درباره اندیشه اجتماعی امام خمینی(س)
در ساختار اندیشه امامخمینی که بنیادهای آن بر محور توحید، ارزشهای اسلامی، اخلاق متعالی و کمال انسانی، قرار گرفته است، اجتماع و هر آنچه به آن مربوط است نیز در سایه همین بنیادها معنا میشود؛ چنانکه فهم ابعاد دیگر اندیشه ایشان نیز مبتنی بر شناخت این بنیادها است. در این بینش توحیدی، جامعه به مثابه دانشگاهی است که پیامبران(ع)، آموزگاران این دانشگاه و خداوند مربی آن آموزگاران است و تربیت انبیای الهی موجب سعادت و آرامش عالم خواهد بود. در چنین جامعهای، سیاست، فرهنگ، اخلاق و مسائل اجتماعی، همه یاریگر چنین هدفی خواهند بود. خاستگاه تشکیل جامعه از نگاه امامخمینی، غریزه انسانی است و انسان ذاتاً نمیتواند جز در اجتماع زندگی کند و زندگی انفرادی، بهمنزله خروج از هیئت انسانی است. ایشان افراد جامعه را به قطرههای باران و جامعه را به نهرها و دریا تشبیه میکند که در صورت اجتماع کارسازند و تا اجتماعی نباشد، از قطرهها کاری ساخته نیست. همچنین میان فرد و جامعه تعاملی غیر قابل انکار وجود دارد؛ از سویی این افرادند که جامعهسازند و از دیگر سو، آداب، سنن، فرهنگ و نظام ارزشی حاکم بر جامعه است که افراد را میسازد. امامخمینی در صورت تزاحم حقوق فرد و جامعه، جامعه را مقدم میداند و مصلحت جامعه را بالاتر از مصلحت افراد میشناسد، اما بر این باور است اصلاح افراد، موجب اصلاح جامعه خواهد بود. در این اندیشه، اجتماع، سیاست، فرهنگ و اخلاق، محورهای جدا و دور از هم نیستند و آنچه مقصود است، برقراری عدالت و سعادت انسان و جامعه بشری، برپایه توحید و معرفت الهی است و خداشناسی توحیدی، نقطه اتکای محورهای گوناگون اندیشه اجتماعی امامخمینی است. این محورها عبارتاند از: جایگاه و کارکرد دین و معنویت در جامعه، اهمیت سرمایه اجتماعی، جامعه مطلوب و آسیبهای اجتماعی و راه اصلاح آن.
تدریس استاد محمود لطیفی
انتهای پیام /*