نوجوانان، جوانان و امام خمینی(س)
حسن پویا
مرحله گذار رشد فیزیکی و روانی انسان میان کودکی و جوانی، دوران نوجوانی محسوب می شود. در برخی تعاریف از نظر سنی، نوجوانی از سن 10 سالگی آغاز می شود و تا 25 ـ 26 سالگی ادامه دارد، گرچه سازمان جهانی بهداشت به صورت رسمی سن نوجوانی را بین 10 تا 19 سالگی تعریف کرده است، لکن این دوران به جهات مختلف در کشورها و فرهنگ ها متفاوت است و مسائلی همچون بلوغ، روابط جنسی، خدمت سربازی، نوشیدن مشروبات الکلی، حق رأی داشتن و نیز مقاطع تحصیلی در آن تأثیر به سزایی دارد.
جوانی نیز به زمانی میان نوجوانی و میان سالی گفته می شود و شامل سن 19 تا 35 سالگی می شود. سعدی زیبا سروده است:
پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
صائب تبریزی نیز می گوید:
ز روزگار جوانی خبر چه می پرسی
چو برق آمد و چون ابر نوبهار گذشت
از نظر جامعه شناسی، جوانی برخوردار از فرآیند و ساختار اجتماعی است که با وقایعی همچون ازدواج، فرزندآوری و اشتغال همراه است.
نوجوانان و جوانان در هر کشور، سرمایه های اصلی و آینده سازان آن کشور به شمار می آیند. از این رو توجه به این دوران در آموزه های دینی به صورت خاص به چشم می خورد. دوران خودسازی و خودباوری، دوران تلاش و کوشش، دوران تحصیل و شکوفایی، دوران تهذیب نفس و رسیدن به تعالی انسانی و مانند آن.
شناخت نوجوانان و جوانان، خواسته های آنان، روحیات و دلبستگی های آنان، افکار و اندیشه های آنان، همه و همه نیازمند تلاش مضاعف برای راهنمایی و نجات این دو قشر عظیم و سرنوشت ساز از تمامی مشکلات پیش روی آنان است.
پیامبر خدا(ص) درباره جوانان چنین سفارش کرده است:
أوصیکم بالشّبان خیراً، فانّهم أرقّ أفئده؛ شما را درباره جوانان به خیر و نیکی سفارش می کنم. آنان دلی رقیق تر و لطیف تر دارند. (سفینه البحار، ج 2، ص 176)
امام صادق(ع) نیز به یکی از اصحاب چنین توصیه می فرماید:
علیک بالأحداث، فانّهم أسرع الی کلّ خیر؛ بر شما باد توجه به جوانان، آنان را دریابید، زیرا آنها به هر خیر و صلاح و نیکی از دیگران پیشتازترند. (روضه کافی، ج 8، ص 93)
امام خمینی(س) که نهضت ضد استبدادی و ضد استعماری خود را با میدان داری جوانان از اقشار مختلف به انجام رساند و در استقرار و حفاظت از نهال جمهوری اسلامی در برابر ترورها و جنگ تحمیلی تکیه گاه عمده ایشان جوانان آگاه و با ایمان بودند؛ به جوانان می فرماید:
جوانان ننشینند که گرد پیری سر و روی آنان را سفید کند. (ما به پیری رسیده ایم و به مصایب و مشکلات آن واقفیم) شما تا جوان هستید می توانید کاری انجام دهید؛ تا نیرو و ارادۀ جوانی دارید می توانید هواهای نفسانی، مشتهیات دنیایی و خواسته های حیوانی را از خود دور سازید؛ ولی اگر در جوانی به فکر اصلاح و ساختن خود نباشید، دیگر در پیری کار از کار گذشته است. تا جوانید فکری کنید؛ نگذارید پیر و فرسوده شوید. قلب جوان، لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف می باشد؛ لیکن هر چه سن بالا رود ریشۀ گناه در قلب قویتر و محکمتر می گردد؛تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست. چنانکه در روایت است: قلب انسان ابتدا مانند آینه، صاف و نورانی است؛ و هر گناهی که از انسان سر بزند، یک نقطۀ سیاه بر روی قلب فزونی می یابد، تا جایی که قلب را سیاه کرده، ممکن است شب و روزی، بدون معصیت پروردگار بر او نگذرد.(جهاد اکبر، ص 58 و 59)
امام خمینی(س) به کسانی که فقط در راه کسب علم تلاش می کنند، ولی به خودسازی و تهذیب نفس توجه ندارند و به مسئولیت خود در پیشگاه الهی بی توجهی می کنند، می فرماید:
اگر این اوقات گرانبها و بهار جوانی را در راه خدا و هدفی مقدس و مشخص به کار اندازید، ضرر نکرده اید؛ بلکه دنیا و آخرت شما تأمین است؛ لیکن اگر وضع شما به همین منوال باشد که اکنون مشاهده می گردد، جوانی خود را تلف کرده و لباب عمر شما بیهوده سپری شده است؛ و در عالم دیگر، در پیشگاه خدا سخت مسئول و مؤاخذ خواهید بود؛ در صورتی که کیفر این اعمال و کردار مفسده انگیز شما تنها به عالم دیگر محدود نمی گردد؛ در این دنیا نیز با مشکلات، مصایب و گرفتاریهای شدید و گوناگون دست به گریبان بوده، در گرداب بلا و تیره بختی خواهید افتاد. (همان، ص 60)
جایگاه نوجوانان و جوانان چنان ارجمند و رفیع است که در ایران اسلامی روز هشتم آبان ماه، به مناسبت شهادت نوجوان 13 ساله بسیجی، محمدحسین فهمیده، روز نوجوان و بسیج دانش آموزی نامیده شده است و در جهان روز 12 آگوست روز جهانی جوانان نام گذاری شده است.
بی شک نقش جوانان و نوجوانان در همه اعصار و جوامع، به ویژه در جهان معاصر بسیار شگفت انگیز و مورد توجه است. نوجوانان و جوانان به صورت خاص مورد توجه سازمانهای بین المللی ورزشی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هستند و سالانه برای آنان برنامه ریزی می کنند، زیرا به نقش ارزنده آنان واقف هستند. آنان آینده سازان کشورها هستند و در موفقیت هر کشوری می توانند نقش آفرین باشند.
امام خمینی(س) در سالهای 1341 و 1342 با توجه به جو حاکم بر مردم ایران و جایگاهی که جوانان این مرز و بوم داشتند و مورد هجمه افکار مختلف غربی و شرقی قرار گرفته بودند، هشدار می دهد و می فرماید:
اکنون که پیشرفت آثار تمدن غرب و همچنین نفوذ تبلیغات کمونیستی، بسیاری از مردم ایران و جوانان ما را به سوی فساد کشانیده، برای جلوگیری از این خطر بزرگ، چاره ای جز تقویت امور معنوی در مردم نیست؛ (صحیفه امام، ج 1، ص 77)
از آنجا که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، مخالفان و منافقان، تمام همت خودشان را بر روی جوانان و نوجوانان گذاشته بودند تا آنان را از راه انقلاب و اسلام دور کنند و با اذعان بر نقش آنان، تلاشهای فراوانی در صحنه های مختلف فکری و اجتماعی انجام می دادند، امام خمینی(س) با این توجه که باید مراقب تأثیر افکار گوناگون بر روی جوانان بود می فرماید:
جوانان عزیز دبیرستانی و دانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروهها که می خواهند با اسم اسلام پایه های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند؛ و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط نمی شود اسلام شناس شد. اینان با تفسیر انحرافی چند جمله و چند آیه، آیات و جملات صریح را که مخالفت واضح با مرام انحرافی و التقاطی آنان دارد انکار می نمایند، و در حقیقت تمسک به قرآن و نهج البلاغه برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند، و شما جوانان عزیز و سرمایه های کشور را بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند. (همان، ج 15، ص 246)
بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران با توجه به امر خطیر اداره کشور برای پس از خود و نقش آفرینی نوجوانان و جوانان در وصیت نامه خویش می نویسد:
اینجانب به همۀ نوجوانان و جوانان در مرحلۀ اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحلۀ دوم، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحلۀ بعد وصیت می کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می دارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همۀ نسلهای مسلسل توصیه می کنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.(همان، ج 21، ص 419)
هشدار و بیدار باشِ امام به نوجوانان و جوانان که حکایت از افق دید بلند و دوراندیشی ایشان دارد در بخش دیگری از وصیت نامه چنین آمده است:
از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت ساز مسئلۀ مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاهها است.... اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامه های اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب کن بر ملت محروم غارتزده تحمیل نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی شد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمی شد و هرگز دودمان پهلوی و وابسته های به آن اموال ملت را نمی توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود و بستگان خود نمایند. (همان، ص 429-430)
اگر تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان به درستی صورت می گرفت، اینک شاهد شکوفایی های فراوان در ابعاد مختلف میبودیم و گرفتار دام های شیاطین و بدخواهان نمی گشتیم.
کلام آخر اینکه ناصحانه و مشفقانه با امام خمینی همراه شویم و توصیه های ایشان را به گوش جان بشنویم که میفرمود:
نصیحت مشفقانۀ من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه برگردید؛ و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت می کنند متحد شوید؛ و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور و ملت از شرّ مخالفین نجات پیدا کند، و همه با هم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید. تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاصی هستید که جز به نفع شخصی خود فکر نمی کنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستیز هستند و شما را فدای مقاصد شوم و قدرت طلبی خویش می نمایند؟ (همان، ص 438)
اینک امام از عالم بالا نظاره گرِ آنچه بر این امت می گذرد، است و این فرمایشات نورانی اکنون نیز چراغ راه آینده مسئولان و مردم است.