درباره اندیشه عرفانی امام خمینی(س)
یکی از برجستهترین عرصههای فعالیت علمی امامخمینی، عرفان نظری و عملی است. ویژگی بارز در این عرصه، ظهور امامخمینی در هر دو زمینه عرفان نظری و عملی است که در دو حیطه «روش» و «محتوا» به تکمیل عرفان نظری و عملی موفق شده است. ایشان از یکسو، مباحث فلسفی را تا افق عرفان نظری بالا میبرد و از سوی دیگر، به مباحث عرفان نظری زبان غنیتری داده است. از اینرو، در آثار عرفانی امامخمینی بهدستدادن دقتها و تحلیلهای بسیار ظریف براساس مبانی عرفان متعال، حضور و بروز نمایانی دارد و باید اذعان کرد تحقیقات عرفانی ایشان حتی از بعضی محققان دوره دوم دانش عرفان نظری، یعنی پیروان محیالدین ابنعربی، مانند مؤیدالدین جندی، عبدالرزاق کاشانی، داوودبنمحمود قیصری، ابنترکه اصفهانی و عبدالرحمان جامی نیرومندتر به نظر میرسد. امامخمینی در آثار عرفانی خود کارهای ابتکاری دارد و آثار پیشینیان را در محتوا، حجم و روش، گسترش داده است و مسائل عماء، فیض اقدس و فیض مقدس و مشیت مطلقه ازجمله آنهاست. نکته مهم در مباحث ایشان تلاش برای انطباق مباحث عرفانی بر مضامین آیات و روایات است. عرفا، عرفان نظری را «علم الحقایق و المشاهده و المکاشفه» و عرفان عملی را «علم التصوف و السلوک» نامیدهاند. عناصر و مؤلفههای عرفان نظری، ترجمه، تعبیر حقایق و معارف توحید است که عارف از راه شهود به دست آورده است. عناصر و مؤلفههای عرفان عملی تجربه سالکانه و حضور و شهود وجدانی جهت وصول به خدا میباشد. امامخمینی عرفان نظری را معرفت به حقتعالی، شئون ذاتی و تجلیات اسمائی افعالی او در حضرت علمی و عینی به مشاهده حضوری میداند. عرفان نظری ایشان عرفان اسلامی است که از آموزههای عرفان شیعی بهره برده است و خصوصیت بارز آن بسط مبانی عرفانی در سطوحی فراگیر در حوزه اجتماع، فرهنگ و سیاست است. ایشان عرفان عملی را ریاضت، سلوک و رفع حجاب از وجه حقیقت و رؤیت ذلّ عبودیت میداند و معتقد است کسی که علم عرفان را به مرحله عقل و پس از آن از مرتبه عقل به مرتبه قلب برساند، صوفی است. عرفان امامخمینی با الهامگرفتن از متون دینی و بر پایه نظام خاص عرفانی در قلمرو سه عنوان هستیشناسی، انسانشناسی و سلوک سالکانه میباشد.
تدریس استاد سیده فاطمه طباطبایی
انتهای پیام /*