امروز با امام: بیست وسوم دی

ـ پیام به ملت ایران درباره توطئه حمله به نیروهای مسلح به نام ملت (1357)
ـ مصاحبه با روزنامه «تمپو» درباره ویژگیهای جمهوری اسلامی (1357)
ـ گفتگو با خورشید احمد؛ مسائل ایران و مواضع پاکستان (1357)
ـ پیام به شورای انقلاب؛ تکذیب شایعه درخواست کمک نظامی از شوروی (1358)
ـ نامه به مدرسان حوزه علمیه؛ عدم امکان رئیس جمهوری آقای جلال الدین فارسی (1358)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان؛ هدایت و نجات انسانها، هدف انبیا (1360)
ـ حکم به رئیس دیوان عالی کشور؛ چگونگی مصرف اموال مجهول المالک (1365)
ـ بیانات خطاب به آقای صافی دبیر شورای نگهبان؛ حمایت از شورای نگهبان (1366)
ـ حکم به آقایان نیّری و رئیسی؛ رسیدگی به مشکلات قضایی سیرجان و دورود (1367)

کد : 4630 | تاریخ : 23 دی 1400

امروز با امام: بیست‌وسوم دی

 

 

ـ پیام به ملت ایران درباره توطئه حمله به نیروهای مسلح به نام ملت (1357)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

برادران و دوستان من! ملت عزیز ایران! در همین ساعت از شخص مطلعی خبری موثق دریافت نمودم که لازم است شما را مطلع کنم. توطئه‏ای از خارج کشور و به دست نفع‏جویان در دست اجراست که باید ملت ایران با کمال هوشیاری و شجاعت آن را خنثی کنند. می‏خواهند به مجرد رفتن شاه دسته‏هایی از مزدوران و اشرار را وادار کنند که به اسم ملت مسلمان حمله به ارتش و سربازها و شهربانیها و دیگر مؤسسات دولتی و نظامی کنند و با تبلیغاتی که برای نیروهای نظامی و انتظامی کرده‏اند، به عنوان دفاع، آنان را به قتل عام مردم بی‏دفاع وادار نمایند. بدخواهان که می‏خواهند برای چپاول بیشتر مال ملت شاه خائن را حفظ و یا برگردانند، از یک سو در بین سربازان و نظامیان و سایر قوای انتظامی دست به اشاعه دروغ می‏زنند که ملت می‏خواهد همه شما را از بین ببرد؛ و از سوی دیگر اشرار و اجیرانی را به اسم ملتْ وادار به هجوم به دستگاههای نظامی و انتظامی می‏کنند تا ملت را در مقابل نیروی ارتش و انتظامی قرار داده و نتیجه مطلوب خود را بگیرند.

من به ملت شریف و جمیع جناحهای قوای نظامی و انتظامی، به حکم تکلیف الهی و ملی، هشدار می‏دهم که: با بیداری و شجاعت اخلاقی، یکی دیگر از آخرین توطئه‏ها را خنثی کنید. مردم موظفند به نیروهای انتظامی و ارتش با برادری و مهربانی رفتار کنند و اگر اشراری قصد حمله به آنان را داشتند از برادران خود دفاع کنند.

ارتش و سایر نیروهای انتظامی موظفند که با ملت به طور برادری رفتار کنند، و اگر اشرار به آنان حمله کردند بدانند که این ملت نیست بلکه این عمل عمال اجانب و نفع طلبان است که می‏خواهند فساد کنند.

برادران عزیز و شجاع من بدانند که با رفتن شاه پیروزی نهایی حاصل نشده است. متانت را از دست ندهند و با هوشیاری به مسائل روز و توطئه‏ها بنگرند. از خداوند تعالی پیروزی ملت مسلمان و انهدام اساس ستمکاری را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 434 ـ 435)

ـ مصاحبه با روزنامه «تمپو» درباره ویژگیهای جمهوری اسلامی (1357)

سؤال: [اندونزی بزرگترین کشور مسلمان است. جمعیت آن 135 میلیون است که هشتاد درصد آن مسلمان هستند. به همین جهت جمهوری اسلامی‏ای که شما در ایران در نظر دارید، برای اندونزی مورد توجه است. شکل این جمهوری چطور خواهد بود؟ جای کسانی که مسلمان نیستند یا به خدا اعتقاد ندارند در این جمهوری کجاست؟]

جواب: آنچه مهم است ضوابطی است که در این حکومت باید حاکم باشد که مهمترین آنها عبارت است از اینکه اولًا متکی به آرای ملت باشد، به گونه‏ای که تمامی آحاد ملت در انتخاب فرد و یا افرادی که باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند شرکت داشته باشند؛ و دیگر اینکه در مورد این افراد نیز خط مشی سیاسی و اقتصادی و سایر شئون اجتماعی و کلیه قواعد و موازین اسلامی مراعات شود. در این حکومت به طور قطع باید زمامداران امور دائماً با نمایندگان ملت در تصمیم‏گیریها مشورت کنند و اگر نمایندگان موافقت نکنند نمی‏توانند به تنهایی تصمیم گیرنده باشند. افرادی که به عنوان نمایندگان یا مسئولین دولت در جمهوری اسلامی انتخاب می‏شوند شرایطی دارند که با رعایت آن شرایط، حقیقتاً نمایندگان واقعی مردم انتخاب می‏شوند نه نمایندگان طبقه خاصی که به ضرر اکثریت ملت عمل کنند. خطوط اصلی در قانون اساسی این حکومت را اصول مسلّم اسلام که در قرآن و سنت بیان شده تشکیل می‏دهد.

[مبانی اقتصادی شما در رژیم اسلامی چیست؟ برای مثال در بخش بانکی آیا ربح از بین خواهد رفت؟ حق مالکیت را در رابطه با اصلاحات ارضی چطور می‏بینید؟]

- ربا در اسلام حرام است و به هیچ شکل در اقتصاد اسلامی وارد نباید بشود. و مالکیت در اسلام پذیرفته شده است و لکن اسلام در چیزهایی که حق مالکیت به آنها تعلق می‏گیرد و نیز در شیوه و شرایط پیدا شدن این حق دستوراتی داده است که نظام اقتصادی اسلام را و نیز روابط اقتصادی در جامعه اسلامی را از روابط و نظام اقتصادی سرمایه داری امروز دنیا جدا می‏کند. و اگر این حدود و شرایط مراعات شود جامعه نه مشکلات و نابرابریهای دنیای سرمایه داری امروز را پیدا می‏کند و نه دولت اسلامی به بهانه‏های مختلف هر گونه آزادی را از انسانها سلب می‏کند. در اینجا باید نظام اقتصادی اسلام را در مجموعه قوانین و مقررات اسلامی در کلیه زمینه‏ها و شئون فردی و اجتماعی ملاحظه کرد. این مسلّم است که از نظر اسلامی حل تمامی مشکلات و پیچیدگیها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شکل خاص حل نمی‏شود و نخواهد شد بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامی باید حل کرد، و از معنویت نباید غافل بود که کلید دردهاست. ما معتقدیم تنها مکتبی که می‏تواند جامعه را هدایت کند و پیش ببرد اسلام است. و دنیا اگر بخواهد از زیر بار هزاران مشکلی که امروز با آن دست به گریبان است نجات پیدا کند و انسانی زندگی کند و انسان گونه، باید به اسلام روی بیاورد.

[آیا حقیقت دارد که در مفهوم دولت، بین شما و آیت اللَّه شریعتمداری اختلاف هست؟ به چه بخشی این اختلاف مربوط می‏شود؟ آیا لازم است که احتمالًا یک شورای علما متشکل از آیت اللَّه‏ها تشکیل شود و دولت به همان شکل قدیمی خود باقی بماند؟]

- بیش از یک سال است که ملت ایران مکرراً خواسته‏های خود را، حتی در برابر آتش مسلسل و توپ و تانک، بیان کرده است. در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اکثریتی که در تاریخ رأی‏گیریهای دنیا کم نظیر است، خواستار سرنگونی سلسله پهلوی و از بین رفتن رژیم سلطنتی و استقرار جمهوری اسلامی شده است؛ بنا بر این در این خواستها هر که تردید کند خود را از ملت جدا کرده است. و بدیهی است که اگر شورایی از علما و دانشمندان اسلامی که آشنایی کامل به موازین و قواعد اسلامی دارند بر دولت جمهوری اسلامی نظارت نکنند، معیارهای اسلام ممکن است- و لو به علت عدم توجه و آگاهی به آنها- رعایت نشود.

[قوانین اسلامی‏ای که شما مایلید در ایران اجرا کنید، شبیه عربستان سعودی و لیبی خواهند بود؟]

- آنچه را که ما به نام جمهوری اسلامی خواستار آن هستیم فعلًا در هیچ جای جهان نظیرش را نمی‏بینیم.

[با کدام یک از جناحهای مخالفین، خود را نزدیکتر می‏دانید؟]

- شعارها و خواسته‏های نهضت اسلامی ایران آن چنان مورد قبول اکثریت قاطع ملت است که هیچ جناحی، که بجز این خواسته‏ها چیزی مخالف آنها بگوید، در میان ملت جایی ندارد. نهضت ملت ایران حدود و چهارچوبهای حزبی را درهم شکسته است و به صورت یک حزب درآمده است و آن، حزبِ ملت مسلمان ایران یعنی حزب اسلام و «حزب اللَّه» است. در مبارزات ایران کسی جرأت نمی‏کند از ملت دور باشد. من هم یکی از افراد ملت هستم.

[ماده پنج قرارداد ایران و روس به دولت روسیه حق می‏دهد که در صورت تهدید به سرزمین روسیه آنها می‏توانند ارتش خود را به ایران روانه کنند. نظر شما چیست؟ به خاطر این نااطمینانی آیا شاه می‏تواند از این امر به عنوان یک بهانه استفاده کرده و مخالفان را تحت این عنوان که دستاویز روسها قرار گرفته‏اند از بین ببرد؟ نظر شما درباره این ماده در رابطه با استقلال ایران چیست؟]

- جمهوری اسلامی در کلیه قراردادها از اساس تجدید نظر می‏کند؛ زیرا قراردادهای گذشته با حکومتی بوده است که متکی به آرای ملت نبوده و در این قراردادها خود را موظف به حفظ منافع و مصالح ملت ایران نمی‏دیده است. همین شاه بود که تا دیروز همیشه از سیاست مستقل ملی دَم می‏زد و می‏گفت ما از آن چنان قدرتی برخورداریم که هیچ دولت خارجی نمی‏تواند کمترین دخالتی در ایران بکند! و حالا امروز مدعی است که روسها در ایران نفوذ کرده‏اند؛ و حتی نوکران او احمقانه ادعا می‏کنند که صدها هزار نفر که در تبریز شعار مرگ بر شاه می‏دادند، خارجیانی هستند که به طور قاچاق از آن طرف مرز وارد شده‏اند! امروز همه ملتها فهمیده‏اند که این ملت نبوده است که حمایت از شاه می‏کرده، بلکه این ابرقدرتها بوده‏اند که برای منافع خودشان از شاه حمایت می‏کرده‏اند؛ و معنی سیاست مستقل ملی شاه این بوده است که او سیاستی مستقل و جدا از ملت ایران داشته است و دارد. ولی دیگر این بهانه‏جوییها نفعی به حال شاه نخواهد داشت و او و حامیانش خوب فهمیده‏اند که با این بهانه‏ها نمی‏تواند مخالفانش یعنی تمامی ملت ایران را سرکوب کند.

[موضع شما در برابر کارتر که از شاه حمایت می‏کند چیست؟ و عقیده شما درباره نفوذ روسها در ایران چیست؟]

- دشمن شماره یک ملت ایران کارتر و دیگر همفکران او در دولت امریکاست و الّا همه می‏دانند که شاه از آنهاست و بدون حمایت آنها چیزی نیست. ولی این وظیفه ملت امریکاست که رئیس جمهوری خود را استیضاح کنند که چرا تا این حد از یک آدمکش حمایت می‏کند و حیثیت ملی را بر باد می‏دهد و آتش خشم ایرانی را نسبت به آنها شعله‏ور می‏کند. و اما روسها؛ وضع ایران اجازه نفوذ به هیچ کس و هیچ قدرتی را نمی‏دهد، ان شاء اللَّه.

[بنا به نوشته روزنامه لوموند به تاریخ 3 و 4 دسامبر 78، مقامات ایرانی اظهار کرده‏اند که آیت اللَّه خمینی امسال 25 میلیون دلار دریافت کرده است. این پولها صرف تعمیر مساجد و امامزاده‏ها و مدارس و یتیم خانه‏ها و مؤسسات می‏شود. آیا حقیقت دارد؟ اگر حقیقت دارد، آیا مسخره نیست که در واقع این دولت ایران است که با کمک مالی خود به شما باعث پیدایش شورش در ایران می‏شود. در غیر این صورت طی شانزده سال تبعیدتان امکانات دیگری برای ادامه فعالیتهایتان داشته‏اید؟]

- این مطالب از اساس دروغ است و اساساً جعل، افترا، تحریف و قلب حقایق در منطق شاه و دارودسته‏اش از مهمترین پایه‏های سیاستشان است.

[حقیقت قضیه با عراق چه بود که شما آنجا را ترک کردید؟ چرا شما فرانسه را انتخاب نمودید؟ و موضع شما در مقابل رئیس جمهوری فرانسه، بعد از تذکر 21 نوامبر مبتنی بر اینکه فرانسه نمی‏تواند سرزمینی باشد که از آنجا بتوان مردم را به خشونت دعوت کرد، چیست؟ و اگر دولت فرانسه به شما اجازه اقامت ندهد مقصد بعدی شما کجاست؟]

- دولت عراق زیر فشار شاه فعالیتهای مرا در جهت خدمت به اسلام و مسلمین نمی‏توانست تحمل کند و لذا ناچار به ترک آن کشور شدم و عازم کویت شدم و با اینکه ویزای کویتی داشتم مانع از ورود به خاک کویت شدند. ناچار به فرانسه آمدم تا در اینجا تصمیم به اقامت در یک کشور اسلامی را بگیریم. و هر گاه در مدت اقامت موقتی خودم در فرانسه احساس محدودیت در انجام وظایفم بکنم، خاک فرانسه را ترک خواهم کرد و مهم نیست که کجا باشم؛ زمین خدا وسیع است.

[نتیجه ملاقات شما با پادشاه اردن چه بوده است؟]

- چنین ملاقاتی انجام نشده است.

[اگر شاه استعفا دهد و شما به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شوید، آیا این وظیفه را قبول خواهید نمود؟ آیا ممکن است جنگی بین گروههای نسبتاً مهم مثل طرفداران شریعتمداری، سنجابی یا ارتش به دلیل اختلاف اهداف و جاه طلبی درگیرد؟]

- من شخصاً چنین مقامی را نمی‏پذیرم و من به هوشیاری و نیز یکپارچگی ملت آن چنان امیدوارم که به خواست خدای تعالی هیچ گونه جنگ داخلی به وجود نخواهد آمد.

[رابطه شما با آیت اللَّه منتظری چگونه است؟ آیا وی به عنوان یکی از مخالفین رژیم برای پیوستن به شما به فرانسه خواهد آمد؟]

- من ایشان را سالیان درازی است که می‏شناسم. ایشان امروز از علمای بزرگ ایران و مورد احترام مردم مسلمان است.

[فعالیتهای شما در تبعید نشان داده است که شما بیشتر یک رهبر سیاسی هستید تا یک رهبر مذهبی‏]

- این حرفها که دین از سیاست جداست و امثال این حرفها در منطق اسلام نیست. فعالیت سیاسی یکی از وظایف مذهبی مسلمانان است.

[بهترین آرزویتان برای ایران چیست؟]

- بزرگترین آرزوی من این است که مردم ایران از چنگال ظلم نجات پیدا کنند و صاحب کشوری باشند آزاد و مستقل. دارای نظامی اسلامی که در آن حقوق انسانها آن چنان که اسلام دستور داده است رعایت شود و در راه پیشرفت و ترقی و سعادت انسانی سرمشق برای همه ملتها باشند.

[بهترین خاطرات شما در مدت زندگی در تبعید چه بوده است؟]

- [امام در جواب این سؤال سکوت کردند] (صحیفه امام، ج‏5، ص: 436 ـ 440)

ـ گفتگو با خورشید احمد؛ مسائل ایران و مواضع پاکستان (1357)[1]

[خورشید احمد:

در گذشته نزدیک، ما در پاکستان با بحرانهای بزرگی روبه بودیم از جمله تقسیم پاکستان، مسأله بوتو، جنبش 77. در پاکستان به علت چنین وضعی و به خاطر هدفهای حرکت اسلامی، نظیر ایران، ما هم درصدد کسب قدرت سیاسی برآمدیم. اما به هر جهت به دولت ضیاء الحق ملحق شدیم. درباره اوضاع ایران همیشه آن را با علاقه دنبال کرده‏ایم. در جراید خود، اخبار حرکت اسلامی ایران را منتشر ساخته‏ایم. و بارها مورد اعتراض شدید مقامات ایرانی قرار گرفته‏ایم و دولت پاکستان به همین مناسبت به کرّات ما را و جراید ما را تحت فشار قرار داده است.

شرکت ما در دولت به قصد اعمال نفوذ می‏باشد. در مورد سفر ضیاء الحق به ایران ما نفوذمان را به کار بردیم. تعهد اصلی ما درباره مردم و درباره اسلام بوده است. تقویت هر جنبشی و حرکتی برای ملت و اسلام خواهد بود. چیزی که مورد توافق اسلام و مردم نباشد، تصویب نخواهیم کرد.

جماعت اسلامی پاکستان در کنار مردم ایران که اسلام را می‏خواهند قرار دارد. رابطه دولت پاکستان با ایران وضع بسیار بدی دارد. اشخاصی که وابسته به هیأت حاکمه هستند هر تغییری که مشاهده کنند، نگران می‏شوند. پشتیبانی ما از حرکت اسلامی ایران در سطح افکار عمومی از طریق بیانات و سخنرانیها، مطبوعات، تظاهراتِ حمایت‏کننده دانشجویان مسلمان انجام می‏گیرد. به طور خصوصی هم هر قدر توانسته‏ایم حمایت کرده‏ایم با توجه به اوضاع پاکستان واقعاً چه انتظاری می‏توان داشت. در مواردی هم خیلی علنی و بی‏پروا از ایران حمایت کرده‏ایم. ما دفاعی از دولت پاکستان نمی‏کنیم. اما هر قدر توانسته‏ایم از انقلاب ایران حمایت کرده‏ایم. اما شما باید وضعیت دولت پاکستان و همچنین ادارات و وزارت امور خارجه آن را که از یک سنن خاصی تبعیت می‏کنند در نظر بگیرید. مسأله سوم اینکه به طور خصوصی ما سعی کرده‏ایم تا از جانب پاکستان، به طور رسمی و یا غیر رسمی، اقداماتی برای فهم بهتر جریان اسلامی و هم تفاهم بیشتر بین دولت پاکستان و جنبش اسلامی بشود]

امام: همیشه ملتها، منهای دولتها- اگر تحت تأثیر دولتها نباشند- گرایشات صحیح دارند. ملتهای اسلامی، اگر دولتهایشان نبود، گرایش به اسلام داشتند و دارند و آنچه منحرف می‏کند ملتها را، حکومتها هستند. وقتی حکومت یک محیطی صحیح نباشد، کم کم محیط را تا یک حدودی به صورت خود در می‏آورد. اگر حکومتها عادل باشند، کم کم مردم را به صورت خودشان در می‏آورند. و ما می‏دانیم که ملت پاکستان با مقاصد ایران که انسانی و اسلامی است موافقند. و آنچه که مورد تأسف است، این است که رئیس جمهور آنجا پشتیبانی از یک جانی که تمام حیثیت اسلامی و ایرانیِ ملت را برده است، کرده است.

من می‏دانم کسانی که انسان هستند و حقیقتاً مسْلم هستند، خوشوقت نیستند. کسانی که قهراً فعالیت اسلامی دارند مثل «مودودی»[2] راضی نیستند از این پشتیبانیهای دولت شما از شاه، در صورتی که شاه در دنیا بی‏آبروست، و مورد تنفر مردم است. و ما آنچه که از ملت می‏خواهیم در مجامع عمومی، بعد از دعای به ایران که تحت فشار است، [این است که‏] از نظام شاه و جنایاتی که نموده و می‏کند پرده بردارند. مطبوعات اروپایی پر است از این مسائل ایران در حالی که کمی از اخبارش در آنجا [پاکستان‏] است. در مطبوعات ایران با وجود کنترل دولت بعضی امور پاکستان را ذکر می‏کنند.

مسائل ایران را، از ایران دریافت کنید که چه ظلمی به ما می‏شود و چه گذشته است. پنجاه سال است که ملت ما زیر فشار این پدر و پسر[3] جان می‏کَنند. و دولتهای قوی پشتیبانی می‏کنند و کرده‏اند. از جمیع جوانب فشار وارد آمده است. نه مطبوعاتِ آزاد داریم، نه مجلس ملی، نه یک دولت که پشتیبان ملت باشد در این پنجاه سال، مگر بسیار نادر. اینها کوشش کرده‏اند، شاه کرده است، که ملتها را عقب نگه دارد. نیروی انسانی ما را به هدر بدهد. کوشش دارد قدرتهای بزرگ را بر ما مسلط کند، مخازن ما را به اجانب بدهد. به دشمنان اسلام، مثل اسرائیل، که بر ضد اسلام و مسلمین قیام کرده است، نفت می‏دهد. کوشش کرده است که حیثیت ملی ما را به باد بدهد، کوشش کرده است که احکام اسلام را یکی بعد از دیگری زیر پا بگذارد. اگر فرصت پیدا کند- که نخواهد کرد- به اسلام لطمه‏ای خواهد زد که به اسم بماند! تاریخ ارجمند اسلام را به [تاریخ‏] زرتشتیها تغییر داد و فشار ملت موجب شد که دست بردارد.

مصیبتهای ایران یکی- دوتا نیست که ذکر شوند، تاریخ آنها را مورخین ضبط می‏کنند، نسلهای بعدی متوجه مصیبتهای ما می‏شوند. لکن امروز ملت ایران بیدار شده است و یکسره در تمام شهرها و قرا و قصبات دست به تظاهرات زده است، یکدل و یکجهت سلطنت پهلوی و شاهنشاهی را سلب و محکوم کرده است، و حکومت عدل اسلامی را می‏خواهد. و ما هم به دنبال ملت این مقاصد را داریم و داشته‏ایم و از شما هم می‏خواهیم به ما کمک کنید. کمکهای تبلیغاتی و تظاهراتی که آنجا امکان دارد. در مساجد آنجا ذکر مصیبتهای ایران بشود، در محافل ذکر جرایم دولت ایران بشود، آن قدر کشتار شده است که نمی‏توانیم مطلع شویم تعداد را، که منعکس کنیم. قبرستانها آباد و خانه‏هایمان خراب شده.

از خداوند خواستاریم به این ملت و همه ملتهای اسلامی رحمت کند. و همه ما را از ستم و ظلم و استعمار خارج کند.

[خورشید احمد: ما پاکستانی‏ها با شما هستیم. حاضر به مبارزه شانه به شانه در کنار شما هستیم. در بسیج و ساختن افکار عمومی و حرکت سیاسی اطمینان می‏دهم که دولت را تحت حد اکثر فشار لازم قرار بدهیم که پشتیبانی گذشته، از رژیم شاه دیگر نشود.

آیا به طور خاص کار دیگری می‏توان کرد که پیشنهاد گردد و ما عمل نماییم، به منظور بسط عملیات بیشتر؟ در طی دو ماه گذشته، هیأت حاکمه اکثراً انقلاب ایران را تقویت می‏کند و به هیچ وجه احساسی نسبت به شاه ندارد. «ضیاء» خودش آدم بدی نیست، تحت تأثیر قرار گرفته است. اگر ما خوب عمل کنیم اشکالی در دولت نخواهیم داشت‏]

امام: بعد از اظهار تشکر، وظیفه مسلمین معاونت با هم است؛ وظیفه الهی است. رسالت است که با هم، هم صدا باشیم و اگر مسلمین با هم بودند ممکن نبود اجانب مسلط شوند. تماماً از تفرقه مسلمین است.

خداوند مسلمین را بیدار کند تا به وظایف اسلامی عمل کنند تا وحدت حفظ شود، تا در مقابل اجانب ایستادگی و قیام کنند و دست آنها از منابع و ثروت و ذخایر قطع شود. خداوند توفیق بدهد.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 441 ـ 444)

ـ پیام به شورای انقلاب؛ تکذیب شایعه درخواست کمک نظامی از شوروی (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

چند روز قبل ورقه‏ای در تبریز منتشر شده بود که در آن آمده بود، خمینی تقاضای کمک نظامی از شوروی نموده. من تصور کردم این یک دروغ فاحشی است که یک نفر غرضمند نوشته و منتشر نموده و قابل توجه نیست؛ لکن امشب در رادیو- تلویزیون به وسیله خبرگزاری پارس‏[4] از خبرگزاری فرانسه چنین آمده بود: «کاردار شوروی در مکزیک اعلام کرد، اتحاد شوروی آماده است به ایران کمک کند تا این کشور بتواند در برابر تحمیل امریکا علیه خود مقاومت کند. وی گفت کمک نظامی نیز از کمکهای شوروی به ایران خواهد بود. کاردار شوروی در مکزیک تصریح کرد، این کمکها در صورتی در اختیار ایران قرار خواهد گرفت که دولت ایران و خمینی خواستار آن شوند»

و بعد بعضی مطالب نامربوط گفته بود. شورای انقلاب جمهوری اسلامی و وزارت خارجه موظف هستند که به سفارت شوروی ابلاغ کنند که کاردار شوروی در مکزیک را تقبیح نمایند؛ و از تکرار این نوع مطالب توهین‏آمیز جلوگیری کنند. این جانب و دولت ایران اجازه نمی‏دهیم که دولت شوروی و دولتهای دیگر، دست به این مطالب بی‏اساس که توهین به مقدسات ما و به ملت شریف ایران است بزنند. باید امریکای جنایتکار و شوروی بدانند که ما با تمام قدرت در مقابل تجاوز هر دولتی به کشور ما ایستاده و از میهن عزیز و اسلام بزرگ تا سر حد جان دفاع می‏کنیم. تکرار این مطالب موجب می‏شود که ملت غیور ما دست به کاری بزنند که موجب تأسف شود؛ و ممکن است در روابط دولتین تجدید نظر شود.

روح اللَّه الموسوی الخمینی‏

[امام خمینی به محض اطلاع از شایعه درخواست کمک نظامی از اتحاد جماهیر شوروی، اطلاعیه‏ای در تاریخ 20/ 10/ 58 صادر می‏کنند؛ ولی به دلایلی که در پیام فوق بدان اشاره شده است از انتشار آن منصرف می‏شوند. متن اطلاعیه تحریر شده از سوی امام خمینی چنین بود:].

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

به اطلاع ملت شریف ایران می‏رساند:

نوشته سراپا دروغی در تاریخ 12 شهر صفر 1400 به اسم «دفتر خمینی» خطاب به سفارت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در تهران پخش شده است مبنی بر کمک خواستن از دولت شوروی در همکاری نظامی موقت. دفتر خمینی این مطلب را تکذیب می‏کند؛ و دخالت شوروی را در افغانستان محکوم؛ و جسارتِ نسبتِ چنین امر دروغ فاحش را به دفتر خمینی دوباره محکوم می‏کند. دولت ایران با قدرت اسلامی و همت والای ملت، مقابل تمام قدرتها ایستاده و از کیان خود دفاع می‏کند، و اجازه نمی‏دهد دولتی در کشور اسلامی دخالت کند. دشمنان کشور و اسلامند که چنین دروغ فاحش را نسبت می‏دهند. باید ملت ایران این ریشه‏های فاسد شایعه افکن را با همت والای خود از بُن برکَند. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین. 20 دی ماه 58/ 21 صفر 1400

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 113 ـ 114)

ـ نامه به مدرسان حوزه علمیه؛ عدم امکان رئیس جمهوری آقای جلال الدین فارسی (1358)

«بسمه تعالی‏

جناب آقای جلال الدین فارسی با آنکه شخص شایسته‏ای است، لکن ایرانی الاصل نیستند. آقایان مدرسین قم این مطلب را اعلام کنند، ایشان نمی‏توانند رئیس جمهور شوند. خود ایشان هم بنا شد انصراف خود را اعلام کنند.[5] ضمناً آقایان بدانند احمد[6] به من خیانت نمی‏کند، و مورد وثوق من است. اگر مطلبی از من نقل کرد، خلاف نمی‏گوید. و السلام علیکم.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 115)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان؛ هدایت و نجات انسانها، هدف انبیا (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

متقابلًا تبریک این عید سعیدی که ولادت دو شخصیت بزرگ اسلامی است به همه آقایان و به ملت ایران و دولت ایران و همه مسلمین جهان عرض می‏کنم و این روز، روز مبارکی است و برای ما مبارک آن وقتی است که خودمان بتوانیم خودمان را بسازیم و دنبال آن کشور را. هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است. چنانچه خود انسان تربیت نشود نمی‏تواند دیگران را تربیت کند. و شما دیدید که در این طول سلطنتها از اول تا حالا و این سلطنتهای اخیری که بسیاریتان همه‏اش را درک کردید و بعضی از شما بعضی‏اش را که چون کارها دست اشخاصی بود که تربیت اسلامی نداشتند و خودشان درست نشده بودند، برای خاطر همین نقیصه بزرگ، کشور ما را کشاندند به آنجایی که ملاحظه می‏کنید و ملت ما را هم کشاندند به آنجایی که سالها باید طول بکشد تا اینکه ان شاء اللَّه، اصلاح بشود. از این جهت، آن چیزی که بر همه ما لازم است ابتدا کردنِ به نفس خودمان است و قانع نشدن به اینکه همان ظاهر درست باشد و از قلبمان شروع کنیم، مغزمان شروع کنیم و هر روز دنبال این باشیم که روز دوّممان بهتر از روز اوّلمان باشد. و امیدوارم که این مجاهده نفسانی برای همه ما حاصل بشود و دنبال آن، مجاهده برای ساختن یک کشور. و ما آن روز عید داریم که مستمندان ما، مستضعفان ما، به زندگی صحیح رفاهی و به تربیتهای صحیح اسلامی- انسانی برسند.

و ملاحظه می‏کنید که این امر، امری است که الآن بر دوش شما آقایان است؛ یعنی، اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازی، همه اینها الآن مسئولیتش به دوش همه ماست و خصوصاً، شما آقایانی که در رأس امور هستید و چنانچه همّت نگمارید به اینکه بی‏اغماض مسائل را در وزارتخانه‏ها و در ادارات و در هر جا که هست حل کنید و باز در بین اینها اشخاصی باشند که بخواهند نگذارند امور به مجرای اسلامی خودش، انسانی خودش جریان پیدا بکند، چه بسا که ما قدم را به واپس برداریم. ادارات را باید با تمام قدرت تصفیه کنید، نه تصفیه از هر فردی که منحرف است، آنها را تصفیه به یک معنا و تأدیب و تصفیه و تهذیب آنهایی هم که هستند لکن باز ادراک نکرده‏اند مسائل اسلامی را. و اسلام برای ما همه چیز آورده است و ما باید استفاده کنیم از آن و امروز روز استفاده است. این اسلام بود که ما را بر مشکلات تا حالا، آن هم آن مشکلات بسیار بزرگ، تا کنون غلبه داده است. ماها هیچ کدام نمی‏توانستیم این کار را بکنیم و این اسلام است که ملت ما را منسجم کرده است و الآن دارد انعکاس حقیقی به سایر جاها هم می‏اندازد.

و ما امیدواریم که ان شاء اللَّه، این پرتو اسلامی در همه کشورهای اسلامی، بلکه همه کشورهای مستضعفین، خودنمایی کند و همه ان شاء اللَّه، تربیت بشوند همان طوری که آمال اسلام و پیغمبر اسلام بوده است. پیغمبر اسلام برای اینکه مردم تربیت نمی‏شدند غصه می‏خورد به طوری که خدای تبارک و تعالی او را تسلیت می‏داد؛ در مشقّت بود، خدای تبارک و تعالی به او خطاب می‏کند که ما قرآن را نفرستادیم که تو در مشقّت باشی.[7] و برای ملتها از پدر برای اولادش، از پدر مهربان برای اولادش، بر ملتهای عالم او بیشتر غصه می‏خورد و کافرها را وقتی که می‏دید که اینها به مجرای طبیعی انسانی نمی‏آمدند، برای آنها متأسف بود و هر انسانی باید این طور باشد که متأسف باشد برای بعضی از علمای بزرگ، از قراری که شنیدم فرموده‏اند که من برای اشخاص منحرف بیشتر دعا می‏کنم؛ برای اینکه، آنها بیشتر احتیاج به دعا دارند. دلهای انسانها، انسانهای متعهد، دلهایی است که رئوف و مهربان بر همه بشر است. و همان جنگهایی که پیغمبر اکرم می‏کردند یا تحمیلی بوده و یا گاهی وقتها هم اتفاق می‏افتاده که ابتدایی بوده است، همانها هم آثار رحمت الهی بوده است؛ برای اینکه دنبال تهذیب یک ملتها، آنهایی که تهذیب بردارند باید تهذیب بشوند، آنهایی که مانع از تهذیب ملتها هستند باید از سر راه برداشته بشوند. این یک رحمتی است، صورتش را انسان خیال می‏کند که کشتار است، لکن واقعش بیرون کردن یک موانعی از سر راه انسانیت است. و در ایران هم این مسأله که می‏بینید که در همه جا برای ما هی طرح می‏شود که اینها آدم می‏کشند، آنها خیال می‏کنند که ایران آدم می‏کشد، ایران تا امروز یک دانه آدم را نکشته است، ایران یک سباعی را که حمله کردند بر همه چیز اسلام، ملت، انسانیت، آنها را اگر بتواند تهذیب می‏کند و اگر بتواند با حبس آنها را نگه می‏دارد تا تهذیب بشوند، اگر نتواند تصفیه می‏کند. این همان کاری است که همه انبیا از اول خلقت تا حالا کرده‏اند و آن اشخاصی را که دیگر قابل اصلاح نبوده‏اند، آن اشخاص را یا غرق کرده‏اند و یا از بین برده‏اند.

در هر صورت تمام انبیا از صدر عالم تا کنون، تمام انبیا یک جلوه رحمتی بوده است از خدای تبارک و تعالی‏ و چنانچه موجودیت همه ما جلوه رحمت حق تعالی‏ است.

همین طور هدایت خدای تبارک و تعالی‏ به واسطه انبیا، یک رحمت بزرگی است بر همه. رحمة للعالمین است پیغمبر، و همه انبیا رحمت بوده‏اند و این برای این است که این بشر متوجه نیست، جاهل است، نمی‏داند چه خبر است آن طرف، نمی‏داند که راه انسانیت را اگر طی نکند چه خواهد گذشت بر او. از این جهت، آنهایی که راه را می‏دانند، می‏دانند که این بشر به چه ضلالتی می‏افتد و به چه زحمتهایی دچار می‏شود از اعمال خودش، از افکار فاسد خودش. همه چیز هم از خود آدم است؛ هیچ چیزی تهیه نشده است برای ما که از سابق تهیه کرده باشند که ما را بخواهند عذاب بدهند، همه آنها چیزهایی است که ما خودمان تهیه می‏کنیم. هر عملی که ما در اینجا انجام می‏دهیم یک صورت برزخی دارد و یک صورت ملکوتی دارد و ما به او می‏رسیم؛ عمل خوب همین طور است و عمل بد هم همین طور است. بنا بر این، آنهایی که، انبیا و اولیایی که راهها را می‏دانستند، عواقب را می‏دانستند، برای بشر غصه می‏خوردند و جانفشانی می‏کردند که مردم را نجات بدهند.

یک جانفشانی است و فعالیتی است که می‏خواهد خودش برسد به نوایی، مردم را وادار می‏کند به شیطنت، جوانها را وادار می‏کند به اینکه خودشان را به کشتن بدهند تا بعد بیاید او زمام امور را به دست بگیرد؛ این یک طور است. یک طور هم این هست که همه چیزش را فدای بشر می‏کند برای تهذیب بشر؛ انبیا این طورند. انبیا یک روزشان برای خودشان صرف نشده است، یک ساعتشان توجه به خودشان نبوده، همه توجه به این بوده است که این مریضها را، اینهایی که دارند خودشان را به چاه می‏اندازند، اینهایی که دارند خودشان را به عاقبتهای بسیار بد می‏اندازند، اینها را نجات بدهند. ما هم باید آن قدری که در توانمان است- البته ما کوچکتریم از اینکه بگوییم که انبیا این می‏کردند ما می‏خواهیم بکنیم- آن قدری که در توانمان هست برای نجات ملتها، برای نجات ملت خودمان و برای نجات ملتهای دیگر از این ظلمتهایی که برایشان پیش آمده است، از این گرفتاریهایی که برایشان پیش آمده است، ما باید فعالیت بکنیم و این اشخاصی که در خلاف واقع شدند و خودشان ملتفت نیستند، خصوصاً، این جوانهای تازه‏رس، این جوانها، این دخترها، این پسرها که این بی‏انصافها، اینها را به خط اعوجاجی کشاندند، انحرافی کشاندند اینها را، ما جدّیت باید بکنیم به اینکه ان شاء اللَّه، تربیت بشوند اینها. هر کس صحبت می‏کند صحبت بکند که اینها را به راه راست برگرداند، تربیت کند. آنهایی که در حبس هستند تربیت بشوند ان شاء اللَّه و آن راهی که انبیا داشتند همین بود که تربیت و تهذیب. انبیا برای انسان آمدند، برای انسان‏سازی آمدند، هیچ کار دیگری نداشتند؛ آمدند این انسانها را که در صورت انسانند و دارند بر خلاف راه می‏روند، اینها را به راه راست، به راه مستقیم هدایت کنند.

و من امیدوارم که این عید مبارک باشد بر تمام اسلامیان، بر تمام مستضعفان و بر ملت شریف ایران ما که بحمد اللَّه ملت خوبی است و دولت و همه چیزی که الآن ما داریم، مجلسمان، دولتمان، قوه قضاییمان، بحمد اللَّه الآن همه خوبند و ما می‏خواهیم خوبتر باشند و همه شما می‏خواهید خوبتر باشند. و امیدوارم که همه اینها با این انسجامی که الآن هست و نعمتی که خدای تبارک و تعالی به همه ما عنایت کرده است که من گمان ندارم از اولی که حکومت تشکیل شده در دنیا تا حالا، یک همچو مجلسی این طوری، همچو مجلس خودمانی، مجلس صفا بین اشخاصی که هر کدام در یک مرکزی برای خودشان- مثلًا- چه هستند، الآن همه با هم هستیم، همه با هم صحبت می‏کنیم، همه با هم مشکلات را می‏گوییم و توجه می‏کنیم به مشکلات و من گمان نکنم که همچو چیزی تا حالا بوده و این یک نعمتی است که خدای تبارک و تعالی به ما عنایت کرده است و ما امیدواریم که قدر این نعمت را بدانیم. و شکر این نعمت به این است که برای خدا و برای اسلام کار بکنیم و همه جهدمان این باشد که این ملت را و خصوصاً، این مستضعفین و این مستمندان را ان شاء اللَّه، ما از آن مشکلاتی که دارند، محرومیتهایی که در طول تاریخ اینها کشیده‏اند، ما بتوانیم و شماها بتوانید ان شاء اللَّه، آنها را از این محرومیتها نجات بدهید و همه آنها را ان شاء اللَّه به رفاه در دنیا و آخرت ان شاء اللَّه برسانید.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 491 ـ 495)

ـ حکم به رئیس دیوان عالی کشور؛ چگونگی مصرف اموال مجهول المالک (1365)

[بسمه تعالی. محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی- متّع اللَّه المسلمین بطول بقائه‏

پس از عرض سلام، اموال معتنا بهی در دادسراهای انقلاب و عمومی و بعضی از شعب بنیاد مستضعفان، مجهول المالک، اموال بلا صاحب، اموال فراریانی که مجهول المکان هستند و پس از گذشت زمان و اعلانهای متعدد مراجعه نکرده‏اند، به حدی که از شناخت و مراجعه آنان یأس حاصل شده است و اموال در معرض تلف هستند، موجود است ....

به نظر می‏رسد در این موقعیت حساس و نیاز شدید مناطق سیلزده و جنگزده و آفت دیده که شرعاً [محلهای‏] مصارف این اموال هستند، صلاح این است با تصدی اشخاص مورد اطمینان و وثوق، این اموال جمع‏آوری و فروخته شود و در رفع نیازهای این مستحقین به مصرف برسد.

اگر حضرت عالی صلاح می‏دانید اجازه فرمایید اقدام شود. اطال اللَّه بقائکم.

22/ 10/ 65- عبد الکریم موسوی‏].

بسمه تعالی‏

جناب حجت الاسلام آقای موسوی اردبیلی، رئیس محترم دیوان عالی کشور

کلیه اموالی که مرقوم شده است و مجهول المالک است و از پیدا شدن صاحبان آنها مأیوس می‏باشید در تحت نظارت هیأتی مرکب از نماینده جنابعالی و نمایندگان جناب حجت الاسلام آقای رئیس جمهور[8] و جناب آقای نخست وزیر[9] به فروش درآید و در مصرف شرعی آن، که فقرا هستند برسد.

البته خانواده‏های شهدای بمبارانها و سیلزدگان اولی‏ هستند، و آنچه در معرض تلف است و مأیوس از پیدا شدن صاحبانش نیستید با نظارت هیأت مذکور فروخته شده و برای صاحبانشان نگهداری شود. و السلام علیکم و رحمة اللَّه. 23 دی 65

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 183 ـ 184)

ـ بیانات خطاب به آقای صافی دبیر شورای نگهبان؛ حمایت از شورای نگهبان (1366)

«بسمه تعالی‏

[در این دیدار، امام خمینی با تشکر از زحمات شورای نگهبان فرمودند:].

ولایت فقیه و حکم حکومتی از احکام اولیه است. نهاد شورای نگهبان همیشه مورد تأیید این جانب است و به هیچ وجه تضعیف نشده و نخواهد شد. این نهاد باید همیشه با بیداری و هوشیاری در خدمت به اسلام و مسلمین کوشا باشد.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 457)

ـ حکم به آقایان نیّری و رئیسی؛ رسیدگی به مشکلات قضایی سیرجان و دورود (1367)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

از آنجا که مقامات بالای قضایی کشور هیچ گونه حساسیتی در مورد مسائل تکان دهنده فوق ندارند به حجتی الاسلام آقایان نیّری و رئیسی، مأموریت داده می‏شود که طبق آنچه تشخیص می‏دهند، در چهارچوب اسلام عزیز، در موارد مذکور اقدام نمایند. باعث تعجب است که در نظام اسلامی چنین حوادثی اتفاق می‏افتد؛ ولی با کمال خونسردی اجرای احکام خدا تعطیل، و کارهای دیگر بر کار قضایی رجحان پیدا می‏کند. 23/ 10/ 67

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 235)



[1] - خورشید احمد، از اعضای شورای مرکزی« جماعت اسلامی» پاکستان.

[2] - ابو الاعلی مودودی( 1903- 1979 م) از متفکرین مسلمان و مؤسس« جماعت اسلامی».

[3] - رضا خان و محمد رضا پهلوی.

[4] - خبرگزاری رسمی دولت ایران که بعداً به نام« خبرگزاری جمهوری اسلامی» تغییر یافت و نام اختصاری این خبرگزاری« ایرنا» است.

[5] - برابر اسناد و مدارکی که ارائه شد، آقای جلال الدین فارسی، افغانی الاصل است و بدین جهت طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، صلاحیت احراز مقام ریاست جمهوری را نداشت. موضوع، مربوط به نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری است

[6] - مراد، آقای سید احمد خمینی است

[7] - سوره طه، آیه 2.

[8] - آقای سید علی خامنه‏ای، رئیس جمهور وقت

[9] - آقای میر حسین موسوی، نخست وزیر.

انتهای پیام /*