معرفی کتاب 15
«لمحات الاصول»
محمدکاظم تقوی
تنوع و تعدد آثار وجودی امام خمینی از صفت «جامعیت» شخصیت ایشان سرچشمه گرفته است. ایشان نه تنها دوره تحصیل موفق و پرباری داشته، که مدرس توانا، محبوب و موفقی بوده که دهها سال به تربیت صدها شاگرد برومند در عرصه های متنوع علوم اسلامی از فلسفه و عرفان و اخلاق تا فقه و اصول، موفق گردیده است. چنانکه تألیف و نگارش دهها کتاب و رساله به زبانهای فارسی و عربی، در معقول و منقول، به صورت تألیف و تصنیف و تعلیقه، شرح ادعیه و احادیث تا کتابهای علمی موضوع محور و پرمسئله، عرصه دیگر موفقیت و صفحه ای دیگر از کارنامه پربار ایشان بوده است.
جمع میان تدریس موفق و پرثمر با تألیف متنوع و سطح عالی در دانش های متعدد، توفیق بزرگی است که برای افراد زیادی حاصل نمی شود.
از جمله تألیفات و آثار قلمی امام خمینی کتاب ارجمند «لمحات الاصول» میباشد. لمحات الاصول، تقریر درسهای خارج اصول فقیه اصولی و مرجع جهانی و زعیم بزرگ شیعه، حضرت آیت الله بروجردی است.
آیت الله بروجردی در سال 1292 ق متولد شد و از سال 1299 ق فراگیری علم را در مکتب خانه آغاز و در مدرسه پی گرفت و پس از طی این مرحله، در سن هفده سالگی به حوزه پرآوازه اصفهان در آن عصر هجرت کرد و به مدت ده سال در حوزه اصفهان با اتقان و جدیت به تحصیل و تدریس موفق بوده است و در بیست و شش سالگی هجرت به حوزه پرآوازه و ریشه دار نجف برایش مقدور و محقق شد تا مراتب عالی علمی خود را نزد بزرگترین اساتید عصر بگذراند. آیت الله بروجردی از بزرگترین شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانی بوده و استاد عالیمقام او نه تنها اجتهاد مطلقش را تصدیق و اعلان کرد، که صلاحیت برای مرجعیت تقلید و صاحب فتوی شدن و مراجعه مؤمنان به ایشان را به صراحت مکتوب نمود:«سنین کثیره... مساعی جمیله و مجاهدات بلیغه... و در مجامع بحث احقر، لیالی و ایام و شهور و اعوام متمادیه حاضر و با کمال تحقیق و تدقیق تکمیل مبادی نموده، تا اینکه بحمدالله تعالی و حسن تأییده، ربقه تقلید را از زقبه خود خلع و به ملکه قویه اجتهادیه جامعاً للشرایط نائل شده اند.»(شکوه شیعه، ص 32)
آخوند به این اکتفا نکرده و در ادامه مردم را در مراجعه به این شاگرد عالم و قابل خود توصیه می کند:«رجاء واثق آن است که انشاالله تعالی و ظایف شرعیه فقاهت را متصدی و اخوان مؤمنین هم در امتثال و اتباع و اجرای احکام ایشان سعادت یاب خواهند شد، و نعمت وجود مثل جناب ایشان، عالم صالح و مجتهد عدل را برای خودشان غنیمت خواهند دانست.»(همان)
آیت الله بروجردی اواخر سال 1328 قمری از نجف به بروجرد مراجعت کرد و با اینکه قصد بازگشت به حوزه علمیه نجف را داشته ولی وفات پدر پس از شش ماه و رحلت استاد بزرگش آخوند خراسانی پس از چند ماه دیگر، که در تلقی ایشان «مرگ دو پدر به دنبال هم» بود که او را به «به ستوه آورد و سخت منقلب کرد»؛(زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع... ص 101) منجر به اقامت طولانی مدت و گستراندن سفره تعلیم و شاگردپروری وی در بروجرد گردید. یعنی ایشان پس از تحصیلات مکتب خانه ای و مقدمات علوم حوزوی در بروجرد و دوره تحصیل ده ساله در حوزه علمیه اصفهان مراتب عالیه تحصیل را به مدت نه سال در حوزه علمیه نجف به انجام رساند و قبل از هجرت تاریخی به حوزه علمیه قم در سال 1363ق /1323ش به مدت سی و شش سال در بروجرد مرجع علمی و اجتماعی مؤمنان آن دیار بوده است. دوره طولانی و ارزشمندی که به تدریس و پرورش شاگردان ارزشمند، تحقیق و پژوهش در مبانی و مدارک احکام و مشخصاً بررسی دقیق اسناد و متون روایات و مستندات احکام شرع و نیز تبلیغ و پیشبرد فرهنگ دینی عموم مؤمنان؛ سپری گردید.
نکته ای که باید مورد دقت قرار گیرد این است که درخشش علمی و اجتماعی آیت الله بروجردی در دوره زعامت و مرجعیت، مرهون تحقیقات و کار علمی سنگین و طولانی مدت در بیش از سه دهه اقامت در بروجرد پس از تحصیلات دقیق و موفقی بوده که داشته اند. ایشان در آن مقطع تنها به عنوان یک عالم باسواد و مدرس و مربی موفق در پرورش شاگرد نباید معرفی و شناخته گردد، چرا که علاوه بر این، فقیهی بزرگ و صاحب فتوی و مرجعی مورد مراجعه مردم مناطقی از غرب کشور بوده و خواص در حوزه های علمیه متوجه مقام فقهی و فتاوای او بوده اند.
برجستگی مقام علمی و حوزه سرزنده و پررونق آیت الله بروجردی در بروجرد بعضی از فضلای ممتاز حوزه علمیه قم را تابستانها به آنجا می کشاند تا از محضر استاد بهره مند گردند:
«من و آقای مطهری خیلی دلمان می خواست از نزدیک آیت الله بروجردی را ببینیم، در یک تابستان [سال 1322] آقای مطهری با حاج آقا صدر کلباسی رفتند بروجرد، سال بعد هم من رفتم. آن سال تابستان من حدود چهل روز در بروجرد ماندم و در درس آقای بروجردی شرکت می کردم. ایشان خارج مکاسب محرمه را می گفتند، موضوع درس «ولایت از قبل جائر» بود و تقریباً پنجاه ـ شصت نفر ریش سفید، از علما در درس ایشان شرکت می کردند.»(خاطرات، ج 1، ص 107)
دلیل مرجعیت آیت الله بروجردی در دسترس بودن رساله عملیه ایشان است:
«اولین چاپ رساله عملیه آیت الله العظمی بروجردی در سال 1347ق در تبریز به همت آیت الله ملاعلی واعظ خیابانی تحت عنوان «انیس المقلدین» در سن 45 سالگی بوده است... همین رساله در سال 1355ق[سال وفات آیت الله حائری یزدی] در رشت با اضافاتی چاپ جدید شده و در انتهای آن فتوای آیت الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی مبنی بر رجوع احتیاط هایشان به آیت الله العظمی بروجردی ثبت شده و در این سال نیز با وجود زنده بودن آیات عظام قم و نجف و اصفهان، احتیاط ها به ایشان که مقیم بروجرد بودند ارجاع داده شد.»
چنانکه ذکر شد از اجازه استاد ایشان مرحوم آخوند خراسانی فراتر از گواهی بر اجتهاد شاگرد، اجازه و صلاحیت افتاء او نیز مورد تصدیق قرار گرفت:«مرحوم آخوند در آن اجازه به آقای بروجردی اجازه اجتهاد و افتاء داده بود.»(جرعه ای از دریا، ج 2، ص 574) حضرت آیت الله شبیری زنجانی نیز مسئله ارجاع احتیاط به ایشان را نقل کرده است:«موقعی که آقای بروجردی در بروجرد بود، آقای آسیدابوالحسن به ایشان ارجاع احتیاط کرده بود.»(همان، ج 3، ص 493 و 499).
حوزه علمیه قم که در طول تاریخ، فراز و فرود و شادابی و نشاط و ضعف و فرسودگی را طی کرده؛ با تقوی و درایت علمای یکصد سال گذشته قم از فقیه خبیر حضرت آیت الله حائری یزدی(اعلی الله مقامه) درخواست کردند تا از اراک به قم هجرت کنند و حوزه بنیاد گذشته شده در جوار کریمه اهل بیت(س) را حیاتی مجدد بخشند (رجوع به جرعه ای از دریا، ج 1، ص 3-541) و با اجابت آن زعیم متقی، حوزه علمیه قم تجدید حیاتی تأسیس گونه یافت و آن عالم به مدت پانزده سال با همه محدودیت و دشواری های دوره رضاخانی، موفق به تربیت شاگردان برجسته و فقهای شایسته ای گردید. پس از وفات آیت ا لله حائری اداره حوزه به همت آیات ثلاث، حضرات آیات: صدر، حجت و خوانساری به مدت هشت سال ادامه یافت، اما با گسترده شدن حوزه و دشواری استمرار آن، آیت الله صدر(قدس سره) به دو مرجع بزرگوار دیگر پیشنهاد دعوت از آیت الله بروجردی برای هجرت به قم را دادند و به دنبال آن در طبقه پس از آیات ثلاث، به ویژه امام خمینی ـ که در آن سالها به عنوان یکی از اساتید برجسته سطوح عالیه فقه و اصول و استاد ممتاز اخلاق و نیز استاد منحصر فلسفه و عرفان شناخته میشد ـ بیشترین تلاش را داشته تا آن هجرت محقق شود و شد؛ و بدین ترتیب دوره ای درخشان از فعالیت علمی و تعمیق و توسعه حوزه علمیه قم رقم بخورد. روایت آیت الله شبیری زنجانی از اقدام آیت الله صدر در دعوت از آیت الله بروجردی چنین است: «آقای صدر[در جلسه آیات ثلاث] تصمیم خود را مطرح کرد... معلوم شد آقای صدر میخواهد آقای بروجردی را به قم دعوت کند و این جلسه را تشکیل داده است تا آقای آسیدمحمدتقی و آقای حجت را با خود همراه کند... در آن وقت حوزه قم رو به افول بود و آقای صدر که مدیر اول حوزه بود و عمده وجوه حوزه را وی پرداخت میکرد از تأمین حوزه و اداره آن ناتوان شده بود، لذا تصمیم گرفت برای حفظ حوزه قم آقای بروجردی را به قم دعوت کند.»(جرعه ای از دریا، ج 3، ص 650-649)
در طبقه دوم بزرگان آن روز حوزه علمیه قم؛ یعنی طبقه پس از آیات ثلاث و از «میان علما و مدرسین قم از همه مشهورتر و سرشناس تر، حاج آقا روح الله خمینی استاد بزرگ حوزه بود که بیش از دیگران در آوردن آیت الله بروجردی به قم اصرار داشت.»(زندگانی زعیم بزرگ، ص 107-106)
امام خمینی نه تنها تلاش مجدّانه ای برای هجرت آیت الله بروجردی به حوزه علمیه قم داشت، که پس از استقرار آن فقیه و استاد بزرگ، سالها در درس فقه و اصول ایشان شرکت میکرد و در آن سالها از مشاوران و همراهان دائمی ایشان شناخته میشد. «پس از وفات مرحوم آقای حائری با عده ای رفقا بحث داشتیم تا آنکه مرحوم آقای بروجردی ـ رحمت الله ـ به قم آمدند، برای ترویج ایشان به درس ایشان رفتم و استفاده هم نمودم.»(صحیفه امام، ج 19، ص 427)
یکی از شاگردان مشترک آیت الله بروجردی و امام خمینی میگوید:
«حضرت امام خمینی رحمت الله علیه برای آوردن آیت الله بروجردی به قم، بسیار تلاش کرد، زیرا آن بزرگوار از آشفتگی حوزه رنج میبرد... پس از آمدن آیت الله بروجردی به قم، حضرت امام در درس ایشان مرتب شرکت می کردند و درسهای اصول را مرتب می نوشتند... در زمینه درس آیت الله بروجردی می فرمودند: درس ایشان چنان سازنده است که طلبه ها بدون اینکه خودشان متوجه شوند، ملا میشوند.»(مجله حوزه، ش 44-43، ص 254)
در روایتی دیگر آمده است:
«امام، همیشه به آیت الله بروجردی احترام میگذاشت و آیت الله بروجردی نیز به ایشان توجه کامل داشتند... امام رحمت الله علیه سالها در فقه و اصول آیت الله بروجردی شرکت می کردند.»(همان، ص 187)
یکی از شاگردان نزدیک امام میگوید:
«حضرت امام زیاد فعالیت میکرد که ایشان به قم بیایند و ماندگار شوند. حتی نامه به امضاء جمع میکرد و وقتی آقای بروجردی در بیمارستان فیروز آبادی بستری بود، برای ایشان می فرستاد. بعد هم که ایشان به قم آمدند، امام با ایشان رابطه داشتند و درس ایشان می رفتند، هم فقه و هم اصول، امام درس آیت الله بروجردی را مرتب می نوشتند. یک وقت تقریرات درس اصول ایشان را دیدم و خواستم آن نوشته ها را برای ایشان جلد کنم که نپذیرفت.»(همان، ص 183)
یکی دیگر از شاگردان حضرت امام میگوید:
«حضرت امام سالها در درس آیت الله بروجردی شرکت می کردند و یادداشت هم می نمودند که گاهی اوقات در درس خارج، مطالبی را از آیت الله بروجردی نقل می کردند که ما در جای دیگر نمی دیدیم و معلوم میشد از نوشته های خود ایشان است.»(همان، ص 139)
آیت الله سلطانی طباطبایی در ا ین رابطه می گوید:
« ارتباط این دو بزرگوار، باید بگویم ارتباط طرفینی بود؛ هم امام به آیت الله بروجردی بسیار احترام می گذاشتند و علاقمند به ایشان بودند و هم آیت الله بروجردی نسبت به امام اهمیت فوق العاده ای قائل بودند و به وی علاقه شدید داشتند... امام خمینی روزی به من فرمودند: حیف قم که آیت الله بروجردی در آن نیستند؛ کاش وضعی پیش می آمد که ایشان به قم می آمدند. پیش از آمدن آیت الله بروجردی به قم به ایشان اظهار علاقه می کردند. شاید ایشان باعث شدند که تجار تهران، مدرسین و فضلا از مراجع بخواهند که از آیت الله بروجردی برای ماندن در قم دعوت کنند. بعد از آنکه به قم آمدند نیز در ترویج مقام علمی ایشان بسیار کوشیدند.»(همان، ص 43)
آنچه تا اینجا با کمی تفصیل درباره شخصیت علمی و فقهی آیت الله بروجردی و نیز علائق و مناسبات ایشان و امام خمینی ذکر شد به خوبی روشنگر این مطلب میباشد که چرا حاج آقا روح الله در حالی که در فقه و اصول فارغ التحصیل بوده و سالیانی درکنار تدریس متون فلسفی و عرفانی و درس اخلاق معروفی که داشته و مدرس سطوح عالیه فقه و اصول بوده، به مدت شش ـ هفت سال در درسهای فقه و اصول آیت الله بروجردی شرکت کرده و درس اصول استاد را تقریر کرده است.
تقریر معروف از درس اصول آیت الله بروجردی در حوزه علمیه قم کتاب «نهایه الاصول» به قلم آیت الله حسینعلی منتظری است که در زمان حیات آن فقیه اصولی و مرجع جهانی منتشر شده بود. اما تقریرات حضرت امام که پس از ارتحال ایشان و در دهه هفتاد شمسی آماده انتشار شد، محصول نوشته های ایشان از درس آیت الله بروجردی می باشد. کتابی که ایت الله سبحانی ـ که خود افتخار شاگردی در محضر هر دو استاد بزرگ را در فقه و اصول طی سالیان متمادی داشته ـ در مقدمه آن نوشته:
«فمِن دواعی الخیر و بواعث الفخر و الاعتزاز أن أحظی بکتابه مقدمه أملاه أحد مشایخی العظام، أعنی السید المحقق البروجردی، و دبّجته براعه استاذی الکبیر الامام الخمینی ـ قدس الله سرّهما ـ
ایشان در همین مقدمه ارزشمند که خلاصه ای از تاریخ علم اصول را در آن گزارش کرده، به جامعیت آیت الله بروجردی در علوم اسلامی تصریح می کند و همین امتیاز را عامل حضور فضلاء و علماء حوزه علمیه قم در درس های ایشان می داند.
آیت الله سبحانی که از سال 1325 در حوزه علمیه قم مسقر شد، پس از تکمیل سطوح عالیه در درس آیت لله بروجردی حاضر میشده، می گوید من می دیدم که حضرت امام با دقت و توجه در درس شرکت می کند ولی خیال نمی کردم که درسها را تقریر می کند تا اینکه از ایشان شنیدم که گفت: خواستم زحمات استاد هدر نرود.
نکته قابل توجه دیگری که درباره این اثر لازم به ذکر است زمان این درس و نگارش تقریرات است. آیت الله سبحانی نوشته: تاریخ کتابت این دروس سال 1364 ق تا سال 1370ق بوده است.
باید یادآور شد که آیت الله بروجردی در شش ـ هفت سال اول اقامت و تدریس در حوزه علمیه قم هر روز دو درس فقه و ا صول داشتند؛ «لکن از بعد ماه صفر 1372 قمری که مشاغلشان بسیار .... و اطباء تجویز تدریس کردن ایشان را ندادند، مباحثه اصول را تعطیل [کردند].(آثار الحجه، ج 2، ص 13) و در گزارشی دیگر آمده:«آیت الله فقید علم اصول را تا شش سال ادامه دادند و سپس بر اثر کثرت گرفتاری و نداشتن فرصت کافی، ترک کردند. در این مدت ایشان از اول مباحث الفاظ تا قسمتی از برائت و ایام تعطیل تابستان را تعادل و تراجیح درس گفتند.»(مفاخر اسلام، ج 13، ص 336)
امام خمینی در سالهایی که آیت الله بروجردی دو درس فقه و اصول را افاضه می کردند، به همراه دیگر افاضل و اعاظم در آن درسها شرکت می کردند و مباحث درس اصول را می نوشتند که در کتابی با عنوان «المحات الاصول» به چاپ رسیده است.
این کتاب که پس از ارتحال حضرت امام و از میان نوشته هایشان گردآوری و نامگذاری شد شامل اکثر مباحث و مطالب استاد می باشد. اولاً نظم درس و بالتبع کتاب بر اساس نظم و ساختار کتاب معروف «کفایه الاصول» آخوند خراسانی استاد آیت الله بروجردی است، نظمی که تاکنون در درس های خارج و تألیفات تحقیقی دانش اصول رعایت می شود.
البته بسیاری از صفحات مربوط به بحث «وضع الحروف» تا آخر بحث «مشتق» از بین رفته، چنانکه در بحث های دیگری نیز صفحاتی از آنها یافت نشده و تنها در بعضی از مباحث از کتاب «نهایه الاصول» نواقص بحث تدارک و جایگزین شده تا فایده بحث تمام بوده باشد.
کتاب لمحات الاصول تاکنون دو ویراست داشته است؛ ویراست و انتشار اول آن در سال 1379ش بوده و ویراست دوم در سال 1392ش و در قالب «موسوعه الامام الخمینی» که در این مجموعه پنجاه جلدی جلد 7 را به خود اختصاص داده است.
در چاپ نخست کتاب لمحات الاصول، از آنجایی که حضرت امام خود اصولی برجسته و استاد بزرگ دانش اصول در حوزه علمیه قم با آثار مکتوب و تقریرات متعدد درسهایشان می باشد، در 151 مورد، در پاورقی و ذیل دیدگاه آیت الله بروجردی، نظرات متفاوت حضرت امام از آثار قلمی ایشان آورده شده تا خواننده با مطالعه آنها، مطالعه ای تطبیقی و مقایسه ای داشته و از نظرات دو فقیه اصولی بزرگ مکتب و مدرسه قم مطلع شود. اما در چاپ دوم و در مجموعه موسوعه الامام الخمینی این پاورقی ها برداشته شده و خواننده برای اطلاع از نظرات امام خمینی به آثار اصلی ایشان ارجاع داده شده است.
فهرست مطالب «لمحات الاصول» بدین صورت است که بحث های لفظی مقدماتی تا ص 25 و مسئله معنای حرفی است و پس از آن مقصد اول از مقاصد کتاب به مبحث «اوامر» اختصاص یافته که تا ص 165 کتاب میباشد. مقصد دوم بحث های مربوط به «نواهی» را در خود جای داده و تا ص 249 به آن اختصاص یافته است. بحث از «عام و خاص» در مقصد چهارم کتاب ا نجام شده و تا ص 314 از آن سخن گفته شده است. مقصد پنجم کتاب بحث های مربوط به «مطلق و مقید» را تا ص 345 شامل میشود و تا اینجا و در حجم 345 صفحه بخش مربوط به «الفاظ» و مباحث لفظیه به پایان میرسد و از ص 346 مبحث «قطع و ظن» یا «أمارات و اصول عملیه» آغاز شده و مباحثی در شش فصل به عنوان مدخل و پیشگفتار مورد بحث و بررسی استاد و تقریر شاگرد قرار گرفته است. در فصل اول به تمهیدات مباحث قطع پرداخته شده و در فصل دوم معنای حجیت قطع را بیان کرده است. فصل سوم درباره جایگزینی أماره به جای قطع موضوعی و قطع طریقی می باشد و در فصل چهارم از «تجرّی» بحث شده است. مسئله «علم اجمالی» در فصل پنجم مورد بررسی قرار گرفته است. و در نهایت و صفحات پایانی این تقریر و در قالب فصل ششم از «أمارات غیر علمیه» سخن به میان آمده و درباره آنچه در أمارات شرعیه مجعول است بحث شده و ظهور دلیل حکم ظاهری در اجزاء نیز بیان شده است.
بر اساس مباحث کتاب «نهایه الاصول» مباحث: حجیت ظواهر الفاظ، حجیت خبر واحد و اقسام خبر، حجیت اجماع، حجیت شهرت، حجیت مطلق ظن و بحث انسداد و بخشی از مباحث مربوط به برائت، در تقریر حضرت امام نیامده است که میتواند ناشی از مفقود شدن نوشته های این مباحث و یا ناشی از عدم حضور ایشان در این بخش های پایانی درس استاد بوده باشد.
رحمت و رضوان الهی نثار روح استاد و شاگرد، دو فقیه اصولی و دو مرجع بزرگ عصر.