جشن ملی نوروز
در سیرۀ نظری و عملی امام خمینی
محمد رجائی نژاد
اشاره
باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا
جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا(دیوان امام، ص 39)
عید نوروز یکی از گستردهترین و تاریخیترین جشنهای جهان است که در حوزۀ تمدنی ایرانزمین، بهویژه در کشور ایران برگزار میشود. یک سنت باستانی پیش از اسلام که به تأیید پیامبر اسلام(ص) و دیگر ائمۀ معصومین(ع) نیز رسیده است.
دیدگاه امام خمینی، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، نسبت به آن چیست؟
مقدمه
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با چیرگی احساسات تند انقلابی و ورود و سوءاستفادۀ بخشی از افراطیون مذهبی و متحجران زمانه به سازمانها و ارگانهای انقلابی و تصمیمساز و تصمیمگیر، به نام حفظ ارزشهای دینی و مذهبی، و چهرۀ انقلاب اسلامی میخواستند جشن نوروز را به حاشیه رانده و از اعتبار ساقط کنند. حتی تعطیلات آن را به یک روز کاهش دهند؛ اما نتوانستند، چراکه هم امام خمینی با تیزبینی و شناخت خوب از مردم با آن مخالفت کرد و هم رویدادهای مهم تاریخ انقلاب به گونهای با نوروز گره خورده است که امکان جدایی نداشته و ندارد. برای همین رهبر انقلاب و پایهگذار نظام جمهوری اسلامی خود پشتیبان و مشوق برگزاری جشنهای نوروز شد.
نوروز یادآور برخی رخدادهای تلخ و شیرینِ تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. تصمیم هوشمندانۀ امام خمینی در آستانۀ نوروز 1342 و اعلام عزای عمومی به منظور اعتراض به ظلم ستمشاهی (صحیفه امام؛ ج 1، ص 157)، برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در 12 فروردین 1358 (همان، ج 6، ص 431) و رهنمودهایی که ایشان همزمان با حلول سال جدید از سال 1359 تا آخرین پیام که در سال 1368 فرمودند، همه بیانگر توجه ایشان به استفاده مفید از این روزهای خجسته است. ایشان در پیامهای نوروزی متناسب با حوادث روز با مردم سخن میگفت و همگان را به پرهیز از هواهای نفسانی و تبعیت از سیرۀ انبیاء و ائمۀ معصومین(ع) دعوت میکرد. (همان، ج 21، ص 324)
به همین دلیل سیرۀ نظری و اقدامات عملی حضرت امام نسبت به سنتهای ملی ایرانی، بهویژه جشن باستانی نوروز، میتواند سنجه و گواه پسندیدهای برای محکزدن اندیشه و نگاه دو جریان فعال در ایران باشد: نخست، دیندارانی که یکسره به نفی و رد سنتهای ملی همچون نوروز پرداخته و میپردازند؛ دوم، ملیگرایان افراطی و تفریطی که ارزشهای دینی را رها و سنتهای ملی را برتری میدهند. این دو دیدگاه افراطی در حالی با هم رقابت میکنند که اندیشمندان دلسوز و آگاه جامعه ایرانی گواهی میدهند آمیختگی سنتهای ایرانی با آموزههای دین اسلام به بیش از هزار سال میرسد و همیشه در کنار هم و همافزایی داشته و هیچوقت در برابر هم نبودهاند.
شایسته است در آغاز سال نو درنگی داشته باشیم و ببینیم امام خمینی بهعنوان عالم و مرجع دینی و مذهبی و رهبر انقلاب و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با این دو رویکرد در پیش و پس از انقلاب چه دیدگاهی در پیش گرفته بود؟
دیدگاه امام خمینی
یکی از ویژگیهای بیهمتای امام خمینی، جامع الاطراف بودن ایشان بود. برداشت ایشان از اسلام به دور از تحجر و دگماندیشی بود. برای همین فرهنگ ملی مردم و ملیت کشور را در تضاد با دین و مذهب نمیدید. هر دو را در کنار و پیوند با هم تلقی میکرد. به همین دلیل اندیشههایش از سطح عبور میکرد و به عمقِ جانِ مردم مینشست.
چنین شخصیتی در جهان کمتر یافت میشود که هم صلابت و ایستادگی در مواجهه با خطرات گوناگون سیاسی را داشته باشد و هم دارای طبع لطیف عرفانی و شاعرانه باشد. بررسی مجموعۀ این زوایای شخصیتی، یادآور نظریه توماس کارلایل است که باور داشت انسانهای بزرگ مسیر تاریخ را تغییر میدهند. میتوان گفت امام خمینی نمونه برجسته از شخصیتهایی بود که توانست تحولی در مسیر تاریخ ایجاد کنند. از همینرو، ایشان در دوران زندگی نه تنها مخالفتی با عید نوروز نداشت، بلکه اهمیت آن برایشان به اندازهای بوده که در وصف آن شعرهایی نیز سرودهاند. در بخشی از این شعرها، بر ویژگیهای طبیعی و تغییر فصل و آمدن بهار طبیعت تأکید کردهاند. برای نمونه در قصیدۀ طولانی «بهاریه» آوردهاند:
آمد بهار و بـوستان شد رشک فردوس بـرین
گـلها شکفته در چمن، چون روی یار نازنین
گسترده باد جان فزا، فرش زمرد بیشمر
افشانده ابر پرعطا بیرون حد، دُرّ ثمین
از ارغوان و یاسمن طرف چمن شد پرنیان
وز اقحوان و نسترن سطح دمن دیبای چین
از لادن و میمون رسد، هـر لحظه بوی جان فزا
وز سوری و نعمان وزد، هردم شمیم عنبرین
از سنبل و نرگس جهان، باشد به مانند جنان
وز سوسن و نسرین زمین، چون روضۀ خلد برین
از فر لاله بوستان گشته به ازباغ ارم
وز فیض ژاله گلستان، رشک نگارستان چـین
از قـمری و کبک و هزار آید نوای ارغنون
وز سیره و کوکو و سار، آواز چنگ راستین (دیوان امام، ص 258)
***
تا باد نوروزی وزد، هرساله اندر بوستان
تا ز ابر آذاری دمد ریحان و گل اندر زمین
بر دشمنان دولتت هر فصل باشد چـون خـزان
بر دوستانت هر مهی بادا چو ماه فرودین (همان، ص 262)
حضرت امام ضمن مبارک شمردن عید نوروز بر فقیر و غنی و پوشیدن جامۀ نو در این روزها، رفتن به کوه و صحرا و باغ و بـستان را سـتوده است. ایشان نو شدن بهار و سال جدید را فرصتی برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به خدا دانسته و آن را در قالب شعر چنین بیان کرده است:
باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا
جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا
بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست
نازم آن مطرب مجلس که بود قبله نما
صوفی و عارف از ایـن بـادیه دور افـتادند
جام میگیر ز مطرب، که روی سـوی صـفا
همه در عید به صحرا و گلستان بروند
من سرمست زمیخانه کنم رو به خدا
عید نوروز مبارک به غنی و درویش
یار دلدار! زبتخانه دری را بـگشا
گـر مرا ره بـه در پیر خرابات دهی
به سروجان به سویش راه نـوردم نـه به پا
سالها در صف ارباب عمائم بودم
تا به دلدار رسیدم، نکنم باز خطا (همان، ص 39)
هنر امام در آمیزۀ اندیشۀ عرفانی، معنوی با استفاده از واژههای عاشقانه در توصیف بهار و نوروز نیز یکی دیگر از نشانههای سیرۀ نظری ایشان است:
بـهار شـد در مـیخانه باز باید کرد
به سوی قبله عاشق نماز باید کـرد
نسیم قدس به عشاق باغ مژده دهد
که دل ز هردو جهان بینیاز باید کرد
کنون که دستبه دامان سـرو مـینرسد
بـه بید عاشق مجنون، نیاز باید کرد
غمی که در دلم از عشق گـلعذاران اسـت
دوا به جام میچاره ساز باید کرد
کنون که دستبه دامان بوستان نرسد
نظر به سرو قـدی سـرفراز بـاید کرد. (همان، ص 80)
موضوع دیگری که نشان از اهمیت نوروز در سیره نظری حضرت امام دارد، آمدن نام این روز در تألیفات فقهی ایشان است. بنابرین سوای توجه ویژۀ امام به عید نوروز در دیوان شعرش و پیامهای نوروزی پس از پیروزی انقلاب، در کتاب تحریرالوسیله، مبحث «روزههای مستحبی مؤکد»، نیز بر روزه گرفتن نوروز تأکید میکند. (تحریرالوسیله، ج 1، ص 343)
امام و نخستین نوروز پس از انقلاب
سیرۀ عملی امام خمینی را میتوان در نوروزهای هر سال در پیامهای نوروزی ایشان بهتر یافت. چنانچه در آستانۀ نخستین نوروز پس از انقلاب اسلامی (نوروز 1358) در دیدار با اعضای دولت موقت، نکاتی را پیرامون سال جدید که باید به آن توجه شود، بیان فرمود و خط مشی دولت و ملت را برای نخستین سال حیات انقلاب اسلامی ترسیم کرد.
با دقت در بیانات امام خمینی، چند محور اصلی آن مشخص میشود: توجه به امور فرهنگی، توجه به اقشار فرودست همزمان با سال جدید و تهیه مایحتاج آنان، حفظ وحدت و... امام خمینی سخنان خود را اینگونه آغاز میکنند: «در این آستانۀ سال جدید باید تذکراتی به ملت بدهم و تذکراتی به دولت و دستگاههای دولتی.» (صحیفه امام، ج 6، ص 393)
دغدغه امام، چند روز مانده به تحویل سال 1358، نگرانی از وضعیت معیشت مردم و طبقات فرودست جامعه بود. تذکرات مکرر ایشان برای جلوگیری از گرانفروشی و رعایت حق مردم بود. ایشان در این باره و تنظیم بازار و جلوگیری از احتکار و گرانفروشی میفرماید: «همینطور بازار ما باید یک بازار اسلامی باشد. از قراری که مکرر به من گفتهاند، الان یک دستهای سودجو در بازار هستند که اینها قیمتهای بسیار گران روی اجناس گذاشتهاند. این یک مطلب غیرانسانی است؛ یک مطلبی است که باید فکر کنند اینهایی که میخواهند حالا سود ببرند، باید توجه داشته باشند که این ملت که اکثرشان عبارت از این طبقه پایینی است که نمیتوانند خودشان را اداره کنند، اینها بودند که ما را رساندند به این پیروزی. احتکار در غذاها جایز نیست.» (همان، ج 6، ص 394)
از دیگر سیرۀ حسنۀ امام خمینی در عید نوروز، عیدی دادن به دیگران بهویژه فرزندان و نوهها بود که پیش و پس از انقلاب به آن عمل میکردند. حتی در دوران تبعبد نجف نیز این سیره را ترک نکرد. چنانچه دخترشان خانم زهرا مصطفوی در خاطراتشان آوردهاند:
امام تمام اعیاد را به ما عیدی میدادند از زمان بچگی. البته به مطابق زمان تغییر کرده و امروز رسیده به سیصد تومان. عیدها به ما سیصد تومان میدهند. نه ما، هر کسی توی خانه باشد، از خانم گرفته تا کارگر توی منزل. مهمان اگر باشد به همه عیدی میدهند- بچهها صد تومان، بزرگترها سیصد تومان. یادم است وقتی در نجف بودم. امام آنجا دو دینار عیدی میدادند. (برداشتهایی از سیرۀ امام خمینی، ج 1، خانم زهرا مصطفوی)
یکی از نوههای ایشان گفته است: سالهای 65 تا 66 نفری 300 تومن عیدی میداد؛ اما عید نوروز سال 67 هزار تومان پرداخت کرد. (پابهپای آفتاب، مرتضی اشراقی)
از اینرو امام خمینی با بهرهگیری از آموزههای دینی و مذهبی و با یک نگاه اخلاقی و معنوی به سنتهای ملی در صدد پیوند بین آنها برآمده و تلاش میکرد از این راه وحدت اجتماعی و سیاسی جامعه را فراهم آورد.