امروز با امام: بیستم فروردین
ـ نامه به یکی از دوستان؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1346)
«به عرض میرساند، مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج محترم بود واصل، سلامت و سعادت جنابعالی را خواستار است. چون بسیار تعجیل در کار است بیش از این مزاحمت نمیکند. اجازه جنابعالی را به آقای اخوی دادم. لا بد میرسانند. و السلام.» (صحیفه امام، ج2، ص: 120)
ـ بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه بصره؛ توجه به تعالیم اسلام (1347)
«عوامل استعمار به ما که میرسند میگویند تیپ جوان و تحصیلکرده و دانشجو فاسد شدهاند، عقاید مذهبی و ملی خود را از دست دادهاند و سر به بیراهه نهادهاند و چشم و گوش بسته، مقلد بیگانگانند؛ و به شما که میرسند میگویند مراجع و روحانیونْ خرافی و مرتجعند، و واقعیات زمان را درک نمیکنند و متابعت از آنها سیر قهقرایی و عقبگرد است و شرط تعالی و ترقی این است که از این عناصر فناتیک و امل و عقایدشان چشم بپوشیم و فاصله بگیریم! ما و شما در این بین وظیفه داریم، علی رغم خواست و کوشش تفرقهجویان و مستعمِرین، روابط معنوی و فکری خود را عمیقتر نموده در هر حال تفاهم کنیم و متفقاً با استفاده از تجارب و اطلاعات و نیروی یکدیگر، موجبات ثبات و عظمت و سعادت و ترقی و تعالی خود را فراهم نماییم ...
شما جوانان تحصیلکرده، مردان آتیه و فردا و رجال و شخصیتهای آینده اجتماعید؛ باید بهوش و بیدار باشید و با تمامی عوامل عقب افتادگی و تفرق و ذلت ملتهای خود مبارزه کنید؛ و اگر عمیقاً توجه کنید پی خواهید برد که مهمترین عامل انحطاط مسلمین دوری و بیخبری از تعالیم واقعی و حیاتبخش اسلام است؛ اسلامی که در تاریکترین ادوار تاریخ مشعشعترین و نورانیترین تمدنها را به وجود آورد و پیروان خود را به اوج عظمت و اقتدار و آقایی رسانید و آن زمان که همان پیروان از آن تعالیم چشم پوشیدند و به روشی منحرف و قشری- که به اسم اسلامش نامیدند- گرویدند، طبیعی بود که عظمت و مجد دیرین خود را از دست داده به روز سیاه و تیرهای چون روزگار موجود بیفتند.» (صحیفه امام، ج2، ص: 177)
ـ نامه به آقای علی قارص؛ تقبیح عملکرد کارگران در کشورهای غربی (1352)
[پیشگاه پیشوای بزرگ اسلامیان آقای حاج سید روح اللَّه خمینی- دام ظله
سئوالی است دینی به حضور مقدس: از مملکت ما [ترکیه] مردان و زنان مسلمان برای کارگری سیلآسا به آلمان و هلند و بلژیک و دولتهای کافر دیگر میروند. اکثر آنها در آنجا مرتکب اعمالی میشوند که باعث هَتْک حرمت اسلام و سرشکستگی مسلمانان میگردد. در صد، نود و نه آنها عبادتهای واجب خود را ترک کرده گناهانی مانند قماربازی، شرابخواری و زنا و گاهگاه ازدواج با محرمان شرعی خویش و کارهای دیگر که شرح دادنی نیست انجام میدهند. آیا در دین مقدس اسلام این گونه کار کردن و هجرتها جایز و دستمزد آن حلال است یا نه؟ لطفاً حکمش را بیان فرمایید. - ترکیه- قارص حاج علی]
بسم اللَّه الرحمن الرحیم و به نستعین
مطالب مرقومه موجب کمال تأسف و تأثر این جانب گردید. اینگونه اعمال موجب سخط خداوند متعال و باعث تأثر قلبی اولیای حق- سلام اللَّه علیهم- میگردد. اقدام به اینگونه امور که موجب هتک حرمت اسلام و مسلمین است از اعظم معاصی و گناهان کبیره است.
هجرت از دارالاسلام به دارالکفر که مستلزم این نحو کبایر موبقه شود حرام و از کبایر است؛ بلکه کار کردن برای کفار که مستلزم وَهْنِ[1] دین مقدس اسلام است، حرام و اجرت در مقابل آن سُحْت[2] و مُحَرَّم است. بر علمای اعلام و اولیای امور و سایر طبقات مختلف مسلمان لازم است از این هجرتها که موجب هتک دولت و ملت اسلام است جلوگیری کنند. از خداوند متعال بیداری ملتهای مسلمان و قطع ایادی اجانب را خواستارم. و السلام علی من اتبع الهدی. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج2، ص: 494 ـ 495)
ـ نامه به آقای سید احمد خمینی؛ خانوادگی (1355)
«احمد عزیز
نامه شما واصل شد. از سلامت همگی خوشوقت هستم. جواب نامههای آقا را دادهام و فرستادهام؛ ان شاء اللَّه میرسد. اکنون چون مسافر یا هواپیما پیدا شد چند کلمه مینویسم.
خانم بحمد اللَّه عمل مراره[3] را در بغداد کردند و با سلامت برگشتند و الآن در اتاق کلفت نشسته و با معصومه خانم[4] صحبت میکنند. هیچ کسالتی ندارد. ماها هم همه سلامت هستیم. سلام به همه برسانید. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج3، ص: 139)
ـ پیام به ملت ایران؛ اخراج ایرانیان از عراق (1359)
«ملت شریف ایران! میهمانان عزیزی که به توطئه امریکا و دست جنایتکار رژیم منحرف بعث از خانههای خود آواره شدهاند و به ایران با وضع اسفناک فجیعی فرستاده شدند، گرامی دارید. اینان برادران مظلوم شما هستند که بدون هیچ مجوزی و فقط برای ارضای هواهای نفسانی و اطاعت کورکورانه از شیطان بزرگ از خانههای خود به دست دژخیمان رژیم بعث آواره شدند. اینان برادران مظلوم ما هستند.
ملت شریف و دولت جمهوری اسلامی لازم است وسائل زندگی آنان را به طور شایستهای فراهم کند و نگذارند به آنها بد بگذرد. رژیم منحوس بعث که خود را برای معارضه[5] با اسلام و مسلمین آماده نموده، باید بداند که در اشتباه است و ملت مسلمان ایران و عراق سردمداران آنان را به جای خودشان مینشانند و آنان را از صحنه خارج و به دست فراموشی تاریخ میسپارند.
صدام حسین که با ملت شریف عراق مواجه شده است و خود را در معرض هلاک میبیند، میخواهد با صحنهسازیها اذهان برادران اسلامی ما را از خود و رژیم منحط خود منصرف کند تا چند صباح دیگر به جنایات خود ادامه دهد. آنکه دستش تا مرفق به خون جوانان غیور عراق آلوده است، میخواهد خود را طرفدار ملت عرب جا بزند.
آنکه به خیال خود عروبت را از اسلام والاتر میداند و به اسلام پشت کرده به زعم آنکه ملتهای عرب را به خود متوجه کند، غافل است که ملت عزیز عرب از اسلام چون جان شیرین حفاظت میکند و با دشمنان اسلام، چون اسلاف خود در صدر اسلام به جنگ و ستیز برمیخیزد.
برادران عرب ما بدانند که ملت عزیز ما با دشمنان آنان- که در رأس آنها رژیم منحوس بعث است- دشمن و با دوستان آنان دوستند، و در مصیبتهایی که آنان از آن رژیم فاسد میکشند با آنان شریکند. به امید آنکه رژیم بعث چون رژیم شاهنشاهی به زباله دان تاریخ افکنده شود و امید است نصر و فتح مسلمین نزدیک باشد. از خداوند متعال غلبه مسلمین را بر قدرتهای فاسد خواستار است. و السلام علیکم و علی سائر عباد اللَّه الصالحین.» (صحیفه امام، ج12، ص: 235 ـ 236)
ـ سخنرانی در جمع روحانیون مبارز عراق و مسلمانان رانده شده؛ جنایات رژیم بعث (1360)
«شهادت مرحوم آیت اللَّه صدر[6] را به همه ملتهای مستضعف جهان و به مسلمین خاصتاً و به عراق و ایران بالاخص، تسلیت عرض میکنم.
برادرهای من، عزیزان ما که از اوطان خودتان آواره شدید، در این گرفتاریهای شما در طول حکومت بعث، ما هم مبتلا بودیم در ایران، و شما در عراق. ما در ایران گرفتار یک حکومت دیکتاتور خبیث[7] [بودیم] که با ملت ما آن کرد که مغول آن طور نکرد. علمای ما را تبعید و آواره از اوطان خودشان کرد و بعضی را شهید،[8] نساء ما را بیاحترامی [کرد] و احترام آنها را از بین برد، جوانهای ما را در حبسها و در زجرها، حتی بعضی از آنها را چنانچه گفتهاند در تاوه سرخ کردند و بعضی از آنها را پای آنها را اره کردند. روحانیون بسیاری از بلاد ما را از بلاد خودشان تبعید و در حبس نگه داشتند و با وضع فجیع به آنها اهانت و ظلم کردند. شما هم در طول [حکومت] این حزب فاجر کافر[9] مبتلا بودید و به همان نحو ابتلائاتی که ما داشتیم. جوانهای شما را، به جرم اینکه برای زیارت حضرت سید الشهدا میرفتند، در بین راه گرفتند و با آنها آن طور سبعانه عمل کردند. علمای شما هم گرفتار این حزب فاجر فاسد بود. با مرحوم آیت اللَّه حکیم آن کردند که ما شاهد بودیم و مرحوم آیت اللَّه صدر را به جرم اینکه از ظلم آنها شکایت داشت و میخواست حکومت اسلام برقرار باشد، شهید کردند و خواهر مکرمه مظلومه ایشان را هم شهید کردند. ما شهید دادیم، شما هم شهید دادید؛ ما در حبس به سر بردیم، شما هم به سر بردید، لکن خدای تبارک و تعالی خواست که ملت ایران را از زیر بار ظلم بیرون بیاورد و به آنها توفیق داد که در سایه وحدت و اتکال به خدای کریم بر حکومت جائر وقت غلبه کردند و او را از کشور خودشان راندند و دست قدرتهای بزرگ را از کشور خودشان کوتاه کردند و یک حکومت اسلامی- انسانی در ایران مستقر کردند. و مع الأسف، دستهای ظالم خارجی در کار است و از اول در کار بود که نگذارند این حکومت اسلامی مستقر بشود و نگذارند در سایر کشورهای اسلامی هم حکومت دست خود ملت باشد. این آدمی[10] که در عراق آن همه جور و ستم کرد، برای خاطر به دست آوردن دل قدرتهای بزرگ، به ایران تجاوز کرد، آن هم به محلهای عربنشین. این شخص و این جرثومه فساد که با اسم عُروبت به اسلام میتازد با ملت عرب و با عربنشین ایران آن کرد که محمد رضا به همه ایران کرد و بدتر از او. عربهای ایران را کشت و یا آواره کرد. زن و بچههای مناطق عربنشین را و سایر مناطق را، برای خاطر به قول خودش عروبت و به حسب واقع برای شیطان بزرگ[11] و برادرهای شیطان بزرگ،[12] آن قدر قتل عام کرده است که قبرستانهای ایران مضاعف شده است. در زمان حکومت جائر این سفّاک، چاره جز وحدت کلمه و اتکا به خدا نیست. من در سابق که ایران بودم، قبل از اینکه تبعید بشوم و منتهی بشود که به عراق بیایم، گمان میکردم که عشایر عرب که دارای سلاح هم بودند، در مقابل این حکومت خواهند ایستاد و خواهند او را به جای خودش نشاند، لکن بعداز اینکه آمدم به عراق، تعجبم بیشتر شد که دیدم در حضور همین عشایر و در حضور همان ملت، رئیس روحانی ملت عراق و ملت اسلام را محاصره کردند و تحت الحفظ از بغداد به نجف آوردند و آن هم مظلومانه باید بگوییم به شهادت رسید.
اگر ملت عراق بخواهند از گرفتاری که دارند و داشتند و از تحت ستم این ستمکاران خارج بشوند، چاره ندارند جز آنکه همان نحو که ایران اجتماع کرد و ملت متحد شد و با اتحاد کلمه و اتکال به خدای تبارک و تعالی آن حکومت جائر را ساقط کرد، با اینکه آن حکومت قدرتش بسیار بیشتر بود از این حکومت بعثی صدام بسیار خبیث، مع ذلک، ملت ایران توانست با اینکه سلاح نداشت این جرثومه فساد و این سلسله خبیث سلاطین را که در طول تاریخ مجرمترین افراد انسانها بودند، منقرض کند و به جای او جمهوری اسلامی را مستقر نماید؛ عراق هم چارهای جز این ندارد. این ملتها هستند که باید نهضت کنند، قیام کنند و خودشان را از دست اشرار نجات بدهند. نباید ملتها بنشینند تا اینکه از جای دیگر و کسان دیگر آنها را نجات بدهند. مبدأ نجات از خود ملت است. ایران با اینکه هیچ کشوری با او مساعدت نکرد، بلکه تمام کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، الّا کمی از آنها، با او مخالفت کردند و طرفداری از رژیم کردند، مع ذلک، چون ملت خواست انقراض این سلسله خبیثه را، عمل شد. ملت اگر مطلبی را بخواهد، نمیشود به او تحمیل کرد؛ نمیشود خلاف او را به او تحمیل کرد. ملت عراق نباید بنشینند و منتظر این بشوند که یک دستی از خارج بیاید و آنها را نجات بدهد. ملت عراق، ملت مسلم و تابع اسلام و قرآن کریم و مخالف با استبداد، و مخالف با ستمگری، مخالف با خویهای سبعی و حیوانی است و ملت باید تبعیت از اسلام بکند.
خود ملت و ملتها باید خودشان را نجات بدهند. ملت ایران با ملت عراق دو نیست و با ملتهای مسلم دیگر هم دو نیست؛ این یک ملت است و دارای یک میلیارد جمعیت؛ یک ملت است و دارای خزاین بیشمار و مع الأسف، به واسطه انحراف اکثر دولتهای اسلامی، این یک میلیارد انسان در تحت فشار قدرتهای شیطانی بزرگ است و این خزائن عظیم این کشورهای اسلامی به حلقوم این قدرتهای بزرگ فرو میرود. ملتها باید قیام کنند و خودشان را از دست حکومتهای خودشان و قدرتهای بزرگ نجات بدهند. اگر ملت ایران نشسته بود و چشم به این دوخته بود که از خارج کسی کمک کند و او را نجات بدهد، تا آخر تحت همان فشارها بود و حکومت جائر پهلوی حکومت میکرد، لکن انتظار نکشید و با اینکه دولتهای شرق و غرب به کمک محمدرضا بودند و پشتیبان او بودند، مع ذلک، با همه قدرتهای خارجی و با قدرت بزرگ نظامی که در داخل داشت، وقتی ملت یکپارچه قیام کرد، زن و مرد، کوچک و بزرگ، فریاد کرد که ما نمیخواهیم این حکومت جائر و این سلطنت کافر را، هیچ یک از قدرتهای خارجی نتوانست که جلوگیری کند و قدرتهای داخلی هم برگشتند از او و متصل به ملت شدند.
ارتش عراق هم، اگر مسلمانهای عراق قیام کنند، به آنها متصل خواهند شد و این ریشه فساد را از آنجا خواهند کند...» (صحیفه امام، ج14، ص: 275 ـ 280)
ـ نامه به آقای ولایتی، وزیر امور خارجه؛ ضرورت انتقادپذیری (1367)
«جناب آقای دکتر ولایتی، وزیر محترم امور خارجه
من جنابعالی را فردی متدین و دلسوز انقلاب میدانم. و شما و دوستانمان در وزارت امور خارجه باید تحمل انتقاد را، چه حق و چه ناحق، داشته باشیم. جوّ باز سیاسی ایران انقلابی، بیتجربگی بعضی از مسئولان، سبقت در رساندن سریع هر موضوعی به جامعه گرچه به ضرر مردم باشد، نه تنها کار وزارت امور خارجه را مشکل میکند، که در بعضی اوقات روی سیاستهای داخلی هم اثر نامطلوب میگذارد. این جانب به شما و تمامی خادمین به اسلام و ایران دعا میکنم. امیدوارم چون گذشته در خدمتتان تنها خدا را منظور دارید. از خداوند متعال توفیق جنابعالی و سایر خدمتگزاران به اسلام را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج21، ص: 20)
ـ نامه به آقای مرعشی نجفی؛ احداث ساختمان کتابخانه ایشان توسط جهاد در قم (1368)
«حضرت آیت اللَّه آقای نجفی مرعشی- دامت برکاته
با سلام و دعا برای سلامتی جنابعالی. نامه محبتآمیز شما رسید، تشکر میکنم.
امیدوارم کسالت برطرف شده باشد. در مورد کتابخانه نگران نباشید. احمد[13] قرار است به جهاد بگوید کار ساختمانی آنجا را به صورت آبرومندی انجام دهد. ان شاء اللَّه این جانب را از دعای خیر فراموش نفرمایید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج21، ص: 346)
ـ حکم به نخست وزیر؛ معافیت مالیاتی آستان قدس رضوی و مؤسسات وابسته (1368)
[بسمه تعالی. محضر مبارک مرجع عالیقدر و رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی
با اهدای بهترین تحیات محترماً معروض میدارد، منابع مالی آستان قدس رضوی مجموعه ترکیبی از موقوفات و نذورات بوده که در جهت کمک به محرومان، گسترش و نشر فرهنگ اسلامی و ترویج اسلام ناب محمدی، تعمیر و نگهداری اماکن متبرکه و روضه منوّره رضویه و احداث و گسترش ابنیه و بالاخره در راه مصالح جامعه اسلامی طبق نظر و نیّات واقفین حسب موارد مقرره به مصرف میرسد.
قابل ذکر است که به خاطر قید غیر انتفاعی بودن، این تشکیلات مقدس از آغاز حیات خود در هیچ دوره و مقطع تاریخی مشمول پرداخت مالیات نبوده است.
در سال 1365 که لایحه مالیاتی در کمیسیون اقتصاد و دارایی مجلس مطرح و در لایحه مذکور نام آستان قدس از ردیف سازمانهایی که مشمول معافیت مالیاتی بودند حذف گردیده بود. مراتب به وسیله برادر بزرگوارمان جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمین حاج احمد آقا به استحضار حضرت مستطاب عالی رسید که مقرر فرمودید: (آستان قدس رضوی مالیات ندهد و به جناب آقای نخست وزیر هم گفته شود از آستان قدس نباید مالیات بگیرند) اما از آنجا که اوامر حضرت عالی کتباً به مسئولین امر ابلاغ نگردیده در قانون مالیاتی مصوب سال 1366 مجلس شورای اسلامی موضوع عدم پرداخت مالیات آستان قدس رضوی و شرکتهای وابسته مسکوت ماند.
با توجه به اجرای قانون مذکور از ابتدای سال جاری مشکلات و مسائلی در این رابطه برای آستان قدس رضوی به وجود آمده است، استدعا دارد اوامر حضرت عالی را در خصوص عدم پرداخت مالیات به وسیله آستان قدس و شرکتها و مؤسسات وابسته به مسئولین ذی ربط امر به ابلاغ فرمایند.
در جوار مضجع منور حضرت ثامن الائمه (ع) سلامتی و طول عمر آن حضرت و دوام و بقای نظام جمهوری اسلامی را از خداوند سبحان مسألت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
10/ 1/ 1368- ارادتمند: عباس واعظ طبسی].
بسمه تعالی
جناب آقای موسوی، نخست وزیر محترم.
همان طور که قبلًا گفتهام آستان قدس رضوی و شرکتها و مؤسسات وابسته از پرداخت هر گونه مالیاتی معاف میباشند. نظر این جانب را به مقامات ذی ربط ابلاغ نمایید.» (صحیفه امام، ج21، ص: 347 ـ 348)
[2] - آتش، در اصطلاح فقهی به معنای حرام میآید.
[4] - خانم معصومه حائری، همسر آقای سید مصطفی خمینی، و فرزند آقای مرتضی حائری.
[6] - شهید سید محمد باقر صدر که به همراه خواهر فاضلهشان بنت الهدی به دست عوامل جنایتکار صدام به شهادت رسیدند
[7] - حکومت محمد رضا پهلوی
[10] - صدام حسین، رئیس جمهور عراق
[12] - دولتهای انگلیس و فرانسه.
[13] - آقای سید احمد خمینی.