دعوت به برادری اسلامی در جهان اسلام
محمدکاظم تقوی
علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند؛ در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید. و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند؛ و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده. و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل میدهند.
* * *
امام خمینی(س) در این فراز از وصیتنامه خود علمای جهان اسلام را مخاطب قرار داده تا از ظرفیت معنوی آنها در جهت نیل به اتحاد اسلامی بهرهگیری شود. ایشان به عالمان دینی میگوید شما دولتهای جوامع خود را دعوت کنید تا خود را از وابستگی به قدرتهای سلطهگر خارجی رها سازند و به جای زد و بند با قدرتهای بیگانه جهت حمایت از قدرت آنان، به ملت خود تکیه کنند و به جای «سازش» با سلطهگران، با ملت خود «تفاهم» کنند تا پیروزی و بهروزی جوامع خود را شاهد باشند. ملاحظه میشود که در این فراز هم امام خمینی با دوری کردن از راههای خشونتآمیز و از طریق مسالمتآمیز، به واسطه علمای اسلامی که از جایگاه و نفوذ معنوی در جوامع اسلامی برخوردار میباشند، درصدد اصلاح امور امت محمدی میباشد تا پیروان رسول الله6 و همه اهل قبله با وحدت و تفاهم شاهد عزت و عظمت و مجد خود باشند.
ایشان در ادامه به یکی از بزرگترین موانع وحدت اسلامی اشاره میکند و از علمای اسلام میخواهد که ملتهای اسلامی را از آن پرهیز دهند، بزرگترین مانع اتحاد اسلامی «نژادپرستی» به جای خداپرستی و حقمداری است. این پندار و توهم شیطانی صفوف مسلمانان با نام عرب و عجم و ترک و فارس و سیاه و سفید و... را از هم جدا میسازد و آن زمان است که دشمنان و بدخواهان اسلام و مسلمین سلطه خود را بر ممالک اسلامی تثبیت مینمایند و داراییهای مادی و معنوی مسلمانان را به یغما میبرند.
امام به اصل «اخوت اسلامی» دعوت میکند که دعوت قرآن و اصل اساسی جامعه قرآنی است، )إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ(.[1] این دعوت تأسی به اسوة کامل جامعه اسلامی، رسول اکرم6 است، که امام خمینی با اسوه قرار دادن رسول الله6 در پی ایجاد جامعه قرآنی و برادری اسلامی در سراسر جهان اسلام بوده و روشن است که این روش و سیره با جنگ و درگیری و خشونت کاملاً متفاوت بلکه مخالف است.