امروز با امام: 30 فروردین
ـ نامه به آقای سید احمد خمینی؛ اجازه فروش کتابخانه (1350)
«احمد عزیزم
ان شاء اللَّه تعالی موفق باشید. بچهها وارد، و همه از شما خیلی تعریف میکنند. ان شاء اللَّه همیشه مهربان باشید با هم، خصوصاً با خانم فاطمه خانم.[1] ماها بحمد اللَّه سلامت هستیم. مطلبی که باید تذکر بدهم آن است که ممکن است آقای صدوقی یزدی[2] بیایند قم و بخواهند کتابخانه را خریداری کنند و مدرسه بنا کنند. اگر آمدند و خواستند، آنجا را تحت اختیار ایشان درآورید که این جانب از این جهت آسوده خاطر شوم. امید است شما اشتغال به درس و بحث داشته و از هر امری غیر از آن احتراز کنید. و السلام علیکم. پدرت» (صحیفه امام، ج2، ص: 342)
ـ نامه به آقای سید مرتضی پسندیده درباره وجوه شرعیه (1355)
«قم- حضور مبارک حضرت مستطاب حجت الاسلام آقای پسندیده- دامت برکاته
به عرض حضور مبارک میرساند، مرقوم سابق را جواب عرض کردم. سلامت و سعادت حضرت عالی را خواستارم. راجع به قروض آقای آقا عطا جواب دادم اینک مبلغ بیست و هشت هزار تومان (28000) به جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای آقا شیخ بهاء الدین فقیه مازندرانی- دامت افاضاته- بپردازید، مورد قبول است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج3، ص: 140)
ـ سخنرانی در جمع عشایر؛ خیانتها و کارشکنیهای گروهکها (1358)
«شما میدانید که این پیروزی به دست آمده است لکن این من نبودم که به واسطه من پیروزی را به دست آوردید؛ خدای تبارک و تعالی در سایه امام زمان- سلام اللَّه علیه- ما را پیروز کرد. اسلام، قرآن مجید، ما را پیروز کرد. ما همه اسلام را میخواستیم و همه جمهوری اسلامی را. این قدرت اسلامی بود و ایمان سرشار اقشار ملت بود که ما را پیروز کرد. ما همان بودیم که در چندین سال قبل بودیم، ایران همان ایران و ملت ایران همان ملت، چه شد که بعد از مدت کمی این تحول حاصل شد؟ سابق همه چیز ما را میبردند و ما نفس نمیکشیدیم؛ سابق جوانهای ما را در زندانها زجر میدادند و اعدام میکردند و ما قدرت حرکت نداشتیم؛ سابق چپاولگران همه چیز ما را چپاول میکردند و ما نفس نمیکشیدیم. چه شد که این ملت همچو متحول شد؟ جز عنایت خدا چه بود؟ جز اینکه خدای تبارک و تعالی به برکت اسلام، به برکت قرآن کریم توفیق داد که شما متحول شدید از یک ملت ضعیف به یک ملت قوی، از یک اراده ضعیف به یک اراده قوی، از یک ایمان ضعیف به یک ایمان قوی؟ این دست غیبی بود که این تحول را پیش آورد.
اگر ما قصوری بکنیم در این موقع که حساسترینِ موقعهایی است که بر کشور ما میگذرد، تقصیرکاریم. اگر چنانچه ما اغراض شخصیه را نظر بکنیم و به واسطه اغراض شخصیه در این میدان راه برویم، تقصیرکاریم. اگر ما گوش بدهیم به این شیاطین که در بین اقشار ملت افتادهاند و میخواهند تفرقه بیندازند، تبهکاریم. تمام ثروتهای ما را اربابهای اینها بردند و حالا که ما دست آنها را قطع کردیم، اینها به وحشت افتادهاند و میخواهند باز همان مسائل را پیش بیاورند. بیدار باشید! هوشیار باشید که اینها در بین صفوف شما! با اسمهای مختلف رخنه نکنند، با حرفهای ظاهر الصلاح در بین شما نیایند، کارگران ما را اغوا نکنند، عشایر محترم ما را اغوا نکنند. اگر اینها در بین عشایر آمدند آنها را رد بکنید؛ اگر در کارخانهها آمدند آنها را طرد بکنید. اینها میخواهند فساد بکنند، اینها عمال خارجی هستند، اینها عمال امریکا هستند؛ اینها نگذاشتند- نمیخواستند بگذارند- که ایران جمهوری اسلامی بشود؛ اینها جلو رفراندم را میخواستند بگیرند؛ تحریم کردند رفراندم را، آتش زدند صندوقهای ما را[3]. نمیخواستند که ملت به رأی خودش یک امر ملی را، یک امر اسلامی را انجام بدهد. اینها را طرد کنید. اینها را از صفوف خودتان بیرون کنید. اینها هر روز با بهانههایی کشاورزی ما را ساقط میخواهند بکنند. با بهانههایی صنعت ما را، کارخانههای ما را میخواهند تباه بکنند و به تباهی بکشند. فرهنگ ما را میخواهند نگذارند رشد بکند. هر روز مدارس ما را تعطیل میکنند. اینها اگر با ملت ایران، اگر با ملت ما، اگر با اسلام، اگر با شما مردم موافق هستند و نظر آنها این است که شما رشد پیدا بکنید و به حقوق خودتان برسید، چرا نمیگذارند آرامش پیدا بشود تا شما به حقوقتان برسید؟ چرا مهلت به دولت نمیدهند که برای همه عمل بکند و کار بکند تا همه به مطلب خودتان برسید؟ چرا ما که میخواهیم منزل برای مردم درست کنیم[4]، افتادند بین مردم و فساد میکنند که نگذارند این کار بشود؟ اینها علامت این است که سوء نیت دارند، نمیخواهند این مملکت آرامش پیدا کند، نمیخواهند این مملکت رشد پیدا بکند؛ میخواهند به همین حال ضعف باقی باشد و مثل سابق بشود تا اینکه ذخایر ما را ببرند، تا اینکه فرهنگ ما را عقب نگه دارند، تا اینکه نگذارند انسان پیدا بشود در ایران. بیدار باشید و دست این یک طایفه مضلّ و ضالّ[5] را کوتاه کنید؛ نگذارید در بین شما رخنه کنند، نگذارید جوانان شما را اغوا کنند.
ان شاءاللَّه اگر چنانچه ما توفیق پیدا بکنیم و حکومت اسلامی به آن طور که میخواهیم جریان پیدا بکند و این اسم به مسمّی برسد و این ظاهرْ باطنش هم ظاهر بشود، برای همه رفاه هست، برای همه سعادت است، برای همه رفاه و سعادت دنیا و آخرت است. کوشش کنید که وحدت کلمه خودتان را حفظ کنید؛ کوشش کنید که این امر توحیدی را، این اراده الهی را حفظ کنید که با این ایمان است که شما میتوانید به مقصد برسید. خداوند همه شما را سعادتمند کند. خداوند دست شیاطین را از مملکت ما قطع کند.» (صحیفه امام، ج7، ص: 59 ـ 61)
ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ حفظ وحدت کلمه (1358)
«لازم است که بعضی تذکرات را عرض کنم. ما تا اینجا که بحمد اللَّه پیروزمندانه آمدیم باید بفهمیم که با چه نیرو این پیروزی [به] دست آمد. اگر ندانیم چه نیرویی بود برای آتیه خطرناک است، و اگر بدانیم چه نیرویی بود و اهتمام نکنیم برای حفظ آن برای آتیه کشور ما خطرناک است. نیروی پیروزمندانه، نیروی اسلام بود، نیروی ایمان جوانان ما به اسلام و به خدای تبارک و تعالی بود؛ توجه به مقصد واحد که آن اسلام و جمهوری اسلام و احکام اسلام [است] بود؛ و فداکاری ملت ما برای اسلام و شهادت را فوز عظیم دانستن، رمز پیروزی بود. ما اگر وحدت کلمه نداشتیم، هر یکْ یک مقصدی داشت، هر گروهی به طرفی میکشیدند، ممکن نبود بر این قوه شیطانی و قدرتهای بزرگ که در دنبال او بود پیروز شویم.
اجنبیها فهمیدند که ما با قدرت واحد، که قدرت ایمان است و وحدت کلمه و اجتماع گروههای مختلف در یک کلمه، پیروز شدیم. و آنها خوف این را دارند که دست آنها تا ابد قطع شود، درصدد برآمدند که این رمز را از دست ما بگیرند و ما را از این سلاح بزرگ اسلامی خلع کنند. عمال آنها در اقشار ملت راه افتادهاند و مفسده میکنند؛ دانشگاهها را تعطیل میکنند، دانشسراها را با توطئه تعطیل میکنند، کشاورزی را نمیگذارند راه بیفتد، فرهنگ را نمیگذارند صورت اسلامی پیدا کند، صنایع را نمیگذارند راه بیفتد. اینها بودند که میخواستند رفراندم را نگذارند تحقق پیدا بکند، اینها بودند که بعضی صندوقهای رفراندم را آتش زدند و به بعضی صندوقها حمله کردند و رفراندم را تحریم کردند[6]. اینها فهمیدند که در بین ملت جایی ندارند و ملت ما با وحدت کلمه و با قدرت الهی و ایمان بر همه مشکلات تا اینجا پیروز شده است، میخواهند نگذارند پیروزی ما به ثمر برسد. اینها هوادار ملت نیستند، اینها برای کارگر و برای دهقان نمیخواهند خدمت کنند؛ اینها دشمن کارگر و دهقان هستند و به صورت دوست درآمدهاند تا نگذارند برای آنها عمل مثبت انجام بگیرد. آیا رفراندم بر خلاف مسیر ملت بود که آنها مخالفت میکردند؟! آیا کشاورزی بر خلاف مسیر ملت است که اینها مخالفت میکنند؟! آیا راه انداختن صنایع و کارخانهها بر خلاف مسیر ملت است که اینها مخالفت میکنند و با جدیت جلوگیری میکنند؟! آیا خانهسازی بر خلاف مسیر ملت است که در بین ملت حرفهای نالایق پخش میکنند؟! شما از اعمال اینها بفهمید که اینها مُفْسِد هستند و اینها عمال خارجی و مُسْتَعْمِرین هستند و میخواهند ما را از مسیر خودمان خارج کنند. مستعمرین لمس کردند این معنا را که ما با وحدت کلمه پیروز شدیم و آنها نتوانستند این عنصر فاسد را با آن همه جدیت در ایران نگه دارند.
از این به بعد باید شما بیدار باشید، هوشیار باشید؛ نگذارید اینها در بین صفوف شما رخنه کنند و نگذارند شما به مقصد خودتان برسید. اینها نظر صحیح ندارند، اینها دلسوز ملت نیستند؛ اینها عمال اجانب هستند که با صورتهای فریبنده در بین اقشار ملت به راه افتادند و نمیگذارند ایران یک آرامشی پیدا بکند تا اینکه برای همه اقشار زندگی مرفه تهیه شود. اینها میخواهند با گلآلود کردن آب برای اجانب ماهی بگیرند، اینها میخواهند باز چپاولگریها را اعاده بدهند، اینها میخواهند باز اختناق را برگردانند،
همه چیز ما را به باد بدهند. شما آقایان، شما جوانها، شما اقشار ملت، آن رمزی را که به آن رمز پیروز شدید حفظ کنید و آن حفظ وحدت کلمه است. اختلاف را کنار بگذارید، با هم برادروار، با هم با یک صدا به پیش بروید و آن استقرار حکومت عدل اسلامی برای همه، عدالت برای همه. این مفسدین باید بدانند که این برای ملت ما مضر است و برای خودشان هم مضر است. این تفرقه افکنی ملت ما را به باد خواهد داد اگر موفق بشوند، خدای نخواسته. لکن باید بدانند که ما با ملایمت- تا موقعی که محتاج به ملایمت است- با آنها رفتار میکنیم و آن وقت که تکلیف برای ما پیدا شد به طور دیگر عمل خواهیم کرد و یک روز حساب را پاک خواهیم کرد.
من از شما آقایان، از تمام ملت ایران، از تمام اقشار ایران، از دانشجویان محترم، از تجار، از کارگران، از کارفرمایان، از همه ملت خواستارم که حفظ کنند وحدت کلمه را و نگذارند اینها در بین اقشار شما تفرقه بیندازند. دقت کنند که اینها عمال خارجی هستند و میخواهند با بهانههای مختلف آشوب بپا کنند. در این چند روز دیدید که با بهانه بسیار مبتذل- که خود آن آقا[7] با آن مخالف بود- در خیابانها ریختند و مدارس را تعطیل کردند و مردم را اغفال کردند برای اینکه آشوب بپا بشود. آنها متوجه باشند که قدرت این را ندارند که تفرقه ما بین ما و آقایان دیگر بیندازند. و آقایان با هوشیاری جلو این تفرقهها را میگیرند. شما ملت مأمورید که با هوشیاری جلو این تفرقهها را بگیرید. جوانان عزیز ما در دانشگاه و در سایر مدارس موظفند که از این توطئهها جلوگیری کنند. عزیزان من! این توطئه گریها بر ضد انقلاب است و اینها که توطئه میکنند بر ضد انقلاب هستند؛ تهمتها که میزنند برای تفرقه، ضد انقلاب است. انقلاب اسلامی را حفظ کنید و این نهضت را گرم نگه دارید. خداوند تمام شما را حفظ کند و ملت ما را به سعادت و سلامت برساند.» (صحیفه امام، ج7، ص: 62 ـ 65)
[1] - خانم فاطمه طباطبایی، همسر آقای سید احمد خمینی.
[2] - آقای محمد صدوقی یزدی.
[3] - ر. ک: پانوشت 1، پیام رادیو- تلویزیونی امام خمینی به مناسبت 12 فروردین( روز جمهوری اسلامی).
[4] - اشاره به تأسیس بنیاد مسکن و اعلام حساب 100 امام خمینی.
[5] - گمراهکننده و گمراه شده.
[6] - ر. ک. پانوشت 1، پیام رادیو- تلویزیونی امام خمینی به مناسبت 12 فروردین( روز جمهوری اسلامی).
[7] - آقای طالقانی. برای آگاهی از اشاره امام ر. ک پانوشت 3 سخنرانی 29/ 1/ 58 امام خمینی در حضور آقای مهدوی کنی و دیگر مسئولان کمیتههای تهران.