در محضر فیض
مهدی حاضری
مرحوم آیت الله محمد علی فیض گیلانی، عالم متواضع، خوش اخلاق و ساده زیست پس از قریب به یک قرن حیات با برکت امروز پنجم شهریور 1400به دیار حق شتافت. آن مرحوم سال ها در دروس فقه و اصول حضرت امام حضور یافته و از محضر ایشان کسب فیض کرد و در کنار بزرگانی همچون حضرات آیات محمد محمدی گیلانی، محمدعلی امینیان، صادق احسان بخش، حسن لاهوتی، محمدمهدی ربانی املشی، محمد ایمانی، عباس محفوظی، زین العابدین قربانی و .... حلقه شاگردان گیلانی حضرت امام را تشکیل داده و خدمات ارزنده ای به نهضت امام و انقلاب کرد. وی از اعضای قدیمی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بوده و سال ها مسئولیت های نمایندگی آیت الله منتظری در دانشگاه الزهراء و قائم مقامی ریاست دیوان عدالت اداری را بر عهده داشت و دو دوره نماینده مردم استان گیلان در مجلس خبرگان رهبری بود. اینجانب توفیق آن را داشتم که در این سال های پایانی عمرش، بارها محضرش را درک کرده و کسب فیض کنم.
مرحوم فیض شیفته و عاشق امام راحل بود و با تمام وجود به آن پیر فرزانه و استاد و مرادش عشق می ورزید، من بارها شاهد حضور ساده و بی تکلف ایشان در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام بودم. وی در حالی که با بیماری ها و مشکلات ناشی از کهولت سن دست و پنجه نرم می کرد و همسرش را نیز به واسطه بیماری از دست داده بود، به تنهایی و بعضا بدون هیچ وسیله نقلیه اختصاصی به همراه سایر زائران حرم امام، سوار بر اتوبوس شده و خود را به مراسم می رسانید.
آیت اله فیض گیلانی از علاقمندان به یار امین و صادق حضرت امام، مرحوم آیت اله هاشمی رفسنجانی بود و بعد از اهانت جمعی جاهل و نادان به یادگار امام در مراسم بزرگداشت ارتحال حضرت امام در خرداد سال1389 نسبت به احترام و تکریم فرزندان امام احساس وظیفه بیشتری کرده و خود را مقید می دانست به هر طریقی شده عنایت و ارادت خود را به یادگار حضرت امام علنی کند و حتی علی رغم کبر سن و جایگاه بالای علمی در منزل ایشان حاضر شده و به یادگار امام احترام کرد.
ویژگی اختصاصی آن مرحوم که وی را از سایر یاران و شاگردان حضرت امام ممتاز می کرد. همسایگی بسیار نزدیک منزلش با منزل مرحوم امام بود و حتی مدتی حضرت امام در همان منزل ساکن بوده و دستگیری ایشان در شب پانزده خرداد 1342 نیز در آن منزل اتفاق افتاده بود. آری، منزل مقابل منزل امام که در آغاز نهضت، حضرت امام به واسطه شلوغی و رفت و آمد زیاد مردم به منزلشان، آن را برای آقا مصطفی اجاره کرده و اعضای خانواده خودشان هم در آن ساکن بودند، بعد از دستگیری و زندان و حصر ایشان، توسط مرحوم فیض از مالک قبلی خریداری شده و در آن ساکن می شود. آن مرحوم می گفت:
وقتی حضرت امام از زندان آزاد شده و به قم مشرف شدند، از خرید این خانه توسط من بسیار خشنود شده و از اینکه این منزل در اختیار ماموران ساواک قرار نگرفته تا از آن برای شنود و کنترل رفت و آمد به منزل ایشان استفاده کنند، بسیار خشنود بودند.
جالب آنکه در شب سیزدهم آبان سال 1343 که مجددا ماموران برای دستگیری حضرت امام در نیمه های شب به این محل هجوم آورده بودند، در ابتدا درب منزل آقای فیض را زده و هنگامی که آن مرحوم در حال باز کردن در بوده است، ماموران با لگد به در کوبیده به گونه ای که بر اثر اصابت در، سر آن مرحوم شکاف برداشته بود.
مرحوم فیض همواره به این همسایگی با حضرت امام افتخار کرده و علی رغم فرسودگی و قدمت بنای آن، هرگز حاضر نشد منزل خود را عوض کند و هنگامی که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قم، اقدام به بازسازی بیت قدیمی امام در این شهر و محوطه سازی کوچه های اطراف آن کرد. ایشان هم پیشنهاد کرد، منزلش را موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام بخرد تا این منزل با اهدای کتابخانه ایشان به موسسه، در خدمت اهداف و آرمان حضرت امام باقی بماند ولی علی رغم موافقت موسسه، متأسفانه برخی از منسوبین ایشان با این امر موافق نبوده و آن مرحوم موفق به این کار نشد.
مرحوم فیض برای خدمت به اهداف و آرمان های حضرت امام بسیار سهل المؤونه و در دسترس بود و با کوچکترین در خواستی از ایشان برای سخنرانی، مصاحبه یا حضور در مجالس و گردهمایی ها، بلافاصله آماده شده و همراهی می کرد و همواره با عشق و علاقه تمام منشورات ارسالی را مطالعه کرده و نقطه نظرات و پیشنهادات اصلاحی خود را با مسئولان مربوطه در میان می گذاشت.
فقدان آن مرحوم ضایعه ای برای حوزه های علمیه خصوصا جامعه روحانیت استان گیلان است که عالمی عامل، مصلح، روشن ضمیر و متخلق به اخلاق اسلامی را از دست داد. خدایش رحمت کند و او را با اولیاءالله و انبیاء و مقتدایش امام راحل محشور گرداند و به همه ارادتمندان و علاقمندانش خصوصا فرزندان خدوم و صالحش صبر و اجر عنایت فرماید.