امروز با امام: دهم اسفند

ـ نامه به آقای صابری؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1347)

ـ نامه به آقای مرتضی مطهری؛ تسلیت درگذشت پدر ایشان (1350)

ـ نامه به آقای صادق خلخالی درباره ضرورت رعایت مصالح (1356)

ـ سخنرانی در جمع مردم؛ نتایج مبارزات ملت- تأکید بر «جمهوری اسلامی» (1357)

ـ سخنرانی در جمع هیأت بررسی جنگ تحمیلی؛ تشریح وضعیت ایران در جنگ (1359)

ـ سخنرانی در جمع مردم و کارکنان مدرسه شهید مطهری؛ تهذیب مقدم بر تعلیم (1359)

ـ سخنرانی در جمع فرماندهان و پاسداران کمیته‏ها؛ لزوم خودسازی و اصلاح نفس (1360)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مغولستان؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1362)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور نیکاراگوئه؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1364)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور اروگوئه شرقی؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1364)

ـ حکم تعلیق بخشی از محکومیت زندانیان دادگاه ویژه روحانیت به حاکم شرع این دادگاه (1366)

ـ پیام تشکر به نخست وزیر هند؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1366)

کد : 4262 | تاریخ : 10 اسفند 1399

امروز با امام: دهم اسفند

 

ـ نامه به آقای صابری؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1347)

«خدمت جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای صابری- دامت افاضاته‏

مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار است. امید است ان شاء اللَّه تعالی به برکات وجود شریف، تبلیغات دامنه‏داری برای هدایت انام «1» انجام گیرد. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 220)

ـ نامه به آقای مرتضی مطهری؛ تسلیت درگذشت پدر ایشان (1350)

«خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقای مطهری- دامت افاضاته‏

به طوری که از مکه معظمه اطلاع رسید مرحوم حجت الاسلام آقای ابوی- رحمه اللَّه- به رحمت ایزدی پیوسته‏اند. از خداوند تعالی علوّ درجات ایشان و صبر و اجر جنابعالی و سایر بستگان را خواستار است. به ایشان علاقه خاص داشتم. «انا ان شاء اللَّه تعالی إلیه لاحقون» «1» از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 424)

ـ نامه به آقای صادق خلخالی درباره ضرورت رعایت مصالح (1356)

«خدمت جناب مستطاب عمادالاعلام و ثقة الاسلام آقای آقا شیخ صادق خلخالی- دامت افاضاته‏

پس از سلام و تحیت، مرقوم شما را که تنبّهاتی عاقلانه و رندانه داشت مطالعه کردم. گمان نکنید غفلت دارم و آنچه تأیید می‏کنم از روی اغماض از گذشته است. آنچه من اطلاع خصوصی دارم و نگفته‏ام، شما هم مطلع نیستید لکن باید رعایت صلاح- تا حدودی که مخالف مصالح عامه نباشد- بشود. در غالب نوشته‏ها و گفته‏ها، در قشرهای مختلف، آنچه مورد نظرشان است انحراف اذهان از مجرم واقعی است. بیچاره آنها که ملزم به عمل هستند و متهم به خودسری؛ بیچاره آنها که به مقدار کفاف قتل عام نکرده‏اند، باید محاکمه شوند و از درجه و شغل برکنار. آن منطق دستگاه و این مطالب اینها مؤید همان؛ کانّه یک دست همه را اداره می‏کند.

من حالم مقتضی نیست که بیش از این تصدیع دهم. الآن در حال تب و سرماخوردگی هستم ولی مهم نیست. من شما را و شماها را فراموش نمی‏کنم و نمی‏توانم فراموش کنم. از خداوند تعالی اصلاح امور را خواهانم. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 356)

ـ سخنرانی در جمع مردم؛ نتایج مبارزات ملت- تأکید بر «جمهوری اسلامی» (1357)

«من از عواطف شما ملت ایران تشکر می‏کنم. من شما ملت رنجدیده را فراموش نمی‏کنم. من از عهده تشکر شما برنمی‏آیم. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت ملت ایران را خواستارم.

ملت ایران با جان و خون خود اسلام را زنده کرد، تجدید حیات کرد برای اسلام و مسلمین؛ کوششهای قریب سیصد ساله استعمار و اجانب را خنثی کرد...

من از شما ملت ایران و از شما قمیها باید تشکر کنم که در این قیام یکی دو ساله اخیر تمام نقشه‏های آنها را [نقش‏] بر آب کردید و عمال استعمار را از مملکت خودتان راندید...

همه با هم، همه با هم باید کمک کنند. این نهضت که تا اینجا رسیده است نیمه راه است؛ فقط دزدها را بیرون کردید، خرابکارها را بیرون کردید؛ لکن خرابه مانده است. مهم برای [ما] خرابه است؛ مهم این است که این خرابه‏ای که برای ما گذاشته‏اند با همت والای شما، با همت عظیم ملت بزرگ ایران، این خرابه از سر آباد شود...

امروز همه در خدمت شما هستند، در خدمت اسلام هستند. این نعمت را قدر بدانید، سستی و سردی به خودتان راه ندهید...

ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می‏خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم می‏خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط می‏سازیم، آب و برق را مجانی می‏کنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی می‏کنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‏دهیم؛ شما را به مقام انسانیت می‏رسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما، هم دنیا را آباد می‏کنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشود همین معناست که خواهد شد. این دارایی از غنایم اسلام است و مال ملت است و مستضعفین. و من امر کرده‏ام به مستضعفین بدهند، و خواهند داد. و پس از این هم تخفیفهای دیگر در امور خواهد حاصل شد؛ لکن یک قدری باید تحمل کنید. به این نغمه‏های باطل گوش نکنید؛ آنها حرف می‏زنند ما عمل می‏کنیم. آنها شما را می‏خواهند دلسرد کنند از اسلام؛ اسلام پشتیبان شماست...

ما مبارزه با فساد را با دایره امر به معروف و نهی از منکر که یک وزارتخانه مستقل بدون پیوستگی به دولت، با یک همچو وزارتخانه‏ای که تأسیس خواهد شد ان شاء اللَّه مبارزه با فساد می‏کنیم؛ فحشا را قطع می‏کنیم؛ مطبوعات را اصلاح می‏کنیم؛ رادیو را اصلاح می‏کنیم؛ تلویزیون را اصلاح می‏کنیم؛ سینماها را اصلاح می‏کنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغاتْ تبلیغات اسلامی، وزارتخانه‏ها وزارتخانه‏های اسلامی، احکامْ احکام اسلام. حدود اسلام را جاری می‏کنیم؛ خوف از اینکه غرب نمی‏پسندد نمی‏کنیم...

آقا بیدار باشید! دولت بیدار باش! ملت بیدار باش! کم کم شما را دوباره نکشانند به آنجا. از الآن باید این مسائل حل بشود. البته تدریج هم می‏خواهد؛ تدریج دارد اما شروع می‏کنیم، ما شروع می‏کنیم! البته مهلت هم می‏دهیم به دولت؛ باید مهلت بدهیم. به این حرفهایی که زده می‏شود در اطراف که «چه شد، چه کردید، چه خواهد شد»، به اینها گوش ندهید؛ اینها می‏خواهند تضعیف کنند دولت ما را. تضعیف دولت ما تضعیف اسلام است. دولتْ دولت اسلام است. تضعیف ارتش ما تضعیف اسلام است. تضعیف نکنید. البته تصفیه می‏شود؛ تمام ادارات تصفیه می‏شود، تمام وزارتخانه‏ها تصفیه می‏شود. دزدها بیرون می‏روند، خیانتکارها بیرون می‏روند. لکن همه خیانتکار نیستند؛ امَنا باقی می‏مانند، عزیزند...

من از عواطف ملت ایران و از عواطف هموطنیهای خودم، قمیها [تشکر می‏کنم‏] من قبلًا گفته بودم که از قم «عِلم» منتشر می‏شود، از قم «قدرت» منتشر شد. قم نمونه بود و من مفتخرم که در قم هستم. من پانزده سال- یا قدری بیشتر- از شما دور بودم لکن دلم اینجا بود؛ با شما بودم. شما غیرتمندان، شما پاک جوانان، سرمشق همه شدید. و الحمد للَّه تمام ملت ایران، سرتاسر ملت ایران، با هم هم صدا شدند. و این قدرت الهی بود که طاغوت را شکست؛ این قدرت الهی بود که ابرقدرتها را از بین برد، و خواهد برد. ما دیگر اجازه نمی‏دهیم ابرقدرتها دخالت در مملکت ما بکنند...» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 269 ـ 279)

ـ سخنرانی در جمع هیأت بررسی جنگ تحمیلی؛ تشریح وضعیت ایران در جنگ (1359)

«امیدوارم که مسلمین و خصوصاً سران مسلمین از شعار به اسلام- که یک پوششی است برای عدم عمل به احکام اسلام- دست بردارند، و به اسلام به حسب آنچه که هست فکر کنند و عمل کنند. تا کنون گرفتاری مسلمین و ملتهای مظلوم اسلامی این بوده است که سران آنها به شعار اسلامی اکتفا می‏کردند؛ و در پوششِ شعارْ مقاصد دیگری که داشتند اجرا می‏کردند. من امیدوارم که ملتهای اسلامی، و خصوصاً دولتهای آنها از شعار منتقل بشوند به شعور و عمل به اسلام و قرآن کریم...

اگر بخواهید از شعار اسلامی به شعور اسلامی منتقل بشوید، و دولتهای اسلامی اگر بخواهند از شعار به شعور [و به‏] باب واقعیت و عمل منتقل بشوند، باید دست از هواهای خودشان بردارند و دست از ستمگریها بردارند و به ملتها بپیوندند...

شما گمان نکنید که در ایران امروز یک حکومت مستبد است که بتواند صلح بکند با کسی که ملت با او مخالف است؛ و یک رئیس جمهور مستبد است که بتواند با دیگران صحبت کند و یک شخص مستبد است که بتواند بر خلاف میل ملت اینجا عملی بکند.

اینجا آراء ملت حکومت می‏کند. اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد. این ارگانها را ملت تعیین کرده است. و تخلف از حکم ملت برای هیچیک از ما جایز نیست و امکان ندارد. شما اگر مأموریتی دارید برای اینکه این آتش جنگ را بخوابانید- که آن هم آمال همه مسلمین است- باید متجاوز را به پای میز محاکمه بکشید، و متجاوز را تأدیب کنید؛ افرادی [از آنها] که در مملکت ما هستند به کنار بفرستید و از صدام بخواهید، تحکیم کنید بر او که از کشور ما برود بیرون و لشکر او از تجاوز دست بردارد...

اسلام به ما دستورهای صحیح داده است. ما را گفته است که همه با هم باشیم و تفرق نداشته باشیم؛ «1» از شعار بیرون برویم و به حسب واقع با هم باشیم. اکتفا نکنیم به اینکه یک اجتماعاتی، یک سمینارهایی تقریر کنیم بدون اینکه یک واقعیتی در آن تحقق پیدا کند...» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 161 ـ 167)

ـ سخنرانی در جمع مردم و کارکنان مدرسه شهید مطهری؛ تهذیب مقدم بر تعلیم (1359)

«مدرسه‏های علمی و دینی و تمام مدارسی که در آن تحصیل می‏شود، چه تحصیلات علوم دینی باشد یا تحصیلات دیگر، در رأس برنامه‏هایشان در این جمهوری اسلامی باید این معنا باشد که مهذَّب باشند، قبل از اینکه عالِم هستند. مهذب باشند، قبل از اینکه محصل هستند. در مدارس، همه مدارس سرتاسر کشور، لازم است که اشخاصی که مهذب هستند و علما و گویندگانی که راه حق را تا آن اندازه که قدرت داشتند پیموده‏اند در این مدارس بروند و حوزه اخلاقی و حوزه تهذیب و حوزه معارف اسلامی تشکیل بدهند، که در کنار تحصیلات علمی، تهذیب اسلامی و اخلاق اسلامی باشد. اگر تهذیب اسلامی در مدارس نباشد، چه مدارس دینی و چه مثل سایر دانشگاهها، که آنها هم باز مدارس اسلامی و دینی هستند، باید توجه کنند که معلمانی که در این مدارس هستند و کسانی که در این مدارس تبلیغ می‏کنند یا صحبت می‏کنند اشخاصی باشند که صد در صد اسلامی و معتقد به احکام اسلام و عقاید اسلامی باشند، که کسانی که پیش آنها تربیت می‏شود تربیتهای اسلامی با تهذیبهای اسلامی باشد.

و شما بدانید که چنانچه عالِم، هر عالِمی باشد، تهذیب اسلامی و اخلاق اسلامی پیدا نکند، برای اسلام مضر است، که نافع نیست. آن قدری که از زبان و قلم اشخاصی که تعهد به اسلام نداشته‏اند و انحراف داشته‏اند کشور ما صدمه دیده است از توپ و تانک و از محمد رضا و پدرش صدمه ندیده است. صدمه اینها صدمه روحی است. صدمه روحی بالاتر از صدمات جسمی است. چنانچه عالِم مهذب نباشد، و لو اینکه عالِم به احکام اسلام باشد، و لو اینکه عالِم به توحید باشد اگر مهذب نباشد، برای خودش و برای کشورش و برای ملتش و برای اسلام ضرر دارد که نفع ندارد. اگر بخواهید خدمتگزار اسلام باشید، خدمتگزار ملت اسلامی باشید، و اسیر در دست ابرقدرتها و آنها که پیوند با ابرقدرتها دارند نباشید، باید دانشگاه و فیضیه و همه آنها که مربوط به دانشگاهند و همه آنها که مربوط به فیضیه هستند در رأس برنامه‏های تحصیلی‏شان برنامه اخلاقی و برنامه‏های تهذیبی باشد؛ تا امثال مرحوم مطهری- رحمهُ اللَّه- را به جامعه [تقدیم‏] کند. و اگر خدای نخواسته بر خلاف باشد، آن وقت افرادِ مقابلِ این افراد را به جامعه می‏فرستد؛ و اینها جامعه را به فساد می‏کشند و مردم را به اسارت...

اسلام آن قدر که به تهذیب این بچه‏های ما و جوانهای ما کوشش دارد به هیچ چیز کوشش ندارد. اسلام اصلًا برای آدم ساختن آمده است. این مکتبهای انحرافی آدم را از آدمیتش بیرون می‏کند؛ کشور ما را به جایی می‏رساند که یا پناه به شرق و کمونیست ببرد؛ یا پناه به غرب و امریکا. و منشأ تمام این بدبختیها این اساتیدی بودند که متعهد نبودند، و زیر دست آنها افرادی بیرون آمدند که آن افراد جامعه ما را به هلاکت رساندند و مملکت ما را و سران مملکت ما را با شرق یا با غرب متصل کردند. مهمتر چیزی که برای کشور ما لازم است تعهد اسلامی و تهذیب اسلامی است.» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 168 ـ 169)

ـ سخنرانی در جمع فرماندهان و پاسداران کمیته‏ ها؛ لزوم خودسازی و اصلاح نفس (1360)

«من وقتی که مواجه می‏شوم با این صورتها و چهره‏های اسلامی و وقتی که شور و شعف شما جوانان، عزیزان را می‏بینم نشاط برای من حاصل می‏شود. شما عزیزان اسلام را زنده کردید و شما عزیزان ایران را بیمه کردید. و...

اسلام در قرنهای زیاد مظلوم بود؛ برای اینکه آن چیزی که اسلام می‏خواست در پرده بود و آن چیزی که برنامه اسلام بود هیچ وقت پیاده نشد و گفته نشد و ملتها را بی‏خبر گذاشتند از اسلام و جنایتکاران تاریخ کوشش کردند که اسلام را در حجاب نگه دارند و نگذارند این مکتب آزادیبخش را، این مکتب استقلال‏بخش را، این مکتبی که با ستمکاران در ستیز و با مستمندان برادر است، نگذاشتند که معرفی بشود...

آنچه اهمیت دارد این است که انسان عملش پیش خدا مقبول باشد و من می‏بینم که بسیاری از این جوانان عزیز هستند که هیچ باکی از شهادت ندارند، بلکه شاید همه این طور باشند. من از خدای تبارک و تعالی سلامت شما و عزت و عظمت اسلام و مسلمین و آرامش همه کشورهای اسلامی را می‏خواهم و به شما عزیزان یک نصیحت پدرانه، یک نصیحت برادرانه می‏کنم و آن اینکه راه خودتان را ادامه دهید و همان طور که شما موجب سرافرازی ایران شدید با اخلاق خوب، با اعمال خوب، با برخورد خوب با هموطنان خودتان، این معنی را، سرافرازی را برای خودتان در پیشگاه خدای تبارک و تعالی هم اثبات کنید. پیروزی مهم است، لکن ادامه پیروزی مشکل است و مهمتر...

هر یک از شما ضامن نفس خودش هست و باید از هواهای نفسانی جلوگیری کند که مبادا- خدای نخواسته- این وجهه خوبی که شما دارید و این توجهی که به شما شده است، سست بشود. جوانهایی که در بین شما هستند اگر- خدای نخواسته- یک وقت تندی دارند، آنها را نصیحت کنید و همه ما محتاج به نصیحت هستیم که در امور اسلامی با روش اسلامی رفتار کنیم و با اخلاق اسلامی با مردم برخورد کنیم.» (صحیفه امام، ج‏16، ص: 74 ـ 78)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مغولستان؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1362)

«پیام تبریک آن جناب به مناسبت پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران واصل و موجب تشکر گردید. امید است دیگر ملل محروم و تحت ستم جهان نیز با الهام‏گیری از این انقلاب، که اساس آن را عشق به اسلام و قوانین مقدس قرآن کریم تشکیل می‏داد بتوانند خود را از زیر بار مستکبران نجات بخشند.» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 371)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور نیکاراگوئه؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1364)

«پیام تبریک آن جناب به مناسبت هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی واصل و موجب تشکر گردید. امید است این انقلاب اصیل مردمی و اسلامی و مقاومت دلیرانه مردم قهرمان ایران در برابر توطئه‏های مختلف دشمنان، الگو و راهنمایی برای سایر ملل مظلوم و در بند جهان قرار گرفته و هر چه زودتر خود را از سلطه استعمارگران و بخصوص امریکای جهانخوار، نجات بخشند.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 2)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور اروگوئه شرقی؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1364)

«حضرت آقای جولیو ماریا سانگونتی، رئیس جمهور کشور اروگوئه شرقی‏

پیام تبریک آن جناب به مناسبت هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران واصل و موجب تشکر گردید. امید است سایر ملل تحت ستم و مظلوم جهان نیز از این انقلاب اصیل اسلامی و مردمی الهام گرفته و هر چه زودتر خود را نجات بخشند.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 3)

ـ حکم تعلیق بخشی از محکومیت زندانیان دادگاه ویژه روحانیت به حاکم شرع این دادگاه (1366)

[محضر مبارک بنیانگذار معظم جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی- مد ظله العالی‏

احتراماً، نظر به اینکه تا کنون حدود پنجاه نفر از روحانی نمایان و مرتبطین با آنان به حکم دادگاه ویژه روحانیت به مجازات حبس محکوم شده‏اند و بعضاً در اثر تحمل حبس متنبه گشته‏اند، اجازه فرمایید در مواردی که به نظر وزیر محترم اطلاعات و دادستان محترم ویژه روحانیت و این جانب مصلحت تشخیص داده شد، زندانی محکوم با اخذ تعهد یا وثیقه متناسب آزاد و بقیه محکومیت وی تعلیق شود.

حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت- علی رازینی‏].

بسمه تعالی‏

با پیشنهاد مذکور موافقت می‏شود. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 487)

ـ پیام تشکر به نخست وزیر هند؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1366)

«حضرت آقای راجیو گاندی، نخست وزیر جمهوری کشور هند.

پیام تبریک آن جناب به مناسبت نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران واصل و موجب تشکر گردید. ملت شریف و مسلمان ایران با اتکال به خدای تعالی و با صبر و مقاومت و مبارزات پیگیر خود توانست خود را از چنگال امریکای جهانخوار و مزدورانش نجات بخشد و امید است سایر ملل محروم نیز با همین شیوه موجبات نجات خود را فراهم سازند.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 488)

انتهای پیام /*