حجاب و شخصیت زن مسلمان
حسن پویا
همه پیامبران الهی مروج حجاب بوده اند. در دین یهود نیز ممنوعیت تبرّج و خودنمایی به صراحت آمده است. (کتاب مقدس باب3) در انجیل هم دستوراتی در باره پوشانیدن موی سر و رعایت حجاب در حال دعا آمده است.(همان، باب 11)همچنین کشیشان چادر و روبنده برای زنان را یکی از ارکان اخلاقیات مسیحیت می دانستند.(تاریخ تمدن،ج 4،ص1223)
با توجه به آثار به دست آمده در ایران باستان، زن های ایرانی حجاب داشته اند. برخی محققان بر این باورند که نقش حجاب و پوشش زنان در ایران باستان برجسته بوده است.(تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج1، ص433) به گفته وی در یونان باستان نیز زنان در صورت حفظ حجاب کامل می توانستند در مراسم مذهبی و دیدار با خویشان و دوستان خود شرکت کنند. (همان،ص340)
بر همین اساس امام خمینی به مانند بسیاری از فقها اصل حجاب را از جمله احکام ضروری دین اسلام شمرده است (استفتائات،ج 3،ص253) در قرآن کریم به حجاب امر شده است؛ آنجا که خداوند به پیامبر (ص) دستور می دهد همسران و دختران خود و زنان مؤمنان را به پوشش«جلباب» امر کند، تا زنان مسلمان از آزار و اذیت دیگران در امان بمانند: "یاایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ ذلک ادنی آن یعرفن فلایؤذین و کان الله غفورا رحیما" (سوره احزاب، آیه 59)، همچنانکه ضمن تأکید بر پاکدامنی، از زنان مؤمن می خواهد زینت و آرایش خود را بر بیگانه آشکار نسازند و با خمار که نوعی پوشش روسری است، سر و گردن خود را بپوشانند:"قل للمومنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ و لایبدین زینتهنّ الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ و لایبدین زینتهنّ الا ...(سوره نور،آیه 31) و بدینسان فلسفه حجاب را مطرح کرده است.
از نظر شهید مطهری نگاه اسلام به مسأله پوشش، به بهداشت روانی اجتماع و استحکام خانواده و حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماعی کمک می کند و موجب می شود ارزش زن صیانت شود و در حد کالا نباشد (مجموعه آثار،ج19 ،ص433)؛ گرچه در غرب به بهانه دفاع از آزادی و حقوق زنان، به ترویج بی حجابی و عریانی زنان پرداخته اند و رضا خان در ایران سیاست تحمیلی کشف حجاب را به پیروی از همین نگاه دنبال کرد.
امام خمینی نخست در سال 1322 در کتاب کشف اسرار به موضوع کشف حجاب پرداخته و در سال 1341 نیز به آثار سوء کشف حجاب و حضور زن های بدون حجاب در ادارات توجه داده است. (صحیفه امام، ج 1، ص118)
درباره معنا و محدوده پوشش در مردان و زنان اختلاف نظر وجود دارد و از نگاه فقیهان لازم است همه بدن زن پوشیده شود. امام خمینی و دیگر فقها، پوشش تمام بدن زن به جز گردی صورت و دست ها تا مچ را واجب دانسته اند (تحریرالوسیله،ج 1،ص 117؛ استفتائات،ج3 ،ص 247 و 252).
از نظر امام خمینی و بسیاری از فقیهان، ویژگی خاصی برای پوشش از جهت نوع یا رنگ بیان نشده و تنها چند شرط برای تحقق اصل پوشش بیان شده، که عبارت اند از: جلب توجه نکردن و لباس شهرت نبودن (لباسی که موجب انگشت نما شدن وی شود) (تحریرالوسیله،ج 1،ص140؛ استفتائات،ج 3،ص 245).
نخستین موضع گیری امام خمینی درباره مسأله حجاب اسلامی، به اجرای قانون کشف حجاب باز می گردد. همچنین پس از دو سال از عزل رضا خان از سلطنت که در سال 1320 صورت گرفت، در بخش هایی از کتاب کشف اسرار به مسأله کشف حجاب اشاره کرده و آن را اقدامی ننگین و با زور سرنیزه، دانسته است (ص213). ایشان با تأکید بر ظالمانه و ناعادلانه بودن اقدام دولت و خلاف قانون عدل دانستن کشف حجاب، هرگونه همکاری در این زمینه با حکومت دیکتاتوری وقت را معادل با کفر شمرده و حرکت کشف حجاب را خانمان سوزترین اعمال ظالمانه رضا شاه معرفی کرده (همان،ص 239) و این حرکت ننگین را موجب بر باد رفتن عفت؛ و از خیانت های بزرگ وی به کشور ایران دانسته است. (همان،ص 283) ایشان در دهه چهل نیز به این کار پهلوی اشاره کرده است (صحیفه امام،ج1 ،ص118).
امام خمینی در بحبوحه انقلاب اسلامی ایران، در سال 1356، به موضوع کشف حجاب اشاره کرده و بیشتر سخنان ایشان در این مقطع ناظر به جهت اجتماعی حجاب و تبیین دیدگاه اسلام در این باره است. ایشان با اشاره به سلب آزادی از زنان، می فرماید: مگر می شود یک نفر مسلمان باشد و با این ستور(لباسها)، [با] کشف حجاب مبتذل موافق باشد؟ زنهای ایران هم قیام کردند بر ضدش و تودهنی به او زدند که ما نمیخواهیم این طور چیز را، ما باید آزاد باشیم. و این مردک میگوید ... آزادید اما باید حتماً بدون چادر و بدون روسری توی مدارس بروید! این آزادی است (همان،ج3 ،ص 343)
ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، درباره سؤالی درباره اجباری بودن حجاب در جمهوری اسلامی پاسخ داد و فرمود: حجاب به معنای متداول میان ما، که اسمش حجاب اسلامی است، با آزادی مخالفتی ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت میکنیم که به حجاب اسلامی رو آورند. و زنان شجاع ما دیگر از بلاهایی که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمدهاند و به اسلام پناهنده شدهاند. (همان،ج5 ،ص 541).
امام خمینی همچنین در پاسخ به سوال خبرنگاری در باره نقش زنان در حکومت اسلامی می فرماید: زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامی فردا شرکت دارند. آنان از حق رأی دادن و رأی گرفتن برخوردارند. در مبارزات اخیر ایران، زنان ایران نیز سهمی چون مردان دارند. ما همه گونه آزادی را به زن خواهیم داد. البته جلوی فساد را میگیریم و در این مورد دیگر بین زن و مرد فرقی نیست.(همان، ج 5،ص520)
همچنین می فرماید: زنان در جامعه اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسیْن به هیچ وجه جلوگیری نمیشود. از چیزی که جلوگیری میشود فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و برای هر دو حرام است.(همان ج5 ، ص 183)
ایشان در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری در باره اشتغال زنان می فرماید: موضوع آزادی زن را برای مردم مشتبه کردهاند که خیال میکنند فقط اسلام آمده است که زن را خانهنشین کند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن زن مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد؟ چرا با مسافرت کردن زن مخالفت کنیم؟ زن، چون مرد در تمام اینها آزاد است. زن هر گز با مرد فرقی ندارد. آری در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن میتواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمیتوانیم و اسلام نمیخواهد که زن به عنوان یک شیء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام میخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. ما هر گز اجازه نمیدهیم تا زنان فقط شیئی برای مردان و آلت هوسرانی باشند.(همان، ج5، ص294)
پس از پیروزی انقلاب و حضور زنان مسلمان در عرصه های مختلف اجتماع، پرسش ها و استفتائات زیادی از امام خمینی شد، که بیشتر آنها درباره حکم حجاب در فقه اسلامی، مقدار، محدوده و چگونگی نوع پوشش در برابر نامحرم در عرصه های اجتماعی بود.
ایشان همچنین در مسئله رعایت مقدار حجاب واجب، رضایت پدر و مادر را معتبر نمی دانست (استفتائات،ج3 ،ص 255) و برای شوهر نیز در الزام به بیش از محدوده شرعی یا ممانعت کردن از محدوده های جایز در حجاب، حقی قائل نبود (همان، ص 247)؛ نیز پاسخ به پرسش های متعدد درباره نوع پوشش، لباس خاصی معین نمی کرد و بر لزوم مراعات حریم و شرایط حجاب تأکید می ورزید (همان، ص 254)؛ چنان که به چادر به عنوان پوششی بهتر توصیه می کرد (همان، ص 253-254).
شخصیت زن مسلمان در نگاه عالمانه و فقیهانه امام خمینی چنان والا و احترام آمیز است که در پیامی به مناسبت تولد حضرت زهراء (س) و روز زن، در مقام بیان منزلت عظیم بانوان، آنان را مربی جامعه می شمارد و می فرماید: زن انسان است؛ آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعه است، از دامن زن انسانها پیدا میشوند. مرحله اولِ مرد و زن صحیح، از دامن زن است. مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند؛ و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد. (صحیفه امام، ج7، ص 339)
ایشان در سخنرانی دیگری در جمع بانوان، در بیان اهداف اسلام و انقلاب در زمینه جایگاه زنان می فرماید: ما میخواهیم زن به مقام والای انسانیت خودش باشد نه مَلعَبه(بازیچه) باشد؛ نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد.( همان، ج6،ص 300)
و در ادامه می فرماید: اگر زنهای انسانساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد. (همان)
اینک ای زنان و بانوان غیور؛ شما هستید و حفظ جایگاه واقعی خویش، بهوش باشید که مجددا دستهای ناپاک شما عزیزان را از راه صحیح انسانیت جدا نسازند، و از عفت و پاکدامنی به منجلاب فساد و تباهی نکشند، زیرا مکتب اسلام و بویژه تشیّع راستین با الگوهایی همچون زهرای مرضیه(س)، زینب کبری(س) و سمیه ها در پی ساختن جامعه ای به دور از فساد و تباهی و با حضور همه زنان و مردان است، چنانکه امام عارفان در این زمینه می فرماید: تشیع که مکتبی است انقلابی و ادامه اسلام راستین پیامبر (ص) است همچون خود شیعیان، همیشه مورد حملات ناجوانمردانه مستبدین و استعمارگران بوده است. تشیع نه تنها زنان را از صحنه زندگی اجتماعی طرد نمیکند، بلکه آنان را در جامعه در جایگاه رفیع انسانی خود قرار میدهد. ما پیشرفتهای دنیای غرب را میپذیریم، ولی فساد غرب را که خود آنان از آن ناله میکنند نه.(همان،ج4 ،ص507-508)