میزان، حال فعلی اشخاص است.
روح الله صباغی
سرآغاز
یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال.
آخرین سال قرن 14شمسی را با دعای تحویل سال آغاز میکنیم. به امید آنکه با اراده و همت خود، خداوند حالمان را به بهترین حال دگرگون کند.
«میزان، حال فعلی اشخاص است». این جمله معروف امام خمینی مدتهاست که مورد توجه بسیاری از افراد و رسانهها قرار گرفته و سالهاست از آن نه به عنوان نقشه راه، بلکه به عنوان یک ابزار سیاسی علیه رقیبان استفاده میشود.
وقتی استفاده افراد از این جمله در موقعیتهای مختلف را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که بیشترین استفاده در این مضمون است که: «اشخاص، در گذشته اگر سابقه و فعالیت شایستهای داشتهاند، دلیل بر این نیست که الان هم شایسته به شمار آیند؛ بلکه باید رویکرد و عملکرد فعلیشان را بررسی و در نهایت قضاوت کرد.»
امام خمینی این جمله را حداقل در سه نوشته خود به کار برده که در این یادداشت به بررسی موقعیت و دلایل بیان آن توسط ایشان میپردازیم.
سالهای اوج بحران
سالهای 1359 تا 1361 سالهای اوج بحران در ایران پس از انقلاب اسلامی است. جنگ تحمیلی، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، انفجار دفتر نخست وزیری، اختلافات داخلی، اوج ترورها و شهادت سران کشور و یاران امام از جمله حوادث آن سالهاست.
در این میان عملکرد برخی کارگزاران و ارگانها ـ که برای جلوگیری از آسیب به انقلاب انجام میشد ـ باعث پایمال شدن حقوق شهروندی و از طرفی ایجاد انحراف در اهداف انقلاب میشد.
امام خمینی در آخرین ماههای سال 1361، سه اقدام تأثیرگذار و پایدار برای جلوگیری از انحراف در اهداف انقلاب انجام دادند: 1. پیام هشت مادهای (24/9/1361)؛ 2. پیام انحلال هیئتهای گزینش (15/10/1361)؛ 3. نگارش وصیتنامه سیاسی ـ الهی (26/11/1361).
«میزان، حال فعلی اشخاص است» جمله مشترک در این سه اقدام است. در ادامه این سه اقدام امام خمینی را بررسی میکنیم.
1. فرمان هشت مادهای (24/9/1361)
امام خمینی چهار سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در پی برخی گزارشهای رسیده درباره عملکرد برخی نهادها، متصدیان و مراکز گزینشی مبنی بر عدم رعایت حریم شهروندان و برخی تندرویهایی که گاه در آن سالها در برخورد با مظاهر فساد صورت گرفته بود، در یک اقدام کمنظیر فرمانی هشت مادهای خطاب به قوه قضائیه و تمام ارگانهای اجرایی در مورد اسلامی شدن قوانین و عملکردها، رعایت حقوق شهروندی و حریم خصوصی مردم و پرهیز از تنگنظری و تندروی در برخی گزینشها صادر کردند که میتوان آن را یک نقطه عطف در تاریخ معاصر ایران به شمار آورد. این فرمان با عنوان منشور کرامت انسان و در زمینه حقوق خصوصی، حقوق بشر و حقوق شهروندی در مقابل حکومت و قدرت به شمار میرود که در تمامی موارد به محترم شمردن حقوق افراد و رعایت ضوابط قانونی در برخورد با حقوق شرعی و مدنی تأکید دارد. در واقع خواستههای امام در این بیانیه هشت مادهای، گامی مهم به منظور تثبیت انقلاب و مایه امیدواری و دلگرمی مردم به آینده انقلاب بود.
در بند دوم این فرمان هشت مادهای، با اشاره به سرعت و دقت در رسیدگی به صلاحیت متصدیان امور با بیطرفی کامل، بدون مسامحه و اشکالتراشیهای جاهلانه، بر اینکه «میزان، حال فعلی اشخاص است» تأکید شده است: «رسیدگی به صلاحیت قضات و دادستانها و دادگاهها با سرعت و دقت عمل شود تا جریان امور، شرعی و الهی شده و حقوق مردم ضایع نگردد. و به همین نحو رسیدگی به صلاحیت سایر کارمندان و متصدیان امور، با بیطرفی کامل بدون مسامحه و بدون اشکالتراشیهای جاهلانه که گاهی از تندروها نقل میشود، صورت گیرد تا در حالی که اشخاص فاسد و مفسد تصفیه میشوند اشخاص مفید و مؤثر با اشکالات واهی کنار گذاشته نشوند. و میزان، حال فعلی اشخاص است با غمض عین از بعض لغزشهایی که در رژیم سابق داشتهاند، مگر آنکه با قرائن صحیح معلوم شود که فعلاً نیز کارشکن و مفسدند.» (صحیفه امام، ج17، ص: 139)
پس از انقلاب، افرادی از رژیم گذشته همچنان مشغول خدمت در ارگانها بودند و یا پیش از انقلاب فعالیتهایی را داشتند. نگرانی این بود که این افراد علیه نظام عمل کنند. از طرفی متخصصان و متعهدان نباید کنار گذاشته میشدند. از نظر امام، میزان، حال فعلی این افراد بود. اگر آنها صلاحیت لازم و قصد خدمت و اخلاق مناسب داشتند، باید از خدمات و تخصص آنها بهره برد.
2. پیام شش مادهای انحلال هیئتهای گزینش (15/10/1361)
از ویژگیهای بارز مدیریتی امام خمینی این بود که علاوه بر کلاننگری و تعیین خط مشیهای کلی برای مدیران نظام، آنگاه که پای حقوق عمومی و احیاناً ضایع شدن حق افراد به میان میآمد در مسائل جزئی هم به طور مستقیم وارد و بدون توجیه عمل خلاف افراد منتسب به دستگاه قدرت، در نقش جدیترین مدافع حق مردم ظاهر میشد.
در آن سالها، برخی تندرویها و کج سلیقگیها در بخش گزینش نیروهای انسانی ارگانهای لشکری و کشوری، باعث نارضایتی و بروز برخی اتفاقات ناگوار شده بود.
امام خمینی پس از اطلاع از این جریان و مطالعه منابع سؤالات دینی و ایدئولوژی اسلامی که براساس آن سؤالات گزینش مطرح میشد؛ انحراف را چنان دیدند که در 15/10/1361 دستور انحلال هیئتهای گزینش سراسر کشور را صادر کردند. در این روز ایشان طی حکمی به ستاد پیگیری تخلفات قضایی و اداری، با انتقاد از نحوه گزینش افراد و سؤالاتی که از آنها در حین گزینش میشد؛ تمام هیأتهای گزینش را در سراسر کشور منحل کردند.
تقبیح جزوه تهیه شده از سؤالات گزینشی و جمعآوری و منع انتشار آن، تأسیس هیأتهای دارای صلاحیت، پرهیز از انتخاب افراد تنگنظر و تندخو و نیز مسامحهکار در این هیأت، در نظر گرفتن حال فعلی افراد، استیفای حقوق تضییع شده در گزینشهای قبلی بر مبنای سؤالات مطرح شده، تهیه جزوه مفید و آموزش آن و سپس گزینش، اصلاح موارد آموزشی کلاسهای دائر شده در ارتش، سپاه و مراکز نظامی و انتظامی و... از جمله موارد ذکر شده در این فرمان است.
ایشان در بند دوم این فرمان، ستاد را موظف کردند که با استفاده از افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب اخلاق کریمه، هیأتهایی را برای گزینش تشکیل دهد. همچنین در همین بند تأکید میکنند که «میزان در گزینش، حال فعلی افراد است»، مگر مفسدین و اخلالگران: «ستاد موظف است در اسرع وقت دستور دهد تا هیأتهایی به جای هیأتهای منحله، از افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب اخلاق کریمه و فاضل و متوجه به مسائل روز تعیین تا در گزینش افراد صالح، بدون ملاحظه روابط اقدام نمایند، و گزینش زیر نظر آنها انجام گیرد، و دقت شود تا این افراد، تنگنظر و تندخو و نیز مسامحهکار و سهلانگار نباشند. و چنانچه قبلاً تذکر دادهام میزان در گزینش، حال فعلی افراد است، مگر آنکه از گروهکها و مفسدین باشند، یا حال فعلی آنها مفسدهجویی و اخلالگری باشد. و اما کسانی که در رژیم سابق به واسطه جو حاکم یا الزام رژیم ستمگر مرتکب بعضی نارواها شدهاند ولی فعلًا به حال عادی و اخلاق صحیح برگشتهاند، تندرویهای جاهلانه در حق آنها نشود که این ظلم است و مخالف دستور اسلام، و باید ممنوع اعلام شود.» (همان، ص: 219)
امام خمینی در این فراز از پیام، دوباره بر حال فعلی افراد و عملکردشان در حال حاضر تأکید میکنند. در این فرمان نیز نظر امام صریحاً بر مبنای کرامت انسان و جلوگیری از پایمال شدن حقوق شهروندی است.
3. پایان نگارش وصیتنامه سیاسی ـ الهی (26/11/1361)
امام خمینی نگارش وصیتنامه سیاسی ـ الهی خود را در 26/11/۱۳۶۱ به پایان رسانده و طی پیامی در تاریخ 22/4/1362 که به مناسبت افتتاح اولین دوره مجلس خبرگان صادر فرمودند، نسخهای از آن را نزد خبرگان مردم به امانت گذاردند.
البته ایشان در تاریخ 19/9/1366 وصیتنامه را مورد بازبینی قرار داده و با انجام تغییراتی در آن، دو نسخه از متن اصلاحی را جهت نگهداری در مجلس خبرگان و آستان قدس رضوی به نمایندگان خویش سپردند.
ایشان در آخرین فرازهای وصیتنامه خود، این نکته را تذکر میدهند که «من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلامنمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نمودهام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شدهام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هر کس حال فعلی او است.» (همان، ج21، ص: 452)
امام خمینی در این فراز از وصیتنامه، برخلاف فرمان هشت مادهای و فرمان شش مادهای ـ که در آنها تذکر میدهند که سوء سابقه افراد در گذشته مدنظر نباشد و حال فعلی آنان مبنا باشد ـ در وصیتنامه خود تأکید میکنند که سابقه انقلابی، مبارزاتی و ارتباط افراد با امام خمینی مدنظر قرار نگیرد و مبنا عملکرد و رویکرد فعلی افراد باشد.
خاتمه
امام خمینی با این سه اقدام بنیادین، هم از تندرویها و پایمال شدن حقوق مردم و افرادی که در گذشته دارای سوء سابقهای بوده، ولی در حال حاضر افراد شایستهای هستند دفاع میکنند؛ هم راه نفوذ افرادی که دارای سابقه مبارزاتی، انقلابی و همراهی با امام را در گذشته داشتهاند، ولی در حال حاضر، آن سابقه را ابزاری برای انحراف در اهداف انقلاب به کار میبرند، جلوگیری کرد.
البته بدیهی است که امکان دارد برخی از کسانی که دارای سوابق انقلابی و خدمت به مردم هستند، در گذر زمان دچار انحراف شوند، چنانچه با مرور تاریخ به نمونههایی بر میخوریم.
به نظر میرسد برای درک بهتر از هدف امام خمینی از تأکید بر جمله «میزان حال فعلی افراد است»، باید در هر موقعیت به سؤالات زیر پاسخ داده شود:
1. چه کسانی از این جمله کلیدی امام خمینی علیه چه کسانی و در چه موقعیتی استفاده میکنند؟
2. کدام عملکرد، انحراف از اهداف انقلاب و امام خمینی شناخته میشود؟
3. شاخص تعیین میزان شایسته بودن حال فعلی افراد چه چیزی و چه کسی است؟
4. افرادی که برای رسیدن به اهدافشان به این جمله امام خمینی تکیه میکنند، آیا توجهی به جملات دیگر و اهداف مورد نظر امام خمینی دارند (از جمله: حال فعلی افراد، گذشته انقلابی، گذشته طاغوتی، کرامت انسان، مقدس مآبها، متحجران و ...)؟