارد: یکم. اعتقاد به تحریفنشدن قرآن؛ دوم. امکان فهم قرآن؛ سوم. حجیت ظواهر کتاب و قرآن؛ چهارم. پیوستگی کتاب و سنت.
تدریس استاد ابوالقاسم مقیمی