ماهیت و حقیقت انقلاب اسلامی
محمدکاظم تقوی
شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است.
* * *
در این فراز از وصیتنامه تاریخی امام راحل(س) ماهیت انقلاب اسلامی ایران بیان شده است. امام که در طول مدت طولانی مبارزه ستمستیزانه و اسلامخواهانه و آزادیطلبانه ملت آگاه و با ایمان ایران، رهبری و هدایت آنها را بر عهده داشته، با قلم رسای خود تصریح میکند که این انقلاب، بیشک از سایر انقلابهای گذشته که در کشورها و قارههای مختلف رخ داده، هم از نوع شرقی و هم غربی آن؛ جدا و متفاوت و متمایز میباشد. تفاوت هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه که عامل حرکت و اقدام بوده است.
انگیزه رهبر و ملت در این مبارزه، انگیزه الهی بوده است. هم رهبر و هم ملت میخواستند از استبداد رها شوند و به «آزادی» برسند و از شرّ استعمارگران سلطهجو و متجاوز به سرمایههای مادی و معنوی، نجات یابند و به «استقلال» واقعی برسند، و در جامعه آزاد از ظلم و ستم و مستقل از دخالتهای اجانب سلطهگر؛ «جمهوری اسلامی» را با اراده آزاد خود محقق کنند. اسناد و مدارک باقیمانده از دوران مبارزات و نیز میراث بر جای مانده از قلم و بیان رهبر انقلاب امام خمینی(س) این حقیقت را به زیبایی ترسیم میکنند. وقتی چنین بوده؛ نباید تردید کرد که چنین انقلابی تحفه ارزشمند الهی و هدیه غیبی بوده که بر اساس کریمة )إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأنْفُسِهِمْ(،[1] با تحول مثبت و تغییرات کمالجویانه ملت رشید و کمالطلب ایران از اقشار گوناگون و با رهبری بیبدیل امام عزیز؛ پس از اصلاح جانها؛ اصلاح جامعه اتفاق افتاد و بنای ظلم فرو ریخت و بساط ستمگری برچیده شد، چرا که «الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم».[2] پس اتفاق میمون و مبارک انقلاب اسلامی چنین ماهیتی داشته و از چنین حقیقتی برخوردار بوده که حفظ این امانت و محفوظ نگه داشتن خلوص آن، تضمین شده نمیباشد؛ بلکه بار امانتی است که در گرو نتایج امتحانات نسلها از پی یکدیگر است و قطعاً هشدارهای جاودانه قرآنی تنها برای مسلمانان صدر اسلام نبوده که برای عصر و نسل ما و اعصار و امصار آینده هم هست که )إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا(،[3] اگر شما از صلاحی که پیدا کردید، برگردید، نعمت الهی نیز روبرمیگرداند و از میان میرود!
[2]. ر.ک: مرآة العقول، ج 10، ص 304.