امروز با امام: 27 فروردین

ـ پیام به حوزه ‏های علمیه قم، مشهد و تهران؛ مقابله با رژیم شاه (1346)

ـ نامه به آقای سید احمد خمینی؛ خانوادگی (1351)

ـ نامه به حاج آخوند کرمانشاهی، پیرامون پاسخ به سؤال شرعی درباره فرار از ربا (1351)

ـ تلگراف تشکر به آیت الله مرعشی نجفی (1354)

ـ سخنرانی در جمع کارگران و نانوایان قم؛ مشکلات مستضعفان و چاره‏ جوییهای آن (1358

ـ سخنرانی در جمع پاسداران تهران؛ خنثی سازی توطئه ها و سازندگی کشور (1358)

ـ پیام به ملت ایران و نیروهای مسلح؛ رعایت سلسله مراتب- تقدیر از رزمندگان (1360)

‏ـ سخنرانی در جمع شورای نگهبان؛ مخالفت اسلام با سرمایه داری و کمونیسم (1360)

ـ نامه به اتاق بازرگانی؛ موافقت با ساخت مدرسه علمیه برای خواهران (1363)

ـ سخنرانی در جمع وزیر فرهنگ و آموزش عالی و معاونان؛ رهایی از وابستگی فرهنگی (1364)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مالدیو؛ تبریک حلول ماه مبارک رمضان (1367)

کد : 4315 | تاریخ : 27 فروردين 1400

امروز با امام: 27 فروردین

 

ـ پیام به حوزه‏ های علمیه قم، مشهد و تهران؛ مقابله با رژیم شاه (1346)

«خدمت ذی شرافت حضرات فضلا و محصلین حوزه مبارکه قم و مشهد و تهران و سایر حوزه‏های علمیه- ایّدهم اللَّه تعالی‏

این جانب در این تبعیدگاه و غربت، از اوضاع اسف‏انگیز ایران و خصوص حوزه‏های دینیه- کم و بیش- مطلع و در رنج به سر می‏برم. می‏دانم که دستگاه جبار چه خوابهای خطرناکی دیده است برای اسلام و مسلمین و احکام مقدس قرآن و خدمتگزاران به دیانت مقدسه. شما در نظر آنها مجرم هستید؛ جرم شما خدمت به دیانت و قرآن و مخالفت با سلطه اجانب بر کشورهای اسلامی است؛ جرم شما مخالفت با دستگاه ظلم و استبداد و غارتگری و چپاول است؛ جرم شما دانش شماست و عدم تسلیم کورکورانه در مقابل اجانب و دست نشاندگان بی‏حیثیت آنهاست. این جرم را دانشگاهیان و طبقه تحصیلکرده و جوان هم دارند لذا با محرومیتها و رنجها و سختیها مواجه می‏باشند.

نقشه استعمار محو اسلام و احکام مقدس قرآن است. دستگاه جبار مجری مقاصد شوم آنهاست؛ نقشه آن است که به اسم اصلاحات، مملکت را به حال عقب افتادگی نگاه دارند و به اسم دانش دوستی و سپاه دانش، دانشگاه و مدارس علمیه را بکوبند و با نام اسلام احکام مقدس آسمانی را پایمال کنند و با اسم مقدس اسلام و قرآن احکام مسلّمه آن را یکی پس از دیگری محو کنند. شما باید به نظام اجباری بروید و در حبس و زجر و فشار و اهانت و تبعید به سر برید تا راه برای عمال اجانب و عمال اسرائیل باز شود. کاخ‏نشینان باید در شهوات و هرزگیها غوطه‏ور شوند تا خوشخدمتی کنند و طبقه مزاحم یعنی علمای اعلام اسلام و دانشمندان و جوانان بیدار را از سر راه بردارند؛ خطبا و گویندگان باید از گفتار دم ببندند، مگر آنکه از جنایات و خیانتهای آنها به اسم ترقی و پیشرفت تمجید کنند. نقشه محو و مسخ قانون اساسی است که در آن تضمین اسلام و مذهب و احکام شده است؛ قانونی که در آن تضمین آزادیهای فردی و اجتماعی شده است باید برود و به جای آن سرنیزه، اختناق، حبس بیاید. اینها خیالات خامی است که دستگاه دست نشانده و نوکر مآب در مغزهای تکان نخورده خود پخته‏اند؛ غافل از آنکه با عواطف و احساسات یک ملت بزرگ نمی‏توان بازی کرد. غافل از آنکه دستگاه خدای بزرگ را نمی‏شود به بازی گرفت. من به شما آقایان محترم و به ملت ایران اطمینان می‏دهم که دستگاه با شکست مواجه خواهد شد. پیشینیان آنها سیلی اسلام را خوردند، اینها نیز خواهند خورد.

شما فضلای محترم و دانشجویان جدید و قدیم صبور باشید و استقامت کنید. در مقابل ظلم تسلیم نشوید. اینها رفتنی هستند و شما باقی هستید. سرنیزه در مقابل عواطف یک ملت دوام ندارد. این شمشیرهای کند و عاریتی در غلاف خواهد رفت. ما روزهای بسیار سیاه، بسیار وحشتناک و بسیار اسف‏انگیز در حکومت اسلاف اینها دیده‏ایم؛ ما با حکومت اختناق و ترور، با حکومت غارت و ستمگری، با سلب آزادیهای همه جانبه سالها مواجه بودیم و استقامت کردیم تا آنها رفتند؛ شما هم استقامت کنید تا اینان نیز بروند و به جزای اعمال خود برسند.

تسلیم نشوید. زیر بار امتحانات پوچ آنها نروید. نقشه آن است که قدم به قدم پیشروی کنند. هر قدر شما عقب‏نشینی کنید آنها پیشروی می‏کنند. آنها کمر به نابودی شما بسته‏اند. گمان نکنید با ملایمت و تسلیم دست بردار هستند، بلکه با استقامت و ایستادگی و اظهار حق و فریاد مظلومانه عقب می‏نشینند.

ملت را و ملل آزاد دنیا را از ستمگری دستگاه و مظلومیت ملت مسلمان ایران آگاه کنید. با هر وسیله ممکنه جنایات اینها را به دنیا برسانید. خدای متعال با شماست. دست اتحاد و برادری به هم دهید و از اختلافات جزئی دست بکشید تا زنده بمانید، تا احکام خداوند پایدار بماند.

حضرات مراجع عظام و علمای اعلام- دامت برکاتهم- راضی به محو حوزه‏های دینی با ذلت و خواری نشوند. مرگ با عزت از زندگانی با ذلت و تحت اسارت بهتر است. از خدای بزرگ عظمت اسلام و مسلمین را خواستار است. وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ.[1] و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.[2]. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 129ـ 131)

ـ نامه به آقای سید احمد خمینی؛ خانوادگی (1351)

«احمد عزیزم‏

مرقوم جمع شما واصل، از اینکه دور هم جمع و بحمداللَّه تعالی سلامت هستید و خوش و خرّم، مسرور هستم. ان شاءاللَّه خداوند تعالی به همه شماها سلامت و سعادت عنایت فرماید. اینجانب سلامت هستم بحمداللَّه تعالی ولی نگرانیهای روحی بسیار است.

دعا کنید خداوند اصلاح فرماید. از سلامت خودتان و دیگران مطلعم نمایید.

نمی‏دانم درس را به کجا رساندی و حالا مشغول چه هستید. از وضع درس و مُدرّس‏[3] بنویسید. از خداوند تبارک و تعالی توفیق و تأیید شما را خواهانم. خدمت حضرت آقای عمّ بزرگوار[4] سلام برسانید و نگذارید به ایشان بد بگذرد. والسلام علیکم. پدرت» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 430)

ـ نامه به حاج آخوند کرمانشاهی، پیرامون پاسخ به سؤال شرعی درباره فرار از ربا (1351)

«بسمه تعالی‏

خدمت جناب مستطاب عمادالاعلام و ثقةالاسلام آقای حاج شیخ مجتبی حاج آخوند- دامت افاضاته‏

مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج محترم و حاوی تفقد از اینجانب بود، موجب تشکر گردید. توفیق و سلامت جنابعالی را خواستار است.

راجع به فرار از ربا به هیچ وجه جایز نیست ولو با تبدیل معدود مثل اسکناس به اسکناس. ولی اگر اسکناس‏ها با هم اختلاف قیمت دارند مثلًا اسکناس درشت گران‏تر باشد از خرد، مبادله به زیادتر مانع ندارد و نیز اسکناس ایرانی را به عراقی با اختلاف قیمت می‏شود تبدیل کرد و زیادی اشکال ندارد؛ لکن برای فرار از ربا به هیچ‏وجه جایز نمی‏دانم. از جنابعالی امید دعای خیر دارم.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 609)

ـ تلگراف تشکر به آیت الله مرعشی نجفی (1354)

«ایران- قم‏

حضرت آیت اللَّه آقای آقا نجفی- دامت برکاته‏

بحمد اللَّه سلامت هستم. از الطاف جنابعالی متشکرم. سلامت شما را خواهانم.

خمینی» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 81)

ـ سخنرانی در جمع کارگران و نانوایان قم؛ مشکلات مستضعفان و چاره‏ جوییهای آن (1358)

«شما آقایان باید بدانید که بعد از انقلاب آشفتگی است. تا کنون ما در حال انقلاب بودیم و الآن هم در حال انقلاب هستیم. و انقلابات طبعاً این طور هست که مثل اینکه یک مملکت در حبس باشد و بعد درِ حبس را باز کنند و سی میلیون جمعیت از حبس بیرون بریزد، یک انقلابی خواهد شد، یک اغتشاشی خواهد شد که ترمیم آن محتاج به خیلی صرف وقت است. الآن شما آقایان در حال انقلاب هستید. الآن آن آزادی برای همه قشرها حاصل شده است. استقلال برای مملکت ما بحمداللَّه تا حدودی حاصل شده است. این اموری که شما می‏خواهید همه قشرها می‏خواهند؛ این طور نیست که محرومیت منحصر به شما باشد. من اعتقادم این است که از شما محرومتر ما زیاد در ایران داریم. شما باز یک کاری دارید، اشتغالی دارید؛ عدد کثیری- اجتماع کثیری- از مردم هستند که این کار را هم ندارند و اینها با بدبختی در یک زاغه‏ها زندگی می‏کنند. شما زاغه‏های اطراف تهران را یک سَری به آن بزنید؛ توجه کنید ببینید اینها چه جور زندگی می‏کنند. ما به فکر همه هستیم، دولت به فکر همه هست لکن مسأله، مسئله آسانی نیست.

یک مملکت خراب، یک مملکت ویران، یک مملکتی که همه ذخایرش را به چپاول بردند حالا می‏خواهد تازه شروع کند، شروع به نوسازی. این شروع به نوسازی محتاج به وقت است؛ این طور نیست که غفلت از حال مستمندان شده باشد و یا از حال کارگران شده باشد؛ خیر، ما همه به فکر شما هستیم. و ما ان شاءاللَّه بعد از اینکه بتوانیم استقرار بدهیم جمهوری اسلامی را، اسلام در فکر کارمندان و در فکر کارگران و در فکر مستضعفین بیشتر است تا فکر دیگری. شما مطمئن باشید که اگر ما توانستیم قدرت پیدا بکنیم و اسلام را به آن طور که هست پیاده بکنیم، برای همه شما و برای آنهایی که از شما خیلی بدتر هست زندگی‏شان، فکر خواهد شد...» (صحیفه امام، ج‏7، ص: 26 ـ 28)

ـ سخنرانی در جمع پاسداران تهران؛ خنثی‏ سازی توطئه ها و سازندگی کشور (1358)

«انقلاب یک راه دارد و یک پس از پیروزی. قبل از اینکه انقلابها پیروز بشوند، همه رو به مقصد هستند و گرمیها و نهضتها بسیار ارزنده و بسیار گرم هست. پس از پیروزی، یک سستیها پیدا می‏شود و یک اختلافها. شما تا مدتی که در قید و بند بودید؛ همه بودیم، در اختناق بودیم؛ 35 میلیون جمعیت ایران، در زندان بود؛ ایران یک زندان بود؛ پس همه در شکنجه بودید، شکنجه‏های روحی؛ دیگر برادران در شکنجه‏های جسمی بودند که می‏شنیدیم شکنجه‏ها را؛ [ما] در شکنجه روحی بودیم. بحمد اللَّه قیام کردید شما جوانان ملت و پیروز شدید و دست تبهکاران را از مملکت خودتان قطع کردید و دزدان حرفه‏ای را بیرون کردید. امروز که پیروز شدید و روز پیروزی است، مثل این است که درِ یک زندان را باز کنند و 30 میلیون جمعیت از آن زندان بیرون بریزد! درِ یک قفس را باز کنند و 30 میلیون کبوترِ گرفتار بیرون بریزد! حال انقلاب است، حال اختلاف است، حال دگرگونی است. لکن باید با همت، با عزم راسخ، با اراده، باید این حال بعد از انقلاب را هم کنترل کنید.

امروز می‏بینید که در گوشه و کنار مملکت ما، کشور ما، مفسدین دست به کارند و می‏خواهند بین شما اختلاف بیندازند. قبل از این نمی‏توانستند؛ آن وقت که شما در راه بودید و گرم مبارزه، کسی نمی‏توانست رخنه کند. امروز که مبارزه به آخر رسیده است و وقت این است که ما ایران را بسازیم، این ایران خراب را آباد کنیم، امروز دستهای مرموزی از آستین بیرون آمده است و بین اقشار ملت تفرقه می‏اندازد. باید شما پاسداران اسلام، شما جوانان که سربازان امام زمان- سلام اللَّه علیه- هستید، باید با هوشیاری، با اراده قوی، با مشت محکم، جلوی این توطئه‏ها را بگیرید. گمان نکنید که ما به آخر رسیدیم و ما پیروز شدیم؛ ما بین راه هستیم و باید قدمهای دیگر برداریم. امروز می‏خواهند نگذارند ما جلو برویم و قدمهای دیگری را که برای سازندگی است برداریم. با اسمهای مختلف،[5] با بهانه‏های مختلف، با نیتهای فاسد، با اغراض بسیار و شیطانی، قیام می‏کنند، راهپیمایی می‏کنند و می‏خواهند ملت ما را نگذارند وحدت کلمه داشته باشد. می‏خواهند ایجاد اختناق بکنند.

شما جوانان برومند، شما پاسداران اسلام باید محکم، قوی در مقابل این توطئه‏ها بایستید و نگذارید اینها شیطنت خودشان را به آخر برسانند. من از شما تشکر می‏کنم که در این برهه از زمان که احتیاج به وجود غیرتمندانی مثل شماها بود، شما قیام کردید و هم نهضت را پیش بردید و هم پاسداری کردید. لکن خدمت شما به آخر نرسیده است، خدمت شما به اسلام به آخر نرسیده است؛ باز بین راه هستیم و باید از این توطئه‏ها جلوگیری کنیم، از این نقشه‏های شیطانی که به دست امریکا و عمال آن الآن هم در مملکت ما در جریان است، دستهای اینها را قطع کنیم نگذاریم اینها توطئه کنند. با اسمهای مختلف و با بهانه‏های مختلف توطئه کنند و تخم نفاق بپاشند بین ملت ما. شما برادران من، شما عزیزان من باید با مشت محکم با آنها مواجه بشوید و آنها را خنثی کنید، حرفهای آنها را خنثی کنید. آنها در همه اطراف کشور ما مشغول شیطنت هستند و بنا دارند که باز، یا آن رژیم را پیش بیاورند و یا اگر این نشد نظیر آن را پیش بیاورند و باز ما را در اختناق بکشند و جوانان ما را در حبس و ذخایر ما را در غارت. ما موظفیم- همه ما موظفیم- که از این نقشه‏های شیطانی جلوگیری کنیم.

من اخطار می‏کنم به ملت ایران که هوشیار باشید و نگذارید این شیاطین رخنه کنند! اینهایی که به اسلام اعتقاد ندارند، اینهایی که به ایمان اعتقاد ندارند، اینهایی که به خدا اعتقاد ندارند، می‏خواهند[6] صفوف شما را در هم بشکنند و در صفوف توحیدی شما، انسانی شما، اسلامی شما رخنه بکنند و نگذارند به مقاصد خودمان برسیم. مقصد این است که اسلام، احکام اسلام- احکام جهانگیر اسلام- زنده بشود و پیاده بشود و همه در رفاه باشند و همه آزاد باشند، همه مستقل باشند. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه ملت ایران و شما جوانان برومند [را] که با من مواجه هستید می‏خواهم.» (صحیفه امام، ج‏7، ص: 29 ـ 31)

ـ پیام به ملت ایران و نیروهای مسلح؛ رعایت سلسله مراتب- تقدیر از رزمندگان (1360)

«فرا رسیدن روز 29 فروردین روز ارتش شجاع و متعهد جمهوری اسلامی را به ملت ایران و به قوای مسلح و ارتش مجاهد تبریک می‏گویم. این سال، تبریک به ارتش و قوای مسلح و ملت که چنین ارتشی دارند که با مجاهدات بزرگ و فداکاری شجاعانه، کشور عزیز خود را از شرّ جنود ابلیس- که با پشتیبانی دو قدرت بزرگ و سایر قدرتهای وابسته، به کشور عزیزمان هجوم نموده‏اند- نجات داده و چون سدی عظیم و بنیانی مرصوص در مقابل آن ایستادگی کرده و می‏کنند، افزون و مضاعف است. روز ارتش در این سال، روز حماسه ملت است؛ روز افتخار کشور است؛ روز سرافرازی ارتش و سایر قوای مسلح است. تبریک به ارتش و ملت شعار نیست، شعور و حقیقت است؛ حقیقتی که در جبهه‏های کارزار جلوه‏گر است. حقیقتی که صدامیان و جنود ابلیس آن را لمس نموده و می‏نمایند.

ضربه‏های پی در پی و مداوم قوای مسلح شاهد این حقیقت است. دنیا این واقعیت را به ثبت رسانده، بگذار تا رسانه‏های گروهی مزدور، هر چه می‏خواهند بگویند و هر چه به فکر زبونشان می‏رسد بنویسند. بگذار تا شیاطین خارج و داخل، هر توطئه‏ای که بیانگر ضعف و شکست آنان است، برای تفرقه افکنی بین قوای مسلح قدرتمند بنمایند. اکنون تمام قوای عزیز همرزم ما با خاطری آسوده و قلبی مطمئن و دلی سرشار از ایمان، یکدل و یک جهت، برادرانه در کنار هم، با دژخیمان از خدا بیخبر، در نبردند و تا انهدام اساس کفر، پابرجا از حقوق انسانها و مظلومان و مستضعفان جهان دفاع می‏کنند. خداوند بزرگ یار و مددکار آنان باد. لازم است تذکراتی گرچه تکراری است، عرض نمایم:

1- این سال که سال قانون اعلام شده است، لازم است که در ارتش و سایر قوای مسلح، حفظ نظام و سلسله مراتب را که قانون داخلی قوای مسلح است، بیش از پیش مراعات نمایند تا ارتش و سایر قوای اسلامی، قدرتمندتر و هر چه بیشتر منسجم شوند. تخلف از این امور، تخلف از قانون است. و من امیدوارم با برادری و حفظ نظام و حذف خشونت، قوای مسلح اسلامی آسیب ناپذیر شود.

2- فرماندهان و سایر افراد ارتش مطمئن باشند که زحمتها و فداکاریهای آنان در پیشگاه مقدس خدای بزرگ و در نزد ملت شریف مورد تقدیر است، و لازم است به یاوه گوییهای بعضی منحرفین و گروهکها گوش فرا ندهند و سستی و نگرانی به خود راه ندهند و بدانند که از نقشه‏های شیطانی دشمن ایجاد یأس و تزلزل است و قدردانی از مجاهدات قوای مسلح یکی از وظایف اسلامی- انسانی است که ملت شریف از آن غافل نیستند و شما هر چه به قدرت و پیشروی خود و شکست دشمن بیفزایید، ملت به تقدیر و تشکر و پشتیبانی خود می‏افزاید. خداوند تعالی پشت و پناه شما و ملت یار وفادارتان می‏باشد.

3- این جانب برای شهدای عزیز ارتش و سایر قوای مسلح، طلب رحمت از پیشگاه خداوند می‏نمایم و طلب عافیت برای معلولین و مدافعین اسلام، و تبریک و تسلیت به بازماندگان آنان می‏دهم. باید این عزیزان بدانند که مصیبتهایی که به آنان وارد شده است، ملت شریف با آنان شریک می‏باشند. من فرزندان عزیزی که افتخارآفرین بودند از دست دادم و شما عزیزان غیرتمندی که موجب سرافرازی‏تان بودند به جوار رحمت حق فرستادید. خداوند پناه شما و مددکارتان باد. من بار دیگر این روز بزرگ را گرامی می‏دارم و از خداوند سلامت و سعادت شما فرزندان را خواهانم.» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 300 ـ 301)

‏ـ سخنرانی در جمع شورای نگهبان؛ مخالفت اسلام با سرمایه داری و کمونیسم (1360)

«امروز ما گرفتار دو جریان هستیم: یکی آن جریانی است که همین که به نفع مستضعفین و محرومین سخن گفته شود و از کاخ‏نشین‏ها و غاصبین حقوق مردم صحبتی بشود می‏گویند این همان کمونیسم است .. و جریان دیگر این که وقتی گفته شود خودسرانه اقدام به تقسیم زمین یا گرفتن اموال ننمایید، می‏گویند طرفداری از سرمایه داران و فئودال‏ها شده است. در حالی که همان طور که می‏دانید اسلام نه با سرمایه داری موافق است نه با کمونیسم. اسلام راه و رسم دیگری غیر از اینها دارد. من متأسفم که در بین گروه اول گاهی کسانی هستند که بعضی اوقات به احادیثی متوسل می‏شوند، مثلًا مستند خود را آن فرمان حضرت امیر- علیه السلام- قرار می‏دهند که ایشان به مالک اشتر فرمودند[7]؛ اولًا این فرمایش حضرت یک حکم حکومتی است و نمی‏شود به آن فتوا داد، ثانیاً در مورد زکات است، در حالی که حکومت اسلامی به وسیله خمس اداره می‏شود. احتمال است حضرت یا به لحاظ وضع خاص منطقه چنین حکمی کرده باشند یا این که علم داشته‏اند که مردم آن منطقه افرادی راستگو و صادق هستند. اما ما حدیث داریم که می‏شود با آن فتوا داد و عمل کرد و آن این است که «باشد به این که فقرا در مال اغنیا شریک هستند»[8]. مگر نه این است که مال مورد شرکت مشاع است، پس فقرا در مال اغنیا شرکت دارند. کسی که حقوق مالی خود را پرداخت نکرده است، سهمی که می‏بایست پرداخت کند به صورت مشاع در دست اوست و در صورت عدم پرداخت به صورت تصاعدی افزایش پیدا می‏کند، تا آن جا که اگر کلیه اموالشان را هم بدهند باز بدهکارند.

در مورد مسأله زمین باز دقت بشود که احیاء موات شرایطی دارد. من خودم از ظلم و ستم خوانین و فئودال‏ها اطلاع دارم که چگونه مردم فقیر را به زور به کار می‏گرفتند، چگونه با زجر و شکنجه آنها را وادار به کار می‏کردند، در این گونه موارد اگر زمین هم احیا بشود، آن ظالم که مردم را به زور وادار به کار کرده است، مالک نمی‏شود. اینها چنین مال جمع کرده و صاحب ده‏ها و صدها هکتار و گاهی بیشتر زمین شده‏اند. من نمی‏گویم کسی که دو خانه دارد در یکی ساکن است و دیگری را اجاره داده تا از مال الاجاره زندگی کند خانه او را بگیرند، یا کسی که به زحمت زمینی را آباد کرده و حالا از زمین زندگی خود را می‏گذراند زمین او را بگیرند، اما ببینید این ثروت‏های بزرگ چطور انباشته شده است. من احتمال این را که اینها حقوق شرعی خود را پرداخته باشند حتی در مورد یک نفرشان هم نمی‏دهم، در مواردی اگر تمام اموالشان هم گرفته شود باز بابت حقوق شرعی بدهکارند.

وقتی در پاریس بودم عده‏ای از سرمایه دارها که حس کرده بودند دیگر رژیم سابق رفتنی است و لذا برای این که در حکومت بعدی هم آنها به همان گونه باشند و زندگی کنند، پیش من آمدند که می‏خواهیم وجوه شرعی خود را پرداخت کنیم. من مقصود آنها را فهمیدم و گفتم شما بروید اساس کارتان را درست کنید، من پولی از شما نمی‏گیرم. الآن هم عده‏ای هستند که می‏روند مثلًا صد هزار تومان به یکی از آقایان می‏دهند که این حقوقی است که شرعاً به عهده من است و آنها هم می‏گویند بله فلانی وجوه شرعی خود را پرداخته است، در حالی که این شخص 50 میلیون تومان از این بابت بدهکار بوده است، حالا می‏خواهد با پرداخت این مبلغ کم بگوید که اموالش دیگر مال خودش است.

شما بیایید احکام الهی را اجرا کنید. باید قوانین وضع بشود که حقوق محرومین و فقرا به آنها بازگردانده شود، این وظیفه شماست. متأسفانه در برخی موارد قوانین خوب هستند ولی خوب اجرا نمی‏شوند، ما مأمورین اجرای خوب در این موارد کم داریم. اگر مأمورین اجرا افراد صالح و واردی باشند، دیگر سر و صدای کسی در نمی‏آید. برای این امر هم باید فکری کرد. من از خداوند می‏خواهم که به همه توفیق پیاده کردن قوانین اسلام را عنایت فرماید.» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 302 ـ 304)

ـ نامه به اتاق بازرگانی؛ موافقت با ساخت مدرسه علمیه برای خواهران (1363)

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم ... احتراماً باستحضار عالی میرساند. اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران یک نهاد اقتصادی متعلق به بخش خصوصی است که از بودجه دولت استفاده نمی‏نماید و کار اتاق مشورت دادن بمدیران صنایع و بازرگانان و صدور کارت و رابط بین بخش خصوصی و دولت میباشد و مسئولین فعلی آن مفتخراند که در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران از طرف آن حضرت با ابلاغ شهید مظلوم دکتر بهشتی اداره امور اتاق را عهده‏دار شدند، و به پیروی از اصل ولایت فقیه تا کنون بمنظور اسلامی شدن اقتصاد این سرزمین حد اکثر تلاش و کوشش را داشته و امید است که مساعی آنها در راه بثمر رساندن اهداف انقلاب اسلامی در حدی باشد که مشمول عنایات حضرت بقیة اللَّه الاعظم- ارواحنا له و لمقدمه الفداء- واقع شده و با ارجاع وظائف بیشتر از طرف آن امام بزرگوار افتخارات بیشتری نصیب خدمتگزاران اتاق ایران گردد. اکنون که حضرت آیت اللَّه آقای امامی کاشانی در نظر دارند در جوار مدرسه شهید مطهری یک مدرسه جهت تربیت خواهران طلبه ایجاد نمایند که هزینه آن مبلغی در حدود بیست و پنج میلیون تومان پیش‏بینی شده و به اتاق پیشنهاد شده هزینه ساختمان مذکور را بپردازد این اتاق در گذشته حسب الامر آن رهبر عالیقدر کمک‏هائی به کمیته امداد و کمیته آسیب دیدگان جنگ تحمیلی نموده است. افتخار دارد چنانچه مصلحت بدانند اتاق در این مهم نیز انجام وظیفه نموده هزینه ساختمان مذکور را پرداخت نماید. موافقت آن حضرت با این استدعا علاوه بر افتخار بزرگی که نصیب این اتاق خواهد نمود، موجب دلگرمی خدمتگزاران اتاق در انجام وظائفی که در راه تداوم انقلاب بعهده دارند میباشد. با مسألت از درگاه خدای تبارک و تعالی برای تداوم بقای سایه آن رهبر و امام بزرگوار بر سر امت اسلام. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

20/ 1/ 1363- اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران‏].

بسمه تعالی‏

در صورتی که مخالف با مقررات شرع و قانون نباشد مانع ندارد. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 406)

ـ سخنرانی در جمع وزیر فرهنگ و آموزش عالی و معاونان؛ رهایی از وابستگی فرهنگی (1364)

«از شما آقایان که قدمهای مثبتی برداشته‏اید تشکر می‏کنم. امیدوارم احساس کرده باشید که همه دردهای ایران از دانشگاه شروع شده است. دانشگاه، تلخیهایی داشت که به این زودیها رفع نمی‏شود. جدیت و فداکاری لازم دارد تا دانشگاه، دانشگاه بشود.

دانشگاهی که حق نداشت از مصالح ایران و اسلام صحبت کند، دانشگاهی که نماز خواندن در آن عیب بود، دانشگاهی که تمام گرفتاریهای ما منشأش در آن بود، دانشگاه نبود. شما باید کوشش کنید و دانشگاه را اصلاح کنید، و احساس کنید که اسلام است که می‏تواند دانشگاه را اصلاح کند. و اصلاح دانشگاه زمانی آسان است که فرزندانمان را از دوره دانش‏آموزی زیر نظر بگیریم، که اگر فرزندانمان در کودکی درست تربیت شدند، دانشگاه زحمتش کمتر می‏شود.

امیدوارم با کوشش اساتید و معلمین، وضع به صورتی درآید که فردی که دوره درسی‏اش تمام شد، فردی متعهد بار آمده باشد، فردی که بداند باید برای کشورش خدمت کند و کاری به رضایت کشورهای بیگانه نداشته باشد. شما می‏دانید بیشتر کسانی که در دانشگاه بزرگ شده‏اند در عین حال که بعضی از آنان نماز هم می‏خوانند ولی معتقدند ایران باید زیر نظر کشورهای بیگانه باشد. می‏گویند ایران نمی‏تواند خودش را اداره کند. آیا ایرانی که با تمام فشارها خودش را حفظ کرده و انقلابش را به کشورهای دیگر صادر و ملتهای دیگر را بیدار نموده است، نمی‏تواند خودش را اداره کند؟ چرا! باید کاری کنید که دانشگاههایمان روش توده‏های مردم را داشته باشد که اگر ملتی چیزی را خواست، خلافش را نمی‏توان بر آن تحمیل کرد. شما ملاحظه کنید توده‏های میلیونی ما چگونه منقلب شده‏اند و به این معنا توجه کرده‏اند که باید در مقابل قدرتها بایستند. دانشگاه باید مرکز رشد چنین امری باشد که متأسفانه نبوده است.

امیدوارم با زحمت شما آقایان و شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشگاهی پیدا کنیم که دانشگاه مردم باشد، نه دانشگاه خارج. ما باید طوری جوانانمان را تربیت کنیم که مسلمانان دیگر کشورها بفهمند که تربیت در اینجا مفید است. و این را بدانید که اگر دانشگاه درست کار کرد و خود را به دنیا عرضه نمود و مردم دنیا فهمیدند که دانشگاه ایران برای خودش کار می‏کند، نه برای خارج، قهراً مسلمانان دیگر کشورها به اینجا خواهند آمد.

دانش تنها فایده ندارد، بلکه دانش و تعهد باهم‏اند که می‏توانند انسان را به جایی برسانند که محتاج دیگران نباشد و پیش خدا آبرومند باشد. البته این کار مشکلات و ناگواریهایی دارد، هر کس بخواهد کار مثبتی انجام دهد، این طور نیست که همه از آن کار خوششان بیاید و آن را بپسندند. ممکن است کار حقی هم در ذایقه دسته‏ای تلخ بیاید، ولی کسی که دنبال حق می‏رود و برای رضای خدا کار می‏کند نباید به فکر این باشد که به او چه گفته‏اند، یا چه می‏گویند؛ باید خدا را در نظر بگیرد و برای خدا کار کند. هر کس هر چی می‏خواهد بگوید، کار خوب هم مخالف دارد. شما فکر این باشید که کارتان خوب و پیش خدا آبرومند باشد، وقتی در این فکر بودید خدا هم شما را همراهی می‏کند و مشکلاتتان را اصلاح می‏نماید، که اگر دانشگاه اصلاح شد، کشور اصلاح می‏شود. من به شما دعا می‏کنم که خدا شما را تأیید و موفق کند.» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 222 ـ 223)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مالدیو؛ تبریک حلول ماه مبارک رمضان (1367)

«حضرت آقای مأمون عبد القیوم، رئیس جمهور کشور مالدیو

تلگراف تبریک آن جناب به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان واصل و موجب تشکر گردید. امید است مسلمانان جهان از فیوضات این ماه بزرگ الهی بهره‏مند شده و بتوانند شرّ دشمنان اسلام را از کشورهای خود کوتاه کرده، عظمت از دست رفته خود را بازیابند و جنایتکارانی امثال صدام خونخوار، که تنها در یکی از اعمال جنایتکارانه خود هزاران انسان بیگناه و زن و کودک بی‏پناه حلبچه را در چند لحظه به شهادت رساند، از خود طرد کنند و این لکه ننگ را از کشورهای اسلامی پاک سازند. و متأسفانه بر خلاف انتظاری که می‏رفت زمامداران کشورهای اسلامی بی‏تفاوت از کنار این فاجعه بزرگی که برای عالم اسلام پیش آمد گذشتند، گویا هیچ اتفاقی رخ نداده است. «فَالَی اللَّهِ المُشْتَکَی».» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 29)



[1] - سوره آل عمران، آیه 139:« سست نشوید و محزون نباشید و شما برترید اگر ایمان آورده باشید».

[2] - این اعلامیه توسط شهربانی آذربایجان شرقی به تاریخ 6/ 10/ 46 چنین گزارش شده است:« طبق اطلاع واصله اخیراً تعدادی نسخ ماشین شده متن اعلامیه روح اللَّه خمینی بدون تاریخ تحت عنوان( حضرات فضلا و محصلین حوزه مبارکه قم و تهران و مشهد) که مفاد آن بر علیه مصالح کشور بوده به تبریز رسیده و به طور غیر محسوس بین طرفداران وی پخش گردیده است».

[3] - آقای سید احمد خمینی در این باره چنین مرقوم داشتند:

امام روی استاد مهذب و با تزکیه اصرار فراوانی داشتند، حتی حرکات دست و سر استاد را منشأ اثر بر روی شاگرد می‏دانستند؛ چه رسد به اینکه استاد از نظر تقوا ضعیف و یا مثلًا خدای ناکرده اهل غیبت باشد.

[4] - آقای سید مرتضی پسندیده.

[5] - اشاره به گروهکهای ضد انقلاب که به نام طرفداری از خلق، عشایر را به اعتراض و شورش فرامی‏خواندند.

[6] - اصل: بخواهند.

[7] - نهج البلاغه، نامه( 53)، آنجا که حضرت علی( ع) می‏فرمایند:«

و تَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَراجِ بِما یُصْلِحُ أَهْلَهُ ...»

[8] - مستدرک الوسائل، ج 7، ص 24.

انتهای پیام /*