در سوگ عزاداری محرم

سوگواری محرم از آیین های خاص در میان شیعیان است که در سوگ شهیدان کربلا بروز و ظهور پیدا میکند، گرچه در میان برخی از مسلمانان و حتی سایر مذاهب و ادیان نیز نمونه هایی ظهور کرده و جلوه و عظمت حسینی، آنان را نیز وادار به واکنش کرده و به یاد سید و سالار شهیدان، مراسم هایی برگزار می کنند.

کد : 4952 | تاریخ : 13 مرداد 1403

حسن پویا

سوگواری و عزاداری، از برنامه های آیینی است که در عزا و ماتم امامان معصوم(ع) به ویژه حضرت سیدالشهداء انجام می گیرد و نشان از رفتار و مراسم خاصی برای ابراز محبت و علاقه به اهل بیت(ع) دارد.

اشک و گریه همچون خنده و شادی از عوارض وجودی انسان است. اندوهگین گشتن در هنگام از دست دادن محبوب و شاد گشتن در هنگامه خشنودیها برخاسته از فطرت انسانی است، این گونه رفتار از نظر دینی نیز قابل قبول و پذیرش است و پیامبر خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز حالاتی از غم و شادی داشته اند. آنان نیز در سوگ عزیزان خود سوگوار بودند و گریه می کردند، چنانکه در شهادت حمزه سیدالشهداء، مرگ ابراهیم فرزند پیامبر و فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنین، این حالت برای پیامبر خدا(ص) بروز عینی داشت.

سوگواری محرم از آیین های خاص در میان شیعیان است که در سوگ شهیدان کربلا بروز و ظهور پیدا میکند، گرچه در میان برخی از مسلمانان و حتی سایر مذاهب و ادیان نیز نمونه هایی ظهور کرده و جلوه و عظمت حسینی، آنان را نیز وادار به واکنش کرده و به یاد سید و سالار شهیدان، مراسمهایی برگزار میکنند.

امام زین العالدین(ع)، حضرت زینب کبری(س) و بی بی أم البنین و رباب، از نخستین سوگواران حسینی محسوب میشوند.

 تشویق و ترغیب بر عزاداری حسین بن علی(ع) و یاران باوفای آن حضرت در روایات فراوانی به چشم میخورد.

عالمان نیز همواره بر برپایی مراسم سوگواری، مرثیه سرایی و روضه خوانی برای امام حسین(ع) تأکید داشته و خود نیز در این زمینه، مجالس روضه و عزا برگزار می کردند.

امام خمینی در دوران حضور در ایران و یا در نجف به امر عزاداری اهتمام و تأکید داشت. ایشان در بخشی از وصیت نامه سیاسی ـ الهی خود مراسم عزاداری سیدالشهداء و سایر ائمه را از عنایات خداوند متعال میداند و میفرماید:

از آن جمله مراسم عزاداری ائمۀ اطهار و بویژه‏‎ ‎‏سید مظلومان و سرور شهیدان، حضرت ابی عبداللّه الحسین ـ صلوات وافر الهی و‏‎ ‎‏انبیا و ملائکة اللّه و صلحا بر روح بزرگ حماسی او باد ـ هیچ گاه غفلت نکنند. و‏‎ ‎‏بدانند آنچه دستور ائمه ـ علیهم السلام ـ برای بزرگداشت این حماسۀ تاریخی‏‎ ‎‏اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانۀ‏‎ ‎‏ملتها است بر سردمداران ستم پیشه در طول تاریخ الی الابد. و می دانید که لعن و‏‎ ‎‏نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه ـ لعنة اللّه علیهم ـ با آنکه آنان منقرض و به جهنم‏‎ ‎‏رهسپار شده اند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد‏‎ ‎‏ستم شکن است. ‏(صحیفه امام، ج 21، ص 400)

گر چه سنت عزاداری در سوگ عزیزان، در میان همه اقوام و ملل مختلف مرسوم است، اما آنچه مهم است نحوه برگزاری این مراسمها است. آنچه از مجموعه آموزه های دینی برمی آید و بر آن تشویق و ترغیب شده اصل عزاداری و زنده نگه داشتن یاد گذشتگان و توجه به از دست دادن آن عزیز سفر کرده است. اما اینکه نحوه عزاداری چگونه باشد، توصیه خاصی وجود ندارد و تنها باید منافاتی با اصل دین و دستورالعمل های دینی و موازین عقلی و روشهای عقلانی نداشته باشد و مضر به حال جامعه و خود شخص نباشد و یا همراه با حشو و زواید نباشد. اصول دینداری در آنها رعایت بشود و حواشی آن منجر به حرام دیگری نشود.

از این رو در میان شیعیان در دوران ائمه و دوران غیبت، آنچه مرسوم بوده، برگزاری مراسم روضه خوانی و مرثیه سرایی، در حدی که یادی از شهدای کربلا و یا یادی از امام شهیدی بشود، مرسوم بوده است.

در میان استفتائهایی که از امام و یا سایر مراجع تقلید شده است به این مهم توجه شده و دستورات لازم بیان شده است. از آن جمله در استفتائی از حضرت امام خمینی چنین سؤال شده است:

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏در عزاداری حضرت ابا عبدالله‌ الحسین ـ ارواحنا فداه ـ در شهر ما شوشتر از زمان‏‎ ‎‏قدیم الی زماننا هذا همیشه رسم بوده که همه ساله روز عاشورا عموم مردم عزادار با‏‎ ‎‏دسته های سینه زن و زنجیرزن و ازدحام عجیبی، به امامزاده عبدالله‌ که در جنوب شهر‏‎ ‎‏واقع است رفته و در آن جا به عزاداری مشغول شده و شبیه درآورده اند و صدای گریه‏‎ ‎‏و ضجه و ناله ها به فلک سرکشیده است. اکنون همان افراد که مزاحم سینه زنان‏‎ ‎‏می شوند، باز مزاحم عزاداران و شبیه درآورندگان می شوند، آیا این افراد حق مزاحمت‏‎ ‎‏و جلوگیری ایشان را دارند یا ندارند؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، شبیه خوانی اگر مشتمل بر محرمات شرعیه نباشد و موجب‏ ‏وهن مذهب نشود مانع ندارد.اگرچه بهتر است به جای آن روضه بخوانند. (استفتائات، ج10، ص643)

در استفتاء دیگری سوال شده است:

1. آیا مراسم تعزیه خوانی (شبیه خوانی) جایز است؟ ‏

‏‏2. آیا مراسم قمه زنی جایز است؟ ‏

‏‏3. آیا مراسم حرکت دادن نخل، بستن محمل و عماری و سنج زدن و طبل زدن‏‎ ‎‏جایز است؟‏

‏‏موفقیت شما و سلامتی امام عزیز را از درگاه خدای بزرگ مسئلت می نمایم.‏

‏‏بسمه تعالی، شبیه خوانی و مراسم دیگر که در سؤال ذکر شده، اگر همراه با‏ ‏حرامی نباشد و موجب وهن مذهب نشود، مانع ندارد و بهتر است به جای‏ ‏شبیه خوانی، روضه بخوانند و از قمه زنی اجتناب نمایند. ‏(همان، ص645)

 

بنابراین آنچه مطلوب است، برگزاری مجلس روضه برای امام حسین(ع) و سایر امامان معصوم(ع) است. سنتی که همواره در بیوت مراجع و علمای دین مرسوم و معمول بوده و هست و همچنان این سنت نیکو در روضه خوانی های خانگی مرسوم و زنده است.

در کنار آنچه به عنوان یک امر پسندیده دینی مرسوم بوده و مستند به عصر ائمه(ع) نیز شده است، برخی رفتارها و فعالیتهایی به نام دین در عزاداریها دیده میشود که شاید چندان مطابق شرع و مقصود اصلی شارع نباشد. متأسفانه اینگونه مراسم در سالهای اخیر هر روز بیشتر و بیشتر شده است و با نامهای مختلف و با مناسبت سازیهای گوناگون، رخ نشان میدهد. مراسم طشت گذاری، مراسم نخل گردانی، مراسم چوب زنی دزفول و ... اکنون نحوه عزاداری های برخی مداحان و چگونگی اشعار و نحوه خواندن آنها از مسائلی که برای دینداران و عالمان دین دغدغه هایی را ایجاد کرده است. میدان داری مداحان و شعرهای آنان، چگونگی سینه زنیها و حسین حسین؛ و یا حسین یا حسین گفتن با طرز خاصی که هیچ سازگاری با آموزه های دینی و متانت و وزانت مکتب حسینی ندارد؛ و بعضا به تعبیر حضرت امام موجب وهن مذهب می شود. اینها و امثال آن پیرایه هایی است که اساساً اطاعت پذیری اینگونه افراد را از عالمان دینی و دین شناسان واقعی دور کرده است. فریادی که شهید مطهری درباره تحریف های عاشورا دارد و دروغهایی که برخی روضه خوانها و مداحان بی سواد و یا کم سواد به نام روضه برای مردم بیان می کنند، دردهایی است که نیاز به درمان دارد و متولیان دین باید برای اینگونه موارد چاره ای بیندیشند، زیرا اکنون با پدیده هایی مواجه هستیم که هر روز بر حجم آنها نیز افزوده میشود، که نه تنها بعضا منطق دینی و پشتوانه دینی ندارد، که گاه از جنبه های اخلاقی و انسانی مورد انتقاد قرار میگیرد و سبب میشود مورد تمسخر برخی افراد ناآگاه و یا مغرض واقع شود.

در حالی که اینگونه مجالس برای زنده نگهداشتن نام و یاد و مرام حسینی است. همانگونه که امام خمینی در سال 1342 /محرم 1383 در سخنرانی میفرماید:

‏     ... ما افتخار می کنیم که مانند سیدالشهداء روز عاشورا کشته شویم، و بچه های ما را‏‎ ‎‏اسیر کنند و اموالمان را غارت نمایند. در عوض اسم ما تا ابد باقی خواهد ماند. اولاً، کار‏‎ ‎‏اینها با یزید هیچ فرقی نمی کند؛ ثانیاً، اگر بخواهند چنین عملی را انجام دهند و بخواهند‏‎ ‎‏دستجات ما را بکوبند و مردم را به قتل برسانند، ما نیز از هم اکنون مانند حسین اعلام‏‎ ‎‏می کنیم که: هر که با ماست به طرف ما بیاید و هر کس که با ما نیست به سمت لشکر یزید‏‎ ‎‏برود. یکی از کسانی که بایستی در راه حضرت سیدالشهداء آغشته به خون خود شود،‏‎ ‎‏خمینی است. (صحیفه امام، ج 1، ص 241)

در جایی دیگر میفرماید:

الآن محرّم است، و همۀ‏‎ ‎‏دستجات بیرون می آیند. و دستجات باید عزاداری بکنند. عزاداری مهم است. در ضمن‏‎ ‎‏عزاداری همان شعارهایی هم که می دهند بدهند. ولی عزاداریشان هم باید باشد. خداوند‏‎ ‎‏همۀ شما را ان شاءالله حفظ کند. من دعاگوی همۀ شما هستم.(همان، ج 11، ص 122)

تأکید بر دستجات عزاداری و روضه خوانی برای سید شهیدان امام حسین(ع) به صورتی که ذکر مصائب و دردهای آنان بشود و تطبیق آن با مباحث روز جامعه مورد نظر امام خمینی است، نه ظاهرسازی و شبیه خوانی و امثال آن، بدون توجه به حقیقت عزاداری و روضه خوانی برای آن حضرت. تأکید حضرت امام بر فلسفه گریه و عزاداری ازدیگر نکاتی است که در بیانات ایشان موج میزند و نشان میدهد عزاداران حسینی باید چگونه عزاداری کنند و به چه مطالبی بپردازنند تا بیان کننده فلسفه قیام اباعبدالله(ع) باشد. از اینرو میفرماید:

   وقتی یک ملت در ماه محرم، سرتاسر یک مملکت، یک مطلب را می گویند، شما‏‎ ‎‏انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما‏‎ ‎‏گریه کنیم برای سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه ها دارد و نه این گریه ها‏‎ ‎‏خودش ـ فی نفسه ـ کاری از آن می آید، لکن این مجلسها مردم را همچو مجتمع می کنند‏‎ ‎‏و یک وجهه می دهند، سی میلیون، سی و پنج میلیون جمعیت در دو ماه محرّم و خصوصاً‏‎ ‎‏دهۀ عاشورا، یک وجهه، طرف یک راه می روند. اینها را در این ماه محرّم، خطبا و علما‏‎ ‎‏در سرتاسر کشور می توانند بسیج کنند برای یک مسئله. این جنبۀ سیاسی این مجالس‏‎ ‎‏بالاتر از همۀ جنبه های دیگری که هست. بی خود بعضی از ائمۀ ما نمی فرمایند که برای‏‎ ‎‏من در منابر روضه بخوانند. بی خود نمی گویند ائمۀ ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند‏‎ ‎‏یا صورت گریه، گریه کردن به خودش ‏‏[‏‏بگیرد‏‏]‏‏ اجرش فلان فلان است. مسئله، مسئلۀ‏‎ ‎‏گریه نیست. مسئله، مسئلۀ تباکی نیست. مسئله، مسئلۀ سیاسی است که ائمۀ ما با همان دید‏‎ ‎‏الهی که داشتند، می خواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند از راههای‏‎ ‎‏مختلف. اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند.(همان، ج 13، ص 323)

در همین زمینه و با توجه به عزاداری به صورت سنتی میفرماید:

زنده نگه داشتن عاشورا‏‎ ‎‏با همان وضع سنتی خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از‏‎ ‎‏طرف توده های مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات‏‏عزاداری به عنوان عزاداری راه می افتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ‏‎ ‎‏بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و‏‎ ‎‏دست اشخاص بی اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود، لکن‏‎ ‎‏عزاداری به همان قوّت خودش باید باقی بماند و گویندگان پس از اینکه مسائل روز را‏‎ ‎‏گفتند، روضه را همان طور که سابق می خواندند و مرثیه را همان طور که سابق‏‎ ‎‏می خواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند برای فداکاری. (همان، ج 15، ص 330-331)

توجه امام به برخی از مواردی که به صورت نادرست وارد عزاداری ها شده، در این کلام اشاره شده است. اکنون ما نیز موظفیم که عزاداری ها را از شائبه های نادرست پاک سازی کنیم و سنت عزاداری را به همان گونه حفظ کنیم.

آنچه از ائمه(ع) هم رسیده است گویای همین حقیقت است، از جمله:

عن الحسین بن علی(ع) قال: ما مِن عبد قَطرت عَیناه فینا قطره أو دَمَعت عَیناه فینا دمعةً إلّا بوّأه الله بها فی الجنّه حقبا؛ امام حسین(ع) میفرماید: هیچ بنده ای نیست که در راه ما قطر اشکی از چشمانش جاری شود و چشمانش گریان شود مگر اینکه خداوند او را در  غرفه های بهشتی جای دهد.(امالی مفید، ص 175)

بنابر آنچه اشاره شده عزاداری برای سیدالشهدا(ع) و سایر ائمه(ع) درهمین حد بوده است. توسعه این مجالس به موارد دیگر به دورانهای اخیر برمیگردد، چنانکه در تاریخ آمده است:

سوگواری در آغاز با گریه و شعرخوانی صورت میگرفت، ولی به تدریج به مداحی، روضه خوانی، شمایل کشی، سینه زنی، زنجیرزنی، تعزیه، و ... به آن افزوده شد. بیشتر این آیین ها در دوران آل بویه، صفویه و قاجاریه شکل گرفتند. گسترش عزاداری برای امام حسین(ع) مربوط به دوره صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع در ایران دانسته شده است. خرافه زدایی، اصلاح آیین های عزاداری و جلوگیری از ورود بدعت در سوگواری، تلاشی است که برخی از علمای شیعه برای حفظ حرمت دین انجام داده اند.(ویکی شیعه، سوگواری محرم)

در همین پایگاه به صورت مستند نقل شده است:

سیدعبدالحسین لاری فقیه شیعه در دوره قاجار، درکتاب «اکسیر السعاده فی اسرار الشهاده»، گفته است که در گریاندن مردم در عزاداری امام حسین(ع) نباید به محرمات، بدعتها، منکراتی همچون دروغ، غنا، شبیه خوانی متوسل شد و از ابزارهایی مانند طبل، شیپور، ناقوس، نی و دف که شعار کفار و فاسقان است استفاده کرد. علمایی همچون شیخ عبدالکریم حائری و آیت الله بروجردی نیز با مسائل خلاف شرع در آیین های عزاداری مخالفت کرده اند. رهبری انقلاب نیز در پاسخ به استفتائی، آنچه موجب وهن دین گردد، در عزاداریها مورد اشکال دانسته اند.

اکنون که بحمدالله در ایران اسلامی، مجامع عزاداری در گوشه و کنار این مرز و بوم دایر است، مناسب است به صورت جدی از مواردی که به وهن دین و سست کردن بنیان قیام حسینی منجر میشود، جلوگیری کرد. همچنین از برخی اموری که تأثیری در عزاداری ندارد، مردم را باز داشت تا شاهد چشم و هم چشمی برخی دسته های عزاداری در عَلَم و کتل های ملیونی نباشیم. هزینه های سنگینی که برای اینگونه موارد برای نشان دادن عظمت هیأت داران هزینه میشود و اثر سازنده و اخلاصی در آنها دیده نمیشود و گاه این گونه رفتارها موجب دعواهای هیئات مذهبی حتی در ورود به اماکن مقدس همچون حرم های معصومین و غیر آن میشود، جلوگیری کرد. بجای این امور باید مردم را به عزاداری با اخلاص و پاکی دل و درس آموزی از مکتب حسینی دعوت کرد تا تأثیر آن بر جان و دل و رفتار و اخلاق مردم به ویژه جوانان بیشتر باشد و با بیان مصائب  واقعی و عینی امام حسین(ع) و اهل بیت آن حضرت و اخلاق و رفتار حسینی، جامعه را به سوی حسینی شدن سوق داد؛ و با استفاده از این ایام خاص، به ساختن پیروان ژرف اندیش و پاک نهاد و ماندگار برسیم.

 

 

انتهای پیام /*