حقیقت اسلام و وظایف مسلمانان
محمد کاظم تقوی
امام خمینی شخصیتی چند بعدی و جامع داشت. او عالمی محقق و نویسنده آثار علمی متنوع و پر تعداد در علوم اسلامی و مدرسی خوش بیان که به مدت نیم قرن استادی پرجاذبه و کم نظیر بوده و در ساحت های علمی از نعمت بیان شیوا و قلم توانا برخوردار بود.
اما ایشان علاوه بر عرصه های علمی و موشکافی ها و باریک بینی های علمی و تحقیقی، در عرصه سیاست و اجتماع و مبارزه و ظلم ستیزی نیز با قدرت قلم و توان بیان خود، هم مقاصد و هم اهداف مورد نظر را خوب بیان می کرد و هم با مخاطبان میلیونی خود ارتباط برقرار می کرد و اهداف خود را منتقل می نمود.
حضرت امام از آغاز مبارزات و در تمامی سال های مبارزه و دوران چهارده ساله تبعید و به ویژه در سالهای 56 و 57 با بیان رسا و قلم توانای خود مبارزات قاطع و کوبنده ولی خشونت پرهیز ملت مسلمان و حق طلب و آزادی خواه ایران را رهبری کرد.
سخنرانی ها و پیام های پر محتوا و راهگشایی که در سال های تبعید در عراق برای ملت ایران می فرستاد، مصاحبه های پرتعدادی که در فرانسه با خبرنگاران داشت و نیز سخنرانی های تحلیلی و روشنگر در بیان حقیقت اسلام و معرفی ابعاد وجودی انسان و نشان دادن مسیر نیل به هدف، همان توانایی ممتاز این رهبر بزرگ و منجی ملت ایران از دیو استبداد و اهریمن استعمار بوده است.
حضرت امام پس از بازگشت به ایران و روزهای قبل از پیروزی و هفته ها و ماههای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی با اقشار و طبقات مختلف ملت ایران دیدار داشته و با زنان و مردان و اقلیت های دینی و مذهبی و قومی، با صداقت و شفافیت سخن می گفت و مشکلات را متذکر و اهداف را یادآور می شد.
یکی از شخصیت های مسلمان خارجی که در روزهای اول پس از پیروزی با ایشان دیدار داشت ابو الاعلی مودودی از متفکران مسلمان پاکستان و مؤسس جماعت اسلامی آن کشور بوده است. این دیدار در یازدهم اسفند سال 1357 در قم انجام گرفته است.
امام خمینی در این دیدار از چند مطلب سخن به میان آورد و غیر مستقیم نظرات خود را به مخاطب منتقل کرد:
یک) دغدغه نخست حضرت امام در دیدار با این شخصیت متفکر مسلمان این بود که استعمارگران با سو استفاده از وضعیت مسلمانان برای اینکه اهداف خود را در جوامع اسلامی پیش ببرند به تحریف اسلام و معرفی غلط آن دامن زدند و همین موج معرفی انحرافی اسلام، موجب انحراف در مسلمانان به ویژه جوانان و نسل نو گردید و در چنین فضای غبار آلود و ناسالمی به ایجاد اختلاف و دشمنی در میان جوامع و کشورهای اسلامی منجر شد و بدین صورت توان مسلمانان از میان رفت و استعمارگران به اهداف خود رسیدند.
«اسلام را ایادی اجانب بد جلوه دادند در دنیا، آنهایی که می خواستند منافع مسلمین را ببرند کوشش کردند که اسلام را از قدرتش خلع کنند... ادیان را افیون می دانند و تبلیغات آنها به قدری بوده است که حتی در میان خود مسلمین جوان هایی که غافل بودند از حقایق و اسلام را نشناخته بودند آنها هم گاهی گول خوردند... از طرف دیگر کوشش کردند به اینکه بین مسلمین، دولت های اسلامی، ملت های مسلم به واسطه اختلاف نژادهایی که هست اختلاف منطقه ای که هست اختلاف بیندازند... این اختلاف تحقق پیدا کرد و این اختلافات موجب این شد که آنها از ممالک اسلامی به طور وافر بهره برداری بکنند و مسلمین نتوانند در مقابل آنها عرض اندام کنند». (صحیفه امام ج 6 ص 294)
دو) پیرو این آسیب و انحراف ؛ ایشان در ادامه راه برون رفت از آن را نشان می دهد و آن اینکه اسلام را به همان نحو که هست و بدون پیرایه و اضافه و خرافه و بدون اعمال سلیقه و کم کردن از تعالیم و ابعاد آن باید معرفی کرد که اگر اسلام ناب به درستی معرفی شود دوستداران آن فراوان خواهند بود.
«بر مسلمین است که اسلام را به آن طور که هست بر جوامع بشری عرضه کنند اسلام اگر آن طور که هست عرضه بشود همه مشتری او هستند». (همان)
امام خمینی در این فراز از سخنان خود یکی از رهبران اسلامی پاکستان را به چیزی توجه می دهد که خود در صدر عمل کننده های به آن بوده اند. ایشان وقتی وارونه معرفی کردن اسلام از سر عداوت یا جهالت را دیدند در قدم اول مجاهدت خود را متوجه معرفی همه ابعاد اسلام کرده در این راه از دانش گسترده خود بهره برد و بر اساس دلیل و برهان و مستندات دقیق از کتاب و سنت و عقل، قامت جامع اسلام را معرفی کرد و با همین منطق ملت ایران از همه اقشار و طبقات را جذب اسلام کرد و آن «رستاخیز ناگهانی» را برپا کرد.
همینجا باید به خود متذکر شویم که این اسلام با قرائت و تفسیر امام خمینی و سخنگویان و همراهان فکری او بود که این اتفاق را رقم زد. از دل اسلام امام خمینی هم مبارزه با ظلم و تجاوز استبداد و استعمار بیرون آمد و هم بر پایی نظام جمهوری اسلامی. اسلام امام خمینی اسلام عقلانیت و وحدت و انسانیت است اسلام فطرت الهی و اسلام سازگار با دستاوردهای عقل و علم در قالب تمدن و مظاهر آن. اسلامی که در گذشته نمی ماند و با حفظ اصالت های خود ازتحول در زمان و مکان غافل نیست و همواره از چشمه جوشان کتاب و سنت ثمرات راهگشا و زندگی آفرین و سعادت بخش برداشت می کند و به همان اندازه با تحجر و جمود مخالف است که با انحراف و التقاط مخالف است. باید بدانیم که اگر از اسلامی که امام خمینی با آن ظلم را بر انداخت و بر اساس حق تعیین سرنوشت ملت، نظام مردم سالار اسلامی را تاسیس کرد فاصله گرفته شود با تغییر سرشت سرنوشت نیز تغییر خواهدکرد.
سه) مطلب مهم دیگری که رهبر انقلاب اسلامی و موسس نظام جمهوری اسلامی در دیدار با مودودی بیان کرد یادآوری نعمت بزرگ وحدت و پرهیز از دسته دسته شدن است. در نگاه حضرت امام جامعه اسلامی باید آهنگ واحد و جهت واحد داشته باشد و با هویت الهی شناخته شود. این مطلب مهم همان است که رسول اکرم(ص) در مرحله جامعه سازی بر اساس آیه شریفه «انما المومنون اخوه» توانست در پرتو ایمان، قبائل و گروههای متفرق و در حال جنگ و جدال را متحد القلب بگرداند همان حقیقتی که در قرآن با تعبیر «فألّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناٌ» از آن یاد شده است. یعنی خداوند خواسته که مومنان برادر باشند و بهترین و نزدیک ترین روابط انسانی و عاطفی را داشته باشند اما تحقق آن در پرتو رهبری و مدیریت نبوی اتفاق افتاد. در مقابل راه و روش طواغیتی چون فرعون، دسته دسته کردن مردم جامعه بود. تا آسان تر بتواند بر گروه های متشتت حکم براند و آنها را به بردگی بگیرد. «وجعل اهلها شیعا».
«همه ما تحت یک حزب و آن هم حزب الله است باشیم». (همان)
امام خمینی که ذهن و ضمیر او با تعالیم قرآن و سنت نبوی شکل گرفته بود افکار و اندیشه ای را مطرح می کند که همان تعالیم زلال قرآن و سنت است که در درجه اول باید آن را از آلودگی با هر ناخالصی و زشتی دور داشت و در درجه بعد تمام کوشش متوجه عملی نمودن آن تعالیم بوده باشد.