امروز با امام: 27 فروردین
ـ پیام به حوزه های علمیه قم، مشهد و تهران؛ مقابله با رژیم شاه (1346)
«خدمت ذی شرافت حضرات فضلا و محصلین حوزه مبارکه قم و مشهد و تهران و سایر حوزههای علمیه- ایّدهم اللَّه تعالی
این جانب در این تبعیدگاه و غربت، از اوضاع اسفانگیز ایران و خصوص حوزههای دینیه- کم و بیش- مطلع و در رنج به سر میبرم. میدانم که دستگاه جبار چه خوابهای خطرناکی دیده است برای اسلام و مسلمین و احکام مقدس قرآن و خدمتگزاران به دیانت مقدسه. شما در نظر آنها مجرم هستید؛ جرم شما خدمت به دیانت و قرآن و مخالفت با سلطه اجانب بر کشورهای اسلامی است؛ جرم شما مخالفت با دستگاه ظلم و استبداد و غارتگری و چپاول است؛ جرم شما دانش شماست و عدم تسلیم کورکورانه در مقابل اجانب و دست نشاندگان بیحیثیت آنهاست. این جرم را دانشگاهیان و طبقه تحصیلکرده و جوان هم دارند لذا با محرومیتها و رنجها و سختیها مواجه میباشند.
نقشه استعمار محو اسلام و احکام مقدس قرآن است. دستگاه جبار مجری مقاصد شوم آنهاست؛ نقشه آن است که به اسم اصلاحات، مملکت را به حال عقب افتادگی نگاه دارند و به اسم دانش دوستی و سپاه دانش، دانشگاه و مدارس علمیه را بکوبند و با نام اسلام احکام مقدس آسمانی را پایمال کنند و با اسم مقدس اسلام و قرآن احکام مسلّمه آن را یکی پس از دیگری محو کنند. شما باید به نظام اجباری بروید و در حبس و زجر و فشار و اهانت و تبعید به سر برید تا راه برای عمال اجانب و عمال اسرائیل باز شود. کاخنشینان باید در شهوات و هرزگیها غوطهور شوند تا خوشخدمتی کنند و طبقه مزاحم یعنی علمای اعلام اسلام و دانشمندان و جوانان بیدار را از سر راه بردارند؛ خطبا و گویندگان باید از گفتار دم ببندند، مگر آنکه از جنایات و خیانتهای آنها به اسم ترقی و پیشرفت تمجید کنند. نقشه محو و مسخ قانون اساسی است که در آن تضمین اسلام و مذهب و احکام شده است؛ قانونی که در آن تضمین آزادیهای فردی و اجتماعی شده است باید برود و به جای آن سرنیزه، اختناق، حبس بیاید. اینها خیالات خامی است که دستگاه دست نشانده و نوکر مآب در مغزهای تکان نخورده خود پختهاند؛ غافل از آنکه با عواطف و احساسات یک ملت بزرگ نمیتوان بازی کرد. غافل از آنکه دستگاه خدای بزرگ را نمیشود به بازی گرفت. من به شما آقایان محترم و به ملت ایران اطمینان میدهم که دستگاه با شکست مواجه خواهد شد. پیشینیان آنها سیلی اسلام را خوردند، اینها نیز خواهند خورد.
شما فضلای محترم و دانشجویان جدید و قدیم صبور باشید و استقامت کنید. در مقابل ظلم تسلیم نشوید. اینها رفتنی هستند و شما باقی هستید. سرنیزه در مقابل عواطف یک ملت دوام ندارد. این شمشیرهای کند و عاریتی در غلاف خواهد رفت. ما روزهای بسیار سیاه، بسیار وحشتناک و بسیار اسفانگیز در حکومت اسلاف اینها دیدهایم؛ ما با حکومت اختناق و ترور، با حکومت غارت و ستمگری، با سلب آزادیهای همه جانبه سالها مواجه بودیم و استقامت کردیم تا آنها رفتند؛ شما هم استقامت کنید تا اینان نیز بروند و به جزای اعمال خود برسند.
تسلیم نشوید. زیر بار امتحانات پوچ آنها نروید. نقشه آن است که قدم به قدم پیشروی کنند. هر قدر شما عقبنشینی کنید آنها پیشروی میکنند. آنها کمر به نابودی شما بستهاند. گمان نکنید با ملایمت و تسلیم دست بردار هستند، بلکه با استقامت و ایستادگی و اظهار حق و فریاد مظلومانه عقب مینشینند.
ملت را و ملل آزاد دنیا را از ستمگری دستگاه و مظلومیت ملت مسلمان ایران آگاه کنید. با هر وسیله ممکنه جنایات اینها را به دنیا برسانید. خدای متعال با شماست. دست اتحاد و برادری به هم دهید و از اختلافات جزئی دست بکشید تا زنده بمانید، تا احکام خداوند پایدار بماند.
حضرات مراجع عظام و علمای اعلام- دامت برکاتهم- راضی به محو حوزههای دینی با ذلت و خواری نشوند. مرگ با عزت از زندگانی با ذلت و تحت اسارت بهتر است. از خدای بزرگ عظمت اسلام و مسلمین را خواستار است. وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ.[1] و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.[2]. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج2، ص: 129ـ 131)
ـ نامه به آقای سید احمد خمینی؛ خانوادگی (1351)
«احمد عزیزم
مرقوم جمع شما واصل، از اینکه دور هم جمع و بحمداللَّه تعالی سلامت هستید و خوش و خرّم، مسرور هستم. ان شاءاللَّه خداوند تعالی به همه شماها سلامت و سعادت عنایت فرماید. اینجانب سلامت هستم بحمداللَّه تعالی ولی نگرانیهای روحی بسیار است.
دعا کنید خداوند اصلاح فرماید. از سلامت خودتان و دیگران مطلعم نمایید.
نمیدانم درس را به کجا رساندی و حالا مشغول چه هستید. از وضع درس و مُدرّس[3] بنویسید. از خداوند تبارک و تعالی توفیق و تأیید شما را خواهانم. خدمت حضرت آقای عمّ بزرگوار[4] سلام برسانید و نگذارید به ایشان بد بگذرد. والسلام علیکم. پدرت» (صحیفه امام، ج2، ص: 430)
ـ نامه به حاج آخوند کرمانشاهی، پیرامون پاسخ به سؤال شرعی درباره فرار از ربا (1351)
«بسمه تعالی
خدمت جناب مستطاب عمادالاعلام و ثقةالاسلام آقای حاج شیخ مجتبی حاج آخوند- دامت افاضاته
مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج محترم و حاوی تفقد از اینجانب بود، موجب تشکر گردید. توفیق و سلامت جنابعالی را خواستار است.
راجع به فرار از ربا به هیچ وجه جایز نیست ولو با تبدیل معدود مثل اسکناس به اسکناس. ولی اگر اسکناسها با هم اختلاف قیمت دارند مثلًا اسکناس درشت گرانتر باشد از خرد، مبادله به زیادتر مانع ندارد و نیز اسکناس ایرانی را به عراقی با اختلاف قیمت میشود تبدیل کرد و زیادی اشکال ندارد؛ لکن برای فرار از ربا به هیچوجه جایز نمیدانم. از جنابعالی امید دعای خیر دارم.» (صحیفه امام، ج21، ص: 609)
ـ تلگراف تشکر به آیت الله مرعشی نجفی (1354)
«ایران- قم
حضرت آیت اللَّه آقای آقا نجفی- دامت برکاته
بحمد اللَّه سلامت هستم. از الطاف جنابعالی متشکرم. سلامت شما را خواهانم.
خمینی» (صحیفه امام، ج3، ص: 81)
ـ سخنرانی در جمع کارگران و نانوایان قم؛ مشکلات مستضعفان و چاره جوییهای آن (1358)
«شما آقایان باید بدانید که بعد از انقلاب آشفتگی است. تا کنون ما در حال انقلاب بودیم و الآن هم در حال انقلاب هستیم. و انقلابات طبعاً این طور هست که مثل اینکه یک مملکت در حبس باشد و بعد درِ حبس را باز کنند و سی میلیون جمعیت از حبس بیرون بریزد، یک انقلابی خواهد شد، یک اغتشاشی خواهد شد که ترمیم آن محتاج به خیلی صرف وقت است. الآن شما آقایان در حال انقلاب هستید. الآن آن آزادی برای همه قشرها حاصل شده است. استقلال برای مملکت ما بحمداللَّه تا حدودی حاصل شده است. این اموری که شما میخواهید همه قشرها میخواهند؛ این طور نیست که محرومیت منحصر به شما باشد. من اعتقادم این است که از شما محرومتر ما زیاد در ایران داریم. شما باز یک کاری دارید، اشتغالی دارید؛ عدد کثیری- اجتماع کثیری- از مردم هستند که این کار را هم ندارند و اینها با بدبختی در یک زاغهها زندگی میکنند. شما زاغههای اطراف تهران را یک سَری به آن بزنید؛ توجه کنید ببینید اینها چه جور زندگی میکنند. ما به فکر همه هستیم، دولت به فکر همه هست لکن مسأله، مسئله آسانی نیست.
یک مملکت خراب، یک مملکت ویران، یک مملکتی که همه ذخایرش را به چپاول بردند حالا میخواهد تازه شروع کند، شروع به نوسازی. این شروع به نوسازی محتاج به وقت است؛ این طور نیست که غفلت از حال مستمندان شده باشد و یا از حال کارگران شده باشد؛ خیر، ما همه به فکر شما هستیم. و ما ان شاءاللَّه بعد از اینکه بتوانیم استقرار بدهیم جمهوری اسلامی را، اسلام در فکر کارمندان و در فکر کارگران و در فکر مستضعفین بیشتر است تا فکر دیگری. شما مطمئن باشید که اگر ما توانستیم قدرت پیدا بکنیم و اسلام را به آن طور که هست پیاده بکنیم، برای همه شما و برای آنهایی که از شما خیلی بدتر هست زندگیشان، فکر خواهد شد...» (صحیفه امام، ج7، ص: 26 ـ 28)
ـ سخنرانی در جمع پاسداران تهران؛ خنثی سازی توطئه ها و سازندگی کشور (1358)
«انقلاب یک راه دارد و یک پس از پیروزی. قبل از اینکه انقلابها پیروز بشوند، همه رو به مقصد هستند و گرمیها و نهضتها بسیار ارزنده و بسیار گرم هست. پس از پیروزی، یک سستیها پیدا میشود و یک اختلافها. شما تا مدتی که در قید و بند بودید؛ همه بودیم، در اختناق بودیم؛ 35 میلیون جمعیت ایران، در زندان بود؛ ایران یک زندان بود؛ پس همه در شکنجه بودید، شکنجههای روحی؛ دیگر برادران در شکنجههای جسمی بودند که میشنیدیم شکنجهها را؛ [ما] در شکنجه روحی بودیم. بحمد اللَّه قیام کردید شما جوانان ملت و پیروز شدید و دست تبهکاران را از مملکت خودتان قطع کردید و دزدان حرفهای را بیرون کردید. امروز که پیروز شدید و روز پیروزی است، مثل این است که درِ یک زندان را باز کنند و 30 میلیون جمعیت از آن زندان بیرون بریزد! درِ یک قفس را باز کنند و 30 میلیون کبوترِ گرفتار بیرون بریزد! حال انقلاب است، حال اختلاف است، حال دگرگونی است. لکن باید با همت، با عزم راسخ، با اراده، باید این حال بعد از انقلاب را هم کنترل کنید.
امروز میبینید که در گوشه و کنار مملکت ما، کشور ما، مفسدین دست به کارند و میخواهند بین شما اختلاف بیندازند. قبل از این نمیتوانستند؛ آن وقت که شما در راه بودید و گرم مبارزه، کسی نمیتوانست رخنه کند. امروز که مبارزه به آخر رسیده است و وقت این است که ما ایران را بسازیم، این ایران خراب را آباد کنیم، امروز دستهای مرموزی از آستین بیرون آمده است و بین اقشار ملت تفرقه میاندازد. باید شما پاسداران اسلام، شما جوانان که سربازان امام زمان- سلام اللَّه علیه- هستید، باید با هوشیاری، با اراده قوی، با مشت محکم، جلوی این توطئهها را بگیرید. گمان نکنید که ما به آخر رسیدیم و ما پیروز شدیم؛ ما بین راه هستیم و باید قدمهای دیگر برداریم. امروز میخواهند نگذارند ما جلو برویم و قدمهای دیگری را که برای سازندگی است برداریم. با اسمهای مختلف،[5] با بهانههای مختلف، با نیتهای فاسد، با اغراض بسیار و شیطانی، قیام میکنند، راهپیمایی میکنند و میخواهند ملت ما را نگذارند وحدت کلمه داشته باشد. میخواهند ایجاد اختناق بکنند.
شما جوانان برومند، شما پاسداران اسلام باید محکم، قوی در مقابل این توطئهها بایستید و نگذارید اینها شیطنت خودشان را به آخر برسانند. من از شما تشکر میکنم که در این برهه از زمان که احتیاج به وجود غیرتمندانی مثل شماها بود، شما قیام کردید و هم نهضت را پیش بردید و هم پاسداری کردید. لکن خدمت شما به آخر نرسیده است، خدمت شما به اسلام به آخر نرسیده است؛ باز بین راه هستیم و باید از این توطئهها جلوگیری کنیم، از این نقشههای شیطانی که به دست امریکا و عمال آن الآن هم در مملکت ما در جریان است، دستهای اینها را قطع کنیم نگذاریم اینها توطئه کنند. با اسمهای مختلف و با بهانههای مختلف توطئه کنند و تخم نفاق بپاشند بین ملت ما. شما برادران من، شما عزیزان من باید با مشت محکم با آنها مواجه بشوید و آنها را خنثی کنید، حرفهای آنها را خنثی کنید. آنها در همه اطراف کشور ما مشغول شیطنت هستند و بنا دارند که باز، یا آن رژیم را پیش بیاورند و یا اگر این نشد نظیر آن را پیش بیاورند و باز ما را در اختناق بکشند و جوانان ما را در حبس و ذخایر ما را در غارت. ما موظفیم- همه ما موظفیم- که از این نقشههای شیطانی جلوگیری کنیم.
من اخطار میکنم به ملت ایران که هوشیار باشید و نگذارید این شیاطین رخنه کنند! اینهایی که به اسلام اعتقاد ندارند، اینهایی که به ایمان اعتقاد ندارند، اینهایی که به خدا اعتقاد ندارند، میخواهند[6] صفوف شما را در هم بشکنند و در صفوف توحیدی شما، انسانی شما، اسلامی شما رخنه بکنند و نگذارند به مقاصد خودمان برسیم. مقصد این است که اسلام، احکام اسلام- احکام جهانگیر اسلام- زنده بشود و پیاده بشود و همه در رفاه باشند و همه آزاد باشند، همه مستقل باشند. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه ملت ایران و شما جوانان برومند [را] که با من مواجه هستید میخواهم.» (صحیفه امام، ج7، ص: 29 ـ 31)
ـ پیام به ملت ایران و نیروهای مسلح؛ رعایت سلسله مراتب- تقدیر از رزمندگان (1360)
«فرا رسیدن روز 29 فروردین روز ارتش شجاع و متعهد جمهوری اسلامی را به ملت ایران و به قوای مسلح و ارتش مجاهد تبریک میگویم. این سال، تبریک به ارتش و قوای مسلح و ملت که چنین ارتشی دارند که با مجاهدات بزرگ و فداکاری شجاعانه، کشور عزیز خود را از شرّ جنود ابلیس- که با پشتیبانی دو قدرت بزرگ و سایر قدرتهای وابسته، به کشور عزیزمان هجوم نمودهاند- نجات داده و چون سدی عظیم و بنیانی مرصوص در مقابل آن ایستادگی کرده و میکنند، افزون و مضاعف است. روز ارتش در این سال، روز حماسه ملت است؛ روز افتخار کشور است؛ روز سرافرازی ارتش و سایر قوای مسلح است. تبریک به ارتش و ملت شعار نیست، شعور و حقیقت است؛ حقیقتی که در جبهههای کارزار جلوهگر است. حقیقتی که صدامیان و جنود ابلیس آن را لمس نموده و مینمایند.
ضربههای پی در پی و مداوم قوای مسلح شاهد این حقیقت است. دنیا این واقعیت را به ثبت رسانده، بگذار تا رسانههای گروهی مزدور، هر چه میخواهند بگویند و هر چه به فکر زبونشان میرسد بنویسند. بگذار تا شیاطین خارج و داخل، هر توطئهای که بیانگر ضعف و شکست آنان است، برای تفرقه افکنی بین قوای مسلح قدرتمند بنمایند. اکنون تمام قوای عزیز همرزم ما با خاطری آسوده و قلبی مطمئن و دلی سرشار از ایمان، یکدل و یک جهت، برادرانه در کنار هم، با دژخیمان از خدا بیخبر، در نبردند و تا انهدام اساس کفر، پابرجا از حقوق انسانها و مظلومان و مستضعفان جهان دفاع میکنند. خداوند بزرگ یار و مددکار آنان باد. لازم است تذکراتی گرچه تکراری است، عرض نمایم:
1- این سال که سال قانون اعلام شده است، لازم است که در ارتش و سایر قوای مسلح، حفظ نظام و سلسله مراتب را که قانون داخلی قوای مسلح است، بیش از پیش مراعات نمایند تا ارتش و سایر قوای اسلامی، قدرتمندتر و هر چه بیشتر منسجم شوند. تخلف از این امور، تخلف از قانون است. و من امیدوارم با برادری و حفظ نظام و حذف خشونت، قوای مسلح اسلامی آسیب ناپذیر شود.
2- فرماندهان و سایر افراد ارتش مطمئن باشند که زحمتها و فداکاریهای آنان در پیشگاه مقدس خدای بزرگ و در نزد ملت شریف مورد تقدیر است، و لازم است به یاوه گوییهای بعضی منحرفین و گروهکها گوش فرا ندهند و سستی و نگرانی به خود راه ندهند و بدانند که از نقشههای شیطانی دشمن ایجاد یأس و تزلزل است و قدردانی از مجاهدات قوای مسلح یکی از وظایف اسلامی- انسانی است که ملت شریف از آن غافل نیستند و شما هر چه به قدرت و پیشروی خود و شکست دشمن بیفزایید، ملت به تقدیر و تشکر و پشتیبانی خود میافزاید. خداوند تعالی پشت و پناه شما و ملت یار وفادارتان میباشد.
3- این جانب برای شهدای عزیز ارتش و سایر قوای مسلح، طلب رحمت از پیشگاه خداوند مینمایم و طلب عافیت برای معلولین و مدافعین اسلام، و تبریک و تسلیت به بازماندگان آنان میدهم. باید این عزیزان بدانند که مصیبتهایی که به آنان وارد شده است، ملت شریف با آنان شریک میباشند. من فرزندان عزیزی که افتخارآفرین بودند از دست دادم و شما عزیزان غیرتمندی که موجب سرافرازیتان بودند به جوار رحمت حق فرستادید. خداوند پناه شما و مددکارتان باد. من بار دیگر این روز بزرگ را گرامی میدارم و از خداوند سلامت و سعادت شما فرزندان را خواهانم.» (صحیفه امام، ج14، ص: 300 ـ 301)
ـ سخنرانی در جمع شورای نگهبان؛ مخالفت اسلام با سرمایه داری و کمونیسم (1360)
«امروز ما گرفتار دو جریان هستیم: یکی آن جریانی است که همین که به نفع مستضعفین و محرومین سخن گفته شود و از کاخنشینها و غاصبین حقوق مردم صحبتی بشود میگویند این همان کمونیسم است .. و جریان دیگر این که وقتی گفته شود خودسرانه اقدام به تقسیم زمین یا گرفتن اموال ننمایید، میگویند طرفداری از سرمایه داران و فئودالها شده است. در حالی که همان طور که میدانید اسلام نه با سرمایه داری موافق است نه با کمونیسم. اسلام راه و رسم دیگری غیر از اینها دارد. من متأسفم که در بین گروه اول گاهی کسانی هستند که بعضی اوقات به احادیثی متوسل میشوند، مثلًا مستند خود را آن فرمان حضرت امیر- علیه السلام- قرار میدهند که ایشان به مالک اشتر فرمودند[7]؛ اولًا این فرمایش حضرت یک حکم حکومتی است و نمیشود به آن فتوا داد، ثانیاً در مورد زکات است، در حالی که حکومت اسلامی به وسیله خمس اداره میشود. احتمال است حضرت یا به لحاظ وضع خاص منطقه چنین حکمی کرده باشند یا این که علم داشتهاند که مردم آن منطقه افرادی راستگو و صادق هستند. اما ما حدیث داریم که میشود با آن فتوا داد و عمل کرد و آن این است که «باشد به این که فقرا در مال اغنیا شریک هستند»[8]. مگر نه این است که مال مورد شرکت مشاع است، پس فقرا در مال اغنیا شرکت دارند. کسی که حقوق مالی خود را پرداخت نکرده است، سهمی که میبایست پرداخت کند به صورت مشاع در دست اوست و در صورت عدم پرداخت به صورت تصاعدی افزایش پیدا میکند، تا آن جا که اگر کلیه اموالشان را هم بدهند باز بدهکارند.
در مورد مسأله زمین باز دقت بشود که احیاء موات شرایطی دارد. من خودم از ظلم و ستم خوانین و فئودالها اطلاع دارم که چگونه مردم فقیر را به زور به کار میگرفتند، چگونه با زجر و شکنجه آنها را وادار به کار میکردند، در این گونه موارد اگر زمین هم احیا بشود، آن ظالم که مردم را به زور وادار به کار کرده است، مالک نمیشود. اینها چنین مال جمع کرده و صاحب دهها و صدها هکتار و گاهی بیشتر زمین شدهاند. من نمیگویم کسی که دو خانه دارد در یکی ساکن است و دیگری را اجاره داده تا از مال الاجاره زندگی کند خانه او را بگیرند، یا کسی که به زحمت زمینی را آباد کرده و حالا از زمین زندگی خود را میگذراند زمین او را بگیرند، اما ببینید این ثروتهای بزرگ چطور انباشته شده است. من احتمال این را که اینها حقوق شرعی خود را پرداخته باشند حتی در مورد یک نفرشان هم نمیدهم، در مواردی اگر تمام اموالشان هم گرفته شود باز بابت حقوق شرعی بدهکارند.
وقتی در پاریس بودم عدهای از سرمایه دارها که حس کرده بودند دیگر رژیم سابق رفتنی است و لذا برای این که در حکومت بعدی هم آنها به همان گونه باشند و زندگی کنند، پیش من آمدند که میخواهیم وجوه شرعی خود را پرداخت کنیم. من مقصود آنها را فهمیدم و گفتم شما بروید اساس کارتان را درست کنید، من پولی از شما نمیگیرم. الآن هم عدهای هستند که میروند مثلًا صد هزار تومان به یکی از آقایان میدهند که این حقوقی است که شرعاً به عهده من است و آنها هم میگویند بله فلانی وجوه شرعی خود را پرداخته است، در حالی که این شخص 50 میلیون تومان از این بابت بدهکار بوده است، حالا میخواهد با پرداخت این مبلغ کم بگوید که اموالش دیگر مال خودش است.
شما بیایید احکام الهی را اجرا کنید. باید قوانین وضع بشود که حقوق محرومین و فقرا به آنها بازگردانده شود، این وظیفه شماست. متأسفانه در برخی موارد قوانین خوب هستند ولی خوب اجرا نمیشوند، ما مأمورین اجرای خوب در این موارد کم داریم. اگر مأمورین اجرا افراد صالح و واردی باشند، دیگر سر و صدای کسی در نمیآید. برای این امر هم باید فکری کرد. من از خداوند میخواهم که به همه توفیق پیاده کردن قوانین اسلام را عنایت فرماید.» (صحیفه امام، ج14، ص: 302 ـ 304)
ـ نامه به اتاق بازرگانی؛ موافقت با ساخت مدرسه علمیه برای خواهران (1363)
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم ... احتراماً باستحضار عالی میرساند. اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران یک نهاد اقتصادی متعلق به بخش خصوصی است که از بودجه دولت استفاده نمینماید و کار اتاق مشورت دادن بمدیران صنایع و بازرگانان و صدور کارت و رابط بین بخش خصوصی و دولت میباشد و مسئولین فعلی آن مفتخراند که در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران از طرف آن حضرت با ابلاغ شهید مظلوم دکتر بهشتی اداره امور اتاق را عهدهدار شدند، و به پیروی از اصل ولایت فقیه تا کنون بمنظور اسلامی شدن اقتصاد این سرزمین حد اکثر تلاش و کوشش را داشته و امید است که مساعی آنها در راه بثمر رساندن اهداف انقلاب اسلامی در حدی باشد که مشمول عنایات حضرت بقیة اللَّه الاعظم- ارواحنا له و لمقدمه الفداء- واقع شده و با ارجاع وظائف بیشتر از طرف آن امام بزرگوار افتخارات بیشتری نصیب خدمتگزاران اتاق ایران گردد. اکنون که حضرت آیت اللَّه آقای امامی کاشانی در نظر دارند در جوار مدرسه شهید مطهری یک مدرسه جهت تربیت خواهران طلبه ایجاد نمایند که هزینه آن مبلغی در حدود بیست و پنج میلیون تومان پیشبینی شده و به اتاق پیشنهاد شده هزینه ساختمان مذکور را بپردازد این اتاق در گذشته حسب الامر آن رهبر عالیقدر کمکهائی به کمیته امداد و کمیته آسیب دیدگان جنگ تحمیلی نموده است. افتخار دارد چنانچه مصلحت بدانند اتاق در این مهم نیز انجام وظیفه نموده هزینه ساختمان مذکور را پرداخت نماید. موافقت آن حضرت با این استدعا علاوه بر افتخار بزرگی که نصیب این اتاق خواهد نمود، موجب دلگرمی خدمتگزاران اتاق در انجام وظائفی که در راه تداوم انقلاب بعهده دارند میباشد. با مسألت از درگاه خدای تبارک و تعالی برای تداوم بقای سایه آن رهبر و امام بزرگوار بر سر امت اسلام. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
20/ 1/ 1363- اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران].
بسمه تعالی
در صورتی که مخالف با مقررات شرع و قانون نباشد مانع ندارد. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج18، ص: 406)
ـ سخنرانی در جمع وزیر فرهنگ و آموزش عالی و معاونان؛ رهایی از وابستگی فرهنگی (1364)
«از شما آقایان که قدمهای مثبتی برداشتهاید تشکر میکنم. امیدوارم احساس کرده باشید که همه دردهای ایران از دانشگاه شروع شده است. دانشگاه، تلخیهایی داشت که به این زودیها رفع نمیشود. جدیت و فداکاری لازم دارد تا دانشگاه، دانشگاه بشود.
دانشگاهی که حق نداشت از مصالح ایران و اسلام صحبت کند، دانشگاهی که نماز خواندن در آن عیب بود، دانشگاهی که تمام گرفتاریهای ما منشأش در آن بود، دانشگاه نبود. شما باید کوشش کنید و دانشگاه را اصلاح کنید، و احساس کنید که اسلام است که میتواند دانشگاه را اصلاح کند. و اصلاح دانشگاه زمانی آسان است که فرزندانمان را از دوره دانشآموزی زیر نظر بگیریم، که اگر فرزندانمان در کودکی درست تربیت شدند، دانشگاه زحمتش کمتر میشود.
امیدوارم با کوشش اساتید و معلمین، وضع به صورتی درآید که فردی که دوره درسیاش تمام شد، فردی متعهد بار آمده باشد، فردی که بداند باید برای کشورش خدمت کند و کاری به رضایت کشورهای بیگانه نداشته باشد. شما میدانید بیشتر کسانی که در دانشگاه بزرگ شدهاند در عین حال که بعضی از آنان نماز هم میخوانند ولی معتقدند ایران باید زیر نظر کشورهای بیگانه باشد. میگویند ایران نمیتواند خودش را اداره کند. آیا ایرانی که با تمام فشارها خودش را حفظ کرده و انقلابش را به کشورهای دیگر صادر و ملتهای دیگر را بیدار نموده است، نمیتواند خودش را اداره کند؟ چرا! باید کاری کنید که دانشگاههایمان روش تودههای مردم را داشته باشد که اگر ملتی چیزی را خواست، خلافش را نمیتوان بر آن تحمیل کرد. شما ملاحظه کنید تودههای میلیونی ما چگونه منقلب شدهاند و به این معنا توجه کردهاند که باید در مقابل قدرتها بایستند. دانشگاه باید مرکز رشد چنین امری باشد که متأسفانه نبوده است.
امیدوارم با زحمت شما آقایان و شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشگاهی پیدا کنیم که دانشگاه مردم باشد، نه دانشگاه خارج. ما باید طوری جوانانمان را تربیت کنیم که مسلمانان دیگر کشورها بفهمند که تربیت در اینجا مفید است. و این را بدانید که اگر دانشگاه درست کار کرد و خود را به دنیا عرضه نمود و مردم دنیا فهمیدند که دانشگاه ایران برای خودش کار میکند، نه برای خارج، قهراً مسلمانان دیگر کشورها به اینجا خواهند آمد.
دانش تنها فایده ندارد، بلکه دانش و تعهد باهماند که میتوانند انسان را به جایی برسانند که محتاج دیگران نباشد و پیش خدا آبرومند باشد. البته این کار مشکلات و ناگواریهایی دارد، هر کس بخواهد کار مثبتی انجام دهد، این طور نیست که همه از آن کار خوششان بیاید و آن را بپسندند. ممکن است کار حقی هم در ذایقه دستهای تلخ بیاید، ولی کسی که دنبال حق میرود و برای رضای خدا کار میکند نباید به فکر این باشد که به او چه گفتهاند، یا چه میگویند؛ باید خدا را در نظر بگیرد و برای خدا کار کند. هر کس هر چی میخواهد بگوید، کار خوب هم مخالف دارد. شما فکر این باشید که کارتان خوب و پیش خدا آبرومند باشد، وقتی در این فکر بودید خدا هم شما را همراهی میکند و مشکلاتتان را اصلاح مینماید، که اگر دانشگاه اصلاح شد، کشور اصلاح میشود. من به شما دعا میکنم که خدا شما را تأیید و موفق کند.» (صحیفه امام، ج19، ص: 222 ـ 223)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مالدیو؛ تبریک حلول ماه مبارک رمضان (1367)
«حضرت آقای مأمون عبد القیوم، رئیس جمهور کشور مالدیو
تلگراف تبریک آن جناب به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان واصل و موجب تشکر گردید. امید است مسلمانان جهان از فیوضات این ماه بزرگ الهی بهرهمند شده و بتوانند شرّ دشمنان اسلام را از کشورهای خود کوتاه کرده، عظمت از دست رفته خود را بازیابند و جنایتکارانی امثال صدام خونخوار، که تنها در یکی از اعمال جنایتکارانه خود هزاران انسان بیگناه و زن و کودک بیپناه حلبچه را در چند لحظه به شهادت رساند، از خود طرد کنند و این لکه ننگ را از کشورهای اسلامی پاک سازند. و متأسفانه بر خلاف انتظاری که میرفت زمامداران کشورهای اسلامی بیتفاوت از کنار این فاجعه بزرگی که برای عالم اسلام پیش آمد گذشتند، گویا هیچ اتفاقی رخ نداده است. «فَالَی اللَّهِ المُشْتَکَی».» (صحیفه امام، ج21، ص: 29)
[1] - سوره آل عمران، آیه 139:« سست نشوید و محزون نباشید و شما برترید اگر ایمان آورده باشید».
[2] - این اعلامیه توسط شهربانی آذربایجان شرقی به تاریخ 6/ 10/ 46 چنین گزارش شده است:« طبق اطلاع واصله اخیراً تعدادی نسخ ماشین شده متن اعلامیه روح اللَّه خمینی بدون تاریخ تحت عنوان( حضرات فضلا و محصلین حوزه مبارکه قم و تهران و مشهد) که مفاد آن بر علیه مصالح کشور بوده به تبریز رسیده و به طور غیر محسوس بین طرفداران وی پخش گردیده است».
[3] - آقای سید احمد خمینی در این باره چنین مرقوم داشتند:
امام روی استاد مهذب و با تزکیه اصرار فراوانی داشتند، حتی حرکات دست و سر استاد را منشأ اثر بر روی شاگرد میدانستند؛ چه رسد به اینکه استاد از نظر تقوا ضعیف و یا مثلًا خدای ناکرده اهل غیبت باشد.
[4] - آقای سید مرتضی پسندیده.
[5] - اشاره به گروهکهای ضد انقلاب که به نام طرفداری از خلق، عشایر را به اعتراض و شورش فرامیخواندند.
[7] - نهج البلاغه، نامه( 53)، آنجا که حضرت علی( ع) میفرمایند:«
و تَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَراجِ بِما یُصْلِحُ أَهْلَهُ ...»
[8] - مستدرک الوسائل، ج 7، ص 24.