مرجعی ملجأ
مهدی حاضری
سحرگاه امروز مطلع شدیم حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی به ملکوت اعلی پیوست، رحمت و رضوان خداوند بر این مرد بزرگ باد. تا آنجا که من این بزرگوار را شناخته ام انصافا با مسماترین اسم را برایش انتخاب کردهاند. هم مظهر لطف خدا بود و هم قلبی صاف و زلال داشت. گرچه کمتر توفیق مصاحبت و درک محضر این بزرگور نصیب و روزی من شده بود ولی همواره از اسفند سال 1358 که از سوی حضرت امام به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان انتخاب شدند، یعنی ابتدای زمانی که ایشان را شناخته ام، جز اخلاص و عمل بر طبق وظیفه شرعی از ایشان ندیده و همیشه برایشان احترام قائل بوده ام.
ثبات قدم و ایستادگی بر مواضع از ویژگی های این بزرگوار بوده و در طول این سال های پرتلاطم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و خصوصا دو دهه اخیر، ملجأ و پناه بسیاری از بی پناهان بود. فراموش نمی کنم خرداد سال 1389 هنگام برگزاری مراسم بزرگداشت سالگرد ارتحال حضرت امام، جمعی ناگاه و فریب خورده به پشتوانه و همراهی برخی از مقامات ارشد سیاسی حاکم بر کشور و جمعی از نیروهای امنیتی، در حرم حضرت امام و در مقابل چشمان رهبر معظم انقلاب به یادگار حضرت امام جناب آیه الله حاج سید حسن خمینی جسارت کرده و اجازه ندادند ایشان سخنرانی خود را انجام دهد.این حرکت به قدری وقیحانه و زشت بود که مقام معظم رهبری را واداشت بلافاصله در همان جایگاه و در محضر همان افراد به دلجویی از یادگار حضرت امام پرداخته و ایشان را مورد لطف و محبت خود قرار دهند.
بعد از این واقعه، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی نیز علیرغم کبر سن، در منزل حاج سید حسن آقا حضور یافته و از ایشان دلجویی کردند که این دیدار با حضور حجج اسلام والمسلمین سیدیاسر و سیدعلی خمینی به انجام رسید. متعاقب آن مسئولان دفتر نمایندگی قم موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، سلسله ملاقات هایی با مراجع عظام تقلید و علمای اعلام قم داشتند که ظاهرا اولین آن با مرحوم آیه الله العظمی صافی بود. این دیدار که در فضایی بسیار صمیمی و دوستانه در اتاقی کوچک در محل دفتر ایشان برگزار شد. به قدری به دلم نشست که حلاوت آن دیدار هنوز از خاطرم محو نشده است. ایشان در حالی که بیش از نود سال سن داشته با لباس و چهره ای آراسته و خندان، ما را به حضور پذیرفته و پس از گوش دادن به سخنان جناب حجت الاسلام و المسلمین سیدحبیب الله موسوی، رئیس وقت موسسه قم، سخنان شیوایی با حافظه بسیار قوی، از دوران کودکی خود و آشنایی و رفاقت پدرشان با حضرت امام بیان داشته و اشعاری از پدرشان را قرائت کردند.
نکته جالب توجه برای اینجانب، فعالیت، سرحالی، سرزندگی و کنترل بالای ایشان بر عملکرد اعضای دفتر خود در آن سن و سال بود. در آن لحظاتی که در محضر ایشان نشسته بودیم، آن مرحوم با کسب اجازه از جمع حاضر، متن نوشته تایپ شده خود را که باید منتشر می شد، گرفته و خیلی سریع و با دقت تمام، کلمه به کلمه خوانده و غلط گیری کرده و تحویل آورنده دادند.
آن مرحوم در کنار رسیدگی به امور مرجعیت، نویسنده ای پرکار و بروز بوده و تا این اواخر به صورت مرتب در روزنامه های کثیر الانتشار مقاله نوشته به گونه ای که برخی ایشان را عضو هیئت تحریریه روزنامه برمیشمردند. بروز بودن و استقلال رأی از شاخصه های آن مرحوم بود که موضع گیری صریح و شاخص اخیر ایشان در خصوص مواضع نابخردانه برخی از مسئولان سیاسی کشور در برهم زدن روابط سیاسی کشور با سایر دولت ها که منجر به بروز مشکلات عدیدهای برای مردم شده است از بارزترین این مواضع بود، امری که از سوی برخی از جاهلان و ناآگاهان به اصطلاح سوپر انقلابی قابل تحمل نبود و منجر به جسارت و اهانت به ایشان گردید.
از خداوند متعال برای این انسان خدوم و مخلص بالاترین اجر و پاداش و همنشینی با انبیاء و اولیاء را مسئلت داریم.