انقلاب اسلامی و حق تعیین سرنوشت ملت
محمدکاظم تقوی
با عنایت پروردگار و همت ملت عظیم الشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهای ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیری از هر انحراف بشود.
* * *
این فراز از وصیتنامه امام خمینی(س) به تحقق یکی از مهمترین خواستههای تاریخی ملت ایران اشاره دارد، حق تعیین سرنوشت.
شکل حکومت در ایران طی قرون متمادی از بالا به پایین و به صورت پادشاهی و سلطنتی بوده و ملت در اداره امور کشور نقشی نداشتهاند. وقتی ظلم و ستم حکومت استبدادی در دورة شاهان قاجار به حد غیر قابل تحمل رسید، انقلاب مشروطه اتفاق افتاد تا قدرت مطلقة بیمهار پادشاه، محدود و مشروط شود و مجلس وکلای ملت به وکالت از سوی ملت زمام امور کشور را در دست داشته باشد. اما با مجموعه اختلافات و اتفاقات و دخالت اجانب، بهویژه روسیه و انگلستان، نشد که رژیم مشروطه مستقر شود و قدرت پادشاه محدود گردد؛ بلکه از ویرانه مشروطه لرزان و از میان هرج و مرج در جای جای کشور؛ استبداد خشن و در آغاز فریبکار رضاخان سر برآورد و گرگی در لباس میش دیکتاتوری نفسگیری را با نام سلطنت مشروطه بر گردة ملت سوار کرد و همان دیکتاتوری با لباس مشروطه در حکومت سی و هفت ساله پسر او ادامه یافت و این پدر و پسر بیش از نیم قرن به نام سلطنت مشروطه، دیکتاتوری وابسته و سرکوبگر دینستیزی را در ایران حاکم کردند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، رژیم سلطنت باطل شد و به جای آن حکومت مردمی با الهام از تعالیم اسلام مستقر گردید و به واقع ملت خود حاکم بر سرنوشت خود شد و «حق تعیین سرنوشت» او به رسمیت شناخته شد. این ملت بود که به نوع حکومت «جمهوری اسلامی» رأی مثبت داد، خبرگان تدوین و تصویب قانون اساسی را انتخاب کرد و به قانون اساسی مصوب رأی مثبت داد؛ نمایندگان خود در مجلس شورا را انتخاب کرد و رئیس جمهور را با رأی خود برگزید.
این نعمت چنان مهم میباشد که امام آن را ناشی از عنایت پروردگار و در همان حال همت ملت بزرگ ایران میداند که سرنوشت خود را از دخالت حکومت و خانها آزاد کرد و به این شکل یکی از سه شعار و هدف اصلی انقلاب اسلامی «آزادی» محقق شد و نظام جمهوری با رأی جمهور محقق و مستقر گردید.