امام عسکری(ع)، امام ناشناخته
حسن پویا
امام حسن بن علی، معروف به امام عسکری(ع) فرزند امام هادی(ع)، مادرش حدیث یا حدیثه نام دارد. ابن الرضا لقبی است که امام جواد، امام هادی و امام عسکری(ع) به آن شهرت یافتهاند. ابوالحسن و ابوالقائم نیز از کنیه های معروف آن حضرت است.
اکثر منابع تاریخی تولد آن حضرت را در مدینه در هشتم ربیع الثانی سال 232ق دانستهاند. شهادت آن حضرت نیز در هشتم ربیع الاول سال260ق در دورۀ حکومت معتمد عباسی در سن 28 سالگی گزارش شده است.
امام عسکری(ع) در حالی که در سنین کودکی کودکی بود، همراه پدرش امام هادی(ع) که به اجبار به عراق فرا خوانده شده بود، به سامرا، پایتخت آن روز عباسیان برده شد. از این رو بیشتر عمر خود را در سامرا گذراند و ایشان تنها امامی است که نتوانست به حج مشرف شود.
اکثر شیعیان و دوستداران امام هادی(ع)، به امامت امام عسکری(ع) ایمان آوردند، گرچه برخی به طرف جعفر بن علی رفتند و برخی سید محمد بن حسن را به امامت برگزیدند و این عدّه، شبهاتی بر امامت امام عسکری(ع) وارد کردند. از این رو از قول امام حسن عسکری(ع) نقل شده است که فرمود: امامت هیچ یک از پدرانم به اندازه من مورد تردید و شک نزد شیعیان قرار نگرفت.
دوران شش ساله امامت امام حسن عسکری(ع) با سه خلیفه عباسی (معتز، مهتدی و معتمد) همزمان بود. بنابر نقل شیخ مفید، دوران امامت حضرت، دوران بسیار سختی بود، تا آنجا که امام عسکری(ع) مدت بسیار کوتاهی بعد از شهادت امام هادی(ع) آزاد بود و سپس به زندان افتاد، ولی با قیام های شیعی، آزاد شد و تحت الحفظ به خانه حسن بن سهل وزیر مأمون منتقل گردید.
در زمان امام عسکری(ع) قیام علی بن زید، عیسی بن جعفر، احمد بن محمد و قیام صاحب زنج به وقوع پیوست که برخی از سوی شیعیان و برخی با استفاده از نام علویان بود.
شجاعت، سخاوت، زهد، دانش سرشار و... برخی از اوصاف امام عسکری(ع) است. جایگاه حضرت چنان بود که بنا به نقل علامه مجلسی، سایر پیروان ادیان که در سامرا زندگی می کردند برای حضرت احترام قائل بودند (بحار الانوار، ج 50، ص 261)
امام عسکری(ع) با اینکه در منطقه نظامی بود، در عین حال از راههای مختلف با شیعیان در ارتباط بود، گاهی پنهانی، گاه از طریق نامه نگاری و یا به کمک وکلای خود این ارتباط را حفظ کرده و به سؤالات آنان پاسخ می داد. (همان، ص 332)
شیخ طوسی، راویان از حضرت عسکری(ع) را بیش از صد تن دانسته است. (رجال، ص 397 به بعد)
امام عسکری(ع)، از طریق وکلای خود با مردم در ارتباط بود و به حل مشکلات آنان می پرداخت، چنانکه عثمان بن سعید و محمد بن عثمان را ثقه و مورد اعتماد و اطمینان خود معرفی کرده بود. (امام خمینی، معتمد الاصول، ج 1، ص 484)
امام خمینی یادآورد شده است که علی بن حسین معروف به ابن بابویه، پدر شیخ صدوق از بزرگان و فقهای موثق قم، از جمله نزدیکان امام عسکری(ع) است که حضرت در توقیعی از ایشان به عنوان معتمد خود یاد کرده است. (کتاب الطهارة، ج 3، ص 330)
تاریخ نویسان و محدثان بزرگی همچون ابن شهر آشوب و شیخ صدوق از تأکیدات امام عسکری(ع) بر امامت امام معصوم و اهمیت آن و نیز مبارزه از اندیشه های انحرافی اهل غلوّ و افراطیون سخن گفته اند و از تلاش امام عسکری(ع) همراه با مدارا و روشنگری افراد غالی و برخورد با افراط گرایی یاد کرده اند (مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 428؛ کمال الدین وتمام النعمة، ج 1، ص 222) شناساندن امام دوازدهم به مردم، یکی دیگر از فعالیت های امام عسکری(ع) بود.
در کلامی از ایشان، شرایط امام و ولی خدا و عالمان دین که محل مراجعه مردم هستند معرفی شده اند. امام خمینی با استناد به این حدیث معروف که در جلد دوم احتجاج، ص 458 آمده، خطاب به علما و روحانیون می فرماید:
ای مدّعی ولایت از جانب ولیّ اللّه و خلافت از جانب رسول اللّه، صلّی اللّه علیه و آله، اگر مطابق حدیث شریف احتجاج هستی (صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا علی هواه، مطیعا لأمر مولاه.) و اگر برگ شاخه ولایت و رسالتی و مایل به دنیا نیستی، و مایل به قرب سلاطین و اشراف و منزجر از مجالست با فقرا نیستی، اسمت مطابق با مسمّی و از حجج الهیه در بین مردم هستی، و الا در زمره علماء سوء و در زمره منافقان، و از طوایف دیگر که ذکر شد حالت بدتر و روزگارت تباهتر است، زیرا که حجت بر علما تمامتر است. و ای مدعی حکمت الهی و علم به حقایق و مبدأ و معاد، اگر عالم به حقایق و ربط اسباب و مسبباتی، و اگر راستی عالم به صور برزخیه و احوال بهشت و دوزخی، باید آرام نداشته باشی و تمام اوقات خود را صرف تعمیر عالم باقی نمایی و از این عالم و مشتهیات آن فرار کنی. (چهل حدیث، ص 161 ـ 162)
امام عسکری(ع) برای شخصی که طی نامه ای از زندان، از جور زمانه و سلطان وقت شکوه دارد در بخشی از دعای تعلیمی خود چنین فرموده است:
... یا اله العالمین خذ بیدی، انّه قد علا الجبارة فی أرضک، و ظهروا فی بلادک، واتّخذوا أهل دینک خولا، و استأثروا بفیئ المسلمین، ومنعوا ذوی الحقوق حقوقهم التی جعلتها لهم، وصرفوا فی الملاهی والمعازف و استصغروا آلائک... (بحار الانوار، ج 99، ص 238)؛ حضرت در این دعا بعد از استغاثه به درگاه الهی و طلب کمک عرض می کند: ای خدای عالمیان؛ دستم را بگیر، زیرا ستمکاران در زمین تو، مسلط شده و برتری جویی کرده اند، و در شهرها غالب گردیده اند، دینداران را برده خود کرده اند، اموال مسلمانان را برای خود برداشته و در آن تصرف می کنند، و صاحبان حق را از رسیدن به حقوقی که تو برای آنها قرار داده ای منع می کنند و مانع رسیدن به حقشان می شوند و اموال مسلمین را در راه لهو و لعب صرف کرده و نعمت هایت را کوچک شمرده و اولیائت را تکذیب کرده اند. و به زور بر مردم مسلط شده اند، تا هر که را ذلیل کرده ای، عزیز گردانند و هر که را عزیز داشتی ذلیل و خوار کنند....
گفته شده این دعا برای رهایی از زندان ستم و ستمگران تعلیم داده شد، زیرا بعد از رسیدن نامه از طرف یکی از دوستان حضرت، به امام عسکری(ع) و شکایت از مشکلات و شکنجه ها در زندان، امام(ع) می فرماید: ای بنده خدا، خداوند بندگانش را آزمایش می کند تا صبر آنان را بیازماید و بر آن پاداش دهد. بر تو باد بر صبر؛ نامه ای به خداوند متعال بنویس و آن را به حرم حسین بن علی(ع) ارسال دار... .
در همین زمینه با توجه به دوران بسیار سخت امام عسکری(ع) و شرایط دشواری که برای شیعیان فراهم شده بود، امام خمینی درتحلیلی می فرماید:
حضرت عسکری را در سامرا چندین سال نگه میدارد و تحت فشار و در نظام، در عَسْکر ... در جُند ایشان را نگه میدارد و محبوس است امام- علیه السلام- در آنجا. این از باب این [بود] که نماز میخواست بخواند؟ خوب ...، خود آنها هم نماز میخواندند، به نماز چه کار داشتند؟ چون امام- علیه السلام- پسر پیغمبر بود، آن وقت پسر پیغمبر خیلی هم [مورد احترام بود]؛ اگر پسر پیغمبر سر جای خودش مینشست و کار نداشت به مردم، چیزی نبود؛ اما آنها گاهی به اشاره آنها ... (چون موردی بود که اگر میفهمیدند، ریشه اینها را میکندند) در ظاهر وقتی که یکی از این هاشمیون قیام میکردند بر ضد حکومتها؛ در ظاهر اینها یک انتقاد صوری هم از آن میکردند، لیکن با دست اینها بود. اینها آنها را وادار میکردند به اینکه این کار را بکنند. دعا میکند امام- علیه السلام- به زید و امثال اینها که قیام کردند بر ضد این خلفا و بر ضد این قدرتمندها. (صحیفه امام، ج 4، ص 21 و22)
از بیان امام خمینی روشن می شود که امامان معصوم(ع) در هر موقعیتی که قرار داشتند، دست از مبارزه و یا حمایت از مبارزین بر نمی داشتند و حاکمان ستمگر اموی و عباسی، بر همین اساس، حضور آنان را تحمل نمی کردند.
در خاتمه یاد کنیم از مسجدی در قم، که نام مبارک ایشان بر آن نهاده شده است و از یادگارهای آن حضرت است زیرا به امر ایشان و به دست وکیل ایشان احمد بن اسحاق قمی از محل وجوه شرعیه و درآمد موقوفات اهل بیت(ع) در شهر قم ساخته شده است (تاریخ قم، ناصر الشریعه، ص 227). این مسجد سالهای طولانی است که محل درس و بحث های علمی و بر پایی نماز جماعت وسایر مراسم مذهبی بوده و هست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بخشی از این مسجد توسط حضرات آیات سید محمدرضا موسوی گلپایگانی(ره) و شیخ لطف الله صافی گلپایگانی بازسازی و نوسازی شده است.